خانه » همه » مذهبی » چگونه درباره مرگ با کودکان صحبت کنیم؟

چگونه درباره مرگ با کودکان صحبت کنیم؟

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - چگونه درباره مرگ با کودکان صحبت کنیم؟
عصراسلام: اگر به بچه‌ها اجازه دهیم درباره‌ی مرگ صحبت کنند، می‌توانیم اطلاعات لازم را در اختیارشان قرار دهیم، آن‌ها را برای بحران آماده کنیم و در مواقع ناراحتی کنار‌شان باشیم. ما می‌توانیم با توجه و احترام به گفته‌های کودکان آن‌ها را به معاشرت تشویق کنیم؛ همچنین اگر خودِ ما با احساسات‌مان راحت باشیم به بچه‌ها این امکان را می‌دهیم که با ما راحت‌تر صحبت کنند.

مرگ جزئی از زندگی ماست. کودکان درباره‌ی مرگ آگاه‌اند و گاه، شاید این موضوع باعث شگفتی‌مان شود. آن‌ها حشرات، پرندگان و حیوانات مُرده را در جاده می‌بینند یا شاید شاهد مرگ حیوان خانگی‌شان باشند. کودکان در داستان‌های افسانه‌ای درباره‌ی مرگ می‌خوانند، آن را در کارتون‌ها تماشا می‌کنند و حتی شاید نقش یک نفر مرده را در مدرسه بازی ‌کنند. آن‌ها بدون اینکه متوجه باشند در معرض این مفهوم قرار دارند.

چرا توضیح دادن درباره‌ی مرگ به کودکان بسیار دشوار است؟

بسیاری از بزرگسالان وقتی به این فکر می‌کنند که باید روزی مفهوم مرگ را برای کودک خود توضیح دهند، به‌شدت مضطرب می‌شوند. اما چرا حتی فکر حرف ‌زدن درباره‌ی مرگ با فرزندان، ما بزرگسالان را پریشان می‌کند؟

۱. می‌ترسیم که نتوانیم به همه‌ی سؤالات کودک‌مان پاسخ دهیم

در مقام والدین، ما وظیفه داریم امنیت فرزندان‌مان را تأمین کنیم. ما همیشه درصددیم در آن‌ها این احساس را به وجود آوریم که همواره در کنارشان خواهیم بود تا از آن‌ها مراقبت کنیم. با وجود این، وقتی با موضوع مرگ روبه‌رو می‌شویم اغلب نگرانیم: آیا می‌توانیم پاسخی به فرزندمان دهیم که آرامش و اطمینانش را مختل نکنیم؟

هیچ اشکالی ندارد که شما پاسخ همه‌ی سؤالات فرزندتان را نداشته باشید! اما می‌توانید به او اطمینان دهید که در طی این دوره‌ی دشوار با عشق و آرامش در کنارش حضور خواهید داشت و برای او سنگری امن و مطمئن خواهید بود.

۲. صحبت ‌کردن با بچه‌ها، به‌ویژه کودکان خردسال، مشکل است

وقتی درباره‌ی موضوعی به پیچیدگی مرگ صحبت می‌کنیم درک کردن سؤالات و واکنش‌های کودکی خردسال بسیار دشوار است. دقت کنید که پاسخ‌هایی کوتاه و صادقانه بدهید. نوع واکنش شما به سؤالات می‌تواند به ساده‌سازی مسائل کمک کند و باعث شود کودک مفهوم مرگ را بهتر درک کند. هنگام توضیح دادن مرگ به کودکان خردسال می‌توان به ناتوانی در عملکردهای حیاتی مانند نفس‌ کشیدن، غذا ‌خوردن و حرکت ‌کردن اشاره کرد.

۳. می‌ترسیم مبادا نتوانیم کودک‌مان را به اندازه‌ی کافی تسلی دهیم یا به او کمک کنیم

بچه‌ها پس از اینکه خبر مرگ یکی از عزیزان‌شان را می‌شنوند، به‌تدریج واقعیت‌های مرگ را درک می‌کنند و بالطبع واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. برخی کودکان بهت‌زده و هاج‌و‌واج می‌شوند، در‌حالی‌که احساسات برخی دیگر از آن‌ها به‌شدت طغیان می‌کند.

در این دوران، کودک شما باید این احساسات را تجربه کند. در این برهه‌ی زمانی دشوار، صرف‌نظر از واکنش اولیه‌ی کودک در قبال مرگ، شما می‌توانید مثل کوه پشت او باشید.

۴. در آن لحظه، شاید خودمان با غم و اندوه دست‌و‌پنجه نرم ‌کنیم

شاید هنگام توضیح دادن مرگ برای فرزندمان خود در حال دست‌و‌پنجه نرم کردن با اندوه سوگ باشیم. افراد زیادی از نشان ‌دادن ناراحتی و آسیب‌پذیری عاطفی خود در مقابل فرزند‌شان اجتناب می‌کنند. چون فکر می‌کنند این رفتار نشان‌دهنده‌ی ضعف آن‌هاست و باعث ایجاد ترس و ناامنی در کودک‌شان می‌شود.

بدانید که نشان ‌دادن غم و اندوه در این زمان هیچ اشکالی ندارد و بسیار مهم است که کودک ببیند شما در حال کنار‌ آمدن با احساسات خود هستید و آن‌ها را صادقانه به‌ اشتراک می‌گذارید، نه اینکه احساسات خود را سرکوب کرده، آن‌ها را نادیده بگیرید. هنگامی‌که به فرزندتان اجازه می‌دهید، شما را در حال کنار ‌آمدن با احساسات‌تان ببیند در واقع به او می‌فهمانید که بروز غم، عصبانیت یا هر احساس دیگری که ممکن است در نتیجه‌ی مرگ یکی از عزیزان ایجاد شود، امری طبیعی است.

۵. مرگ اغلب «تابو» است

مرگ و فرایند مردن موضوعاتی هستند که به‌شدت از پرداختن به آن‌ها اجتناب می‌کنیم. مرگ در گذشته بخشی عادی از زندگی خانوادگی تلقی می‌شد و اغلب، در خانه و میان افراد خانواده رخ می‌داد. اما اکنون، افرادِ در حال مرگ، جزئی جداگانه از جریان اصلی جامعه محسوب می‌شوند. به همین دلیل، ما در حال حاضر حتی با ذکر کلمه‌ی «مرگ» معذب می‌شویم و ترجیح می‌دهیم از کلمات دیگری مانند «از‌دست‌رفته» یا «در‌گذشته» استفاده کنیم.

صرف‌نظر از تابوهای اجتماعی، بهتر است مرگ را با صداقت و واقعیت به فرزندان‌مان بشناسانیم. استفاده از تعابیر ملایم برای توصیف مرگ، گرچه با حسن‌نیت همراه است، کودکان را اغلب گیج می‌کند. ارتباط صریح و صادقانه‌ی شما با فرزندان‌تان درباره‌ی موضوع مرگ، به آن‌ها کمک می‌کند درک درستی از مفهوم مرگ و مردن داشته ‌باشند و بتوانند رابطه‌‌ای صحیح با آن برقرار کنند.

مرگ و فرایند مردن موضوعاتی هستند که به‌شدت از پرداختن به آن‌ها اجتناب می‌کنیم. مرگ در گذشته بخشی عادی از زندگی خانوادگی تلقی می‌شد و اغلب، در خانه و میان افراد خانواده رخ می‌داد. اما اکنون، افرادِ در حال مرگ، جزئی جداگانه از جریان اصلی جامعه محسوب می‌شوند. به همین دلیل، ما در حال حاضر حتی با ذکر کلمه‌ی «مرگ» معذب می‌شویم و ترجیح می‌دهیم از کلمات دیگری مانند «از‌دست‌رفته» یا «در‌گذشته» استفاده کنیم.

صرف‌نظر از تابوهای اجتماعی، بهتر است مرگ را با صداقت و واقعیت به فرزندان‌مان بشناسانیم. استفاده از تعابیر ملایم برای توصیف مرگ، گرچه با حسن‌نیت همراه است، کودکان را اغلب گیج می‌کند. ارتباط صریح و صادقانه‌ی شما با فرزندان‌تان درباره‌ی موضوع مرگ، به آن‌ها کمک می‌کند درک درستی از مفهوم مرگ و مردن داشته ‌باشند و بتوانند رابطه‌‌ای صحیح با آن برقرار کنند.

بهترین زمانِ صحبت‌کردن با کودک درباره‌ی مرگ چه‌ زمانی است؟

گاه بسیاری از ما برای محافظت از فرزندان‌مان، حقایق دردناکی مانند مرگ یکی از عزیزان را از دید آن‌ها پنهان نگه ‌می‌داریم. اما با این کار فقط دوره‌ی بلاتکلیفی و اضطراب را در کودکان طولانی خواهیم کرد؛ زیرا آن‌ها در هر حال تغییرات عاطفی جزئی در بزرگسالان را می‌فهمند. در حقیقت، آن‌ها در پی بردن به این مسائل توانایی زیادی دارند!

شما درباره‌ی مرگ به کودک‌تان چیزی نمی‌گویید و بابت این کار نیت خیری دارید. اما برای جلوگیری از اضطراب بی‌مورد و پریشانی عاطفی کودک، بهتر است هرچه زودتر درباره‌ی مرگ با او صحبت کنید.

چگونه درباره‌ی مرگ با کودک صحبت کنیم؟

۱. متناسب با سن کودک درباره‌ی مرگ با او صحبت کنید

قبل از اینکه گفت‌و‌گو را آغاز کنید، آگاه باشید که کودک شما تا چه اندازه قادر است مفاهیم را درک کند. آن‌گاه می‌توانید اطلاعات‌تان را متناسب با میزان درک کودک به او منتقل کنید.

مراحل تکامل درک کودکان از مرگ به‌ قرار زیر است:

نوزادان متوجه می‌شوند که بزرگسالان غمگین یا عصبانی هستند، اما نمی‌توانند مفهوم مرگ را درک کنند.کودکان پیش‌دبستانی اغلب مرگ را موقتی، برگشت‌پذیر و غیرشخصی می‌دانند. در داستان‌ها یا کارتون‌های کودکانه، شخصیت‌ها اغلب پس از نابودی کامل به‌طور ناگهانی دوباره زنده می‌شوند. برای گروه سنی آن‌ها مناسب است که این‌گونه فکر ‌کنند.بین سنین ۵ تا ۹ سال، بیشتر کودکان مشاهده می‌کنند که همه‌ی موجودات زنده در نهایت می‌میرند و مرگ امری قطعی است. اما آن‌ها تمایل ندارند که مرگ را به خود مرتبط بدانند و به‌ نظرشان می‌آید که می‌توانند از آن فرار کنند. شاید آن‌ها مرگ را به تصاویری مانند اسکلت ربط دهند. برخی کودکان درباره‌ی مرگ کابوس می‌بینند.از ۹ سالگی تا سال‌های بلوغ (نوجوانی) کودکان به‌طور کامل متوجه می‌شوند که مرگ برگشت‌ناپذیر است و آن‌ها نیز روزی خواهند مرد.

به ‌یاد داشته باشید که سرعت تکامل درک در میان کودکان متفاوت است و هر کودک به‌طرز منحصر‌به‌فردی زندگی را تجربه می‌کند. آن‌ها راه‌های شخصی خودشان را برای کنترل و بیان احساسات دارند.

شاید کودکی ۳ ساله درباره‌ی مرگ سؤال کند. اما کودک ۳ ‌ساله‌ی دیگری در برابر مرگ پدربزرگ یا مادربزرگش بی‌تفاوت باشد، ولی به دلیل مرگ حیوان خانگی‌اش به هم بریزد (شوکه شود). برخی کودکان از طریق بازی‌ کردن با اسباب‌بازی‌های خود نشان می‌دهند که مرگ را درک کرده‌اند.

برای کودکان خردسال، مرگ را در قالبی ساده توضیح دهید. برای مثال، «وقتی کسی می‌میره نفس نمی‌کشه، غذا نمی‌خوره، احساس گرسنگی یا سرما نمی‌کنه و دیگه نمی‌تونی اون رو ببینی».

اینکه کودکان چگونه با مرگ کنار می‌آیند یا احساسات خود را بروز می‌دهند مهم نیست، اما پاسخ‌های دقیق و بدون قضاوت بزرگسالان اهمیت زیادی دارد. از روش‌های مناسب پاسخگویی به نیازهای کودک، گوش‌ دادن و مشاهده‌ی دقیق است.
۲. نکاتی را به یاد داشته باشید ‌که هنگام صحبت کردن با کودک درباره‌ی مرگ باید از آن‌ها اجتناب کنید.

از به‌ کار ‌بردن تعابیری مانند «درگذشت» یا «فوت شد» خودداری کنید. این اصطلاحات می‌توانند توضیحات شما را از واقعیت مرگ دور کنند؛ به‌خصوص اینکه این تعابیر برای کودکان خردسال بسیار گیج‌کننده و ترسناک‌اند.کودک خود را به دلیل گریه کردن یا ابراز ناراحتی و آسیب‌پذیری سرزنش نکنید. عباراتی مانند «تحمل کن»، «قوی باش»، «تو الان دیگه مرد یا زن این خونه هستی»، «تو دیگه بزرگ شدی» می‌توانند بسیار آسیب‌زننده باشند و آثاری طولانی‌مدت بر دیدگاه کودک درباره‌ی مرگ و به‌طور کلی، سلامت روانی و عاطفی او داشته باشند.

۳. محیط مناسبی برای گفت‌وگو با کودک خود فراهم کنید

فضایی را انتخاب کنید که راحت و آشنا باشد و امکان برقراری ارتباط مستقیم و رو‌در‌رو وجود داشته باشد؛ فضایی ایمن که کودکان بتوانند احساسات‌شان را آزادانه ابراز کنند.اطمینان حاصل کنید که این مکان عاری از عوامل حواس‌پرتی مانند کامپیوتر، تلویزیون و هرگونه وسیله‌ی الکترونیکی باشد؛ زیرا این وسایل ممکن است توجه کودک را حین گفت‌و‌گو، به خود مشغول کند.اسباب‌بازی‌هایی مانند عروسک، ماشین، خرس، کتاب‌های رنگی و دیگر اسباب‌بازی‌های موجود در اتاق موجب می‌شوند کودک توضیحات شما را بهتر درک کند. کار کودکان بازی‌ کردن است و هنگام دریافت اطلاعاتی که پردازش آن‌ها از نظر عاطفی دشوار است، بازی نیروی درمانی خوبی برای آن‌ها محسوب می‌شود.

۴. از کتاب‌هایی استفاده کنید که درک مرگ را برای کودکان ساده‌تر می‌کنند

برای کودک کتاب‌هایی بخوانید که در کنار‌ آمدن با اخبار غم‌انگیز، ترسناک، مرگ و اندوه به او کمک کنند.ابتدا خودتان کتاب را بخوانید تا ببینید آیا با شرایط فرزندتان متناسب است یا نه. علاوه‌بر این، هربار فقط یک کتاب را با او بخوانید. سپس درباره‌ی آن بحث کنید تا کودک فرصت داشته باشد این مفاهیم سخت را درک کند.این کتاب‌ها منابع ارزشمندی برای گفت‌وگو با کودکان درباره‌ی عشق، بیماری، مرگ و گذراندن مراحل غم‌ و اندوه هستند. مفاهیمی انتزاعی که درک آن‌ها برای کودکان به‌ویژه کودکان ‌خردسال دشوار است:

چگونه در حین مکالمه، مرگ را برای کودک توضیح دهیم؟

شما می‌توانید از اصول زیر در قالب الگویی کلی برای تنظیم توضیحات خود درباره‌ی مرگ استفاده کنید و مطابق با نیازهای کودک‌تان آن را تغییر دهید.

توضیحی ساده و صادقانه از مرگ ارائه دهید

هنگام توضیح دادن درباره‌ی مرگ، به‌ویژه برای کودکان خردسال، بهتر است از واژه‌های ساده استفاده کنید تا از واقعیت مرگ فاصله نگیرید. اضافه ‌کردن جزئیات غیر‌ضروری یا توضیحات بیش‌از‌حد طولانی باعث می‌شود کودک به‌طور‌کلی از سؤال کردن خودداری کند؛ چون آن‌ها اغلب تمایل ندارند به صحبت‌های زیاد گوش دهند.

«هر چیزی که زندگی می‌کنه، یه‌روزی می‌میره. مرگ پایان زندگیه. وقتی یه نفر می‌میره بدنش دیگه کار نمی‌کنه. دیگه لازم نیست که غذا یا آب بخوره یا حتی نفس‌ بکشه. مرگ مثل خوابیدن نیست. وقتی کسی ‌مرد دیگه نمی‌تونه برگرده.»

پاسخ‌های کوتاه، ساده و عاری از جزئیات غیر‌ضروری به کودکان کمک می‌کند مجذوب توضیحات شما شوند و راه را برای ارتباط در آینده باز نگه ‌می‌دارد.

این ۳ نکته را هنگام توضیح مرگ به کودک‌تان به یاد داشته باشید

سن و شخصیت فرزند شما نقش زیادی در تعیین اطلاعات دارد. علاوه‌بر این، گنجاندن موارد زیر به شما کمک می‌کند کودک خود را آگاه کرده، محیطی آزاد برای ارتباط ایجاد کنید.

صادق باشید و کودک را به سؤال کردن تشویق کنید

در حین توضیحات، به کودک‌تان بگویید هرگونه سؤالی که به ذهنش رسید، بیان کند. اشکالی ندارد اگر پاسخ همه‌ی سؤالات او را نمی‌دانید. در این صورت صادقانه بگویید: «من در این زمینه کاملاً مطمئن نیستم.»

کودک‌تان باید بداند که داشتن احساسات گوناگون هیچ اشکالی ندارد

به کودک‌تان فرصت دهید احساساتش را بیان کند. مرگ عزیزان یکی از دردناک‌ترین و دشوارترین تجربه‌هایی است که مردم با آن روبه‌رو می‌شوند. ابراز احساسات و کنار آمدن با آن به معنای ضعف نیست، بلکه برعکس توانایی فرد را در درک کردن و فهم تجربیات دشوار نشان می‌دهد. در حقیقت، نشان‌دهنده‌ی قدرت شخص است.

اجازه دهید کودک احساس شما را بداند

به خودتان اجازه دهید احساس‌تان را بیان کنید و آن را به فرزندتان نشان دهید. کودکان به واکنش بزرگ‌ترهای مهم زندگی‌شان در موقعیت‌های گوناگون توجه می‌کنند. با ابراز کردن احساسات واقعی خود در حضور کودک نشان می‌دهید که بزرگسالانِ سالم، شاد و قوی از ابراز احساسات نمی‌ترسند و کاملاً طبیعی است که در چنین دوران غم‌انگیزی احساس اندوه کنند.

واکنش کودک به توضیحات شما درباره‌ی مرگ چه می‌تواند باشد؟

خبر مرگ یکی از عزیزان و یادگیری مفهوم مرگ برای کودکان تجربه‌ای بسیار دشوار است. هنگامی‌که کودکان  اخبار جدید را تجزیه‌و‌تحلیل می‌کنند، با توجه به شخصیت و خلق‌و‌خوی منحصر‌به‌فرد خود به آن واکنش نشان می‌دهند. مهم نیست عکس‌العمل آن‌ها چیست، درک‌شان کنید و به آن‌ها بگویید که تجربه‌ی احساس ناراحتی، عصبانیت یا هرگونه احساس احتمالی دیگر طبیعی است.

شاید کودک سؤالات تکراری بپرسد

پردازش این حجم از اطلاعات جدید درباره‌ی مرگ، مردن و از دست‌ دادن یکی از عزیزان برای کودک سنگین است و شاید باعث شود او یک سؤال را بارها تکرار کند. این اتفاق به دلیل درک نکردن اخبار تازه نیست، بلکه پذیرش این اطلاعات برای کودک بسیار دشوار است.

شاید کودک هیچ احساسی از خود نشان ندهد

کودک برای فاصله ‌گرفتن از درد عاطفی مرگ عزیزان چنین واکنشی را به کار می‌گیرد و پی می‌برد خود نیز روزی خواهد مرد. این نشان‌دهنده‌ی بی‌رحمی و سنگدلی کودک نیست، بلکه واکنشی غیر‌ارادی هنگام دریافت اخبار و اطلاعات ناگوار است.

شاید کودک احساسات زیادی از خود نشان دهد

شاید کودکان در برابر خبر مرگ یا حتی فکر کردن به مرگ واکنش بسیار شدیدی نشان دهند. این واکنش‌ها طبیعی هستند و نوعی خروجی عاطفی برای کودکان محسوب می‌شوند تا ناامیدی، درماندگی، عصبانیت و ترس را بیان کنند.

شاید اعمال و رفتار کودک پس‌رفت کند

کودکان هنگام رویارویی با اخبار و مفاهیم مرگ، بیشتر به رفتارهای بچه‌گانه روی می‌آورند. در این مواقع، کودک نیاز دارد به‌طور مداوم بغل شود. او دوست دارد در بستر والدینش بخوابد و جدا ‌شدن از آن‌ها برایش سخت است.

کودکان به‌طور معمول درباره‌ی مرگ چه سؤالاتی می‌کنند؟ و شما چگونه باید به آن‌ها پاسخ دهید؟

در ادامه‌ی توضیحات شما، کودک به احتمال زیاد درباره‌ی مرگ، فرایند مرگ و اینکه چه‌کسی و چه چیزی در زندگی تحت‌تأثیر مرگ قرار خواهد گرفت، سؤال می‌کند. به ‌یاد داشته ‌باشید اشکالی ندارد که اقرار کنید جواب سؤال او را نمی‌دانید. رایج‌ترین پرسش‌هایی که کودکان، به‌ویژه کودکان خردسال، می‌کنند و بهترین پاسخ به آن‌ها به شرح زیر است:

«آیا من می‌میرم؟»

«همه‌ی موجودات، از حیوون‌ها گرفته تا گیاهان و حتی آدم‌ها، یه روزی می‌میرن. اما بچه‌ها معمولاً سالم هستن و حالا حالاها نمی‌میرن.»

«آیا تو می‌میری؟»

«آره، من هم یه موجود زنده‌ام و یه ‌روزی می‌میرم. آدم‌بزرگ‌ها معمولاً مدت طولانی زندگی می‌کنن تا بزرگ‌ شدن بچه‌هاشون رو ببینن. همیشه کسی هست که ازت مراقبت کنه.»

«چرا آدم‌ها می‌میرن؟»

«دلایل زیادی وجود داره که آدم‌ها می‌میرن. آدم‌ها می‌تونن در اثر پیر ‌شدن، تصادف یا مریضی جون خودشون رو از دست بدن. آرزو یا فکرت هرگز نمی‌تونه کسی رو بکشه.»

«بعد از اینکه کسی مُرد، چی می‌شه؟»

«بعد از مرگ، ما با اون آدم خداحافظی می‌کنیم. اما اون نمی‌تونه بعد از مرگ با ما خداحافظی کنه. در عوض دوست‌ها و خونواده‌ش دور هم جمع می‌شن تا توی مراسم خاک‌‌سپاری ازش خداحافظی کنن.»

«مردم وقتی می‌میرن کجا می‌رن؟»

«وقتی کسی می‌میره دیگه دست و پاهاش کار نمی‌کنن، بدنش از کار میفته و دیگه هیچ‌وقت نمی‌تونه کاری کنه، اما خیلی از آدم‌ها معتقدن که بعد از مرگ، قسمت خاصی از ما، که جزو بدن‌مون نیست، به زندگی ادامه می‌ده. این قسمت از وجود شخص در خاطرات ما زنده می‌مونن و اجازه می‌دن که اون‌ها رو همیشه کنار خودمون داشته باشیم و تا همیشه دوست‌شون داشته باشیم.»

آیا باید از باورهای مذهبی‌تان در توضیح مرگ استفاده کنید؟

بسیاری از ما از نیروی ایمان‌مان نیرو می‌گیریم و در روزهای سخت، به‌ویژه پس از مرگ عزیزان، به آن اعتماد می‌کنیم. مذهب سنگ‌بنای مهمی در زندگی‌ بسیاری از افراد است، اما اگر عامل نیرومندی در زندگی فرزندتان نباشد، شاید با گفته‌های‌ خود او را گیج کنید یا بترسانید.

اگر قصد دارید در توضیحات‌تان از عقاید مذهبی خانواده‌ی خود (در رابطه با مرگ) استفاده کنید، می‌توانید روی آرامشی تمرکز کنید که مذهب شما در این دوران سخت و غم‌انگیز فراهم می‌کند.

چه توضیحات شما حاوی باورهای اعتقادی و مذهبی شما باشد و چه نباشد، به یاد داشته باشید که مرگ یک عزیز فرصتی برای عزاداری و پذیرش واقعیت‌های زندگی است.

آیا فرزند شما باید در مراسم خاک‌‌سپاری شرکت کند؟

والدین اغلب نمی‌دانند که آیا پسر، دختر یا نوه‌شان باید در مراسم تشییع جنازه‌ی یکی از اعضای خانواده شرکت کند یا نه. دکتر اِلَن وولفلت[۱] می‌گوید کودکان باید ترغیب شوند تا در مراسم خاک‌‌سپاری شرکت کنند، اما هرگز آن‌ها را مجبور نکنید.

[۱]. alan Wolfelt

به کودک توضیح دهید که قرار است چه اتفاقی بیفتد

اگر کودک می‌خواهد در مراسم تدفین شرکت کند، والدین باید توضیح دهند که قبل، حین و بعد از مراسم چه اتفاقی خواهد افتاد.

اگر قرار است جسد دیده شود، از قبل به کودک اطلاع دهید.به او توضیح دهید که بدن و کفن چگونه به ‌نظر خواهند رسید.به کودک بگویید که مردم در مراسم گریه می‌کنند، می‌خندند و خاطرات خوشی را که با متوفی داشته‌اند به‌ اشتراک می‌گذارند.
به کودکان کمک کنید چرایی برگزاری مراسم تشییع جنازه را درک کنند: «تشییع جنازه واسه غم و عزاداریه، چون یه نفر مرده. همین‌طور زمانیه که ما خاطرات شخص مرده رو یادآوری می‌کنیم و به ‌همدیگه دلداری می‌دیم.»

شرکت در مراسم خاکسپاری درد کودک را التیام می‌بخشد

شرکت در مراسم خاک‌‌سپاری کودک و نوجوان را آرام می‌کند. شاید کودک دوست داشته باشد خاطره‌ای از متوفی به اشتراک بگذارد یا شعری ویژه در مراسم بخواند. روشن ‌کردن شمع، گذاشتن یادبودی خاص، نوشته یا عکس در تابوت از کار‌های دیگری است که کودکان می‌توانند در مراسم انجام دهند.

چرا در بیشتر مواقع، کودکان پس از مرگ یکی از اعضای خانواده احساس گناه می‌کنند؟

کودکان خردسال درک درستی از دلیل وقوع اتفاقات ندارند. آن‌ها اغلب از فرایندی به ‌نام تفکر جادویی استفاده می‌کنند. آن‌ها معتقدند که با افکار، آرزوها و اعمال‌شان می‌توانند باعث به‌ و‌قوع پیوستن برخی اتفاقات در جهان شوند. بزرگسالان نیز با گفتن جمله‌ی: «آرزویی بکن که دوست داری اتفاق بیفته» این باور غلط را تقویت می‌کنند.

گاهی اوقات تفکر جادویی مفید است. کودکان با آرزو کردن احساس می‌کنند قادرند اوضاع را کنترل کنند. اما این تفکر نقطه‌‌ضعفی هم دارد. بر این اساس، هرگاه اتفاق بدی رخ دهد، برای مثال یکی از عزیزان بمیرد، کودکان باور می‌کنند این اتفاق به دلیل گفته‌ی آن‌ها یا آرزو‌‌یی است که در دل داشته‌اند.

کودکان بزرگ‌تر و نوجوانان اغلب با خود می‌اندیشند که می‌توانستند مانع مرگ دیگری شوند. برای مثال اگر کودک بدرفتاری نکرده ‌بود و باعث استرس در خانواده نمی‌شد، پدر سکته‌ی قلبی نمی‌کرد. اگر مادرش به دنبال او به مدرسه نمی‌رفت، هیچ‌وقت آن تصادف اتفاق نمی‌افتاد. اگر حواس کودک به پدرش بود تا زودتر به دکتر مراجعه کند، سرطان تا این حد پیشرفت نمی‌کرد.

شاید کودک به ‌دلیل مرگ خواهر یا برادرش احساس گناه کند. شاید بعد از فوت یکی از اعضای خانواده هرگاه در حال تفریح یا شادی ‌کردن است، احساس گناه کند. اگر کودک در روابطش با فرد متوفی مشکلاتی داشته است، احساس گناهش بیشتر می‌شود. در ادامه، چند مثال آورده شده ‌است:

اگر کودک درست قبل از مرگ فرد از دست او عصبانی بوده باشد.اگر مرگ بعد از بیماری طولانی‌مدتی رخ داده باشد و کودک آرزو کرده باشد فرد بمیرد تا این رنج به پایان برسد.اگر بعضی از اعمال کودک با مرگ مرتبط باشد. برای مثال، نوجوانی که اندکی قبل از مرگ مادرش در تصادف ماشین با او به‌‌شدت دعوا کرده بود.

هنگامی‌که می‌خواهیم درباره‌ی مرگ یکی از افراد خانواده با کودک‌ صحبت کنیم، باید فرض را بر این بگیریم که کودک در این باره احساس گناه می‌کند؛ حتی اگر هیچ دلیل منطقی‌ای برای این حس وجود نداشته ‌باشد.

اگر کودک در رابطه با مرگ کسی احساس گناه می‌کند، چه باید کرد؟

برای کودک این‌گونه توضیح دهید: اغلب مردم وقتی اتفاقات بد و دردناکی رخ می‌دهد، فکر می‌کنند آن اتفاق به دلیل کار بدی است که آن‌ها انجام داده‌اند. حتی اگر کودک به‌طور مستقیم به این موضوع اشاره‌ای نکرد شما به او اطمینان دهید که وی مسئول مرگ کسی نیست.

کودکان اغلب خشم خود را از مرگ ابراز می‌کنند. آن‌ها شاید از کسی که احساس می‌کنند مقصر مرگِ فرد است خشمگین باشند. آن‌ها شاید از دست خدا عصبانی باشند. حتی شاید از دست کسی که رفته و آن‌ها را تنها گذاشته ‌است نیز عصبانی باشند. گاهی اعضای خانواده مورد هدف این خشم قرار می‌گیرند؛ زیرا افرادی نزدیک به آن‌ها هستند.

چگونه مرگ والدین بر کودک تأثیر می‌گذارد؟

در بعضی موارد، بعد از مرگ پدر یا مادر از کودک مراقبت کافی نمی‌شود و وضعیت اقتصادی خانواده بدتر می‌‌شود. در بعضی از خانواده‌ها، مسئولیتِ والد از‌دست‌رفته بر‌ دوش کودک داغ‌دیده قرار می‌گیرد و این فشارها باعث می‌شود او از دوستانش جدا شود. در برخی دیگر، مرگ والدین اغلب با علائم ‌روانی خفیف، تغییر در رفتار، افزایش استرس و اختلالِ خواب همراه است.

به‌طور کلی، کودکانی که والدین خود را از دست می‌دهند بیشتر در معرض مشکلات گوناگون قرار می‌گیرند: مشکلات روحی (مانند افسردگی، اضطراب، استرس پس از سانحه)، ترک تحصیل، موفقیت تحصیلی کمتر، عزت‌نفس پایین و رفتارهای جنسی خطرناک.

مرگ والدین پیامدهایی منفی با خود به‌ همراه دارد. جامعه باید به کودکان کمک کند تا به ‌شیوه‌ای سالم عزاداری کنند. با وجود ‌این، باورهای فرهنگی و سوء‌تفاهم‌های مداوم اغلب مانع حمایت مناسب از کودکان می‌شود و به آن‌ها لطمه می‌زند.

چگونه واکنش والد دیگر (زنده) بر کودک تأثیر می‌گذارد؟

کودک به والد خود می‌نگرد، چون می‌داند بی‌قید‌و‌شرط او را دوست دارد و در برابر واقعیت‌های ناراحت‌کننده‌ی زندگی از وی محافظت می‌کند. زمانی‌که پدر یا مادری می‌میرد، زندگی برای کودک به‌مراتب ترسناک‌تر می‌شود؛ زیرا کودک نگران است که چه اتفاقی در آینده برای او خواهد افتاد.

بدیهی است که این موقعیت بارِ سنگینی بر دوش والد دیگر و سایر اعضای خانواده قرار می‌دهد. در این شرایط، آن‌ها برای مرگ عزیز خود درد می‌شکند و باید این درد را مدیریت کنند. در عین حال، باید در تسکین غم و اندوه کودک به او کمک کنند.

برخی فرهنگ‌ها نگرشی مثبت به سوگواری دارند؛ اما در برخی دیگر، بزرگسالانی که پیرامونِ کودکِ عزادارند از بروز احساسا‌ت‌شان منع می‌‌‌شوند. آن‌ها معتقدند چون کودکان برای قوی ماندن در مواقع دشوار به‌ بزرگ‌ترهای خود نگاه می‌کنند، پس بزرگسالان می‌بایست جلوی احساسات خود را بگیرند و آن را سرکوب کنند.

سرکوب احساسات تلاشی عمدی و آگاهانه برای پنهان نگه‌ داشتن آن‌ از دیگران است. والد یا سرپرست کودک احساس غم و اندوه می‌کند، ولی به‌جای ابراز آن تصمیم می‌گیرد در حضور فرزند غم خود را پنهان کند.احساسات سرکوب‌شده اغلب در ضمیر‌ناخودآگاه افراد باقی ‌می‌مانند و به‌مرور زمان فوران می‌کنند.

بر اساس تحقیقات، احساسات فروخورده روند بهبودی والد و کودک را به‌ تأخیر می‌اندازد؛ اما بر اساس مطالعه‌‌ای دیگر، سرکوب احساسات در روند عزاداری نقشی مثبت ایفا می‌کند.

آیا سرکوب احساسات، مکانیسم مقابله‌ای سالمی برای والد است یا نه، هنوز جای بحث دارد. اما نکته‌ی مهم این است که چگونه باورهای والد در کنارآمدن با چنین فقدانی به کودک کمک می‌کند.

گاه والد (زنده) معتقد است که کودک نمی‌تواند مرگ را درک کند و با احساسات و ترس ناشی از آن کنار بیاید. در نتیجه، ترجیح می‌دهد در حضور کودک عادی رفتار کند. اما در واقع، بزرگسالان با اعمال و رفتار صحیح طی روزها، هفته‌ها و ماه‌های اولِ فقدان می‌توانند توانایی کودک را در کنار‌آمدن با موضوع مرگ افزایش دهند.

چگونه به کودک داغ‌دار کمک کنیم؟

سرپرست و والدِ کودک داغ‌دار به‌جای اینکه وانمود کند همه‌چیز خوب است، می‌تواند از راهکار‌های زیر برای کمک به کودکش استفاده کند.

۱. روند سوگواری را به‌صورت عادی برگزار کنید

مرگ پدر یا مادر بر کودک تأثیر می‌گذارد، اما چگونگی این تأثیرگذاری بستگی به آن دارد که بزرگسالان اطراف او چگونه به اندوه خود واکنش نشان می‌دهند. کودکی که پدر یا مادرش را از دست داده‌ است، باید بداند نشان‌ دادن احساسات و صحبت‌ کردن درباره‌ی شخص متوفی هیچ اشکالی ندارد. عادی‌سازی روند عزاداری باعث کاهش اضطراب کودکان در آینده می‌شود.

۲. از اصول فرزندپروری مثبت استفاده کنید

اغلب اوقات، کودکان به‌ دلیل تغییرات ایجاد‌شده‌ی پس از مرگ بدرفتاری می‌کنند. شما می‌توانید با استفاده از روشِ فرزندپروری مثبت، رابطه‌ای صحیح با کودک و محیط پیرامونش برقرار کنید.

والدینی که بر اساس تکنیک‌های فرزندپروری مثبت رفتار می‌کنند مهربان، صمیمی، حامی و مصمم هستند. این شیوه احتمال ابتلا به بیماری‌های روانی مانند افسردگی را کاهش می‌دهد و سازگاری بهتری در کودکِ داغ‌دیده ایجاد می‌کند.

۳. از قرار‌گرفتن کودک در برابر رویدادهای منفی زندگی بکاهید

پس از مرگ یکی از والدین، وقایع منفی زندگی سبب می‌شود که مشکلات روانی کودک افزایش یابد. برای مثال، گذراندن تعطیلات در دو‌ سال اول به‌ویژه برای کودکان دشوار است. والد دیگر می‌تواند با استفاده از مهارت‌های شنیداری، محیطی امن برای فرزندش فراهم کند تا کودک احساساتش را درباره‌ی تعطیلات بیان کند.

یکی از مواردی که اغلب کودکان داغ‌دیده را نگران می‌کند، برقراری رابطه‌ی مجدد عاشقانه‌ی پدر یا مادرشان با فردی دیگر است. والدین باید به‌تدریج شریک تازه‌ی زندگی خود را به کودک معرفی کنند؛ همچنین با صراحت و مطابق سن کودک با وی صحبت کنند.

۴. مهارت‌های مقابله‌ای کودکان را بهبود ببخشید

استراتژی‌های مقابله‌ای شامل موارد زیر است:

خوش‌بین بودن و تبدیل کردن واگویه‌های منفی ذهن به واگویه‌هایی مثبت.رها کردن این باور که می‌توان وقایع‌ غیر‌قابل کنترل زندگی را کنترل کرد.تمرکز بر حل‌ مسئله و مدیریت موقعیت استرس‌زا.

والدین برای کمک کردن به کودکان داغ‌دیده‌ی خود باید از آن‌ها بخواهند تمرین کردن چنین مهارت‌هایی را در برنامه‌ی خود قرار دهند. کودکان داغ‌دیده در مقایسه با سایر کودکان بیشتر احساس ناتوانی می‌کنند. آن‌ها باور دارند که بر رویدادهای زندگی‌شان کنترل کمتری دارند.

برای اینکه اضطراب پس از مرگ را در کودکان مدیریت کنیم، باید به آن‌ها آموزش دهیم تا مسئولیت خود را در این دوران بشناسند. مسائلی را که کودک باید درک کند از مسائلی که بر عهده‌‌ی بزرگسال است تفکیک کنید. برای مثال، والدی که کنار آمدن با این فقدان برایش دشوار است، می‌بایست در همان ابتدا با فرزندش صادق باشد و او را در جریان این موضوع قرار دهد. در این شرایط، والد به کودک اطلاع می‌دهد که از او انتظار کمک ندارد و نیاز دارد به متخصصی مراجعه کند که در این زمینه آموزش ‌دیده باشد.

کودکان باید بدانند که والدین به‌مرور زمان می‌توانند ناراحتی‌شان را بهتر مدیریت کنند و وظیفه‌ی آن‌ها فقط این است که بر تکالیف مدرسه تمرکز کنند و با دوستان‌شان وقت بگذرانند.

چگونه تعطیلات و سالگردها را با کودکان داغ‌دیده از سر بگذرانیم؟

تعطیلات و سالگردها، به‌ویژه اولین سال پس از مرگ، برای کودکان داغ‌دار بسیار دشوار است. این روزهای خاص، هم از دست‌ دادن فرد را یادآوری می‌کنند و هم خاطرات خوش او را.

اغلب اوقات انتظار‌ کشیدن برای این ایام سخت‌تر از خود آن روز است. خلائی که کودک داغ‌دار احساس می‌کند با تماشای کودکانی که از تعطیلات لذت می‌برند، عمیق‌تر می‌شود.

کودکان را برای تعطیلات آماده کنید

به کودک داغ‌دیده از قبل اطلاع دهید که احتمالاً در طی تعطیلات یا سالگرد آن واقعه، احساسات دردناکی را تجربه خواهد کرد. برنامه‌ریزی قبلی کمک می‌کند تحمل‌ این وقایع راحت‌تر شود.

بعضی تعطیلات از بقیه سخت‌تر هستند

برای کودکی که والدینش را از دست داده ‌است، از سر گذراندن روز‌ پدر و روز مادر بسیار دشوار است. شاید کودک تصمیم بگیرد فردی را به‌عنوان جایگزین مادر یا پدرش به این جشن‌ها ببرد. برخی کودکان انتخاب می‌کنند که تولد پدر یا مادر خود را با پختن کیک، روشن کردن شمع یا تهیه‌ی کادوی تولد جشن بگیرند.

اگر کودکان برای بزرگداشت عزیز خود احساس نیاز کردند، به آن‌ها پیشنهاد دهید به گورستان بروند یا از مکان خاصی بازدید کنند که یادآور خاطرات مثبت پدر یا مادر است.به‌ همین ترتیب، تعطیلات دیگر را هم می‌توان با هدیه ‌دادن، به ‌اشتراک ‌گذاشتن خاطرات و برگزاری تشریفات خاص گرامی داشت.

سالگردها احساسات کودکان را تحریک می‌کنند

با نزدیک ‌شدن به اولین سالگرد مرگ والدین، بیشترِ کودکان روزهای آخر زندگی والدین‌شان را به‌شدت در ذهن‌ خود مرور می‌کنند. آن‌ها در این دوران به قوت‌قلب و حمایت بیشتری نیاز دارند.

بزرگسالان می‌توانند خاطرات‌ خاص و احساسات‌شان را درباره‌ی سالگرد درگذشت فرد متوفی با کودکان به ‌اشتراک بگذارند و به این ترتیب،‌ در این ایام سخت به آن‌ها کمک کنند.

کلام آخر

همه‌ی کودکان می‌بایست درباره‌ی مرگ و واقعیت‌های آن بدانند. بی‌شک، توضیح دادن درباره‌ی مرگ دشوار است. با وجود این، شما در مقام والد، تأثیر فراوانی بر چگونگی شکل‌گیری افکار و احساسات کودک‌تان در این زمینه دارید.

صداقت را محور اصلی صحبت خود قرار داده، به کودک فرصت دهید تا احساساتش را آزادانه بیان کند. این‌گونه قادر خواهید بود مفاهیم مرتبط با مرگ را به شیوه‌ای صحیح به فرزندتان تفهیم کنید.
گردآوری و ترجمه: آذین بذرافشان
منبع: هدهد

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد