طلسمات

خانه » همه » مذهبی » گناهانی که باعث ناامیدی اند

گناهانی که باعث ناامیدی اند


گناهانی که باعث ناامیدی اند

۱۳۹۲/۰۷/۲۱


۲۰۲ بازدید

چه گناهانى ناامیدى میارن؟چه گناهانى سستى وبى ارادگى؟

اینکه هر گناهی اثر وضعی مخصوصی دارد صحیح است، در آیات و روایات بسیاری این معنا تبیین و تشریح شده است که چگونه پرداخت مثلا، زکات و در پیش گرفتن تقوای الهی از سوی جامعه ای، می تواند موجب افزایش رزق و روزی شود و یا درهای آسمان را به روی بندگان بگشاید، چنان که ترک تقوا و ارتکاب گناه از سوی عده ای از مردم، موجب می شود تا آنان گرفتار بلاهای به ظاهر طبیعی چون سیل و زلزله شوند.لذا در کتاب شریف معانی الاخبار در صفحه ۲۷۰ روایتی از امام سجاد(ع)نقل شده که به تبیین مصادیق هر دسته از گناهان می پردازد که ازجمله آنها موجبات نومیدی است: برخی از گناهان موجبات نومیدی در انسان می شود و امید را از د لها بیرون می راند و شخص را به یاس و نومیدی مبتلا می کند،این دسته از گناهان عبارتند از: «مأیوس شدن از لطف خداوند، ناامید گشتن از رحمت خدا، به غیر خداوند متعال تکگیه کردن و وعده های الهی را دروغ پنداشتن .» اماسستی وبی ارادگی نیز خودش معلول گناهان دیگری است ولی در حدیث مزبور از این دو نامی برده نشده ، الا اینکه این دورا تحت پوشش چند چیز دیگر مانند «نقمت»ویا «دفع کننده فیوضات الهی » ویا «عصمت زدا » بدانیم که بیان هرسه مورد چنین می شود :
1-    گناهان نقمت آور: «برخی از مصادیق گناهانی که نقمت و گرفتاری را موجب می شود عبارتند از: معصیت کردن انسان خداشناس (ستم کردن شخص از روی آگاهی)، گردنکشی و تجاوز و دست درازی به مردم(یعنی به حقوق ایشان) و دست انداختن و مسخره کردن مردم .»
2-    گناهان دفع کننده فیوضات الهی: این گناهان عبارتند از: « اظهار فقر و نداری، در وقت نماز عشاء و نماز صبح خوابیدن، کوچک شمردن نعمتهای الهی و شکایت کردن از خداوند عزیز وجلیل .»
3-    گناهان عصمت زدا: « برخی از گناهان، حرمت و احترام را از شخص می گیرد و موجبات هتک حرمت او را فراهم می آورد و شخص را در جامعه خوار و ذلیل می کند و پرده عصمت و حرمت او را می درد.امام سجاد(ع)مصادیق این دسته از گناهان را اینگونه بیان می کند: شرابخواری، قماربازی، با سخن بیهوده و شوخی کردن مردم را بخنداند، ذکر عیبهای مردم. و با کسانی که عقاید و اعمالشان مشکوک است، نشست و برخاست داشتن .»
[ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 16، ص 282- 283، آل البیت، قم، 1409ق]

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد