امر به معروف با زبان خوب، عالمانه خیرخواهانه وظیفه همه است.
آفرینش انسان با هدف رساندن او به کمال تقرب الاهی از طریق تکالیف است. تفاوت در جنس،رنگ، نژاد، ضعف، قوت و … برای نوعی شناخت و معرفت است. انسان موجودی مختار و با داشتن این اختیار و خیر گزینی برای خود نتیجه زندگی و مقصد رفتاری خود را تعیین مینماید. گرفتن هدایت یا انکار آن ربطی به ضعف و قوت جسمی ندارد. همانطور که خوب یا بد بودن شخص ربطی به زن یا مرد بودن او ندارد.
پذیرش عدل و حکمت الاهی مقدم بر پذیرش وجود معاد است. استبعاد ذهنی در اثر نرفتن دنبال علم یا مطامع مادی تنها دلیل منکران معاد است.
خدای متعال در آیه ای از قرآن فرموده اند:إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً // آنان که اموال یتیمان را به ستم مى خورند شکم خویش پر از آتش مى کنند و به آتشى فروزان خواهند افتاد. (نساء-10)این تصرف ناحق در واقع ورود در آتش و به عبارتی وارد نمودن آتش در اندرون وجود است.
برای کتمان حقایق و تحریف آیات الهى و به دست اوردن برخی منافع نیز چنین تعبیر قرآنی داریم.خدای متعال در قرآن نیز مى فرمایند: إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ: کسانى که آیات خدا را کتمان مى کنند و به وسیله آن درآمد ناچیزى فراهم مى نمایند آنها جز آتش چیزى نمى خورند (بقره- 174).و سیصلون سعیرا سیصلى در اصل از ماده صلى (بر وزن درد) به معنى داخل شدن در آتش و سوختن است و سعیر به معنى آتش شعله ور است. عمل آنها در همین جهان آتش خوری و بزودى در جهان دیگر داخل در آتش برافروخته اى میشوند. اعمال ما علاوه بر چهره ظاهرى خود، یک چهره واقعى نیز دارد که در این جهان از نظر ما پنهان است، اما این چهره هاى درونى، در جهان دیگر ظاهر میشوند و مسئله تجسم اعمال را تشکیل میدهند.توجه به حقیقت اعمال، بهترین مانع از انجام کارهاى خلاف است، آیا کسى پیدا میشود که با دست خود پاره هاى آتش را برداشته و در میان دهان بگذارد و ببلعد؟ یک کودک نادان و بى اطلاع ممکن است مجذوب جلوه زیباى یک شعله آتش سوزان شود و دست در آن فرو برد، اما یک انسان فهمیده که سوزندگى آتش را بارها آزموده است کجا ممکن است حتى چنین خیالى بکند؟ رعایت تناسب، در مورد کیفرهای اجتماعی و قراردادی قابل طرح است. البته در اینگونه کیفرها، قانونگزار باید متناسب بودن کیفر را با جرم در نظر بگیرد؛ اما در کیفرهایی که رابطة تکوینی با عمل دارد یعنی معلول واقعی و اثر حقیقی کردار است یا کیفری که با گناه، رابطة عینیت و وحدت دارد، یعنی در حقیقت خود عمل است، دیگر مجالی برای طرح بحث تناسب داشتن و نداشتن نیست. مانند فرو رفتن سوزن در چشم که کور شدن ابدی شخص را در پی دارد. مباحث اثبات معاد از نظر عقل و دین بسیار گسترده و بخش های مختلفی در همین پرسمان فایل مباحث وجود دارد.
آفرینش انسان با هدف رساندن او به کمال تقرب الاهی از طریق تکالیف است. تفاوت در جنس،رنگ، نژاد، ضعف، قوت و … برای نوعی شناخت و معرفت است. انسان موجودی مختار و با داشتن این اختیار و خیر گزینی برای خود نتیجه زندگی و مقصد رفتاری خود را تعیین مینماید. گرفتن هدایت یا انکار آن ربطی به ضعف و قوت جسمی ندارد. همانطور که خوب یا بد بودن شخص ربطی به زن یا مرد بودن او ندارد.
پذیرش عدل و حکمت الاهی مقدم بر پذیرش وجود معاد است. استبعاد ذهنی در اثر نرفتن دنبال علم یا مطامع مادی تنها دلیل منکران معاد است.
خدای متعال در آیه ای از قرآن فرموده اند:إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً // آنان که اموال یتیمان را به ستم مى خورند شکم خویش پر از آتش مى کنند و به آتشى فروزان خواهند افتاد. (نساء-10)این تصرف ناحق در واقع ورود در آتش و به عبارتی وارد نمودن آتش در اندرون وجود است.
برای کتمان حقایق و تحریف آیات الهى و به دست اوردن برخی منافع نیز چنین تعبیر قرآنی داریم.خدای متعال در قرآن نیز مى فرمایند: إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ: کسانى که آیات خدا را کتمان مى کنند و به وسیله آن درآمد ناچیزى فراهم مى نمایند آنها جز آتش چیزى نمى خورند (بقره- 174).و سیصلون سعیرا سیصلى در اصل از ماده صلى (بر وزن درد) به معنى داخل شدن در آتش و سوختن است و سعیر به معنى آتش شعله ور است. عمل آنها در همین جهان آتش خوری و بزودى در جهان دیگر داخل در آتش برافروخته اى میشوند. اعمال ما علاوه بر چهره ظاهرى خود، یک چهره واقعى نیز دارد که در این جهان از نظر ما پنهان است، اما این چهره هاى درونى، در جهان دیگر ظاهر میشوند و مسئله تجسم اعمال را تشکیل میدهند.توجه به حقیقت اعمال، بهترین مانع از انجام کارهاى خلاف است، آیا کسى پیدا میشود که با دست خود پاره هاى آتش را برداشته و در میان دهان بگذارد و ببلعد؟ یک کودک نادان و بى اطلاع ممکن است مجذوب جلوه زیباى یک شعله آتش سوزان شود و دست در آن فرو برد، اما یک انسان فهمیده که سوزندگى آتش را بارها آزموده است کجا ممکن است حتى چنین خیالى بکند؟ رعایت تناسب، در مورد کیفرهای اجتماعی و قراردادی قابل طرح است. البته در اینگونه کیفرها، قانونگزار باید متناسب بودن کیفر را با جرم در نظر بگیرد؛ اما در کیفرهایی که رابطة تکوینی با عمل دارد یعنی معلول واقعی و اثر حقیقی کردار است یا کیفری که با گناه، رابطة عینیت و وحدت دارد، یعنی در حقیقت خود عمل است، دیگر مجالی برای طرح بحث تناسب داشتن و نداشتن نیست. مانند فرو رفتن سوزن در چشم که کور شدن ابدی شخص را در پی دارد. مباحث اثبات معاد از نظر عقل و دین بسیار گسترده و بخش های مختلفی در همین پرسمان فایل مباحث وجود دارد.