خانه » همه » مذهبی » گفت‌و‌گو بایک شیعه تاجیکستانی؛ شباهت های وهابیون وکمونیست‌ها در مقابله با تشیع در تاجیکستان

گفت‌و‌گو بایک شیعه تاجیکستانی؛ شباهت های وهابیون وکمونیست‌ها در مقابله با تشیع در تاجیکستان


گفت‌و‌گو بایک شیعه تاجیکستانی؛ شباهت های وهابیون وکمونیست‌ها در مقابله با تشیع در تاجیکستان

۱۳۹۳/۰۸/۰۶


۱۰۵ بازدید

اعلام رسمی شیعه بودن در تاجیکستان عواقب بدی به‌همراه دارد هم از نظر روانی و اجتماعی هم از نظر فیزیکی خیلی اذیت می‌شوند برای همین اکثریت مجبور به پنهان کردن مذهب و عقاید شیعی خود هستند من هم مذهبم را پنهان کرده‌ام.

اعلام رسمی شیعه بودن در تاجیکستان عواقب بدی به‌همراه دارد هم از نظر روانی و اجتماعی هم از نظر فیزیکی خیلی اذیت می‌شوند برای همین اکثریت مجبور به پنهان کردن مذهب و عقاید شیعی خود هستند من هم مذهبم را پنهان کرده‌ام.

«بوبکرصفراُف» مسلمانی ازکشور تاجیکستان است که قبل از این به خاطر جو کمونیستی حاکم در این کشور او نیز کمونیست بود. صفراُف بعد از چشیدن شیرینی اسلام همواره تلاش کرده است تا بتواند فرهنگ اسلامی را در کشورش رونق دهد. وی به غیر از فعالیت فرهنگی به‌عنوان طلبه حوزه هم تحصیل می‌کند تا در امور تبلیغی نیز مانع عملکرد وهابیون بشود؛ هرچند خطرات زیادی از سوی وهابیون در کمین او و خانواده‌اش است اما همچنان درعرصه تبلیغ فعالیت دارد، زیرا این شیوه را نوعی جهاد می‌داند و معتقد است نباید دست روی دست گذاشت تا وهابیون مغز مردم را با تعالیم پوچ خود شستشو بدهند.

در ابتدا بفرمایید در تاجیکستان اغلب مردم چه دینی دارند؟

کشورمن از آنجا که سال‌های زیادی تحت سیطره کمونیست‌های شوروی بوده برای همین اغلب مردم کمونیست و بی‌دین هستند و به نوعی تعداد مسلمانان کم است

مگر در زمان قدرت و سلطه شوروی برتاجیکستان وضعیت مسلمانان چگونه بود؟

زمانی‌که شوروی و حزب کمونیست برکشور ما حاکم بود طبیعتا فضای لاییک و بی‌دینی در ایجاد شده بود و داشتن هر دین ومذهبی به هیچ وجه قابل قبول نبود. مخصوصا با مسلمانان به تندی برخورد می‌شد آنها مانع انجام فرایض دینی‌ مسلمانان بودند. شوروی‌های کمونیست بین اقوام تاجیک اختلاف ایجاد کرده و به شدت کمونیست و بی‌دینی را درجامعه تاجیکستان تبلیغ می‌کردند تا مردم جذب آن‌ها شوند آنها می‌گفتند مسلمانان دشم�� مردم هستند وهرکجا یک مسلمان باشد اوضاع آن خیلی بد است و به انحاء گوناگون از مسلمانان برای مردم بد می‌گفتند حتی به مساجد حمله می‌کردند و با تفنگ و اسلحه آنجا را به اشغال درمی‌آوردند.

این حملات را به ‌راحتی و آشکارا انجام می‌دادند؟!

بله اما بیشتر به صورت روانی و غیرمستقیم حمله می‌کردند مثلا به دخترهای مجردی که برای انجام فریضه نماز جماعت به مسجد می‌رفتند تهمت می‌زدند که به منظور دیگری به مسجد می‌روند تا در چشم دیگران، ‌افرادی ناپاک جلوه داده شوند همین برای یک دخترجوان مسلمان بسیاربد وناراحت کننده بود یا این‌که خودشان را شبیه مسلمانان می‌کردند خانه‌های مردم را غارت و به زنان و دختران آنها تجاوز می‌کردند بعد هم این طورنشان می‌دادند و شایعه می‌کردند که کار توسط مسلمانان انجام شده است ببینید که حتی به خودشان هم رحم نمی‌کنند و قابل اعتماد نیستند

آیا هیچ گروهی از سوی مسلمانان برای مقابله با چنین تعدی‌گری‌ها فعال نبود؟

مسلمانان درامان نبودند آنها همه را می‌کشتند و مورد آزار و اذیت قرارمی‌دادند و شکنجه می‌کردند حتی اگر کمونیست‌هامی‌دیدند کسی نماز می‌خواند می‌رفتند و نمازش را باطل می‌کردند و مانع نماز خواندن او می‌شدند حتی به شدت او را شکنجه می‌کردند یا در ماه رمضان،‌ روزه‌گرفتن بسیارسخت بود و روزه دارارن را مورد آزار قرار می‌دادند تا این‌که سعید عبدالله یکی از رهبران تاجیک که از شرایط ناراضی و تنگ آمده بود به همراه تعدادی از مسلمانان به سمت افغانستان مهاجرت کردند تا زمینه مبارزه از دور را با این‌ها فراهم کنند

موفق هم شدند؟

بله به‌حمدالله با تشکیل حزب نهضت اسلامی و دعوت مردم به همکاری، با گروه تندرو کمونیست وارد جنگ شدند و از اسلام و تشیع دفاع کردند.

اوضاع تاجیکستان بعد از جدایی ازشوروی چگونه بود؟

درسال‌های اولیه پس ازجدایی ازشوروی، تاجیکستان بامشکلات اقتصادی متعددی روبروبود. بعد از آن با اعمال اقتصاد آزاد شرایط بهتر شد؛ البته سیاست اقتصاد آزاد مشکلاتی را هم درپی داشته است، مثلاً به دلیل واردات بی‌حد ومرز بسیاری ازکارخانجات این کشور تعطیل شده‌اند وعده زیادی کار خود را از دست داده‌اند. با این حال درمجموع مردم این کشور از وضعیت کنونی راضی هستند. اما یکی از مشکلات مهم تاجیکستان این بود که چون مدتها زیر یوغ نظام کمونیستی بودند خلاء معنوی را احساس نمی‌کردند ولی کم کم کشورها ومکاتب دیگر چشم طمع به این کشور تازه استقلال بافته دوختند تا برآن تسلط پیدا کنند

تبلیغات مسیونرهای مسیحی درتاجیکستان چگونه بوده است؟

بعد از استقلال تاجیکستان، مسیحیان و مسیونرها وارد کار شدند وشروع تبلیغ کردند تا به نوعی مسیحیت را جایگزین فضای لاییک وبی‌دینی کنند و البته تعدادی را هم جذب کردند همچنان هم در تاجیکستان فعالیت دارند.

چند سالی است که وهابیت مانند غده سرطانی به جان اسلام افتاده و به‌خصوص درکشورهای تازه استقلال یافته ازنظام کمونیستی فعالیت زیادی داشته، ‌حضور و بروز آنها در تاجیکستان چطور بوده است؟

بله متاسفانه همین طور است وهابیت غده سرطانی خطرناکی برای اسلام می‌باشد. آنها با نام اسلام وارد تاجیکستان شدند و بااستفاده ازخلاء معنوی شروع به فعالیت تبلیغاتی زیادی کردند. ما تا قبل از آن مسجد وکتاب دینی نداشتیم وهابیون دراین زمینه خیلی فعالیت کردند و خیلی‌ها هم به نام گروه اسلامی جذب شدند

عمدتا از چه شیوه‌هایی برای جذب استفاده می‌کنند؟

با وعده و وعید‌های دروغین به‌خصوص پول نیرو می‌گیرند و برای خود تبلیغات زیادی دارند. مردم تاجیکستان فطرتا با اسلام آشنا هستند و زمینه‌های اسلام‌گرایی دارند زمانی‌ازسوی کمونیست‌ها تنها برای ادای نماز تحت فشار و شکنجه بودند برای همین مورد سوء‌استفاده وهابیون قرار گرفتند وقتی از اسلام صحبت می‌کردند خیلی‌ها جذب‌شان شدند ازهمان ابتدا با تبلیغاتشان علیه شیعه شوریدند و شروع به تخریب و تضعیف آنها میان مردم کردند.

خود شما چطور شد با اسلام شیعی گرایش پیدا کردید؟

بعد از تمام شدن دوره سلطه شوروی و تفکرات کمونیستی اما همچنان خیلی از مردم کمونیست بودند برای همین فرصت مجال وهابیون ایجاد شد آنها درتاجیکستان خیلی فعالیت دارند و سعی می‌کنند به عنوان مسلمان، چهره تشیع را برای مردم بد نشان بدهند همین باعث کنجکاوی من شد که چرا این همه از شیعه متنفرند و بد می‌گویند هرچه بیشتر مطالعه و تحقیق می‌کردم علاقه و گرایشم بیشتر می‌شد بعد ازآن دیدم تشیع مذهبی کامل است و شیعه شدم.

وهابیون برای شما مشکلی ایجاد نکردند؟

اعلام رسمی شیعه بودن در تاجیکستان عواقب بدی به‌همراه دارد هم از نظر روانی و اجتماعی هم از نظر فیزیکی خیلی اذیت می‌شوند برای همین اکثریت مجبور به پنهان کردن مذهب و عقاید شیعی خود هستند من هم مذهبم را پنهان کرده‌ام.

برای همین شما بعد از تشرف به تشیع اسم‌تان را تغییر ندادید؟

بله به‌خاطر نبود امنیت و شرایط بدی که وهابیون علیه تشیع ایجاد کرده‌اند،‌ شیعیان مجبور به تقیه و پنهان کردن مذهب خود هستند من هم به ناچار اسم شیعی برای خودم نگذاشتم.

مواردی هم بوده است که بخواهید برایمان نقل کنید؟

بله دوستی داشتم که بیکاربود از نظر فیزیک بدنی و هیکل، اندامی درشت و قد بلندی داشت پایبند به چیزی هم نبود اعتقاد دینی نداشت یک بار او را دیدم که نگهبان یک باراست به او گفتم اینجا چکار می‌کنی و او را نصیحت کردم که نگهبانی اینجا در شان تو نیست برو سراغ کار دیگری. بعد ازمدتی او را دیدم که جلوی رستورانی ایستاده و گویا نگهبان بود من را که دید گفت به نصحیتت گوش کردم و آنجا نماندم حالا مشغول کارم باز با او حرف زدم که بهتراست به دنبال کار بهتری باشی این گذشت تا این‌که بعد از چند ماه دیدم ریش و محاسن بلندی گذاشته و از کنارمن رد شد جواب سلامم را نداد فکر کردم نشنیده بعد او را درمسجد دیدم باز جواب سلام من را نداد و بی‌اخم ازمن دور شد . از او علت را پرسیدم گفت شما شیعیان نجس هستید و نمی‌خواهم با شما باشم. فهمیدم وهابی شده است بعد از مسجد تنهایی او را گوشه‌ای کشاندم و گفتم من تو را خوب می‌شناسم به این راحتی وابسته به دین و مذهب نمی‌شود راستش را به من بگو چه اتفاقی افتاده است گفت درست می‌گویی به من چه ارتباط دارد دین واعتقادات دینی چیست من وهابی شدم زیرا پول خوبی می‌دهند من همین را می‌خواهم بقیه‌اش ظاهرسازی است؛ یعنی این را بگویم که وهابیون فقط با پول نیرو جذب می‌کنند وگرنه هیچی از درون ندارند که بگوییم نشان از مسلمانی است اغلب اراذل و اوباش که امروز جزء داعش شده‌اند هم مغزشان تهی است با وعده دستمزدهای بالاعضو شده‌اند البته برای پول هم هرکاری انجام می‌دهند

آیا خطر وهابیون علیه شیعیان علنی است ؟

بسیار زیاد شیعیان اصلا امنیت جانی ومالی ندارند البته بیشتر مخفیانه و غیرمستقیم است برای مثال اغلب در لباس سنی حنفیه وارد می‌شوند بعد از جلب اعتماد مردم،‌ علیه شیعیان می‌تازند وبد وبیراه می‌گویند آنها برای رسیدن به مقصودشان میان شیعیان نفوذ می‌کنند و موذیانه آدرس محل زندگی و کارشان را شناسایی می‌کنند به‌خصوص به دنبال شناسایی رهبران و سرشاخه‌های اصلی هستند و با زهر آنها را مسموم وبه شهادت می‌رسانند چنان‌چه عموی خود من را همین‌طور مسموم و شهید کردند البته زهرهای آنها به گونه‌ای است که فرد را یک مرتبه ازپا درنمی‌آورد تا متوجه شوند، بلکه به مرور بدن را سمی و ازپا می‌اندازد. آنها چون با پول هم تطمیع شده‌اند به شدت برای نابودی شیعیان فعال هستند؛ به‌طوری‌که تاکنون دراین مدت بسیاری از شخصیت‌های برجسته شیعی در تاجیکستان توسط وهابیون با زهر به شهادت رسیده‌اند.

بااین اوضاع نابسامان تعداد شیعیان در تاجیکستان چقدر است؟

شیعیان کم هستند البته این را هم بگویم خیلی‌ها ازترس نمی‌گویند شیعه‌اند اعمال و فرائض خود را پنهانی انجام می‌دهند زیرا اگر وهابیون بفهمند، مانند کمونیست‌های دوره شوروی برخورد تندی می‌کنند و آنها را به شهادت می‌رسانند اما اگر خدا بخواهد عدو سبب خیرمی‌شود در طول این مدت با وجود نفوذ زیاد وهابیون تبلیغات چون علیه تشیع فعالیت زیادی دارند اعمال و رفتارشان غیرانسانی استباعث کنجکاوی مردم به مذهب تشیع و گرایش به آن شده است.

درمقابل با این گروه متحجر وهابی، فعالان فرهنگی ومذهبی مثل شما چه اقداماتی انجام داده‌اید؟

مسلما نیازبه کارفرهنگی است زیرا فلسفه وجود وهابیت برای مقابله با شیعه وکشور ایران است برای همین هم عربستان همواره درکمین نشسته و با حمایت‌های معنوی وصرف سرمایه‌گذاری زیادی مالی سعی دارد تا اول با نفوذ فرهنگی بعد انتقال قدرت عمل کند و در کشورما هم همین طورعمل کرده موفق هم بوده است. متاسفانه درمقابل، تشیع کارچندانی نکرده به‌خصوص وقتی شوروی ازهم پاشید می‌بایست پیروان اهل بیت وتشیع فوری اقدام می کردند تااین همه وهابیون فعال نباشند و بساط پهن نکنند.

پس شما به عنوان مبلغ در تاجیکستان چگونه فعالیت دارید؟

تاجیکستان ما را به نام شیعه قبول ندارد و طرد می‌کند برای همین هم زمانی‌که کار فرهنگی و تبلیغی انجامی‌دهیم با مشکلات زیادی مواجه هستیم برای دوستان، خانواده و نزدیکان راحت صحبت می‌کنیم ولی برای سایرین باید خود را دنباله‌رو مذهب حنفی معرفی کنیم وگرنه مورد تهمت واتهام قرارمی‌گیریم و واقعا زندگی برای‌مان سخت و غیرقابل تحمل می‌شود، ولی با این وجود نباید دست روی دست گذاشت تا آنها مغز مردم را با تعالیم پوچ خود شستشو بدهند.

گفت‌و‌گو از: معصومه طاهری

پایگاه بصیرت،گروه فرهنگی،05 آبان 1393

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد