خانه » همه » مذهبی » چند نمونه از پیام های کوتاه امام باقر (علیه السلام) را بیان کنید.

چند نمونه از پیام های کوتاه امام باقر (علیه السلام) را بیان کنید.

«خدای تعالی نرم خو و آسان گیر است و نرم خویی و آسان گیری را دوست می دارد و به خاطر نرم خویی و ملاطفت به بنده پاداشی می دهد که به خاطر سخت گیری و خشونت نمی دهد».

«نهایت درجه کمال در فهم درست و عمیق دین، بردباری در مواجهه با مصائب و اندازه داری و تدبیر در هزینه زندگی است».

«عالمی که از دانش او بهره برند، از هفتاد هزار عابد برتر است».

«هر کس دانش می جوید تا بدین وسیله بر عالمان فخر بفروشد و با نادانان بحث و مجادله نماید و جلب توجه مردم کند، جایگاهش پر آتش است و ریاست جز اهلش را نشاید».

«توقف در هنگام روبه رو شدن با شبهات بهتر از فرو افتادن در مهلکه هاست و رها کردن و نگفتن حدیثی که به درستی برای تو روایت نشده بهتر است از نقل سخنی که بر آن احاطه نداری و نیک آن را ندانسته ای».

«سخنان و اندیشه های منحرف، شما را بی راه نسازد. به خدا سوگند که کسی شیعه و پیرو ماست که خدای تعالی را اطاعت کند و امر و نهی او را فرمان برد».

«هیچ کاری با وجود تقوا اندک و کم ارزش نیست. و چگونه کاری که مقبول واقع می شود، اندک و بی ارزش تواند بود؟».

«خداوند می فرماید: ای آدمیزاده! از آنچه بر تو حرام کرده ام دوری کن تا از پارساترین مردم باشی».

«هیچ عبادتی نزد خداوند برتر از نگاه داشتن شکم و شهوت از حرام نیست».

«محبوب ترین کارها و عبادات نزد خداوند آن است که بنده بر آن مداومت نماید اگرچه اندک باشد».

«بهشت با مصائب و شکیبایی احاطه شده است. پس هر که بر بلاهای دنیا صبوری پیشه نماید، به بهشت در آید و جهنم با لذت ها و شهوات پوشانده شده است. پس هر که نفس خود را از آن لذت ها و شهوات بچشاند، داخل آتش شود».

«ایمان آن مؤمنی کامل تر است که خوش اخلاق تر باشد».

«مردی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و گفت: ای رسول خدا مرا به چیزی سفارش کنید. یک مورد از سفارش های حضرت این بود که فرمود: برادر دینی ات را با گشاده رویی ملاقات کن».

«سه چیز است که خداوند به واسطه آنها، جز بر عزت و آبروی انسان مسلمان نمی افزاید: عفو و گذشت نسبت به کسی که در حق وی ستم روا داشته، بخشش به آن که وی را محروم ساخته و پیوند خوردن با کسی که از وی بریده است».

«هر کس در حالی خشم خود را فرو برد که بر ابراز و عملی کردن آن قدرت دارد، خداوند در روز قیامت قلبش را از امنیت و ایمان آکنده می سازد».

«اگر می خواهی بدانی که در تو خیری هست یا نه، به قلب خود بنگر که اگر بندگان فرمان بردار خدا را دوست می دارد و با معصیت کاران دشمنی دارد. پس در تو خیری هست و خداوند دوستت می دارد. اما اگر قلبت دشمن اهل اطاعت و محبّ نافرمانان است، بدان که هیچ نشانه خیری در تو وجود ندارد و خداوند با تو دشمن است و انسان، با آنچه و آن که دوست دارد، محشور می گردد».

«از جمله کمک کارترین رفتارهای اخلاقی در تقویت دین، زهد در دنیاست».

«خدای تعالی فرمود: به عزت و جلال و بزرگی و شکوه و بلندمرتبه گی ام سوگند که هیچ بنده مؤمنی خواست مرا بر خواست خود در کار دنیا ترجیح ندهد، مگر اینکه بی نیازی اش را در نفسش قرار می دهم و همتش را متوجه آخرت می سازم و بر عهده آسمان ها و زمین می گذارم که روزی اش را برسانند و خود از پس تجارت هر بازرگانی نگران و پشتیبان اویم و سهمی از کار و تلاش آنان برای او مقرر می دارم».

«خداوند آن کار خیر را که بی درنگ انجام شود، دوست می دارد».

«نا امیدی از آنچه در دست مردم است، به مؤمن عزت در دین می بخشد. آیا شعر حاتم را نشنیده ای که گفت: هرگاه عزم بر ناامیدی کنی، آن را بی نیازی یابی* آنگاه که آ« را به قلبت بشناسانی، و طمع فقر و بیچارگی است».

«سه چیز است که خداوند هرگز اجازه ترک آن را نداده است: برگرداندن امانت به نیکان و بدان، وفا کردن به عهد در حق نیکان و بدان و نیکی در حق پدر و مادر نیک باشند یابد».

«درباره سخن خدای تعالی: با مردم سخن خوب و نیک بگویید. فرمود: یعنی با مردم به خوب ترین زبان که دوست می دارید با شما سخن گفته شود، سخن بگویید».

«از جمله حقوق مؤمن بر برادر مؤمن این است که گرسنگی اش را بزداید، برهنگی اش را بپوشاند، غم و اندوهش را برطرف نماید و وام و قرضش را بپردازد».

«هرگاه بنده مسلمان برای دیدار برادر دینی اش از خانه خارج شود و این کار را تنها برای خداوند به عشق روی پروردگار و میل به پاداش های او انجام دهد، خداوند هفتاد هزار فرشته را می گمارد که تا به خانه اش برگردد، از پشت سر او را ندا دهند که: خوش به حالت! و گوارا باد بهشت برای تو».

«وقتی کسی با دیگری مصافحه می کند و دست می دهد، آن که دستش را در حالت مصافحه نگاه می دارد نسبت به آن که دست خود را رها می کند، اجر و پاداش بیشتر دارد. با مصافحه گناهان هر دو طرف می فرساید و از بین می رود چندان که چیزی از آنها باقی نمی ماند».

«لبخند زدن انسان به برادر دینی، حسنه است و رنج و آزاری را از او برطرف کردن، حسنه است و خداوند به کاری محبوب تر نزد او از شاگردان دل مؤمن، عبادت نشده است».

«خدای تعالی به جناب موسی(علیه السلام) وحی فرستاد که: بعضی از بندگانم، با انجام کاری نیک به من تقرب می جویند و من به واسطه آن، او را در بهشت محکَّم و داور قرار می دهم. موسی گفت: پروردگارا! آن کار نیک کدام است؟ فرمود: آن است که شخص به برآوردن نیاز برادر مؤمنش، به راه افتد و اقدام نماید. کار به انجام رسد یا نرسد، تفاوت نمی کند».

«باید که انسان مؤمن، دیگری را نصیحت و برای او خیرخواهی نماید».

«سلامت دین و تندرستی بهتر از مال است. اگرچه مال، از زینت های نیکوی دنیاست».

«مؤمن کسی است که چون شاد و خرسند گردد، این شادی او را به گناه و باطل نمی کشاند و چون به خشم آید، عصبانیتش او را از حق گویی بازنمی دارد. او کسی است که چون قدرت یابد، قدرتش او را به آنچه حق او نیست، برنمی انگیزد».

«مؤمن، از کوه سرسخت تر و مقاوم تر است. گاه از کوه تکه ای کنده می شود، اما مؤمن به هیچ وسیله چیزی از دینش کاسته نمی شود».

«خدای تعالی با مصیبت و بلا از بنده مؤمن خود یاد می کند، همچون مردی که در سفر با خریدن هدیه از خانواده اش یاد می آورد. نیز خداوند مؤمن را از دنیا برحذر می دارد همچنان که طبیب، مریض را پرهیز می دهد».

«هیچ نکبت و بدبختی به انسان نمی رسد مگر به واسطه گناه و البته آنچه خداوند می آمرزد، بسیار بیشتر است».

«گاه بنده از خدا چیزی می طلبد و موقعیت او به گونه ای است که حاجتش دیر یا زود، باید به اجابت رسد. اما در این میان، گناهی مرتکب می شود. خداوند به فرشته خود می فرماید: نیازش را برنیاور و محرومش گردان. این بنده، خود را در معرض خشم و سخط من درآورده و مستوجب منع و حرمانِ من شده است».

«این خشم و غضب، سنگ آتشینی است از سوی شیطان که در قلب آدمیزاد افروخته می گردد. هرگاه یکی از شما خشمگین شود، چشمانش سرخ گردد و رگ هایش بیرون بزنند و شیطان به او راه یابد. حال هر کس از این حالت برخویشتن می ترسد، باید به هنگام عصبانیت، بر زمین بنشیند چرا که در این وضعیت، پلیدی شیطان از او دور می شود».

«هر کس ذره ای کبر و خودبزرگ بینی در وجودش باشد، هرگز به بهشت راه نیابد».

«هیچ کس ظلم و جفاش در حق دیگران مرتکب نشود مگر اینکه خداوند او را در جان و مالش به کیفر رساند. اما ظلمی که بنده در حق خداوند کرده، اگر توبه نماید، خداوند آن را می آمرزد».

«دروغ و ناراستی، ایمان برانداز است».

«بد بنده ای است آن که دو رو و دو زبان دارد. در حضور برادرش، او را می ستاید اما پشت سر، شخصیتش را ضایع می کند. چون به او نعمتی داده شود، حسادت می ورزد و چون به گرفتاری افتد، تنهایش می گذارد».

«نزدیک ترین حالت انسان به کفر و بی ایمانی آن است که برادر دینی کسی باشد و آنگاه گناهان و لغزش های او را بشمارد و به ذهن بسپارد تا روزی با آنها، او را سرزنش نماید و تحت فشار بگذارد».

«دشنام دادن به مؤمن بی ایمانی، کشتن او کفر، خوردن گوشتش گناه و حرمت مالش همچون حرمت خونِ اوست».

«توبه کننده از گناه، همچون انسان بی گناه است و استغفارکننده ای که از گناه کناره نمی گیرد، خود را مسخره کرده است».

«چون آدمی به چهل سالگی رسد، به او گویند خود را بپای و مراقب باشد که پس از این معذور نخواهی بود. و انسان چهل ساله در این مراقبت و احتیاط، مجبورتر و سزاوارتر از انسان بیست ساله نیست. بی شک آنچه در پی این دو است و می طلبدشان، یکی است و در خواب نیست. پس برای روز پر هراسی که در پیش داری، کار کن و سخنان نامربوط به خود را واگذار».

«هیچ قطره ای نزد خداوند دوست داشتنی تر از قطرات اشکی نیست که در دل تاریک شب، از خوف خدا و تنها به خاطر او ریخته شود».

«نزدیک ترین و سریع ترین دعا به اجابت، دعای انسان پشت سر برادر دینی است».

«چون با عالمی همنشین شوی، حرص تو بر شنیدن باید بیش از سخن گفتن باشد. و هم چنان که خوب گفتن را می آموزی، نیک شنیدن را نیز فرابگیر. و سخن هیچ کس را قطع مکن».

«کسالت و تنبلی، به دین و دنیا هر دو زیان می رساند».

«اگر انسان گدا می دانست که در گدایی کردن چه نقص و زیانی نهفته است، هیچ کس از دیگری نیاز نمی خواست و اگر کسی که از او چیزی خواهند می دانست که در ندادن و رد کردن مسائل چه آفاتی وجود دارد، هیچ کس چیزی را از دیگری منع نمی کرد».

«هر کس هدایتی را آموزش دهد، پاداشی همچون پاداش کسی که به آن عمل نماید، برای او خواهد بود و چیزی از پاداش آنان کاسته نمی شود و هر کس گمراهی ای را تعلیم دهد، کیفری همچون کیفر آن که به آن عمل کند، خواهد داشت و چیزی از کیفر عمل کنندگان کاسته نمی شود».

«بی تردید، شیعه علی(علیه السلام) کسانی هستند که در راه ولایت ما به یکدیگر بذل و بخشش می کنند، به سبب دوستی ما به هم مهر می ورزند و برای زنده نگه داشتن امر امامت ما دید و بازدید می کنند. هم آنان که چون به خشم می آیند، ستم روانمی دارند و به گاه خشنودی و شادی زیاده روی نمی کنند و برای همسایگان مایه برکت و اسباب آرامش هم نشینان خودند».



«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفِیقٌ یُحِبُّ الرِّفْقَ وَ یُعْطِی عَلَى الرِّفْقِ مَا لَا یُعْطِی عَلَى الْعُنْفِ»[ الکافی، ج 2، ص 18.]؛

«الْکَمَالُ کُلُّ الْکَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَةِ»[ ج 1، ص 32.]؛

«عَالِمٌ یُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ أَلْفَ عَابِدٍ»[ ج 1، ص 32.]؛

«مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِیُبَاهِیَ بِهِ الْعُلَمَاءَ أَوْ یُمَارِیَ بِهِ السُّفَهَاءَ أَوْ یَصْرِفَ بِهِ وُجُوهَ النَّاسِ إِلَیْهِ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ، إِنَّ الرِّئَاسَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِأَهْلِهَا»[ ج 1، ص 47.]؛

«الْوُقُوفُ عِنْدَ الشُّبْهَةِ خَیْرٌ مِنَ الِاقْتِحَامِ فِی الْهَلَکَةِ، وَ تَرْکُکَ حَدِیثاً لَمْ تُرْوَهُ خَیْرٌ مِنْ رِوَایَتِکَ حَدِیثاً لَمْ تُحْصِهِ»[ ج 1، ص 50.]؛

«لَا تَذْهَبْ بِکُمُ الْمَذَاهِبُ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»[ ج 2، ص 73.]؛

«لَا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوَى، وَ کَیْفَ یَقِلُّ مَا یُتَقَبَّلُ»[ ج 2، ص 75.]؛

«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: ابْنَ آدَمَ اجْتَنِبْ مَا حَرَّمْتُ عَلَیْکَ تَکُنْ مِنْ أَوْرَعِ النَّاسِ»[ ج 2، ص 77.]؛

«مَا مِنْ عِبَادَةٍ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ»[ ج 2، ص 80.]؛

«أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا دَاوَمَ عَلَیْهِ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ»[ ج 2، ص 82.]؛

«الْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکَارِهِ وَ الصَّبْرِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَکَارِهِ فِی الدُّنْیَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذَّاتِ وَ الشَّهَوَاتِ فَمَنْ أَعْطَى نَفْسَهُ لَذَّتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ النَّارَ»[ ج 2، ص 90.]؛

«إِنَّ أَکْمَلَ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»[ ج 2، ص 99.]؛

«أَتَى رَسُولَ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم) رَجُلٌ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی، فَکَانَ فِیمَا أَوْصَاهُ أَنْ قَالَ: اَلْقِ أَخَاکَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ»[ ج 2، ص 103.]؛

«ثَلَاثٌ لَا یَزِیدُ اللَّهُ بِهِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ إِلَّا عِزّاً: الصَّفْحُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَهُ وَ الصِّلَةُ لِمَنْ قَطَعَهُ»[ ج 2، ص 109.]؛

«مَنْ کَظَمَ غَیْظاً وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى إِمْضَائِهِ حَشَا اللَّهُ قَلْبَهُ أَمْناً وَ إِیمَاناً یَوْمَ الْقِیَامَةِ»[ ج 2، ص 110.]؛

«إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِیکَ خَیْراً فَانْظُرْ إِلَى قَلْبِکَ، فَإِنْ کَانَ یُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفِیکَ خَیْرٌ وَ اللَّهُ یُحِبُّکَ، وَ إِنْ کَانَ یُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فِیکَ خَیْرٌ وَ اللَّهُ یُبْغِضُکَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ»[ ج 2، ص 127.]؛

«إِنَّ مِنْ أَعْوَنِ الْأَخْلَاقِ عَلَى الدِّینِ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیَا»[ ج 2، ص 128.]؛

«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ بَهَائِی وَ عُلُوِّ ارْتِفَاعِی لَا یُؤْثِرُ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ هَوَایَ عَلَى هَوَاهُ فِی شَیْ ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا إِلَّا جَعَلْتُ غِنَاهُ فِی نَفْسِهِ وَ هِمَّتَهُ فِی آخِرَتِهِ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ کُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ کُلِّ تَاجِرٍ»[ ج 2، ص 137.]؛

«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ»[ ج 2، ص 142.]؛

«الْیَأْسُ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ عِزُّ الْمُؤْمِنِ فِی دِینِهِ، أَوَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ حَاتِمٍ: إِذَا مَا عَزَمْتَ الْیَأْسَ أَلْفَیْتَهُ الْغِنَى*** إِذَا عَرَّفْتَهُ النَّفْسَ وَ الطَّمَعُ الْفَقْر»[ ج 2، ص 149.]؛

«ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِیهِنَّ رُخْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ، وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ، وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ»[ ج 2، ص 162.]؛

«فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»[ بقره (2)، آیه 83.]، قَالَ: قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ یُقَالَ فِیکُمْ»[ ج 2، ص 165.]؛

«مِنْ حَقِّ الْمُؤْمِنِ عَلَى أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ: أَنْ یُشْبِعَ جَوْعَتَهُ وَ یُوَارِیَ عَوْرَتَهُ وَ یُفَرِّجَ عَنْهُ کُرْبَتَهُ وَ یَقْضِیَ دَیْنَهُ، فَإِذَا مَاتَ خَلَفَهُ فِی أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ»[ ج 2، ص 169.]؛

«إِنَّ الْعَبْدَ الْمُسْلِمَ إِذَا خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ زَائِراً أَخَاهُ للهِ لَا لِغَیْرِهِ الْتِمَاسَ وَجْهِ اللَّهِ رَغْبَةً فِیمَا عِنْدَهُ وَ کَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یُنَادُونَهُ مِنْ خَلْفِهِ إِلَى أَنْ یَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ أَلَا طِبْتَ وَ طَابَتْ لَکَ الْجَنَّةُ»[ ج 2، ص 177.]؛

«إِذَا صَافَحَ الرَّجُلُ صَاحِبَهُ فَالَّذِی یَلْزَمُ التَّصَافُحَ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الَّذِی یَدَعُ، أَلَا وَ إِنَّ الذُّنُوبَ لَتَتَحَاتُّ فِیمَا بَیْنَهُمْ حَتَّى لَا یَبْقَى ذَنْبٌ»[ ج 2، ص 181.]؛

«تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِی وَجْهِ أَخِیهِ حَسَنَةٌ وَ صَرْفُ الْقَذَى عَنْهُ حَسَنَةٌ وَ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْ ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ»[ ج 2، ص 188.]؛

«أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى(علیه السلام): أَنَّ مِنْ عِبَادِی مَنْ یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالْحَسَنَةِ فَأُحَکِّمُهُ فِی الْجَنَّةِ فَقَالَ مُوسَى: یَا رَبِّ وَ مَا تِلْکَ الْحَسَنَةُ، قَالَ: یَمْشِی مَعَ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ فِی قَضَاءِ حَاجَتِهِ، قُضِیَتْ أَوْ لَمْ تُقْضَ»[ ج 2، ص 196.]؛

«یَجِبُ لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ النَّصِیحَةُ»[ ج 2، ص 196.]؛

«سَلَامَةُ الدِّینِ وَ صِحَّةُ الْبَدَنِ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ، وَ الْمَالُ زِینَةٌ مِنْ زِینَةِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ»[ ج 2، ص 216.]؛

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ الَّذِی إِذَا رَضِیَ لَمْ یُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِی إِثْمٍ وَ لَا بَاطِلٍ، وَ إِذَا سَخِطَ لَمْ یُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ، وَ الَّذِی إِذَا قَدَرَ لَمْ تُخْرِجْهُ قُدْرَتُهُ إِلَى التَّعَدِّی إِلَى مَا لَیْسَ لَهُ بِحَقٍّ»[ ج 2، ص 234.]؛

«الْمُؤْمِنُ أَصْلَبُ مِنَ الْجَبَلِ، الْجَبَلُ یُسْتَقَلُّ مِنْهُ وَ الْمُؤْمِنُ لَا یُسْتَقَلُّ مِنْ دِینِهِ شَیْ ءٌ»[ ج 2، ص 241.]؛

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیَتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ، کَمَا یَتَعَاهَدُ الرَّجُلُ أَهْلَهُ بِالْهَدِیَّةِ مِنَ الْغَیْبَةِ، وَ یَحْمِیهِ الدُّنْیَا کَمَا یَحْمِی الطَّبِیبُ الْمَرِیضَ»[ ج 2، ص 255.]؛

«مَا مِنْ نَکْبَةٍ تُصِیبُ الْعَبْدَ إِلَّا بِذَنْبٍ وَ مَا یَعْفُو اللَّهُ عَنْهُ أَکْثَرُ»[ ج 2، ص 263.]؛

«إِنَّ الْعَبْدَ یَسْأَلُ اللَّهَ الْحَاجَةَ فَیَکُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضَاؤُهَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ أَوْ إِلَى وَقْتٍ بَطِی ءٍ فَیُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِلْمَلَکِ لَا تَقْضِ حَاجَتَهُ وَ احْرِمْهُ إِیَّاهَا فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِی وَ اسْتَوْجَبَ الْحِرْمَانَ مِنِّی»[ ج 2، ص 271.]؛

«إِنَّ هَذَا الْغَضَبَ جَمْرَةٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تُوقَدُ فِی قَلْبِ ابْنِ آدَمَ وَ إِنَّ أَحَدَکُمْ إِذَا غَضِبَ احْمَرَّتْ عَیْنَاهُ وَ انْتَفَخَتْ أَوْدَاجُهُ وَ دَخَلَ الشَّیْطَانُ فِیهِ، فَإِذَا خَافَ أَحَدُکُمْ ذَلِکَ مِنْ نَفْسِهِ فَلْیَلْزَمِ الْأَرْضَ، فَإِنَّ رِجْزَ الشَّیْطَانِ لَیَذْهَبُ عَنْهُ عِنْدَ ذَلِکَ»[ ج 2، ص 304.]؛

«لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ کِبْرٍ»[ ج 2، ص 310.]؛

«مَا مِنْ أَحَدٍ یَظْلِمُ بِمَظْلِمَةٍ إِلَّا أَخَذَهُ اللَّهُ بِهَا فِی نَفْسِهِ وَ مَالِهِ، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ فَإِذَا تَابَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ»[ ج 2، ص 332.]؛

«إِنَّ الْکَذِبَ هُوَ خَرَابُ الْإِیمَانِ»[ ج 2، ص 339]؛

«بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ یَکُونُ ذَا وَجْهَیْنِ وَ ذَا لِسَانَیْنِ یُطْرِی أَخَاهُ شَاهِداً وَ یَأْکُلُهُ غَائِباً، إِنْ أُعْطِیَ حَسَدَهُ وَ إِنِ ابْتُلِیَ خَذَلَهُ»[ ج 2، ص 343.]؛

«أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى الْکُفْرِ أَنْ یُوَاخِیَ الرَّجُلَ عَلَى الدِّینِ فَیُحْصِیَ عَلَیْهِ عَثَرَاتِهِ وَ زَلَّاتِهِ لِیُعَنِّفَهُ بِهَا یَوْماً مَا»[ ج 2، ص 354.]؛

«سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَ قِتَالُهُ کُفْرٌ وَ أَکْلُ لَحْمِهِ مَعْصِیَةٌ وَ حُرْمَةُ مَالِهِ کَحُرْمَةِ دَمِهِ»[ ج 2، ص 360.]؛

«التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ، وَ الْمُقِیمُ عَلَى الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ کَالْمُسْتَهْزِئِ»[ ج 2، ص 435.]؛

«إِذَا أَتَتْ عَلَى الرَّجُلِ أَرْبَعُونَ سَنَةً قِیلَ لَهُ خُذْ حِذْرَکَ فَإِنَّکَ غَیْرُ مَعْذُورٍ وَ لَیْسَ ابْنُ الْأَرْبَعِینَ بِأَحَقَّ بِالْحِذْرِ مِنِ ابْنِ الْعِشْرِینَ فَإِنَّ الَّذِی یَطْلُبُهُمَا وَاحِدٌ وَ لَیْسَ بِرَاقِدٍ، فَاعْمَلْ لِمَا أَمَامَکَ مِنَ الْهَوْلِ وَ دَعْ عَنْکَ فُضُولَ الْقَوْلِ»[ ج 2، ص 455.]؛

«مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَةِ دُمُوعٍ فِی سَوَادِ اللَّیْلِ مَخَافَةً مِنَ اللَّهِ لَا یُرَادُ بِهَا غَیْرُهُ»[ ج 2، ص 482.]؛

«أَوْشَکُ دَعْوَةٍ وَ أَسْرَعُ إِجَابَةٍ دُعَاءُ الْمَرْءِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ»[ ج 2، ص 507.]؛

«إِذَا جَلَسْتَ إِلَى عَالِمٍ فَکُنْ عَلَى أَنْ تَسْمَعَ أَحْرَصَ مِنْکَ عَلَى أَنْ تَقُولَ، وَ تَعَلَّمْ حُسْنَ الِاسْتِمَاعِ کَمَا تَتَعَلَّمُ حُسْنَ الْقَوْلِ، وَ لَا تَقْطَعْ عَلَى أَحَدٍ حَدِیثَهُ»[ المحاسن، ج 1، ص 233.]؛

«الْکَسَلُ یَضُرُّ بِالدِّینِ وَ الدُّنْیَا»[ تحف العقول، ص 300.]؛

«لَوْ یَعْلَمُ السَّائِلُ مَا فِی الْمَسْأَلَةِ مَا سَأَلَ أَحَدٌ أَحَداً، وَ لَوْ یَعْلَمُ الْمَسْئُولُ مَا فِی الْمَنْعِ مَا مَنَعَ أَحَدٌ أَحَداً»[ تحف العقول، ص 363.]؛

«مَنْ عَلَّمَ بَابَ هُدًى فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا یُنْقَصُ أُولَئِکَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئاً، وَ مَنْ عَلَّمَ بَابَ ضَلَالٍ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ أَوْزَارِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا یُنْقَصُ أُولَئِکَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیْئاً»[ تحف العقول، ص 297.]؛

«إِنَّمَا شِیعَةُ عَلِیٍّ(علیه السلام) الْمُتَبَاذِلُونَ فِی وَلَایَتِنَا، الْمُتَحَابُّونَ فِی مَوَدَّتِنَا، الْمُتَزَاوِرُونَ لِإِحْیَاءِ أَمْرِنَا، الَّذِینَ إِذَا غَضِبُوا لَمْ یَظْلِمُوا، وَ إِذَا رَضُوا لَمْ یُسْرِفُوا، بَرَکَةٌ عَلَى مَنْ جَاوَرُوا، سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا»[ تحف العقول، ص 298.]؛

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد