گناه در هر حالی بد و دارای تاثیرات منفی بر ظهور است ؛ بخصوص اگر از ناحیه منتظران وشیعیان باشد! گناه های شیعیان مانند تیری است که باعث رنجش حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) می شود و منجر به طولانی شدن مدت غیبت حضرت می شود. همانگونه که گناه ظهور را به تاخیر می اندازد، توبه واقعی و تقوا سبب تعجیل امر فرج می گردد. از جمله توقیعات حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف توقیعی است که به شیخ مفید مرحمت فرموده اند: «هریک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک تر کند و از آنچه خوشایند ما نبوده و موجب کراهت و خشم ماست دوری گزیند؛ زیرا امر ما ناگهانی فرا می رسد، در هنگامی که توبه و بازگشت برای او سودی ندارد و پشیمانی او از گناه، از کیفر ما نجاتش نمی بخشد و خداوند رشد و هدایت را به شما الهام فرماید» (احتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۹۷)
به تعبیر بزرگان، گناه هایی که از ما سر می زند مانند تیری است که به امام زمان علیه السلام پرتاب شود و باعث آزردگی او می گردد. امام زمام (عج) در توقیعی می فرمایند: «تقوا پیشه کنید، تسلیم ما باشید و کار را به ما واگذارید که بر ماست شما را از سرچشمه سیراب بیرون آوریم چنانکه بردن شما به سرچشمه از سوی ما بود … به سمت راست میل نکنید و به سوی چپ نیز منحرف نشوید.» (بحارالانوار ، ج ۵۲ ، ص۱۷۹) حتی در جواب کسانی که می گویند با گناه کردن و زیاد کردن فساد در جامعه، ظهور امام زمان علیه السلام را نزدیک کنیم؟ می گوییم: این تفکر ناشى از عدم شناخت مسئولیت انسانى و دینى و برداشت غلط از موضوع ظهور است؛ زیرا:
اولاً؛ هیچ یک از تکالیف شرعى مانند نماز، روزه، حج، امر به معروف، مبارزه با فساد و… مشروط به چنین شرطى نیست؛ یعنى، تکلیف نماز و یا نهى از منکر تکالیفى مطلق هستند و عمل به آنها الزامى است؛ چه موجب تسریع در ظهور شود یا تأخیر آن.
ثانیاً؛ آیا معقول است که ما در سراسر عمر خود که چه بسا به ظهور منجر نگردد، دست روى دست بگذاریم و همه آیات و روایات را به کنارى بگذاریم؛ به این بهانه که ما مى خواهیم در ظهور تعجیل گردد! آیا این عذرى خداپسندانه است؟!
ثالثاً؛ در احادیثى که وظایف منتظران مشخص شده، همه جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، دورى از گناه و قرب به خداوند است. چنان که امام صادق علیه السلام مى فرمایند: «هر کس خشنود مى شود که از اصحاب قائم باشد، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالى که منتظر است. اگر چنین شخصى، پیش از ظهور بمیرد، اجر او مانند کسى است که زمان ظهور را درک کرده است. پس (در جهت نیکى ها) بکوشید و منتظر باشد. (این انتظار)، گوارا باد بر شما اى گروه رحمت شده».
پیروزی هر انقلاب و هر فعالیت اجتماعی به یک سلسله شرایط و موقعیت های عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی تواند به هدفش برسد. اگر چه قسمتی از شرایط و موقعیت های انقلاب مهدی(عج) آسمانی وخدایی است و جنبه آسمانی دارد، اما اجرای کلی مأموریت وی، به گرد آمدن شرایط عینی وخارجی وابسته است.به نظر می رسد علت تاخیر در ظهور عدم تحقق بعضی از این شرایط است. همان گونه که آسمان چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلیت بگذرد و آن گاه ندای آخرین رسالت آسمانی را از سوی پیامبراکرم(ص) بشنود، این انتظار یعنی اجرای برنامه الهی هم مستلزم تحقق موقعیت های عینی و خارجی و یا عوامل دیگری است( مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگیهای جزیی) که جنبش دگرگونی بخش از لابه لای پیچ و خم های جزیی، در جستجوی آن است. سنت تغییر ناپذیر خداوند سبحان، بر این است که اجرای انقلاب اسلامی حضرت مهدی(عج) نیز به موقعیت های خارجی و پذیرنده ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای درک و پذیرش انقلاب آماده می سازد، وابسته باشد. زیرا حضرت مهدی(عج) خود را برای اقدامی اجتماعی و در سطحی محدود، آماده نکرده است، بلکه رسالتی که از سوی خداوند برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه جانبه گیتی است، به صورتی که همه افراد بشر از تاریکی های ستم و بیداد، به فروغ دادگری راه یابند. برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک رهبر شایسته، کافی نیست؛ بلکه علاوه بر رهبر شایسته، نیازمند یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت خارجی مطلوب را برای انجام انقلاب جهانی آماده سازد.
بر این اساس هرچند برای غیبت امام عصر عللی ذکر شده اما یکی از مهمترین علل محروم ماندن جامعه و مردم از فیض حضور آن امام همان گناه و معصیت مردم بوده است ؛ چون گناه موجبات خشم خداوند را فراهم میکند و خشم خداوند موجب میگردد که خداوند به مجازات گناه مردم آنها را از حضور امام محروم کند. امیر مؤمنان، علی(علیه السلام) در اینباره فرمود:…وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ وَ لَکِنَّ اللَّهَ سَیُعْمِی خَلْقَهُ مِنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَوْرِهِمْ وَ إِسْرَافِهِمْ عَلَی أَنْفُسِهِم… ؛آگاه باشید زمین از حجّت الهی خالی نمیماند؛ ولی خداوند به دلیل ستم پیشگی و زیادهروی انسانها، آنان را از وجود حجّت خود محروم میکند. نعمانی ، الغیبة ، ص۱۴۱
امام جواد علیه السلام : إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ هنگامی که خدای تبارک و تعالی بر آفریدهایش خشم کند ما را از میانشان دور می سازد . خشم خدا به جهت هشدار و آگاه ساختن مردم است تا قدر شناس باشند علامه مجلسی می فرماید :غائب شدن امام نتیجه خشم خدا بر اکثر بندگانش می باشد. کلینی ، الکافی ج ۱ ص ۳۴۳
امام باقر(علیه السلام) نیز در اینباره میفرماید:…وَ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِکُمْ وَ یُخَالِفُ ذَلِکَ فِعْلُکُمْ وَ اللَّهِ مَا یَسْتَوِی اخْتِلَافُ أَصْحَابِکَ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَی صَاحِبِکُم …؛[۲۰]شما مردمی هستید که با دل، ما را دوست میدارید؛ ولی عمل شما با این محبت، ناسازگار است. به خدا سوگند! اختلاف اصحاب پدید نمیآید و به همین دلیل صاحب شما از دست شما گرفته میشود…. حمیرى، عبد الله بن جعفر ، قرب الإسناد، ص۳۸۱ بدین سان غیبت آخرین حجّت خداوند نماد خشم خداوند بر زمینیان است و بی شک اگر در ترک گناه و معصیت همت کنیم برخی از موانع را برطرف خواهد شد و امید است که خداوند تفضل نموده و علل دیگر را برطرف کرده و جامعه از این موعود امم مستفیض گردد.
به تعبیر بزرگان، گناه هایی که از ما سر می زند مانند تیری است که به امام زمان علیه السلام پرتاب شود و باعث آزردگی او می گردد. امام زمام (عج) در توقیعی می فرمایند: «تقوا پیشه کنید، تسلیم ما باشید و کار را به ما واگذارید که بر ماست شما را از سرچشمه سیراب بیرون آوریم چنانکه بردن شما به سرچشمه از سوی ما بود … به سمت راست میل نکنید و به سوی چپ نیز منحرف نشوید.» (بحارالانوار ، ج ۵۲ ، ص۱۷۹) حتی در جواب کسانی که می گویند با گناه کردن و زیاد کردن فساد در جامعه، ظهور امام زمان علیه السلام را نزدیک کنیم؟ می گوییم: این تفکر ناشى از عدم شناخت مسئولیت انسانى و دینى و برداشت غلط از موضوع ظهور است؛ زیرا:
اولاً؛ هیچ یک از تکالیف شرعى مانند نماز، روزه، حج، امر به معروف، مبارزه با فساد و… مشروط به چنین شرطى نیست؛ یعنى، تکلیف نماز و یا نهى از منکر تکالیفى مطلق هستند و عمل به آنها الزامى است؛ چه موجب تسریع در ظهور شود یا تأخیر آن.
ثانیاً؛ آیا معقول است که ما در سراسر عمر خود که چه بسا به ظهور منجر نگردد، دست روى دست بگذاریم و همه آیات و روایات را به کنارى بگذاریم؛ به این بهانه که ما مى خواهیم در ظهور تعجیل گردد! آیا این عذرى خداپسندانه است؟!
ثالثاً؛ در احادیثى که وظایف منتظران مشخص شده، همه جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، دورى از گناه و قرب به خداوند است. چنان که امام صادق علیه السلام مى فرمایند: «هر کس خشنود مى شود که از اصحاب قائم باشد، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالى که منتظر است. اگر چنین شخصى، پیش از ظهور بمیرد، اجر او مانند کسى است که زمان ظهور را درک کرده است. پس (در جهت نیکى ها) بکوشید و منتظر باشد. (این انتظار)، گوارا باد بر شما اى گروه رحمت شده».
پیروزی هر انقلاب و هر فعالیت اجتماعی به یک سلسله شرایط و موقعیت های عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی تواند به هدفش برسد. اگر چه قسمتی از شرایط و موقعیت های انقلاب مهدی(عج) آسمانی وخدایی است و جنبه آسمانی دارد، اما اجرای کلی مأموریت وی، به گرد آمدن شرایط عینی وخارجی وابسته است.به نظر می رسد علت تاخیر در ظهور عدم تحقق بعضی از این شرایط است. همان گونه که آسمان چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلیت بگذرد و آن گاه ندای آخرین رسالت آسمانی را از سوی پیامبراکرم(ص) بشنود، این انتظار یعنی اجرای برنامه الهی هم مستلزم تحقق موقعیت های عینی و خارجی و یا عوامل دیگری است( مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگیهای جزیی) که جنبش دگرگونی بخش از لابه لای پیچ و خم های جزیی، در جستجوی آن است. سنت تغییر ناپذیر خداوند سبحان، بر این است که اجرای انقلاب اسلامی حضرت مهدی(عج) نیز به موقعیت های خارجی و پذیرنده ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای درک و پذیرش انقلاب آماده می سازد، وابسته باشد. زیرا حضرت مهدی(عج) خود را برای اقدامی اجتماعی و در سطحی محدود، آماده نکرده است، بلکه رسالتی که از سوی خداوند برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه جانبه گیتی است، به صورتی که همه افراد بشر از تاریکی های ستم و بیداد، به فروغ دادگری راه یابند. برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک رهبر شایسته، کافی نیست؛ بلکه علاوه بر رهبر شایسته، نیازمند یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت خارجی مطلوب را برای انجام انقلاب جهانی آماده سازد.
بر این اساس هرچند برای غیبت امام عصر عللی ذکر شده اما یکی از مهمترین علل محروم ماندن جامعه و مردم از فیض حضور آن امام همان گناه و معصیت مردم بوده است ؛ چون گناه موجبات خشم خداوند را فراهم میکند و خشم خداوند موجب میگردد که خداوند به مجازات گناه مردم آنها را از حضور امام محروم کند. امیر مؤمنان، علی(علیه السلام) در اینباره فرمود:…وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ وَ لَکِنَّ اللَّهَ سَیُعْمِی خَلْقَهُ مِنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَوْرِهِمْ وَ إِسْرَافِهِمْ عَلَی أَنْفُسِهِم… ؛آگاه باشید زمین از حجّت الهی خالی نمیماند؛ ولی خداوند به دلیل ستم پیشگی و زیادهروی انسانها، آنان را از وجود حجّت خود محروم میکند. نعمانی ، الغیبة ، ص۱۴۱
امام جواد علیه السلام : إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ هنگامی که خدای تبارک و تعالی بر آفریدهایش خشم کند ما را از میانشان دور می سازد . خشم خدا به جهت هشدار و آگاه ساختن مردم است تا قدر شناس باشند علامه مجلسی می فرماید :غائب شدن امام نتیجه خشم خدا بر اکثر بندگانش می باشد. کلینی ، الکافی ج ۱ ص ۳۴۳
امام باقر(علیه السلام) نیز در اینباره میفرماید:…وَ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِکُمْ وَ یُخَالِفُ ذَلِکَ فِعْلُکُمْ وَ اللَّهِ مَا یَسْتَوِی اخْتِلَافُ أَصْحَابِکَ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَی صَاحِبِکُم …؛[۲۰]شما مردمی هستید که با دل، ما را دوست میدارید؛ ولی عمل شما با این محبت، ناسازگار است. به خدا سوگند! اختلاف اصحاب پدید نمیآید و به همین دلیل صاحب شما از دست شما گرفته میشود…. حمیرى، عبد الله بن جعفر ، قرب الإسناد، ص۳۸۱ بدین سان غیبت آخرین حجّت خداوند نماد خشم خداوند بر زمینیان است و بی شک اگر در ترک گناه و معصیت همت کنیم برخی از موانع را برطرف خواهد شد و امید است که خداوند تفضل نموده و علل دیگر را برطرف کرده و جامعه از این موعود امم مستفیض گردد.