طلسمات

خانه » همه » مذهبی » محبت خاص امام عصر(ع) شرط تکامل حقیقت ایمان

محبت خاص امام عصر(ع) شرط تکامل حقیقت ایمان


محبت خاص امام عصر(ع) شرط تکامل حقیقت ایمان

۱۳۹۲/۰۷/۰۲


۹۶ بازدید

محبت خاص امام عصر(ع) شرط تکامل حقیقت ایمان

محبت و شناخت آن حضرت از محبت و معرفت امامان دیگر جدا نمی شود، بنابراین اگر انسان آن بزرگوار را بشناسد و او را دوست بدارد حقیقت ایمان در او کامل می شود.

خبرگزاری شبستان: “مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم” یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیت اللّه سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(۱۳۴۸ ـ ۱۳۰۱ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیة اللّه که حقش بر گردن ما افزون تر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مى شود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد ـ به رشته تحریر درآمده است.

محبت خاص امام عصر(ع) شرط تکامل حقیقت ایمان

محبت و شناخت آن حضرت از محبت و معرفت امامان دیگر جدا نمی شود، بنابراین اگر انسان آن بزرگوار را بشناسد و او را دوست بدارد حقیقت ایمان در او کامل می شود.

خبرگزاری شبستان: “مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم” یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیت اللّه سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(1348 ـ 1301ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیة اللّه که حقش بر گردن ما افزون تر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مى شود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد ـ به رشته تحریر درآمده است.

اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مى نویسد:

“چون ما نمى توانیم حقوق آن حضرت را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، به جا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم . . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، مى باشد.”

از وظایف بندگان نسبت به آن حضرت محبت او به طور خاص است

و لازمه اش آن است که نهایت اهتمام در آنچه مقتضای محبت نسبت به آن جناب است انجام گردد بدان که در وجوب محبت تمام ائمه معصومین تردیدی نیست و اینکه دوستی ایشان بخشی از ایمان و شرط قبولی اعمال است و دراین باره اخبار متواتر می باشد وی در اهتمام به محبت مولایمان حضرت حجت خصوصیتی است که سبب شده به طور خصوصی به آن امر گردد و این از دو جهت است:

اول؛ عقل

سرشت ها بر محبت کسی که به آنها نیکی کند و هرکه واسطه احسان به آنها باشد ساخته شده است از همین روی در حدیث از تفسیر امام آمده است که: “خدای تعالی به موسی وحی فرمود که مرا نزد خلقم محبوب کن و خلقم را نزد من محبوب گردان موسی گفت: این پروردگار چگونه این کار را انجام دهم؟ فرمود: به آنان نعمت ها و بخشش های مرا یادآوری کن تا مرا دوست بدارند.”

و چون از آنچه در بخش های این کتاب پیشتر آوردیم پاره ای از احسان مولایمان حضرت حجت را نسبت به ما و حقوقش را بر ما دانستی و اینکه تمام آنچه از نعمت های فراوان و عناوین بی پایان خداوند ما را فراگرفته به برکت مولایمان و به واسطه او است پس عقل حکم می کند که او را دوست بداریم بلکه نهادهای ما بر محبت او سرشته شده است.

دوم؛ نقل

که سید محدث بحرانی در کتاب غایه المرام به نقل از نعمانی به سند خود از رسول خدا روایت آورده که فرمود: خداوند در شب معراج به من وحی فرمود: این محمد چه کسی را در زمین بر امتت جانشین کرده ای؟ -و حال آنکه او بهتر می دانست- گفتم: این پروردگار برادرم را فرمود: علی بن ابی طالب را؟ گفتم: آری پروردگارا فرمود: این محمد من به زمین نظری افکندم پس تو را از آن برگزیدم پس من یاد نمی شوم تا اینکه تو با من یاد شدی من محمود هستم و تو محمد هستی.

سپس بار دیگر بر آن نظر افکندم و از آن علی بن ابی طالب را برگزیدم پس او را جانشین تو قرار دادم که تو سید پیغمبرانی و علی سید اوصیا و برای او اسمی از اسمهایم را قرار دادم که من اعلی هستم و او علی است.

ای محمد اگر بنده ای از بندگانم آنقدر مرا پرستش نماید تا اینکه به هلاکت رسد سپس در حالی که منکر ولایتتان باشد مرا ملاقات کند او را به جهنم خواهم برد….

فرمود اینان امامان هستند و این قائم است حلالم را حلال و حرامم را حرام می نماید و از دشمنانم انتقام می گیرد ای محمد او را دوست بدار که من او را و دوست دارنده او را دوست دارم.

می گویم: این حدیث دلالت دارد بر اینکه در محبت آن حضرت ویژگی است که مقتضی امر مخصوص از سوی خدای متعال گردیده با اینکه محبت همه امامان واجب است و سر این مطلب چند چیز است از جمله:

1- محبت و شناخت آن حضرت از محبت و معرفت امامان دیگر جدا نمی گردد ولی عکس آن چنین نیست (یعنی ممکن است کسی نسبت به امامان دیگر محبت و معرفت داشته باشد ولی نسبت به آن حضرت معرفت و محبت نداشته باشد) بنابراین اگر انسان آن بزرگوار را بشناسد و او را دوست بدارد حقیقت ایمان در او کامل می گردد.

2- چیره شدن دین و غالب گردیدن مسلمین بر کافرین به دست آن حضرت و با ظهور آن جناب به طور کامل انجام می گردد چنانکه در بخش چهارم گذشت و این چیزی است که از نظر عقل و شرع موجب محبت آن حضرت به طور خاص می باشد.

3- آنچه در بعضی از روایات آمده که آن حضرت بعد از امیر المومنین و امام حسن و امام حسین از سایر امامان افضل است چنانکه سید بحرانی در کتاب غایه المرام در باب بیست و سوم از نعمانی آورده که به سند خود از امام صادق (ع) از پدرانش روایت کرده که: رسول خدا فرمود: “خداوند از بین روزها روز جمعه و از ماه ها ماه رمضان و از شب ها شب قدر را برگزید و از مردم پیغمبران را اختیار کرد و ازمیان پیغمبران رسولان را و از رسولان مرا و علی را از من برگزید و از علی حسن و حسین را اختیار فرمود و از حسین اوصیا را برگزید که از قرآن تاویل یاوه گویان و کجروی باطل جویان و توجیه جاهلان را دور می کنند و نهمین ایشان باطن ظاهر آنان است و او افضل آنها می باشد.”

و موید این مطلب است آنچه در بحار از حضرت امام صادق (ع) روایت شده که: “از آن جناب سوال شد: آیا قائم متولد شده است؟ فرمود: نه و اگر زمانش را درک می کردم در تمام عمر با او به خدمت می پرداختم.”

بین این حدیث و آنچه گذشت منافاتی نیست زیرا که این حدیث بیانگر متحد بودن سرشت امامان می باشد و اینکه از یک نور آفریده شده اند و در علم و فضل یکسان هستند چنانکه اخبار دیگری نیز دراین باره وارد شده است و این منافات ندارد با اینکه بعضی از آنان از بعض دیگر از لحاظ ویژگی هایی افضل باشند همچنان که روایاتی در فضیلت امیر مومنان از سایر ائمه وارد گردیده با این حال علم این مطلب و امثال آن باید به خود آنان واگذار شود و بر ما نیست که از آن بحث کنیم و خدای تعالی خود داناست و نگهدار از لغزش ها می باشد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد