گذرگاه های دشمن برای نفوذ در انقلاب؟
۱۳۹۴/۰۷/۰۲
–
۱۶۰ بازدید
یکی از مسائل و موضوعات اساسی ایام بعد از مذاکرات هسته ای که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد تاکید ویژه قرار گرفته است ،موضوع رخنه و نفوذ دشمن در ساخت سیاسی و فرهنگی داخل کشور و ایجاد چالش در حوزه نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیاست.اما آن چه که در این زمینه واجد اعتبار و اهمیت است تبیین راه ها و رخنه هایی است که نظام استکباری بر اساس آن سعی خواهد کرد عملیات نفوذ و تحمیل خواسته های خود را به پیش ببرد. در این نوشته برخی از منافذ و زمینه هایی که میتواند دشمن را د
1.حفره های امنیتی برجام
یکی از گذرگاه هایی که دشمن برای نفوذ در انقلاب بدان امید بسته است ، حفره های امنیتی و نظام بازرسی ها و دسترسی هایی است که در برجام گنجانده شده است. به طور طبیعی ورود دشمن به حریم امنیت کشور یکی از مصادیق بارز و برجسته عملیات نفوذ به شمار می رود. نا امن شدن ساخت امنیتی نظام اسلامی و ساحت متخصصان نظامی و امنیتی کشور از اهداف مهم دشمن پس از برجام است ؛ که در این زمینه لازم است مراقبت های لازم صورت گیرد و اینک که بررسی برجام در داخل کشور در حال بررسی است باید راه های نفوذ در این عرصه به طور کامل مسدود شود.
2.مذاکره بر سر اقتدار منطقه ای ایران
نوع رفتارها ، موضع گیری ها و رویکرد سیاست خارجی آمریکا در طی سالها و دهه های گذشته نشان می دهد که مسئله اصلی آن ها در مواجهه با نظام جمهوری اسلامی ایران ، گفتمان اسلام انقلابی و بازتولید این نظام فکری در سطح منطقه است. رهبر معظم انقلاب هم به صراحت اعلام کردند که مشکل آمریکا در زمینه هسته ای ، اسلام و انقلاب است و موضوع هسته ای بهانه ای بیش نیست.
در همین خصوص رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با اقشار مختلف مردم اشاره داشتند که « آمریکا به دنبال چیزی به نام مذاکره با ایران هستند. مذاکره وسیله ای است برای نفوذ و تحمیل خواسته ها.»از طرف دیگر رفتار دوگانه و متناقض آمریکا در زمینه فناوری هسته ای با کشورهای مختلف نیز بیانگر آن است که دغدغه آن ها به خاطر انحراف ایران به سمت بمب هسته ای نیست، که اگر این گونه بود باید همین رفتار تقابل جویانه از سوی آن ها در مقابل با کشورهایی که علنی به ساخت و انباشت سلاح های هسته ای می پردازند نیز دیده می شد؛ که نمی شود.
نکته مهم این است که امریکا امید زیاد بسته است مدل و چارچوب مذاکرات هسته ای را به سمت موضوعات غیر هسته ای تسری دهد. دریافت و فهم آنان نیز این است که می گویند ما با استفاده از یک چارچوب مذاکراتی توانستیم ایران را بر سر موضوع هسته ای پای میز مذاکره قراردهیم و ایران را نهایتا درموضوع هسته ای ناچار به توقف یا عقبنشینی کنیم. برآورد بعدی ومهم آمریکا این است که می گویند ما میتوانیم با یک الگوی مذاکراتی دیگر و با استفاده از حفظ چارچوب تحریم ها ، ایران را درخصوص موضوع مسائل منطقه ای نیز پای میز مذاکره بنشانیم و النهایه ایران را در این عرصه نیز وادار به توقف و عقب نشینی نماییم. آن چه که در این زمینه برای آمریکا حائز اهمیت است این است که رفتارسیاست خارجی ایران را در منطقه با راهبردی که توسط آمریکا خط کشی شده است، کنترل و تنظیم کنند. آمریکا ازدهه های گذشته تا کنون به دنبال آن بوده تا با اتخاذ دکترین های امنیت ملی و استراتژی های منطقه ای رفتارکشورهای مختلف و مخصوصا کشورهای معارض و مخالف را در یک محیط خط کشی شده تحت کنترل خود قرار دهد.
نتیجه مهم اینکه ، بخش اصلی اهداف پروژه «مذاکره با ایران» از نظر آمریکایی ها باقی مانده است، و آن هم کشاندن ایران به مذاکره بر سر مسائل منطقه و نهایتا اینکه ایران را در مسائل راهبردی منطقه از موضع و جایگاه اقتدارآمیز و تعیین کننده فعلی ساقط کند و یا حداقل تنزل دهد.
3.پیامدهای مناسبات اقتصادی پس از برجام
موضوعات اقتصادی ، تبادلات تجاری و سرمایه گذاری خارجی یک وجه طبیعی دارد و یک پیوست فرهنگی و اجتماعی . به طور طبیعی تجارت خارجی با هدف حل مسائل مالی و اقتصادی جوامع انجام میگیرد و این یک پروسه است که از آن گریزی نیست. اما نکته قابل توجه آن است که ذات نظام سرمایه داری و سیاست توسعه واردات از سوی کشورهای غربی به همراه خودش تهاجم فرهنگی به ارمغان می آورد.مناسبات نظام سرمایه داری در بستر مواجهه با باورهای اعتقادی عمومی یک جامعه حرکت خود را به پیش می برد. رسانه ها و تبلیغات ابزارهایی است که قدرت های اقتصادی از آن برای پیش برندگی برنامه های اقتصادی خود از آن استفاده می کنند.پس از برجام، علاقه مندی کشورهای مختلف برای گسترش روابط اقتصادی و سرمایه گذاری و افزایش واردات به ایران متصور است. در این زمینه نظام سلطه سعی خواهد کرد ذائقه فرهنگی ، باورهای فرهنگی و اعتقادی مردم ایران را به سمت وابستگی سیاسی و فرهنگی به غرب تغییر دهند. راه حل بستن راه نفوذ و تسلط دشمن در این عرصه مهم در دو بخش ایجابی و سلبی باید طراحی شود. از یک سو باید متولیان فرهنگ کشور در تقویت معیارهای هویت اسلامی و ملی اهتمام جدی داشته باشند و منسجم عمل کنند و به شدت از تناقض در رویه ها و اقدامات فرهنگی پرهیز کنند. از دیگر سو لازم است درهای ورودی و گمرکات کشور به روی سخت افزارهای فرهنگی کنترل شود؛ در این زمینه راهی غیر از مراقبت و محدودیت نیست.
4.هجمه به باورها و فرهنگ اسلامی و انقلابی
مهمترین زمینه و بستری که پس از برجام نظام سلطه به طور فزاینده ای برای عملیاتی کردن پروژه نفوذ حساب ویژه ای بازکرده است ، گسترش روحیه سازشکاری ، تقابل آرمان گرایی با واقع گرایی و القاء نا امیدی و شکست در بین عموم مردم به ویژه جوانان است.
تاسف آور آن جاست که از قضا یک خط فکری سال هاست که در کشور با تئوری پردازی های علمی به دنبال آن است تا موضوع سازش با استکبار را در کشور نهادینه کند. این جریان فکری و سیاسی پس از مذاکرات هسته ای نیز تلاش خواهد کرد تا توافق احتمالی را در همین چارچوب تحلیل و ارزیابی کند و این رویداد را مسیری در جهت منافع ملی و مطالبات اقتصادی مردم معرفی خواهد کرد و بر همین اساس کوشش میکند تا حل باقی مانده مسائل مردم را وابسته به تعامل بیشتر با نظام بینالملل(سازش با آمریکا) کند. این خط سیاسی همچنین بخشی از تلاش هایش را معطوف به این موضوع خواهد کرد تا با استفاده از موقعیت پیش آمده جریان اصیل و جوانان انقلابی را افراطی و مانع تحقق مطالبات مردم معرفی کند؛ بخش تلخ این ماجرا زمانی آشکار می شود که این جریان مستظهر به حمایت های رسانه ها و سیاستمداران غربی نیز است.
در این زمینه لازم است خط حزب ا… و جوانان معتقد به اصول انقلاب ، نقشه طراحی شده دشمن را بشناسند و در موضع انفعال قرار نگیرند. جریان ارزشی انقلاب باید با بازتولید فرهنگ و گفتمان انقلاب اسلامی از همه بسترها ، امکانات و تواناییهای فکری و مذهبی خود برای پایداری و مقاومت بهره ببرد. مرکز ثقل و نقطه تمرکز رفتار و رویکرد این جریان باید تقابل تمام عیار با استکبار و مصداق اتم آن آمریکا باشد. لازم به ذکر است که عرصه فکری و فرهنگی ، مهم ترین راهی است که نظام سلطه از طریق آن سعی خواهد کرد پروژه نفوذ و تحمیل خواستهای خود در کشور را عملیاتی کند. بنابراین لازم است در این خصوص حساسیت ویژه و اقدامات موثر در تمام بخش های کشور به وجود آید.
جمع بندی :
بررسی مواضع سیاستمداران آمریکایی در طی سال های گذشته و دورانی که مذاکرات هسته ای در جریان بود و در دوران پس از اتمام مذاکرات نشان می دهد که مذاکرات هسته ای یک معادله تک مجهولی نبوده و نیست، به این معنا که با حل و فصل مسئله هسته ای ، باقی مانده قضایا نیز به نتیجه رسیده باشد. واقعیت هایی که این روزها رخ می دهد و هشدارهای رهبرمعظم انقلاب از طرف دیگر حاکی از آن است که نظام سلطه قصد آن کرده از بستر توافق هسته ای ، بر سر مولفه های اقتدار و عزت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز مذاکره و چانه زنی صورت گیرد.
اما نکته بسیار مهم نهفته در فرمایشات رهبر معظم انقلاب را باید مورد توجه قرار دهیم؛ در اینکه دشمن به دنبال راهی برای رخنه و نفوذ و تحمیل خواسته های خود در ایران است تردیدی نیست؛ چرا که طبیعت نظام سلطه بر همین پایه استوار شده است. صحبت بر سر این نیست که کاری کنیم نظام سلطه ، استکبار و دشمنی نورزد؛ که طبیعت و خوی دشمن همین است و غیر از این انتظاری نمی توان داشت. سخن اصلی و توقع این است که مسوولین و آحاد مردم و جوانان مومن و انقلابی باید هوشیاری به خرج دهند و در عمل با تمسک به اصول مکتب فکری امام خمینی(ره) و هدایت های رهبرمعظم انقلاب ، راه نفوذ دشمن را مسدود نگه دارند. واقعیت این است که نکته اصلی سخن رهبر معظم انقلاب با مسوولین و کارگزاران نظام و آحاد مردم این است که با حفظ روحیات انقلابی و دشمن شناسی و کار و تلاش خستگی ناپذیر صحنه مقابله با نظام استکباری را خالی نگه ندارند.
نکته آخر اینکه مدیریت راهبردی رهبرمعظم انقلاب ، مقاومت و اتحاد مردم ، قدرت فناوری علمی و هسته ای و اقتدار منطقه ای جمهوری اسلامی ایران مولفه های اقتدار و منافع ملی در مذاکرات هسته ای بودند، بنابراین به همین عوامل نیز در ادامه مسیر و مرحله پس از برجام بیش از گذشته نیازمندیم.
عزیز غضنفری، بصیرت، 31 شهریور 1394