سوره بقره/ آيه 74:
«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»؛ (سپس دلهاي شما بعد از اين واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، يا سختتر! چرا كه پارهاي از سنگها ميشكافد، و از آن نهرها جاري ميشود؛ و پارهاي از آنها شكاف برميدارد، و آب از آن تراوش ميكند؛ و پارهاي از خوف خدا (از فراز كوه) به زير ميافتد؛ و خداوند از اعمال شما غافل نيست.)
اشاره به اقسام سه گانه سنگ در سه جمله ﴿وإنّ من الحجارة لما يتفجّر منه الأنهار﴾، ﴿وإنّ منها لما يشّقّق فيخرج منه الماء﴾ و ﴿وإنّ منها لما يهبط من خشية الله﴾، براي اين است كه ﴿أشدّ قسوة﴾ بودن و سخت تر از سنگ بودن برخي دل ها معلّل و مستدلّ گردد.
توضيح اين كه بعضي از سنگ ها كه در دل كوه قرار دارد، با انفجاري كه در آن رخ مي دهد، نهري از آب، از آن مي جوشد و سرازير مي گردد: ﴿وإنّ من الحجارة لما يتفجّر منه الأنهار﴾. برخي ديگر در حدّ انفجار شكسته نمي شود، بلكه تنها شكافي برمي دارد و آب كمتري در حدّ چشمه از آن جاري مي شود: ﴿وإن منها لما يشّقّق فيخرج منه الماء﴾. قسم سوم از ترس و خشيت خدا سقوط و از جايي به جاي ديگر هبوط مي كند: ﴿وإنّ منها لما يهبط من خشية الله﴾؛ بنابراين، آثار و بركاتي بر سنگ مترتب مي شود و اين گونه انفعال و تأثّر در آن مشاهده مي شود؛ در حالي كه دل هاي بني اسرائيل، بر اثر اين كه پس از مشاهده آن همه آيات و بيّنات دوباره غافل شدند و از حقّ اعراض كردند، چنان سخت و قسي شد كه راه هرگونه نفوذي را بر روي خود بست و ديگر مشاهده آيات و معجزات، نه تنها تأثيري بر آنها نداشت، بلكه بر سختي و قساوت آنها مي افزود.
ممكن است دلي، پيش از آمدن معجزه، آنچنان گرفتار قساوت نباشد، ولي پس از آمدن معجزه و مشاهده بيّنه الهي و واضح شدن مطلبِ حقّ، به سبب لدود و جحود و عنود شدن و بر نكول اصرار ورزيدن، قساوت سنگيني را در پي داشته باشد؛ چنانكه قرآني كه براي مستعدانِ فيضْ شفا و رحمت است، براي ستمگرانْ عامل ازدياد خسارت مي گردد: ﴿وننزّل من القرءَان ماهو شفاء ورحمة للمؤمنين ولايزيد الظّالمين إلاّ خساراً)[1] نظير ميوه شيرين و پرآبي كه براي مزاج هاي سالم سودمند است، ولي براي مبتلايان به بيماري دستگاه گوارش دردآور خواهد بود و روشن است كه پديد آمدن درد از هاضمه بيمار است، نه از ميوه شيرين.
تذكر1. تقسيم سنگها به سه قسم، تقسيمي تبايني نيست تا اشكال شود كه مثلاً قسم اوّل (سنگي كه از آن نهري از آب مي جوشد) نيز مي تواند از خشيت خدا هبوط كند و به عكس، بلكه مقصود اين است كه چنين اوصاف مثبتي در مجموع سنگ ها مشاهده مي شود؛ گرچه ممكن است برخي سنگها مجمع همه اين اوصاف كمالي باشد.
تذكر2. نيز آيه مزبور در مقام حصر اصناف مختلف سنگ و تحديد آثار مثبت و بركات آن نيست، تا اشكال شود كه چرا از سنگي كه بر اثر آتشفشان منفجر مي شود، سخني به ميان نيامده؛ زيرا هدف از اين تشبيه، ارائه سختي و قساوتي است كه با نرمش و انعطاف جمع مي شود و سنگي مي تواند اين غرض را تأمين كند كه منفجر مي گردد و از درون آن، آب نرم مي جوشد يا از خشيت الهي هبوط و نزول مي يابد و روشن است كه سنگ آتشفشان، بيانگر غرض ديگر است؛ گرچه سود آتشفشان در كار خود فراوان است و بركات صنعتي و سنّتي زيادي را به همراه دارد، ولي مايع نرم آن را منفجر يا منشق نكرده، بلكه آتش نيرومند و قهّار صلابت آن را درهم شكسته است.
پي نوشت: —————-
[1] اسراء/28تفسير تسنيم، ج 5، ص215-213