یمن»، «یمانی»، «نشانه حتمی ظهور» و «قیام امام عصر»؛ آیا حوثی های یمن، ادعای یمانی بودن دارند؟
۱۳۹۴/۰۳/۱۰
–
۹۱ بازدید
«یمن»، «یمانی»، «نشانه حتمی ظهور» و «قیام امام عصر»؛ آیا حوثی های یمن، ادعای یمانی بودن دارند؟
مروری بر آنچه در کتب تاریخی و روایی در باره یمن و یمنیها آمده، بیانگر آن است که این سرزمین، حامل فرهنگ و مردمی بس فرهیخته و محبوب نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهلبیت (علیهمالسلام) بوده است. آنچه توجه به یمن و یمنیها را این روزها دامن میزند، نقشی است که در روایات آخرالزمان و ظهور برای یمنیها مطرح شده است و این گمانهزنی را که شاید حوادث یمن، برگی دیگر از نزدیک شدن تحقق علائم حتمیه ظهور است، تقویت میکند.
«یمن»، «یمانی»، «نشانه حتمی ظهور» و «قیام امام عصر»؛ آیا حوثی های یمن، ادعای یمانی بودن دارند؟
مروری بر آنچه در کتب تاریخی و روایی در باره یمن و یمنیها آمده، بیانگر آن است که این سرزمین، حامل فرهنگ و مردمی بس فرهیخته و محبوب نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهلبیت (علیهمالسلام) بوده است. آنچه توجه به یمن و یمنیها را این روزها دامن میزند، نقشی است که در روایات آخرالزمان و ظهور برای یمنیها مطرح شده است و این گمانهزنی را که شاید حوادث یمن، برگی دیگر از نزدیک شدن تحقق علائم حتمیه ظهور است، تقویت میکند.
باور به ظهور شخصی که جهان را پر از عدل و داد کرده و ریشه های ظلم و ستم را می چیند اختصاص به اسلام نداشته بلکه، شامل ادیان مختلف الهی و آسمانی می شود و در اسلام، مسیحیت، یهودیت، زرتشت و… به ظهور این شخص نوید داده شده است. خلاصه و حقیقت مهدویت، منتهی شدن سیر جوامع جهان به سوی جامعه واحد و سعادت عمومی، امنیت و رفاه، تعاون و همکاری، همبستگی همگانی حکومت حق و عدل جهانی، غلبه حق بر باطل، غلبة جنودالله بر جنود شیطان، نجات مستضعفان و نابودی مستکبران، و خلافت مؤمنان و شایستگان به رهبری یک رجل و ابرمرد الهی است که موعود انبیاء و ادیان و دوازدهمین اوصیاء و خلفای پیغمبر آخرالزمان است. رجانیوز با توجه به اهمیت موضوع “مهدویت” درنظر دارد سلسله مقالاتی با عنوان «متی ترانی و نراک» را جهت آشنایی بیشتر مخاطبان خود به این موضوع تا نیمه شعبان سالروز ولادت خاتم الاوصیا حضرت مهدی(عج) منتشر نماید. باشد که مورد مقبول حضرتش قرار گیرد.
***
حوثی های در یمن و گرایش شیعه امامی
مروری بر آنچه در کتب تاریخی و روایی درباره یمن و یمنیها آمده، بیانگر آن است که این سرزمین، حامل فرهنگ و مردمی بس فرهیخته و محبوب نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهلبیت (علیهمالسلام) بوده است. آنچه توجه به یمن و یمنیها را این روزها دامن میزند، نقشی است که در روایات آخرالزمان و ظهور برای یمنیها مطرح شده است و این گمانهزنی را که شاید حوادث یمن، برگی دیگر از نزدیک شدن تحقق علائم حتمیه ظهور است، تقویت میکند.
افتخارات یمن قبل از اسلام
بنا بر تصریح قرآن و احادیث، اجابت پذیرش دعوت حضرت سلیمان از طرف بلقیس، ملکه سباء در کشور یمن، خود گواه روشنی بر پذیرش یکتاپرستی از طرف مردم یمن قبل از ورود اسلام به این سرزمین می باشد.
یمنیها، اولین قومی بودند که دعوت حضرت ابراهیم برای حج خانه خدا را اجابت کردند. مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی از امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام روایت می کند که:
إِنَّ إِبْرَاهِیمَ أَذَّنَ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی إِبْرَاهِیمُ خَلِیلُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَحُجُّوا هَذَا الْبَیْتَ … وَ کَانَ أَوَّلُ مَنْ أَجَابَهُ مِنْ أَهْلِ الْیَمَن. (کلینی، کافی، ج ۴، ص۲۰۵)
ابراهیم علیه السلام مردم را به حج دعوت کرد و فرمود: ای مردم من ابراهیم خلیل الله هستم. خداوند به شما فرمان می دهد که حج این خانه (کعبه) را به جا آورید … اولین کسانی که دعوت ابراهیم را اجابت کردند، گروهی از یمنی ها بودند.
ورود اسلام به یمن
تعلق و محبت یمن به اهل بیت، بر کسی پوشیده نیست، مردم یمن به دست مبارک امیر المؤمنین علی علیه السلام، به اسلام گرویدند و بیشتر طرفداران حضرت علی از قبیله هَمدان بودند. (شیخ مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۶۲. مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۳۶.) گویی چنین مقدر شده بود که مردم یمن، ایمان آورده به دست امیرمؤمنان علی(ع) باشند و نه شخص دیگری. البته یمنی ها، در دوره اموی و بنی امیه، تحت فشار بودند.
مهاجرین یمنی، تشیع را به شهر قم در کشور ایران آوردند و تشیع شهر قم، به برکت اشعری های کشور یمن است. پیروان و اصحاب خاص پیامبر و امیرالمومنین، از جمله: اویس قرنی، مالک اشتر نخعی، حجر بن عدی، هانی بن عروۀ، کمیل بن زیاد، مقداد و ۳۴ تن از شهدای کربلا و بخشی از توابین … از یمن بوده اند. (منبع: +). هم اکنون نیز اشعری های شهر قم در کشور ایران، و برخی از قبائل عراق و بویژه شیعیان خاندان عاملی در لبنان، اصالتا، یمنی هستند.)
آیا حوثیهای زیدیه یمن به شیعیان امامی گرایش دارند؟
حوثی های یمن، از زیدیهای جارودی هستند. این دسته از زیدیها برخلاف دسته دیگر، مانند شیعه، ولایت و برائت دارند. در فقه زیدی، امام باید از نسل حسنین(ع)، عالم و قیام کننده به امر الهی، باشد. بعضی از یمنیها، چون هر سه شرط بالا را در امام خمینی(ره) میدیدند، اطاعت از ایشان را واجب میدانستند و اکنون نظیر این اعتقاد را نسبت به مقام معظم رهبری، آیه الله خامنه ای دارند. زیدی ها و بویژه حوثی های یمن، به شیعیان امامی، نگاه مثبتی دارند و ما را دوست دارند. وقتی علی عبد الله صالح، رئیس جمهور سابق یمن، به آنان اعتراض کرده بود که چرا بعضی از فرزندان شما، امامی شدهاند؟ زیدی ها در پاسخ گفته بودند: چون اگر زیدی میماندند، به قیام اعتقاد داشتند و الآن در انتظار حضرت مهدی (ع) نشستهاند. برای آشنایی بیشتر با شیعیان یمن، یمانی و نقش یمنی در آخرالزمان، مراجعه کنید به: همه چیز درباره شیعیان یمن و یمن دیروز امروز و نقش آخرالزمانی آن
حوثی های یمن، ادعای یمانی بودن ندارند
یمانی، قحطانی، منصور یمانی، و ناصر الامام مهدی(ع) تعابیر مختلفی از یک شخصیت است که قطعاً خواهد آمد. روایات درباره یمانی، در منابع سنّی و شیعی آمده و یمنیها به این شخصیت خیلی میبالند. برخی از کارشناسان مهدویت از جمله علامه کورانی معتقدند که یمانی، از یاران خاصّ امام (ع) و اطاعتش واجب است. او شش ماه قبل از ظهور، قیام می کند: «إذا ظهر الیمانی وجب على کلّ مؤمنٍ طاعته، فمن التوى علیه فهو إلى النار لأنّه یدعوا الى الحقّ و یدعوا إلی صاحبکم؛ هنگامی که یمانی آشکار شود، اطاعت از او بر هر فرد مؤمنی واجب است، پس هر که از او سر باز زند، به سوی آتش (دوزخ) است، زیرا او (یمانی) به جانب حق و به جانب صاحبتان [امام زمان(ع)] فرا میخواند». این روایت تأکید خیلی شدیدی در تبعیت از یمانی دارد. حاکم علنی و نماینده رسمی و سخنگوی امام در این مقطع، یمانی است که با سپاهش برای فتح مکه اقدام میکند و پیروز میشود. اگر زمانی کسی ادعای یمانی بودن داشت، باید از او درخواست معجزه شود. علاوه بر آن یمانی در صنعا، در کشور یمن قیام میکند، نه حومه یمن و محل قیام الحوثی ها. بنابراین در مقطع فعلی، حوثیها ادّعای یمانی بودن ندارند. برای اطلاع بیشتر، مراجعه کنید به: +
یمانی، دومین نشانه حتمی ظهور و قیام امام مهدی
احادیث و منابع حدیثی شیعه، قیام یمانی را، از نشانه ها و علائم حتمی ظهور برشمردهاند، روایات یمانی در منابع حدیثی شیعه، حدود ۱۵ حدیث، می باشد که در میان آنها، چند حدیث از نظر سند، نیز معتبر می باشد. بنابراین، روایات یمانی، مستفیض، بلکه متواتر معنوی است.
در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است:
النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ السُّفْیَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ الْیَمَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ کَفٌّ یَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُوم … . (نعمانی-، الغیبۀ، ص ۲۵۲)
ندای آسمانی، حتمی است، خروج سفیانی، حتمی است، خروج یمانی، حتمی است، شهادت نفس زکیه، حتمی است، و آشکار شدن دستی در آسمان، حتمی است … .
یمانى، به عنوان دومین نشانه حتمی ظهور و قیام امام مهدی، در ماه رجب، سال ظهور امام مهدی علیهالسلام، همزمان با شورش سفیانى از منطقه شام و سوریه، قیام خود را از یمن (بنا بر نظر مشهور)، آغاز مى کند، با این تفاوت که شورش سفیانى در برابر قیام حق مهدوى است، اما یمانى از پیروان حضرت علی علیهالسلام و حامیان امام مهدى علیهالسلام است. وى مردم را بسوی حق، صراط مستقیم و امام مهدی علیهالسلام فرا می خواند. بر اساس حدیثى معتبر از امام صادق علیهالسلام، قیام یمانى در کنار شورش سفیانى، صیحه آسمانى، قتل نفْس زکیه، و فرو رفتن [خسف لشکر سفیانى ] در سرزمین بیدا، از نشانه هاى حتمى ظهور است.
از امام صادق علیهالسلام در حدیث معتبری نقل کرده است:
قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء. (شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۰)
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.
علاوه بر روایت فوق، در روایات دیگری نیز قیام یمانی به همراه سفیانی و خراسانی، از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی برشمرده شده است. امام صادق در روایت دیگری فرمودهاند:
خروجُ الثلاثةِ الخراسانیِّ والسفیانیِّ والیمانیِّ فی سَنَةٍ واحدةٍ فی شهرٍ واحدٍ فی یومٍ واحدٍ. (شیخ طوسی، الغیبة، ص۴۴۶)
خروج خراسانی، سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است.
ظهور مدعیان یمانیت در تاریخ و مقبول افتادن دعوای آنان در نزد بسیاری از مسلمانان، اصالت یمانی، را مینمایاند. در عصر معاصر نیز، شخصی به نام احمد اسماعیل گاطع، با جعل عنوان، لقب و ادعای فرزندی امام زمان، همزمان خویش را یمانی، معرفی کرده است. پیروان و انصار او، محل خروج اور را کشور عراق، معرفی می کنند در حالیکه یمانی، از یمن و صنعاء، می باشد.
در روایات معتبر، به نام و نسب یمانی، تصریح نشده است، و در اینکه، یمانی از سادات بنی هاشمی است، تردید وجود دارد. از یمانی، با لقب ها و واژههایی چون «یمانی»، «قحطانی»، «الخلیفة الیمانی»، «المنصور الکندی» و «المنصور الیمانی»، در احادیث، یاد شده است. احادیث، یمانی را پیرو حضرت علی علیهالسلام معرفی کرده و در برخی احادیث، یمانی را از نسل زید بن علی، دانسته اند. در هر صورت، یمانی پیرو مذهب اهل بیت و تابع آیین حق و مسلمان شیعه می باشد.
امام صادق علیهالسلام، فرمودند:
… الیمانیُّ یَتوالی علیاً و هذا یَبرَأُ منه. (شیخ طوسی، الامالی، ص ۶۶۱)
… یمانی از محبّان و پیروان حضرت علی است ولی این شخص (شخصی به نام طالب الحق) از امام علی برائت میجوید.
یمانی، انسان مؤمن و وارستهای به شمار میرود و از او با عنوان هدایت یافته ترین پرچم، یاد شده است، به انگیزه اصلاح، پیش از ظهور امام مهدی قیام میکند.
امام باقر در این باره فرموده اند:
… و لیس فی الرایاتِ رایةٌ أهدی من رایةِ الیمانیِّ هی رایةٌ هُدًی ِلأنّه یدعو الی صاحبِکم. (نعمانی، الغیبة، ص ۳۶۱)
… در میان پرچمها پرچمی هدایت یافته تر از پرچم یمانی نیست او پرچم هدایت است، زیرا به سوی صاحب شما (امام مهدی) دعوت میکند.
البته توصیف پرچم یمانی، به عنوان پرچم هدایت تر (اهدی الرایات)، به این معنا نیست که یمانی، معصوم است و دارای مقام عصمت می باشد. و نیز الزاما به معنای این نیست که وی هدایت یافته ترین شخص (اهدی الناس)، نیز باشد. هر چند وی عبد صالح خدا و از معتمدین حضرت مهدی می باشد. زیرا علاوه بر یمانی، طبق روایات، پرچم خراسانی نیز به پرچم هدایت توصیف شده است و به علت حضور یاران حضرت قائم، در لشکر خراسانی از ایران، و نیز همراهی، همکاری و یاری رساندن خراسانی به یمانی در جنگ با سفیانی، پرچم خراسانی نیز، پرچم هدایت است.
در روایت معتبری امام باقر پس از اشاره به قتل و غارت کوفیان توسط سپاه سفیانی فرموده اند:
… فبینا هم کذلک اذ أقبَلت رایاتٌ مِن قِبَلِ خراسانَ و تَطوِی المنازلَ طیّاً حثیثاً و معهم نَفَرٌ من اصحابِ القائم. (نعمانی، الغیبة، ص ۳۹۲)
… در حالی که سپاه سفیانی مشغول قتل و غارت اهل کوفه است، به ناگاه پرچمهایی از سوی خراسان روی میآورند که به سرعت و شتابان منازل را میپیمایند. در میان آنان تعدادی از اصحاب امام مهدی نیز حضور دارند.
حضور اصحاب امام مهدی در میان سپاه خراسانی بهترین دلیل بر فضیلت محور بودن و حقانیت و هدایت یافتیگی، قیام خراسانی در کنار پرچم یمانی، است.
بنابراین، توصیف پرچم به هدایت یافته تر در مقابل پرچم سفیانی است تا مسلمین و شیعیان، دچار اشتباه نشوند و وظیفه خویش را تشخیص دهند. زیرا سفیانی با ادعای منجی گری امت اسلام، و ادعای اسلام واقعی، سرزمین های اسلامی و منطقه شام و سوریه، را تصرف می کند.
روایات، حادثه قیام یمانی را به تفصیل بیان نکردهاند،. و اینکه یمانی، بعد از قیام از یمن، حاکم منطقه و یا کشور خاصی شود، چیزی به دست ما نرسیده است و ابهام وجود دارد. اما به مؤمنان سفارش کردهاند که به هنگام آغاز جنبش یمانی در یاری او بکوشند. حتی برخی روایات، مخالفت با یمانی را حرام دانسته اند. بنابر نظر مشهور و احادیث متعدد، محققین، خروج یمانی را همزمان و مقارن با خروج سفیانی دانسته (معنای همزمانی خروج، به آغاز خروج سفیانی به سمت عراق، بعد از جنگ قرقیسیا، اطلاق میشود. و بین خروج سفیانی از وادی یابس در اولین خروج تا خروج یمانی و خراسانی برای جنگ با سفیانی در عراق، حدود هفت یا هشت ماه فاصله است.) و مکان خروج یمانی را کشور یمن و منطقه صنعاء، معرفی کرده اند.
امام باقر در پاسخ این سؤال که قائم شما چه زمانی قیام میکنند، فرمودند:
… و خروجُ السفیانیِّ من الشامِ والیمانیِّ من الیمن و خسفٌ بالبیداءِ.(شیخ صدوق. کمالالدین، ص۳۳۱)
… هنگام خروج سفیانی از شام و خروج یمانی از یمن و فرو رفتن [سپاه سفیانی] در سرزمین بیداء.
سیر حرکت یمانی و فعالیتهای او به صورت دقیق و به تفصیل در روایات مربوط، منعکس نشده است. البته احتمال دارد که جزئیات این مسئله در کلمات پیشوایان معصوم بیان شده باشد، اما به دست ما نرسیده است. اما اگر محدود بودن روایات این موضوع، از نپرداختن پیشوایان دینی به آن سرچشمه میگیرد، احتمالاً این پنهانکاری، عمدی و به منظور پیشگیری از برنامهریزی قبلی دشمنان برای مقابله با جنبش یمانی بوده است.
یمانی، هر چند اهدی الرایات است و طبق صریح روایات، مخالفت با یمانی، حرام و دشمن وی در آتش، می باشد و هر چند که یمانی، یه صراط مستقیم و حق دعوت می کند و مردم را به امام مهدی، فرا میخواند، اما ادعاهای همچون: فرمانده سپاه امام مهدی، وزارت، وکالت و نیابت خاصه یمانی، کرامات و معجزات برای یمانی و ارتباط مستقیم با امام مهدی، هر چند فی حد ذاته برای یمانی، ممکن است اما دلیل روایی و حدیثی که به این مسائل و ویژگی های برای یمانی، تصریح شده باشد، نداریم و ثابت نیست و در احادیث، تصریحی به این مسائل اخیر، نشده است. اما ادعای عصمت و معصوم جلوه دادن یمانی و فرزند امام مهدی بودن یمانی، سخنی گزاف، باطل و کذب است. و هیچ دلیل روایی و حدیثی نداریم.
خروج و قیام یمانی، تنها نشانه بسیار نزدیک بودن ظهور امام مهدی را نشان می دهد و در احادیث و روایات، برای یمانی، نقش زمینه سازی و تمهید برای حکومت امام مهدی گزارش نشده است. بلکه در مقابل، نقش زمینه سازی برای ظهور را در احادیث، بر عهده قومی از مشرق زمین (ایرانیان) نهاده شده است که با قیام مردی از قم (جاء رجل من اهل قم) آغاز و در ادامه توسط جانشین ایشان، رایۀ الخراسانی که نیز به عنوان پرچم هدایت است و همراه ایشان یاوران مهدی حضور دارند(معهم نفر من اصحاب قائم)، ادامه می یابد و ایرانیان، اولین شکست سفیانی را در عراق، را به سفیانی تحمیل کرده و آنگاه پرچم خراسانی و ایرانیان، برای بیعت با حضرت، نزد امام مهدی، فرستاده میشود. از امام باقر علیه السلام نقل شده است:
… فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِیُّ بَعَثَ إِلَیْهِ بِالْبَیْعَةِ. (شیخ طوسی، الغیبۀ، ص ۴۵۲. این حماد، الفتن، ص ۲۱۶)
… وقتی حضرت مهدی ظهور فرمودند برای بیعت، نزد ایشان می روند.
و اما در اینباره که آیا یمانی، محضر مبارک امام مهدی را درک می کند یا خیر، به دلیل فقدان روایات معتبر، نمیتوان قاطعانه قضاوت کرد. در عین حال، در میان احادیث، اشارههایی به اتصال نهضت یمانی به زمان ظهور و رسیدن یمانی به فیض درک محضر امام مهدی و وزیر بودن از جانب ایشان، وجود دارد.