طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چگونه مي توان بر شيطان پيروز شد؟

چگونه مي توان بر شيطان پيروز شد؟

در پاسخ به چند راه اشاره مي‎شود:
1. يكي از بهترين راههاي مقابله پيروزمندانه با شيطان اين است كه انسان هميشه به ياد خدا باشد و هيچگاه و در هيچ شرايطي خدا را فراموش نكند و او را در همه حال بر خود ناظر و در همه جا حاضر ببيند. هرگاه انسان همواره به ياد خدا شد قلب او نوراني مي‎گردد و شيطان همانند شب پره (خفاش) همواره در تاريكي قدرت پرواز دارد و هميشه از نور وحشت مي‎كند و از او فرار مي‎نمايد. لذا در برخي از احاديث از رسول خدا _ صلّي الله عليه و آله _ نقل شده كه فرمود: شيطان وقتي مي‎خواهد پا بر قلب انسان بگذارد، اگر آن فرد خدا را ياد كند و به ياد خدا باشد شيطان بلافاصله خود را كنار مي‎كشد وقتي انسان دوباره از ياد خدا غافل شد شيطان دوباره به سراغ او مي‎آيد.[1] از اين روايت به خوبي معلوم مي‎شود كه ياد خدا بهترين راه نجات از شر شيطان است.
2. شيطان مثل مگس است، همان طور كه هر اندازه بدن و اعضاي بدن و محيط زندگي انسان به ناپاكي آلوده باشد و بهداشت محيط مراعات نشود پشه بيشتر هجوم مي‎آورد و باعث ايجاد امراض گوناگون براي انسان مي‎شود و در مقابل هر اندازه بهداشت بيشتر مراعات شود و بدن و محيط زندگي تميزتر باشد اذيت و آزار پشه كمتر است. شيطان نيز چنين است هر اندازه روح و جان انسان آلوده‎تر باشد شيطان بيشتر تلاش مي‎كند تا از آلودگي روح انسان استفاده كرده و امراض گوناگوني نفساني را براي انسان به وجود آورد. و در مقابل روح انسان هر اندازه پاكيزه‎تر باشد در برابر شرارت‎هاي شيطان بيشتر مي‎تواند مقاومت كند بنابراين يكي از بهترين راههاي غلبه بر شيطان پاكيزه نگاه داشتن روح انسان است و اخلاص يكي از راههاي تأمين طهارت روح انسان است و چون شيطان خود اعتراف كرده كه بر افراد مخلص نمي‎تواند نفوذ كند لذا در قرآن كريم از شيطان چنين نقل شده است: (فبعزتك لاغوينّهم اجمعين ـ الا عبادك منهم المخلصين)[2] يعني به عزت تو سوگند مي‎خورم كه البته همه را گمراه مي‎كنم جز بندگان پاك شده و خالص شدة تو را .
از اين آيه به خوبي معلوم مي‎شود كه از راه كسب اخلاص انسان مي‎تواند به شيطان غلبه كند لذا عارف بزرگ حضرت امام خميني نيز در اين باره مي‎گويد: شيطان سگ درگاه خداست اگر كسي با خدا آشنا باشد به او عوعو نكند و او را اذيت نكند، پس اگر ديدي شيطان با تو سروكار دارد بدان كارهايت از روي اخلاص نيست و براي خدا نيست.[3]3. يكي از راههاي غلبه بر شيطان آن است كه انسان تلاش كند به وسوسه هاي شيطان توجه ننمايد و به آن عمل نكند.
به تدريج شيطان از او دست برمي‎دارد و متوجه مي‎شود كه ديگر قدرت نفوذ در آن شخص را ندارد، امام خميني با استناد به روايات متعدد در اين باره مي‎گويد: البته وقتي مدتي مخالفت او (شيطان) را كردي و اعتناي به وسواس او نكردي، طمعش از تو بريده مي‎شود و حالت ثبات و طمأنينه نفس، عود مي‎كند، ولي در خلال اين مخالفت، تضرع و زاري به درگاه حق تعالي كن و از شر آن ملعون و شر نفس به آن ذات مقدس پناه ببر و استعاذه نما به ذات مقدس، البته دست‎گيري از تو مي‎فرمايد چنان که در اولياء بدين معنا اشاره شده است.
4. همان طوري كه در جهاد اصغر در ميدان نبرد يك سرباز بايد همواره در حال آماده‎باش كامل باشد و اگر لحظه‎اي غفلت و سهل‎انگاري كند به دست دشمن اسير شده و از پاي در مي‎آيد در ميدان جهاد اكبر (رزم با شيطان) نيز انسان بايد همواره در حال آماده‎باش قرار داشته باشد و اگر لحظه‎اي غفلت كند مورد هجوم شيطان قرار گرفته و به دست او اسير مي‎گردد بنابراين يكي از راه‎هاي غلبه بر شيطان آن است كه انسان از غفلت دوري كند و همواره بكوشد كه كاري نكند كه زمينه را براي حمله شيطان فراهم سازد. و در حال نبرد و مقاومت مستمر باشد.
5. يكي از بهترين راه‎هاي غلبه بر شيطان آن است كه انسان به قرآن و ادعيه روي آورد و هميشه با آن مأنوس باشد و برخي از دعاهايي كه در مفاتيح آمده بخواند. شهيد مطهري در اين باره مي‎گويد: يكي از راه‎هاي مبارزه با شيطان عبادت است مخصوصاً زياد قرآن بخواند و ذكر خداوند بگويد اين ذكرها مفيد است: (لا حول و لا قوة الا بالله)، (توكلت علي الحي الّذي لا يموت، والحمد لله الّذي لم يتخد صاحبة و لا ولداً و لم يكن له شريك في الملك و لم يكن له ولي من الذّل و كبّره و تكبيراً‌) بهرحال روح انسان و قلب انسان اگر زياد به ياد خدا باشد سوسوها وسوسه هاي كه شيطاني است زايل مي‎شود.[4] البته راههاي ديگر و دقيقتري هم هست که بايد به کتب اخلاقي مراجعه کرد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آيت الله مظاهري حسيني، جهاد با نفس، ج 4، 3، نشر انجمن اسلامي فرهنگيان قم، 1377 ش.
2. ملامحسن فيض كاشاني، راه نجات با ترجمه رضا رجب‎زاده نشر پيام آزادي چاپ اول سال 1364 ش.
3. جواد ملكي تبريزي، لقاء الله، انتشارات هجرت، چاپ 2 سال 1369 ش.
4. علامه سيد محمد حسين طهراني، رسالة لبّ اللباب، انتشارات حكمت، 1366 ش.

پي نوشت ها:
[1] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، نشر مؤسسة مطبوعات اسماعيليان، 1371 ش، ج 20، ص 398.
[2] . ص/ 38.
[3] . امام خميني، چهل حديث، نشر مؤسسه آثار امام خميني، 1371 ش، ص 52.
[4] . مطهري، مرتضي، مجموعه مقالات، قم، نشر دفتر انتشارات اسلامي، 1362 ش، ص 270، مقاله 14.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد