بلی سدیر صیرفی گوید: با برخی از اصحاب بر امام صادق(ع) وارد شدیم، او را نشسته بر خاک دیدیم در حالی که عبایی خشن پوشیده و همچون مادر فرزند از دست داده می گریست، رنگ چهره اش تغییر کرده و اندوه از گونه مبارکش پیدا بود. اشک هایش لباسش را خیس کرده بود و ناله می کرد: «مولای من! غیبت تو خواب را از چشمانم ربوده و زمین را بر من تنگ نموده و آسایش دلم را از من گرفته است! مولای من! غیبت تو بلا و مصیبت مرا به فاجعه های ابدی پیوند داده و از دست دادن یاران، یکی از پس دیگری، اجتماع و شماره ما را از بین برده، هنوز سوزش اشکی که از چشمم می ریزد و ناله ای که از دلم برمی خیزد با یاد بلاها و سختی های دوران غیبت تو، پایان نیافته که درد و رنج شدیدتر و دردناک تری در برابر دیدگانم شکل می گیرد!»
سدیر گوید: شگفت زده پرسیدیم: این ماتم و گریه برای چیست؟امام صادق(ع) آهی عمیق و سوزناک کشید و فرمود: «ای وای! صبح امروز در کتاب جفر نظر کردم و درباره ولادت و غیبت طولانی و طول عمر قائم(عج) ما و بلای مومنین، در آن زمان و ایجاد شک و تردید در اثر طول غیبت و ارتداد اکثریت مردم از دین و خروج آنان از تعهد به اسلام تامل و دقتی داشتم. در اثر آن، رقّت مرا فرا گرفت و حزن و اندوه بر من چیره شد. (کمال الدین، ج۲، باب ۳۳، ص۳۵۳ با رعایت کمی اختصار)
آری؛ امام صادق نیز از منتظران امام عصر و دعاکنندگان به وجود ایشان بود. و با این سیره عملی راه روشنی برای مؤمنین و شیعیان عصر غیبت گشودهاند تا چراغ راهی در تاریکی عصر غیبت امام عصر ، افروخته شود. وقتی حال امام صادق (ع) که حدود یکصد سال قبل از آغاز دوره غیبت امام عصر میزیسته است چنین باشد باید دید حال سرگشتگان دوران غیبت و دورماندگان از چشمه زلال ولایت چگونه باید باشد؟ بیهوده نیست که در هر مناسبتی شادیآفرین یا غمبار ٬ سفارش به قرائت “دعای ندبه” شدهایم که حدیث اشک و سوز دل منتظران مهدی (عج) است. هم چنین بر دعا برای فرج در زمان غیبت تاکید شده است. امام زمان(عج) می فرماید: أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَج ، برای نزیدک شدن ظهور و فرج بسیار دعا کنید.»(احتجاج، ج۲، ص۲۸۴)
بر این اساس ندبه ی امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، حکایت از انتظار ایشان، برای حضرت ولی عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ و ظهور آن حضرت دارد. خمیر مایة انتظار نیز، اشتیاق است. یعنی جعفر آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، اشتیاق بر دیدن و ظهور مهدی آل محمد ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ دارد. اشکالی هم ندارد که امامی که زنده است برای منجی موعودی که هنوز به دنیا نیامده اشک شوق و ندبه فراق سر دهد و آرزوی دیدار او را داشته باشد.
خاستگاه این اشتیاق، وجود حضرت حجت ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ است. ایشان، مظهر همة خوبی ها و دارای همة کمالات است. همین امر، باعث ایجاد اشتیاق برای درک محضر آن حضرت می شود. ظهور آن حضرت نیز، مبدأ جامعة ایده آل اسلام است. در نتیجه، مطلوب و مورد پسند همة ائمه است. چرا که همة آنها، برای احیای چنان جامعه ای، تلاش و فداکاری کرده اند. این شور و اشتیاق و بی تابی در مورد جامعة مهدوی، در کسی که می داند امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را نمی بیند، نیز قابل شکل گیری است.
علاوه بر آن، همة معصومین ـ علیهم السّلام ـ اشاره هایی به موضوع مهدویت داشتند و مسألة منجی آخرین را به مردم گوشزد می کردند. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مسائل مربوط به آن حضرت ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را برای مردم، بیان می فرمودند. به همین جهت، از صدر اسلام، موضوع مهدویت، برای مسلمانان تبیین شد. سایر معصومین ـ علیهم السّلام ـ هم این مهم را یادآور می شدند و مکرر بر آن، تأکید می کردند. پا فشاری بزرگان دین، در امر غیبت و انتظار، به این دلیل بود که آمادگی ذهنی برای مردم ایجاد شود تا در صورت وقوع غیبت، آن را انکار نکنند. ندبة امام صادق ـ علیه السّلام ـ به همین دلیل است که مردم، وظیفة خود را در عصر غیبت بدانند و علاوه بر اعمال نیک، همانند پیشوای خود، بر امام غایب ندبه کرده و توفیق درک فیض آن نور مستور را از خداوند طلب کنند. در حقیقت، عملاً به شیعیان می آموزند که چنان حالاتی در آنان شکل بگیرد.
در واقع از نشانه های دوستی و اشتیاق شیعیان به امام عصر (ع) و دلیل معرفت و محبت قلبی آنان به امام، اندوهگین بودن از فراق آن حضرت و گریستن بر مصیبت ها و رنج های ایشان است، چنانکه در دیوان منسوب به آقا و مولایمان امیرالمؤمنین علی (ع) در بیان دلایل و نشانه های دوستی راستین آمده است: و از نشانه ها: خندیدنش در میان مردم است، درحالیکه دلش مالامال از اندوه باشد . همانطور که هر یک از دوستان و خویشان بر گردن ما حقی دارند و اگر به گرفتاری و مصیبتی مبتلا شوند، ما نیز به خاطرغم و اندوه آنان اندوهگین می شویم، مطمئنا این حق برای پیشوا و مولایمان، حضرت حجت (ع)، بر تمامی مؤمنین سزاوارتر است . اگر بدانیم که غیبت طولانی امام چه محرومیت بزرگی را نصیب ما کرده است و تحمل این همه سال انتظار، چقدر برای خود ایشان سخت است، بدون شک روزها و شب هایمان بی ذکر یاد او نخواهد گذشت .
امام صادق (ع) درباره فضیلت اندوهگین بودن در فراق آن حضرت فرموده اند: شخص مهموم به خاطر ما که غم و اندوهش از جهت ظلمی است که بر ما رفته، نفس کشیدنش تسبیح گویی است و هم او به خاطر ما عبادت است (و) هر کس دیده اش در راه ما گریان شود به خاطرخونی که از ما به ناحق ریخته شده یا حقی که از ما سلب گردیده یا حرمتی که از ما هتک شده یا به خاطر یکی از شیعیانمان خداوند تعالی به آن اشک سال ها جایگاهش را در بهشت قرار خواهد داد .
غیبت مولایمان و آنچه از ناراحتی ها و حوادث ناگوار بر آن حضرت و بر شیعیان وارد گردیده، از بزرگترین و مهمترین علل حزن و اندوه ائمه معصومین (ع) بوده است و یکى از تکالیف دوران غیبت کبرى این است که مؤمن از فراق و دور ماندن از حضرت مهدى (عج) اندهگین باشد، و این از نشانه هاى دوستى و اشتیاق به آن حضرت است. روایاتى است دایر بر این که از جمله نشانه هاى یک فرد شیعه آن است که در اندوه و حُزن امامان(ع) محزون باشد و تردیدى در این نیست که غیبت مولایمان حضرت حجت(ع) و آن چه از محنت ها بر آن حضرت و بر شیعیانش وارد مى گردد. از بزرگترین و مهم ترین علل اندوه امامان(ع) است. چنان چه امام صادق(ع) مى فرماید: شخص غمگینى که غم و اندوهش از جهت ظلمى است که بر ما رفته است نفس کشیدنش تسبیح گویى است و همّ او به خاطر امر ما عبادت است، و پنهان داشتنش سرّ ما را جهاد در راه خداوند است( اصول کافى، ج 2، ص 226).
آرى یکى از حقوق شخص مؤمن بر مؤمن دیگر آن است که به خاطر اندوه او اندوهگین گردد، که بدون تردید این حق براى مولایمان امام زمان(ع) بر تمامى افراد با ایمان ثابت است. حال هر گاه افراد عادى از مؤمنین چنین حقّى را دارا باشند، امام و مولایمان حضرت مهدى(ع) که پیشواى آنان و رکن ایمان است به طور قطع این حق برایش ثابت مى باشد.
در دیوان منسوب به مولایمان حضرت على(ع) در بیان نشانه هاى دوستى راستین چنین آمده:
من الدَّلائل ان یُرى من شوقه مثلُ السّقیمِ و فى الفؤادِ غلائلُ…
و از نشانه ها این است که از شدّت شوقش دیده شود همچون بیمارى که دلش از شدّت درد مى جوشد و دیگر این که از فرط انس گرفتن با محبوب، از هر چه او را از آن مشغول مى دارد وحشت کند. و دیگر از نشانه ها این است: در میان مردم مى خندد، در حالى که دلش مالامال از اندوه است. همچون زن جوان از دست داده» (مکیال المکارم، ج 2، ص 235).
مشکل ما این است که از معرفت حضرت کوتاهى کرده ایم. قهراً وقتى انسان موضوع غیبت و حجّت زمان(ع) را آن طور که شایسته است نشناخت، نه از جهت قلبى وظیفه اش را انجام مى دهد و نه از جهت بدنى. این که خداوند مى فرماید: انّما یخشى الله من عباده العُلماء؛ یعنى خداترسان از بین بندگان دانشمندان مى باشند (سوره فاطره، آیه ى 28). این واقعیت را باید فهمید که نور و هدایت و حکمت فقط در قرآن و سنت است.، لذا شناخت و معرفت امام(ع) از واجبات و ضروریات است (این مطلب اول).
یکى از خصوصیاتى که براى آشنایى با آن مقام پرعظمت لازم است، پیوسته به یاد او بودن و توجه به آن حضرت است. اگر شما روح را به یک طرف متوجه کردید ممکن نیست رابطه برقرار نشود. توجه زیاد نسبت به امام عصر(ع)، مقابله روحى را ایجاد مى کند. البته با حفظ استعداد و ظرفیت و شرایط… هر چه توجه بیشتر باشد رابطه عمیق تر و در نتیجه اثر بخش زیادى خواهد داشت(امام اگر در نظر ما غایب است به خاطر این است که ما توان و ظرفیت درک حضورش را نداریم. امام ما منتظر اجازه ظهور است و نگران و غمگین نسبت به مسلمانان و مردم دنیاست. پس جا دارد که ما نیز نگران او باشیم). لااقل دو موعد در شبانه روز، یکى صبح و یکى شب به حضرت توجّه کنید: السلام علیک فى اللّیل اذا یغشى و النّهار اذا تجلّى… السلام علیک حین تُصبّحُ و تمسى؛ درود بر تو در هر صبحگاهان و شامگاهان…(حاج شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین). بعد از نماز صبح دعاى عهد و زیارت مخصوص حضرت را، و در هنگام غروب و شب هنگام زیارت آل یاسین را بخوانید همه این زیارت ها و دعاها درس و بیان راه و معرفت است (این هم مطلب دوم).
مطلب سوّم این است که انسان باید کارى کند و به اصطلاح تحرک و تحوّلى در خودش به وجود آورد. به طور حتم به قدر تحوّلى که در وجودش ایجاد کرده اثر مى گیرد. یعنى بعد از کسب شناخت، باید به تکالیف دوران غیبت جامه ى عمل پوشید.
سدیر گوید: شگفت زده پرسیدیم: این ماتم و گریه برای چیست؟امام صادق(ع) آهی عمیق و سوزناک کشید و فرمود: «ای وای! صبح امروز در کتاب جفر نظر کردم و درباره ولادت و غیبت طولانی و طول عمر قائم(عج) ما و بلای مومنین، در آن زمان و ایجاد شک و تردید در اثر طول غیبت و ارتداد اکثریت مردم از دین و خروج آنان از تعهد به اسلام تامل و دقتی داشتم. در اثر آن، رقّت مرا فرا گرفت و حزن و اندوه بر من چیره شد. (کمال الدین، ج۲، باب ۳۳، ص۳۵۳ با رعایت کمی اختصار)
آری؛ امام صادق نیز از منتظران امام عصر و دعاکنندگان به وجود ایشان بود. و با این سیره عملی راه روشنی برای مؤمنین و شیعیان عصر غیبت گشودهاند تا چراغ راهی در تاریکی عصر غیبت امام عصر ، افروخته شود. وقتی حال امام صادق (ع) که حدود یکصد سال قبل از آغاز دوره غیبت امام عصر میزیسته است چنین باشد باید دید حال سرگشتگان دوران غیبت و دورماندگان از چشمه زلال ولایت چگونه باید باشد؟ بیهوده نیست که در هر مناسبتی شادیآفرین یا غمبار ٬ سفارش به قرائت “دعای ندبه” شدهایم که حدیث اشک و سوز دل منتظران مهدی (عج) است. هم چنین بر دعا برای فرج در زمان غیبت تاکید شده است. امام زمان(عج) می فرماید: أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَج ، برای نزیدک شدن ظهور و فرج بسیار دعا کنید.»(احتجاج، ج۲، ص۲۸۴)
بر این اساس ندبه ی امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، حکایت از انتظار ایشان، برای حضرت ولی عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ و ظهور آن حضرت دارد. خمیر مایة انتظار نیز، اشتیاق است. یعنی جعفر آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، اشتیاق بر دیدن و ظهور مهدی آل محمد ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ دارد. اشکالی هم ندارد که امامی که زنده است برای منجی موعودی که هنوز به دنیا نیامده اشک شوق و ندبه فراق سر دهد و آرزوی دیدار او را داشته باشد.
خاستگاه این اشتیاق، وجود حضرت حجت ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ است. ایشان، مظهر همة خوبی ها و دارای همة کمالات است. همین امر، باعث ایجاد اشتیاق برای درک محضر آن حضرت می شود. ظهور آن حضرت نیز، مبدأ جامعة ایده آل اسلام است. در نتیجه، مطلوب و مورد پسند همة ائمه است. چرا که همة آنها، برای احیای چنان جامعه ای، تلاش و فداکاری کرده اند. این شور و اشتیاق و بی تابی در مورد جامعة مهدوی، در کسی که می داند امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را نمی بیند، نیز قابل شکل گیری است.
علاوه بر آن، همة معصومین ـ علیهم السّلام ـ اشاره هایی به موضوع مهدویت داشتند و مسألة منجی آخرین را به مردم گوشزد می کردند. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مسائل مربوط به آن حضرت ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را برای مردم، بیان می فرمودند. به همین جهت، از صدر اسلام، موضوع مهدویت، برای مسلمانان تبیین شد. سایر معصومین ـ علیهم السّلام ـ هم این مهم را یادآور می شدند و مکرر بر آن، تأکید می کردند. پا فشاری بزرگان دین، در امر غیبت و انتظار، به این دلیل بود که آمادگی ذهنی برای مردم ایجاد شود تا در صورت وقوع غیبت، آن را انکار نکنند. ندبة امام صادق ـ علیه السّلام ـ به همین دلیل است که مردم، وظیفة خود را در عصر غیبت بدانند و علاوه بر اعمال نیک، همانند پیشوای خود، بر امام غایب ندبه کرده و توفیق درک فیض آن نور مستور را از خداوند طلب کنند. در حقیقت، عملاً به شیعیان می آموزند که چنان حالاتی در آنان شکل بگیرد.
در واقع از نشانه های دوستی و اشتیاق شیعیان به امام عصر (ع) و دلیل معرفت و محبت قلبی آنان به امام، اندوهگین بودن از فراق آن حضرت و گریستن بر مصیبت ها و رنج های ایشان است، چنانکه در دیوان منسوب به آقا و مولایمان امیرالمؤمنین علی (ع) در بیان دلایل و نشانه های دوستی راستین آمده است: و از نشانه ها: خندیدنش در میان مردم است، درحالیکه دلش مالامال از اندوه باشد . همانطور که هر یک از دوستان و خویشان بر گردن ما حقی دارند و اگر به گرفتاری و مصیبتی مبتلا شوند، ما نیز به خاطرغم و اندوه آنان اندوهگین می شویم، مطمئنا این حق برای پیشوا و مولایمان، حضرت حجت (ع)، بر تمامی مؤمنین سزاوارتر است . اگر بدانیم که غیبت طولانی امام چه محرومیت بزرگی را نصیب ما کرده است و تحمل این همه سال انتظار، چقدر برای خود ایشان سخت است، بدون شک روزها و شب هایمان بی ذکر یاد او نخواهد گذشت .
امام صادق (ع) درباره فضیلت اندوهگین بودن در فراق آن حضرت فرموده اند: شخص مهموم به خاطر ما که غم و اندوهش از جهت ظلمی است که بر ما رفته، نفس کشیدنش تسبیح گویی است و هم او به خاطر ما عبادت است (و) هر کس دیده اش در راه ما گریان شود به خاطرخونی که از ما به ناحق ریخته شده یا حقی که از ما سلب گردیده یا حرمتی که از ما هتک شده یا به خاطر یکی از شیعیانمان خداوند تعالی به آن اشک سال ها جایگاهش را در بهشت قرار خواهد داد .
غیبت مولایمان و آنچه از ناراحتی ها و حوادث ناگوار بر آن حضرت و بر شیعیان وارد گردیده، از بزرگترین و مهمترین علل حزن و اندوه ائمه معصومین (ع) بوده است و یکى از تکالیف دوران غیبت کبرى این است که مؤمن از فراق و دور ماندن از حضرت مهدى (عج) اندهگین باشد، و این از نشانه هاى دوستى و اشتیاق به آن حضرت است. روایاتى است دایر بر این که از جمله نشانه هاى یک فرد شیعه آن است که در اندوه و حُزن امامان(ع) محزون باشد و تردیدى در این نیست که غیبت مولایمان حضرت حجت(ع) و آن چه از محنت ها بر آن حضرت و بر شیعیانش وارد مى گردد. از بزرگترین و مهم ترین علل اندوه امامان(ع) است. چنان چه امام صادق(ع) مى فرماید: شخص غمگینى که غم و اندوهش از جهت ظلمى است که بر ما رفته است نفس کشیدنش تسبیح گویى است و همّ او به خاطر امر ما عبادت است، و پنهان داشتنش سرّ ما را جهاد در راه خداوند است( اصول کافى، ج 2، ص 226).
آرى یکى از حقوق شخص مؤمن بر مؤمن دیگر آن است که به خاطر اندوه او اندوهگین گردد، که بدون تردید این حق براى مولایمان امام زمان(ع) بر تمامى افراد با ایمان ثابت است. حال هر گاه افراد عادى از مؤمنین چنین حقّى را دارا باشند، امام و مولایمان حضرت مهدى(ع) که پیشواى آنان و رکن ایمان است به طور قطع این حق برایش ثابت مى باشد.
در دیوان منسوب به مولایمان حضرت على(ع) در بیان نشانه هاى دوستى راستین چنین آمده:
من الدَّلائل ان یُرى من شوقه مثلُ السّقیمِ و فى الفؤادِ غلائلُ…
و از نشانه ها این است که از شدّت شوقش دیده شود همچون بیمارى که دلش از شدّت درد مى جوشد و دیگر این که از فرط انس گرفتن با محبوب، از هر چه او را از آن مشغول مى دارد وحشت کند. و دیگر از نشانه ها این است: در میان مردم مى خندد، در حالى که دلش مالامال از اندوه است. همچون زن جوان از دست داده» (مکیال المکارم، ج 2، ص 235).
مشکل ما این است که از معرفت حضرت کوتاهى کرده ایم. قهراً وقتى انسان موضوع غیبت و حجّت زمان(ع) را آن طور که شایسته است نشناخت، نه از جهت قلبى وظیفه اش را انجام مى دهد و نه از جهت بدنى. این که خداوند مى فرماید: انّما یخشى الله من عباده العُلماء؛ یعنى خداترسان از بین بندگان دانشمندان مى باشند (سوره فاطره، آیه ى 28). این واقعیت را باید فهمید که نور و هدایت و حکمت فقط در قرآن و سنت است.، لذا شناخت و معرفت امام(ع) از واجبات و ضروریات است (این مطلب اول).
یکى از خصوصیاتى که براى آشنایى با آن مقام پرعظمت لازم است، پیوسته به یاد او بودن و توجه به آن حضرت است. اگر شما روح را به یک طرف متوجه کردید ممکن نیست رابطه برقرار نشود. توجه زیاد نسبت به امام عصر(ع)، مقابله روحى را ایجاد مى کند. البته با حفظ استعداد و ظرفیت و شرایط… هر چه توجه بیشتر باشد رابطه عمیق تر و در نتیجه اثر بخش زیادى خواهد داشت(امام اگر در نظر ما غایب است به خاطر این است که ما توان و ظرفیت درک حضورش را نداریم. امام ما منتظر اجازه ظهور است و نگران و غمگین نسبت به مسلمانان و مردم دنیاست. پس جا دارد که ما نیز نگران او باشیم). لااقل دو موعد در شبانه روز، یکى صبح و یکى شب به حضرت توجّه کنید: السلام علیک فى اللّیل اذا یغشى و النّهار اذا تجلّى… السلام علیک حین تُصبّحُ و تمسى؛ درود بر تو در هر صبحگاهان و شامگاهان…(حاج شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین). بعد از نماز صبح دعاى عهد و زیارت مخصوص حضرت را، و در هنگام غروب و شب هنگام زیارت آل یاسین را بخوانید همه این زیارت ها و دعاها درس و بیان راه و معرفت است (این هم مطلب دوم).
مطلب سوّم این است که انسان باید کارى کند و به اصطلاح تحرک و تحوّلى در خودش به وجود آورد. به طور حتم به قدر تحوّلى که در وجودش ایجاد کرده اثر مى گیرد. یعنى بعد از کسب شناخت، باید به تکالیف دوران غیبت جامه ى عمل پوشید.