خانه » همه » مذهبی » گناه انسان وقدرت خدا

گناه انسان وقدرت خدا


گناه انسان وقدرت خدا

۱۳۹۲/۰۴/۲۶


۲۰۵ بازدید

خداوند انسان را بصورتی منحصر به فرد آفرید او را موجودی مختار قرار داد و این قدرت را به او داد تا او خود با عقل و خرد خویش آینده اش را رقم زند. او را به گونه ای ایجاد کرد که بتواند هم به مقام و جایگاهی برتر از ملائکه دست یابد و هم در صورت سوء استفاده از قدرتش به جایی پست تر از حیوانات سقوط نماید. پروردگار ، انسان را با چنین ویژگی خاصی به دنیای مادی آورد تا او را در بوته آزمایش قرار دهد و انسان خود را بشناسد و سرانجامش را که نتیجه اعمال خود اوست در هر شکلی ، بپذیرد.
هیچ آفریده ای توان آن را ندارد که قدرت خداوند و آفریدگار خویش را محدود سازد.

خداوند انسان را بصورتی منحصر به فرد آفرید او را موجودی مختار قرار داد و این قدرت را به او داد تا او خود با عقل و خرد خویش آینده اش را رقم زند. او را به گونه ای ایجاد کرد که بتواند هم به مقام و جایگاهی برتر از ملائکه دست یابد و هم در صورت سوء استفاده از قدرتش به جایی پست تر از حیوانات سقوط نماید. پروردگار ، انسان را با چنین ویژگی خاصی به دنیای مادی آورد تا او را در بوته آزمایش قرار دهد و انسان خود را بشناسد و سرانجامش را که نتیجه اعمال خود اوست در هر شکلی ، بپذیرد.
هیچ آفریده ای توان آن را ندارد که قدرت خداوند و آفریدگار خویش را محدود سازد. تنها حادثه ای که روی داده ، این است که خداوند موجودی را با توان اختیار و قدرت گزینش آفریده و به سوی جهان مادی راهی ساخته است و او را به نیروی عقل و خرد و قوای درک مجهز ساخته و توان پیمودن این مسیر را به وی ارزانی داشته است و در این میان او را با رهنمودهایی بنام دین راهنمایی کرده است. این انسان است که با قدرت و توان خدادادی اش ممکن است از این فرصت و موهبت الهی به نادرستی بهره گیرد و با غرق شدن در دنیا و امور دنیوی و شهوانی ، ندای آسمانی این رهنمودها را به فراموشی سپارد و گوشش دیگر پذیرای کلام حق نگردد و نهایتا از طی مسیر باز ماند و چون خود را بیابد در باتلاق خسرانی گرفتار آمده باشد.
خداوند تنها به انسان مهلت داده است تا ببیند این انسانی که اشرف مخلوقات است چگونه از الطاف پروردگارش بهره می گیرد . هر چند او به خوبی پایان کار انسان را می داند اما مهلت داد تا انسان نیز خود دریابد که آیا از موهبتهای الهی استفاده کرده یا سوء استفاده نموده است و چون پایان کارش را دید خود را بی درنگ سزاوار مجازات الهی بیابد. او رد این وضعیت تنها چشم به رحمت الهی می دوزد تا از سویی ، نوری بر تاریکی و ظلمت گرفتاری اش بتابد. در اینجاست که عمل نیکی که در این دنیا به چشم نمی آمد به فریادش می رسد و او را سزاوار شفاعت می سازد و باعث کاهش عذابش و چه بسا باعث نجات گردد.
مطلبی که باید بدان توجه داشت این است که ؛ تمام فساد و گناهانی که در دنیا می بینیم همه به خاطر اختیاری است که خداوند به انسان داده است موهبتی که بشر به دلیل سوء استفاده از در گرداب گناه و تباهی خود را گرفتار ساخته است. و گر نه ، خداوند را توان آن است که هر آنچه را به انسان داده است حتی وجود او را در کمتر یک چشم بر هم زدن از او باز ستاند اما حکمتش بر آن استوار آمده است تا موجودی مختار آفریند و مهلتش دهد تا نیکانشان را – که او خود می شناسد شان او نه آنان خود را می شناسند و نه دیگر به حضورشان پی برده اند- گلچین نماید و در جوار قرب خود جایشان دهد.
خلاصه اینکه انسان فطرتا خداجو و حق جوست و اکثریت مردم نیز به این ندا پاسخ میدهند. علما اسلام به تبع قرآن و روایات تصریح دارند که مردم در نهاد خود به دنبال حقند اما در مواردی خطا در تطبیق دارند. اگر روزی هجوم تبلیغات مسموم علیه ارزش ها برداشته شود و چهره حق همان گونه که هست جلوه گر شود روشن می شود که اکثریت به آن روی می آورند. بنابراین اکثریت به بدی تمایل ندارند بلکه یا در مقام علم و شناخت فریب می خورند و بدی را جای خوبی می پندارند یا در مقام عمل فریب نفس و شیطان را می خورند به سمت بدی روی می آورند. حضرت آیت الله جوادی آملی بارها در درس تفسیر خود با استناد به آیات قرآنی فرموده اند که اگر انسان به پشت بام آفرینش برود ملاحظه می کنید که اکثریت مردم به بهشت می روند و تنها تعداد قلیلی در جهنم جاودانه هستند; یعنی , اکثریت مردم براساس فطرت عمل می کنند اگر چه خطای در تطبیق دارند و بدین دلیل اشتباهات و لغزش هایی هم دارند و تنها معدودی فطرت خود را دفن می کنند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد