ـ حیوان یا اشیاء پرستی چرا؟ هیچ انسانی در دنیا وجود ندارد که حیوان یا سنگ را به خدایی بپرستد ؛ لذا پرستش اینها به معنی خدا دانستن آن موجودات نیست بلکه نوعی تقدیس و احترام ویژه است. هندوها گاو را مقدّس می دانند نه خدا. چرا که زندگی آنها در گذشته به شدّت وابسته به گاو بوده است. چون آنها مردمانی کشاورز بوده اند؛ و بدون گاو، امکان شخم زدن و کشاورزی برای آنها وجود نداشته است. برای همین آن را موجودی بسیار شریف و از نعمات بزرگ می دانستند و احترامش می کردند. این احترام ویژه، به مرور زمان به حدّ تقدّس رسیده است. زرتشتیان نیز آتش پرست نیستند؛ بلکه آتش را مقدّس می دانند. چون زرتشتیان ایران زمین، مردمانی صنعت پیشه و متمدّن بوده اند؛ و آتش، بزرگترین عامل پیدایش تمدّن و صنعت است. در سایه ی وجود آتش است که ذوب فلزات و شکل دادن فلزات و تهیّه شیشه و سفال و … امکان یافته است. بت پرستان نیز خود بتها را نمی پرستند؛ بلکه موجوداتی فوق مادّی را می پرستند. آنها معتقدند بین خدا و خلق، واسطه هایی وجود دارند که باید آنها را ستایش نمود تا بین ما و خدا واسطه شوند تا نیازهای ما برآورده شود. چون ما نمی توانیم مستقیماً با خدا در ارتباط باشیم و نیاز خود را از او بخواهیم. آنگاه اینها مجسمه هایی فرضی از آن واسطه ها نیز ساخته اند تا بهتر بتوانند وجود آنها را حسّ کنند. انبیاء علیهم السلام نیز منکر وجود این واسطه ها و نقش آنها نشده اند بلکه پرستش آنها را کاری زشت معرّفی نموده اند. واسطه های فیض همچون ملائک یا آتش یا برخی حیوانات، یقیناً وجود دارند؛ امّا این بدان معنا نیست که ما امکان نیازخواهی یا عبادت مستقیم خدا را نداشته باشیم.
انبیاء علیهم السلام فرمودند: پرستش فقط برای خداست؛ لکن نقش واسطه گری ملائک و دیگر موجودات را هم باید پذیرفت؛ ولی برای آنها نباید نقش خدایی قائل شد و نباید آنها را از حدّشان بالاتر برد. ما باید از خدا بخواهیم ولی می دانیم که خداوند متعال با وساطت فرشتگان و دیگر واسطه های فیض، نیاز ما را برآورده خواهد ساخت. و اگر از واسطه های فیض چیزی خواستیم منع عقلی ندارد؛ لکن باید همواره بدانیم که آنها مأمور خدایند و استقلالی در برآوردن نیازها ندارند. لذا برای آنها نقشی بیش از واسطه بودن نباید قائل بود. خلاصه ی کلام آنکه: پرستش یا تقدیس مخلوقات از سوی برخی انسانها، به این معنی نیست که آنها ، این مخلوقات را حقیقتاً خدا می دانند. بلکه آنها در عین اینکه به وجود خدا اذعان دارند، این مخلوقات را مقدّس یا قابل ستایش می دانند. لذا این گونه افراد را مشرک می نامند نه ملحد. انحراف اینها در حقیقت، از این جهت است که نقش خدا را بسیار کمرنگ نموده و نقش واسطه های فیض را بسیار پررنگ کرده اند. در مقابل اینها، انبیاء آمده اند تا مردم را به اعتدال برگرداند؛ و نگذارند که واسطه های فیض ، از خود فیّاض (خدا) جدّی تر گرفته شوند.
انبیاء علیهم السلام فرمودند: پرستش فقط برای خداست؛ لکن نقش واسطه گری ملائک و دیگر موجودات را هم باید پذیرفت؛ ولی برای آنها نباید نقش خدایی قائل شد و نباید آنها را از حدّشان بالاتر برد. ما باید از خدا بخواهیم ولی می دانیم که خداوند متعال با وساطت فرشتگان و دیگر واسطه های فیض، نیاز ما را برآورده خواهد ساخت. و اگر از واسطه های فیض چیزی خواستیم منع عقلی ندارد؛ لکن باید همواره بدانیم که آنها مأمور خدایند و استقلالی در برآوردن نیازها ندارند. لذا برای آنها نقشی بیش از واسطه بودن نباید قائل بود. خلاصه ی کلام آنکه: پرستش یا تقدیس مخلوقات از سوی برخی انسانها، به این معنی نیست که آنها ، این مخلوقات را حقیقتاً خدا می دانند. بلکه آنها در عین اینکه به وجود خدا اذعان دارند، این مخلوقات را مقدّس یا قابل ستایش می دانند. لذا این گونه افراد را مشرک می نامند نه ملحد. انحراف اینها در حقیقت، از این جهت است که نقش خدا را بسیار کمرنگ نموده و نقش واسطه های فیض را بسیار پررنگ کرده اند. در مقابل اینها، انبیاء آمده اند تا مردم را به اعتدال برگرداند؛ و نگذارند که واسطه های فیض ، از خود فیّاض (خدا) جدّی تر گرفته شوند.