۱۳۹۸/۱۲/۲۴
–
۸۰۷ بازدید
با سلام و عرض خسته نباشید
بعد ازظهور امام زمان که تمام دنیا تبدیل به جای امن و پر از مهربانی میشود ایا بهشت و جهنم معنای خود را از دست نمی دهد؟؟ اگر همه خوب باشند و بدی وجود نداشته باشد پس تکلیف حساب قیامت و اخرت چه میشود ایا حسابرسی معنای خود را از دست نمی دهد؟
تکلیف و وظایف شرعی و حساب و کتاب و قیامت همه سر جای خود هست ؛ فقط در عصر ظهور تکالیف سخت تر شده و حساب و کتاب مردم دوران ظهور در قیامت بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود. بعد از ظهور حضرت، به واسطۀ رشد عقلی و فکری که در مردم ایجاد می شود انگیزه های انجام گناه بسیار کم و نادر می شود. مردم در عین آزادی مشغول اعمال صالح می شوند و گناهان بسیار کم می شوند، اما مطلقاً از بین نمی رود.
در واقع آزادی و اختیار انسان از مسائل فطری و از ممیزات انسان است که قابل خدشه و محدود به زمان خاصی نیست. بعد از ظهور حضرت، به واسطۀ رشد عقلی و فکری که در مردم ایجاد می شود انگیزه های انجام گناه بسیار کم و نادر می شود. مهم ترین عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنیا و احساس نیاز انسان به متاع دنیا است.
وقتى انسان به قدر کفایت از مال و ثروت بهره مند گشته و عزت و آبروى اجتماعى بیابد و بینش او الاهى شود و دنیا و متاع آن برایش بى ارزش گردد و به یقین برسد که تمامى وعده هاى الاهى حق اند و – گرچه دیگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند – بالاخره محقق خواهند شد؛ اگر انسان به یقین برسد که معاد و حساب و کتابى در کار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقایسه با عمر دنیا و آنچه در آن است نبوده، دیگر انگیزه اى براى ارتکاب گناه باقى نمى ماند. به خصوص که بنابر برخى روایات و استدلالهای برخى محققان فرزانه، عمر ابلیس نیز با قیام حضرت (ع) تمام خواهد شد و به استناد برخی روایات آن ملعون به دست نبى اکرم (ص) در بیت المقدس ذبح خواهد شد و تسویلات و وسوسه ها و تزیین هاى او هم منقطع مى گردد،[ المیزان (عربى)، ج 14، ذیل آیۀ 36، سوره ى حجر، ص 160، 161، 175.] از طرف دیگر، موانع بى شمارى مثل حکومت عدل فراگیر که رهایى از عدالت آن امکان ندارد، محیط امن و امان و سالم و عدم پذیرش فساد و تباهى و گناه از طرف عموم مردم، مانع صدور گناه خواهد بود، پس انگیزه، مفقود و مانع، موجود مى شود. لذا گناه صادر نمى شود، در این زمینه نیز احادیث فراوان است، از جمله: امام صادق (ع) آن دوران را این گونه توصیف مى کنند: “روابط نامشروع، مشروبات الکلى و رباخوارى از بین مى رود، مردم به عبادت و اطاعت روى مى آورند، امانت ها را به خوبى رعایت مى کنند، اشرار مردم، نابود مى شوند و افراد صالح باقى مى مانند”.[صافی گلپایگانی ،منتخب الاثر، ص 474؛ الزام الناصب، ص 228؛] و پیامبر (ص) مى فرمایند: “خداوند به وسیله ى مهدى (عج) از امت رفع گرفتارى مى کند، دل هاى بندگان را با عبادت و اطاعت پر مى کند و عدالتش همه را فرا مى گیرد. خداوند به وسیلۀ او دروغ و دروغ گویى را نابود مى سازد. روح درندگى و ستیزه جویى را از بین مى برد و ذلّت بردگى را از گردن آنها بر مى دارد”. مجلسی،بحار الانوار، ج 51، ص 75؛ الملاحم والفتن، ص 56؛ غیبت شیخ طوسى، ص 114 و… .
همۀ این موارد ثابت می کند که مردم در عین آزادی مشغول اعمال صالح می شوند و گناهان بسیار کم می شوند، اما مطلقاً از بین نمی رود، در این زمان مسیحیان و یهودیان نیز به زندگی مذهبی خود ادامه می دهند. خداوند دربارۀ این دو گروه در آیاتی می فرماید: که مابین ایشان دشمنی و عداوت تا روز قیامت قراردادیم.[مائده،14 و 64] در نتیجه؛ باید این دو گروه تاروز قیامت باقی بمانند و در زمان حضرت زندگی کنند. عموم افراد در عصر ظهور در مراتب بالاى رشد و کمال قرار مى گیرند، اما اجر و پاداش انسانهایى که در دوران قبل از ظهور زندگى مى کنند و دین خود را نگه داشته اند و تسلیم وسوسه هاى شیطان نشده اند، از مردمانى که در دوران ظهور زندگى خواهند کرد و تحت حاکمیت عدل الهى روزگار سپرى می کنند، بیشتر و بالاتر است.
دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان میشوند ، امتحان آنان در مقطعى دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود . به عنوان مثال ، دانش آموزى که در مقطع دبستان امتحان می دهد، در حد و اندازه علمى و توان فکرى از او آزمون گرفته می شود و وقتى به مقطع راهنمایى و دبیرستان وارد می شود، با توجه به رشد علمى و فکرى امتحان سختترى را باید پشت سر بگذارد. همین فرد، وقتى وارد دانشگاه شد ، باز باید امتحان بدهد و حتى ممکن است امتحان او به جاى ده سوال ، فقط یک سوال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود ، ولى روشن است که امتحان او ، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر میشود . اگر دانش آموز ابتدایى بشنود در دانشگاه چنین امتحانى میگیرند ، آن را شاید نوعى ظلم بداند و بگوید : چگونه است من که مقدار علم کمترى دارم باید سوالات بیشترى را آن هم به صورت حفظى پاسخ دهم ، ولى دانشجو هم سوالات کمترى دارد و هم حق استفاده از کتاب براى او است . ولى فردى که به همه دوره هاى تحصیلى اشراف دارد ، در مییابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست .
دوران ظهور نیز چنین است . هر چند امتیازاتى بى نظیر و بى بدیل دارد ، ولى امتحانات خاص خود را نیز دارد . قرآن کریم در مورد زنان پیامبر میگوید : اى همسران پیامبر ! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شد ، عذاب او دو چندان است ( احزاب / 30 ) یعنى انتساب شما به پیامبر به شما ویژگى و امتیازى داده است که اگر تقوا پیشه کنید، مانند دیگر زنان نیستید ( بلکه ممتازتر هستید ) و اگر خطایى مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید. (احزاب / 30 – 32) با توجه به دو نکته فوق روشن میشود که خداوند در همه حال نسبت به بندگان عدالت را مراعات می کند .
در واقع آزادی و اختیار انسان از مسائل فطری و از ممیزات انسان است که قابل خدشه و محدود به زمان خاصی نیست. بعد از ظهور حضرت، به واسطۀ رشد عقلی و فکری که در مردم ایجاد می شود انگیزه های انجام گناه بسیار کم و نادر می شود. مهم ترین عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنیا و احساس نیاز انسان به متاع دنیا است.
وقتى انسان به قدر کفایت از مال و ثروت بهره مند گشته و عزت و آبروى اجتماعى بیابد و بینش او الاهى شود و دنیا و متاع آن برایش بى ارزش گردد و به یقین برسد که تمامى وعده هاى الاهى حق اند و – گرچه دیگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند – بالاخره محقق خواهند شد؛ اگر انسان به یقین برسد که معاد و حساب و کتابى در کار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقایسه با عمر دنیا و آنچه در آن است نبوده، دیگر انگیزه اى براى ارتکاب گناه باقى نمى ماند. به خصوص که بنابر برخى روایات و استدلالهای برخى محققان فرزانه، عمر ابلیس نیز با قیام حضرت (ع) تمام خواهد شد و به استناد برخی روایات آن ملعون به دست نبى اکرم (ص) در بیت المقدس ذبح خواهد شد و تسویلات و وسوسه ها و تزیین هاى او هم منقطع مى گردد،[ المیزان (عربى)، ج 14، ذیل آیۀ 36، سوره ى حجر، ص 160، 161، 175.] از طرف دیگر، موانع بى شمارى مثل حکومت عدل فراگیر که رهایى از عدالت آن امکان ندارد، محیط امن و امان و سالم و عدم پذیرش فساد و تباهى و گناه از طرف عموم مردم، مانع صدور گناه خواهد بود، پس انگیزه، مفقود و مانع، موجود مى شود. لذا گناه صادر نمى شود، در این زمینه نیز احادیث فراوان است، از جمله: امام صادق (ع) آن دوران را این گونه توصیف مى کنند: “روابط نامشروع، مشروبات الکلى و رباخوارى از بین مى رود، مردم به عبادت و اطاعت روى مى آورند، امانت ها را به خوبى رعایت مى کنند، اشرار مردم، نابود مى شوند و افراد صالح باقى مى مانند”.[صافی گلپایگانی ،منتخب الاثر، ص 474؛ الزام الناصب، ص 228؛] و پیامبر (ص) مى فرمایند: “خداوند به وسیله ى مهدى (عج) از امت رفع گرفتارى مى کند، دل هاى بندگان را با عبادت و اطاعت پر مى کند و عدالتش همه را فرا مى گیرد. خداوند به وسیلۀ او دروغ و دروغ گویى را نابود مى سازد. روح درندگى و ستیزه جویى را از بین مى برد و ذلّت بردگى را از گردن آنها بر مى دارد”. مجلسی،بحار الانوار، ج 51، ص 75؛ الملاحم والفتن، ص 56؛ غیبت شیخ طوسى، ص 114 و… .
همۀ این موارد ثابت می کند که مردم در عین آزادی مشغول اعمال صالح می شوند و گناهان بسیار کم می شوند، اما مطلقاً از بین نمی رود، در این زمان مسیحیان و یهودیان نیز به زندگی مذهبی خود ادامه می دهند. خداوند دربارۀ این دو گروه در آیاتی می فرماید: که مابین ایشان دشمنی و عداوت تا روز قیامت قراردادیم.[مائده،14 و 64] در نتیجه؛ باید این دو گروه تاروز قیامت باقی بمانند و در زمان حضرت زندگی کنند. عموم افراد در عصر ظهور در مراتب بالاى رشد و کمال قرار مى گیرند، اما اجر و پاداش انسانهایى که در دوران قبل از ظهور زندگى مى کنند و دین خود را نگه داشته اند و تسلیم وسوسه هاى شیطان نشده اند، از مردمانى که در دوران ظهور زندگى خواهند کرد و تحت حاکمیت عدل الهى روزگار سپرى می کنند، بیشتر و بالاتر است.
دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان میشوند ، امتحان آنان در مقطعى دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود . به عنوان مثال ، دانش آموزى که در مقطع دبستان امتحان می دهد، در حد و اندازه علمى و توان فکرى از او آزمون گرفته می شود و وقتى به مقطع راهنمایى و دبیرستان وارد می شود، با توجه به رشد علمى و فکرى امتحان سختترى را باید پشت سر بگذارد. همین فرد، وقتى وارد دانشگاه شد ، باز باید امتحان بدهد و حتى ممکن است امتحان او به جاى ده سوال ، فقط یک سوال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود ، ولى روشن است که امتحان او ، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر میشود . اگر دانش آموز ابتدایى بشنود در دانشگاه چنین امتحانى میگیرند ، آن را شاید نوعى ظلم بداند و بگوید : چگونه است من که مقدار علم کمترى دارم باید سوالات بیشترى را آن هم به صورت حفظى پاسخ دهم ، ولى دانشجو هم سوالات کمترى دارد و هم حق استفاده از کتاب براى او است . ولى فردى که به همه دوره هاى تحصیلى اشراف دارد ، در مییابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست .
دوران ظهور نیز چنین است . هر چند امتیازاتى بى نظیر و بى بدیل دارد ، ولى امتحانات خاص خود را نیز دارد . قرآن کریم در مورد زنان پیامبر میگوید : اى همسران پیامبر ! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شد ، عذاب او دو چندان است ( احزاب / 30 ) یعنى انتساب شما به پیامبر به شما ویژگى و امتیازى داده است که اگر تقوا پیشه کنید، مانند دیگر زنان نیستید ( بلکه ممتازتر هستید ) و اگر خطایى مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید. (احزاب / 30 – 32) با توجه به دو نکته فوق روشن میشود که خداوند در همه حال نسبت به بندگان عدالت را مراعات می کند .