چگونه بنیانگذار دانشگاه تشیع باعث پیشتازی شیعه شد؟
۱۳۹۳/۰۲/۱۱
–
۸۱ بازدید
شیعه ما، کسی است که وقتی مؤمنی بیند، احترام و اکرام می کند. اگر با نادان ملاقات کند، او را ترک می کند. شیعیان ما آنانند که تملق و طمع سگان و کلاغان را ندارند و جز از «برادران» خود، از کسی چیزی درخواست نمی کنند، هرچند از گرسنگی بمیرند…
«از شیعیان، کسی دوست خدا و رسول است که وقتی سخن می گوید، راست بگوید، هرگاه وعده می دهد، وفا کند، آنگاه که امانتی بپذیرد (و امین شمرده شود) ادا کند، هرگاه که حق واجب را از او بخواهند، بپردازد، وقتی به حق فرمان می دهد، خودش هم عمل کند، شیعیان ما آنانند که علمشان بیش از شنوایی شان نمی شود، شیعیان ما آنانند که عیبجویان ما را نمی ستایند، با دشمنان ما پیوند برقرار نمی کنند و با خائنان به ما، نشست و برخاست نمی کنند.
شیعه ما، کسی است که وقتی مؤمنی را دیدار کند، احترام و اکرام می کند، اگر با نادان ملاقات کند، او را ترک می کند، شیعیان ما آنانند که تملق و طمع سگان و کلاغان را ندارند و جز از «برادران» خود، از کسی چیزی درخواست نمی کنند، هرچند از گرسنگی بمیرند. شیعیان ما آنانند که عقیده و ایده ما را داشته باشند و در راه ما حتی از دوستانشان قطع علاقه کنند و به خاطر محبت ما، دوران را نزدیک سازند و نزدیکان را دور کنند». (1)
این بخشی از خصوصیات شیعه است که امام محمدباقر (ع) در دوران زندگی مبارکشان در جمع یاران بیان کردند. امام پنجم شیعیان در دوران خلفای ظالم اموی دوشنبه یا سه شنبه و یا جمعه اول رجب سال ۵۷ هجری دیده به جهان گشودند. مادر امام باقر (ع) «فاطمه» دختر امام حسن مجتبی (ع) است، از اینرو امام باقر (ع) نخستین علوی و فاطمی به شمار رفته است.
امام باقر (ع) را بدین سبب باقر گفتند که ریشه علوم را شناخت، فرعهای آن را استخراج و استنباط کرد، زوایای پنهان علوم را آشکار ساخت، دل زمین دانشها را شکافت و گنجهای معارف و حقایق را بیرون آورد و گسترش داد. ایشان رشتههای علوم قرآن، الهیات، توحید و تفسیر، کلام، سیره، فنون و آداب، فقه و احکام و حدیث را توسعه بخشید. از این روی، «محمد بن مسلم» گوید: از او سی هزار حدیث شنیدهام و «جابر جعفی» گفته است: از امام باقر (ع) هفتادهزار. در حدیث دیگر پنجاه هزار حدیث شنیدم که آنها را بر هیچ کس حدیث نکردم.
البته این نامگذاری از طرف پیامبر اکرم (ص) به روایت جابربن عبدالله انصاری صورت گرفته است که ایشان در مورد امام باقر (ع) فرمود: «یَبْقَرُ العلمَ بقراً» یعنی علم را به تمام و کمال میشکافد.
پس از رسول خدا، ظاهرا قرآن، به عنوان منبع اصلى شناخت مسائل عقیدتى و عبادى و سیاسى، در جامعه اسلامى باقى ماند، اما از آنجا که این منبع ژرف نیاز به مفسرانى آشنا با پیام وحى داشت و دستهاى سیاست، این مفسران واقعى (اهل بیت علیهم السلام) را در جامعه منزوى ساخته بود. با گذشت زمان، نیازهاى اعتقادى و پرسشهاى عبادى و مسایل مستحدث یکى پس از دیگرى رخ نمود و کسانى که در جامعه به عنوان عالم و محدث شناخته مى شدند، ناگزیر باید جوابى را براى هر پرسش و مسأله تدارک مى دیدند!
احاطه نداشتن کامل آنان بر مجموعه معارف قرآنى از یک سو، و ناآشنایى آنان با فرهنگ ویژه وحى از سوى دیگر، سبب شد با قیاس و توجیهگرى و استحسان و تکیه بر آراى شخصى و گاه احادیث بیریشه و اقوال بى اساس، عقیده اى را ابراز کرده و یا فتوایى دهند؛ بنابراین، یکى از راههاى اساسى مبارزه با این مشکل، بازگرداندن مردم به قرآن و هشدار دادن آنان نسبت به آراى ساختگى و غیر مستند به وحى بود. امام باقر (ع) در این راستا مىفرمود: «هرگاه من حدیث و سخنى براى شما گفتم، ریشه و مستند قرآنى آن را از من جویا شوید».
امام باقر(ع) در مجموع دانشگاه تشیع و علوم اسلامی را پایهریزی کردند و امام صادق(ع) آن را ادامه دادند. دوران امامت امام باقر(ع) نقطه عطفی برای استفاده دانشمندان راستین اسلامی از محضر معادن علم الهی و چشمههای جوشان دانش و بینش وحیانی بود تا در این عرصه به کسب دانش و معرفت بپردازند.
تزلزل در حکومت اموی و آغاز شکلگیری بنیعباس در دوران حیات امام باقر(ع) و ناتوانی حاکمان در پیاده کردن سیاستهای تجربه شده بنی امیه مبنی بر اعمال فشار بر شیعیان، موجب ایجاد زمینه مناسب فرهنگی در این عصر شد. میتوان گفت، بنیانگذار علم اصول که هم اکنون در اختیار ماست، باقرالعلوم است.
شیخ مفید در ارشاد مى نویسد: آن حضرت با آن ویژگیهاى علمى و بزرگى، به جود در میان خاصه و عامه مشهور بود و با وجود کثرت عیال و وضعیت متوسط مالیش در کرم و بزرگوارى و احسان به همگان معروف بود.
شریف ابو محمد حسن بن محمد از جدم، از ابو نصر از محمد بن حسین، از اسود بن عامر، از حنان بن على از حسن بن کثیر روایت کرده است که گفت: از نیازمندى خود و بى وفایى دوستانم در نزد آن حضرت گلایه کردم، امام (ع) فرمود: «چه بد برادرى است کسى که در هنگام توانگرى تو را در نظر دارد و به هنگام تنگدستى رابطه اش را با تو قطع مى کند. آنگاه به غلامش فرمود: کیسه اى بیاور. در آن کیسه هفتصد درهم بود و فرمود: این را خرج کن و چون تمام شد مرا آگاه کن».
1- حیاة الامام الباقر(ع) ص 249 (به نقل از عیون اخبار الرضا).
تابناک ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۳