۱۳۹۳/۰۸/۲۶
–
۳۰۳ بازدید
ماهیت ایمان چیست؟
ایمان از سنخ امور وجودی است و ماهیّت ندارد.
ایمان یعنی باور قلبی؛ و علم یعنی باور ذهنی. لذا چه بسا کسی علم داشته باشد ولی ایمان نداشته باشد. مثلاً همه می دانند که مرده هیچ خطری ندارد، امّا اکثر مردم از اینکه شب را در کنار یک مرده بخوابند می ترسند؛ چرا که قلبشان باور نکرده که مرده، بی خطر است. امّا مرده شورها، هیچ ترسی از مرده ندارند و خیلی راحت می توانند در بین مرده ها بخوابند؛ چرا که قلبشان باور کرده مرده بی خطر است. پس اغلب مردم علم دارند که مرده بی خطر است ولی ایمان ندارند که مرده بی خطر است؛ امّا مرده شورها هم علم به بی خطر بودن مرده دارند هم ایمان. در امور خداشناسی و معاد شناسی و … هم اغلب مردم، علم دارند نه ایمان. همه یقین داریم که مرگ هر لحظه ممکن است برسد، امّا چون قلبمان مرگ را باور نکرده، جوری زندگی می کنیم که انگار تا ابد زنده خواهیم بود. خیلی ها یقین دارند که خدا هست و ناظر اعمال ماست، ولی چون قلبشان این حقیقت را باور نکرده، جوری زندگی می کنند که انگار نه خدایی هست و نه می بیند.
چرا مرده شورها به بی خطر بودن مرده ایمان دارند؟ چون زیاد با مرده ها کار داشته اند؛ لذا کم کم قلبشان هم قبول کرده که مرده خطر ندارد. برای رسیدن به ایمان در مورد خدا و مرگ و … هم مدام یقینمان در این موارد را باید در ذهنمان مرور کنیم و این حقایق را به قلبمان یادآوری کنیم؛ که اسم این کار در اصطلاح شرع، ذکر قلبی است. ذکر زبانی هم کمک می کند به ذکر قلبی.
ایمان یعنی باور قلبی؛ و علم یعنی باور ذهنی. لذا چه بسا کسی علم داشته باشد ولی ایمان نداشته باشد. مثلاً همه می دانند که مرده هیچ خطری ندارد، امّا اکثر مردم از اینکه شب را در کنار یک مرده بخوابند می ترسند؛ چرا که قلبشان باور نکرده که مرده، بی خطر است. امّا مرده شورها، هیچ ترسی از مرده ندارند و خیلی راحت می توانند در بین مرده ها بخوابند؛ چرا که قلبشان باور کرده مرده بی خطر است. پس اغلب مردم علم دارند که مرده بی خطر است ولی ایمان ندارند که مرده بی خطر است؛ امّا مرده شورها هم علم به بی خطر بودن مرده دارند هم ایمان. در امور خداشناسی و معاد شناسی و … هم اغلب مردم، علم دارند نه ایمان. همه یقین داریم که مرگ هر لحظه ممکن است برسد، امّا چون قلبمان مرگ را باور نکرده، جوری زندگی می کنیم که انگار تا ابد زنده خواهیم بود. خیلی ها یقین دارند که خدا هست و ناظر اعمال ماست، ولی چون قلبشان این حقیقت را باور نکرده، جوری زندگی می کنند که انگار نه خدایی هست و نه می بیند.
چرا مرده شورها به بی خطر بودن مرده ایمان دارند؟ چون زیاد با مرده ها کار داشته اند؛ لذا کم کم قلبشان هم قبول کرده که مرده خطر ندارد. برای رسیدن به ایمان در مورد خدا و مرگ و … هم مدام یقینمان در این موارد را باید در ذهنمان مرور کنیم و این حقایق را به قلبمان یادآوری کنیم؛ که اسم این کار در اصطلاح شرع، ذکر قلبی است. ذکر زبانی هم کمک می کند به ذکر قلبی.