عصراسلام: طرح «سازمان طب اسلامی» یک واکنش افراطی و لجوجانه به یک نظام پزشکیست که خود نیز پروتوکلهای درمانی معیوب FDA آمریکا را «وحی منزل» میداند و بدون نقد (یا شاید حتی آگاهی) از پروسه شکلگیری این پروتکولها و ناکارآمدی و بعضاً ضرر آنها، متعصبانه در دفاع صنفی از آنها سینه سپر میکند.
امروز در خود جوامع غربی شکل افراطی و لجوجانه واکنشها به ناکارآمدی سیستم صنعتی_پزشکی از طریق ظهور جریانهای مخالف واکسیناسیون، نظریههای توطئه، تمایل روزافزون به طبهای آلترناتیو غیرعلمی، خود درمانی و – در سطوح سیاسی – گفتمان علمستیزانه پوپولیستی «ترامپ»گونه، بروز میکند.
اما شکل «سالم» واکنش نیز وجود دارد که شامل ایجاد پیوند و دیالوگ میان پزشکان منتقد و بیماران در شبکهها و فرومهای مجازی، ایجاد انجمنهای متعدد برای بیان تجربهها، شکلدهی به مطالبات سازمانیافته برای نقد علمی و اصلاح سیستم پزشکی است؛ که امروزه در بسیاری از کشورها مشاهده میشود.
جا دارد که جامعه پزشکی ایران نیز به جای نگاه «عاقل اندر سفیه» و تحقیر و تمسخر این «واکنش»ها.
نگاه صرفاً «سیاسی» به طرحهای پوپولیستی مانند «سازمان طب اسلامی» بدون در نظر گرفتن خاستگاه اجتماعی آنها.
نگاه «مقدسمآبانه» به نهادهایی مانند FDA آمریکا و نفی متعصبانه و کورکورانه تمام شیوههای درمانی آلترناتیو – و حتی غیر آلترناتیو – که به دلایل مختلف مورد تایید این سازمانها قرار نگرفتهاند.
و مهمتر از همه، عدم دیالوگ مطلق با بیماران و بیرغبتی به شنیدن دغدغهها، انتقادات و پیشنهادات آنها با این تصور که بیمار «صلاحیت» علمی برای گفتوگو با پزشک و نظر دادن در مورد سلامت خود را ندارد؛ در صدد برآید تا خارج از این جامه تقدس و پرستیژ و نفوذناپذیری – که پزشک ایرانی را بیش از پزشکان سایر جوامع پوشانده – به ریشهها و دلایل رویگردانی بخش قابل توجهی از جامعه از علم و سیستم پزشکی بپردازد و زمینههای اعتماد و آشتی مجدد را فراهم سازد…
یا به عبارتی؛ یک «سوزن» آمپول به خود بزند و یک تیغ جراحی به دیگران.
نویسنده: علی نصری