۱۳۹۲/۰۷/۲۱
–
۲۰۱ بازدید
درصورتیکه درحق کسی ظلم شده باشد ،برای گرفتن حق خود و تظلم خواهی به بعضی اشخاص مراجعه می کند تا بواسطه آنها مشکلات خود راحل نماید آیا این عمل با آیه۱۳۶ سوره زمر منافات نداشته و به نوعی تمسک به غیر خدانیست لطفا راهنمایی بفرمایید.
خیر، منافات ندارد!
در عالم علل و اسباب مراجعه به علل و اسباب ظاهری و مادی در طول مراجعه به اسباب و علل معنوی و ماورائی است.
انسان هم باید به جا و به موقع از اسباب ظاهری که خداوند آفریده و دستور استفاده از آنها را داده برای استیفاء حقوق خود بهره ببرد، و هم باید خدا را کفایت کننده برای استیفاء حقوق وعلت اصلی و سبب اساسی بداند و از او طلب کند.
به عبارت دیگر توسل به علل و اسباب ظاهری برای رسیدن به حق لازم است اما کافی و کامل نیست، و تنها با إذن خدا و با تمسک و توکل به خدا است که کامل و کافی می شود و به نتیجه می رسد.
البته گاه محل عدل و داد مناسب و أهل آن وجود ندارد که در این صورت تنها خدا است، که وکیل، قاضی و داور و کفایت کننده ی مؤمن است.
در آیه 36 سوره مبارکه زمر (39) هم که مورد استناد شما است مطلب اخیر را متذکر می شود.
در آیه سخن از تهدیدهاى کفار بوسیله بتها به میان آمده و مى گوید: آیا خداوند براى نجات و حفظ بنده اش در برابر دشمنان کافى نیست؟ اما آنها(کفار و مشرکین) تو(پیامبر) را به غیر او تهدید مى کنند و از غیر او مى ترسانند (أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ وَ یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ).
خداوندى که قدرتش برتر از همه قدرتها است و از نیازها و مشکلات بندگانش بخوبى آگاه است و نسبت به آنها نهایت لطف و مرحمت را دارد چگونه ممکن است بندگان با ایمانش را در برابر طوفان حوادث و موج عداوت دشمنان تنها بگذارد؟ هنگامى که او پشتیبان بنده اش باشد:
اگر تیغ عالم بجنبد ز جاى نبرد رگى چون نخواهد خداى!
و هنگامى که بخواهد کسى را یارى کند:
هزار دشمنم ار مى کنند قصد هلاک گرم تو دوستى از دشمنان ندارم باک!
چه رسد به بتها که موجوداتى بى ارزش و بى خاصیتند.
گر چه شان نزول آیه طبق روایتى در مورد تخویف و تهدید به خشم بتها است، ولى مفهوم آیه چنان وسیع و گسترده است که هر نوع تهدید به غیر اللَّه را شامل مى شود، و به هر حال این آیه نویدى است براى همه پویندگان راه حق و مؤمنان راستین مخصوصا در محیطهایى که در اقلیت قرار دارند و از هر سو مورد تهدیدند.
این آیه به آنها دلگرمى و ثبات قدم مى بخشد، روح آنها را سرشار از نشاط و گام هایشان را استوار مى سازد، و اثرات روانى زیانبار تهدیدهاى دشمنان را خنثى مى کند، آرى هنگامى که خدا با ما است از غیر او وحشتى نداریم، و اگر از او بیگانه و جدا شویم همه چیز براى ما وحشتناک است.
جهت اطلاع بیشتر ر. ک: تفسیر نمونه، ج 19، ص 457- 459.
در عالم علل و اسباب مراجعه به علل و اسباب ظاهری و مادی در طول مراجعه به اسباب و علل معنوی و ماورائی است.
انسان هم باید به جا و به موقع از اسباب ظاهری که خداوند آفریده و دستور استفاده از آنها را داده برای استیفاء حقوق خود بهره ببرد، و هم باید خدا را کفایت کننده برای استیفاء حقوق وعلت اصلی و سبب اساسی بداند و از او طلب کند.
به عبارت دیگر توسل به علل و اسباب ظاهری برای رسیدن به حق لازم است اما کافی و کامل نیست، و تنها با إذن خدا و با تمسک و توکل به خدا است که کامل و کافی می شود و به نتیجه می رسد.
البته گاه محل عدل و داد مناسب و أهل آن وجود ندارد که در این صورت تنها خدا است، که وکیل، قاضی و داور و کفایت کننده ی مؤمن است.
در آیه 36 سوره مبارکه زمر (39) هم که مورد استناد شما است مطلب اخیر را متذکر می شود.
در آیه سخن از تهدیدهاى کفار بوسیله بتها به میان آمده و مى گوید: آیا خداوند براى نجات و حفظ بنده اش در برابر دشمنان کافى نیست؟ اما آنها(کفار و مشرکین) تو(پیامبر) را به غیر او تهدید مى کنند و از غیر او مى ترسانند (أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ وَ یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ).
خداوندى که قدرتش برتر از همه قدرتها است و از نیازها و مشکلات بندگانش بخوبى آگاه است و نسبت به آنها نهایت لطف و مرحمت را دارد چگونه ممکن است بندگان با ایمانش را در برابر طوفان حوادث و موج عداوت دشمنان تنها بگذارد؟ هنگامى که او پشتیبان بنده اش باشد:
اگر تیغ عالم بجنبد ز جاى نبرد رگى چون نخواهد خداى!
و هنگامى که بخواهد کسى را یارى کند:
هزار دشمنم ار مى کنند قصد هلاک گرم تو دوستى از دشمنان ندارم باک!
چه رسد به بتها که موجوداتى بى ارزش و بى خاصیتند.
گر چه شان نزول آیه طبق روایتى در مورد تخویف و تهدید به خشم بتها است، ولى مفهوم آیه چنان وسیع و گسترده است که هر نوع تهدید به غیر اللَّه را شامل مى شود، و به هر حال این آیه نویدى است براى همه پویندگان راه حق و مؤمنان راستین مخصوصا در محیطهایى که در اقلیت قرار دارند و از هر سو مورد تهدیدند.
این آیه به آنها دلگرمى و ثبات قدم مى بخشد، روح آنها را سرشار از نشاط و گام هایشان را استوار مى سازد، و اثرات روانى زیانبار تهدیدهاى دشمنان را خنثى مى کند، آرى هنگامى که خدا با ما است از غیر او وحشتى نداریم، و اگر از او بیگانه و جدا شویم همه چیز براى ما وحشتناک است.
جهت اطلاع بیشتر ر. ک: تفسیر نمونه، ج 19، ص 457- 459.