دین و شریعتی که شهادت و پیروزی برای خدا در جنگ را برد به حساب میآورد، ترس در مقابل دشمن در آن جایگاهی ندارد، آنهم ترس از طرف رسول خدا که خود صاحب شریعت و مبلغ آموزههای الهی است. کار انبیاء الهی را نباید با امور انسانهای عادی مقایسه کرد و سنجید . بقول مولوی :کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرکه باشد در نوشتن شیر شیرفـرمـانـدهـی نـظـامـی ، آن هـم در عـالی تـریـن سـطـح ، از شـئون رسـول خـدا(ص ) به عنوان حاکم اسلامی بوده است . آن حضرت پس از هجرت به مدینه، دهـهـا نبرد را با موفقیت علیه دشمنان اسلام با واسطه یا مستقیم و بیواسطه فرماندهی کرد.
یکی از این جنگها که پیامبر با واسطه برخی اصحاب مدیریت کردند جنگ موته است که در سال هشتم هجرت واقع شده است. در این جنگ مسلمانان به مقابله با قدرت بزرگی به نام امپراطوری روم پرداختند. اتفاقات این جنگ از جهات مختلفی حائز اهمیت است:
– سپاه اسلام سه هزار نفر بودند.
– در مقابل سپاه اسلام قدرت بزرگی به نام امپراتوری روم با لشکر یکصد هزار نفری قرار داشت.
– فرماندهان مسلمانان کشته شده و رومیها پیروز شدند.
– اسلام به همه نشان داد که هراسی از قدرتهای بزرگ ندارد.
چکیده
رسول اکرم (ص) سه هزار نفر از مسلمانان را به فرماندهی جعفر بن ابیطالب (ع) برای مقابله با سپاه غسّانی اعزام داشت. لشکر وارد سرزمین موته شد و در جنگی نابرابر، فرماندهان سپاه اسلام به شهادت رسیدند.
جنگ موته با شکست سپاه اسلام خاتمه پیدا کرد، ولی نشان داد که اسلام هراسی از مقابله با قدرتی همچون امپراتوری روم ندارد و اگر منافعش تهدید شود یا برخلاف عرف سیاسی با مسلمانان رفتار کنند، از ایستادن در برابر دشمن خودداری نمیکند.
شاید بتوان گفت پیام این جنگ این بود که اسلام شریعتی است که در مقابل تمام زورگویان و ظالمین ستمگر میایستد و در این را هیچ ترسی بخود راه نمیدهد، چرا که کشتن و کشته شدن در راه خدا هردو پیروزی است.
مقدمه
در سایه صلح حدیبیه پیامبر اکرم (ص) فرصت را مغتنم شمردند و به تبلیغ جهانی اسلام پرداختند. پیامبر (ص) نامههایی را به سران کشورهای مختلف نوشتند و آنان را به اسلام دعوت کردند. البته سران حکومتها هر یک به گونهای برخورد کردند.
کشتن پیک اسلام توسط دولت غسانی
حاکم دولت غسّانی برخلاف همۀ اصول پذیرفتهشدۀ سیاسی، پیک اسلام را به شهادت رسانید. درحالیکه پیک مصونیت دارد، حتی اگر پیک جنگ باشد. براساس نقلی پیامبر (ص) دو نفر را برای پیگیری ماجرا فرستاد که او آنها را هم کشت. این اقدام زمینهساز جنگ موته در سال هشتم هجری شد.
پیامبر خدا (ص) در واکنش به این اقدام، لشکری برای سرکوبی دولت غسّانی فراهم کرد. غسّانیان نیز پس از آگاهی از حرکت سپاه اسلام از امپراتوری روم درخواست کمک کردند. نبردی عظیم برای مسلمانان رخ داد و آنان رویاروی امپراتوری روم قرار گرفتند.
آغاز جنگ موته
رسول اکرم (ص) سه هزار نفر از مسلمانان را به فرماندهی جعفر بن ابیطالب (ع) برای مقابله با سپاه غسّانی اعزام داشت و دستور داد که اگر برای جعفر حادثهای اتفاق افتاد، زیدبنحارثه فرماندهی را بر عهده بگیرد و اگر برای او هم حادثهای رخ داد، عبداللهبنرواحه فرمانده شود.
لشکر به قصد مقابله با دولت غسّانی وارد سرزمین موته شد. غسّانیان پس از آگاهی از حرکت سپاه اسلام از امپراتوری روم درخواست کمک کردند. بنا بر برخی از نقلها لشکری در حدود یکصد هزار نفر از رومیان و اعراب به مقابله با سپاه سه هزار نفری آمدند.
برخی از مسلمین گفتند: «این جنگ نابرابر است و ما توان مقابله با اینان را نداریم و باید بازگردیم». عبداللهبنرواحه با سرودن اشعاری بیان کرد که یا پیروزی یا شهادت و بهشت در انتظار ماست و مسلمانان را به پایداری تشویق کرد.
کشته شدن فرماندهان اسلام
جنگ موته آغاز شد و در این درگیری نابرابر، دستان فرمانده سپاه اسلام، جعفربنابیطالب (ع) قطع شد، اما او پرچم را با بازوان خود نگه داشت تا اینکه او را به شهادت رساندند. پس از او، زیدبنحارثه پرچم را بهدست گرفت و او هم به شهادت رسید و عبداللهبنرواحه فرماندهی را بر عهده گرفت تا اینکه او هم شهید شد.
اما مسلمانان نگذاشتند پرچم لشکر بر زمین بماند؛ زیرا افتادن پرچم نشانه شکست بود. یکی از انصار پرچم را برداشت تا نشان دهد که سپاه اسلام هنوز پابرجاست. آن شخص انصاری فریاد زد: «کسی این پرچم را از من بگیرد و جنگ را مدیریت کند». به او گفتند: «خودت فرمانده باش» گفت: «من در خود چنین توانی نمیبینم».
در این میان، خالدبنولید که پس از صلح حدیبیه اسلام آورده بود، پرچم را به دست گرفت. مسلمانان بهسختی مقاومت کردند تا شب فرا رسید و دو سپاه از هم جدا شدند. خالد از این فرصت استفاده کرد و فرمان عقبنشینی داد.
آثار مثبت جنگ موته
وقتی سپاه مسلمین به مدینه برگشت، مردم با اینکه فهمیده بودند که شمار سپاه آنان بسیار کمتر از لشکر دشمن بوده و فرماندهان سپاه نیز کشته شدهاند، شروع به سرزنش سپاهیان کردند، ولی رسول خدا (ص) از آنان پشتیبانی کرد و حرکت آنان را تأیید نمود.
جنگ موته نشان داد که مسلمانان اگر منافعشان تهدید شود یا برخلاف عرف سیاسی روابط بین الملل با مسلمانان رفتار کنند، از ایستادن در برابر دشمن خودداری نمیکند و هیچ هراسی از مقابله با قدرتی به بزرگی امپراتوری روم ندارد . بنابراین نتیجه نهایی این نبرد، نشان دادن حقانیت و عظمت اسلام بود.
اگر کسی این حرکت را مذمت کرده است با نگاه ظاهربینانه و مادی به آن نگاه کرده و پیام مهم اسلام را در آن ندیده است.
یکی از این جنگها که پیامبر با واسطه برخی اصحاب مدیریت کردند جنگ موته است که در سال هشتم هجرت واقع شده است. در این جنگ مسلمانان به مقابله با قدرت بزرگی به نام امپراطوری روم پرداختند. اتفاقات این جنگ از جهات مختلفی حائز اهمیت است:
– سپاه اسلام سه هزار نفر بودند.
– در مقابل سپاه اسلام قدرت بزرگی به نام امپراتوری روم با لشکر یکصد هزار نفری قرار داشت.
– فرماندهان مسلمانان کشته شده و رومیها پیروز شدند.
– اسلام به همه نشان داد که هراسی از قدرتهای بزرگ ندارد.
چکیده
رسول اکرم (ص) سه هزار نفر از مسلمانان را به فرماندهی جعفر بن ابیطالب (ع) برای مقابله با سپاه غسّانی اعزام داشت. لشکر وارد سرزمین موته شد و در جنگی نابرابر، فرماندهان سپاه اسلام به شهادت رسیدند.
جنگ موته با شکست سپاه اسلام خاتمه پیدا کرد، ولی نشان داد که اسلام هراسی از مقابله با قدرتی همچون امپراتوری روم ندارد و اگر منافعش تهدید شود یا برخلاف عرف سیاسی با مسلمانان رفتار کنند، از ایستادن در برابر دشمن خودداری نمیکند.
شاید بتوان گفت پیام این جنگ این بود که اسلام شریعتی است که در مقابل تمام زورگویان و ظالمین ستمگر میایستد و در این را هیچ ترسی بخود راه نمیدهد، چرا که کشتن و کشته شدن در راه خدا هردو پیروزی است.
مقدمه
در سایه صلح حدیبیه پیامبر اکرم (ص) فرصت را مغتنم شمردند و به تبلیغ جهانی اسلام پرداختند. پیامبر (ص) نامههایی را به سران کشورهای مختلف نوشتند و آنان را به اسلام دعوت کردند. البته سران حکومتها هر یک به گونهای برخورد کردند.
کشتن پیک اسلام توسط دولت غسانی
حاکم دولت غسّانی برخلاف همۀ اصول پذیرفتهشدۀ سیاسی، پیک اسلام را به شهادت رسانید. درحالیکه پیک مصونیت دارد، حتی اگر پیک جنگ باشد. براساس نقلی پیامبر (ص) دو نفر را برای پیگیری ماجرا فرستاد که او آنها را هم کشت. این اقدام زمینهساز جنگ موته در سال هشتم هجری شد.
پیامبر خدا (ص) در واکنش به این اقدام، لشکری برای سرکوبی دولت غسّانی فراهم کرد. غسّانیان نیز پس از آگاهی از حرکت سپاه اسلام از امپراتوری روم درخواست کمک کردند. نبردی عظیم برای مسلمانان رخ داد و آنان رویاروی امپراتوری روم قرار گرفتند.
آغاز جنگ موته
رسول اکرم (ص) سه هزار نفر از مسلمانان را به فرماندهی جعفر بن ابیطالب (ع) برای مقابله با سپاه غسّانی اعزام داشت و دستور داد که اگر برای جعفر حادثهای اتفاق افتاد، زیدبنحارثه فرماندهی را بر عهده بگیرد و اگر برای او هم حادثهای رخ داد، عبداللهبنرواحه فرمانده شود.
لشکر به قصد مقابله با دولت غسّانی وارد سرزمین موته شد. غسّانیان پس از آگاهی از حرکت سپاه اسلام از امپراتوری روم درخواست کمک کردند. بنا بر برخی از نقلها لشکری در حدود یکصد هزار نفر از رومیان و اعراب به مقابله با سپاه سه هزار نفری آمدند.
برخی از مسلمین گفتند: «این جنگ نابرابر است و ما توان مقابله با اینان را نداریم و باید بازگردیم». عبداللهبنرواحه با سرودن اشعاری بیان کرد که یا پیروزی یا شهادت و بهشت در انتظار ماست و مسلمانان را به پایداری تشویق کرد.
کشته شدن فرماندهان اسلام
جنگ موته آغاز شد و در این درگیری نابرابر، دستان فرمانده سپاه اسلام، جعفربنابیطالب (ع) قطع شد، اما او پرچم را با بازوان خود نگه داشت تا اینکه او را به شهادت رساندند. پس از او، زیدبنحارثه پرچم را بهدست گرفت و او هم به شهادت رسید و عبداللهبنرواحه فرماندهی را بر عهده گرفت تا اینکه او هم شهید شد.
اما مسلمانان نگذاشتند پرچم لشکر بر زمین بماند؛ زیرا افتادن پرچم نشانه شکست بود. یکی از انصار پرچم را برداشت تا نشان دهد که سپاه اسلام هنوز پابرجاست. آن شخص انصاری فریاد زد: «کسی این پرچم را از من بگیرد و جنگ را مدیریت کند». به او گفتند: «خودت فرمانده باش» گفت: «من در خود چنین توانی نمیبینم».
در این میان، خالدبنولید که پس از صلح حدیبیه اسلام آورده بود، پرچم را به دست گرفت. مسلمانان بهسختی مقاومت کردند تا شب فرا رسید و دو سپاه از هم جدا شدند. خالد از این فرصت استفاده کرد و فرمان عقبنشینی داد.
آثار مثبت جنگ موته
وقتی سپاه مسلمین به مدینه برگشت، مردم با اینکه فهمیده بودند که شمار سپاه آنان بسیار کمتر از لشکر دشمن بوده و فرماندهان سپاه نیز کشته شدهاند، شروع به سرزنش سپاهیان کردند، ولی رسول خدا (ص) از آنان پشتیبانی کرد و حرکت آنان را تأیید نمود.
جنگ موته نشان داد که مسلمانان اگر منافعشان تهدید شود یا برخلاف عرف سیاسی روابط بین الملل با مسلمانان رفتار کنند، از ایستادن در برابر دشمن خودداری نمیکند و هیچ هراسی از مقابله با قدرتی به بزرگی امپراتوری روم ندارد . بنابراین نتیجه نهایی این نبرد، نشان دادن حقانیت و عظمت اسلام بود.
اگر کسی این حرکت را مذمت کرده است با نگاه ظاهربینانه و مادی به آن نگاه کرده و پیام مهم اسلام را در آن ندیده است.