خانه » همه » مذهبی » چه دوستانی در قیامت، رابطه‌ی دوستی خود را قطع کرده و به دشمنان یکدیگر تبدیل می‌شوند؟

چه دوستانی در قیامت، رابطه‌ی دوستی خود را قطع کرده و به دشمنان یکدیگر تبدیل می‌شوند؟

پاسخ اجمالی

در آموزه‌های دینی، ویژگی‌های گوناگونی برای روز قیامت اعلام شده است که یکی از آنها گسسته‌شدن پیوندهای دوستی و تبدیل‌‌شدن برخی از دوستی‌ها به دشمنی است.[1] در قرآن و روایات یک قاعده‌ی کلی و جامع در این زمینه مطرح شده است که هر دوستی که سبب دور شدن انسان از خداوند و دوستان خدا شود در روز قیامت جزو دشمنان انسان قرار می‌گیرد:

خداوند در قرآن می‌فرماید:

«الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ‏»؛[2] همه‌ی دوستان در آن‌روز دشمن یکدیگرند مگر پرهیزکاران.

رسول خدا(ص) فرمود: «بهترین مردم بعد از پیامبران کسانی هستند که خداوند را دوست می‌دارند و برای او دیگران را هم دوست خود می‌گیرند. هر محبتی غیر از خدا در نهایت موجب دوری می‌شود، مگر این دو محبت.

محبت خدا و محبت دیگران برای خدا همواره موجب سود و زیادتی می‌گردد و در آن هرگز نقصانی پدید نمی‌آید، خداوند متعال فرموده است: «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِینَ»؛ زیرا محبت، تبرّی(بیزاری جستن) از غیر محبوب است».[3]

امام باقر(ع) فرمود: «دو مؤمنی که در راه خدا با یکدیگر برادر شدند، کسی که در درجه‌ی بالاتری از بهشت قرار گرفت، می‌گوید: «پروردگارا! دوستم مرا به طاعت تو فرمان می‌داد، مرا از معصیت تو باز می‌داشت و نسبت به پاداش‌‌هایت، ترغیب و تشویق می‌نمود. پس او را نیز در همین درجه در کنار من قرار ده. خداوند متعال تقاضایش را پذیرفته هر دو را در یک‌جا قرار می‌دهد. امّا دو منافق که یکی در درجه‌ی پایین‌‌تری از جهنّم قرار می‌گیرد، می‌گوید: «پروردگارا! فلانی مرا به گناه دستور می‌داد و مرا از اطاعت تو باز می‌داشت و مرا نسبت به پاداش‌‌های تو بی‌میل می‌کرد و هرگز مرا از دید تو نمی‌ترساند. پس من و او را در این درجه‌ی پایین و در یک مکان قرار ده. خداوند نیز آن دو را نیز در یک محل قرار می‌دهد. آن‌گاه حضرت، آیه‌ بالا را تلاوت فرمود.[4]

امام صادق‌(ع) فرمود: «أَلَا کُلُ‏ خُلَّةٍ کَانَتْ‏ فِی‏ الدُّنْیَا فِی غَیْرِ اللَّهِ فَإِنَّهَا تَصِیرُ عَدَاوَةً یَوْمَ الْقِیَامَة»؛[5] بدانید هر دوستى که در دنیا براى خدا نباشد، در قیامت تبدیل به عداوت و دشمنى می‌شود.

طبیعی است که این‌گونه دوستی‌‌ها در آن‌روز تبدیل به عداوت و دشمنی شود؛ چرا که هر کدام از آنها دیگرى را عامل بدبختى و بیچارگى خود دانسته؛ و از همین‌رو به او می‌گوید که تو این‌ راه را به من نشان دادى و مرا به سوى آن دعوت کردى؛ تو دنیا را در نظر من زینت دادى و مرا به آن تشویق نمودى؛ تو مرا غرق غفلت و غرور ساختى و از سرنوشتم بی‌‌خبر کردى.[6]

 


[1]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 21، ص 110، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، 1371ش.

[2]. زخرف، 67.

[3]. منسوب به جعفر بن محمد ع(امام ششم)، مصباح الشریعة، ص 194، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق.

[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 71، ص 278، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[5]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 278، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.

[6]. تفسیر نمونه، ج ‏21، ص 110.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد