۱۳۹۲/۰۷/۲۳
–
۹۶۲ بازدید
از نظر مقام معظم رهبری و در کلام ایشان چه رابطه ای بین تهاجم فرهنگی و نا امنی اخلاقی وجود دارد ؟
فرهیخته عزیز دغدغه دینی و الهیتان ستودنی است. اما در پاسخ به پرسشتان باید بگوییم از نظر مقام معظم رهبری رابطه ی مستقیمی بین تهاجم فرهنگی و نا امنی اخلاقی وجود دارد و براین اساس ایشان خواستار لزوم برخورد با ناامنی اخلاقی توسط دستگاه های ذی ربط بوده اند که در ذیل گزیده ای از بیانات ایشان درباره لزوم برخورد با ناامنی اخلاقی در جامعه که قسمتی کوچک از تهاجم فرهنگی دشمن است، برایتان باز خوانی می شود.
– در حال حاضر، یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه ها همراه است، مثل سیلی راه افتاده، تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست، بسیج عمومی هم در آن جا هیچ تأثیری ندارد. آثارش هم به گونه ای (است) که تا به خود بیاییم گرفتار شده ایم. (مقام معظم رهبری، 7 آذر 1368)
– این که ما مکرر گفته ایم و می گوییم که توطئه ی فرهنگی در جریان است و من آن را به عیان در مقابل خودم مشاهده می کنم، متکی به استدلال است. شعار نمی دهم، من این را مشاهده می کنم. امروز دشمن با شیوه ی بسیار زیرکانه ای در داخل، در حال یک جنگ و مبارزه تمام عیار فرهنگی علیه ماست. این همان مقدمه ای است که می خواستم عرض بکنم. . . نسل جوان در حال تباه شدن تدریجی به وسیله ی دشمن است. ما باید نگذاریم، ما باید نسل جوانی را حفظ کنیم که اگر جنگ بود دفاع کند، اگر حادثه یی در داخل بود حضور پیدا کند، آن جا که نوبت علم و تربیت علمی و تحقیقی است، درس بخواند و خودسازی کند، آن جایی که صحبت آینده است خود را آماده کند، روی این نسل جوان که مایه ی تکیه و امید است دارد به تدریج با شکل ها و شیوه های گوناگون، کار و تلاش می شود، این تلاش هم عمدتاً فرهنگی است. البته محافلی برای این که جوانان را ببرند و آلوده به فساد بکنند وجود دارد که جنبه ی غیر فرهنگی و جنبه ی عملی دارد. لیکن آنچه که بیش از همه خطرناک است ذهن و فکر و روحیه ی جوان است، این را باید دریافت. (مقام معظم رهبری، 25 شهریور 1370)
این مسئله تهاجم فرهنگی که ما بارها روی آن تأکید کرده ایم، واقعیت روشنی است. با انکار آن ما نمی توانیم اصل تهاجم را از بین ببریم. تهاجم فرهنگی را نباید انکار کرد، وجود دارد. به قول امیرالمؤمنین )صلوات الله علیه)، «من نام لم ینم عنه»، اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است، تو خوابت برده، سعی کن خودت را بیدار کنی، ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگی در تهدید است کما این که اصل فرهنگ ملی و اسلامی ما در تهدید دشمنان است. . . ما نبایستی چیزی را که روشن و واضح است، انکار کنیم. در دانشگاه، در بیرون دانشگاه، حتی در رسانه های جمعی ما، در کتاب هایی که می نویسند، در ترجمه هایی که می کنند، در شعرهایی که می سرایند، در برنامه های فرهنگی علی الظاهر بی ارتباط به ما که در دنیا وجود دارد و خبرش را قاعدتاً شما آقایان – که عناصری فرهنگی هستید – می شنوید، همه جانبه آرایش نظامی فرهنگی بسیار خطرناک علیه انقلاب درست شده است و وجود دارد. . . امروز دشمن در مقابل وضع کنونی ما آن ژست و آرایش نظامی صد سال یا پنجاه سال پیش را به خود نمی گیرد. ما باید آرایش جدید دشمن را بشناسیم، اگر نشناختیم و خوابیدیم از بین رفته ایم. (مقام معظم رهبری، 20 آذر .1370)
– تهاجم فرهنگی، مثل خود کار فرهنگی، اقدام آرام و بی سر و صدایی است. یکی از راه های تهاجم فرهنگی این بوده است که سعی کنند جوان های مؤمن را از پایبندی های متعصبانه به ایمان، که همان چیزهایی ست که یک تمدن را نگه می دارد منصرف کنند، همان کاری را که در اندلس، در قرن های گذشته کردند. یعنی جوان ها را در عالم به فساد و شهوترانی و می گساری و این چیزها مشغول کردند، این کار حالا هم دارد انجام می گیرد. . . صدای فرو ریختن ایمان و اعتقاد ناشی از تهاجم پنهانی و زیرزیرکی دشمن – اگر شما ملت و عناصر فرهنگی بیدار نباشید – خدای نخواسته، آن وقتی درمی آید که دیگر قابل علاج نیست، جوان جبهه رفته ما را اگر محاصره اش کردند، اگر اول یک ویدئو در اختیارش گذاشتند بعد او را به تماشای فیلم های جنسی وقیح وادار کردند، شهوت او را تحریک کردند و بعد او را به چند مجلس کشاندند، چه خواهد شد؟! وقتی تشکیلاتی وجود داشته باشد، جوان را در اوج نیروی جوانی فاسد می کنند و حالا دشمن دارد این کار را می کند .( مقام معظم رهبری، 21 مرداد 1371
– من یک وقت گفتم این ها دارند شبیخون فرهنگی می زنند. این راست است، و خدا می داند که راست است، بعضی نمی فهمند. یعنی صحنه را نمی بینند. کسی که صحنه را می بیند ملتفت است که دشمن دارد چه کار می کند و می فهمد که شبیخون است و چه شبیخونی هم هست!
من در یک جمله ساده و کوتاه عرض کنم که یک ملت، با ایمان و اعتقادش مبارزه می کند، اصلاً مبارزه و جنگیدن و مقاومت کردن با ایمان است، نه با دست و چشم و بدن، دست و چشم و بدن ابزار است. . . حالا اگر دشمن با امواج خبری وارد کشور ما بشود، با رادیوهایش وارد کشور ما بشود و حرف هایش را وارد کشور ما کند و در ذهن ملت این جور وارد کند که مبارزه خوب نیست، دفاع از اسلام فایده ای ندارد، ایستادگی در مقابل دشمن ثمری ندارد، هر چه زحمت بکشید و مبارزه کنید ضرر کرده اید، آیا باز هم در مملکت ایران، مبارزه ای علیه دشمنان اسلام باقی خواهد بود؟ معلوم است که نه! خیلی از مسلمانان در دنیا هستند که با آمریکا و دشمنان اسلام مبارزه نمی کنند، خیلی ملت ها هستند که قرآن هم می خوانند، نماز هم می خوانند، عبادت هم می کنند، اما با دشمن اسلام مبارزه نمی کنند که هیچ با آنها دوستی هم می کنند! اگر دشمن بتواند ملت ما را به ملتی که اعتقادی به مبارزه ندارد، امیدی به پیروزی ندارد، زهدی نسبت به جلوه های شهوانی و مادی ندارد تبدیل کند، پیروز شده است. این جاست که مبارزه فرهنگی، مبارزه ای می شود واجب تر از واجب.
الان دارند این کار را می کنند. الان در جبهه های مختلف، دشمن دارد کار می کند، یک جبهه، جبهه جوان های ما در مدارس است. این جوان های عزیز ما، دختر و پسرهای پاکیزه ما، بچه های همین ملت اند، دل پاکیزه، جسم پاکیزه و مغز پاکیزه آنها را دارند با انواع و اقسام خباثت ها، با تحریکات شهوانی، با پخش کردن عکس های مهیج شهوت، با فیلم و ویدئو و نوار الان دارند این کار را می کنند. . . و با انواع و اقسام خباثت ها و رذالت ها به جوش می آورند و آنها را به فساد می کشانند به فساد! ببینید این چه جنایت بزرگی است! این یکی از کارهایی است که دارد می کنند.
عده ای خیال کرده اند که وقتی ما به تهاجم فرهنگی غرب حمله می کنیم، فقط مسئله مان این است که یک نفر در خیابان حجابش را درست رعایت نکرده است. مردم بحمدالله حجابشان را رعایت می کنند، الا افرادی قلیل، مسأله این ها نیست، این فرعی است، اصل قضیه آن است که در داخل خانه هاست و از مجامع جوان ها سرچشمه می گیرد و دشمنان آنجا دارند کار می کنند. آنکه آشکار نیست، آنکه پنهان است، خطر آنجاست، جوان های ما شهوت را انداختند دور، راحتی و لذت را انداختند دور، رفتند در میدان مبارزه و توانستند دشمن را به زانو دربیاورند. حالا دشمن دارد از جوان های ما انتقامش را می گیرد.امنقامش چیست؟ انتقام او این است که جوان های ما را به لذات و شهوات سرگرم کند، پول خرج می کنند، عکس مبتذل چاپ می کنند و مجانی بین جوان ها منتشر می کنند، ویدئو درست می کنند، فیلم های مهیج شهوت را مجانی می دهند به این و آن که نگاه کنند، البته یک عده از این طریق پول هم به دست می آورند، اما آنهایی که سرمایه گذاری می کنند، برای پول سرمایه گذاری نمی کنند، می توانند آنها را در کشورهای دیگر، آزادانه پخش کنند و پول به دست بیاورند، این جا می خواهند نسل جوان را ضایع و نابود کنند. این هجوم یک مهاجم است، حالا بیننا و بین الله، اگر دستگاه قضایی این کشور، کسی را که چنین فسادی را دارد دامن می زند دستگیر کرد، چه مجازاتی برای او مناسب تر از همه است؟ کسی که هزاران جوان این مملکت را – جوانان پاک و پاکیزه ما را، بچه های معصوم ما را – به وادی فساد و شهوترانی می کشاند، مجازاتش چیست؟ به نظر من، این ها باید به شدیدترین وجه مجازات شوند. (مقام معظم رهبری، 15 اردیبهشت 1372) .
– این تهاجم فرهنگی، این براندازی فرهنگی، این غارت فرهنگی که بنده از سالها پیش گفتم بهطور مستمر دارد انجام میگیرد، حالا در مقابلش مقاومت و مبارزه شده است؛ این را از حق نباید گذشت. اگر مبارزه نشده بود، پیشرفت آنها خیلی بیشتر و خیلی سریعتر بود. مبارزه شده، اما بالاخره مبارزه است دیگر؛ آنها هم دارند تلاش میکنند. ما باید در جبهه خودمان، در لشکر خودمان، در مجموعه خودمان، در این انبوه عظیم مردمی که پشت سر مسئولان نظام قرار دارند ـ ملت ایران ـ دائم نیروی تازه بدمیم؛ اینها را آماده کنیم و آماده نگه داریم؛ مزاجهای فکری و فرهنگی و اخلاقی اینها را تقویت کنیم و از آلودگیهای گوناگونی که متوجه اینها میشود، جلوگیری کنیم؛ به معنای حقیقی کلمه، همان امنیت اخلاقی را در جامعه مستقر کنیم (بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی، 2/2/1386).
اگر گاهی تذکری داده میشود نباید جوانهای مؤمن ما تصور کنند که ما حالا داریم به بدحجابها و بیحجابها میدان میدهیم که فساد کنند. ابداً مسئله این نیست، مسئله در نوع برخورد است. البته با یک چنین مسئله ظریفی میشود درست برخورد کرد، میشود غلط برخورد کرد، میشود بنیانی و ریشهای برخورد کرد، میشود سطحی برخورد کرد، میشود عاقلانه برخورد کرد تا مؤثر باشد، و میشود بهطور بیتوجه و با غفلت از اعماق و ریشهدار بودن این پدیده برخورد کرد تا اینکه فایدهای هم نکند، احیاناً کسانی هم که در آنچنان شبکههایی و ارتباطهایی هم نیستند مورد آسیب قرار بگیرند و اصل آن شبکهها سالم بماند (بیانات در خطبههای نماز جمعه، 31/5/1365).
-ناامنی فقط به این نیست که دزد به خانهها یا مغازهها یا بازار یا خیابان بیاید ـ این یکطور ناامنی است؛ ناامنی مالی است ـ ما ناامنی عرضی و ناموسی هم داریم؛ جلوی آن را هم شما باید بگیرید. ناامنی اخلاقی هم داریم؛ در آنجا هم شما باید وارد میدان بشوید. البته ناامنی اخلاقی، یک مرحله کار فرهنگی دارد، یک مرحله کار مخفی دارد، یک مرحله ریشهیابی دارد؛ آنها کار دستگاههای دیگر است؛ اما آنجایی که جلوی چشم قرار میگیرد و موجب عدم امنیت اخلاقی جامعه میشود، آنکه باید وارد میدان بشود، نیروی انتظامی است (بیانات در دیدار با فرماندهان و مسئولان سازمان عقیدتی- سیاسی نواحی مختلف نیروی انتظامی در سراسر کشور، 2/11/1370).
– امنیت و نظم اجتماعی، صرفاً به این نیست که کسی کیف کسی را ندزدد یا مغازه کسی را نزند یا خانه کسی را خالی نکند. علاوهبر اینها، امنیت اخلاقی یکی از مهمترین مقولاتی است که مردم به آن احتیاج دارند. ناامنی اخلاقی این است که مردم در محیط جامعه و در کوچه و خیابان نتوانند طبق اعتقادات و دین و ایمان خود آسوده و بیدغدغه حرکت کنند و با مناظری مواجه شوند که وجدان دینی آنها را آزرده میکند؛ این از مقولات خیلی مهم است. مردم دوست دارند وقتی جوانهاشان از خانه بیرون میروند و بازمیگردند و با محیط اجتماعی مواجه میشوند، تأثیر ناخواسته و تأثیر اخلاقی بد روی ذهن آنها گذاشته نشود. لذا در محیط کوچه و خیابان، شما باید با همه چیزهایی که ازنظر اخلاقی ممنوع و خلاف است، مقابله کنید؛ این جزء وظایف شماست. فرض بفرمایید کسانی در پارکها و خیابانها اشاعه فساد و هرزهگی بکنند، البته مردم در محیط خانه خود هر کاری بخواهند بکنند، به نیروی انتظامی ارتباطی ندارد؛ مادامیکه متعرض دیگران نباشند؛ اما گاهی در خانهها هم طوری مشی میکنند که متعرض دیگران میشوند و به بهانه میهمانی و عروسی، مزاحم مردم میشوند و محلهای را اذیت میکنند ـ این جزء وظایف شماست که مراقب آنها باشید. بهخصوص همین نکته از جمله نقاطی است که روی آن برنامهریزی میشود؛ یعنی بی پرده گناه کردن و قبح گناه را از چشمها ریختن و فضای عفت و عصمتی را که بهطور طبیعی در محیط زندگیِ مردم مؤمن ما ـ زنهای شریف، مردهای شریف، جوانهای شریف ـ وجود دارد، با تعرض و الواطی و کارهای زشت به هم زدن. این جزء وظایف شماست که با این کارها مقابله کنید؛ مخصوص تهران هم نیست؛ مربوط به همهجای کشور است (بیانات در دیدار فرمانده نیروی انتظامی و معاونان و جمعی از مسئولان و فرماندهان عالیرتبه ناجا، 14/7/1381).
بخش دیگر [امنیت]، امنیت فرهنگی و امنیت اخلاقی است. مردم به جوانان و به فرزندان خود علاقه مندند و از اینکه آنها دچار اعتیاد بشوند، دچار فساد اخلاق بشوند، دچار وسوسه هایی بشوند که آنها را از مسیر درست زندگی دور بیندازد، نگراناند. این نگرانی و دغدغه را چه کسی برطرف می کند؟ چه چیزی برطرف می کند؟ امنیت فرهنگی. امنیت فرهنگی را هم در بخش عظیمی، نیروهای بسیج، نیروهای مؤمن، جان بر کف، تأمین می کنند (بیانات در صبحگاه مشترک نیروهای نظامی و انتظامی استان کرمان ، 15/2/1384).
تأمین امنیت جانی، مالی، روحی و اخلاقی و آسایش مردم از وظایف خطیر نیروی انتظامی و مایه افتخار و مباهات نظام اسلامی است (بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی، 15/12/1384).
– در حال حاضر، یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه ها همراه است، مثل سیلی راه افتاده، تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست، بسیج عمومی هم در آن جا هیچ تأثیری ندارد. آثارش هم به گونه ای (است) که تا به خود بیاییم گرفتار شده ایم. (مقام معظم رهبری، 7 آذر 1368)
– این که ما مکرر گفته ایم و می گوییم که توطئه ی فرهنگی در جریان است و من آن را به عیان در مقابل خودم مشاهده می کنم، متکی به استدلال است. شعار نمی دهم، من این را مشاهده می کنم. امروز دشمن با شیوه ی بسیار زیرکانه ای در داخل، در حال یک جنگ و مبارزه تمام عیار فرهنگی علیه ماست. این همان مقدمه ای است که می خواستم عرض بکنم. . . نسل جوان در حال تباه شدن تدریجی به وسیله ی دشمن است. ما باید نگذاریم، ما باید نسل جوانی را حفظ کنیم که اگر جنگ بود دفاع کند، اگر حادثه یی در داخل بود حضور پیدا کند، آن جا که نوبت علم و تربیت علمی و تحقیقی است، درس بخواند و خودسازی کند، آن جایی که صحبت آینده است خود را آماده کند، روی این نسل جوان که مایه ی تکیه و امید است دارد به تدریج با شکل ها و شیوه های گوناگون، کار و تلاش می شود، این تلاش هم عمدتاً فرهنگی است. البته محافلی برای این که جوانان را ببرند و آلوده به فساد بکنند وجود دارد که جنبه ی غیر فرهنگی و جنبه ی عملی دارد. لیکن آنچه که بیش از همه خطرناک است ذهن و فکر و روحیه ی جوان است، این را باید دریافت. (مقام معظم رهبری، 25 شهریور 1370)
این مسئله تهاجم فرهنگی که ما بارها روی آن تأکید کرده ایم، واقعیت روشنی است. با انکار آن ما نمی توانیم اصل تهاجم را از بین ببریم. تهاجم فرهنگی را نباید انکار کرد، وجود دارد. به قول امیرالمؤمنین )صلوات الله علیه)، «من نام لم ینم عنه»، اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است، تو خوابت برده، سعی کن خودت را بیدار کنی، ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگی در تهدید است کما این که اصل فرهنگ ملی و اسلامی ما در تهدید دشمنان است. . . ما نبایستی چیزی را که روشن و واضح است، انکار کنیم. در دانشگاه، در بیرون دانشگاه، حتی در رسانه های جمعی ما، در کتاب هایی که می نویسند، در ترجمه هایی که می کنند، در شعرهایی که می سرایند، در برنامه های فرهنگی علی الظاهر بی ارتباط به ما که در دنیا وجود دارد و خبرش را قاعدتاً شما آقایان – که عناصری فرهنگی هستید – می شنوید، همه جانبه آرایش نظامی فرهنگی بسیار خطرناک علیه انقلاب درست شده است و وجود دارد. . . امروز دشمن در مقابل وضع کنونی ما آن ژست و آرایش نظامی صد سال یا پنجاه سال پیش را به خود نمی گیرد. ما باید آرایش جدید دشمن را بشناسیم، اگر نشناختیم و خوابیدیم از بین رفته ایم. (مقام معظم رهبری، 20 آذر .1370)
– تهاجم فرهنگی، مثل خود کار فرهنگی، اقدام آرام و بی سر و صدایی است. یکی از راه های تهاجم فرهنگی این بوده است که سعی کنند جوان های مؤمن را از پایبندی های متعصبانه به ایمان، که همان چیزهایی ست که یک تمدن را نگه می دارد منصرف کنند، همان کاری را که در اندلس، در قرن های گذشته کردند. یعنی جوان ها را در عالم به فساد و شهوترانی و می گساری و این چیزها مشغول کردند، این کار حالا هم دارد انجام می گیرد. . . صدای فرو ریختن ایمان و اعتقاد ناشی از تهاجم پنهانی و زیرزیرکی دشمن – اگر شما ملت و عناصر فرهنگی بیدار نباشید – خدای نخواسته، آن وقتی درمی آید که دیگر قابل علاج نیست، جوان جبهه رفته ما را اگر محاصره اش کردند، اگر اول یک ویدئو در اختیارش گذاشتند بعد او را به تماشای فیلم های جنسی وقیح وادار کردند، شهوت او را تحریک کردند و بعد او را به چند مجلس کشاندند، چه خواهد شد؟! وقتی تشکیلاتی وجود داشته باشد، جوان را در اوج نیروی جوانی فاسد می کنند و حالا دشمن دارد این کار را می کند .( مقام معظم رهبری، 21 مرداد 1371
– من یک وقت گفتم این ها دارند شبیخون فرهنگی می زنند. این راست است، و خدا می داند که راست است، بعضی نمی فهمند. یعنی صحنه را نمی بینند. کسی که صحنه را می بیند ملتفت است که دشمن دارد چه کار می کند و می فهمد که شبیخون است و چه شبیخونی هم هست!
من در یک جمله ساده و کوتاه عرض کنم که یک ملت، با ایمان و اعتقادش مبارزه می کند، اصلاً مبارزه و جنگیدن و مقاومت کردن با ایمان است، نه با دست و چشم و بدن، دست و چشم و بدن ابزار است. . . حالا اگر دشمن با امواج خبری وارد کشور ما بشود، با رادیوهایش وارد کشور ما بشود و حرف هایش را وارد کشور ما کند و در ذهن ملت این جور وارد کند که مبارزه خوب نیست، دفاع از اسلام فایده ای ندارد، ایستادگی در مقابل دشمن ثمری ندارد، هر چه زحمت بکشید و مبارزه کنید ضرر کرده اید، آیا باز هم در مملکت ایران، مبارزه ای علیه دشمنان اسلام باقی خواهد بود؟ معلوم است که نه! خیلی از مسلمانان در دنیا هستند که با آمریکا و دشمنان اسلام مبارزه نمی کنند، خیلی ملت ها هستند که قرآن هم می خوانند، نماز هم می خوانند، عبادت هم می کنند، اما با دشمن اسلام مبارزه نمی کنند که هیچ با آنها دوستی هم می کنند! اگر دشمن بتواند ملت ما را به ملتی که اعتقادی به مبارزه ندارد، امیدی به پیروزی ندارد، زهدی نسبت به جلوه های شهوانی و مادی ندارد تبدیل کند، پیروز شده است. این جاست که مبارزه فرهنگی، مبارزه ای می شود واجب تر از واجب.
الان دارند این کار را می کنند. الان در جبهه های مختلف، دشمن دارد کار می کند، یک جبهه، جبهه جوان های ما در مدارس است. این جوان های عزیز ما، دختر و پسرهای پاکیزه ما، بچه های همین ملت اند، دل پاکیزه، جسم پاکیزه و مغز پاکیزه آنها را دارند با انواع و اقسام خباثت ها، با تحریکات شهوانی، با پخش کردن عکس های مهیج شهوت، با فیلم و ویدئو و نوار الان دارند این کار را می کنند. . . و با انواع و اقسام خباثت ها و رذالت ها به جوش می آورند و آنها را به فساد می کشانند به فساد! ببینید این چه جنایت بزرگی است! این یکی از کارهایی است که دارد می کنند.
عده ای خیال کرده اند که وقتی ما به تهاجم فرهنگی غرب حمله می کنیم، فقط مسئله مان این است که یک نفر در خیابان حجابش را درست رعایت نکرده است. مردم بحمدالله حجابشان را رعایت می کنند، الا افرادی قلیل، مسأله این ها نیست، این فرعی است، اصل قضیه آن است که در داخل خانه هاست و از مجامع جوان ها سرچشمه می گیرد و دشمنان آنجا دارند کار می کنند. آنکه آشکار نیست، آنکه پنهان است، خطر آنجاست، جوان های ما شهوت را انداختند دور، راحتی و لذت را انداختند دور، رفتند در میدان مبارزه و توانستند دشمن را به زانو دربیاورند. حالا دشمن دارد از جوان های ما انتقامش را می گیرد.امنقامش چیست؟ انتقام او این است که جوان های ما را به لذات و شهوات سرگرم کند، پول خرج می کنند، عکس مبتذل چاپ می کنند و مجانی بین جوان ها منتشر می کنند، ویدئو درست می کنند، فیلم های مهیج شهوت را مجانی می دهند به این و آن که نگاه کنند، البته یک عده از این طریق پول هم به دست می آورند، اما آنهایی که سرمایه گذاری می کنند، برای پول سرمایه گذاری نمی کنند، می توانند آنها را در کشورهای دیگر، آزادانه پخش کنند و پول به دست بیاورند، این جا می خواهند نسل جوان را ضایع و نابود کنند. این هجوم یک مهاجم است، حالا بیننا و بین الله، اگر دستگاه قضایی این کشور، کسی را که چنین فسادی را دارد دامن می زند دستگیر کرد، چه مجازاتی برای او مناسب تر از همه است؟ کسی که هزاران جوان این مملکت را – جوانان پاک و پاکیزه ما را، بچه های معصوم ما را – به وادی فساد و شهوترانی می کشاند، مجازاتش چیست؟ به نظر من، این ها باید به شدیدترین وجه مجازات شوند. (مقام معظم رهبری، 15 اردیبهشت 1372) .
– این تهاجم فرهنگی، این براندازی فرهنگی، این غارت فرهنگی که بنده از سالها پیش گفتم بهطور مستمر دارد انجام میگیرد، حالا در مقابلش مقاومت و مبارزه شده است؛ این را از حق نباید گذشت. اگر مبارزه نشده بود، پیشرفت آنها خیلی بیشتر و خیلی سریعتر بود. مبارزه شده، اما بالاخره مبارزه است دیگر؛ آنها هم دارند تلاش میکنند. ما باید در جبهه خودمان، در لشکر خودمان، در مجموعه خودمان، در این انبوه عظیم مردمی که پشت سر مسئولان نظام قرار دارند ـ ملت ایران ـ دائم نیروی تازه بدمیم؛ اینها را آماده کنیم و آماده نگه داریم؛ مزاجهای فکری و فرهنگی و اخلاقی اینها را تقویت کنیم و از آلودگیهای گوناگونی که متوجه اینها میشود، جلوگیری کنیم؛ به معنای حقیقی کلمه، همان امنیت اخلاقی را در جامعه مستقر کنیم (بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی، 2/2/1386).
اگر گاهی تذکری داده میشود نباید جوانهای مؤمن ما تصور کنند که ما حالا داریم به بدحجابها و بیحجابها میدان میدهیم که فساد کنند. ابداً مسئله این نیست، مسئله در نوع برخورد است. البته با یک چنین مسئله ظریفی میشود درست برخورد کرد، میشود غلط برخورد کرد، میشود بنیانی و ریشهای برخورد کرد، میشود سطحی برخورد کرد، میشود عاقلانه برخورد کرد تا مؤثر باشد، و میشود بهطور بیتوجه و با غفلت از اعماق و ریشهدار بودن این پدیده برخورد کرد تا اینکه فایدهای هم نکند، احیاناً کسانی هم که در آنچنان شبکههایی و ارتباطهایی هم نیستند مورد آسیب قرار بگیرند و اصل آن شبکهها سالم بماند (بیانات در خطبههای نماز جمعه، 31/5/1365).
-ناامنی فقط به این نیست که دزد به خانهها یا مغازهها یا بازار یا خیابان بیاید ـ این یکطور ناامنی است؛ ناامنی مالی است ـ ما ناامنی عرضی و ناموسی هم داریم؛ جلوی آن را هم شما باید بگیرید. ناامنی اخلاقی هم داریم؛ در آنجا هم شما باید وارد میدان بشوید. البته ناامنی اخلاقی، یک مرحله کار فرهنگی دارد، یک مرحله کار مخفی دارد، یک مرحله ریشهیابی دارد؛ آنها کار دستگاههای دیگر است؛ اما آنجایی که جلوی چشم قرار میگیرد و موجب عدم امنیت اخلاقی جامعه میشود، آنکه باید وارد میدان بشود، نیروی انتظامی است (بیانات در دیدار با فرماندهان و مسئولان سازمان عقیدتی- سیاسی نواحی مختلف نیروی انتظامی در سراسر کشور، 2/11/1370).
– امنیت و نظم اجتماعی، صرفاً به این نیست که کسی کیف کسی را ندزدد یا مغازه کسی را نزند یا خانه کسی را خالی نکند. علاوهبر اینها، امنیت اخلاقی یکی از مهمترین مقولاتی است که مردم به آن احتیاج دارند. ناامنی اخلاقی این است که مردم در محیط جامعه و در کوچه و خیابان نتوانند طبق اعتقادات و دین و ایمان خود آسوده و بیدغدغه حرکت کنند و با مناظری مواجه شوند که وجدان دینی آنها را آزرده میکند؛ این از مقولات خیلی مهم است. مردم دوست دارند وقتی جوانهاشان از خانه بیرون میروند و بازمیگردند و با محیط اجتماعی مواجه میشوند، تأثیر ناخواسته و تأثیر اخلاقی بد روی ذهن آنها گذاشته نشود. لذا در محیط کوچه و خیابان، شما باید با همه چیزهایی که ازنظر اخلاقی ممنوع و خلاف است، مقابله کنید؛ این جزء وظایف شماست. فرض بفرمایید کسانی در پارکها و خیابانها اشاعه فساد و هرزهگی بکنند، البته مردم در محیط خانه خود هر کاری بخواهند بکنند، به نیروی انتظامی ارتباطی ندارد؛ مادامیکه متعرض دیگران نباشند؛ اما گاهی در خانهها هم طوری مشی میکنند که متعرض دیگران میشوند و به بهانه میهمانی و عروسی، مزاحم مردم میشوند و محلهای را اذیت میکنند ـ این جزء وظایف شماست که مراقب آنها باشید. بهخصوص همین نکته از جمله نقاطی است که روی آن برنامهریزی میشود؛ یعنی بی پرده گناه کردن و قبح گناه را از چشمها ریختن و فضای عفت و عصمتی را که بهطور طبیعی در محیط زندگیِ مردم مؤمن ما ـ زنهای شریف، مردهای شریف، جوانهای شریف ـ وجود دارد، با تعرض و الواطی و کارهای زشت به هم زدن. این جزء وظایف شماست که با این کارها مقابله کنید؛ مخصوص تهران هم نیست؛ مربوط به همهجای کشور است (بیانات در دیدار فرمانده نیروی انتظامی و معاونان و جمعی از مسئولان و فرماندهان عالیرتبه ناجا، 14/7/1381).
بخش دیگر [امنیت]، امنیت فرهنگی و امنیت اخلاقی است. مردم به جوانان و به فرزندان خود علاقه مندند و از اینکه آنها دچار اعتیاد بشوند، دچار فساد اخلاق بشوند، دچار وسوسه هایی بشوند که آنها را از مسیر درست زندگی دور بیندازد، نگراناند. این نگرانی و دغدغه را چه کسی برطرف می کند؟ چه چیزی برطرف می کند؟ امنیت فرهنگی. امنیت فرهنگی را هم در بخش عظیمی، نیروهای بسیج، نیروهای مؤمن، جان بر کف، تأمین می کنند (بیانات در صبحگاه مشترک نیروهای نظامی و انتظامی استان کرمان ، 15/2/1384).
تأمین امنیت جانی، مالی، روحی و اخلاقی و آسایش مردم از وظایف خطیر نیروی انتظامی و مایه افتخار و مباهات نظام اسلامی است (بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی، 15/12/1384).