خانه » همه » مذهبی » فرصت ؛ فرصت از دیدگاه قرآن و روایات و تجربه بزرگان

فرصت ؛ فرصت از دیدگاه قرآن و روایات و تجربه بزرگان


فرصت ؛ فرصت از دیدگاه قرآن و روایات و تجربه بزرگان

۱۳۹۲/۰۷/۰۴


۸۸۵۳ بازدید

توجه به فرصت در قرآن چقدر توصیه است؟

در پاسخ به مطالب بسیار مفید زیر از درسهای استاد حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(حفظه الله) توجه فرمائید:
قرآن و حدیث برای زمان و فرصت مایه زیادی گذاشته است و بیشترین ضرر به خاطر از دست دادن زمان و فرصت هاست. همه می‌گویند: بیچاره چشم یا دست یا. . . را از دست داد ،ولی نمی‌گویند: بیچاره جوانی‌اش را از دست داد. و کسی به این مسأله توجه ندارد.
خدا به پیامبر می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَه» زمر/15 زیانکار کسی است که جوانی‌اش را از دست می‌دهد ونمی داند چه می‌کند.
در این زمینه آیات و روایات و خاطراتی زیادی است:
اما آیات
قرآن می‌فرماید: «أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ» بقره/254 اگر می‌توانید از آنچه به شما داده‌ایم انفاق کنید مثل مال، آبرو یا علم «مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ» منافقون/10 قبل از آنکه فرصت تمام شود و نگذارید فرصت تمام شود سپس بگویید «رَبِّ ارْجِعُونِ» مومنون/99 مرا برگردان تا کار خوب انجام دهم.
قرآن بسیار از ناله کسانی نقل می‌کند که فرصت را از دست داده‌اند. مثلاً عده‌ای می‌گویند: «قالُوا یا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا فیها» انعام/31 یعنی وای و حسرت بر ما که عمرمان هدر شد. پس مواظب جوانی و دقیقه‌های عمر خود باشید.
قرآن می‌فرماید: عده‌ای در روز قیامت تازه چشمهایشان باز می‌شود و می‌گویند: «فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ» ق/22 یعنی چشم شما امروز باز می‌شود و تیز می‌شود ولی دیگر فایده ندارد چون فرصت‌ها از دست رفته است.
قرآن می‌فرماید: «لَوْ أَنَّ لی کَرَّه فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنینَ» زمر/58‌ای کاش یک مرتبه دیگر ما به دنیا بر می‌گشتیم. یا عده‌ای می‌گویند: «رَبِّ ارْجِعُونِ» مرابرگردان به دنیا برای بار دیگر.
و همه این آیات می‌خواهد بگوید مراقب فرصتها باشید. چون بهترین فرصت‌های ما صرف بیهوده ترین کارها می شود. در مورد وقت می‌گویند وقت طلاست ولی عبارت زشت و نا مناسبی است.
حدیث داریم، امام می‌فرماید: «إنما أنت عدد أیام فکل یوم یمضی علیک یمضی ببعضک فخفض فی الطلب و أجمل فی المکتسب»(غررالحکم، ص 159) تو عددی بیشتر نیستی و هر چقدر که دقایق و زمان سپری می‌شود از وجود شما کم می‌شود و شما چندتا عدد هستید. اما حیف که ما شبها فکر پول هستیم و همه مغازه داران و کارمندان و بانکی‌ها همینطور هستند و حتی وزارتخانه‌ها و نهادها هم همینطور هستند و به فکر پرداخت‌ها و دریافتهای خود هستند. ولی به فکر فرصتها و زمان نیستند.
حدیث داریم: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّهِ»(جامع الأخبار، ص 185) قلب و روح شما حرم خداست دل شما خانه خداست پس غیر از خدا کسی را در آن راه ندهید مثل پادگان ارتش که غیر از ارتشی را در آن راه نمی‌دهند ولی برخی مواقع می‌بینیم تنها کسی که در دل برخی نیست خدا و یاد خداست.
قرآن می‌فرماید: «لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها» انعام/158 زمانی می‌اید که انسان هر چه هم ایمان بیاورد فایده ندارد و دیر شده است. فرعون در دریا وقتی گرفتار شد گفت ایمان می‌آورم «آمَنْتُ» یونس/90 خدا می‌فرماید «آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدینَ» یونس/91 یعنی حالا «وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ» چون پای چوبه دار خیلی‌ها خوبی می‌کنند.
شما یک روز مواظب عمر خود باشید البته مواظب بودن به این معنا نیست که تفریح نکنید بلکه بدین معناست که وقت خود را به بطالت نگذرانیم ولی ما وقتی کار نمی‌کنیم برایمان روز خوبی است.
کسی می‌گفت می‌دانی دلیل خوبی مسافرت چیست؟ و سه دلیل برای آن می‌شمارد: 1- نمازش نصفه است. 2- خوراک دو برابر است. 3- و کار هم خبری نیست. و از سبک بودن کار لذت می‌برد.
قرآن می‌فرماید: گروهی رفاه طلب هستند و وقتی می‌گوییم بروید جنگ. «لَوْ کانَ عَرَضاً قَریباً وَ سَفَراً قاصِداً لاَتَّبَعُوک» توبه/42 یعنی اگر راه نزدیک باشد می‌آیند ولی اگر دور باشد خیر. و قرآن خیلی از کسانی که عمر خود را بیهوده می‌گذرانند انتقاد می‌کند.
در جایی می‌فرماید: «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ» تکاثر/1 ، شما را تکاثر و سرشماری مشغول کرده است. در‌شان نزول این آیه خاطره‌ای نقل می‌کنند که دو گروه اختلاف پیدا کرده بودند که کدام گروه بیشتر است و فامیل الف از فامیا ب بعد از سرشماری باخت و فامیل الف حاشا کرد و گفت زنهای حامله باید دو نفر حساب شوند و باز هم سرشماری کردند و باخت و باز گفت بیشتر ما مرده‌اند و در قبرستان هم مرده‌ها را باید سرشماری کنیم و وقتی رفتند قبرهای پدرشان را هم بشمارند آیه نازل شد: «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» تکاثر/2-1 ، یعنی اینقدر مست و مشغول هستید که رفته‌اید استخوانهای پدرانتان را بشمارید.
علی(ع) در نهج البلاغه بعد از خواندن این آیه می‌فرماید دلت به چه چیز خوش است.
آیه‌ای می‌فرماید: روز قیامت منافقین به مؤمنین می‌گویند «انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قیلَ ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً» حدید/13 یعنی به ما نگاه کنید تا از نور شما بهره مند شویم. و آنها می‌گویند «قیلَ ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً» یعنی برگردید از دنیا نور بیاورید و اینجا جای وام دادن و کمک نیست. می‌گویند «یُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قالُوا بَلى وَ لکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکُمُ الْأَمانِیُّ» حدید/14 ، مگر ما با هم نبودیم اما خودتان را فریب دادید ودر آرزوها به سر می‌برید دو دل بودید و آرزوهای دراز می‌پروراندید.
کسی در زمان طاغوت به من می‌گفت که شما خیلی سیاستمداری؟ ما بچه‌ها را جمع کرده بودیم و با تخته سیاه برایشان اصول دین می‌گفتیم. من گفتم ما چه سیاستی داریم و او گفت این بچه‌ها وقتی سال دیگر تاجر بشوند خمس و سهم امام خودشان را به تو می‌دهند. و اینطوری آدم مالیخولیا می‌شود. هنوز استخدام نشده فکر این است که سال دیگر بازنشسته می‌شود.
«أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ» حدید/16 یعنی وقتش نشده اینهایی که مسلمان هستند در عمق دل خود به اسلام ایمان بیاورند.
  هر زمان وقت یک کاری و مثلاً زمان جنگ ما باید می‌جنگیدیم و یک وقت هم ممکن است زمان علم یا تجربه باشد من برخی عکسها را نگه داشتم چون گفتم ممکن است بعداً فراموش شود که خمپاره در دست یک رزمنده منفجر شد یا یک پزشک زیر بمباران دشمن در به زنهای حامله رسیدگی می‌کرد و اگر بگوییم، بگویند دروغ می‌گویید.
می گفتند شما دروغ می‌گویید که علی(ع) 1000 رکعت نماز می‌خواند علامه امینی در یک ماه رمضان در مشهد شبی هزار رکعت نماز خواند. برای همین فیلم بسیاری از ایثارها و فداکاری‌ها را داشته باشیم تا بعداً بتوانید استفاده کنید. شما هم عکس شهدا را نگه دارید و هر چند وقت یک بار برای تنظیم باد و خانه تکانی خوب است.
و حضرت ابراهیم هم از فرصتی مثل سیزده به در که مردم از شهر بیرون رفته بودند استفاده کرد و بت‌ها را شکست جز یک بت بزرگ و تبر را به دست او داد و وقتی پرسیدند چه کسی بت‌ها را شکسته؟ و او گفت بت بزرگ و آنها گفتند او که نمی‌فهمد و نمی‌تواند. او گفت پس چرا او را می‌پرستید!
حضرت موسی از فرصت برای آبروریزی استفاده کرد. وقتی موسی، فرعون را به یکتا پرستی دعوت کرد فرعون گفت تو ساحر هستی و من هم همه ساحرها را جمع می‌کنم و آبروی تو را خواهم ریخت. به موسی گفتن «فَاجْعَلْ بَیْنَنا وَ بَیْنَکَ مَوْعِداً» طه/58 ، زمانی را ابتخاب کن تا ببینیم کدامیک قوی تریم. حضرت موسی فرمود «قالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَه وَ أَنْ یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى» طه/59 ، و یوم الزینه روز معروفی بود «وَ أَنْ یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى» و باید وقتی باشد که آفتاب بالا آمده باشد و همه مردم باشند و ببینند. البته از فرصت سوءاستفاده هم می‌شود کرد.
خدا رضا شاه را لعنت کند چون سوء استفاده عجیبی کرد. 50 – 60 سال پیش حکومت وهابی‌ها قبرستان بقیع را خراب کردند و بارگاه و گنبد امام سجاد، امام حسن مجتبی، امام صادق و باقر(ع) را ویران کردند. مردم ایران به عشق این امام راهپیمایی کردند و رضا شاه از این راهپیمایی عکس برداشت و برای احمد شاه فرستاد که مردم می‌گویند ما احمد شاه را نمی‌خواهیم و رضا شاه را می‌خواهیم.
و اما روایات درباره استفاده از فرصت.
«إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»(بحارالأنوار، ج 68، ص 221) هر زمانی را خداوند به شما لطف کرده است پس مراقب باشید که آن لطفها را دریابید.
برای ساختن قنات چندین چاه پشت سر هم در دامنه کوه می‌زنند و از زیر این چاه‌ها را به هم وصل می‌کنند و وقتی هم آب به سوی مزرعه می‌رود کشاورز با بیل دنبال آن می‌رود تا آب در مسیر منحرف نشود وگرنه چیزی به مزرعه نخواهد رسید. جوانها ما هم باید مواظب باشیم خیلی استعداد داریم و ایران بهترین کشورهاست چون هم دریا دارد هم آب، خاک، نفت و هم آدم که خیلی کشورها ندارند. در کره زمین ما استعدادهایی مثل رهبری، خط سیاسی ، نیروی نظامی، اسلام و عشق به اهل بیت، جوانی و وحدت و. . . را داریم. و ایرانی‌ها خیلی ممتاز هستند. مثلاً وقتی در مکه سراغ بازار می‌روند گویی هیچ کاری جز بازار رفتن ندارند و وقتی در عرفات گریه می‌کنند یا در خیابان مرگ بر آمریکا می‌گوید هم همینطور است.
رهبر انقلاب مقداری از استعداد را شکوفا کرد.
یادتان هست به بسیج و سپاه می‌گفتند ناشی ولی امروز اف 14 را همین ناشی‌ها که در طول جنگ متخصص شده‌اند تعمیر اساسی می‌کنند.
امیرالمؤمنین فرمود: «إنَّ الْمَغْبُون مَنْ غبنَ عُمُرَهُ»(غررالحکم، ص 160) مغبون کسی است که عمرش تلف شود.
امام سجاد می‌فرماید: خدایا اگر عمر من چراگاه شیطان است مرگم بده و اگر لباس کار است عمرم بده.
حدیث داریم فرشته‌ای در هر شب صدا می‌زند: «یَا أَبْنَاءَ الْأَرْبَعِینَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا»(إرشادالقلوب، ج 1، ص 193)، کسانی که چهل ساله شده‌اید شما دیگر بچه نیستید. اما گاهی بزرگترها بیشتر برنامه کودکان را می‌بینند.
زمان طاغوت در اتوبوس نشسته بودم کسی می‌خواست ما را مسخره کند گفت آقای راننده موسیقی را برای آقا روشن کن و او هم روشن کرد بعد من در فکر بودم که چه بگویم یا نگویم. دوباره از من پرسید از موسیقی خوشتان نمی‌اید؟ و من گفتم بر فرض هم که موسیقی حلال باشد من نمی‌خواهم مغزم را در اختیار یک رقاصه و خواننده بگذارم و وقت خود را تلف کنم و این من هستم حیف که هستم.
حدیث داریم: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَتَزَوَّدُ وَ إِنَّ الْکَافِرَ یَتَمَتَّعُ»(بحارالأنوار، ج 75، ص 116) یعنی مؤمن از دقیقه‌های عمرش استفاده می‌کند و کافر ول می‌گردد. ولی ما نگران هستیم که بر عکس بشود.
حدیث داریم: «یَا أَبَا ذَرٍّ اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَکَ قَبْلَ هَرَمِکَ وَ صِحَّتَکَ قَبْلَ سُقْمِکَ وَ غِنَاکَ قَبْلَ فَقْرِکَ وَ فَرَاغَکَ قَبْلَ شُغْلِکَ وَ حَیَاتَکَ قَبْلَ مَوْتِکَ»(أمالى طوسى، ص 525) مراقب جوانی باش قبل از پیری و مراقب سلامتی باش قبل از مرض انسان همیشه همه کاری نمی‌تواند بکند. اینقدر خوشحال شدم که در ارتش و سپاه برنامه قرآنی پیاده شده و اجباری هم شده است. البته برخی ناراحت هستند. امام صادق می‌فرمود: اگر شلاق داشتم توی سر جوانها می‌زدم تا بروند درس بخوانندو بی کاری و بی عاری ممنوع است. زشت است بگویند پاکستان هزار حافظ قرآن دارد ولی ایران، از جوانهای حزب اللهی بپرسند و بگویند مثلاً «قل هو الله» را حفظ هستم.
«ان الله یبغض عبد الفارق » خدا از آدمی که از عمر خود استفاده نمی‌کند ناراحت است و او را غضب می‌کند.
گروهی نزد امام صادق آمدند و امام احوالپرسی کرد و از کسی پرسید شغل شما چیست و او گفت بی کار هستم. و امام از او روی برگردانید و گفت من به آدم بی کار نگاه نمی‌کنم.
چقدر جوانها را ما در وزارتخانه علاف کردیم یکی مسئول سرفه دیگری مسئول عطسه و سومی هم هماهنگ کننده بین سرفه و عطسه و چهارمی هم مسئول برنامه ریزی و خدا می‌داند نصف نیروها زیادی هستند. البته منظور این نیست که بیرون انداخته شوند ولی حداقل بی سوادها بالاجبار باسواد شوند و باید از جمهوری اسلامی تشکر کرد که بخشنامه کرد که هر سرباز بی سوادی اگر باسواد نشود کارت پایان خدمت نخواهد گرفت.
پیامبر فرمود هر همسایه باسوادی باید معلم بشود و هر همسایه بی سوادی باید شاگرد بشود «و الا عاقبتهما» یعنی هر دو همسایه را تعقیب می‌کنم. یا حدیث داریم به معلم می‌گویند چرا نرفتی یاد بدهی و به شاگرد می‌گویند چرا نرفتی یاد بگیری. کسی که استخر دارد و شنا بلد نیست حقش است گوشمالی بشود. و یاد گرفتن انگلیسی یا عربی کاری ندارد و وقت خود را تلف نکنید.
یکی از علما می‌گوید: «فوت الوقت اشد من فوت الروح » یعنی انسان اگر وقتش را از دست بدهد بدتر از این است که عمرش را از دست بدهد چون اگر عمرش را از دست بدهد از مردم جدا می‌شود ولی اگر وقتش را از دست بدهد از حق جدا می‌شود.
این حدیث را در کتاب امام احمد حنبل اهل سنت دیدم. (جلد3) «اذا قامت الساعه » شما می‌دانید که هنگام قیامت حوادثی به وجود می‌اید که تمام نظام بر هم می‌خورد. «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها» زلزال/1 زمین تکان می‌خورد «سُیِّرَتِ الْجِبالُ» نبأ/20 کوهی از جاکنده می‌شود و راه می‌افتد «إِذا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا» فجر/21 یعنی کوه‌های به هم می‌خورد و سنگهایش به هم فشار می‌آورند و خرد می شوند «وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» قارعه/5 مثل پنبه می‌شوند و بساط نظام همچون نخی که از تسبیح کنده می‌شود بر هم می‌ریزد. «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» تکویر/1 نور خورشید گرفته می‌شود «وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ» تکویر/2
ولی حدیث داریم اگر حوادثی به پا شد که احساس کردی می‌خواهد قیامت بر پا بشود اما یک نهال داری آن را بنشان(بکار) و دور نینداز و در حساسترین وقتها از کشاورزی عقب نمان. اما آدم خجالت می‌کشد بگوید کشور کفر در کلاه خود سیب زمینی کاشته‌اند یا کشور کفر در سطل آب گوجه کاشته است و الی آخر. اما همین جا که ما نشستیم و چمن است آب هست خاک هم هست ولی سبزی برای خوردن ندارند آن هم زمین متری چندین هزار تومان.
حدیث داریم که کسی که آب دارد و خاک هم دارد ولی چیزی برای خوردن ندارد نفرین بر او باد.
چرا جوانها بسیج نمی‌شوند و اینجا به جای چمن تزئینی، سبزی نمی‌کارند. و انقلاب باید از خانه‌ها و باغچه‌ها شروع بشود. من کره شمالی بودم. آمریکا کره را مثل خرمشهر با خاک یکسان کرده بود ولی الان شهری است مثل عروس و این به خاطر این بود که زن و مرد و بچه همه سه شیفته کار کردند و شهر را ساختند. ما اینقدر بی حال شده‌ایم که ساندویچ هم نمی‌خوریم و به جای آن آب میوه می‌خوریم.
و اما از کسانی بگوییم که از عمر خود استفاده کردند.
1- علی(ع) کفشش پاره شد و آن را پینه می‌کرد و سبحان الله می‌گفت از ایشان پرسیدند چه می‌کنید فرمود با دست خود پینه می‌کنم و حیف است زبانم حرام بشود.
2- میثم تمار خرما فروش بود و از علی(ع) حدیث یاد می‌گرفت و از شیعیان ناب بود بنی امیه دستور داد دست و پای او را بریدند. و اما او در این حال گفت مردم من چند ساعتی بیش زنده نیستم قلم و کاغذ بیاورید در این مدت برایتان چند حدیث بگویم و این است استفاده از فرصت.
3- رشید هجری. ابن زیاد فرماندار کوفه رشید را خواست و از او پرسید تو شیعه هستی و او هم گفت من شیعه خالص علی هستم و مرگ بر بنی امیه باد. گفت از علی برایم بگو. گفت: علی(ع) به من گفته دست و پا و زبان تو را قطع خواهند کرد. و ابن زیاد گفت برای اینکه بگویم علی(ع) دروغ گفته دست و پای تو را قطع می‌کنم و زبانت را نه. وقتی دست و پای او را قطع کردند او آنقدر حدیث گفت تا ابن زیاد دستور داد که زبان او را هم قطع کردند.
«آتُونِی بِصَحِیفَه وَ دَوَاه أَذْکُرْ لَکُمْ مَا یَکُونُ مِمَّا أَعْلَمَنِیهِ مَوْلَایَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع»(أمالی طوسی، ص 165) یعنی زودتر دفتر و قلم بیاورید. مردم آمدند پیرامون رشید و گریه کردند گفت چرا گریه می‌کنید. ما در تلویزیون کسانی را می‌بینیم دست ندارند مطالعه می‌کنند یا پا ندارند شنا می‌کنند آن وقت ما می‌گوییم هوا گرم یا سرد بود و یا ماشین نبود.
توجه کنید اگر کسی ناخدای خوبی باشد هم در آب شور و هم آب شیرین کشتی را هدایت می کند و گر نه ناخدای خوبی نیست و صیاد هم همینطور و غواص هم همینطور است.
ما استادی در قم داریم که وقتی خانواده و همسرش از دنیا رفت اما در تشییع جنازه همسرش کلاس درس ما را رها نکرده و عذرخواهی کرد که چند دقیقه‌ای دیر به کلاس رسیده است. اما کسی هم داریم که اگر شلوارش اتو نداشته باشد درس را تعطیل می‌کند.
آیت الله خزعلی این چند سالی که در شورای نگهبان بود نقل شده می‌گفت زمانی که در ماشین تهران بوده است تمام نهج البلاغه را حفظ نموده است.
آقای رفسنجانی چند سال زندان بود و در زندان یک دور تفسیر قرآن نوشته است و از هر آیه‌ای نکات آنرا در 20-30 دفتر قطور استخراج نموده است و الان طلبه در قم روی تفسیر ایشان کار می‌کنند چون پیش نویس است.
رهبر انقلاب در ترکیه در حال تبعید و در زندان است یک دور تحریر نوشت.
امام کاظم را زندان کردند و ایشان شروع کرد به عبادت کردن.
طلبه‌ها سال چهارم، لمعه می‌خوانند و این کتاب را شهید اول و دوم در زندان نوشتند و در زندان کتابها نوشته شده است.
حدیث آخر را برایتان بخوانم: سنن دارمی از کتب مهم اهل سنت است نقل می‌کند که ابوذر در مکه همان جایی که به شیطان سنگ می‌زنند، سخنرانی می‌کرد. «قد اجتمع الناس علی یستفتونه فأتیه رجل فوقف علیه » ابوذر سخنرانی می‌کرد و مردم دور او جمع شده بودند و سؤال و جواب می‌کردند و مردی به او رسید و گفت: «الم تنه عن فتی » مگر حکومت نگفته است شما ممنوع المنبر هستید چه حقی داری سخنرانی می‌کنی؟ ابوذر گفت «أرقیب » تو جاسوس و مراقب من هستی و گفت: «لو وضعتم سمسامه علی هذه و اشار الی قفاه » فرمود اگر شمشیر بر اینجای من بگذارید من از دقیقه‌های عمرم استفاده می‌کنم.
امام سجاد راه می‌رفت و گوسفند را می‌دید که ذبح می‌کنند و می‌پرسید به او آب دادی و قصاب می‌گفت: بله، ولی امام می‌گفت که امام حسین را در کربلا شهید کردند و به او آب ندادند و در هر حادثه‌ای در کوچه و بازار مردم را علیه بنی امیه تحریک می‌کرد.
پس از زمان استفاده کنیم.  
خدایا ساعتهای عمرمان هدر رفت آنچه را تلف کردیم ببخش.
خدایا وقتی غافل از جوانی خود هستیم که از دست می‌رود، به ما توجه بده تا از دقایق عمر خود استفاده کنیم و به حق محمد و آل محمد به ما توفیق بده در روز قیامت وقتی از قبر بیرون می‌آییم «یا حَسْرَتَنا» انعام/31 نگوییم که وای بر من که عمر خود را تلف کردم یا «لوْ أَنَّ لی کَرَّه» زمر/58 یعنی می‌شود بار دیگر برگردم یا «رَبِّ ارْجِعُونِ» مومنون/99 .
خدایا قبل ازاینکه فرصت را از دست بدهیم و ببینیم چیزی نداریم، ما را از شرمندگان و زیانکاران و «واحسرتا » گویان قیامت قرار مده.
منبع:
http://www.gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=1375
 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد