1-در مورد تعداد اصحاب امام حسین (ع ) در روز عاشورا روایات مختلف است ولی مشهور این است که مجموع لشکر ابی عبدالله (ع ) 72 نفر بوده است . سی و دو نفر سواره و چهل تن پیاده بوده اند, (شیخ مفید, الارشاد, ص 447, چاپ اسلامیه – علامه مجلسی , بحارالانوار, ج 45, ص 4, المکتبه الاسلامیه )
به روایتی اصحاب امام حسین (ع) 82 نفر بوده است و بنا بر روایتی که از امام محمد باقر(ع ) وارد شده , اصحاب ابی عبدالله (ع ) را 145 نفر بودند که 45 نفر سواره و 100 تن پیاده بوده اند (محدث قمی , شیخ عباس , منتهی الامال , ج 1, ص 638, انتشارات هجرت – علامه مجلسی , بحارالانوار, ج 45, ص 4, المکتبه الاسلامیه)
بنابراین کمتر از 72 تن نبوده اند .
2-اینکه به صورت مسلم، جنگ اصحاب امام حسین (ع) را انفرادى دانسته اید صحیح نیست، بلکه امام حسین (ع) بر اساس سازماندهى جنگى آن عصر، اصحاب خود را سازماندهى کرد و با اصول رزمى مورد قبول آن زمان، با دشمن به نبرد پرداخت. علت پیدایش تصور رزم انفرادى اصحاب امام حسین (ع) در میان مردم این است که ذاکران مصائب امام حسین (ع)، بیشترین توجه خود را به جنگ هاى انفرادى اصحاب امام حسین (ع) معطوف ساخته اند. چون در این گونه رزمها، مصیبت ها مشخص تر و جان گدازتر است ولى در حمله هاى عمومى چنین نیست.
در کربلا عمر بن سعد که فرمانده نیروهاى یزیدى بود، نیروهایش را به این صورت سازماندهى کرد: عمرو بن حجاج را فرمانده میمنه و شمر بن ذى الجوشن را فرمانده میسره کرد. خودش در قلب لشکر قرار گرفت و پرچم جنگ را به غلام خود درید سپرد . (بحارالانوار، ج 45، ص 4)
امام حسین (ع) هم به این صورت نیروهایش را آراست:
زهیر بن قین را فرمانده میمنه کرد، حبیب بن مظاهر را فرمانده میسره کرد، خودش در قلب لشکر قرار گرفتند و پرچم جنگ را به برادرش ابوالفضل العباس(ع) سپردند.
امام حسین (ع) به علاوه این سازماندهى، تدابیر نظامى دیگرى هم در نظر گرفت و به این منظور دستور داد اطراف خیمه ها را خندق کندند، خندق را پر از هیزم ساختند و روز حمله هیزمها را آتش زدند تا دشمن نتواند از هر سو حمله کند، (همان).
روز عاشورا، نیروهاى تحت فرماندهى عمرو بن حجاج که نیروهاى میمنه سپاه عمر بن سعد بودند، به میمنه سپاه امام حسین (ع) حمله آوردند و نیروهاى میمنه سپاه امام حسین (ع) بفرماندهى زهیر بن قین آنها را عقب راندند و در همین حال شمر که فرمانده میسره سپاه عمر بن سعد بود، به میسره سپاه امام حسین (ع) حمله آورد و میسره سپاه امام حسین (ع) هم آنها را عقب راندند، (همان، ص 13 و ص 20).
این اولین حمله عمومى و اولین دفاع عمومى بود. بر اساس برخى مآخذ در اولین حمله عمومى بیش از چهل نفر از اصحاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند، (همان، ص 64 ).
یکى از اصول نظامى در زمان قدیم رزم انفرادى و هماوردخواهى بود و این رزم بیشتر به جنگ روانى شباهت داشت و هر کس در رزم انفرادى کشته مى شد، نیروهاى آن طرف تضعیف مى شدند. در همه جنگهاى قدیمى این سبک، اعمال مى شد. به عنوان مثال در جنگ بدر، جنگ خندق و جنگ خیبر در عصر پیامبر اسلام به صورت رزم انفرادى و هماورد خواهى هم جنگ کردند و در این جنگهاى انفرادى حضرت على (ع) شرکت کرد. در کربلا این نوع رزم هم صورت گرفت و اول از میان نیروهاى عمر بن سعد یک نفر به نام «یسار» به میدان آمد و هماورد خواست و از سپاه امام حسین (ع) شخصى به نام عبدالله بن عمیر کلبى به نبرد او رفت و او را به قتل رسانید. نفر دوم از میان نیروهاى عمر بن سعد به نام سالم به میدان آمد و او هم به قتل رسید، (بحار، ج 45، ص 12 و منتهى الامال، ج 1، ص 657، چاپ هجرت).
بنابراین آغازگر حمله هاى انفرادى و هماورد خواهى، نیروهاى عمر بن سعد بودند و این به این معناست که دشمن رزم انفرادى را هم در برنامه خود به عنوان اصل جنگى گنجانده است و امام حسین (ع) بیشترین استفاده را از این تاکتیک جنگى برد و با این رزم انفرادى تلفات زیادى به دشمن وارد ساخت چون نیروهاى امام حسین (ع) نیروهاى از جان گذشته و فداکار بودند و هیچگونه انتظار زنده ماندن نداشتند. جنگ انفرادى با اینگونه رزمنده ها براى دشمن وحشت آور است و آنان نمى خواستند کشته شوند. براى همین روز عاشورا گاهى نیروهاى عمر بن سعد از برابر نیروهاى امام حسین (ع) فرار مى کردند و حتى گاهى نمى توانستند نزدیکتر بیایند. از آنچه گذشت معلوم شد که در کربلا، جنگ به صورت منظم و طبق اصول جنگى آن عصر صورت گرفت گرچه اصحاب امام حسین (ع) کم بودند ولى با این حال این اصول نظامى مراعات شد.
3-حضرت امام حسین (ع) بعد از فجر سخن را با لشکر عمر سعد آغاز کرد و بعد از گذشت ساعاتی جنگ آغاز شد . اولین شهدا که تعداد آنها چهل نفر ذکر شده در جنگ گروهی به شها دت رسیده اند. بعد از آن تعداد دیگری از یاران حضرت ، در جنگ انفرادی به شهادت رسیدند که پس از مدت کمی وقت نماز ظهر شد. یکی از یاران حضرت به نام ابو ثمامه که دید تعداد زیادی از یاران شهید شده اند حضرت را متوجه وقت نماز نمود و عرض کرد: یا ابا عبدالله وقت نماز است. دوست دارم نماز بخوانم و بعد به دیدار خداوند بشتابم. حضرت به خاطر یادآوری وقت نماز او را دعا کرد . تا ظهرعاشورا تعداد زیادی از یاران حضرت به شهادت رسیدند . جنگ آن تعداد از یاران حضرت که ازاهل بیت بودند ، بعد ازشهادت دیگر یاران حضرت و بعد از ظهر عاشورا شروع شده است. با توجه به این که نبرد قبل از ظهر عاشورا شروع شده بود و اینکه تنها به صورت تن به تن نبوده؛ ابهام مذکور برطرف می شود.
به روایتی اصحاب امام حسین (ع) 82 نفر بوده است و بنا بر روایتی که از امام محمد باقر(ع ) وارد شده , اصحاب ابی عبدالله (ع ) را 145 نفر بودند که 45 نفر سواره و 100 تن پیاده بوده اند (محدث قمی , شیخ عباس , منتهی الامال , ج 1, ص 638, انتشارات هجرت – علامه مجلسی , بحارالانوار, ج 45, ص 4, المکتبه الاسلامیه)
بنابراین کمتر از 72 تن نبوده اند .
2-اینکه به صورت مسلم، جنگ اصحاب امام حسین (ع) را انفرادى دانسته اید صحیح نیست، بلکه امام حسین (ع) بر اساس سازماندهى جنگى آن عصر، اصحاب خود را سازماندهى کرد و با اصول رزمى مورد قبول آن زمان، با دشمن به نبرد پرداخت. علت پیدایش تصور رزم انفرادى اصحاب امام حسین (ع) در میان مردم این است که ذاکران مصائب امام حسین (ع)، بیشترین توجه خود را به جنگ هاى انفرادى اصحاب امام حسین (ع) معطوف ساخته اند. چون در این گونه رزمها، مصیبت ها مشخص تر و جان گدازتر است ولى در حمله هاى عمومى چنین نیست.
در کربلا عمر بن سعد که فرمانده نیروهاى یزیدى بود، نیروهایش را به این صورت سازماندهى کرد: عمرو بن حجاج را فرمانده میمنه و شمر بن ذى الجوشن را فرمانده میسره کرد. خودش در قلب لشکر قرار گرفت و پرچم جنگ را به غلام خود درید سپرد . (بحارالانوار، ج 45، ص 4)
امام حسین (ع) هم به این صورت نیروهایش را آراست:
زهیر بن قین را فرمانده میمنه کرد، حبیب بن مظاهر را فرمانده میسره کرد، خودش در قلب لشکر قرار گرفتند و پرچم جنگ را به برادرش ابوالفضل العباس(ع) سپردند.
امام حسین (ع) به علاوه این سازماندهى، تدابیر نظامى دیگرى هم در نظر گرفت و به این منظور دستور داد اطراف خیمه ها را خندق کندند، خندق را پر از هیزم ساختند و روز حمله هیزمها را آتش زدند تا دشمن نتواند از هر سو حمله کند، (همان).
روز عاشورا، نیروهاى تحت فرماندهى عمرو بن حجاج که نیروهاى میمنه سپاه عمر بن سعد بودند، به میمنه سپاه امام حسین (ع) حمله آوردند و نیروهاى میمنه سپاه امام حسین (ع) بفرماندهى زهیر بن قین آنها را عقب راندند و در همین حال شمر که فرمانده میسره سپاه عمر بن سعد بود، به میسره سپاه امام حسین (ع) حمله آورد و میسره سپاه امام حسین (ع) هم آنها را عقب راندند، (همان، ص 13 و ص 20).
این اولین حمله عمومى و اولین دفاع عمومى بود. بر اساس برخى مآخذ در اولین حمله عمومى بیش از چهل نفر از اصحاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند، (همان، ص 64 ).
یکى از اصول نظامى در زمان قدیم رزم انفرادى و هماوردخواهى بود و این رزم بیشتر به جنگ روانى شباهت داشت و هر کس در رزم انفرادى کشته مى شد، نیروهاى آن طرف تضعیف مى شدند. در همه جنگهاى قدیمى این سبک، اعمال مى شد. به عنوان مثال در جنگ بدر، جنگ خندق و جنگ خیبر در عصر پیامبر اسلام به صورت رزم انفرادى و هماورد خواهى هم جنگ کردند و در این جنگهاى انفرادى حضرت على (ع) شرکت کرد. در کربلا این نوع رزم هم صورت گرفت و اول از میان نیروهاى عمر بن سعد یک نفر به نام «یسار» به میدان آمد و هماورد خواست و از سپاه امام حسین (ع) شخصى به نام عبدالله بن عمیر کلبى به نبرد او رفت و او را به قتل رسانید. نفر دوم از میان نیروهاى عمر بن سعد به نام سالم به میدان آمد و او هم به قتل رسید، (بحار، ج 45، ص 12 و منتهى الامال، ج 1، ص 657، چاپ هجرت).
بنابراین آغازگر حمله هاى انفرادى و هماورد خواهى، نیروهاى عمر بن سعد بودند و این به این معناست که دشمن رزم انفرادى را هم در برنامه خود به عنوان اصل جنگى گنجانده است و امام حسین (ع) بیشترین استفاده را از این تاکتیک جنگى برد و با این رزم انفرادى تلفات زیادى به دشمن وارد ساخت چون نیروهاى امام حسین (ع) نیروهاى از جان گذشته و فداکار بودند و هیچگونه انتظار زنده ماندن نداشتند. جنگ انفرادى با اینگونه رزمنده ها براى دشمن وحشت آور است و آنان نمى خواستند کشته شوند. براى همین روز عاشورا گاهى نیروهاى عمر بن سعد از برابر نیروهاى امام حسین (ع) فرار مى کردند و حتى گاهى نمى توانستند نزدیکتر بیایند. از آنچه گذشت معلوم شد که در کربلا، جنگ به صورت منظم و طبق اصول جنگى آن عصر صورت گرفت گرچه اصحاب امام حسین (ع) کم بودند ولى با این حال این اصول نظامى مراعات شد.
3-حضرت امام حسین (ع) بعد از فجر سخن را با لشکر عمر سعد آغاز کرد و بعد از گذشت ساعاتی جنگ آغاز شد . اولین شهدا که تعداد آنها چهل نفر ذکر شده در جنگ گروهی به شها دت رسیده اند. بعد از آن تعداد دیگری از یاران حضرت ، در جنگ انفرادی به شهادت رسیدند که پس از مدت کمی وقت نماز ظهر شد. یکی از یاران حضرت به نام ابو ثمامه که دید تعداد زیادی از یاران شهید شده اند حضرت را متوجه وقت نماز نمود و عرض کرد: یا ابا عبدالله وقت نماز است. دوست دارم نماز بخوانم و بعد به دیدار خداوند بشتابم. حضرت به خاطر یادآوری وقت نماز او را دعا کرد . تا ظهرعاشورا تعداد زیادی از یاران حضرت به شهادت رسیدند . جنگ آن تعداد از یاران حضرت که ازاهل بیت بودند ، بعد ازشهادت دیگر یاران حضرت و بعد از ظهر عاشورا شروع شده است. با توجه به این که نبرد قبل از ظهر عاشورا شروع شده بود و اینکه تنها به صورت تن به تن نبوده؛ ابهام مذکور برطرف می شود.