۱۳۹۳/۱۰/۲۰
–
۳۱۵ بازدید
در دو مورد صلوات بر محمد و آل او(علیهم السلام) واجب است:
T}الف) در نماز{T
برخى علماى اهل سنت و فقهاى شیعه امامیه اتفاق دارند بر این که در تشهدِ نماز اکتفا به درود فرستادن بر پیامبر(صلى الله علیه) جایز نیست؛ بلکه واجب است که بعد از درود بر پیامبر(صلى الله علیه)، بر آل او نیز درود فرستاده شود. احمدبن حنبل و شافعى در این باره روایت نقل کرده اند V}المجموع، ج ۳، ص ۴۶۵ ؛ فتح العزیز، ح ۳، ص ۵۰۳ ؛ الشرح الکبیر، ج ۱، ص ۶۱۶ و…
الف) در نماز
برخى علماى اهل سنت و فقهاى شیعه امامیه اتفاق دارند بر این که در تشهدِ نماز اکتفا به درود فرستادن بر پیامبر(صلى الله علیه) جایز نیست؛ بلکه واجب است که بعد از درود بر پیامبر(صلى الله علیه)، بر آل او نیز درود فرستاده شود. احمدبن حنبل و شافعى در این باره روایت نقل کرده اند المجموع، ج 3، ص 465 ؛ فتح العزیز، ح 3، ص 503 ؛ الشرح الکبیر، ج 1، ص 616 و… ..
کعب بن عجره مى گوید: رسول خدا(صلى الله علیه) دائماً در نمازهاى خود این چنین مى گفت: «اللهم صل على محمد و آل محمد کما صلیت على ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید». صحیح مسلم، ج 1، ص 350.
شکى نیست که متابعت از پیامبر(صلى الله علیه) در نماز واجب است؛ زیرا که آن حضرت(صلى الله علیه) فرمود: «همچنان که من نماز مى خوانم، شما نیز نماز بخوانید». صحیح بخارى، ج 1، ص 162 ؛ سنن دارمى، ج 1، ص 286.
ابومسعود انصارى مى گوید که پیامبر(صلى الله علیه) فرمود: «من صلى صلاة و لم یصل فیها علی و على اهل بیتى لم تقبل منه»؛ سنن دارقطنى، ج 1، ص 355.؛ «هر کس نماز بخواند و در آن به من و اهل بیتم درود نفرستد، نمازش مورد قبول نیست.»
جابر بن یزید جعفى از امام باقر(علیه السلام) و او از ابومسعود انصارى نقل مى کند که رسول خدا(صلى الله علیه) فرمود: «من صلى صلاة لم یصل فیها على و على اهل بیتى لم تقبل منه»؛ همان.؛ «هر گاه شخصى نمازى بخواند و در آن بر من و اهل بیتم درود نفرستد، نمازش مورد قبول واقع نمى شود.»
ب) در غیر نماز
از روایات نیز استفاده مى شود که هنگام درود فرستادن بر پیامبر(صلى الله علیه) در غیر نماز لازم است اهل بیت او را نیز در آن شریک گردانید.
ابومسعود انصارى مى گوید: رسول خدا(صلى الله علیه) وارد مجلس سعد بن عباده شد. بشیربن سعد – که همان ابوالنعمان بن بشیر است – به رسول خدا(صلى الله علیه) عرض کرد: امر کردید ما را که درود بر شما بفرستیم، کیفیت درود را براى ما ترسیم کنید؟
پیامبر(صلى الله علیه) لحظاتى سکوت نمود که ما آرزو کردیم کاش از آن حضرت سؤال نکرده بودیم؛ آن گاه فرمود: بگویید: «اللهم صل على محمد و على آل محمد کما صلیت على ابراهیم، و بارک على محمد و على آل محمد، کما بارکت على ابراهیم فى العالمین انک حمید مجید والسلام کما قد علمتم». صحیح مسلم، ج 1، ص 350، ح 65، کتاب الصلاة.
ابوسعید خدرى مى گوید: به رسول خدا(صلى الله علیه) عرض کردیم: کیفیت سلام بر تو را دانستیم، حال کیفیت درود بر تو چگونه است؟
پیامبر(صلى الله علیه) فرمود: بگویید: «اللهم صل على محمد عبدک و رسولک، کما صلیت على ابراهیم، و بارک على محمد و آل محمد، کما بارکت على إبراهیم». صحیح بخارى، ج 3، ص 119، کتاب التفسیر، تفسیر سورة الاحزاب.
کتابنامه
1. قرآن مجید، ترجمه استاد محمد مهدى فولادوند.
2. ابن حجر العسقلانى، فتح البارى، (شرح صحیح البخارى)، بیروت: دار احیاء التراث العربى.
3. ابن هشام، السیرة النبویه (سیره ابن هشام)، بیروت: دار ابن کثیر.
4. ابوالحسن على بن عبدالواحد ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت: دارصادر.
5. ابوبکر احمد بن حسین البیهقى، السنن الکبرى، بیروت: دار المعرفه.
6. ابو عبدالله محمد بن اسماعیل البخارى، صحیح بخارى، بیروت: دار المعرفه.
7. ابوعلى الفضل بن الحسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دارالفکر، 1414 ق.
8. ابو معاش، الفصول المهمة فى صلاة ابى بکر، قم: دارالهدى.
9. ابى البرکات الشرح الکبیر، بیروت: دارالاحیاء الکتب العربیه.
10. ابى العباس احمدبن على النجاشى، رجال النجاشى، تحقیق محمد جواد نایینى، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، 1408 ه .ق.
11. ابى جعفر محمدبن حسن الطوسى، الرجال الطوسى، تحقیق جواد قیومى، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، چاپ اول، 1415ه .ق.
12. ابى جعفر محمد بن حسن شیخ طوسى، تهذیب الاحکام، بیروت: دار احیاء تراث العربى.
13. ابى محمد عبدالله بن احمد ابن قدامه، المغنى، بیروت: دارالکتب العربى.
14. ابى منصور الحسن بن یوسف الحلى، خلاصة الاقوال فى معرفة الرجال، نجف: الحیدریه.
15. احمد ابن رشد قرطبى، بدایة المجتهد و نهایةالمقتصد، بیروت: دارالفکر.
16. احمدبن حنبل، مسند، بیروت: دار صادر.
17. احمد تیجانى سماوى، آن گاه هدایت شدم، ترجمه : سید محمد جواد مهرى.
18. تقى الدین بن داود حلى، رجال ابن داود، نجف: الحیدریه.
19. تفسیر نیشابورى در حاشیه جامع البیان طبرى، ج 5، ص 118.
20. جعفربن محمدبن جریر طبرى، تاریخ الامم والملوک (تاریخ طبرى )، تحقیق نخبة من العلماء الاجلاء، بیروت: مؤسسه اعلمى.
21. جعفر سبحانى، تهذیب الاصول، قم: دارالفکر.
22. جلال الدین سیوطى، الاتقان فى علوم القرآن، تهران: امیرکبیر.
23. حاکم نیشابورى، المستدرک على الصحیحین، بیروت: دارالمعرفة.
24. سلیمان بن احمد ایوب اللخمى الطبرانى، المعجم الکبیر، بیروت: دارالاحیاء التراث العربى.
25. سید محمد مهدى خراسانى السجود على التربة الحسینیة عند الشیعة الامامیة، قلم شرق.
26. عباس محمود عقاد، للتقریب بین المذاهب، تحقیق محمد جاسم الساعدى، تهران: مجمع العالمى.
27. عبدالرحمن جلال الدین سیوطى، الدرالمنثور فى التفسیر بالمأثور، بیروت: دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1411 ه.ق.
28. عبدالله بن عبدالرحمن دارمى، سنن دارمى، دمشق: حزیزان.
29. عبدالله نعمه، روح التشیع، بیروت: دارالبلاغه.
30. على بن برهان الدین الحلبى، السیرة الحلبیه، دار المعرفه، 1417.
31. على بن عمر الدار قطنى، سنن دارقطنى، بیروت: دارالکتب العلمیه.
32. غزالى، احیاءالعلوم، تهران: انتشارات علمى فرهنگى، 1381.
33. فخر رازى، مفاتیح الغیب، تهران: انتشارات اسلامیه.
34. محمد الرافعى، فتح العزیز فى شرح الوجیز، بیروت: دارالفکر.
35. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت : دار احیاء التراث العربى، 1403.
36. محمدبن احمد الانصارى، تفسیر قرطبى (الجامع لاحکام القرآن)، تحقیق احمد عبدالعلیم ابردونى، بیروت: دار احیاء التراث العربى.
37. محمدبن حسن حر العاملى، وسائل الشیعة، قم: مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، 1414.
38. محمد بن حسین خطیب، سنن بیهقى، تهران: نشر مرکز.
39. محمد بن عیسى ترمذى، سنن ترمذى، بیروت: دارالفکر.
40. محمدبن محمد بن نعمان مفید، الاختصاص، تصحیح و تعلیق على اکبر غفارى، قم: منشورات جامعه مدرسین، 1418ق.
41. محى الدین النووى، المجموع فى شرح المهذب، بیروت: دارالفکر.
42. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، تهران : صدرا، 1377.
43. مسلم بن حجاج القشیرى نیشابورى، صحیح مسلم، بیروت : دار الکتاب العربى.
44. معلوف لوئیس، المنجد، تهران: صبا