چگونگی برقراری ارتباط موثر با دیگران
۱۳۹۳/۰۱/۱۶
–
۱۹۹۶ بازدید
۱چطوربایدارتباط موثرخوب برقرارکنیم ۲آداب معاشرت راچگونه یادبگیریم؟
1) ارتباط موثر با دیگران راهکارهای رسیدن به ارتباط سالم و موثر :
– برخورد با نشاط داشته باشید.
اولین فنّ مؤثر ارتباطى به منظور جلب نظر دیگران و تأثیرگذارى بر آنها، داشتن برخورد شاد و با نشاط است. لحظه اول ملاقات از اهمیت زیادى برخوردار است به نحوى که موفقیت یا شکست در ایجاد ارتباط مؤثر، به آن بستگى دارد. سلام و احوال پرسى کردن، تبسم بر لب داشتن، احترام به طرف مقابل و پذیرش وى راه نفوذ در قلب او است. در فرهنگ اسلامى نیز نسبت به امورى از قبیل سلام کردن، مصافحه، تبسم، احترام، ابراز محبت و علاقه قلبى به دیگران سفارش و اهتمام زیادى وجود داردبا شنوندگانتان همان طوری باید رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. با تُن مناسب صحبت کنید و سر آنها داد نکشید و صدایتان را هرگز بالا نبرید. مهمتر اینکه، کاری نکنید که احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به یاد داشته باشید که شما می خواهید با آنها گفتگو کنید نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبینتان نباید فراموش شود.
– نقطه ی مشترک پیدا کنید.
افراد زیادی در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهی دارند. به مخاطبین خود نشان دهید که افکار و ایده های شما با مال آنها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانی های آنها را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدلی نشان دهید.از این طریق مى توان خود را به جاى یک فرد قرار داد و به دنیاى درونى و تجربه هاى شخصى او راه پیدا کرد. بدین وسیله مى توان تجربه هاى هیجانى مختلف، نگرانى ها، اضطراب ها، غم ها و مشکلات دیگرى را درک کرد. طرف مقابل نیز احساس هاى خود را به طور کلامى بیان خواهد کرد و ارتباط بیشتر و بهتر ایجاد خواهد شد. در چنین وضعیتى است که فرد مى تواند به بررسى هر چه بیشتر گفته هاى او بپردازد و به تدریج علت تجربه هاى تلخ و مشکلاتش را جویا شود و به حل آنها بپردازد. خداوند، پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم را چنین توصیف مى کند: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِمتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ {رَحِیمٌ»A توبه (9)، آیه 159). ؛ «رسولى از خود شما به سویتان آمد که رنج هاى شما بر او سخت است و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است». عبارت «من انفسکم» اشاره به شدت ارتباط آن حضرت با مردم است؛ گویى پاره اى از جان مردم و از روح جامعه در شکل پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم ظاهر شده است و هرگونه ناراحتى و زیان و ضررى که به مردم برسد، براى او سخت ناراحت کننده است. او نسبت به مردم بى تفاوت نیست و از رنج هاى آنان رنج مى برد. این صفت باطنى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بود که توانست در دل و قلب مردم جاى گیرد و تأثیرگذارى اش را چندین برابر کند.
-شنونده خوبی باشید.
بکوشید شنونده خوبى باشید و زمینه اى فراهم آورید که دیگران درباره خود، براى شما حرف بزنند. اگر کسى احساس کند شنونده خوبى براى سخنان خود یافته است، به راحتى مى تواند افکار و احساسات خود را به او منتقل کند و به ایجاد ارتباط با او اقدام نماید. در این مرحله شنونده مى تواند به تأثیرگذار خوبى تبدیل شود. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم شنونده بسیار خوبى بود. همین خلق نیکوى آن حضرت، یکى از مهم ترین عوامل مقبولیت و محبوبیت او بین مردم بود و موجب شد که آن حضرت بتواند تأثیرات عمیقى بر مردم به جاى گذارد.
– ابراز علاقه کنید.
کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتی اگر بدانید و مطمئن باشید که نظر شما بهترین است، اگر خودبین و خودخواه باشید دیگر کسی به حرفهایتان گوش نخواهد داد. صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید و محبت قلبى خود را به آنان اظهار دارید. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم فرموده است: «هرگاه یکى از شما به برادر خود علاقه مند شد، محبت خود را به او ابراز کند. این کار افراد را بیشتر به هم پیوند مى دهد»«اذا احبّ احدکم اخاه فلیعلمه فانّه اصلح لذات البین؛…»، (رى شهرى، محمد، دوستى در قرآن و حدیث، ترجمه سید حسن اسلامى) علاقه قلبى و ابراز آن مهم ترین گشاینده راه ارتباط مفید و مؤثر است. – صادق باشید.
هر دو جنبه ی مثبت و منفی نظراتتان را بیان کنید. این کاری بسیار معقول است. هیچوقت در مورد نقاط منفی آن دروغ نگویید چون اگر مخاطبین این مسئله را متوجه شوند که آنها را فریب داده اید از شما خشمگین خواهند شد. و هیچوقت دوباره به شما اعتماد نمی کنند.نقطه نظرات و دیدگاه هاى خویش را بر دیگران تحمیل نکنید. مردم سخن چنین کسى را نمى پذیرند و با فردى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند، دوستى نمى ورزند و به او اعتماد نمى کنند. – پذیرش مثبت بدون شرط داشته باشید.
کاری کنید که طرف مقابل احساس کند او را به دلیل ارزش ذاتى اش پذیرفته اید و به او اهمیت مى دهید و به عنوان یک انسان مورد احترام صادقانه و خالصانه شما قرار گرفته است و بدون توجه به نکات ضعف و عیوبى که دارد مورد پذیرش شما است. این توجه و پذیرش مثبت، به طرف مقابل احساس ارزشمندى مى بخشد و تأثیر پذیرى اش را نسبت به شما افزایش مى دهد. بنابراین باید طرف مقابل را بدون قید و شرط و صرفاً به خاطر ارزش ذاتى و ماهیت انسانى اش، پذیرفت و به او احترام صادقانه گذاشت. -ابراز احساسات کنید.
یکى دیگر از عوامل مؤثر در برقرارى ارتباط مؤثر، تشخیص دقیق احساسات طرف مقابل و برجسته کردن آنها است. با بازگردانى احساسات به گوینده، به او القاء مى کنیم که سخنانش را فهمیده و براى او ارج و احترام قائلیم. شنونده خوب، آن است که با ابراز احساسات مثبت، به عنوان بازخورد، تأثیرگذارى خود را افزایش دهد. ابراز احساسات، نظیر حرکت سر به نشانه تأیید گفتار طرف مقابل، باز کردن چشم ها و کشیدگى صورت به موقع شگفت زدگى، تحسین زبانى واستفاده از بعضى تکیه کلام ها چون آفرین، چه جالب و… است. به عبارت دیگر به پیام هاى کلامى و غیرکلامى مخاطبان، پاسخ و واکنشى صادقانه، عینى، دلسوزانه و همدلانه داشته باشید تا آنان دریابند شما به آنچه آنها مى گویند، گوش فرا مى دهید و صحبت هاى آنان را دنبال مى کنید -عدم سرزنش مستقیم.
در صورتى که اشتباه و لغزشى در طرف مقابل مشاهده کردید، به طور مستقیم از او گلایه نکنید و وى را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش قرار ندهید. وقتى تذکر اخلاقى با کنایه و اشاره گفته شود، زودتر اثر مى بخشد تا اینکه با صراحت از گناه یا اشتباه نام برده و انتقاد گردد. چه بسا برخورد مستقیم و بى پرده با گناه و لغزش در مراحل اولیه، سبب گستاخى و جرأت بیشتر وى شود و زشتى کار در نظر او رنگ باخته و به توجیه آن بپردازد و یا به شکل دیگرى مقاومت کند. بنابراین باید مانند یک دوست دلسوز یا مشاورى دانا با او برخورد شود. امیرمؤمنان على علیه السلام مى فرماید: «موقعى که جوان نورسى را به سبب گناهانش، نکوهش مى کنى، مراقب باش که قسمتى از لغزش هایش را نادیده انگارى و از تمام جهات مورد اعتراض و توبیخش قرار ندهى، تا جوان به عکس العمل وارد نشود و نخواهد از راه عناد و لجاج، بر شما پیروز گردد(ابن ابى الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق مجدد ابوالفضل ابراهیم) – از نقطه مثبت آغاز کنید.
چیزهایی را پیدا کنید که مخاطبینتان به آن افتخار می کنند، چه مربوط به استعدادهایشان باشد و چه مشغولیاتشان. وقتی شما افراد را تحسین می کنید، نشان می دهید که توانایی های آنها را شناخته اید. با این کار آنها میل بیشتری به شنیدن حرفهایتان خواهند داشت. یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند را در طرف مقابل شناسایى و برجسته سازید و با تحسین صادقانه به جهت وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با وى محکم سازید و هیچ گاه رابطه خود را با نکته اى منفى آغاز نکنید. – فعال باشید.
با دوستان و نزدیکان سرسخن را باز کنید و درباره یکی از موضوعات روز و عمومی صحبت کنید و یا درباره نقطه نظرات دیگران فعال برخورد کنید و اظهار نظر نمایید تا با روش و روحیه مواجهه با دیگران آشنا شوید و توان روانی و روحی شما بالا برود.
– معقول باشید.
مردم دوست دارند معقول جلوه کنند، پس روی منطقشان کار کنید. منطق در کار بسیار مهم است. صحبتهایتان باید قالبی معقول داشته باشد. -انعطاف داشته باشید.
در عین جدى بودن و جدى رفتار کردن، باید همواره انعطاف پذیرى مناسب را حفظ نمود. نباید انتظار داشت تغییر و اصلاح در اندیشه و رفتار طرف مقابل ناگهانى، بلافاصله و یک مرتبه انجام گیرد؛ زیرا این مسئله نیازمند زمان و تدریج است. بنابراین باید به طرف مقابل، زمان و فرصت کافى داد تا به تدریج و تحت تأثیر سخن شما تغییر و تحول لازم را در خود ایجاد کند. خداوند متعال نیز پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم را به خاطر داشتن چنین ویژگى مى ستاید و آن را یکى از علل موفقیت آن حضرت معرفى مى کند فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ( آل عمران (3)، آیه 159.)«به واسطه رحمت خدا با مردم، خوش خوى و مهربان شدى و اگر تندخوى سخت دل بودى، مردم از گرد تو پراکنده مى شدند…». بنابراین اگر کسى بخواهد پیامبرگونه تأثیرگذارى مثبت داشته باشد، باید از انعطاف و بردبارى کافى در برابر ناآگاهى ها، نقص ها و ضعف هاى دیگران برخوردار باشد.
– اعتماد دیگران را جلب کنید.
مردم خود به خود در مقابل افرادی که می خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدم ها است. باید به آنها ثابت کنید که فردی بی ریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید.باید این نکته را فراموش نکنید عنصری که در اعتمادسازی نقش مؤثری دارد عنصر شناخت است؛ یعنی سطح شناختی و درک افراد را باید در نظر گرفت و براساس میزان درک و شناخت آنها با آنها صحبت کرد. توجه به این سه عنصر عاطفی، شناختی و انگیزشی در افراد موجب ایجاد اعتماد در آنها نسبت به خود می شود. وقتی که شما این اعتماد را در آنها نسبت به خود ایجاد کردید آنگاه می توانید تأثیرگذار باشید . 2)معاشرت با دیگران
« رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم … به هر کس برخورد مى نمودند، از بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر، سلام مى کردند و اگر به جایى حتى براى خوردن خرمایى خشک دعوت مى شدند، آن را کوچک نمى شمردند.
زندگیشان کم هزینه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرت و گشاده رو بودند، بى آن که بخندند، همیشه متبسم بودند.
بى آن که اخمو باشند، محزون بودند، بى آن که از خود ذلّتى نشان دهند، متواضع بودند، مى بخشیدند ولى اسراف نمى نمودند، دل نازک و نسبت به تمام مسلمانان مهربان بودند.»(ارشاد القلوب(دیلمی) جلد 1، صفحه115)
بهترین روش رفتار با دیگران را مى توان از کلام رسول اکرم(ص) آموخت که فرمود: هیچ یک از شما مؤمن نیست مگر این که براى برادرش آن بخواهد که براى خود مى خواهد» و یا در جاى دیگر فرمود: «دست خود را بر سر هر کس که مى خواهى بگذار و براى او آن بخواه که براى خود مى خواهى» (بحارالانوار، ج 71، ص 234)
بنابراین اگر روشى را دوست دارید که مردم آن گونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى پذیرد راضى نیست که کسى به او تهمت زند، و نمى پسندد که کسى از معایب او پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.
شخصیت انسان در عرصه روابط گوناگونی شکل می گیرد. این روابط به ترتیب عبارتند از: رابطه انسان با خود، رابطه با خدا و رابطه با دیگران. انسان موجودى اجتماعى است و نیازمند معاشرت، تبادل افکار و ایجاد روابط نیکو با همنوعان است و بر اثر همین معاشرتها و تبادل افکار روابط انسانى شکل مى گیرد و فرهنگ انسانى هویت خود را آشکار مى سازد، در دیدگاه اسلامى، جامعه و روابط انسانى آن، رنگ الهى و عبادى به خود مى گیرد و همه جنبه هاى گوناگون رفتار آدمى در جهت نیل به هدف نهایى که انسان کامل شدن است، معنا و مفهوم مى یابد. آداب معاشرت از نظر اسلام را مى توان در دو مرحله ى «اندیشه» و «عمل» خلاصه کرد. مرحله اندیشه به این معناست که مسلمانان باید صفحه اندیشه و نیت خود را نه تنها نسبت به برادران دینى خود، بلکه نسبت به تمام انسانها و بلکه سایر موجودات نیکو و زیبا گردانند و اندیشه خیرخواهى، دوستى و سعادت آن ها را در سر بپرورانند و از نقشه کشى و توطئه چینى بر ضرر آنان بپرهیزند. امام على(ع) در این مورد مى فرماید: خداى سبحان دوست دارد که نیت انسان درباره همنوعانش نیکو و زیبا باشد. (شرح غرر الحکم، ج 2، ص 667)
مرحله عمل: اسلام در مرحله عمل براى تنظیم روابط اجتماعى انسانها آداب و وظایفى قرار داده و پایه آن را بر ایمان به خدا و تقویت روح فضیلت و انسانیت بنا نهاده است. بسیارى دوست دارند در ارتباط با همنوعان خویش زندگى موفقى داشته باشند، ولى به جهت ناآگاهى از چگونگى معاشرت و آداب آن و نیز رعایت نکردن آن آداب، توانایى برقرارى روابط مناسب و اسلامى را از دست مى دهند و به ناچار منزوى مى شوند. بنابراین شناخت این آداب در مرحله عمل و توانایى ایجاد ارتباط مناسب با قشرهاى مختلف جامعه از اهمیت بسیارى برخوردار است. امیرمؤمنان در یک دستور، خطوط کلى آداب معاشرت در مرحله عمل را این چنین بیان مى کند: خویشتن را میان خود و دیگران میزان قرار ده؛ آن چه را براى خود مى خواهى، براى دیگران بخواه و آن چه را براى خود خوش نمى دارى، براى دیگران نیز خوش مدار. به کسى ستم نکن، چنانکه دوست ندارى به تو ستم شود و به دیگران نیکى کن همان گونه که دوست دارى به تو نیکى شود. (نهج البلاغه، نامه 31، بند 28.)
آداب معاشرت در مرحله عمل، بحث بسیار گسترده اى است که این نامه گنجایش آن را ندارد. ما فقط بطور خلاصه مواردى از آنرا در اینجا ذکر مى کنیم:
1ـ احترام به دیگران: احترام به معنى عدم تجاوز به حقوق آنان است که شامل احترام به جان، مال، ناموس و آبروى آن ها مى شود. پیامبر اسلام(ص) در حدیثى فرمودند: مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او در آسایش باشند، یعنى در رفتار و گفتار خود هیچ زیانى به دیگران نرساند و حقوق چهارگانه آنان را حفظ کند.
2ـ سلام و احوالپرسى: شایسته است یک مسلمان هنگام دیدار برادران دینى خود، با سلامى آرامش بخش و شادى آفرین، آنان را شاد و مسرور سازد و به این وسیله روابط اجتماعى خود را تحکیم بخشد.
3ـ زیبایى کلام: ما در سخن گفتن با دیگران دو وظیفه داریم؛ اول: سخنان خوب بگوییم و از سخنان زشت و خلاف ادب پرهیز کنیم. دوم: خوب و زیبا سخن گفتن: گاهى انسان سخنان خوبى دارد ولى آن ها را درست بیان نمى کند. چنانچه شاعر گوید: هر سخن جایى و هر نکته مکانى دارد. به همین جهت در روایات بسیار سفارش شده که قبل از سخن گفتن، کاملاً فکر کنید تا نسنجیده سخنى نگویید. چه بسا سخن حقى که در محل نامناسبى بیان شود و باعث بروز مشکلات فراوانى گردد.
4ـ مزاح و شوخى: اسلام براى مزاح و شوخى هم آداب خاص دارد. مزاح و شوخى چون باعث خنده و شادى مى شود یکى از بهترین عوامل آرامش روانى و رفع خستگى روحى محسوب مى شود و سبب ایجاد پیوند دوستى بین افراد مى گردد. پیامبر خدا و اهل بیت او نیز اهل مزاح و شوخى بوده اند و براى رفع خستگى و کسالت افراد از آن استفاده مى کردند ولى همانطور که گفتیم آداب و قوانین خاص هم براى آن قرار داده اند.
اولاً: باعث آزار و اذیب طرف مقابل نشود، ثانیا: غیبت یا تمسخر مسلمانى در آن نباشد. ثالثا: زیاده روى و افراط در آن نکنند که باعث مى شود هیبت و وقار شخص لکه دار شود و ارزش او را در بین مردم پایین آورد.
5ـ رعایت شئون اجتماعى مانند: پاکیزگى، وقار، احترام به بزرگترها، نظم و انضباط، وفاى به عهد، رازدارى، مهربانى و گذشت که میزان نفوذ انسان را در دیگران بالا مى برد.
6ـ موارد ویژه: در آداب معاشرت گرچه بر ما لازم است نسبت به همه انسانها و بلکه همه موجودات خیرخواه و مهربان باشیم، ولى دین اسلام در بعضى از موارد تأکید بیشترى کرده است. مانند 1ـ صله رحم و رسیدگى به اقوام و آشنایان و از همه مهمتر اعضاى خانواده 2ـ همسایه دارى و رعایت حقوق آنان 3ـ مهماندارى و آداب پذیرایى از آنان 4ـ عیادت مریض و رسیدگى به مشکلات او 5ـ تشییع جنازه و تسلى دادن به بازماندگان و رسیدگى به مشکلات آنان.
هر کدام از موارد فوق داراى مطالب و فروع فراوانى است که احتیاج به توضیح و مطالعه وسیعى دارد ولى از مجموع آن ها مى توان نمایى کلى از آداب معاشرت اسلامى را بدست آورد.
7ـ آفات معاشرت: مطلب دیگر این که معاشرت با دیگران اگر در قالب رفت و آمد صورت گیرد، مانند صله رحم و رفت و آمد فامیلى و نیز معاشرت با دوستان و آشنایان، ممکن است داراى آفات و مضراتى هم باشد که بى توجهى به آن آثار زیانبارى به دنبال دارد. بنابراین لازم است این معاشرت ها دقیق و حساب شده باشد.
ما در اینجا به بعضى از نکات مهم در این زمینه اشاره اى مى کنیم:
1.پرهیز از گناه: رفت و آمدها و معاشرت ها زمانى مفید و مؤثر و موجب خشنودى خداوند خواهد بود که سبب گناه نباشد. چه بسا مهمانیهایى که در آن شئون اسلامى رعایت نمى شود و بطور مثال حریم بین زن و مرد از بین مى رود. شرکت در این جلسات براى خانواده ها و خصوصا بچه ها، بسیار خطرناک خواهد بود.
2. پرهیز از مزاحمت و تشکیل جلسات پر هزینه؛ چه بسا افرادى به بهانه صله رحم و رفت و آمد، سبب تحمیل زحمت و مخارج زیادى به فامیل مى شوند. اینگونه معاشرت ها نه تنها جلب محبت نمى کند بلکه باعث دشمنى و کینه مى شود.
3. پرهیز از خوشرویى و خوش اخلاقى بیجا: یکى از آداب معاشرت، خوش اخلاقى و خنده رو بودن است، به شرطى که به جا باشد. اما در مواردى خوش اخلاقى و خنده رو بودن، سبب سوء استفاده افراد مى شود و آنان را در انجام وظایف خود سست مى کند. بطور مثال اگر معلم دائما با بچه ها شوخى کند و سختگیرى را به بهانه خوش اخلاقى کنار بگذارد، بچه ها دست از درس بر مى دارند و هیچکدام به آن اهمیت نمى دهند. پس حسن معاشرت همیشه به معناى خوشرویى و خنده رویى نیست. به همین جهت در روایتى آمده که با گناهکاران چهره اى عبوس داشته باشید تا از کارهایشان دست بکشند .(وسائل، ج 11، ص 413(
در اینجا ما به بعضى از فنون اساسى در رفتار با دیگران اشاره مى کنیم:
1. اگر خواستید شخصى را نسبت به موضوعى متقاعد سازید سعى نکنید پیرامون آنچه شما مى خواهید با او به جر و بحث بپردازید بلکه اول از خواسته خود کوتاه بیایید و خواسته او را در نظر بگیرید آنگاه نظر خودتان را مطرح کنید.
2. در روابط اجتماعى با دیگران سعى کنید از انتقاد، سرزنش و گلایه خوددارى کنید.
3.سعى کنید نکات مثبت در رفتار و شخصیت دیگران را شناسایى کرده و آنها را بخاطر آن ویژگیها و رفتارها، تحسین صادقانه داشته باشید نه آنکه روى نکات منفى وى انگشت گذاشته او را مذمت کنید.
4. سعى کنید شنونده خوبى براى دیگران باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود با شما حرف بزنند.
5. به دیگران احترام بگذارید و کارى کنید که احساس کنند مهم و با ارزش هستند و این کار را صمیمانه انجام دهید.
6.در برخورد با دیگران با چهره اى گشاده و لبخند سخن را آغاز کنید.
7.به جاى اینکه مستقیما به دیگران دستور دهید کارى براى شما انجام دهند، خواسته خویش را به شکل سؤال طرح کنید و به طور غیرمستقیم از آنها بخواهید خواسته تان را عملى کنند.
8. اگر دیگران کارى براى شما انجام دادند، آنها را به هر طریقى که ممکن است خوشحال کنید و از آنها تشکر و قدردانى کنید. ضمنا لازم است از حقوق دینى و اخلاقى ـ اجتماعى اى که دیگران بر انسان دارند شناخت بیشترى پیدا نمود تا در اداء آن حقوق تلاش کرد. طبیعى است گاهى «دیگران» والدین یا برادران و خواهران فرد است گاهى، اقوام و فامیل اند، گاهى نیز همسایگان و گاهى اساتید و معلمان و یا سایر افراد و… مى باشند که هر گروه و صنفى ویژگیها و حقوق خاص خود را دارند که در این زمینه باید با مطالعه بیشتر شناخت خویش را تعمیق و گسترش دهید بنابراین توجه شما را به سیر مطالعاتى که پیشنهاد مى کنیم به ترتیب انجام دهید و به همراه مطالعه، خلاصه ایى از نکته هاى مهمّ و کاربردى را بنویسید. آن گاه براى عمل به مفاد و مطالب استخراج شده، یک برنامه ى قطعى تدوین نمائید و در عمل به این برنامه استقامت بورزید.
درباره ى روابط اجتماعى، از خانواده گرفته تا جامعه، عمل به ارزش هاى دینى و اخلاقى بیانگر کرامت و ارزش والاى خود شخص است و نباید منتظر این بود که عین این رفتار از طرف مقابل سر بزند، بلکه در هر شرایط وظیفه عمل به ارزش هاى به دست آمده است. هر چقدر رفتار و کردار منطبق با اصول ارزشى باشد، سیر پیشرفت و ترقى در مراتب انسانى آسان تر و سریع تر خواهد شد.
برای مطالعه بیشتر:
1. آیین دوستى یابى، دیل کارنگى.
2. اخلاق و معاشرت در اسلام، على قائمى، تهران، امیرى.
3. اخلاق و معاشرت در اسلام، جواد محدثى، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم.
4. زندگى در آیینه اعتدال، مجتبى فرجى، قم، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى). کتاب حاضر مسئله میان روى را در مسائل گوناگون با استفاده از قرآن و حدیث و نظر برخى از حکما و اندیشمندان به بحث نشسته است.
مطالب سودمندی در سایت در مورد اخلاق اجتماعی از نظر اسلام وجود دارد که توصیه می نماییم برای آگاهی بیشتر به ان رجوع نمایید.
– برخورد با نشاط داشته باشید.
اولین فنّ مؤثر ارتباطى به منظور جلب نظر دیگران و تأثیرگذارى بر آنها، داشتن برخورد شاد و با نشاط است. لحظه اول ملاقات از اهمیت زیادى برخوردار است به نحوى که موفقیت یا شکست در ایجاد ارتباط مؤثر، به آن بستگى دارد. سلام و احوال پرسى کردن، تبسم بر لب داشتن، احترام به طرف مقابل و پذیرش وى راه نفوذ در قلب او است. در فرهنگ اسلامى نیز نسبت به امورى از قبیل سلام کردن، مصافحه، تبسم، احترام، ابراز محبت و علاقه قلبى به دیگران سفارش و اهتمام زیادى وجود داردبا شنوندگانتان همان طوری باید رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. با تُن مناسب صحبت کنید و سر آنها داد نکشید و صدایتان را هرگز بالا نبرید. مهمتر اینکه، کاری نکنید که احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به یاد داشته باشید که شما می خواهید با آنها گفتگو کنید نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبینتان نباید فراموش شود.
– نقطه ی مشترک پیدا کنید.
افراد زیادی در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهی دارند. به مخاطبین خود نشان دهید که افکار و ایده های شما با مال آنها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانی های آنها را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدلی نشان دهید.از این طریق مى توان خود را به جاى یک فرد قرار داد و به دنیاى درونى و تجربه هاى شخصى او راه پیدا کرد. بدین وسیله مى توان تجربه هاى هیجانى مختلف، نگرانى ها، اضطراب ها، غم ها و مشکلات دیگرى را درک کرد. طرف مقابل نیز احساس هاى خود را به طور کلامى بیان خواهد کرد و ارتباط بیشتر و بهتر ایجاد خواهد شد. در چنین وضعیتى است که فرد مى تواند به بررسى هر چه بیشتر گفته هاى او بپردازد و به تدریج علت تجربه هاى تلخ و مشکلاتش را جویا شود و به حل آنها بپردازد. خداوند، پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم را چنین توصیف مى کند: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِمتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ {رَحِیمٌ»A توبه (9)، آیه 159). ؛ «رسولى از خود شما به سویتان آمد که رنج هاى شما بر او سخت است و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است». عبارت «من انفسکم» اشاره به شدت ارتباط آن حضرت با مردم است؛ گویى پاره اى از جان مردم و از روح جامعه در شکل پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم ظاهر شده است و هرگونه ناراحتى و زیان و ضررى که به مردم برسد، براى او سخت ناراحت کننده است. او نسبت به مردم بى تفاوت نیست و از رنج هاى آنان رنج مى برد. این صفت باطنى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بود که توانست در دل و قلب مردم جاى گیرد و تأثیرگذارى اش را چندین برابر کند.
-شنونده خوبی باشید.
بکوشید شنونده خوبى باشید و زمینه اى فراهم آورید که دیگران درباره خود، براى شما حرف بزنند. اگر کسى احساس کند شنونده خوبى براى سخنان خود یافته است، به راحتى مى تواند افکار و احساسات خود را به او منتقل کند و به ایجاد ارتباط با او اقدام نماید. در این مرحله شنونده مى تواند به تأثیرگذار خوبى تبدیل شود. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم شنونده بسیار خوبى بود. همین خلق نیکوى آن حضرت، یکى از مهم ترین عوامل مقبولیت و محبوبیت او بین مردم بود و موجب شد که آن حضرت بتواند تأثیرات عمیقى بر مردم به جاى گذارد.
– ابراز علاقه کنید.
کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتی اگر بدانید و مطمئن باشید که نظر شما بهترین است، اگر خودبین و خودخواه باشید دیگر کسی به حرفهایتان گوش نخواهد داد. صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید و محبت قلبى خود را به آنان اظهار دارید. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم فرموده است: «هرگاه یکى از شما به برادر خود علاقه مند شد، محبت خود را به او ابراز کند. این کار افراد را بیشتر به هم پیوند مى دهد»«اذا احبّ احدکم اخاه فلیعلمه فانّه اصلح لذات البین؛…»، (رى شهرى، محمد، دوستى در قرآن و حدیث، ترجمه سید حسن اسلامى) علاقه قلبى و ابراز آن مهم ترین گشاینده راه ارتباط مفید و مؤثر است. – صادق باشید.
هر دو جنبه ی مثبت و منفی نظراتتان را بیان کنید. این کاری بسیار معقول است. هیچوقت در مورد نقاط منفی آن دروغ نگویید چون اگر مخاطبین این مسئله را متوجه شوند که آنها را فریب داده اید از شما خشمگین خواهند شد. و هیچوقت دوباره به شما اعتماد نمی کنند.نقطه نظرات و دیدگاه هاى خویش را بر دیگران تحمیل نکنید. مردم سخن چنین کسى را نمى پذیرند و با فردى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند، دوستى نمى ورزند و به او اعتماد نمى کنند. – پذیرش مثبت بدون شرط داشته باشید.
کاری کنید که طرف مقابل احساس کند او را به دلیل ارزش ذاتى اش پذیرفته اید و به او اهمیت مى دهید و به عنوان یک انسان مورد احترام صادقانه و خالصانه شما قرار گرفته است و بدون توجه به نکات ضعف و عیوبى که دارد مورد پذیرش شما است. این توجه و پذیرش مثبت، به طرف مقابل احساس ارزشمندى مى بخشد و تأثیر پذیرى اش را نسبت به شما افزایش مى دهد. بنابراین باید طرف مقابل را بدون قید و شرط و صرفاً به خاطر ارزش ذاتى و ماهیت انسانى اش، پذیرفت و به او احترام صادقانه گذاشت. -ابراز احساسات کنید.
یکى دیگر از عوامل مؤثر در برقرارى ارتباط مؤثر، تشخیص دقیق احساسات طرف مقابل و برجسته کردن آنها است. با بازگردانى احساسات به گوینده، به او القاء مى کنیم که سخنانش را فهمیده و براى او ارج و احترام قائلیم. شنونده خوب، آن است که با ابراز احساسات مثبت، به عنوان بازخورد، تأثیرگذارى خود را افزایش دهد. ابراز احساسات، نظیر حرکت سر به نشانه تأیید گفتار طرف مقابل، باز کردن چشم ها و کشیدگى صورت به موقع شگفت زدگى، تحسین زبانى واستفاده از بعضى تکیه کلام ها چون آفرین، چه جالب و… است. به عبارت دیگر به پیام هاى کلامى و غیرکلامى مخاطبان، پاسخ و واکنشى صادقانه، عینى، دلسوزانه و همدلانه داشته باشید تا آنان دریابند شما به آنچه آنها مى گویند، گوش فرا مى دهید و صحبت هاى آنان را دنبال مى کنید -عدم سرزنش مستقیم.
در صورتى که اشتباه و لغزشى در طرف مقابل مشاهده کردید، به طور مستقیم از او گلایه نکنید و وى را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش قرار ندهید. وقتى تذکر اخلاقى با کنایه و اشاره گفته شود، زودتر اثر مى بخشد تا اینکه با صراحت از گناه یا اشتباه نام برده و انتقاد گردد. چه بسا برخورد مستقیم و بى پرده با گناه و لغزش در مراحل اولیه، سبب گستاخى و جرأت بیشتر وى شود و زشتى کار در نظر او رنگ باخته و به توجیه آن بپردازد و یا به شکل دیگرى مقاومت کند. بنابراین باید مانند یک دوست دلسوز یا مشاورى دانا با او برخورد شود. امیرمؤمنان على علیه السلام مى فرماید: «موقعى که جوان نورسى را به سبب گناهانش، نکوهش مى کنى، مراقب باش که قسمتى از لغزش هایش را نادیده انگارى و از تمام جهات مورد اعتراض و توبیخش قرار ندهى، تا جوان به عکس العمل وارد نشود و نخواهد از راه عناد و لجاج، بر شما پیروز گردد(ابن ابى الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق مجدد ابوالفضل ابراهیم) – از نقطه مثبت آغاز کنید.
چیزهایی را پیدا کنید که مخاطبینتان به آن افتخار می کنند، چه مربوط به استعدادهایشان باشد و چه مشغولیاتشان. وقتی شما افراد را تحسین می کنید، نشان می دهید که توانایی های آنها را شناخته اید. با این کار آنها میل بیشتری به شنیدن حرفهایتان خواهند داشت. یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند را در طرف مقابل شناسایى و برجسته سازید و با تحسین صادقانه به جهت وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با وى محکم سازید و هیچ گاه رابطه خود را با نکته اى منفى آغاز نکنید. – فعال باشید.
با دوستان و نزدیکان سرسخن را باز کنید و درباره یکی از موضوعات روز و عمومی صحبت کنید و یا درباره نقطه نظرات دیگران فعال برخورد کنید و اظهار نظر نمایید تا با روش و روحیه مواجهه با دیگران آشنا شوید و توان روانی و روحی شما بالا برود.
– معقول باشید.
مردم دوست دارند معقول جلوه کنند، پس روی منطقشان کار کنید. منطق در کار بسیار مهم است. صحبتهایتان باید قالبی معقول داشته باشد. -انعطاف داشته باشید.
در عین جدى بودن و جدى رفتار کردن، باید همواره انعطاف پذیرى مناسب را حفظ نمود. نباید انتظار داشت تغییر و اصلاح در اندیشه و رفتار طرف مقابل ناگهانى، بلافاصله و یک مرتبه انجام گیرد؛ زیرا این مسئله نیازمند زمان و تدریج است. بنابراین باید به طرف مقابل، زمان و فرصت کافى داد تا به تدریج و تحت تأثیر سخن شما تغییر و تحول لازم را در خود ایجاد کند. خداوند متعال نیز پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم را به خاطر داشتن چنین ویژگى مى ستاید و آن را یکى از علل موفقیت آن حضرت معرفى مى کند فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ( آل عمران (3)، آیه 159.)«به واسطه رحمت خدا با مردم، خوش خوى و مهربان شدى و اگر تندخوى سخت دل بودى، مردم از گرد تو پراکنده مى شدند…». بنابراین اگر کسى بخواهد پیامبرگونه تأثیرگذارى مثبت داشته باشد، باید از انعطاف و بردبارى کافى در برابر ناآگاهى ها، نقص ها و ضعف هاى دیگران برخوردار باشد.
– اعتماد دیگران را جلب کنید.
مردم خود به خود در مقابل افرادی که می خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدم ها است. باید به آنها ثابت کنید که فردی بی ریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید.باید این نکته را فراموش نکنید عنصری که در اعتمادسازی نقش مؤثری دارد عنصر شناخت است؛ یعنی سطح شناختی و درک افراد را باید در نظر گرفت و براساس میزان درک و شناخت آنها با آنها صحبت کرد. توجه به این سه عنصر عاطفی، شناختی و انگیزشی در افراد موجب ایجاد اعتماد در آنها نسبت به خود می شود. وقتی که شما این اعتماد را در آنها نسبت به خود ایجاد کردید آنگاه می توانید تأثیرگذار باشید . 2)معاشرت با دیگران
« رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم … به هر کس برخورد مى نمودند، از بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر، سلام مى کردند و اگر به جایى حتى براى خوردن خرمایى خشک دعوت مى شدند، آن را کوچک نمى شمردند.
زندگیشان کم هزینه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرت و گشاده رو بودند، بى آن که بخندند، همیشه متبسم بودند.
بى آن که اخمو باشند، محزون بودند، بى آن که از خود ذلّتى نشان دهند، متواضع بودند، مى بخشیدند ولى اسراف نمى نمودند، دل نازک و نسبت به تمام مسلمانان مهربان بودند.»(ارشاد القلوب(دیلمی) جلد 1، صفحه115)
بهترین روش رفتار با دیگران را مى توان از کلام رسول اکرم(ص) آموخت که فرمود: هیچ یک از شما مؤمن نیست مگر این که براى برادرش آن بخواهد که براى خود مى خواهد» و یا در جاى دیگر فرمود: «دست خود را بر سر هر کس که مى خواهى بگذار و براى او آن بخواه که براى خود مى خواهى» (بحارالانوار، ج 71، ص 234)
بنابراین اگر روشى را دوست دارید که مردم آن گونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى پذیرد راضى نیست که کسى به او تهمت زند، و نمى پسندد که کسى از معایب او پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.
شخصیت انسان در عرصه روابط گوناگونی شکل می گیرد. این روابط به ترتیب عبارتند از: رابطه انسان با خود، رابطه با خدا و رابطه با دیگران. انسان موجودى اجتماعى است و نیازمند معاشرت، تبادل افکار و ایجاد روابط نیکو با همنوعان است و بر اثر همین معاشرتها و تبادل افکار روابط انسانى شکل مى گیرد و فرهنگ انسانى هویت خود را آشکار مى سازد، در دیدگاه اسلامى، جامعه و روابط انسانى آن، رنگ الهى و عبادى به خود مى گیرد و همه جنبه هاى گوناگون رفتار آدمى در جهت نیل به هدف نهایى که انسان کامل شدن است، معنا و مفهوم مى یابد. آداب معاشرت از نظر اسلام را مى توان در دو مرحله ى «اندیشه» و «عمل» خلاصه کرد. مرحله اندیشه به این معناست که مسلمانان باید صفحه اندیشه و نیت خود را نه تنها نسبت به برادران دینى خود، بلکه نسبت به تمام انسانها و بلکه سایر موجودات نیکو و زیبا گردانند و اندیشه خیرخواهى، دوستى و سعادت آن ها را در سر بپرورانند و از نقشه کشى و توطئه چینى بر ضرر آنان بپرهیزند. امام على(ع) در این مورد مى فرماید: خداى سبحان دوست دارد که نیت انسان درباره همنوعانش نیکو و زیبا باشد. (شرح غرر الحکم، ج 2، ص 667)
مرحله عمل: اسلام در مرحله عمل براى تنظیم روابط اجتماعى انسانها آداب و وظایفى قرار داده و پایه آن را بر ایمان به خدا و تقویت روح فضیلت و انسانیت بنا نهاده است. بسیارى دوست دارند در ارتباط با همنوعان خویش زندگى موفقى داشته باشند، ولى به جهت ناآگاهى از چگونگى معاشرت و آداب آن و نیز رعایت نکردن آن آداب، توانایى برقرارى روابط مناسب و اسلامى را از دست مى دهند و به ناچار منزوى مى شوند. بنابراین شناخت این آداب در مرحله عمل و توانایى ایجاد ارتباط مناسب با قشرهاى مختلف جامعه از اهمیت بسیارى برخوردار است. امیرمؤمنان در یک دستور، خطوط کلى آداب معاشرت در مرحله عمل را این چنین بیان مى کند: خویشتن را میان خود و دیگران میزان قرار ده؛ آن چه را براى خود مى خواهى، براى دیگران بخواه و آن چه را براى خود خوش نمى دارى، براى دیگران نیز خوش مدار. به کسى ستم نکن، چنانکه دوست ندارى به تو ستم شود و به دیگران نیکى کن همان گونه که دوست دارى به تو نیکى شود. (نهج البلاغه، نامه 31، بند 28.)
آداب معاشرت در مرحله عمل، بحث بسیار گسترده اى است که این نامه گنجایش آن را ندارد. ما فقط بطور خلاصه مواردى از آنرا در اینجا ذکر مى کنیم:
1ـ احترام به دیگران: احترام به معنى عدم تجاوز به حقوق آنان است که شامل احترام به جان، مال، ناموس و آبروى آن ها مى شود. پیامبر اسلام(ص) در حدیثى فرمودند: مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او در آسایش باشند، یعنى در رفتار و گفتار خود هیچ زیانى به دیگران نرساند و حقوق چهارگانه آنان را حفظ کند.
2ـ سلام و احوالپرسى: شایسته است یک مسلمان هنگام دیدار برادران دینى خود، با سلامى آرامش بخش و شادى آفرین، آنان را شاد و مسرور سازد و به این وسیله روابط اجتماعى خود را تحکیم بخشد.
3ـ زیبایى کلام: ما در سخن گفتن با دیگران دو وظیفه داریم؛ اول: سخنان خوب بگوییم و از سخنان زشت و خلاف ادب پرهیز کنیم. دوم: خوب و زیبا سخن گفتن: گاهى انسان سخنان خوبى دارد ولى آن ها را درست بیان نمى کند. چنانچه شاعر گوید: هر سخن جایى و هر نکته مکانى دارد. به همین جهت در روایات بسیار سفارش شده که قبل از سخن گفتن، کاملاً فکر کنید تا نسنجیده سخنى نگویید. چه بسا سخن حقى که در محل نامناسبى بیان شود و باعث بروز مشکلات فراوانى گردد.
4ـ مزاح و شوخى: اسلام براى مزاح و شوخى هم آداب خاص دارد. مزاح و شوخى چون باعث خنده و شادى مى شود یکى از بهترین عوامل آرامش روانى و رفع خستگى روحى محسوب مى شود و سبب ایجاد پیوند دوستى بین افراد مى گردد. پیامبر خدا و اهل بیت او نیز اهل مزاح و شوخى بوده اند و براى رفع خستگى و کسالت افراد از آن استفاده مى کردند ولى همانطور که گفتیم آداب و قوانین خاص هم براى آن قرار داده اند.
اولاً: باعث آزار و اذیب طرف مقابل نشود، ثانیا: غیبت یا تمسخر مسلمانى در آن نباشد. ثالثا: زیاده روى و افراط در آن نکنند که باعث مى شود هیبت و وقار شخص لکه دار شود و ارزش او را در بین مردم پایین آورد.
5ـ رعایت شئون اجتماعى مانند: پاکیزگى، وقار، احترام به بزرگترها، نظم و انضباط، وفاى به عهد، رازدارى، مهربانى و گذشت که میزان نفوذ انسان را در دیگران بالا مى برد.
6ـ موارد ویژه: در آداب معاشرت گرچه بر ما لازم است نسبت به همه انسانها و بلکه همه موجودات خیرخواه و مهربان باشیم، ولى دین اسلام در بعضى از موارد تأکید بیشترى کرده است. مانند 1ـ صله رحم و رسیدگى به اقوام و آشنایان و از همه مهمتر اعضاى خانواده 2ـ همسایه دارى و رعایت حقوق آنان 3ـ مهماندارى و آداب پذیرایى از آنان 4ـ عیادت مریض و رسیدگى به مشکلات او 5ـ تشییع جنازه و تسلى دادن به بازماندگان و رسیدگى به مشکلات آنان.
هر کدام از موارد فوق داراى مطالب و فروع فراوانى است که احتیاج به توضیح و مطالعه وسیعى دارد ولى از مجموع آن ها مى توان نمایى کلى از آداب معاشرت اسلامى را بدست آورد.
7ـ آفات معاشرت: مطلب دیگر این که معاشرت با دیگران اگر در قالب رفت و آمد صورت گیرد، مانند صله رحم و رفت و آمد فامیلى و نیز معاشرت با دوستان و آشنایان، ممکن است داراى آفات و مضراتى هم باشد که بى توجهى به آن آثار زیانبارى به دنبال دارد. بنابراین لازم است این معاشرت ها دقیق و حساب شده باشد.
ما در اینجا به بعضى از نکات مهم در این زمینه اشاره اى مى کنیم:
1.پرهیز از گناه: رفت و آمدها و معاشرت ها زمانى مفید و مؤثر و موجب خشنودى خداوند خواهد بود که سبب گناه نباشد. چه بسا مهمانیهایى که در آن شئون اسلامى رعایت نمى شود و بطور مثال حریم بین زن و مرد از بین مى رود. شرکت در این جلسات براى خانواده ها و خصوصا بچه ها، بسیار خطرناک خواهد بود.
2. پرهیز از مزاحمت و تشکیل جلسات پر هزینه؛ چه بسا افرادى به بهانه صله رحم و رفت و آمد، سبب تحمیل زحمت و مخارج زیادى به فامیل مى شوند. اینگونه معاشرت ها نه تنها جلب محبت نمى کند بلکه باعث دشمنى و کینه مى شود.
3. پرهیز از خوشرویى و خوش اخلاقى بیجا: یکى از آداب معاشرت، خوش اخلاقى و خنده رو بودن است، به شرطى که به جا باشد. اما در مواردى خوش اخلاقى و خنده رو بودن، سبب سوء استفاده افراد مى شود و آنان را در انجام وظایف خود سست مى کند. بطور مثال اگر معلم دائما با بچه ها شوخى کند و سختگیرى را به بهانه خوش اخلاقى کنار بگذارد، بچه ها دست از درس بر مى دارند و هیچکدام به آن اهمیت نمى دهند. پس حسن معاشرت همیشه به معناى خوشرویى و خنده رویى نیست. به همین جهت در روایتى آمده که با گناهکاران چهره اى عبوس داشته باشید تا از کارهایشان دست بکشند .(وسائل، ج 11، ص 413(
در اینجا ما به بعضى از فنون اساسى در رفتار با دیگران اشاره مى کنیم:
1. اگر خواستید شخصى را نسبت به موضوعى متقاعد سازید سعى نکنید پیرامون آنچه شما مى خواهید با او به جر و بحث بپردازید بلکه اول از خواسته خود کوتاه بیایید و خواسته او را در نظر بگیرید آنگاه نظر خودتان را مطرح کنید.
2. در روابط اجتماعى با دیگران سعى کنید از انتقاد، سرزنش و گلایه خوددارى کنید.
3.سعى کنید نکات مثبت در رفتار و شخصیت دیگران را شناسایى کرده و آنها را بخاطر آن ویژگیها و رفتارها، تحسین صادقانه داشته باشید نه آنکه روى نکات منفى وى انگشت گذاشته او را مذمت کنید.
4. سعى کنید شنونده خوبى براى دیگران باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود با شما حرف بزنند.
5. به دیگران احترام بگذارید و کارى کنید که احساس کنند مهم و با ارزش هستند و این کار را صمیمانه انجام دهید.
6.در برخورد با دیگران با چهره اى گشاده و لبخند سخن را آغاز کنید.
7.به جاى اینکه مستقیما به دیگران دستور دهید کارى براى شما انجام دهند، خواسته خویش را به شکل سؤال طرح کنید و به طور غیرمستقیم از آنها بخواهید خواسته تان را عملى کنند.
8. اگر دیگران کارى براى شما انجام دادند، آنها را به هر طریقى که ممکن است خوشحال کنید و از آنها تشکر و قدردانى کنید. ضمنا لازم است از حقوق دینى و اخلاقى ـ اجتماعى اى که دیگران بر انسان دارند شناخت بیشترى پیدا نمود تا در اداء آن حقوق تلاش کرد. طبیعى است گاهى «دیگران» والدین یا برادران و خواهران فرد است گاهى، اقوام و فامیل اند، گاهى نیز همسایگان و گاهى اساتید و معلمان و یا سایر افراد و… مى باشند که هر گروه و صنفى ویژگیها و حقوق خاص خود را دارند که در این زمینه باید با مطالعه بیشتر شناخت خویش را تعمیق و گسترش دهید بنابراین توجه شما را به سیر مطالعاتى که پیشنهاد مى کنیم به ترتیب انجام دهید و به همراه مطالعه، خلاصه ایى از نکته هاى مهمّ و کاربردى را بنویسید. آن گاه براى عمل به مفاد و مطالب استخراج شده، یک برنامه ى قطعى تدوین نمائید و در عمل به این برنامه استقامت بورزید.
درباره ى روابط اجتماعى، از خانواده گرفته تا جامعه، عمل به ارزش هاى دینى و اخلاقى بیانگر کرامت و ارزش والاى خود شخص است و نباید منتظر این بود که عین این رفتار از طرف مقابل سر بزند، بلکه در هر شرایط وظیفه عمل به ارزش هاى به دست آمده است. هر چقدر رفتار و کردار منطبق با اصول ارزشى باشد، سیر پیشرفت و ترقى در مراتب انسانى آسان تر و سریع تر خواهد شد.
برای مطالعه بیشتر:
1. آیین دوستى یابى، دیل کارنگى.
2. اخلاق و معاشرت در اسلام، على قائمى، تهران، امیرى.
3. اخلاق و معاشرت در اسلام، جواد محدثى، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم.
4. زندگى در آیینه اعتدال، مجتبى فرجى، قم، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى). کتاب حاضر مسئله میان روى را در مسائل گوناگون با استفاده از قرآن و حدیث و نظر برخى از حکما و اندیشمندان به بحث نشسته است.
مطالب سودمندی در سایت در مورد اخلاق اجتماعی از نظر اسلام وجود دارد که توصیه می نماییم برای آگاهی بیشتر به ان رجوع نمایید.