اکنون کاندیداهایی فرعی برای اینکه بهزعم خود جلب رای کنند، وعدههایی سر میدهند که بعضا اگر در سطح جامعه انعکاس پیدا کند جز روش پوپولیستی چیز دیگری نیست. وقتی یک کاندیدا از پانصد میلیون تومانی که قرار است به جوانان دهد، سخن میگوید، آیا از تعداد جوانان بیخبر است یا در شماره هم نمیداند که پانصد میلیون تومان چقدر است؟
یا دیگری از انجام کاری سخن میگوید که ارزش پول ملی به سومین پول قدرتمند جهان بعد از دلار و یورو تبدیل خواهد شد! این درحالی است که قدرتمندترین پول جهان کویت، امارات یا یوان چین است که دنیا را از نظر اقتصادی به بازی گرفته. وقتی با تورم دورقمی پنجاه درصدی، عدم اشتغال و بیکاری جوانان تحصیلکرده سرخورده در جامعه مواجهیم، چگونه میشود که ریال ظرف چهار سال تبدیل به قدرتمندترین پول شود؟
یا زنان خانهداری که قرار است در دولت کاندیدایی شاغل محسوب شوند، در حالی که شاغل باید از بیمه و حقوق بازنشستگی و بیمه سلامت برخوردار باشد. تعداد خانوار ایرانی را اگر سی میلیون در نظر بگیریم و بیست درصد زنان خانوار شاغل محسوب شوند، باید در تامین اجتماعی برای هر یک باید پرونده اشتغال باز شود تا بیمه شوند آنهم نه فقط بیمه سلامت که بیمه مشاغل!
کاندیدای دیگری که قرار است چهارصد هزار تومان یارانه دهد چگونه خواهد توانست وقتی یارانه چهل و پنج هزار تومانی از دهه هشتاد تاکنون درهیچ دولتی افزایش پیدا نکرده است. یارانهای که در دولت معجزه هزاره سوم و نه در دولت روحانی همین مقدار ثابت ماند و حتی وقتی که قیمت بنزین سه برابر شد دیناری به آن اضافه نشد چون امکان عملی آن وجود ندارد.
یارانه امروز در ماه رقمی نزدیک به دو دلار برای هر فرد و در یک خانواده چهار نفره هشت دلار در ماه است وبیژن زنگنه، وزیر نفت از وحشت هر ماهه تامین و واریز همین مقدار سخن میگوید ولی این کاندیداها چنین وعدههایی میدهند. این افراد چگونه مدیر و مدبر هستند و چگونه صلاحیت آنها احراز شده است؟ فرض کنیم جوانان پشت سر کاندیدایی آمدند که قرار است پانصد میلیون تومان وام بدهد. چه بسیار خانوادههایی که حاضرند برای دریافت این مبلغ که بتوانند با آن شغلی دست و پا کنند، رای دهند.
ظاهرا از بدعتهای انتخابات دورهسیزدهم یکی هم این است که کاندیداها بیپروا وعدههایی میدهند که مجرمانه است ضمن اینکه نشان از آن دارد کمترین اطلاع و شناختی ازمسائل کشور ندارند. چرا حتی یک نفرشان درباره کشاورزی یا حمل و نقل یا بیمه یا تعطیلی بخشهای صنعتی یا فرار مغزها سخن نمیگوید؟ چرا هیچکدام نمیگویند از زمان کرونا چه تعداد پزشک و پرستار مهاجرت کردند تا جایی که در بیمارستانهای کشور همسایه دیگر فارسی حرف میزنند. چرا از فوتشدگان کرونا نمیگویند که میتوانستند با ورود زودتر واکسن، اکنون زنده باشند.
چون تاثیری روی ذهن افراد نمیگذارد ولی وعده پانصد میلیون تومانی تاثیر میگذارد که اثرات شوم و مخرب آن در دو بخش است: نخست اینکه چگونه ناتوانی این فرد احراز نشده که به عنوان رجل سیاسی شناخته شدهاند؟ دوم، افرادی که فریب میخورند و به فرد مورد نظر رای میدهند و رئیس جمهوری که قادر به عملی کردن وعدهاش نیست گروهی را به ناراضیان افزوده میکند.
نویسنده: نعمت احمدی
چهل سالگی