خانه » همه » مذهبی » ‏جنگ برادر با برادر

‏جنگ برادر با برادر

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - ‏جنگ برادر با برادر
عصراسلام:  ۹ آوریل ۱۸۶۵ جنرال رابرت. ای لی بعد از آن که نتوانست قوای خود را به نیروهای کنفدراسیون در کارولینای شمالی برساند و دید که در مقابل ارتش مجهز یونیون شانسی ندارد بر خلاف دستور جفرسون دیویس تسلیم جنرال اولسیس.اس گرنت شد. 
جفرسون دیویس رئیس جنوب، مانند سایر فرماندهان جنگِ پشت‌میزنشین هرگز راضی به تسلیم نبود اما افراد ارتش جنرال لی تخمین زدند که در صورت ادامه نبرد ۲۰۰۰۰ نفر از هر دو ارتش کشته‌خواهندشد و عملا هیچ راهی برای پیروزی جنوبی‌ها نیست. لذا جنرال لی شبانه پیغام مذاکره برای تسلیم فرستاد. 

پیمان تسلیم جنرال لی در خانه یکی از مغازه‌داران محلی به نام ویلیام مک‌لین در شهر کوچک آپاتومکس در ایالت ویرجینیا امضا شد. به موجب این پیمان سربازان جنوب تمامی اسلحه‌های خود را تحویل داده و با اسب‌هایشان به خانه بازگشتند. 

جنرال یولسیس گرنت فرمانده ارتش شمال مرد محترمی بود. او با احترام کامل با جنرال لی برخورد کرد. مشهور است که وقتی رابرت.ای لی پیمان تسلیم را امضا کرد و داشت از  خانه خارج می‌شد سربازان شمالی شروع به هلهله و شادی کردند که بلافاصله با فرمان جنرال گرنت به سکوت فراخوانده‌ شدند. 

جنگ داخلی آمریکا بر سر برده‌داری بود. اما این بدان معنی نیست که تک‌تک افراد حاضر در لشکر جنوب برده‌دار و تمام شمالی‌ها آزادی‌خواهان واقعی بودند. مانند تمام جنگ‌های دیگر تاریخ خیلی‌ها در میدان نبرد صرفا برای خود جنگ می‌جنگیدند، نه اهداف و الویت‌های شیک‌پوشانِ پشت میز.‏ 

مشهور است که یک جوان اهل آلاباما از رفتن به جنگ سر باز زد و گفت که با برده‌داری مخالف است. نامزدش یکی از لباس‌های زنانه خودش را برای او پست کرد و گفت اگر نخواستی به جنگ بروی این را بپوش و به خانه برگرد. 

جانی کَش اسطوره موسیقی کانتری قطعه‌ای با نام《خدا رابرت ای لی را بیامرزد》 در مدح جنرال لی و تسلیم‌شدن شجاعانه‌اش دارد که کمی از آن را آزاد ترجمه کرده‌ام: 

این ترانه شمال یا جنوب نیست،
بلکه آوای جنگ خونین برادر با برادر است.
برادر در مقابل برادر، پدر در مقابل فرزند،‏۸ این جنگ برنده ندارد
برای جانهای رفته،
خدا رابرت لی را بیامرزد
نشویل سقوط کرده و خانه جنرال در آتش میسوزد
نمیخواهم از آن چه به جنوب دوستداشتنی من روا داشتند حرف بزنم،
خدا رابرت لی را بیامرزد.
آتلانتا سقوط کرد
چشمانم را میبندم تا نبینم چه بر سر جنوب آمده 
خدا رابرت لی را بیامرزد

سجاد

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد