کافر ،گناهکار ،منافق و فاسق در قرآن
۱۳۹۳/۰۸/۰۸
–
۳۶۲ بازدید
سلام
چراقرآن کریمی بسیاری ازانسان هاراکافر گناهکار منافق فاسق و…مینامد وعده قلیلی رامومن صالح و…معرفی میکند
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکز
1. درطول تاریخ همواره تعداد طرفداران حق و اهل ایمان نسبت به مخالفان حقیقت و کفار و منافقین کمتر بوده و شاید هیچ مقطعی از تاریخ نتوان یافت که تعداد مومنان از کافران بیشتر باشد .
2. ایمان داشتن بر خلاف جریان آب شنا کردن و علیه میل و هوای نفس قیام کردن و علیه طبیعت خود شوریدن و از بی بند و باری و بی قیدی و مسئولیت ناپذیری رها شدن است و روشن است که تعداد اندکی حاضر به چنین گذشت و قیامی هستند.
3. لازمه ایمان به حق پایبندی به فرامین الهی و مسئولیت پذیری در برابر دستورات خداوند و تسلیم بودن در مقابل خواست او است و این بر خلاف طبیعت انسان است که او را به تبعیت ازنفس و هوا و هوس و رها بودن از قید مسئولیت و بی بند و باری و فساد سوق می دهد و به همین دلیل همیشه تعداد مومنان از کافران کمتر بوده است زیرا تعداد کمی حاضر به صرف نظر کردن از لذت های ناروا و هوا و هوس هستند .
4. در مورد اراسته بودن به فضائل و صفات اخلاقی مانند صبر و شکر نیز موضوع از همین قرار است و شماره کسانی که آراسته به زیور این فضائلند اندک بوده است . مثلا خداوند تعداد اندکی از بندگانش را شکر گزار دانسته و فرموده :
….. اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ (سبا- 13)
اى آل داود شکر (اینهمه نعمت را) بجا آورید، اما عده کمى از بندگان من شکرگزارند!
بدیهى است اگر منظور از شکرگزارى تنها شکر با زبان باشد مساله مشکلى نیست تا عاملان به آن قلیل بوده باشند، بلکه منظور شکر در عمل است، یعنى استفاده از مواهب در مسیر همان اهدافى که بخاطر آن آفریده و اعطا شده اند، و مسلم است کسانى که مواهب الهى را عموما در جاى خود به کار گیرند اندکى بیش نیستند.
1. درطول تاریخ همواره تعداد طرفداران حق و اهل ایمان نسبت به مخالفان حقیقت و کفار و منافقین کمتر بوده و شاید هیچ مقطعی از تاریخ نتوان یافت که تعداد مومنان از کافران بیشتر باشد .
2. ایمان داشتن بر خلاف جریان آب شنا کردن و علیه میل و هوای نفس قیام کردن و علیه طبیعت خود شوریدن و از بی بند و باری و بی قیدی و مسئولیت ناپذیری رها شدن است و روشن است که تعداد اندکی حاضر به چنین گذشت و قیامی هستند.
3. لازمه ایمان به حق پایبندی به فرامین الهی و مسئولیت پذیری در برابر دستورات خداوند و تسلیم بودن در مقابل خواست او است و این بر خلاف طبیعت انسان است که او را به تبعیت ازنفس و هوا و هوس و رها بودن از قید مسئولیت و بی بند و باری و فساد سوق می دهد و به همین دلیل همیشه تعداد مومنان از کافران کمتر بوده است زیرا تعداد کمی حاضر به صرف نظر کردن از لذت های ناروا و هوا و هوس هستند .
4. در مورد اراسته بودن به فضائل و صفات اخلاقی مانند صبر و شکر نیز موضوع از همین قرار است و شماره کسانی که آراسته به زیور این فضائلند اندک بوده است . مثلا خداوند تعداد اندکی از بندگانش را شکر گزار دانسته و فرموده :
….. اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ (سبا- 13)
اى آل داود شکر (اینهمه نعمت را) بجا آورید، اما عده کمى از بندگان من شکرگزارند!
بدیهى است اگر منظور از شکرگزارى تنها شکر با زبان باشد مساله مشکلى نیست تا عاملان به آن قلیل بوده باشند، بلکه منظور شکر در عمل است، یعنى استفاده از مواهب در مسیر همان اهدافى که بخاطر آن آفریده و اعطا شده اند، و مسلم است کسانى که مواهب الهى را عموما در جاى خود به کار گیرند اندکى بیش نیستند.