متن کتاب: دفتر هفدهم پرسش ها و پاسخ ها «احکام روزه»
۱۳۹۲/۰۷/۰۲
–
۵۲۹۵ بازدید
متن کتاب: دفتر هفدهم پرسش ها و پاسخ ها «احکام روزه»
پرسشها و پاسخها: دفتر هفدهم – احکام روزه
(مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام)
[ویراست سوم با اصلاحات و اضافات ]
نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها
معاونت
آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی
اداره
مشاوره و پاسخ
مراکز پخش:
مدیریت پخش دفتر نشر معارف:
قم، خیابان شهدا، کوچه 32، پلاک 3، تلفن و نمابر: 37740004
پاتوق کتاب قم (شعبه 1):
خیابان
شهدا، روبهروى دفتر مقام معظم رهبرى، تلفن 37735451
پاتوق کتاب قم (شعبه 2):
بلوار
جمهورى اسلامى، نهاد رهبرى در دانشگاهها، تلفن 32904440
پاتوق کتاب تهران:
خیابان
انقلاب، چهار راه کالج، پ 715، تلفن 88911212
قم، مؤسسه
فرهنگى و اطلاعرسانى طلوع طاها، تلفن 37748345
نشانى
اینترنت:
www.ketabroom.ir – www.porseman.org – www.porsemani.ir
پست
الکترونیک:
info@ketabroom.ir –
info@porseman.org
شناسنامه
سرشناسه: حسینى، سید مجتبى، 1345-.
عنوان و نام پدیدآور: احکام روزه
(مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام) / سید مجتبى حسینى ؛ تنظیم و نظارت نهاد
نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و
دروس معارف اسلامی – اداره مشاوره و پاسخ.
مشخصات نشر: قم: نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، دفتر نشر معارف،
1385.
مشخصات
ظاهرى: 160 ص[ویراست سوم با اضافات ]
فروست: پرسشها و پاسخهاى دانشجویى ؛ دفتر هفدهم (احکام ؛ 3)
شابک: 000/42 ریال: 4-655-8523-964-978
یادداشت: کتابنامه: ص [127] – 128 ؛ همچنین به صورت زیرنویس.
موضوع: روزه — پرسشها و پاسخها موضوع:
fasting (islam) — questions and answers
موضوع: فتواهاى شیعه — قرن 14.
موضوع:
fatwas, shiites — 20th century
شناسه افزوده: نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، معاونت آموزشی و
پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی – اداره مشاوره و پاسخ.
شناسه افزوده: نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، دفتر نشر معارف.
رده بندى کنگره: 1385 3الف46ح/188
bp رده
بندى دیویى: 354/297
شماره کتابشناسى ملى 1098273
فهرست موضوعات (برای
دسترسی سریع به متن روی موضوع مورد نظر کلیک کنید.)
مقدمه
جایگاه روزه
فلسفه روزه
–
معناى رمضان
–
معناى روزه
–
پیشینه روزه
–
مراتب روزه
–
روزههاى واجب
–
روزههاى حرام
–
روزههاى مکروه
–
عفو شدگان روزه
–
شرایط سنى روزه
–
نیت روزه –
نیت آخر شعبان
–
نیت اول رمضان
–
نیت ماه رمضان
–
فراموشى نیت روزه
–
وقت سحرى –
شبهاى مهتابى
–
وقت افطار
–
اذان رادیو و تلویزیون
–
نماز
هنگام افطار –
افطار با مال خمس نداده
روزه در
سفر
مسافرت در رمضان
–
مسافرت قبل از ظهر
–
مسافرت بعد از ظهر
–
صبحانه در ماه رمضان
–
قضاى روزه مسافر
–
روزه در سفر
–
نذر روزه –
روزه در سفر
–
نذر روزه در وطن
–
روزه اساتید و
دانشجویان –
مسافت شرعى –
روزه
در اماکن مقدس –
روزه در وطن همسر
مبطلات
روزه
خوردن و آشامیدن
–
یاد ترشى –
تر کردن لب
–
پوست خشکیده لب
–
فراموشى روزه
–
خون لثه –
غذاى لاى دندان
–
خوردن سهوى
–
شستن دهان
–
غرغره کردن
–
فرو بردن اخلاط
–
روزهدار و
دندانپزشکى –
مسواک کردن
–
نخ دندان –
داروى چشمى
–
اشک چشم –
قطره بینى
–
شیاف درمانى
–
تزریق آمپول در حال
روزه –
تزریق سرم –
آندوسکپى –
اهداى خون
–
تزریق خون
–
دود وسیله نقلیه
–
دود و بخار
–
دستگاه بخور
–
گرد و غبار در محیط
کار –
کشیدن سیگار –
دود
سیگار –
تهوع
روزهدار –
عطر
و شامپو –
فرو
بردن سر در آب –
روزه غواصان –
جنابت –
جنابت قبل اذان –
احتلام روزهدار –
جنابت و روزه قضا –
ندانستن جنابت –
فراموشى غسل جنابت –
تأخیر غسل جنابت –
بطلان غسل روزهدار –
استمنا –
استمناى روزهدار
–
خود ارضایى
–
استمنا هنگام بلوغ
–
فکر شهوانى
–
نگاه به نامحرم
–
گفت و گوى تلفنى
–
فیلم مبتذل
–
ملاعبه با همسر
–
روابط زناشویى
–
ماه عسل –
معاینه زن
–
دروغ روزهدار
–
نسبت دروغ به پیامبر
صلىاللهعلیهوآله –
غلط خواندن قرآن –
روزه نزولخوار –
امر به معروف روزهخوارى
روزه
خوارى مجاز
روزه بیمار
–
زخم معده –
روزه بیمار کلیوى
–
روزه بیمار آسمى
–
بیماران اعصاب
–
تنفس مصنوعى
–
ضعف چشم –
ضعف بدن –
خوردن دارو
–
معیار ضرر در روزه
–
نظر پزشک –
اختلاف نظر پزشکان
–
احتمال مریضى
–
مصرف دارو
–
زن باردار
–
روزه زن شیرده
–
جلوگیرى از عادت
ماهیانه –
قرص
خوردن خانمها –
زن حائض –
کمخونى روزهدار –
نذر روزه حائض –
روزه دختر بچهها –
روزه و بلوغ –
نهى والدین از روزه گرفتن بچهها –
روزههاى اوایل تکلیف
–
بلوغ زودرس
قضا و
کفاره
قضاى روزه
–
تأخیر قضاى روزه
–
نیت قضاى روزه
–
فراموشى قضاى روزه
–
قضاى روزه بیمار
–
خوردن روزه قضا
–
زمان روزه قضا
–
قضاى نماز روزهدار
–
روزه مافىالذمه
–
قضاى روزه پدر
–
روزه قضاى پسر بزرگ
–
پسر دوم –
وظیفه پسر بزرگتر
–
دختر بزرگتر
–
قضاى روزه مادر
–
روزه قضاى پدر و مادر
–
روزه استیجارى
–
کفّاره روزه
–
تأخیر کفّاره
–
پرداخت کفاره
–
کفاره و جهیزیه
–
مصرف کفّاره
–
پول کفّاره
–
تعداد فقیر
–
بهزیستى و کمیته امداد
–
کفّاره و سادات –
کفّاره و امور فرهنگى –
ناتوانى پرداخت کفّاره –
کفّاره روزه همسر –
کفّاره روزه فرزند –
روزهخوارى عمدى –
روزهخوارى هنگام بلوغ –
جاهل به کفاره –
روزه خوارى سهوى
روزه
مستحبى
خوردن روزه مستحبى
–
اجازه شوهر در روزه
–
روزه نذرى
–
روزه مستحبى و جنابت
ثبوت اول
ماه
رؤیت هلال
–
اختلاف نظر مراجع
–
محاسبات تقویمى
–
ثبوت ماه رمضان
–
رؤیت هلال در سفر
–
اختلاف افق
–
حکم حاکم –
اخبار عادل
–
چشم مسلح –
حدس و گمان
زکات
فطره
فلسفه فطره
–
معناى فطره
–
فطره دانشجو
–
فطره نامزد شرعى
–
فطره زن –
فطره ناشزه
–
فطره زن و فرزند
–
فطره جنین
–
فطره میهمان
–
میهمان چند ساعته
–
فطره فقیر
–
مستحق فطره
–
فطره و خویشاوند
–
فطره و بدهکار
–
فطره و امور فرهنگى
–
فطره و سادات
–
پرداخت فطره
–
کنار گذاشتن فطره
–
کم شدن فطره
–
زمان پرداخت فطره
–
دستگردان فطره
–
جنس فطره –
مقدار فطره
–
انتقال فطره
–
قضاى روزه بیمار
دانستنىها
مد و طعام
–
کفّاره –
کفّاره جمع
–
انواع کفّاره روزه
–
روزه یوم الشک
–
روزه سکوت
–
فقیر شرعى
–
اتحاد افق
–
حکم و حاکم
کتابنامه
مقدمه
«پرسشگرى»
از آغاز آفرینش انسان، رخنمایى کرده، بر بال سبز خود، فرشتگان را فرانشانده، بر
برگ زرد خود، شیطان را فرونشانده و در این میان، مقام آدمیت را نشان داده است.
آفتاب کوفه چه زیبا فرموده است:
«مَن اَحسَنَ السؤال عَلِمَ» و «من عَلِمَ اَحسَنَ السؤال».
هم سؤال از علم
خیزد هم جواب
همچنان
که خار و گُل از خاک و آب آرى،
هر که سؤالهایش آسمانى است، دانش و بینش، پاسخش خواهد بود. پویایى و پایایى
«جامعه» و «فرهنگ»، در گرو پرسشهاى حقیقت طلبانه و پاسخهاى خِردورزانه است.
از افتخارات
ایران اسلامى، آن است که از سویى، سرشار از جوانانى پاک دل، کمال خواه و پرسشگر
مىباشد و از دیگر سوى، از مکتبى غنى برخوردار است که معارف بلند آن، گوارا نوش
دلهاى عطشناک پرسشگر و دانشجوست.
اداره مشاوره و پاسخ معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی نهاد،
محفل انسى فراهم آورده است، تا «ابر رحمت» پرسشها را به «زمین اجابت» پذیرا باشد و
نهال سبز دانش را بارور سازد. ما اگر بتوانیم سنگ صبور جوانان اندیشمند و بالنده
ایران پرگهرمان باشیم، به خود خواهیم بالید.
شایان ذکر
است در راستاى ترویج فرهنگ دینى، اداره
مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، تاکنون بیش از
سیصد هزار پرسش دانشجویى را در موضوعات مختلف اندیشه دینى، مشاوره،
احکام و… پاسخ داده است.
این اداره
داراى گروههاى علمى و تخصصى، به شرح زیر است:
ـ قرآن و حدیث؛
ـ احکام؛
ـ فلسفه، کلام و دین پژوهى؛
ـ حقوق و فلسفه احکام؛
ـ اخلاق و عرفان؛
ـ تربیتى و روان شناسى؛
ـ اندیشه سیاسى؛
ـ فرهنگى و اجتماعى؛
ـ تاریخ و سیره؛
ـ ادیان و مذاهب.
آنچه پیش رو
دارید، بخشى از پرسشهاى احکامِ داراى فراوانى در میان قشر جوان و دانشگاهیان است
که از سوى محقق ارجمند حجهالاسلام
سیدمجتبى حسینى (زیدعزّه) پاسخ داده شده است و توسط
حجج اسلام سیدمحمدتقى محمدى و على گرجى
با اضافات و ارزیابى مجدد ویرایش جدید شده است.
ویژگىهاى
این مجموعه و شیوه تنظیم آن در چند نکته ذیل بیان مىشود:
الف. پاسخ
پرسشها همراه با مآخذ و مستندات آن آورده شده است.
ب. پاسخهاى
هممضمون، با عبارت یکسان و روان تحریرشده است ؛ از این رو بیشتر پاسخها اقتباسى
است.
ج. جهت
اتقان و اطمینان بیشتر، علاوه بر مستندسازى پاسخها، از دفاتر مراجع بزرگوار نیز
استفتا شده است.
د. در تنظیم
کتاب، نظر حضرت امام خمینى قدسسره به عنوان اولین فتوا آمده و فتاواى دیگر مراجع
بزرگوار – که نامشان به ترتیب حروف الفبایى در ذیل مىآید – پس از آن ذکر گردیده
است:
1. حضرت آیهاللّه حاج شیخ محمدتقى بهجت
(قدس سرّه)
2. حضرت آیهاللّه حاج شیخ میرزا جواد تبریزى
(قدس سرّه)
3. حضرت آیهاللّه حاج سید على حسینى خامنهاى
(دام ظله العالى)
4. حضرت آیهاللّه حاج سید على حسینى سیستانى
(دام ظله العالى)
5. حضرت آیهاللّه حاج شیخ لطفاللّه صافى گلپایگانى
(دام ظله العالى)
6.
حضرت آیهاللّه حاج شیخ محمد فاضل لنکرانى (قدس سرّه)
7. حضرت آیهاللّه حاج شیخ حسین نورى همدانى
(دام ظله العالى)
8. حضرت آیهاللّه حاج شیخ ناصر مکارم شیرازى
(دام ظله العالى)
9. حضرت آیهاللّه حاج شیخ حسین وحید خراسانى
(دام ظله العالى)
گفتنى است
که در متن کتاب تنها به ذکر اسامى مراجع بزرگوار به اختصار اکتفا شده است، لذا از
ساحت آن بزرگواران پوزش مىطلبیم و از درگاه خداوند متعال براى ایشان، دوام عزت و
سلامتى مسألت داریم.
برآنیم با
توفیق خداوند، به تدریج ادامه این مجموعه را تقدیم شما خوبان کنیم. پیشنهادها و
انتقادهاى سازنده شما، راهنماى ما در ارائه شایسته و پربارِ مجموعههایى از این دست
خواهد بود.
در پایان از
تلاشهاى مخلصانه مؤلف محترم و مجموعه همکاران اداره مشاوره و پاسخ، به خصوص
حججاسلام سیدمحمد تقى علوى و صالح قنادى (زیدعزّهما) که در بازخوانى و
آمادهسازى این اثر تلاش کردهاند، تشکر و قدردانى مىشود و دوام توفیقات این
عزیزان را در جهت خدمت بیشتر به مکتب اهلبیت علیهمالسلام و ارتقاى فرهنگ دینى
جامعه – به ویژه دانشگاهیان – از خداوند متعال مسألت داریم.
اللّه ولى التوفیق
معاونت آموزشی و
پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی نهاد
روزه و احکام
آن
جایگاه روزه
فلسفه روزه
پرسش 1 . درباره فواید و
فلسفه روزه توضیح دهید؟
روزه داراى حکمتها
و فوایدى است. مهمترین آنها عبارت است:
1. روزه روح انسان
را تلطیف، اراده او را قوى و غریزههایش را تعدیل مىکند و به آدمى در مسیر تقوا و
پرهیزگارى کمک مىکند. [1]
2. روزه براى
برقرارى مساوات میان فقیر و غنى است تا مردم با چشیدن طعم گرسنگى، به یاد فقیران و
محرومان بیفتند و حق آنان را ادا کنند. [2]
3. روزه آرام بخش
دلها است. [3]
4. روزه اثر
بهداشتى و درمانى فراوان دارد و باعث سلامتى و تندرستى جسم مىگردد. [4]
الکسى سوفورین
(دانشمند روسى) روزهدارى را طریق درمان بسیارى از بیمارىها – از جمله کم خونى،
ضعف رودهها، رماتیسم، نقرس، بیمارىهاى چشم، مرض قند و بیمارىهاى کلیه و کبد –
مىداند. [5]
معناى
رمضان
پرسش 2 . رمضان به چه معنا
است؟
«رمضان» در لغت از
ماده «رمض»، به معناى شدّت گرما و تابش آفتاب بر سنگ و شن است. با توجه به این که
ماه رمضان، ماه تحّمل شداید و عطش و گرسنگى است، به این عنوان، نام گرفته است.
این ماه، نهمین ماه
سال در تقویم هجرى قمرى و یگانه ماهى است که نامش در قرآن آمده و یکى از نامهاى
خداوند است. از اینرو در روایات، تصریح شده که کلمه «ماه» به «رمضان» اضافه گردد و
به هیچ وجه، به تنهایى یاد نشود. ماه رمضان بر همه ماهها برترى دارد ؛ زیرا تمامى
کتابهاى مهم آسمانى (مانند تورات، انجیل، زبور، صحف و قرآن) در این ماه نازل شده
است. شب قدر و شهادت حضرت على (علیهالسلام) در این ماه قرار گرفته و شاید به جهت
همین ویژگىها است که این ماه براى روزه گرفتن، انتخاب شده است. [6]
معناى روزه
پرسش 3 . صوم (روزه) در
لغت و اصطلاح به چه معنا است؟
«صوم» (روزه)، در
لغت به معناى امساک و خوددارى از هر چیز است و در اصطلاح فقه عبارت است از:
«امساک و خوددارى
از موارد هشتگانه [7]
– از هنگام اذان صبح تا اذان مغرب – به قصد انجام دادن فرمان خداوند».
پیشینه روزه
پرسش 4 . پیشینه روزه به
چه زمانى بر مىگردد؟
شواهد فراوانى در
تاریخ به چشم مىخورد که روزه، در میان یهود و مسیحیت و اقوام و ملتهاى دیگر رایج
بوده است. آنان به هنگام مواجهه با غم و اندوه و توبه و طلب خشنودى خداوند، روزه
مىگرفتند تا با این کار، در پیشگاه او اظهار عجز و تواضع نموده و به گناهان خود
اعتراف کنند. از
انجیل استفاده مىشود که مسیح
(علیهالسلام)چهل شبانه روز، روزه داشته است. [8]
قرآن مجید به صراحت
بیان مىکند: این فریضه الهى، در امتهاى پیشین نیز واجب بوده است. [9]
مراتب روزه
پرسش 5 . علماى اخلاق روزه
را به روزه عوام، روزه خواص و روزه خواص الخواص درجه بندى کردهاند، آیا این امر
دلیل دینى دارد؟
آنچه علماى اخلاق
فرمودهاند، برگرفته از مجموع روایاتى است که در این زمینه وجود دارد.
امام باقر
(علیهالسلام) درباره روزه «عوام» مىفرماید:
«روزهدار هر کارى انجام دهد، براى روزه او
زیانى ندارد ؛ اگر از چهار کار خود دارى کند: خوردن، آشامیدن، آمیزش با زنان و فرو
رفتن در آب». [10]
امام صادق
(علیهالسلام) درباره روزه «خواص» مىفرماید:
«هرگاه روزهدار بودى، باید گوش و چشم تو
در برابر کارهاى حرام و همه اعضاى تو در برابر کارهاى زشت نیز روزهدار باشد». [11]
حضرت على
(علیهالسلام) درباره روزه «خواص الخواص» مىفرماید:
«روزه قلب و خوددارى از فکر گناه، برتر از
روزه شکم و خوددارى از خوراک است». [12]
روزههاى واجب
پرسش 6 . روزههاى واجب
کدام است؟
روزههاى واجب
عبارت است از:
1. روزه ماه رمضان،
2. روزه کفّاره،
3. روزه قضا،
4. روزه نذر و عهد
و یمین،
5. روزه استیجارى،
6. روزه روز سوم
اعتکاف،
7. روزه جایگزین
قربانى در حج تمتع. [13]
روزههاى حرام
پرسش 7 . روزههاى حرام
کدام است؟
روزههاى حرام
(روزههایى که نباید گرفت)، عبارت است از:
1. روزه عید قربان،
2. روزه عید فطر،
3. روزه ایام تشریق
براى کسى که در منا است،
4. روزه یوم الشک
(روزى که نمىداند آخر شعبان است یا اول رمضان) به نیت ماه رمضان،
5. روزه سکوت،
6. روزه وصال (شب
را نیز تا سحر روزه بگیرد)،
7. روزه مستحبى زن
در جایى که با حق شوهر منافات داشته باشد،
8. روزه مستحبى
فرزند در جایى که باعث آزار و اذیت پدر و مادر گردد،
9. روزه مریض و هر
کس که روزه براى او ضرر دارد،
10. روزه مسافر، به
جز مواردى که استثنا شده است. [14]
پرسش 8 . روزههاى مستحبى
کدام است؟
روزه تمام روزهاى
سال – غیر از روزههاى حرام و مکروه – مستحب است ؛ ولى براى برخى از روزها، بیشتر
سفارش شده که عبارت است از:
1. پنج شنبه اول و
پنج شنبه آخر هر ماه،
2. چهار شنبه اول
که بعد از روز دهم ماه است،
3. سیزدهم، چهار
دهم و پانزدهم هر ماه،
4. تمام ماه رجب و
شعبان یا بعضى از این دو ماه،
5. روز عید نوروز،
6. روز بیست و پنجم
و بیست و نهم ذى قعده،
7. روز اول تا روز نهم ذى حجه،
8. عید سعید غدیر
(هیجدهم ذى حجه)،
9. روز اول و سوم
محرم،
10. میلاد مسعود
پیغمبر اکرم صلىاللهعلیهوآله، (هفدهم ربیع الاول)،
11. روز مبعث حضرت
رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله، (بیست و هفتم رجب). [15]
روزههاى مکروه
پرسش 9 . روزههاى مکروه
کدام است؟
روزههاى مکروه
عبارت است از:
1. روزه روز
عاشورا،
2. روزه روز عرفه
براى کسى که او را از خواندن دعا باز دارد،
3. روزه مستحبى
میهمان بدون اجازه میزبان،
4. روزه مستحبى
فرزند بدون اجازه پدر و مادر. [16]
عفو شدگان روزه
پرسش 10 . بر چه کسانى
روزه واجب نیست؟
همه مراجع:
بر چند دسته
روزه واجب نیست:
1. پیرمرد و پیرزنى
که گرفتن روزه براى آنان مشقّت دارد ؛
2. زن باردارى که
گرفتن روزه براى حمل یا خودش ضرر دارد ؛
3. زن شیر دهى که
گرفتن روزه، براى بچه یا خودش ضرر دارد ؛
4. کسى که گرفتن روزه براى او ضرر دارد ؛
5. کسى که بیمارى
دارد که زیاد تشنه مىشود و نمىتواند تشنگى را تحمل کند ؛
6. کسى که به سن
بلوغ نرسیده است ؛
7. زنى که خون حیض
و نفاس مىبیند ؛
8. مسافرى که نمازش
شکسته است؛
9. کسى که به جهت
ضعف بنیه، گرفتن روزه براى او مشقّت فراوان دارد و غیرقابل تحمل است ؛
10. کسى که بىهوش
است و یا در کما به سر مىبرد ؛
11. دیوانگان. [17]
شرایط سنى روزه
پرسش 11 . شرایط سنى براى
روزهدارى چیست؟
همه مراجع (به جز سیستانى):
زمان وجوب روزهدارى بلوغ است و نشانه بلوغ یکى از سه چیز است: 1. روییدن موى درشت
(خشن) زیر شکم و بالاى عورت 2. بیرون آمدن منى در خواب یا بیدارى 3. تمام شدن 15
سال قمرى در پسران و تمام شدن نه سال قمرى در دختران. [18]
آیهاللّه سیستانى:
نشانه بلوغ
در دختر، تمام شدن نُه سال قمرى است، و در پسر یکى از سه چیز است: 1. روئیدن موى
درشت در زیر شکم بالاى عورت. 2. بیرون آمدن منى. 3. تمام شدن پانزده سال قمرى. [19]
نکته .
لازم نیست سه شرط در بلوغ با هم جمع شوند. اگر یکى از آنها به وجود آید مانند رشد
مو، هرچند به سن 15 سال قمرى نرسیده باشد؛ مثلاً 13 سال باشد، بالغ است.
نیت روزه
پرسش 12 . نیت روزه چگونه
است؟
همه مراجع:
نیت «روزه»
؛ یعنى، شخص تصمیم داشته باشد براى انجام دادن فرمان خداوند، از اذان صبح تا مغرب،
کارى که روزه را باطل مىکند، انجام ندهد و لازم نیست آن را از قلب خود بگذراند و
یا بر زبان جارى کند. [20]
پرسش 13 . ابتدا و انتهاى
نیت روزه به طور عادى چه زمانى است؟
همه مراجع:
نیت براى
روزه ماه رمضان و نذر معیّن، از اول شب تا اذان صبح و براى روزه غیر معین (مانند
روزه قضا و نذر مطلق)، از اول شب تا ظهر روز بعد است. نیت روزه مستحبى، از اول شب
شروع شده و تمام روز – تا موقعى که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد –
ادامه دارد. [21]
تبصره .
تعریف مغرب در پرسشهاى آینده در عنوان «وقت افطار» بیان شده است.
پرسش 14 . شب، قصد گرفتن روزه داشتم، اما
سحر بیدار نشدم تا نیّت کنم. نزدیک آفتاب از خواب بیدار شدم، آیا روزهام صحیح است؟
همه مراجع:
اگر آنچه
روزه را باطل مىکند، انجام ندادهاید، روزه صحیح است. [22]
نیت آخر شعبان
پرسش 15 . نمىدانم فردا اول ماه رمضان است
یا آخر شعبان، آیا گرفتن روزه واجب است؟ به چه نیت روزه بگیرم؟
همه مراجع:
خیر، گرفتن
روزه آن روز واجب نیست ؛ ولى اگر بخواهید روزهبگیرید، نمىتوانید به نیت ماه رمضان
بگیرید ؛ بلکه باید به نیت ماه شعبان یا روزه قضا – اگر به ذمه دارید – و مانند آن
روزه بگیرید و چنانچه بعد معلوم شود، ماه رمضان بوده، از رمضان محسوب مىشود و اگر
در اثناى روز بفهمید، باید فورى نیت خود را به روزه ماه رمضان برگردانید. [23]
نیت اول رمضان
پرسش 16 . اگر کسى عقیده پیدا کرد روز اوّل
ماه مبارک رمضان است و نیّت روزه کرد، امّا در وسط روز، متوجّه شد آن روز، روز اول
ماه مبارک نیست بلکه فرداى آن روز، روز اول رمضان است آیا مىتواند نیّتش را به
روزهاى دیگر تبدیل کند؟
همه مراجع:
زمانى که
متوجّه شد ماه رمضان شروع نشده، باید نیّتش را به روزهاى دیگر تبدیل کند و یا
مىتواند روزهاش را بخورد. [24]
نیت
ماه رمضان
پرسش 17 . در ماه رمضان باید براى هر روز
نیت کرد، یا این که یک نیت در اول ماه کافى است؟
همه مراجع:
اگر شب اول
ماه رمضان نیت کند که یک ماه را روزه بگیرد، کافى است ؛ ولى بهتر است (احتیاط
مستحب) در هر شب ماه رمضان، براى روزه فرداى آن نیز، نیت کند. [25]
فراموشى نیت روزه
پرسش 18 . اگر شب اول ماه رمضان، نیت روزه
را فراموش کند و پیش از ظهر یادش بیاید، تکلیف روزه او چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى و وحید):
اگر مبطلات روزه را مرتکب نشده، باید نیت کند و روزهاش صحیح است و اگر یکى از آنها
را مرتکب شده، روزه او باطل است ؛ ولى [ به احترام ماه رمضان] باید تا اذان مغرب،
از کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى و بعد از ماه رمضان، آن روز را قضا کند. [26]
آیات عظام تبریزى و وحید:
اگر مبطلات روزه را مرتکب نشده، باید نیت کند و روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب بعد
از ماه رمضان نیز قضا نماید و اگر یکى از آنها را مرتکب شده، روزهاش باطل است ؛
ولى [ به احترام ماه رمضان] باید تا اذان مغرب از کارى که روزه را باطل مىکند،
خوددارى و بعد از ماه رمضان آن روز را قضا کند. [27]
وقت
سحرى
پرسش 19 . کسى که در سحر تا پایان اذان غذا
بخورد، روزهاش چه حکمى دارد؟
همه مراجع:
ملاک امساک
براى روزه، طلوع فجر صادق است. پس اگر با شروع اذان، اطمینان به طلوع فجر پیدا کند،
نباید چیزى بخورد و اگر لقمهاى در دهان دارد، نباید فرو برد. امّا اگر اطمینان به
دخول وقت ندارد، مىتواند چیزى بخورد. [28]
پرسش 20 . اگر شخصى با اعتقاد به این که
هنوز اذان صبح را نگفتهاند، مشغول سحرى شود، سپس متوجه گردد که وقت اذان صبح گذشته
است ؛ حکم روزه او چیست؟
همه مراجع (به جز بهجت):
اگر بدون بررسى و تحقیق در طلوع فجر، مشغول سحرى شده، روزهاش باطل است و باید قضا
کند. [29]
آیهاللّه بهجت:
اگر بدون بررسى و
تحقیق در طلوع فجر، مشغول سحرى شده، بنابر احتیاط واجب روزهاش باطل است و باید قضا
کند. [30]
تبصره .
فرد یاد شده با وجود این که روزهاش باطل شده، حق ندارد افطار کند ؛ بلکه باید تا
شب از مفطرات امساک نماید.
شبهاى مهتابى
پرسش 21 . خواندن نماز صبح، در لیالى مقمره
(شبهایى که سحر مهتاب است) چگونه است؟
همه مراجع (به جز امام):
تفاوتى بین شبهاى مهتابى و غیرمهتابى نیست و ملاک، یقین به طلوع فجر و دخول وقت
نماز است. [31]
امام:
در شبهاى مهتابى براى نماز صبح، باید مدتى صبر کنند تا روشنایى طلوع فجر احراز
شود. [32]
وقت افطار
پرسش 22 . وقت افطار کردن روزه چه زمانى
است؟
آیات عظام امام، خامنهاى، فاضل، صافى و نورى:
وقت افطار روزه مغرب است. مغرب زمانى است که قرص خورشید در افق پنهان شود و بعد از
مدتى سرخى طرف مشرق از بالاى سر انسان بگذرد. [33]
آیات عظام بهجت و مکارم:
وقت افطار
روزه غروب است. غروب زمانى است که قرص خورشید در افق پنهان شود؛ ولى احتیاط مستحب
آن است که مدتى صبر کند تا سرخى طرف مشرق از بین برود و مغرب شود. [34]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید:
وقت افطار روزه بنا بر احتیاط واجب مغرب است؛ یعنى، باید مدتى صبر کند تا سرخى طرف
مشرق از بالاى سر انسان بگذرد. [35]
تبصره .
براساس دیدگاه مشهور فقیهان بین غروب و مغرب تفاوت است. غروب عبارت است از پنهان
شدن قرص خورشید در افق. مغرب عبارت است از زمانى که سرخى طرف مشرق که بعد از غروب
خورشید پیدا مىشود، از بین برود. فاصله زمانى بین غروب خورشید و مغرب به اختلاف
فصلهاى سال تفاوت مىکند؛ (تقریبا بین پانزده تا بیست دقیقه مىباشد).
اذان
رادیو و تلویزیون
پرسش 23 . آیا با شروع اذان مغرب رادیو و
تلویزیون، افطار روزه جایز است؟
همه مراجع (به جز بهجت و مکارم):
اگر یقین دارید با اذان رادیو و تلویزیون، وقت داخل شده، اشکال ندارد. [36]
آیات عظام بهجت و مکارم:
به محض این
که قرص خورشید در افق پنهان شود، افطار روزه جایز است؛ ولى احتیاط مستحب آن است که
مدتى صبر کند تا سرخى طرف مشرق از بین برود. [37]
تبصره .
طبق فتواى آیات عظام بهجت و مکارم، افطار کردن روزه کمى پیش از اذان رادیو و
تلویزیون نیز جایز است؛ زیرا اذان این رسانه مدتى (نزدیک بیست دقیقه) بعد از غروب
خورشید است.
نماز هنگام افطار
پرسش 24 . هنگام اذان مغرب، افطار کردن
بهتر است، یا خواندن نماز مغرب و عشا؟
همه مراجع:
خواندن نماز
مغرب و عشا بهتر است ؛ ولى اگر کسى منتظر او است یا بسیار گرسنه است که نمىتواند
نماز را با حضور قلب بخواند، افطار کردن بهتر است. [38]
افطار با مال خمس نداده
پرسش 25 . رفت و آمد با خانوادهاى که خمس
پرداخت نمىکند، چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز تبریزى، خامنهاى، سیستانى و وحید):
معاشرت با آنان اشکال ندارد و اگر یقین نداشته باشد به غذاى آنها خمس تعلق گرفته،
خوردن آن نیز جایز است و چنانچه احتمال تأثیر بدهد، آنان را ارشاد کند. [39]
آیات عظام تبریزى، خامنهاى و سیستانى:
معاشرت با آنان اشکال ندارد و مىتواند از غذاى آنها استفاده کند و چنانچه احتمال
تأثیر بدهد، آنان را ارشاد کند. [40]
آیهاللّه وحید:
معاشرت با آنان
اشکال ندارد و اگر یقین نداشته باشد به غذاى آنها خمس تعلق گرفته و شک دارد، بنابر
احتیاط واجب خوردن آن جایز نیست. [41]
پرسش 26. اگر یقین داشته باشیم همان غذایى
که در مهمانى مىخوریم، خمس آن داده نشده، چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز تبریزى، خامنهاى و سیستانى):
خوردن آن پیش از پرداخت خمس آن یا بدون اجازه حاکم شرع، جایز نیست. [42]
آیات عظام تبریزى، خامنهاى و سیستانى:
خوردن آن براى میهمان اشکال ندارد؛ ولى صاحب خانه ضامن خمس است. [43]
تبصره .
آیهاللّه مکارم در کتاب استفتاآت اجازه داده که در غذاى غیرمخمس تصرف کنیم و خمس
آن را به سادات نیازمند بپردازیم. [44]
روزه در سفر
مسافرت در رمضان
پرسش 27 . آیا مىشود در ماه رمضان، براى
فرار از روزه مسافرت کرد؟
همه مراجع (به جز سیستانى و مکارم):
مسافرت کردن در ماه رمضان – هر چند به عنوان فرار از روزه باشد – اشکال ندارد ؛ ولى
این امر تا قبل از روز بیست و سوم مکروه است. [45]
آیات عظام سیستانى و مکارم:
مسافرت کردن در ماه رمضان ـ هر چند به عنوان فرار از روزه باشد ـ اشکال ندارد؛ ولى
مکروه است. [46]
مسافرت قبل از ظهر
پرسش 28 . کسى که پیش از ظهر تصمیم به
مسافرت دارد، تکلیف روزه او چه مىشود؟
همه مراجع (به جز تبریزى و سیستانى):
اگر پیش از ظهر مسافرت کند، روزهاش باطل است ؛ ولى قبل از آنکه به حد ترخّص برسد،
نمىتواند روزه را بخورد. [47]
آیهاللّه
تبریزى: اگر از سر شب تصمیم بر سفر داشته و پیش از ظهر مسافرت کند، روزهاش
باطل است ؛ ولى قبل از آنکه به حد ترخص برسد، نمىتواند روزه را بخورد و اگر پیش از
ظهر تصمیم بر مسافرت گرفته، بنابر احتیاط واجب باید روزه بگیرد. [48]
آیهاللّه سیستانى:
اگر پیش از
ظهر مسافرت کند، بنابر احتیاط واجب، باید روزهاش را افطار کند ؛ ولى قبل از آنکه
به حد ترخص برسد، نمىتواند روزه را بخورد. [49]
پرسش 29 . اگر مسافر قبل از اذان ظهر به
وطن برسد روزه او چه حکمى دارد؟
همه مراجع:
اگر مسافر
پیش از ظهر به وطنش یا به جایى برسد که مىخواهد ده روز در آن جا بماند، چنانچه
کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده، باید نیت روزه کند و آن روز را روزه
بگیرد. [50]
مسافرت بعد از ظهر
پرسش 30 . اگر روزهدار بعد از ظهر مسافرت
نماید، روزهاش چگونه است؟
همه مراجع:
اگر
روزهدار بعد از ظهر از وطن یا جایى که نمازش کامل است مسافرت نماید، روزهاش صحیح
است. [51]
صبحانه در ماه رمضان
پرسش 31 . کسى که در ماه رمضان صبح مسافرت
مىکند، مىتواند در منزل خود صبحانه بخورد یا باید از حد ترخّص بگذرد؟
همه مراجع:
روزهدارى
که پیش از ظهر مسافرت مىکند، تا حد ترخص نرسیده، نمىتواند روزه را بخورد، و اگر
پیش از آن روزه را باطل کند، باید روزه را قضا کند و کفاره هم بدهد. [52]
پرسش 32 . شخصى در سفر بود و قصد داشت پیش
از ظهر به وطن برسد و نیت روزه کند، ولى در بین راه سهواً چیزى خورد، آیا مىتواند
آن روز را روزه بگیرد؟
همه مراجع:
اگر شخصى در
سفر باشد و قصد داشته پیش از ظهر به وطن برسد و روزه بگیرد ولى در بین راه از روى
فراموشى و غفلت چیزى بخورد نمىتواند آن روز را روزه بگیرد. [53]
پرسش 33 . اگر شخصى در ماه مبارک رمضان
هنگام مراجعت از سفر، پیش از ظهر به حدّ ترخّص وطنش یا جایى که مىخواهد ده روز در
آنجا بماند برسد، ولى بعد از اذان ظهر به وطن یا محلّى که مىخواهد بماند برسد، و
کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، آیا روزه آن روز بر او واجب است یا
نه؟
همه مراجع (به جز صافى، مکارم و نورى):
مسافرى که به وطنش برمىگردد پیش از ظهر باید به وطن برسد و اگر فقط به حد ترخص
رسیده ولى وارد وطن نشده نمىتواند روزه بگیرد. [54]
آیات عظام صافى، مکارم و نورى:
اگر پیش از ظهر به حدترخص برسد ولى بعد از اذان ظهر به وطن وارد شود روزه او صحیح
است. [55]
پرسش 34 . آیا در سفر معصیت که نماز تمام
است روزه را هم باید بگیرد؟
همه مراجع:
در سفرى که
نماز تمام است مانند سفر معصیت باید روزه را هم بگیرد. [56]
قضاى روزه مسافر
پرسش 35 . کسى که در ماه رمضان مسافرت
کرده، آیا علاوه بر قضا، باید کفّاره هم بدهد؟
همه مراجع:
خیر، تنها
قضاى روزهها واجب است و کفّاره ندارد ؛ ولى اگر قضاى روزهها را تا ماه رمضان سال
بعد به تأخیر اندازد، به جهت تأخیر، باید براى هر روز، یک مد طعام کفّاره بدهد. [57]
روزه در سفر
پرسش 36 . آیا گرفتن روزههاى قضا، در سفر
صحیح است؟
همه مراجع:
خیر، جایز
نیست (مگر این که در سفر قصد ده روز کند). [58]
نذر
روزه
پرسش 37 . کسى که در ماه رمضان در سفر است،
آیا مىتواند نذر کند روزه بگیرد؟
همه مراجع:
خیر، جایز
نیست. [59]
تبصره .
در ایام ماه مبارک رمضان غیر از روزه این ماه هیچ روزهاى را نمىتوان گرفت.
روزه در سفر
پرسش 38 . اگر در ایام اعتکاف یا روزهاى
مهم که روزه خیلى ثواب دارد در سفر بودم، آیا در آنجا مىتوانم نذر روزه کنم و روزه
مستحبى بگیرم؟
آیات عظام امام، خامنهاى، تبریزى، صافى، فاضل، نورى و وحید:
در مسافرت، نذر روزه جایز نیست، بلکه باید رد وطن نذر روزه در سفر را انجام داده
باشد. [60]
آیات عظام بهجت و سیستانى:
آرى، در مسافرت نذر روزه جایز و صحیح است. [61]
آیهاللّه مکارم:
در مسافرت
نذر روزه اشکال دارد و اگر نذر کرد، احتیاط واجب آن است که به نذر خود عمل کند. [62]
تبصره .
در چهار مکان مقدس (مکه، مدینه، کربلا و کوفه) که مسافر مخیّر است نماز را کامل یا
شکسته بخواند، مسافر نمىتواند روزه بگیرد مگر در مدینه به عنوان سه روز اختصاصى یا
با نذر قبل از سفر در وطن.
پرسش 39 . آیا مىتوانیم در غیر ماه مبارک
رمضان پیش از سفر در وطن خود، نذر کنیم که در سفر روزه مستحبى بگیریم؟
همه مراجع (به جز
مکارم):
آرى، این نذر صحیح است. [63]
آیهاللّه مکارم:
اگر روزه را معین نکند، نمىتواند در سفر روزه بگیرد. [64]
نذر روزه در وطن
پرسش 40 . آیا مىتوانیم در وطن نذر کنیم
که روزه ماه رمضان و یا قضاى آن را در سفر، به جا آوریم؟
همه مراجع:
خیر، این
نذر صحیح نیست. [65]
روزه اساتید و دانشجویان
پرسش 41 . اساتید و دانشجویان در صورتى که
کمتر از ده روز در محل تحصیل و خوابگاه مىمانند، تکلیف نماز و روزهشان چیست؟
امام:
نماز شکسته است و
روزه صحیح نیست. [مقلدان ایشان باید با توجه به فتواى مرجع تقلید زنده خود در مسئله
بقاء بر میت، عمل کنند.]
آیهاللّه خامنهاى:
اساتید و دانشجویان بورسیه و مأمور به تحصیل که داراى حقوق دریافتى مىباشند، اگر
در کمتر از ده روز حداقل یک بار بین وطن و دانشگاه رفت و آمد داشته باشند، نمازشان
در محل تحصیل و بین راه تمام و روزهشان صحیح است. اما سایر دانشجویان که در شهر
دیگرى تحصیل مىکنند بنابر احتیاط واجب نماز را جمع (هم تمام و هم شکسته) بخوانند و
بنا بر احتیاط روزه را در سفر بگیرند و در وطن نیز قضا کنند. البته در این احتیاط
واجب دانشجویان مىتوانند به فتواى مجتهد دیگر که داراى شرایط رجوع است و نماز را
کامل و روزه را صحیح مىداند، عمل نمایند.
تبصره .
آیهاللّه خامنهاى: اساتید و دانشجویان بورسیه و مأمور که حقوق دریافتى دارند، در
سفر اول و دوم نمازشان شکسته است و نباید روزه بگیرند. و از سفر سوم نمازشان کامل و
روزهشان صحیح است.] دیگر دانشجویان در صورت رجوع به مرجع دیگر بنابر فتواى مرجع
انتخابى عمل نمایند.]
آیات عظام بهجت، صافى، فاضل و نورى:
اساتید و دانشجویان، اگر در کمتر از ده روز، حداقل یک بار، بین وطن و دانشگاه رفت و
آمد داشته باشند و این وضعیت، تا مدتى ادامه داشته باشد] حداقل حدود سه ماه
[کثیرالسفر محسوب مىشوند و نمازشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزه صحیح است.
تبصره 1 .
آیات عظام صافى، فاضل و نورى: در سفر اول نمازشان شکسته است و نباید روزه بگیرند. و
از سفر دوم نمازشان کامل و روزهشان صحیح است.
تبصره 2 .
آیهاللّه بهجت: اگر فاصله محل تحصیل بیش از 45 کیلومتر باشد از همان سفر اول نماز
کامل و روزه صحیح است.
آیهاللّه مکارم:
1. کسانى که حداقل سه روز در هفته در رفت و آمد باشند و این برنامه حداقل دو ماه
ادامه مىیابد و یا شنبه به محل تحصیل و تدریس بروند و پنجشنبه برگردند و این
برنامه حداقل 45روز ادامه داشته باشد، کثیرالسفر محسوب مىشوند و نمازشان در محل
تحصیل و بین راه تمام و روزهشان صحیح است.
تبصره .
سه یا چهار روز سفر اول را احتیاط کنند یعنى نماز را هم کامل و هم شکسته بخوانند و
روزه را بگیرند و بعد هم قضا کنند. ولى در روزهاى بعد، نمازشان کامل و روزهشان
صحیح است یا در سفر اول قصد اقامت ده روز کنند. ]مقلدین ایشان در این احتیاط
مىتوانند به مرجع دیگرى رجوع کنند.]
2. کسانى که دو سال
یا بیشتر و هر سال حدود چهار ماه] اگر چه به طور پراکنده
ادامه این وضعیت همواره نمازشان کامل و روزهشان صحیح است.] در بین راه نماز شکسته
است].
آیهاللّه سیستانى:
1. کسانى که
حداقل سه روز در هفته و یا ده روز در ماه [اگر چه به طور پراکنده] در رفت و آمد
باشند و این برنامه براى مدتى] به طور مثال شش ماه در یک سال و یا حداقل سه ماه در
چند سال تحصیلى] ادامه یابد، کثیرالسفر محسوب مىشوند و نمازشان در محل تحصیل و بین
راه تمام و روزهشان صحیح است.
2. کسانى که سه سال
یا بیشتر و هرسال حداقل 15 روز در ماه و یا 6 ماه در سال [اگر چه به طور پراکنده]
در محل تحصیل و خوابگاه اقامت داشته باشند، آنجا در حکم وطن آنهاست و تا ادامه این
وضعیت همواره در محل تحصیل، نمازشان کامل و روزهشان صحیح است] در بین راه نماز
شکسته است.]
تبصره .
آیهاللّه سیستانى: دو هفته اول شروع سفر احتیاط کنند.] مقلدین ایشان در این
احتیاط مىتوانند به مرجع دیگرى رجوع کنند.]
پرسش 42 . کسانى که در تعطیلات بیش از ده
روز در وطن خود اقامت دارند و دوباره رفت و آمد در سفر را شروع مىکنند، حکم نماز و
روزه آنها چگونه است؟
همه مراجع (به جز بهجت و سیستانى):
کسانى که کثیرالسفر باشند و در زمان تعطیلات بیش از ده روز در وطن بمانند در اولین
سفر بعد از اقامت در وطن نمازشان شکسته است و روزه نمىتوانند بگیرند. ولى در رفت و
آمدهاى بعدى کمتر از ده روز نمازشان کامل و روزهشان صحیح است.
آیهاللّه بهجت:
اگر فاصله محل
تحصیل بیش از 45 کیلومتر باشد از همان سفر اول نماز کامل و روزه صحیح است.
آیهاللّه سیستانى:
همیشه نماز
کامل و روزه صحیح است؛ مگر این که دو ماه پى در پى در وطن اقامت داشته باشد که در
این صورت در دو هفته اول شروع سفر باید احتیاط شود [مقلدین ایشان در این احتیاط
مىتوانند به مرجع دیگرى رجوع کنند.]
پرسش 43 . اساتید و دانشجویان، در صورتى که
بیش از ده روز با قصد اقامت در محل درس و تدریس مىمانند، تکلیف نماز و روزهشان
چیست؟
همه مراجع:
براى این
گونه افراد، نماز تمام و روزه صحیح است.
تبصره 1.
در صورتى که از ابتدا به طور جدّ، قصد ماندن ده روز داشته باشند و بعد از خواندن یک
نماز چهار رکعتى، به دلیلى تصمیم بر بازگشت به وطن بگیرند ؛ نماز و روزه آنها در
محل تحصیل کامل خواهد بود.
تبصره 2.
قصد ده روز این است که کسى بخواهد روزى که وارد شهرى مىشود 240 ساعت تمام در یک
شهر بماند، اما محقق شدن قصد او به خواندن یک نماز چهار رکعتى است.
پرسش 44 . دانشجویانى که در خوابگاه ده روز
یا بیشتر مىمانند و بین آنجا و محل تحصیل رفت و آمد مىکنند و فاصله بین آن دو،
کمتر از چهار فرسخ شرعى باشد، حکم نماز و روزهشان چگونه است؟
امام:
اگر در مدت ده روز،
تنها یک مرتبه و به اندازه دو ساعت، از خوابگاه به دانشگاه بروند، نماز تمام و روزه
صحیح است و در غیر این صورت شکسته است و روزه صحیح نیست. [67]
آیات عظام بهجت، سیستانى، فاضل، صافى، نورى و وحید:
در فرض یاد شده، نماز تمام و روزه صحیح است.
[68]
آیهاللّه تبریزى:
بنابر
احتیاط واجب، باید نماز را بین شکسته و تمام جمع کنند و اگر روزه بگیرند، صحیح است
و قضا ندارد.
[69]
آیات عظام خامنهاى و مکارم:
اگر در مدت ده روز، چند بار به اندازه یک تا دو ساعت در روز و یا در مجموع به مقدار
هفت ساعت یا یک سوم شب از خوابگاه به دانشگاه بروند، نماز تمام و روزه صحیح است و
در غیر این صورت نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.
[70]
تبصره 1 .
آیهاللّه مکارم: اگر بین محل تحصیل و خوابگاه 5-4 کیلومتر باشد رفت و آمد اشکال
ندارد.
تبصره 2.
کسانى که بعد از قصد اقامت ده روز و خواندن حداقل یک نماز چهاررکعتى تصمیم بگیرند
به کمتر از مسافت شرعى رفت و آمد کنند محدودیت ندارند.
پرسش 45 . اگر استاد یا دانشجو به طور
اتفاقى، به شهرى غیر از محل درس مسافرت کند، نماز و روزه او چگونه است؟
همه مراجع (به جز
سیستانى و فاضل):
نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.
مسافت شرعى
پرسش 46 . مقدار مسافت شرعى چند کیلومتر
است؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنهاى، فاضل، صافى و نورى:
مسافت شرعى تقریبا 5/22 کیلومتر رفت و با برگشت 45 کیلومتر مىشود. [73]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید:
مسافت شرعى تقریبا 22 کیلومتر است، با برگشت 44 کیلومتر مىشود.
[74]
آیهاللّه مکارم:
مسافت شرعى
تقریبا 5/21 کیلومتر است با برگشت 43 کیلومتر مىشود.
روزه در اماکن مقدس
پرسش 47 . با توجه به این که مسافر
مىتواند در چهار مکان مقدس مکه، مدینه، مسجد کوفه و حرم امام حسین (علیهالسلام)
نماز را تمام بخواند آیا شامل روزه هم مىشود؟
همه مراجع:
شامل روزه
نمىشود و نمىتوان روزه گرفت مگر این که قصد اقامت 10روز کند. البته در مدینه سه
روز چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه را مىتواند به طور اختصاصى روزه بگیرد. [75]
روزه در وطن همسر
پرسش 48 . خانمى که ازدواج مىکند و از وطن
اصلى خود به شهر دیگرى مىرود و در سال چند مرتبه براى دیدن فامیل به وطن اصلىاش
بازمىگردد، نماز و روزه او چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز صافى و مکارم):
با ازدواج کردن زن و رفتن به شهر شوهر اعراض از وطن اصلى زن صورت نمىگیرد و در وطن
خود نماز و روزه او کامل است. [76]
آیهاللّه صافى:
اگر زن بنا دارد در
وطن شوهر همراه با شوهر زندگى کند اعراض قهرى از وطن اوست و نماز او شکسته و بدون
قصد ده روز نمىتواند روزه بگیرد.
[77]
آیهاللّه مکارم:
اگر زن
تصمیم دارد با شوهر خود در شهر دیگرى زندگى کند و شوهرش قصد بازگشت به شهر زن را
ندارد، یا نمىتواند قبل از پنج سال برگردد و در هر سال کمتر از 90 روز رفت و آمد
داشته باشد، اعراض قهرى حاصل شده است و نماز او شکسته است و بدون قصد ده روز
نمىتواند روزه بگیرد.
[78]
خوردن و آشامیدن
پرسش 49 . آیا چشیدن غذا، روزه را باطل
مىکند؟
همه مراجع:
اگر آن را
فرو نبرد، اشکال ندارد و روزه صحیح است. [79]
یاد ترشى
پرسش 50 . اگر در ماه رمضان با یاد ترشى،
آب دهان زیاد شود و آن را قورت دهیم، آیا روزه را باطل مىکند؟
همه مراجع:
فرو بردن آب
دهان، اگر چه به واسطه خیال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد روزه را
باطل نمىکند. [80]
تر کردن لب
پرسش 51 . آیا تر کردن لب توسط زبان روزه
را باطل مىکند؟
همه مراجع:
تر کردن لب
با زبان روزه را باطل نمىکند، ولى نباید آبى که از دهان خارج شده دوباره توسط زبان
وارد دهان شود. [81]
پوست
خشکیده لب
پرسش 52 . آیا فرو بردن پوستهایى که گاهى
اوقات از لب جدا مىشود و خشک است، روزه را باطل مىکند؟
همه مراجع:
اگر
روزهدار عمدا چیزى بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل مىشود، چه خوردن و آشامیدن آن
چیز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاک و پوست خشکیده. [82]
فراموشى روزه
پرسش 53 . اگر انسان بر اثر فراموشى در حال
روزه چیزى بخورد یا بیاشامد حکم آن چیست؟
همه مراجع:
اگر
روزهدار سهوا چیزى بخورد یا بیاشامد، روزهاش باطل نمىشود و فرقى میان واجب و
مستحب نیست. [83]
خون لثه
پرسش 54 . به جهت بیمارى مربوط به لثه، در
روز چندین بار از آن خون مىآید ؛ ولى گاهى بدون توجّه فرو مىرود، آیا روزه باطل
مىشود؟
همه مراجع:
اگر بدون
توجه و اختیار فرو داده شود، روزه صحیح است. [84]
پرسش 55 . گاهى از لثههایم خون بیرون
مىآید و با آب دهان مخلوط مىگردد ؛ آیا اگر آن را فرو ببرم، روزه باطل مىشود؟
همه مراجع (به جز تبریزى، صافى و نورى):
اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، فرو بردن آن روزه را باطل نمىکند.
[85]
آیات عظام تبریزى و صافى:
اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، بنا بر احتیاط واجب فرو نبرد و بیرون بریزد.
[86]
آیهاللّه نورى:
فرو بردن آن جایز
نیست ؛ هرچند در آب دهان مستهلک شود.
[87]
غذاى لاى دندان
پرسش 56 . کسى که مىداند یا احتمال
مىدهد، در روز غذاى باقى مانده در لاى دندان فرو برده مىشود، آیا لازم است هنگام
سحر خلال یا مسواک کند؟
آیات عظام امام، خامنهاى و نورى:
اگر در حد احتمال باشد، اشکال ندارد ؛ ولى اگر بداند در روز چیزى از آن فرو مىرود،
باید دندان خود را خلال یا مسواک کند و اگر انجام ندهد و چیزى از آن فرو رود،
روزهاش باطل مىشود و اگر فرو نرود، بنابر احتیاط واجب، باید قضاى آن را به جا
آورد. [88]
آیات عظام بهجت، تبریزى، سیستانى، صافى و فاضل:
اگر در حد احتمال باشد، اشکال ندارد ؛ ولى اگر بداند در روز چیزى از آن فرو مىرود،
باید دندان خود را خلال یا مسواک کند و اگر انجام ندهد، روزهاش باطل مىشود (هر
چند چیزى از آن فرو نرود).
[89]
آیهاللّه مکارم:
اگر در حد
احتمال باشد، اشکال ندارد ؛ ولى اگر بداند در روز چیزى از آن فرو مىرود، بنابر
احتیاط واجب، باید دندان خود را خلال یا مسواک کند و اگر انجام ندهد و غذا فرو رود،
روزه را تمام کند و بعد از ماه رمضان قضا نماید.
[90]
آیهاللّه وحید:
اگر در حد احتمال
باشد، اشکال ندارد ؛ ولى اگر مطمئن باشد در روز چیزى از آن فرو مىرود، باید دندان
خود را خلال یا مسواک کند و اگر انجام ندهد و چیزى از آن فرو رود، روزهاش باطل
مىشود.
[91]
خوردن سهوى
پرسش 57 . اگر شخص روزهدار در اثر فراموشى
چیزى بخورد، آیا تذکر دادن به او واجب است؟
همه مراجع:
خیر، تذکر
دادن به او واجب نیست. [92]
شستن دهان
پرسش 58 . شستن دهان با آب یا آب نمک یا
دهان شو براى شخص روزهدار چه حکمى دارد؟
همه مراجع:
اگر چیزى
فرو برده نشود اشکال ندارد. [93]
غرغره
کردن
پرسش 59 . حکم غرغره کردن براى روزهدار
چیست؟
همه مراجع:
اگر هنگام
غرغره کردن، آب از حلق به پایین برود، روزه باطل مىشود (هر چند سهوى باشد). [94]
فرو بردن اخلاط
پرسش 60 . آیا فرو بردن خلط، روزه را باطل
مىکند؟
همه مراجع (به جز سیستانى):
فرو بردن خلط – چنانچه به فضاى دهان نیامده باشد – اشکال ندارد ؛ ولى اگر به فضاى
دهان برسد، احتیاط واجب آن است که فرو نبرد. [95]
آیهاللّه سیستانى:
فرو بردن
خلط – چنانچه به فضاى دهان نیامده باشد – اشکال ندارد ؛ ولى اگر به فضاى دهان برسد،
احتیاط مستحب آن است که فرو نبرد.
[96]
تبصره .
مرز فضاى دهان و حلق، مخرج حرف (خ) مىباشد.
پرسش 61 . در هنگام نماز یا در کلاس در
دهان روزهدار اخلاط سر و سینه جمع شده است اگر فرو دهد که روزهاش است و اگر
بخواهد بیرون بریزد باید نماز را قطع کند، وظیفه چیست؟
همه مراجع (به جز سیستانى):
اگر بین نماز در دهان روزهدار اخلاط سر و سینه جمع شود باید آن را با دستمال و
مانند آن بگیرد یا از دهان خارج کند و اگر نمىتواند، در دهان نگه دارد و نماز را
تمام کند اگر این هم ممکن نباشد باید نماز را قطع کرده و اخلاط را از دهان خارج کند
و بعد نماز را بخواند.
آیهاللّه سیستانى:
فرو بردن
اخلاط سر و سینه، تا به فضاى دهان نرسیده اشکال ندارد، ولى اگر داخل فضاى دهان شود،
احتیاط مستحب آن است که آن را فرو نبرند و اگر فرو برد روزه را باطل نمىکند
[98]
تبصره .
در این مسئله همه مراجع احتیاط واجب دارند و مىتوان به آیهاللّه سیستانى رجوع
کرد.
[99]
روزهدار و دندانپزشکى
پرسش 62 . پرکردن دندان در ماه رمضان،
چگونه است؟
همه مراجع:
پر کردن یا
جرمگیرى و کشیدن دندان در ماه رمضان، براى پزشکان جایز است و براى شخص روزهدار
زمانى جایز است که مطمئن باشد، خون یا آبى که به وسیله دستگاه وارد فضاى دهان
مىشود، فرو نخواهد رفت. [100]
پرسش 63 . در ترمیم دندان یا قالب گیرى
دندان از موادى استفاده مىشود که در آب دهان حل مىشود و آب دهان مزه آن را
مىگیرد، حکم آن را در مورد روزه بیان کنید؟
همه مراجع:
باید بعد از
ترمیم آب دهان را بیرون ریخت ولى آن مقدار که بعد از بیرون ریختن در دهان باقى
مىماند و آب دهان مزه آن را مىگیرد چنانچه آن مواد در آب دهان هضم شود اشکال
ندارد.
[101]
مسواک کردن
پرسش 64 . آیا مسواک کردن با خمیر دندان،
در حال روزه اشکال دارد؟
همه مراجع:
اشکال ندارد
؛ ولى باید از فرو رفتن آب دهان جلوگیرى شود. [102]
پرسش 65 . آیا در هنگام روزه مىتوان
داندانها را مسواک کرد؟ اگر مسواکِ مرطوب شده، در اثر تماس با آب دهان مجدّداً
براى تمیز کردن دندانها به کار رود، چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، فاضل، سیستانى، و مکارم:
اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد،
روزه او باطل مىشود، مگر آن که رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بین برود که
رطوبت خارج به آن گفته نشود.
[103]
آیات عظام صافى و نورى:
اگر مسواک
را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل
مىشود بلکه اگر رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بین برود که رطوبت خارج به آن
گفته نشود ولى بداند که در دهان باقى است بنا براحتیاط لازم نباید آن را فرو برد.
[104]
نخ
دندان
پرسش 66 . حکم استفاده از نخ دندان – که
فلوراید و طعم نعنا دارد – در حال روزه چیست؟
همه مراجع:
اگر آب دهان
را فرو نبرد، اشکال ندارد. [105]
داروى چشمى
پرسش 67 . آیا ریختن دارو به چشم (مانند
قطره چشمى)، روزه را باطل مىکند؟
همه مراجع:
اگر دارو به
حلق نرسد و یا به حلق برسد ولى فرو نبرد، روزهاش باطل نمىشود. [106]
تبصره .
به طور کلى ریختن دارو به چشم در صورتى که مزه یا بوى آن به حلق برسد، کراهت دارد.
قطره
بینى
پرسش 69 . حکم استفاده از قطره بینى جهت
بازکردن مجارى تنفسى و درمان که در بعضى موارد یقیناً وارد حلق مىگردد، چگونه است؟
همه مراجع:
ریختن قطره
در بینى روزه را باطل نمىکند مگر این که از طریق بینى وارد حلق شود در این صورت
مبطل روزه است. [107]
شیاف درمانى
پرسش 70 . آیا استعمال شیافهاى معالجه و
درمانى و یا شیاف تغذیه مبطل روزه است؟
همه مراجع (به جز وحید):
شیافهاى معالجه و درمانى مبطل روزه نیست اما بهتر است از شیاف تغذیه و تریاک پرهیز
شود. [108]
آیهاللّه وحید:
بنا بر احتیاط واجب
از شیافهاى درمانى در حال روزه استفاده نشود.
تزریق آمپول در حال روزه
پرسش 71 . حکم تزریق آمپول در حال روزه ماه
رمضان چیست؟
آیات عظام امام و بهجت:
اگر آمپول
جنبه غذایى و تقویتى دارد، بنابر احتیاط واجب، باید از تزریق آن خوددارى کرد ؛ ولى
اگر جنبه دوایى دارد و یا عضو را بىحس مىکند، تزریق آن اشکال ندارد. [109]
آیات
عظام تبریزى، سیستانى، صافى، نورى و وحید: تزریق آمپول، روزه را باطل نمىکند ؛
خواه جنبه غذایى و تقویتى داشته باشد، یا جنبه دوایى و مانند آن.
[110]
آیهاللّه خامنهاى:
احتیاط واجب
آن است که روزهدار از آمپولهاى مقوّى یا مغذّى و هر آمپولى که در رگ تزریق مىشود
خوددارى کند، لکن آمپولهاى دارویى اگر تزریق به عضله باشد و نیز آمپولهایى که
براى بىحسّ کردن به کار مىرود، مانعى ندارد.
[111]
آیهاللّه فاضل:
اگر آمپول
جنبهغذایى و تقویتىداشتهباشد، باید از تزریق آن خوددارى کرد؛ ولى اگر جنبه دوایى
دارد و یا عضو را بىحس مىکند، تزریق آن اشکال ندارد.
[112]
آیهاللّه مکارم:
تمام انواع
آمپولهاى دارویى یا تقویتى که به صورت عضلانى تزریق مىشوند براى افراد روزهدار
اشکال ندارد ولى تزریق آمپولهاى وریدى جایز نیست.
[113]
تزریق سرم
پرسش 72 . حکم تزریق سرم در حال روزه ماه
رمضان چیست؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنهاى و وحید:
بنابر احتیاط واجب، باید از تزریق سرم خوددارى کند؛ خواه جنبه غذایى و تقویتى داشته
باشد، یا جنبه دوایى و مانند آن. [114]
آیهاللّه
بهجت: تزریق سرم روزه را باطل مىکند.
[115]
آیات عظام سیستانى، صافى و نورى:
تزریق سرم روزه را باطل نمىکند ؛ خواه جنبه غذایى و تقویتى داشته باشد، یا جنبه
دوایى و مانند آن.
[116]
آیهاللّه فاضل:
اگر سرم جنبه غذایى
و تقویتى داشته باشد، باید از تزریق آن خوددارى کرد ؛ ولى اگر جنبه دوایى و مانند
آن داشته باشد، تزریق آن اشکال ندارد.
[117]
آیهاللّه مکارم:
تزریق
سرمهاى وریدى براى روزهدار جایز نیست.
[118]
آندوسکپى
پرسش 73 . آندوسکپى دستگاهى است که داخل
معده مىشود و عکسبردارى مىکند، بدون این که چیزى داخل معده شود. آیا این عمل روزه
را باطل مىکند؟
آیهاللّه بهجت:
روزه را باطل
مىکند. [119]
آیات عظام خامنهاى، سیستانى، صافى، فاضل و مکارم:
اندسکوپى کردن مبطل روزه نیست مگر این که همراه ژل و موادى باشد که وارد حلق گردد
یا به لوله آن آب دهان بچسبد و بعد از خروج از دهان مجدداً با همان رطوبت وارد حلق
شود که در این صورت روزه باطل مىشود.
[120]
اهداى
خون
پرسش 74 . اهداى خون از سوى فرد روزه دار،
چه حکمى دارد؟
همه مراجع:
اگر باعث
ضعف شود، خون گرفتن مکروه است. [121]
تزریق خون
پرسش 75 . آیا تزریق خون به روزهدار، مبطل
روزه است؟
آیات عظام بهجت و مکارم:
تزریق خون
روزه را باطل مىکند و اگر ناچار شدند تزریق کنند ولى روزه را بگیرند و بعداً قضاى
آن را هم بگیرند. [122]
آیات عظام خامنهاى و فاضل:
بنا بر احتیاط واجب روزهدار از تزریق خون خوددارى کند.
[123]
آیات عظام صافى و سیستانى و نورى:
تزریق خون به روزهدار مبطل روزه نیست.
[124]
دود وسیله نقلیه
پرسش 76 . گاهى انسان روزهدار در کنار
وسیله نقلیه، قرار مىگیرد و دود آن به حلق او مىرسد ؛ آیا روزهاش باطل مىشود؟
همه مراجع:
اگر با این
اعتقاد که دود غلیظ به حلقش نمىرسد، در کنار وسیله نقلیه بایستد و به طور اتفاقى
دود به حلق او برسد، روزهاش صحیح است. [125]
دود
و بخار
پرسش 77 . تنفس بخار آب در حمام، براى
روزهدار چه حکمى دارد؟ آیا انسان روزهدار مىتواند به جاهایى مثل سونا که هوا
کاملاً با بخار آب اشباع شده برود؟
همه مراجع:
بخار آب
روزه را باطل نمىکند [مگر آنکه در فضاى دهان به صورت آب درآید
]و غالبا بخار موجود در حمام غلیظ نیست و اگر بخار موجود در آنجا غلیظ باشد به
احتیاط واجب روزهدار نباید به آنجا برود. [126]
دستگاه بخور
پرسش 78 . آیا استفاده از دستگاه بخور، جهت
معالجه روزه را باطل مىکند؟
آیات عظام امام، خامنهاى و نورى:
صرف بخار غلیظ روزه را باطل نمىکند [مگر آنکه در فضاى دهان به صورت آب در آید]. [127]
آیهاللّه بهجت:
اگر به صورت بخار
غلیظ باشد، باید آن را به حلق نرساند و اگر بخارها در فضاى دهان به صورت آب جمع
شود، نباید فرو دهد.
[128]
آیات عظام تبریزى، سیستانى، صافى، فاضل، مکارم و وحید:
اگر به صورت بخار غلیط باشد بنا بر احتیاط واجب باید آن را به حلق نرساند.
[129]
تبصره .
طبق فتواى همه مراجع تقلید، اگر بخارها در فضاى دهان به صورت آب جمع شود، نباید فرو
دهد.
گرد
و غبار در محیط کار
پرسش 79 . اگر ذرات گرد و غبار در فضاى
کارگاه پراکنده مىباشد و دورى از این محیط ممکن نیست. در ضمن حتى الامکان هم از
وسایل جلوگیرىکننده، مانند ماسک و… استفاده مىگردد ولى باز هم گرد و غبار وارد
فضاى حلق مىگردد. حکم روزه در این فضا چیست؟
همه مراجع (به جز مکارم):
اگر غبار غلیظ محسوب نمىشود به روزه ضرر نمىرساند و اگر غلیظ است فرو بردن آن
هنگام روزه موجب باطل شدن روزه است و باید از آن پرهیز نمود، ولى مجرد داخل شدن
غبار در دهان و بینى بدون این که به حلق برسد، روزه را باطل نمىکند. [130]
آیهاللّه مکارم:
رساندن غبار
غلیظ به حلق هرگاه در حلق تبدیل به گِل شود و فرو رود روزه را باطل مىکند، در غیر
این صورت روزه صحیح است، خواه غبار چیزى باشد که خوردن آن حلال است مانند آرد، یا
غبار چیزى که خوردن آن حرام است.
[131]
پرسش 80 . آیا رسیدن غبار غلیظ به حلق از
طریق بینى روزه را باطل مىکند؟
همه مراجع (به جز مکارم):
اگر غبار غلیظ به حلق برسد روزه را باطل مىکند و فرقى ندارد که از راه بینى به حلق
برسد یا دهان.
[132]
آیهاللّه مکارم:
رساندن غبار
غلیظ به حلق هرگاه در حلق تبدیل به گِل شود و فرو رود روزه را باطل مىکند، در غیر
این صورت روزه صحیح است، خواه غبار چیزى باشد که خوردن آن حلال است مانند آرد، یا
غبار چیزى که خوردن آن حرام است.
[133]
کشیدن سیگار
پرسش 81 . حکم کشیدن سیگار و تنباکو در حال
روزه چیست؟
همه مراجع (به جز مکارم):
احتیاط واجب آن است که روزهدار، از دود سیگار و تنباکو خوددارى کند. [134]
آیهاللّه مکارم:
کشیدن سیگار
اشکال دارد و حرام است.
[135]
دود سیگار
پرسش 82 . اگر در جایى بودیم که بعضىها
سیگار مىکشند، آیا دود سیگار پخش شده در فضاى آنجا، روزه را باطل مىکند؟
همه مراجع:
اگر دود
وارد حلق شما نمىشود، روزه صحیح است. [136]
تهوع روزهدار
پرسش 83 . اگر روزهدار به جهت حالت تهوع،
قى کند ؛ روزهاش چه حکمى دارد؟
همه مراجع:
اگر
بىاختیار باشد، اشکال ندارد ؛ ولى اگر از روى عمد باشد، روزه را باطل مىکند. [137]
عطر
و شامپو
پرسش 84 . آیا استفاده از، شامپو، کرم
ویتامینه و رژلب و سرمه در ماه مبارک رمضان مجاز است؟
همه مراجع:
هیچ یک از
موارد ذکر شده، روزه را باطل نمىکند ؛ مگر آن که رژ لب، وارد دهان شده و فرو داده
شود. [138]
ولى در مورد سرمه اگر از موادى باشد که مزه یا بوى آن به حلق برسد مکروه است.
[139]
پرسش 85 . استعمال عطر براى روزهدار، در
ماه رمضان چه حکمى دارد؟
همه مراجع:
استعمال عطر
براى روزهدار مستحب است ؛ ولى بو کردن گیاهان معطّر مکروه است. [140]
تبصره .
آیهاللّه بهجت: اولى ترک بو کردن عطر غلیظ است.
[141]
فرو بردن سر در آب
پرسش 86 . شستن سر در زیر شیر آب در حال
روزه، چه حکمى دارد؟ و اگر آب به اندازهاى زیاد باشد که تمام سر و گردن را فرا
گیرد آیا روزه را باطل مىکند؟
همه مراجع:
شستن سر زیر
شیر آب روزه را باطل نمىکند و فشار آب اگر چه زیاد باشد حکم ارتماس را ندارد و
روزهاش صحیح است. [142]
پرسش 87 . آیا شنا کردن و فرو بردن سر زیر
آب روزه را باطل مىکند؟
همه مراجع (به جز بهجت، سیستانى و وحید):
صرف شنا کردن روزه را باطل نمىکند ولى فرو بردن سر زیر آب، بنا بر احتیاط واجب
روزه را باطل مىسازد.
[143]
آیات عظام بهجت و وحید:
صرف شنا
کردن روزه را باطل نمىکند ولى فرو بردن سر زیر آب، روزه را باطل مىسازد.
[144]
آیهاللّه سیستانى:
به طور کلى
فرو بردن سر زیر آب، روزه را باطل نمىسازد؛ ولى کراهت شدید دارد.
[145]
تبصره .
کسى که براى نجات غریق مجبور است سر را در آب فرو ببرد روزهاش اشکال دارد، ولى به
عنوان نجات جان مسلمانى این کار واجب است و بعداً روزه را قضا کند.
[146]
روزه غواصان
پرسش 88 . اگر کسى با به سر گذاشتن کلاه
مخصوص (مانند غواصها) در آب فرو رود، روزهاش چه حکمى دارد؟
همه مراجع (بهجز سیستانى، صافى و نورى):
اگر سر در محفظهاى قرار گیرد، روزهاش باطل نمىشود. [147]
آیهاللّه سیستانى:
به طور کلى
فرو بردن سر زیر آب، روزه را باطل نمىسازد.
[148]
آیهاللّه
صافى: اگر فردى با لباس غواصى و کلاه مخصوص که به سرچسبیده نیست و سر در
محفظهاى قرار مىگیرد زیر آب رود، بنا بر احتیاط واجب روزهاش باطل مىشود ولى اگر
شخص داخل زیردریایى که شبیه اطاق است و ملاصق بدن نیست زیر آب برود روزه باطل
نمىشود.
[149]
آیهاللّه نورى:
روزهاش باطل
مىشود.
جنابت
پرسش 89 . کسى که شب ماه رمضان جنب شده و
مىداند که اگر بخوابد، بعد از اذان صبح بیدار مىشود، تکلیف او چیست؟
همه مراجع (به جز مکارم):
این شخص باید پیش از خواب غسل کند و اگر بدون غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بیدار
شود، روزهاش باطل است و باید علاوه بر قضاى آن، کفّاره هم بدهد. [150]
آیهاللّه مکارم:
اگر بدون
غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بیدار شود، روزهاش اشکال دارد و بنابر احتیاط واجب،
بعد از ماه رمضان، آن را قضا کند و کفّاره هم بدهد.
[151]
پرسش 90 . در ماه رمضان بعد از اذان صبح،
با حالت احتلام بیدار شدم ؛ ولى مىدانم پیش از اذان محتلم شدهام، تکلیفم چیست؟
همه مراجع:
روزه صحیح
است.
[152]
پرسش 91 . اگر در شب ماه مبارک رمضان بر زن
و مرد غسل جنابت واجب شود و قصد داشتند قبل از اذان غسل کنند ولى هر دو پس از اذان
صبح بیدار شوند حکم روزه و کفاره و یا قضاء آن چیست؟
همه مراجع:
در فرض فوق
اگر مطمئن بودهاند که قبل طلوع فجر جهت غسل بیدار مىشوند ولى بیدار نشدهاند روزه
آنها صحیح است
[153]
جنابت قبل اذان
پرسش 92 . شخص جنب که در ماه رمضان قبل از
اذان صبح، به آب دسترسى ندارد، وظیفهاش چیست؟
همه مراجع:
اگر تا پیش
از اذان صبح به آب دسترسى ندارد، تیمّم بدل از غسل کند و روزه او صحیح است. بعد از
اذان در صورت دسترسى به آب، براى نماز صبح غسل کند و در غیر این صورت، با همان تیمم
نماز صبح خود را بخواند. [154]
پرسش 93 . شخصى در ماه رمضان پیش از اذان
صبح محتلم شده و اگر بخواهد غسل کند، وقت براى خوردن سحرى باقى نمىماند ؛ تکلیف او
چیست؟
همه مراجع:
اگر
مىتواند بدون خوردن سحرى روزه بگیرد، باید غسل کند و اگر بدون آن نمىتواند روزه
بگیرد و خوف ضرر دارد، سحرى بخورد و پیش از اذان تیمم کند.
[155]
پرسش 94 . کسى که در تنگى وقت، قبل از اذان
صبح در شبهاى ماه رمضان، به جهت جنابت تیمم کند ؛ آیا مىتواند با آن نماز بخواند،
یا باید غسل به جا آورد؟
آیات عظام امام، خامنهاى و نورى:
بنابر احتیاط واجب، باید براى نماز صبح غسل به جا آورد.
[156]
آیات عظام بهجت، تبریزى، سیستانى، صافى، فاضل، مکارم و وحید:
باید براى نماز صبح، غسل به جا آورد.
[157]
پرسش 95 . اگر در ماه رمضان، با اعتقاد به
این که براى غسل جنابت وقت دارد، مشغول به غسل شود و وسط غسل بفهمد مقدارى از غسل
با اذان صبح همراه شده است، حکم روزه او چیست؟
همه مراجع:
روزه او
صحیح است.
[158]
احتلام روزهدار
پرسش 96 . جوانى که عادتش این است که اگر
در روز بخوابد، محتلم مىشود ؛ آیا در ماه رمضان مىتواند در روز بخوابد؟
همه مراجع:
آرى،
مىتواند در روز بخوابد ؛ هر چند بداند در خواب محتلم مىشود و روزه او صحیح است. [159]
پرسش 97 . اگر شخصى بعد از نماز صبح، محتلم
شود و تا غروب غسل نکند ؛ آیا اشکالى به روزه او وارد مىشود؟
همه مراجع:
خیر، لازم
نیست فورى غسل کند و روزه او صحیح است ؛ ولى براى نماز باید غسل کند.
[160]
جنابت و روزه قضا
پرسش 98 . شخصى مىخواهد روزه قضاى ماه
رمضان را بگیرد، بعد از اذان صبح بیدار مىشود و خود را محتلم مىیابد ؛ آیا
مىتواند آن روز را روزه بگیرد؟
آیات عظام امام، خامنهاى و نورى:
اگر بعد از اذان صبح محتلم شده باشد، مىتواند روزه بگیرد ؛ ولى اگر پیش از اذان
صبح محتلم شده، نمىتواند آن روز را روزه بگیرد. [161]
آیهاللّه بهجت:
روزه آن روز باطل
مىشود.
[162]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید:
مىتواند آن روز را روزه بگیرد.
[163]
آیات عظام صافى و فاضل:
اگر وقت
قضاى روزه تنگ نیست، باید روز دیگرى را روزه بگیرد ؛ ولى اگر وقت تنگ است – به
عنوان مثال پنج روز قضا به ذمه دارد و پنج روز هم بیشتر به ماه رمضان باقى نمانده
است – بنابر احتیاط واجب، باید آن روز را روزه بگیرد و بعد از رمضان هم قضا کند و
اگر وقت تنگ نیست، روزهاش باطل است و باید روز دیگرى را روزه بگیرد.
[164]
آیهاللّه
مکارم: اگر وقت قضاى روزه تنگ نیست، بنابر احتیاط واجب باید روز دیگرى را روزه
بگیرد ؛ ولى اگر وقت تنگ است – به عنوان مثال پنج روز قضا به ذمه دارد و پنج روز هم
بیشتر به ماه رمضان باقى نمانده – همان روز را روزه بگیرد و روزه صحیح است.
[165]
ندانستن جنابت
پرسش 99 . چندین سال با حال جنابت، روزه
گرفتم و نماز خواندم ؛ در حالى که نمىدانستم جنب باید غسل کند، تکلیف من چیست؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، خامنهاى و وحید:
نماز و روزههایى را که در حال جنابت انجام دادهاید، باید قضا کنید. [166]
آیات عظام سیستانى، صافى و فاضل:
اگر در یاد گرفتن مسائل کوتاهى نکردهاید، روزهها صحیح است و قضا ندارد ؛ ولى
نمازهایى را که در حال جنابت خواندهاید، در هر حال باید قضا کنید.
[167]
آیهاللّه مکارم:
روزههایى
را که در حال جنابت انجام دادهاید، بنا بر احتیاط واجب قضا کنید و نمازهایى را که
در این حالت خواندهاید قضا نمایید.
[168]
آیهاللّه نورى:
روزهها صحیح است و
قضا ندارد ؛ ولى نمازهایى را که در حال جنابت خواندهاید، باید قضا کنید.
[169]
تبصره 1.
طهارت نسبت به نماز شرط واقعى است ؛ از اینرو اگر از روى ناآگاهى بدون طهارت نماز
بخواند، نمازش باطل است.
تبصره 2.
در هر حال روزههایى که با این حالت گرفته شده است کفاره ندارد.
فراموشى غسل جنابت
پرسش 100 . اگر در ماه رمضان، غسل جنابت را
فراموش کنیم و پس از چند روز یادمان بیاید، چه تکلیفى داریم؟
همه مراجع:
باید نمازها
و روزه آن چند روز را قضا کنید ؛ ولى کفّاره ندارد. [170]
پرسش 101 . کسى که مدتى روزه گرفته و نماز
خوانده است و بعد بفهمد جنب بوده، تکلیف او چیست؟
همه مراجع:
اگر متوجه
اصل جنابت نبوده، روزههاى او صحیح است ؛ ولى باید نمازها را قضا کند.
[171]
پرسش 102 . اگر کسى در شب جنب شود ؛ ولى
غسل را فراموش کند، تا این که در روز متوجه شود ؛ آیا در این صورت نیز روزهاش باطل
است؟
همه مراجع:
آرى، در این
فرض نیز روزه باطل مىشود.
[172]
تبصره .
هر چند روزه شخص باطل است ؛ ولى باید تا غروب از خوردن و آشامیدن و مانند آن امساک
کند.
پرسش 103 . در شرایطى که نتوان غسل کرد (در
روزه مستحب و قضا) آیا مىشود بعد از اذان صبح غسل کرد؟
همه مراجع:
نزدیک اذان
صبح براى روزه تیمم کند و بعد از اذان، اگر ضرورت برطرف شد غسل کند و اگر عذر و
ضرورت باقى ماند، همان تیمم براى نماز کفایت مىکند.
تأخیر غسل جنابت
پرسش 104 . کسى که پیش از اذان صبح، با
حالت احتلام از خواب بیدار مىشود، آیا مىتواند تا نزدیک اذان، غسل نکند و تیمم
کند؟ آیا روزه او صحیح است؟
همه مراجع (به جز صافى و وحید):
اگر غسل را به تاخیر اندازد تا جایى که وقت تنگ شود، گناه کرده است. در این صورت
باید پیش از اذان صبح، تیمم کند و روزه او صحیح است. [174]
آیات عظام صافى و وحید:
اگر غسل را
به تاخیر اندازد تا جایى که وقت تنگ شود، گناه کرده است. در این صورت باید پیش از
اذان صبح، تیمم کند و روزه بگیرد و قضاى آن را نیز به جا آورد.
[175]
آیات عظام تبریزى و سیستانى:
کسى که در شب ماه رمضان جنب است، چنانچه عمدا غسل نکند تا وقت تنگ شود باید تیمم
کند و روزه بگیرد و احتیاط مستحب آن است که قضاى آن را هم به جا آورد
[176] .
پرسش 105 . روزهدارى که به دلیل تنگى وقت،
وظیفهاش تیمّم است اگر با سهلانگارى به خیال این که اگر مسواک کند به تیمّم هم
مىرسد در حال مسواک زدن، اذان صبح گویند، این سهلانگارى حکم عمد پیدا مىکند یا
خیر؟
همه مراجع:
اگر
سهلانگارى کرده است حکم عمد را دارد و علاوه بر قضاى روزه، باید 60 روز، روزه یا
60 فقیر را اطعام دهد. اما اگر به دنبال رعایت وقت اذان بوده و به طور غیرعمدى
متوجه شود وقت اذان شده و سهلانگارى نکرده باشد باید روزه را قضا کند و تا افطار
نیز چیزى نخورد و به روزه خود ادامه دهد.
[177]
بطلان غسل روزهدار
پرسش 106 . کسى که نمىدانسته شستن کف پا
در غسل لازم است، مدتى به این ترتیب غسل مىکرده ؛ نسبت به نماز و روزههاى گذشته
چه تکلیفى دارد؟
همه مراجع:
اگر مىداند
که آب به کف پا نمىرسیده، باید نمازهایى را که خوانده، قضا کند ؛ ولى روزهها قضا
ندارد. [178]
پرسش 107 . مدتى غسلهاى خود را نادرست
انجام مىدادم و با آن روزه مىگرفتم و نماز مىخواندم، آیا باید روزهها و نمازها
را قضا کنم؟
همه مراجع:
روزهها قضا
ندارد ؛ ولى نمازها را باید قضا کنید.
[179]
استمنا
پرسش 108 . استمنا چیست؟
همه مراجع:
استمنا آن
است که انسان با خود یا دیگرى کارى کند که از او، منى بیرون آید. این عمل حرام است
و در صورت خروج منى، غسل جنابت بر او واجب مىشود. [180]
استمناى روزهدار
پرسش 109 . اگر کسى به عمد روزه خود را در
ماه مبارک رمضان، به وسیله استمنا باطل کند، چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز خامنهاى، سیستانى و صافى):
علاوه بر قضا، بنابر احتیاط واجب، باید «کفاره جمع» (60 روز روزه و اطعام 60 فقیر)
بپردازد. [181]
آیات عظام خامنهاى و سیستانى:
علاوه بر قضا، کفّاره دارد و بنابر احتیاط مستحب، کفاره جمع (60 روز روزه و اطعام
60 فقیر) بپردازد.
[182]
آیهاللّه صافى:
علاوه بر قضا، باید
کفاره جمع (60 روز روزه و اطعام 60 فقیر) بپردازد.
[183]
پرسش 110 . کسى که به حرمت استمنا در ماه
رمضان آگاهى داشته ؛ ولى نمىدانسته روزه را باطل مىکند، تکلیف او چیست؟
همه مراجع (به جز سیستانى، خامنهاى و مکارم):
در فرض یاد شده، باید روزههایى که در آن استمنا کرده، قضا کند و کفّاره هم بدهد.
[184]
آیهاللّه سیستانى:
پرداخت
کفّاره واجب نیست و اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمىداده است،
قضاى روزهها نیز واجب نیست.
[185]
آیهاللّه خامنهاى:
در فرض یاد
شده، تنها قضاى روزهها واجب است.
[186]
آیهاللّه مکارم:
در فرض یاد
شده، بنابر احتیاط واجب روزههایى که در آن استمنا کرده، قضا کند و کفّاره هم بدهد.
[187]
خود ارضایى
پرسش 111 . کسى که بدون قصد بیرون آمدن منى
در ماه رمضان، با خودش بازى کند و ناخود آگاه منى از او خارج شود ؛ آیا روزهاش
باطل مىشود؟
همه مراجع:
اگر احتمال
مىداده که با این کار منى از او بیرون مىآید، روزهاش باطل مىشود. [188]
استمنا هنگام بلوغ
پرسش 112 . در جوانى گاهى در ماه رمضان
استمنا مىکردم ؛ ولى به هیچ وجه از حرمت آن آگاهى نداشتم و نیز نمىدانستم که روزه
را باطل مىکند، تکلیف من چیست؟
آیات عظام امام، صافى و نورى:
اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمىدادهاید، کفّاره واجب نیست ؛
ولى بنابر احتیاط واجب، باید روزههایى را که در آنها استمنا کردهاید، قضا کنید. [189]
آیات عظام بهجت، خامنهاى و فاضل:
اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمىدادهاید، کفّاره واجب نیست ؛
ولى باید روزههایى را که در آنها استمنا کردهاید، قضا کنید.
[190]
آیات عظام تبریزى و وحید:
باید روزههایى را که در آنها استمنا کردهاید، قضا کنید ؛ ولى کفّاره واجب نیست.
[191]
آیهاللّه سیستانى:
پرداخت
کفّاره واجب نیست و اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمىدادهاید،
قضاى روزهها نیز واجب نیست.
[192]
آیهاللّه مکارم:
بنابر
احتیاط واجب باید روزههایى را که در آنها استمنا کردهاید، قضا کنید ؛ ولى کفّاره
واجب نیست.
[193]
پرسش 113 . اگر با قصد خروج منى، خودارضایى
کند ؛ در صورتى که به حد خروج منى نرسد، آیا روزه را باطل مىکند؟
آیات عظام امام و فاضل:
خیر،
روزهاش باطل نمىشود.
[194]
آیات عظام بهجت، خامنهاى، صافى، مکارم و نورى:
اگر به قصد بیرون آمدن منى، خود ارضایى کند، روزهاش باطل مىشود ؛ هر چند منى از
او بیرون نیاید.
[195]
آیهاللّه
تبریزى: اگر به قصد بیرون آمدن منى، خود ارضایى کند – هر چند منى از او بیرون
نیاید – باید روزه را تمام کند و بعد از ماه رمضان قضا نماید.
[196]
آیات عظام سیستانى و وحید:
اگر به قصد بیرون آمدن منى خود ارضایى کند – هر چند منى از او بیرون نیاید –
بنابراحتیاط واجب، روزه را تمام کند و بعد از ماه رمضان قضا نماید.
[197]
فکر شهوانى
پرسش 114 . اگر در ماه رمضان، فکر و خیال
شهوانى باعث حرکت منى شود ؛ ولى از بیرون آمدن آن جلوگیرى گردد، روزه باطل است؟
همه مراجع (به جز امام، خامنهاى و فاضل):
اگر با این کار قصد بیرون آمدن منى را نداشته باشد، روزه باطل نمىشود. [198]
آیات عظام امام، خامنهاى و فاضل:
تا هنگامى که منى از او خارج نشود، روزه باطل نمىشود.
[199]
نگاه به نامحرم
پرسش 115 . اگر روزهدار به نامحرم نگاه
کند، آیا روزهاش باطل مىشود؟
همه مراجع:
خیر،
روزهاش صحیح است. [200]
تبصره .
این عمل از ثواب و ارزش روزه مىکاهد ؛ از این رو بایسته است چشم، گوش، زبان، قلب و
همه اعضا، از ارتکاب خلاف و گناه حفظ شوند.
پرسش 116 . اگر در ماه رمضان با دختر
نامحرم همراه باشیم و رابطه فقط در حد صحبت کردن باشد روزه باطل مىشود یا نه؟
همه مراجع:
اگر ترس از
وقوع در حرام باشد جایز نیست، ولى روزه صحیح است.
گفت و گوى تلفنى
پرسش 117 . اگر در ماه رمضان با گفت و گوى
تلفنى یا حضورى از مرد منى خارج شود، آیا روزهاش باطل مىشود؟
همه مراجع:
اگر به قصد
خروج منى گفت و گو نشده و عادتا با گفت و گو منى خارج نمىشده و بىاختیار و به طور
اتفاقى منى از او بیرون آید، روزهاش باطل نیست. [201]
فیلم مبتذل
پرسش 118 . حکم مشاهده فیلمهاى مبتذل و یا
صحنههاى ناخواسته در اینترنت در ماه رمضان چیست؟ آیا روزه را باطل مىکند؟
همه مراجع:
نگاه به
فیلمهاى مبتذل و شهوت برانگیز، حرام است ؛ خواه در ماه رمضان باشد یا غیر آن و اگر
احتمال مىدهد با نگاه به این نوع فیلمها، منى از او خارج مىشود – چنانچه منى
بیرون بیاید – روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر عهده او خواهد بود. [202]
ملاعبه
با همسر
پرسش 119 . ترشّحات معمولى که از بانوان
روزهدار، هنگام ملاعبه با همسرشان خارج مىشود، چه حکمى دارد؟ آیا روزهشان باطل
مىشود؟
همه مراجع:
ترشّحات
مزبور پاک است و روزه را باطل نمىکند. [203]
پرسش 120 . آیا ملاعبه با همسر در ماه
رمضان جایز است؟
همه مراجع:
اگر بدون
قصد بیرون آمدن منى، با همسر خود ملاعبه کند – چنانچه اطمینان دارد منى از او خارج
نمىشود – اشکال ندارد و روزه هر دو صحیح است ؛ هر چند به طور اتفاق از او منى
بیرون آید.
[204]
روابط زناشویى
پرسش 121 . مردى که نمىتواند روزه بگیرد،
آیا مىتواند با همسر روزهدار خود نزدیکى کند؟
همه مراجع:
خیر، جایز
نیست. [205]
پرسش 122 . آیا در حال روزه نزدیکى از پشت
با همسر، روزه را باطل مىکند؟
همه مراجع (به جز مکارم):
آرى، روزه را باطل مىکند.
[206]
آیهاللّه مکارم:
بنابر
احتیاط واجب روزه را باطل مىکند.
[207]
پرسش 123 . اگر زن و شوهر در حال روزه
نزدیکى کنند – در حالى که نمىدانند این کار روزه را باطل مىکند – تکلیف چیست؟
آیات عظام امام، صافى و نورى:
اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمىدادند، کفّاره واجب نیست ؛ ولى
بنابر احتیاط واجب، باید روزهها را قضا کنند.
[208]
آیات عظام بهجت، خامنهاى و فاضل:
اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمىدادند، کفّاره واجب نیست ؛ ولى
باید روزهها را قضا کنند.
[209]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید:
باید روزهها را قضا کنند ؛ ولى کفّاره واجب نیست.
[210]
آیهاللّه مکارم:
بنابر
احتیاط واجب، باید روزهها را قضا کنند ؛ ولى کفّاره واجب نیست.
[211]
ماه عسل
پرسش 124 . دختر و پسرى که تازه عروسى کرده
و در ماه رمضان براى ماه عسل مسافرت مىکنند ؛ آیا نزدیکى آنان در روز حرام است؟
همه مراجع:
اگر قصد
ماندن ده روز نکنند، آمیزش در ماه رمضان حرام نیست ؛ ولى کراهت دارد. [212]
معاینه
زن
پرسش 125 . آیا معاینه زن حامله در حال
روزه، توسط پزشک زنان – که ناچار باید دست را داخل رحم کند – روزه را باطل مىکند؟
آیا موجب غسل نمىشود؟
همه مراجع:
خیر، روزه
را باطل نمىکند و موجب غسل نمىشود. [213]
نسبت دروغ به پیامبر صلىاللهعلیهوآله
پرسش 127 . اگر کسى با کتابت، دروغى را به
نبى اکرم صلىاللهعلیهوآله یا امامان علیهمالسلام نسبت بدهد، آیا روزهاش باطل
مىشود؟
همه مراجع:
آرى،
روزهاش باطل مىشود ؛ هر چند با نوشتار باشد. [214]
غلط
خواندن قرآن
پرسش 128 . اگر در ماه رمضان آیه قرآن یا
حدیث را به طور سهوى غلط بخواند، تکلیف روزهاش چیست؟
همه مراجع:
روزهاش
باطل نمىشود ؛ ولى سعى کند قرآن یا حدیث را درست بخواند. [215]
روزه نزولخوار
پرسش 129 . کسى که نزول خوار است آیا نماز
و روزه او صحیح مىباشد؟
همه مراجع:
اگر نماز و
روزه واجد شرائط معتبر باشد صحیح است و قضاى این اعمال لازم نیست و نسبت به دیگر
گناهان باید توبه کند. [216]
امر به معروف روزهخوارى
پرسش 130 . اگر دیده شود شخصى به طور آشکار
روزهخوارى مىکند، آیا امر به معروف واجب است؟
همه مراجع:
امر به
معروف و نهى از منکر در صورت تحقق شرایط آن واجب است. [217]
روزه بیمار
پرسش 131 . اگر گرفتن روزه باعث شود بیمارى
دیرتر بهبود یابد، تکلیف چیست؟
همه مراجع:
نباید روزه
بگیرد. [218]
پرسش 132 . اگر بیمار با اعتقاد به این که
روزه برایش ضرر دارد، روزه بگیرد ؛ حکم چیست؟
همه مراجع:
اگر روزه
بگیرد، صحیح نیست و باید پس از ماه رمضان آن را قضا کند.
[219]
زخم معده
پرسش 133 . کسى که مىداند یا احتمال قوى
مىدهد که اگر روزه بگیرد، به زخم معده یا سنگ مثانه دچار مىشود ؛ آیا روزه بر او
واجب است؟
همه مراجع:
اگر احتمال
عقلایى مىدهد، روزه بر او واجب نیست. [220]
روزه
بیمار کلیوى
پرسش 134 . کسى که ناراحتى کلیه دارد و
باید براى جلوگیرى از آن در طول روز، چندینبار از آب و مایعات استفاده کند، حکم
روزه او چه مىشود؟
همه مراجع:
اگر براى
جلوگیرى از بیمارى کلیه، نیاز به نوشیدن آب یا سایر مایعات در طول روز باشد، روزه
گرفتن بر او واجب نیست. [221]
روزه بیمار آسمى
پرسش 135 . کسى که به نفس تنگى شدید مبتلا
شده و در روز باید از اسپرى استفاده کند، تکلیف روزه او چیست؟
آیات عظام امام، خامنهاى، فاضل، مکارم و نورى:
با توجه به این که داروى یاد شده، خوردن و آشامیدن بر آن صدق نمىکند، روزه را باطل
نمىکند. [222]
آیهاللّه بهجت:
اگر به صورت گاز
رقیق باشد، اشکال ندارد و روزه صحیح است.
[223]
آیات عظام تبریزى و وحید:
اگر قبل از رسیدن به حلق به صورت هوا در بیاید، روزه را باطل نمىکند.
[224]
آیهاللّه سیستانى:
اسپرى که
براى تنگى نفس استعمال مىشود اگر دارو را فقط وارد ریه کند روزه را باطل نمىکند و
اگر موادى از آن وارد معده مىشود، روزه را باطل مىکند.
[225]
آیهاللّه صافى:
اگر موادى وارد ریه
مىشود، روزه اشکال پیدا مىکند و اگر گرفتن روزه بدون استفاده از آن، زحمت و مشّقت
دارد و در طول سال باید از اسپرى استفاده کند، در ماه رمضان روزه بگیرد و بنابر
احتیاط واجب براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد و قضا ندارد.
[226]
بیماران اعصاب
پرسش 136 . به نظر پزشکان افرادى که
داروهاى اعصاب مصرف مىکنند نباید گرسنه بمانند؛ در این صورت تکلیف روزه چیست؟
همه مراجع:
اگر روزه
براى آنان ضرر دارد نباید روزه بگیرند. [227]
تنفس مصنوعى
پرسش 137 . آیا تنفّس مصنوعى روزه را باطل
مىکند؟
همه مراجع:
اگر تنفّس
مصنوعى از طریق بازدم و هواى اکسیژن باشد روزه صحیح است. [228]
تبصره .
اگر تنفس مصنوعى به همراه گاز باشد، حکم آن مانند اسپرى تنگى نفس است.
ضعف بدن
پرسش 139 . به علت درس خواندن و امتحانات،
ضعف و سستى بر من غالب مىشود ؛ آیا مىتوانم روزهها را بخورم؟
همه مراجع:
این گونه
ضعف و سستىها تا حدودى لازمه روزه است و براى نوع افراد پیش مىآید و به جهت آن
نمىتوان روزه را خورد؛ ولى اگر ضعف به حدى برسد که تحمّل آن بسیار سخت و مشکل
باشد، خوردن آن اشکال ندارد. [230]
تبصره .
انسان مىتواند در این شرایط به مسافرت برود (حداقل 5/22 کیلومتر) و روزه خود را
بخورد و به وطن برگردد. در این صورت لازم نیست تا مغرب از خوردن و آشامیدن خوددارى
کند و بعد از ماه رمضان، قضاى آن را به جا آورد و کفّاره هم ندارد.
خوردن دارو
پرسش 140 . بیمارى که در طول روز تنها به
خوردن چند قرص نیاز دارد، در حالى که گرفتن روزه برایش ضرر ندارد ؛ آیا خوردن تنها
چند قرص روزه را باطل مىکند؟
همه
مراجع: آرى، روزه او باطل مىشود. [231]
معیار ضرر در روزه
پرسش 141 . آیا احتمال ضرر، مجوز ترک روزه
مىشود، یا اطمینان به ضرر لازم است؟ میزان در مقدار ضرر چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى، سیستانى و وحید):
آنچه که باعث افطار روزه مىشود، خوف ضررى است که منشأ عقلایى داشته باشد و میزان
در مقدار آن، عرف عقلا است ؛ به گونهاى که اثر مترتب بر روزه را ضرر بدانند. [232]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید:
آنچه که باعث افطار روزه مىشود، خوف ضررى است که منشأ عقلایى داشته باشد و مقدار
ضرر، باید قابل توجه باشد.
[233]
نظر پزشک
پرسش 142 . ملاک در ضرر، تشخیص پزشک است یا
تشخیص خود شخص؟
همه مراجع:
تشخیص خود
بیمار ملاک است. البته اگر پزشک بیمارى را از روزه گرفتن منع کند ولى خود شخص
مىداند که روزه برایش ضرر ندارد باید روزه بگیرد. [234]
همین اندازه که ترس نسبت به ضرر، عقلایى باشد، کافى است. خوف ضرر گاهى از قول متخصص
و زمانى از تجربه مریضهاى مشابه و گاهى از تجربه خود انسان، به دست مىآید.
اختلاف نظر پزشکان
پرسش 143 . اگر پزشکان در مورد روزه گرفتن
بیمارى اختلاف نظر داشته باشند، وظیفه چیست؟
همه مراجع:
به علم
رسیدن یا حصول خوف و ترس عقلایى از ضرر روزه، وظیفهى خود مکلّف است؛ هر چند سببش
نظر دکتر باشد.
پرسش 144 . اگر انسان شک داشته باشد که
روزه برایش ضرر دارد یا نه ؛ ولى پزشک، او را از گرفتن روزه منع مىکند، تکلیف
چیست؟
آیات عظام امام، خامنهاى، صافى، فاضل و نورى:
اگر از گفته پزشک براى او ترس پیدا شود و احتمال عقلایى بدهد که روزه برایش ضرر
دارد، نباید روزه بگیرد. [236]
آیات عظام بهجت و سیستانى:
اگر از گفته پزشک براى او ترس پیدا شود و احتمال عقلایى بدهد که روزه برایش ضرر
دارد، مىتواند روزه نگیرد.
[237]
آیات عظام تبریزى و وحید:
در فرض یاد شده اگر پزشک، متخصص و مورد اعتماد باشد، باید به گفتهاش عمل کند.
[238]
آیهاللّه مکارم:
اگر از گفته
پزشک براى او ترس پیدا شود و احتمال عقلایى بدهد که روزه برایش ضرر دارد، نباید
روزه بگیرد، و اگر با تجربه خودش در یافته که ضرر ندارد، باید روزه بگیرد. در صورت
شک، مىتواند یکى دو روز را تجربه کند و بعد طبق دستور بالا عمل نماید.
[239]
احتمال مریضى
پرسش 145 . اگر فردى به خاطر عذرى قوى،
پنجاه درصد احتمال دهد که روزه بر او واجب نیست و به همین دلیل روزه نگیرد، ولى
بعدا معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و کفاره چه حکمى دارد؟
همه مراجع:
اگر افطار
عمدى روزه ماه مبارک رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وى باشد، در فرض سؤال
علاوه بر قضا، کفاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و
ترس هم منشأ عقلائى داشته باشد، کفاره واجب نیست، ولى قضا بر او واجب است. [240]
مصرف دارو
پرسش 146 . وظیفه انسان بیمارى که در طول
روز باید دارو مصرف کند چیست؟
همه مراجع:
نباید روزه
بگیرند [241] .
زن باردار
پرسش 147 . زن باردارى که نتوانسته روزه
بگیرد، تکلیفش چیست؟
آیات عظام امام، خامنهاى و نورى:
اگر روزه براى جنین ضرر داشته است، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و اگر
براى خودش ضرر داشته، بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد
و در هر حال روزهها را باید قضا کند. [242]
آیات عظام بهجت، سیستانى و فاضل:
افزون بر قضاى روزهها، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد ؛ خواه روزه براى
جنین ضرر داشته باشد، یا براى خودش.
[243]
آیات عظام تبریزى، مکارم و وحید:
اگر روزه براى جنین ضرر داشته است، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و اگر
براى خودش ضرر داشته، پرداخت کفّاره واجب نیست و در هر حال روزهها را باید قضا
کند.
[244]
آیهاللّه صافى:
اگر روزه براى جنین
ضرر داشته است، بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و اگر
براى خودش ضرر داشته، پرداخت کفّاره واجب نیست و در هر حال روزهها را باید قضا
کند.
[245]
پرسش 148 . روزه گرفتن براى زن باردار – که
نمىداند روزه براى جنین ضرر دارد – چه حکمى دارد؟
همه مراجع:
اگر بر اثر
روزه، خوف ضرر بر جنین داشته باشد، نباید روزه بگیرد.
[246]
پرسش 149 . زن باردارى که به جهت حمل و
شیردهى نتوانسته روزه ماه رمضان و قضاى آن را تا سال بعد بگیرد ؛ آیا تکلیف قضا از
او ساقط مىشود و حکم مریض را دارد؟
همه مراجع:
خیر، هر
زمان توانایى پیدا کرد، باید روزهها را قضا کند و حکم مریض را ندارد.
[247]
روزه زن شیرده
پرسش 150 . تکلیف زنى که شیر مىدهد، چیست؟
آیات عظام امام، خامنهاى و نورى:
اگر گرفتن روزه باعث کمى شیر او و ناراحتى بچه شود، یا براى خودش ضرر داشته باشد ؛
روزه براى او واجب نیست و در صورت اول باید براى هر روز، یک مد طعام به فقیر بدهد و
در فرض دوم این امر احتیاط واجب است و در هر حال روزهها را باید قضا کند. [248]
آیات عظام بهجت، سیستانى و فاضل:
اگر گرفتن روزه باعث کمى شیر او و ناراحتى بچه شود، یا براى خودش ضرر داشته باشد ؛
روزه براى او واجب نیست و باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر حال
روزهها را باید قضا کند.
[249]
آیات عظام تبریزى، صافى، مکارم و وحید:
اگر گرفتن روزه باعث کمى شیر او و ناراحتى بچه شود، یا براى خودش ضرر داشته باشد ؛
روزه براى او واجب نیست و در صورت اول باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و
در هر حال روزهها را باید قضا کند.
[250]
جلوگیرى
از عادت ماهیانه
پرسش 151 . اگر در ایام عادت، از قرص یا
آمپول جلوگیرى استفاده کند ؛ آیا روزه او صحیح است؟
همه مراجع:
اگر عادت
نشود، روزه صحیح است. [251]
قرص خوردن خانمها
پرسش 152 . آیا زنان مىتوانند براى گرفتن
همه روزههاى ماه رمضان از قرص جلوگیرى استفاده کنند؟
همه مراجع:
اگر استفاده
از قرص براى او ضرر ندارد، اشکال ندارد. [252]
زن حائض
پرسش 153 . اگر زن حائض در ماه رمضان، پیش
از اذان صبح از حیض پاک شود، تکلیف او چیست؟
همه مراجع:
اگر براى
غسل وقت دارد، باید غسل کند و اگر وقت تنگ است، باید تیمّم کند و روزهاش صحیح است.
اگر از روى عمد، غسل یا تیمم نکند، روزهاش باطل است و باید کفّاره بدهد. [253]
کمخونى
روزهدار
پرسش 154 . کسى که در اثر روزه گرفتن دچار
کم خونى یا سردرد شدید مىشود، آیا مىتواند روزه نگیرد؟
همه مراجع:
اگر ضعف و
کم خونى و سردرد به گونهاى باشد که نمىتواند تحمل کند، و ضرر دارد روزه واجب
نیست. [254]
پرسش 155 . اگر زن حائض، در ماه رمضان غسل
حیض را فراموش کند و بعد از یک یا چند روز متوجه شود، آیا باید روزهاش را قضا کند؟
همه مراجع (به جز مکارم):
خیر، روزهها صحیح است و قضا ندارد.
[255]
آیهاللّه بهجت:
باید روزهها را
قضا کند.
[256]
آیهاللّه مکارم:
بنابر
احتیاط واجب، باید روزهها را قضا کند.
[257]
تبصره .
بهتر است در فرض یاد شده، روزهها را قضا کند.
پرسش 156 . اگر زن روزهدار در روز، خون
حیض مشاهده کند، تکلیف روزهاش چگونه است؟
همه مراجع:
روزه باطل
مىشود و باید بعد از ماه رمضان، قضا کند.
نذر روزه حائض
پرسش 157 . خانمى نذر کرده بود که چند روز
اول ماه شعبان را روزه بگیرد ؛ ولى در این چند روز عادت ماهیانه شد ؛ تکلیف او
چیست؟
همه مراجع (به جز مکارم و وحید):
اگر صیغه شرعى خوانده، باید در ایام عادت ماهیانه روزه نگیرد و در زمان دیگرى، قضاى
آن را به جا آورد. [259]
آیات عظام مکارم و وحید:
اگر صیغه
شرعى خوانده، باید در ایام عادت ماهیانه روزه نگیرد و بنابر احتیاط واجب، در زمان
دیگرى قضاى آن را به جا آورد.
[260]
روزه دختر بچهها
پرسش 158 . دخترى که به حد بلوغ رسیده، ولى
به واسطه ضعف بنیه، نمىتواند روزه بگیرد و قضاى آن را تا دو سه سال به جا آورد،
تکلیف او چیست؟
همه مراجع (به جز مکارم و تبریزى):
اگر گرفتن روزه براى او ضرر دارد، یا تحمل آن برایش زحمت و مشقّت زیاد دارد، روزه
بر او واجب نیست ؛ ولى ترک آن به صرف برخى عذرها، جایز نیست و هر زمان توانست باید
قضاى آن را به جا آورد. [261]
آیهاللّه تبریزى:
اگر گرفتن
روزه براى او ضرر دارد، یا تحمل آن برایش زحمت و مشقت زیاد دارد، روزه واجب نیست و
اگر تا ماه رمضان سال بعد، ضعف او برطرف شد، باید قضاى آن را به جا آورد و اگر
نتوانست، باید براى هر روز یک مد طعام (تقریبا ده سیر)، به فقیر بدهد و قضاى روزه
لازم نیست ؛ ولى اگر فدیه ممکن نبود، باید هر زمان که توانست روزهها را قضا کند.
[262]
آیهاللّه
مکارم: در فرض یاد شده، روزه بر او واجب نیست و باید براى هر روز یک مد طعام
بدهد و قضاى این روزهها هم بر او واجب نیست.
[263]
روزه و بلوغ
پرسش 159 . کسى که نمىداند روزههایى که
در ایام جوانى خورده، قبل از هنگام بلوغ بوده یا نه ؛ آیا قضاى آنها واجب است؟
همه مراجع:
اگر
نمىداند، چیزى بر عهده او نیست. [264]
پرسش 160 . شخصى گمان مىکرد که اگر
استمناء کند یا غذا بخورد، فقط یک روز قضاى روزه دارد و نمىدانسته، کفاره دارد؛ در
این صورت وظیفهاش چیست؟
همه مراجع:
اگر
مىدانسته که این کار روزه را باطل مىکند علاوه بر قضا، کفاره نیز لازم است و
دانستن و ندانستن فرقى نمىکند.
[265]
روزههاى اوایل تکلیف
پرسش 162 . شخصى اوایل بلوغ بدون عذر و از
روى علم و عمد مثلاً به علت نادانى و بىاعتنایى یا بىتوجهى و کوتاهى پدر و مادر
روزهها را نگرفته وظیفه او چیست؟
همه مراجع:
هر مقدار از
روزهها را که نگرفته، باید قضا کند و براى هر روز نیز باید کفّاره بدهد؛ یعنى،
براى هر روز دو ماه روزه بگیرد یا شصت فقیر را سیر کند و یا به هر کدام یک مدّ
(تقریباً 750 گرم) طعام (گندم یا جو و مانند آن) بدهد. [266]
بلوغ زودرس
پرسش 163 . من در سن دوازده سالگى علامت
روییدن موى خشن را در خودم دیدم، اما نمىدانستم که این نشانه بلوغ است و بعداً
متوجه این موضوع شدم؛ آیا باید قضاى نماز و روزههایم را که در این مدت انجام
ندادهام را به جا آورم؟
همه مراجع:
شخصى که
نمىدانسته به تکلیف رسیده مثلاً جاهل به علائم بلوغ بوده یا فهمیده که قبل از 15
سالگى بالغ شده است، باید نماز و روزههایى که نگرفته را قضا نماید ولى کفاره
ندارد. [267]
قضاى روزه
پرسش 164 . آیا قضاى روزه ماه رمضان و
کفّاره آن، باید پى در پى انجام گیرد؟
همه مراجع:
لازم نیست
قضاى روزهها پى در پى باشد ؛ ولى در کفّاره – چنانچه گرفتن دو ماه روزه را اختیار
کند – باید یک ماه تمام و یک روز آن را از ماه دیگر پى در پى بگیرد. [268]
تبصره .
آیهاللّه مکارم پى در پى بودن کفّاره روزه را احتیاط واجب مىداند.
پرسش 165 . آیا واجب است روزههایى که سال
گذشته به خاطر عذرى قضا شده تا قبل از رسیدن ماه رمضان بعد قضا کند؟
آیات عظام امام،
خامنهاى، مکارم و فاضل: باید تا قبل از
رمضان بعد قضا شود.
[269]
آیهاللّه
سیستانى:
واجب نیست. [270]
تبصره .
طبق نظر همه مراجع اگر تا رمضان بعد قضا نشود کفاره تأخیر دارد.
تأخیر قضاى روزه
پرسش 166 . کسى که به واسطه بیمارى،
نتوانسته روزههاى ماه رمضان را بگیرد ؛ اگر چند سال قضاى آن را به تأخیر اندازد،
تکلیف چیست؟
همه مراجع:
اگر بیمارى
او در میان سال خوب شد، باید روزهها را قضا کند و اگر به سال بعد انداخت، علاوه بر
قضاى روزه، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد اما اگر بیمارى او تا سال بعد
ادامه یافت – به طورى که نمىتوانست قضا کند – فقط باید براى هر روز، یک مد طعام به
فقیر بدهد. [271]
نیت قضاى روزه
پرسش 167 . شخصى از سال گذشته و از سال
جارى روزه قضایى دارد، آیا هنگام قضا کردن لازم است تعیین کند که روزه سال قبل یا
سال جارى است؟
همه مراجع:
شخصى که چند
سال روزه قضایى دارد، هنگام قضا کردن مىتواند اینگونه نیت کند که روزههایى را
برعهده من است قضا مىکنم و لازم نیست تعیین کند که روزه کدام سال است و قضاى هر
کدام را که اول بگیرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج
روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد قضاى رمضان آخر
را بگیرد و اگر رمضان آخر را نگیرد کفاره تأخیر دارد. [272]
فراموشى قضاى روزه
پرسش 168 . در ماه رمضان مدتى روزه
نگرفتهام، اما تعداد روزهها را فراموش کردهام، وظیفهام چیست؟
همه مراجع (به جز فاضل و مکارم):
مىتوانید به مقدار حداقل اکتفا کنید ؛ یعنى، هر مقدار از روزهها را که مىدانید
کمتر از آن مقدار نبوده، باید قضا کنید و بیش از آن لازم نیست. [273]
آیهاللّه فاضل:
اگر زمان حدوث عذر
را مىداند ولى نمىداند تا چند روز طول کشید باید بنا بر احتیاط واجب اکثر را قضا
کند.
[274]
آیهاللّه مکارم:
در صورتى که
بر اثر کوتاهى تعداد روزهاى قضا فراموش شده باشد باید اکثر را به جا آورد.
قضاى روزه بیمار
پرسش 169 . کسى که در قضاى روزه ماه رمضان
خود، سهلانگارى کرده و اکنون به جهت بیمارى، نمىتواند آنها را به جا آورد، تکلیف
چیست؟
همه مراجع (به جز سیستانى):
اگر در قضاى روزهها سهلانگارى کرده و اکنون نمىتواند تا رمضان آینده آنها را
بهجا آورد، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و هر زمان توانایى پیدا کرد،
باید روزهها را قضا کند. [275]
آیهاللّه سیستانى:
اگر در قضاى
روزهها سهلانگارى کرده و اکنون نمىتواند تا رمضان آینده، آنها را به جا آورد،
بنابر احتیاط واجب براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و هر زمان توانایى پیدا
کرد، باید روزهها را قضا کند.
[276]
خوردن روزه قضا
پرسش 170 . آیا کسى که روزه قضا گرفته،
مىتواند آن را به جهتى باطل کند؟
همه مراجع:
اگر پیش از
ظهر باشد، اشکال ندارد؛ ولى خوردن آن بعد از ظهر جایز نیست و اگر چنین کند، باید
کفّاره بدهد و مقدار آن پرداخت ده مد طعام به ده فقیر (هر کدام یک مدّ) است و اگر
نمىتواند طعام بدهد، بنا بر احتیاط واجب سه روز، روزه پى در پى بگیرد. [277]
زمان روزه قضا
پرسش 171 . شخصى سه روز روزه بدهکار
مىباشد و سه روز هم به ماه رمضان مانده است آیا مىتواند روزه قضا را تا سال دیگر
تأخیر بیندازد و یا به جهتى باطل کند؟
همه مراجع (به جز آیهاللّه سیستانى):
زمانى که روزه قضا مهلت ندارد مثلاً سه روز روزه قضاء دارد و سه روز هم به ماه
رمضان مانده است جایز نیست روزه قضا را افطار کند نه قبل از ظهر نه بعد از ظهر و
اگر قبل از ظهر افطار کرده، کفّاره تأخیر دارد چون قهراً قضاى آن به تأخیر مىافتد
و اگر بعد از ظهر افطار کند باید علاوه بر کفّاره تأخیر کفّاره افطار روزه قضا را
هم بدهد. [278]
آیهاللّه سیستانى:
در قضاى
روزه رمضان مىتواند پیش از ظهر، روزه خود را باطل نماید؛ ولى اگر وقتِ قضا تنگ
باشد، بهتر آن است که باطل ننماید و در صورتى که به تأخیر بیندازد، براى هر روز یک
مد طعام کفاره دارد.
[279]
قضاى نماز روزهدار
پرسش 172 . اگر نماز شخص روزهدار قضا شود،
آیا روزهاش صحیح است؟
همه مراجع:
آرى،
روزهاش صحیح است و باید نمازش را قضا کند. [280]
روزه مافىالذمه
پرسش 173 . کسى که نمىداند قضاى روزه
دارد، آیا مىتواند روزه ما فى الذمه بگیرد؟ یعنى نیت کند اگر روزه قضا داشته باشد،
آن را به جا آورد ؛ و گرنه به عنوان روزه مستحبى حساب شود؟
همه مراجع:
آرى، با این
نیت مىتواند روزه بگیرد. [281]
قضاى روزه پدر
پرسش 174 . اگر پدر انسان از روى نافرمانى،
روزههایش را نگرفته باشد و از دنیا برود، تکلیف فرزند او چیست؟
امام:
اگر پدرش
مىتوانسته روزهها را قضا کند، بر پسر بزرگتر واجب است که آنها را به جا آورد و
یا براى او اجیر بگیرد. [282]
آیات عظام بهجت، صافى و فاضل:
بنا بر احتیاط واجب بر پسربزرگتر واجب است که آنها را بهجا آورد و یا براى او
اجیر بگیرد؛ هر چند پدرش نمىتوانسته روزهها را قضا کند.
[283]
آیهاللّه تبریزى:
اگر پدرش
مىتوانسته روزهها را قضا کند، بنابر احتیاط واجب بر پسر بزرگتر – تا جایى که
براى او مشقّت و حرج نداشته باشد – واجب است آنها را به جا آورد و یا براى او اجیر
بگیرد.
[284]
آیات عظام خامنهاى، سیستانى، مکارم و نورى:
اگر ترک روزهها بر اثر نافرمانى بوده است، قضاى آنها بر پسر بزرگتر واجب نیست
(البته احتیاط مستحب آن است که قضا کند).
[285]
آیهاللّه وحید:
اگر پدرش
مىتوانسته روزهها را قضا کند، بنابر احتیاط واجب بر پسر بزرگتر واجب است که آنها
را به جا آورد و یا براى او اجیر بگیرد.
[286]
پرسش 175 . پدرم چند سال روزه قضا داشت که
نمىدانم آنها را به جا آورده یا نه و در این مورد وصیتى هم نکرده است ؛ تکلیف پسر
ارشد خانواده چیست؟
همه
مراجع (به جز فاضل و مکارم): اگر پسر بزرگتر یقین دارد که پدرش روزه قضا داشته
است، بنابر احتیاط واجب باید آنها را به جا آورد.
[287]
آیهاللّه فاضل:
اگر پسر بزرگتر
یقین دارد که پدرش روزه قضا داشته است، باید آنها را به جا آورد.
[288]
آیهاللّه مکارم:
بر پسر
بزرگتر چیزى نیست و باید حمل بر صحّت کنند و بگویند پدرشان روزهها را به جا آورده
است.
[289]
پرسش 176 . اگر پدر از دنیا برود و فرزندان
ندانند که پدرشان روزه قضا داشته یا نه، تکلیف چیست؟
همه مراجع:
در فرض یاد
شده چیزى بر عهده آنان نیست.
[290]
روزه قضاى پسر بزرگ
پرسش 177 . کسى که هم خودش روزه قضا دارد و
هم روزه پدرش که از دنیا رفته ؛ انجام دادن کدام مقدم است؟
همه مراجع:
با توجه به
این که هر دو واجب است، ترتیبى بین آن دو وجود ندارد. [291]
پسر
دوم
پرسش 178 . اگر پسر ارشد خانواده بعد از
پدر از دنیا برود، آیا روزههاى پدر بر عهده پسر دوم است؟
همه مراجع:
خیر، بر
سایر پسران تکلیفى نیست. [292]
وظیفه پسر بزرگتر
پرسش 179 . اگر پسر بزرگتر بخواهد براى
روزههاى پدر از دنیا رفتهاش، کسى را اجیر کند، آیا مىتواند از ترکه میت خرج کند؟
همه مراجع:
خیر، پسر
بزرگتر باید خودش روزههاى پدر را به جا آورد و یا از اموال خود، کسى را اجیر کند
و حق ندارد از ترکه میت چیزى خرج کند ؛ مگر آنکه پدر وصیت کرده باشد. [293]
پرسش 180 . اگر پسر بزرگتر خانواده
روزههاى پدر را قضا نکند، آیا بر سایر پسران تکلیفى هست؟
همه مراجع:
خیر، بر
سایر پسران تکلیفى نیست.
[294]
قضاى روزه مادر
پرسش 183 . آیا قضاى روزههاى مادر هم بر
پسر بزرگتر واجب است؟
آیات عظام امام،
تبریزى، سیستانى و وحید: خیر، واجب نیست. [297]
آیات عظام بهجت،
صافى، فاضل و نورى:
بنابر احتیاط واجب باید به جا آورد. [298]
آیهاللّه
خامنهاى:
آرى، واجب است. [299]
آیهاللّه مکارم:
اگر از روى نافرمانى نبوده و توانایى بر قضا داشته، بر پسر بزرگتر واجب است آنها
را به جا آورد ؛ ولى اگر از روى نافرمانى بوده، واجب نیست. [300]
پرسش 184 . آیا با وجود روزه قضا که به
عهده ما مىباشد مىتوان تبرعاً (بدون دریافت پول) براى پدر یا مادر روزه گرفت؟
همه مراجع (به جز سیستانى، مکارم و نورى):
با وجود روزه قضا نمىتوان تبرعا براى دیگران روزه قضا گرفت.
آیهاللّه سیستانى:
اگر بر عهده
میت قضاى روزه قطعى باشد، اشکال ندارد. [301]
آیات عظام مکارم و نورى:
اشکال
ندارد.
روزه قضاى پدر و مادر
پرسش 185 . در صورتى که پدر یا مادر بىهوش
یا در کما باشد یا در صورتى که یقینا بر اثر بیمارى نمىتوانند نماز و روزه سالهاى
گذشته را قضا کنند مىتوان در زمان حیات نماز و روزه آنها را قضا کرد یا خیر؟
همه مراجع:
غیر از حج
تا زمانى که پدر و مادر در قید حیات باشند حتى در کماء یا بیمارى که یقین دارد خوب
نمىشوند نمىتوان نماز یا روزه قضا شده آنها را بجا آورد و لازم است قضاى نماز و
روزههاى خود را خودش به تدریج بجاى آورد. بلى، مىتواند وصیت کند که اگر موفق به
گرفتن تمام قضاى روزه و نماز نشد، پس از مرگ براى قضاى او کسى را اجیر کنند. [302]
روزه استیجارى
پرسش 186 . کسى که مقدارى روزه قضا دارد و
نمىتواند آنها را به جا آورد، آیا جایز است در این مورد کسى را اجیر کند؟
همه مراجع:
خیر، اجیر
کردن دیگران براى گرفتن روزه، در حال حیات جایز نیست و باید هر زمان توانایى پیدا
کرد، آن را به جا آورد. [303]
پرسش 187 . کسى که روزه قضا دارد، مىتواند
روزه استیجارى بگیرد؟
همه مراجع (به جز
نورى):
آرى، اشکال ندارد.
آیهاللّه نورى:
انسانى که خود روزه
قضا دارد نمىتواند روزه استیجارى بگیرد. [305]
تبصره .
روزه استیجارى آن است که شخص جهت گرفتن روزه قضایى میت اجیر شود و در قبال آن پول
دریافت کند.
تأخیر کفّاره
پرسش 189 . کسى که کفّاره روزه را تا چند
سال به تأخیر اندازد، آیا چیزى بر مقدار آن افزوده مىشود؟
همه مراجع:
خیر، چیزى
بر آن افزوده نمىشود. [307]
پرسش 190 . کسى که کفّاره روزه به گردن
دارد، آیا مىتواند آن را به تأخیر اندازد؟
همه مراجع:
آرى، پرداخت
کفّاره فورى نیست ؛ ولى نباید در تأخیر آن سهلانگارى و کوتاهى کرد.
[308]
پرداخت کفاره
پرسش 191 . کسانى که به جهت عذرى مثل
بیمارى یا سفر، روزه ماه رمضان را نگرفته و مىدانند تا رمضان سال آینده، قضاى
روزهها را نمىتوانند بگیرند، آیا صحیح است کفاره و فدیه آنها را بعد از ماه رمضان
بدهند یا باید تا رمضان بعد صبر کند؟
همه مراجع (به جز بهجت، فاضل و مکارم):
خیر، فعلاً مکلف به کفاره نیستند، بلکه تکلیف شرعى آنها این است که تا رمضان سال
بعد روزهها را قضا کنند و اگر تا آن موقع قضا نکردند و تأخیر انداختند، مکلف به
پرداخت کفاره تأخیر مىشوند، لذا اگر قبل از آن پرداخت کنند حساب نمىشود و باید
مجدداً بدهند. [309]
آیهاللّه بهجت:
رجاءا اشکال ندارد.
[310]
آیات عظام فاضل و مکارم:
اگر بیمار
مطمئن باشد خوب نمىشود پرداخت فدیه اشکال ندارد.
[311]
کفاره و جهیزیه
پرسش 192 . دخترى چند سال روزههاى خود را
نگرفته و از طرفى مىباید براى خودش جهیزیّه تهیه کند، اگر بخواهد براى هر روز 60
فقیر اطعام کند جمعاً چقدر مىشود؟ آیا دادن کفاره مقدّم است یا تهیّه جهیزیه؟
همه مراجع:
قضاى
روزههایى را که نگرفته است انجام دهد و براى کفاره، گندم یا قیمت آن را در نظر
گرفته و تدریجاً به فقرا براى صرف نان بپردازد و به تأخیر انداختن کفاره اگر به قصد
بىاعتنایى و مسامحه نباشد، مانعى ندارد. [312]
مصرف کفّاره
پرسش 193 . آیا کفّاره روزه را مىتوان به
واجب النفقه پرداخت؟
همه مراجع:
کفّاره روزه
را نمىتوان به واجب النفقه داد ؛ ولى پرداخت آن به خویشاوندان اشکال ندارد. [313]
پرسش 194 . منظور از واجبالنفقه که به او
نمىتوان کفاره داد چه افرادى مىباشند؟
همه مراجع (به جز مکارم):
پدر و مادر هر چه بالا روند و فرزندان هر چه پایین بروند و زن افراد واجبالنفقه
مىباشند.
[314]
آیهاللّه مکارم:
پدر و مادر
و فرزندان و زن واجبالنفقه هستند ولى پدربزرگ و مادر بزرگ و نوهها واجبالنفقه
نیستند.
[315]
پول کفّاره
پرسش 195 . آیا پول کفّاره را نیز مىتوان
به فقیر داد؟
همه مراجع:
دادن پول
کفّاره به فقیر کفایت نمىکند – خواه کفّاره مریض باشد یا کفّاره افطار عمدى – مگر
این که اطمینان داشته باشد، فقیر به وکالت از او، طعام (نان یا گندم) مىخرد و آن
را به عنوان کفّاره قبول مىکند. [316]
تعداد فقیر
پرسش 196 . آیا مىشود کفاره ماه رمضان را
به یک فقیر داد؟
همه مراجع:
در کفّاره
افطار عمدى، اگر به شصت فقیر دسترسى دارد، نمىتواند به هر کدام از آنها بیشتر از
یک مد طعام بدهد اما در غیر کفاره افطار عمدى مانند کفاره مریض، زن شیرده، حامله و
کفاره تاخیر قضا تا رمضان بعد، اشکال ندارد و مىشود به یک فقیر بیش تر از یک مُد
داد. [317]
پرسش 197 . از چند سال گذشته کفّاره روزه
بدهکار هستم. آیا مىتوانم در طول سال در چند نوبت آن را پرداخت کنم؟
همه مراجع:
پرداخت
کفاره در چند نوبت مانعى ندارد.
[318]
پرسش 198 . آیا در مدّ طعام مىشود گوشت،
نخود و لوبیا به فقیر داد؟
آیات عظام امام، صافى، مکارم و وحید:
باید گندم و برنج و آرد و نان و امثال اینها باشد و پرداخته گوشت به تنهایى اشکال
دارد.
[319]
آیهاللّه بهجت:
هرچه مصداق طعام
باشد کفایت مىکند.
آیات
عظام تبریزى و خامنهاى: گوشت کفایت نمىکند، اما نخود و لوبیا اشکال ندارد.
آیات عظام سیستانى، فاضل و نورى:
جایز است.
بهزیستى و کمیته امداد
پرسش 199 . آیا پرداخت پول کفّاره به
نهادهایى مانند بهزیستى و کمیته امداد، کفایت مىکند؟
همه مراجع:
اگر اطمینان
دارد که نهادهاى یاد شده، پول کفّاره را با رعایت شرایط شرعى، به مصرف طعام براى
فقیران مىرسانند، کفایت مىکند. [320]
کفّاره و سادات
پرسش 200 . آیا غیر سید، مىتواند کفّاره
روزه را به سید بدهد؟
همه مراجع (به جز صافى و مکارم):
آرى، اشکال ندارد ؛ ولى بهتر (احتیاط مستحب) است، به سید ندهد. [321]
آیات عظام صافى و مکارم:
بنابر
احتیاط واجب، غیر سید نمىتواند کفّاره روزه را به سید بدهد.
[322]
کفّاره
و امور فرهنگى
پرسش 201 . آیا کفّاره روزه را مىتوان در
امور فرهنگى، ساختن مسجد، جشن ازدواج و مانند آن صرف کرد؟
همه مراجع:
خیر، صرف آن
در این امور جایز نیست و باید با آن فقیران را اطعام کرد. [323]
ناتوانى پرداخت کفّاره
پرسش 202 . اگر پرداخت کفّاره روزه براى
شخصى که روزهاش را به طور عمد افطار کرده، ممکن نباشد(یعنى به واسطه بیمارى
نمىتواند روزه بگیرد و از نظر مالى هم توانایى ندارد)، تکلیفش چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى، خامنهاى، صافى و وحید):
هر مقدار که توانایى دارد، به فقیر مّد طعام بدهد و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز
است، باید حداقل با گفتن یک بار «استغفر
اللّه» ، استغفار کند. [324]
آیات عظام تبریزى و وحید:
بنابر احتیاط واجب، باید هر مقدار که توانایى دارد، به فقیر مدّ طعام بدهد و
استغفار کند و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل با گفتن یک بار
«استغفر اللّه»، استغفار کند.
[325]
آیهاللّه خامنهاى:
باید هر
مقدار که توانایى دارد، به فقیر مدّ طعام بدهد و بنابر احتیاط استغفار نیز بکند و
اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل به گفتن یک بار
«استغفر اللّه»، استغفار کند.
[326]
آیهاللّه صافى:
هر مقدار که
توانایى دارد، به فقیر مدّ طعام بدهد و استغفار کند و اگر از دادن این مقدار نیز
عاجز است، باید حداقل با گفتن یک بار
«استغفر اللّه»، استغفار کند.
[327]
پرسش 203 . کسى که اکنون نمىتواند کفّاره
افطار عمدى بپردازد، چنانچه در آینده متمکن شد، آیا باید جبران کند؟
همه مراجع (به جز خامنهاى و مکارم):
بنابر احتیاط واجب هر وقت متمکن شد، باید کفّاره را بدهد.
[328]
آیات عظام خامنهاى و مکارم:
تکلیف از او ساقط است و لازم نیست کفّاره بدهد.
[329]
کفّاره روزه همسر
پرسش 204 . کفّاره روزه زن بر عهده مرد است
یا زن؟
همه مراجع:
پرداخت
کفّاره روزه زن، بر عهده خودش است. [330]
کفّاره روزه فرزند
پرسش 205 . کسى که به جهت افطار عمدى روزه،
کفّاره برعهده دارد، اما درآمدى ندارد و تحت تکّفل پدر است ؛ چه کسى باید کفّارهاش
را بدهد؟
همه
مراجع (به جز خامنهاى و مکارم): بنابر احتیاط واجب، هر وقت خودش متمکن شد،
باید کفّاره را بدهد و بر عهده پدرش نیست. [331]
آیات عظام خامنهاى و مکارم:
تکلیف از او ساقط است و لازم نیست، کفّاره بدهد و بر عهده پدرش هم نیست.
[332]
روزهخوارى عمدى
پرسش 206 . کسى که از روى عمد، روزههاى
خود را نگرفته، تکلیفش چیست؟
همه مراجع:
هر مقدار از
روزهها را که نگرفته، باید قضا کند و افزون بر آن، براى هر روز نیز باید کفّاره
بدهد ؛ یعنى، دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند و یا به هر کدام یک مد
(تقریبا ده سیر) طعام (گندم یا جو و مانند آن) به آنها بدهد. [333]
پرسش 207 . آیا کسى که از روى عمد و در
ملاء عام، روزه خوارى مىکند، تعزیر دارد؟
همه مراجع:
افزون بر
قضا و کفّاره، تعزیر نیز دارد که مقدار آن، براى بار اول و دوم 25 تازیانه است و به
نظر عدهاى، اندازهاى براى آن مشخص نشده و با نظر و تشخیص حاکم تعیین مىگردد. اگر
بعد از تعزیر اول و دوم، براى مرتبه سوم روزهخوارى کند، حکمش قتل است.
[334]
روزهخوارى
هنگام بلوغ
پرسش 208 . روزههایى که در اوایل سن تکلیف
به جا نیاوردهام، علاوه بر قضا کفّاره هم دارد؟
همه مراجع:
هر مقدار از
روزهها را که نگرفتهاید، باید قضا کنید و افزون بر آن، براى هر روز نیز باید
کفّاره بدهید ؛ یعنى، دو ماه روزه بگیرید یا شصت فقیر را سیر کنید و یا به هر کدام
یک مد (تقریبا ده سیر) طعام (گندم یا جو و مانند آن) به آنها بدهید. [335]
جاهل به کفاره
پرسش 209 . شخصى روزه ماه رمضان یا قضاى آن
را (بعد از ظهر) عمداً خورده است و نمىدانسته کفاره دارد، وظیفهاش چیست؟
همه مراجع:
شخصى که
روزه ماه رمضان (در طول روز) و یا قضاى آن را (بعد از ظهر) را عمداً خورده است باید
علاوه بر قضا کردن، کفاره افطار عمدى هم بپردازد هر چند که نمىدانسته خوردن عمدى
روزه کفاره دارد ولى مىدانسته که خوردن روزه حرام است. [336]
روزه مستحبى
پرسش 211 . آیا شخصى که احتمال مىدهد روزه
قضا دارد مىتواند روزه مستحبى بگیرد و اگر براى روزه مستحبى مانند اعتکاف نذر کند
چطور؟
همه مراجع:
کسى که روزه
قضا دارد نمىتواند روزه مستحبى بگیرد [338]
و کسى که نمىداند روزه قضا دارد یا نه، مىتواند روزه بگیرد با این نیت که اگر
روزه قضا داشته باشد، آن را به جا آورد؛ و گرنه به عنوان روزه مستحبى حساب شود.
[339]
پرسش 212 . آیا مىشود روزه قضا و روزه
مستحبى را با هم در یک روز نیت کرد؟
همه مراجع:
باید فقط
روزهى قضا را نیّت کند، البته ثواب مستحبى را هم مىبرد. [340]
پرسش 213 . آیا مسافر مىتواند روزه مستحبى
بگیرد؟
آیات عظام امام، خامنهاى و نورى:
خیر، گرفتن روزه مستحبى در سفر جایز نیست ؛ مگر در مدینه طیبه که براى بر آورده شدن
حاجت، مىتواند سه روز، روزه مستحبى بگیرد و لازم است روز چهار شنبه، پنج شنبه و
جمعه را اختیار کند.
[341]
آیات عظام بهجت، صافى و فاضل:
خیر، گرفتن روزه مستحبى در سفر جایز نیست ؛ مگر در مدینه طیبه که براى برآورده شدن
حاجت، مىتواند سه روز، روزه مستحبى بگیرد و بهتر است روز چهار شنبه، پنج شنبه و
جمعه را اختیار کند.
[342]
آیات عظام تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید:
خیر، گرفتن روزه مستحبى در سفر جایز نیست ؛ مگر در مدینه طیبه که براى برآورده شدن
حاجت، مىتواند سه روز، روزه مستحبى بگیرد و احتیاط واجب آن است که روز چهارشنبه،
پنجشنبه و جمعه را اختیار کند.
[343]
پرسش 214 . آیا کسى که روزه قضا دارد،
مىتواند روزه مستحبى بگیرد؟
همه مراجع:
خیر، با
داشتن روزه قضا، گرفتن روزه مستحبى جایز نیست.
[344]
پرسش 215 . آیا کسى که کفّاره روزه دارد،
مىتواند روزه مستحبى بگیرد؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنهاى و نورى:
خیر، با داشتن کفّاره روزه، گرفتن روزه مستحبى جایز نیست.
[345]
آیات عظام بهجت و سیستانى:
آرى، با داشتن کفّاره روزه، گرفتن روزه مستحبى اشکال ندارد.
[346]
آیات عظام صافى، فاضل، مکارم و وحید:
بنابر احتیاط واجب، با داشتن کفّاره روزه، گرفتن روزه مستحبى جایز نیست.
[347]
خوردن روزه مستحبى
پرسش 216 . آیا جایز است، روزه مستحبى را
باطل کنیم؟
همه مراجع:
آرى، اشکال
ندارد ؛ ولى اگر بعد از ظهر باشد، مکروه است. [348]
پرسش 217 . روزه مستحبى گرفتهام ؛ دوستم
خوراکى به من تعارف مىکند، وظیفهام چیست؟
همه
مراجع: مستحب است، روزه خود را افطار کنید.
[349]
اجازه شوهر در روزه
پرسش 218 . آیا براى گرفتن روزههاى
مستحبى، اجازه شوهر لازم است؟
همه مراجع (به جز بهجت، صافى و مکارم):
اگر با حق زناشویى شوهر منافات داشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید اجازه بگیرد.
اگر شوهر او را از روزه گرفتن باز دارد، باید اطاعت کند ؛ هر چند با حق زناشویى او
منافات نداشته باشد. [350]
آیات عظام بهجت و مکارم:
بنابر
احتیاط واجب، باید از شوهر اجازه بگیرد ؛ هر چند با حق زناشویى شوهر منافات نداشته
باشد.
[351]
آیهاللّه صافى:
اگر با حق شوهر
منافات داشته باشد، باید از شوهر اجازه بگیرد و اگر منافات نداشته باشد، بنابر
احتیاط واجب باید اجازه بگیرد. اگر شوهر او را از روزه گرفتن باز دارد، باید اطاعت
کند ؛ هر چند با حق زناشویى او هم منافات نداشته باشد.
[352]
روزه نذرى
پرسش 219 . کسى که قضاى روزه ماه رمضان
بدهکار است، آیا مىتواند روزه نذر کند؟
آیات عظام امام،
سیستانى و مکارم:
خیر، نمىتواند روزه نذر کند. [353]
آیات عظام بهجت، تبریزى، صافى، نورى و
وحید:
آرى، مىتواند روزه نذر کند. [354]
آیات عظام خامنهاى
و فاضل:
اگر روز معینى را نذر کند – که گرفتن قضاى روزههاى ماه رمضان، قبل از آن ممکن باشد
– اشکال ندارد. [355]
پرسش 220 . اگر شخص نذر کند که در روز معین
روزه بگیرد و در آن روز مبتلا به مرضى شود که روزه براى آن ضرر داشته باشد آیا نذر
او ساقط است و اگر نذر او ساقط نیست تکلیفش چیست؟
همه مراجع:
اگر مریض
است و براى معالجه باید افطار کند یا روزه براى او ضرر دارد، نباید روزه بگیرد و
نذر او ساقط است. [356]
پرسش 221 . اگر زن بدون اجازه شوهر نذر کند
روزه بگیرد ؛ آیا روزهاش صحیح است؟
آیات عظام امام،
خامنهاى، فاضل و نورى:
خیر، روزهاش باطل است.
روزه مستحبى و جنابت
پرسش 222 . آیا انسان جنب، مىتواند بعد از
اذان صبح غسل کند و روزه مستحبى بگیرد؟
همه مراجع:
روزه مستحبى
اشکال ندارد و روزه صحیح است. [360]
اختلاف نظر مراجع
پرسش 224 . علت اختلاف نظر مراجع تقلید، در
اعلام اول ماه رمضان و عید فطر چیست؟ آیا در گذشته این اختلاف بوده است؟
اختلاف نظر مراجع
تقلید در ثبوت اول ماه، امرى نیست که تازه به وجود آمده باشد ؛ بلکه در گذشته نیز
این مسئله، در نزد ایشان مورد فکر و نظر بوده است. عوامل متعددى باعث اختلاف نظر
گردیده است که موارد ذیل را مىتوان از مهمترین آنها دانست:
1. اعتبار اتحاد
افق ؛ عدهاى بر این باورند که اگر هلال ماه، در نقطهاى از کره زمین دیده شود – که
افق در آنجا با جاهاى دیگر تفاوت داشته باشد ولى در شب مشترک باشند – اول ماه در آن
مکانها ثابت مىشود. در مقابل این نظریه، فقهایى هستند که اتحاد در افق را معتبر
مىدانند و معتقدند: اگر هلال ماه در شهرى دیده شود که افق آن، با شهر یا کشور دیگر
اختلاف داشته باشد، اول ماه از نظر شرعى براى شهر دوم ثابت نمىشود. بدیهى است طبق
نظر اول به طور معمول، اول ماه یک روز زودتر ثابت مىشود.
2. اعتبار حکم حاکم
؛ حجیت و نفوذ حکم حاکم میان فقیهان، نظرى مشهور است ؛ ولى برخى از آنان، حکم حاکم
را در رؤیت هلال ماه معتبر نمىدانند.
3. شهادت بیّنه نزد
حاکم ؛ گاه مجتهد جامعشرایط، از شهادت کسانى که ماه را دیدهاند، اطمینان پیدا
مىکنند و بر این اساس ثبوت اول ماه را اعلام مىدارند. چه بسا ممکن است به جهت
فقدان برخى شرایط، براى مجتهد دیگرى این اطمینان حاصل نشده باشد.
اختلاف فقیهان در
امور یاد شده، به جهت اختلاف در یک سرى از مبانى نظرى و اصول فکرى است که آرا و
افکار متفاوتى را برمىتابد. نظریهپردازى مختلف در ادبیات و اصول فقه، برداشت
متفاوت از آیات و روایات و اختلاف نظر در سند احادیث و شناخت راویان، به طور طبیعى
موجب تفاوت در بعضى از فتاوا مىشود.
پرسش 225 . شما مىگویید اگر دو نفر عادل
شهادت بدهند کافى است ؛ آیا اعلام عید از سوى چند مرجع، به اندازه دو نفر عادل
نیست؟
کسى منکر عدالت
مرجع تقلید نیست. آنچه گفته شده، آن است که دو نفر عادل، شهادت دهند که خودشان ماه
را دیدهاند ؛ ولى مراجع معظم خودشان ماه را نمىبینند ؛ بلکه از گفته دیگران
اطمینان به رؤیت پیدا مىکنند و این دو جهت با هم تفاوت مىکند و شهادت بر شهادت –
که شهادت علمى نامیده مىشود – در این مورد اعتبار شرعى ندارد.
پرسش 226 . با توجه به این که هر سال در
ثبوت اول ماه رمضان، دچار اختلاف مىشویم، تکلیف شب قدر چه مىشود؟
براى انجام اعمال
شب قدر کافى است هر کس در مسئله رؤیت هلال، به دیدگاه مرجع تقلید خود یا حکم حاکم و
یا اطمینان شخصى خود، عمل کند و سه شب را به احیا و شب زنده دارى بپردازد در این
صورت به طور حتم خداوند او را از ثواب و پاداش معین شده، محروم نمىسازد و به
احتمال قوى شب قدر را نیز درک مىکند. براى درک حتمى شب قدر و فیوضات و برکات آن،
بهتر است شش شب را احیا نماید تا آن شب بزرگ و با عظمت و مخفى درک گردد. شاهد این
امر، روایات منقول از معصوم (علیهالسلام) است. [363]
پرسش 227 . اگر بین مراجع تقلید در ثبوت
عید فطر، اختلاف پیش آید، وظیفه مکلف چیست؟ آیا هر مقلد باید به نظر مرجع تقلید خود
مراجعه کند؟
همه مراجع:
در ثبوت اول
ماه تقلید راه ندارد، بلکه اگر شخص از گفته و اعلام نظر مرجع تقلید، اطمینان به
رؤیت ماه پیدا کند، باید روزه خود را افطار کند و اگر شک داشت، باید آن روز را روزه
بگیرد. [364]
محاسبات تقویمى
پرسش 228 . آیا اول ماه بر اساس تقویم
محاسبات منجمان ثابت مىشود؟
همه مراجع:
خیر، ثابت
نمىشود ؛ مگر آنکه انسان از گفته آنان اطمینان پیدا کند. [365]
ثبوت ماه رمضان
پرسش 229 . اگر پیش از ظهر اعلام کردند که
امروز اول ماه رمضان است ؛ تکلیف روزه آن روز چه مىشود؟
همه مراجع (به جز تبریزى و وحید):
اگر مبطلات روزه را مرتکب نشده، باید نیت کند و روزهاش صحیح است و اگر یکى از آنها
را مرتکب شده، روزه او باطل است ؛ ولى (به احترام ماه رمضان) باید تا اذان مغرب از
کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نموده و بعد از ماه رمضان آن روز را قضا کند. [366]
آیات عظام تبریزى و وحید:
اگر مبطلات روزه را مرتکب نشده، باید نیت کند و روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب بعد
از ماه رمضان قضا نماید و اگر یکى از آنها را مرتکب شده، روزهاش باطل است ؛ ولى
(به احترام ماه رمضان) باید تا اذان مغرب از کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى
نموده و بعد از ماه رمضان آن روز را قضا کند.
[367]
رؤیت
هلال در سفر
پرسش 230 . افرادى که براى کار به کشورهاى
حوزه خلیج فارس مىروند، با توجه به این که در آنجا اول ماه، یک روز زودتر اعلام
مىشود ؛ تکلیف روزه آنان در ماه رمضان و عید فطر باید بر مبناى کدام محل باشد؟
همه مراجع:
اگر از
راههاى شرعى و معتبر اول ماه در آنجا ثابت شود، باید بر مبناى محلى که هلال رؤیت
مىشود، عمل کنند. [368]
اختلاف افق
پرسش 231 . اگر هلال ماه در عربستان دیده
شود، آیا براى ایران نیز اول ماه ثابت مىشود؟
همه مراجع (به جز
تبریزى، صافى، فاضل، نورى و وحید): خیر، براى
ایران اول ماه ثابت نمىشود. [369]
آیات عظام تبریزى،
صافى، فاضل، نورى و وحید: اگر از راههاى
شرعى و معتبر ثابت شود، براى ایران نیز اول ماه ثابت مىشود. [370]
تبصره .
دیدگاه آیات عظام: تبریزى، صافى، نورى و وحید بر اساس آن است که اشتراک در شب بین
مناطق مختلف جهت ثبوت اول ماه کفایت مىکند و لازم نیست اتحاد افق داشته باشند.
پرسش 232 . اگر هلال ماه رمضان یا شوال، در
کشورى دیده شود – که افق آنها یک یا دو ساعت با شهر ما تفاوت دارد – آیا اول ماه
براى ما هم ثابت مىشود؟
آیات
عظام امام، بهجت، خامنهاى و مکارم: اگر شهر یا کشورى که ماه در آن دیده شده از
بلاد شرقى باشد، اول ماه ثابت مىشود و اگر از بلاد شرقى نباشد (مانند عربستان)،
اول ماه ثابت نمىشود. [371]
آیهاللّه صافى:
به طور کلى در هر
نقطه از زمین که ماه رؤیت شود براى همه نقاطى که روزشان بعد از آن است آن روز، روز
اول ماه است.
[372]
آیات عظام تبریزى، فاضل، نورى و وحید:
اگر در شب مشترک باشند، اول ماه ثابت مىشود ؛ هر چند در افق یکى نباشند و از بلاد
شرقى نباشد.
[373]
تبصره 1.
به عنوان مثال کشور افغانستان در بخش شرقى ایران قرار دارد ؛ اگر ماه در آنجا دیده
شود، براى کشور ایران نیز ثابت مىشود و یا اگر ماه در شهر مشهد دیده شود، براى شهر
تهران نیز ثابت مىشود.
تبصره 2.
باید رؤیت هلال در آنجا از راههاى شرعى و معتبر ثابت شود، تا براى کشور ما نیز اول
ماه ثابت شود.
پرسش 233 . اگر هلال ماه در عراق دیده شود،
آیا براى مردم ساکن تهران نیز اول ماه ثابت مىشود؟
آیات عظام امام، بهجت، سیستانى، خامنهاى، مکارم و نورى:
با توجه به این که اختلاف افق بین این دو مکان، کم و ناچیز است (تقریبا ده دقیقه)،
اول ماه براى مردم ساکن تهران ثابت مىشود.
آیات
عظام تبریزى، صافى و وحید: آرى اول ماه براى آنان ثابت مىشود.
[375]
حکم حاکم
پرسش 234 . آیا حکم حاکم شرع، در ثبوت اول
ماه، براى غیرمقلّدان او نیز حجت است؟
همه مراجع (به جز سیستانى و وحید):
آرى، حکم حاکم شرع در ثبوت اول ماه، براى همه حجت است و باید به حکم او عمل کنند ؛
مگر آنکه بفهمند حاکم شرع اشتباه کرده است. [376]
آیهاللّه سیستانى:
اول ماه با
حکم حاکم شرع ثابت نمىشود [مگر آنکه از حکم حاکم براى او اطمینان حاصل شود].
[377]
آیهاللّه وحید:
بنابراحتیاط واجب،
اول ماه به حکم حاکم شرع ثابت نمىشود.
[378]
اخبار عادل
پرسش 235 . اگر چند نفر عادل شهادت بدهند
که دو نفر عادل ماه را دیدهاند ؛ آیا اول ماه رمضان یا شوال ثابت مىشود؟
همه مراجع:
خیر، باید
دو نفر عادل خودشان براى انسان شهادت بدهند که ماه را دیدهاند و اگر رؤیت ماه را
با واسطه نقل کنند، کافى نیست ؛ مگر آنکه از گفته آنان، اطمینان به رؤیت هلال پیدا
شود. [379]
چشم مسلح
پرسش 236 . آیا رؤیت ماه به وسیله چشم مسلح
و تلسکوپها و وسایل نجومى، اعتبار دارد؟
همه مراجع (به جز بهجت، خامنهاى، فاضل و نورى):
خیر، مگر آنکه از این راه براى شخص اطمینان پیدا شود که اول ماه است. [380]
آیات عظام بهجت، خامنهاى، فاضل و نورى:
آرى، اول ماه به وسیله چشم مسلح و تلسکوپ و یا وسایل نجومى، ثابت مىشود.
[381]
حدس و گمان
پرسش 237 . اگر از گفته عدهاى حدس بزنیم
که فردا عید فطر است، آیا مىتوانیم روزه بگیریم؟
همه مراجع:
تا هنگامى
که براى شخص اطمینان پیدا نشود که فردا عید فطر و اول شوال است، نمىتواند روزه را
افطار کند. [382]
فطره دانشجو
پرسش 240 . آیا زکات فطره براى دانشجویى که
در خوابگاه سکونت دارد، واجب است؟
همه مراجع:
اگر مخارج
او را پدر و مادر مىدهند و نان خور آنان محسوب مىشود، بر عهده آنها است و اگر
دانشجو مستقل است، بر عهده خودش مىباشد. [388]
پرسش 241 . فطره دانشجویانى که در خوابگاه
به سر مىبرند و از غذاى دانشگاه – بدون پرداخت هزینه – استفاده مىکنند، بر عهده
چه کسى است؟
همه مراجع (به جز صافى، مکارم و نورى):
بر عهده خودش است و چنانچه تمکن مالى نداشته باشد، از او ساقط است.
[389]
آیهاللّه صافى:
هر کدام تمکن داشته
باشند، بنابراحتیاط خودشان بپردازند.
[390]
آیهاللّه مکارم:
اگر تمکن
مالى دارد، بنابر احتیاط واجب خودش بپردازد.
[391]
آیهاللّه نورى:
در فرض یاد شده،
زکات فطره بر کسى واجب نیست.
[392]
تبصره .
کسانى که گفتهاند زکات فطره بر عهده دانشجو نیست، معتقدند: اگر تمکن مالى دارد،
احتیاط مستحب آن است که خودشان بپردازند.
فطره نامزد شرعى
پرسش 242 . فطره دخترى که در حال عقد است،
بر عهده کیست؟
همه مراجع:
اگر نان خور
پدرش باشد، بر عهده او است. [393]
فطره ناشزه
پرسش 244 . زنى که از تمکین شوهر خوددارى
مىکند، آیا زکات فطره او از شوهرش برداشته مىشود؟
همه مراجع:
خیر، باید
شوهرش زکات فطره او را بدهد ؛ مگر آنکه نان خور شخص دیگرى باشد. [395]
فطره زن و فرزند
پرسش 245 . پدرى که زکات فطره نمىدهد،
تکلیف زن و فرزند او چه مىشود؟
همه مراجع (به جز سیستانى، صافى و مکارم):
بر آنان تکلیفى نیست و لازم نیست فطره بدهند. [396]
آیات عظام سیستانى و مکارم:
احتیاط واجب آن است که اگر مىتوانند، خودشان فطره بدهند.
[397]
آیهاللّه صافى:
بر زن و فرزند
تکلیفى نیست و لازم نیست فطره بدهند، مگر آن که غنى و متمکن باشند، در این صورت
احتیاط لازم آن است که فطره خود را بدهند.
[398]
فطره جنین
پرسش 246 . آیا فرزندى که هنوز متولد نشده،
زکات فطره دارد؟
همه مراجع:
بچهاى که
در شکم مادر است، پرداخت زکات فطرهاش واجب نیست ؛ مگر آنکه پیش از غروب شب عید فطر
به دنیا آید. [399]
فطره میهمان
پرسش 247 . میهمانى که بعد از اذان مغرب شب
عید فطر به خانه انسان بیاید، تکلیف فطرهاش چه مىشود؟
همه مراجع (به جز سیستانى):
فطره او بر عهده صاحب خانه نیست. [400]
آیهاللّه سیستانى:
اگر نان خور
او محسوب شود و شب در آنجا بخوابد، بنابر احتیاط واجب، فطره او بر عهده صاحب خانه
است.
[401]
پرسش 248 . اگر میهمان فطره خودش را بدهد،
آیا از عهده صاحبخانه ساقط مىشود؟
همه مراجع (به جز صافى):
اگر با اجازه صاحب خانه و به وکالت از او فطره خودش را بدهد، از عهده میزبان ساقط
مىشود.
[402]
آیهاللّه
صافى: از عهده صاحب خانه ساقط نمىشود.
[403]
پرسش 249 . اگر انسان شب عید فطر میهمان
داشته باشد و صبح متوجه شود که عید بوده ؛ آیا فطره آنها بر او واجب است؟
همه مراجع:
نا آگاهى از
رؤیت هلال، تأثیرى در حکم پرداخت فطره ندارد.
[404]
پرسش 250 . آیا خوردن افطارى از سوى
میهمان، تأثیرى در وجوب زکات فطره دارد؟
همه مراجع (به جز بهجت و صافى):
خیر، ملاک آن است که میهمان نان خور صاحب خانه محسوب شود و خوردن افطارى، هیچ
تأثیرى در حکم ندارد.
[405]
آیهاللّه بهجت:
اگر میهمان نان خور
صاحب خانه محسوب شود و به قصد خوردن افطارى آمده باشد – هر چند براى او مانعى پیش
آید که نتواند غذا صرف کند – زکات فطره او بر صاحب خانه واجب است.
[406]
آیهاللّه صافى:
اگر میهمان نان خور
صاحب خانه محسوب شود و یا افطارى صرف کند (هر چند نان خور محسوب نشود)، زکات فطره
او بر صاحب خانه واجب است.
[407]
پرسش 251 . میهمانى که پیش از غروب شب عید
فطر به خانه انسان مىآید و شب را تا صبح در آنجا مىماند، آیا فطره او به عهده
صاحب خانه است؟
آیات عظام امام و نورى:
اگر نانخور
صاحب خانه محسوب شود، زکات فطره میهمان بر عهده او است.
[408]
آیهاللّه بهجت:
اگر میهمان نان خور
صاحب خانه محسوب شود و به قصد خوردن افطارى آمده باشد – هر چند براى او مانعى پیش
آید که نتواند غذا صرف کند – زکات فطره او بر صاحب خانه واجب است.
[409]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید:
اگر مهمانى باشد که شب را هم مىماند، زکات فطره او بر عهده صاحب خانه است.
[410]
آیات عظام خامنهاى و فاضل:
اگر نانخور صاحب خانه محسوب شود زکات فطره میهمان بر عهده او است؛ مانند خدمتکار و
یا برخى از خویشاوندان که هر از چند گاه چند روزى در منزل صاحب خانه به سر مىبرند،
ولى زکات فطره میهمان یک شبه بر عهده صاحب خانه نیست.
[411]
آیهاللّه صافى:
اگر میهمان نان خور
صاحب خانه محسوب شود و یا افطارى صرف کند (هر چند نان خور محسوب نشود)، زکات فطره
او بر صاحب خانه واجب است.
[412]
آیهاللّه مکارم:
اگر تصمیم
دارد مدتى نیز صاحبخانه بماند، زکات فطره میهمان بر عهده او است؛ ولى اگر براى شب
عید دعوت شده (و یا تنها شب را در آنجا مىماند)، فطره او بر صاحبخانه نیست.
[413]
میهمان چند ساعته
پرسش 252 . میهمانى که پیش از غروب شب عید
فطر به خانه انسان مىآید و یکى، دو ساعت پس از صرف افطارى مىرود، بر عهده کیست؟
همه مراجع (به جز بهجت، صافى و نورى):
در فرض یاد شده، فطره میهمان بر عهده صاحب خانه نیست. [414]
آیات عظام بهجت، صافى و نورى:
در فرض یاد شده، فطره میهمان بر عهده صاحبخانه است.
[415]
فطره فقیر
پرسش 253 . آیا پرداخت زکات فطره بر کسى که
توان مالى ندارد، واجب است؟
همه مراجع:
اگر فقیر
باشد، زکات فطره بر او واجب نیست و اگر سه کیلو گندم و مانند آن و یا قیمت آنها را
دارد، مستحب است آن را به عنوان زکات فطره بدهد و چنانچه افرادى تحت تکفل دارد،
مىتواند آن را به قصد فطره، بین نفرات خانواده دست گردان کنند و بهتر است نفر آخر،
آن را به کسى بدهد که از خودشان نباشد. [416]
مستحق فطره
پرسش 254 . آیا مىتوان زکات فطره را به
کسى که تأمین مخارجش بر عهده پدر و مادر است، پرداخت کرد؟
همه مراجع (به جز امام):
اگر محتاج است و پدر و مادر او مخارجش را نمىپردازند، دیگران مىتوانند به او زکات
دهند. [417]
امام:
اگر محتاج است،
دیگران مىتوانند به او زکات بدهند.
[418]
پرسش 255 . آیا زکات فطره را مىتوان به
پدر و مادر خود – در صورت مستحق بودن – پرداخت کرد؟
همه مراجع:
اگر پدر و
مادر فقیر باشند، فرزندان باید مخارج واجب آنان را بپردازند و نمىتوان چیزى از
زکات فطره به آنان داد.
[419]
پرسش 256 . آیا زکات فطره را مىتوان به
خانواده فقیر غیرمتدین داد؟
همه مراجع (به جز بهجت):
در زکات فطره، عدالتِ گیرنده لازم نیست ؛ ولى به کسى که آشکارا گناه کبیره انجام
مىدهد، بنا بر احتیاط واجب نباید زکات فطره داد.
[420]
آیهاللّه بهجت:
در زکات فطره،
عدالتِ گیرنده لازم نیست ؛ ولى به کسى که آشکارا گناه کبیره انجام مىدهد، بنا بر
احتیاط واجب نباید زکات فطره داد ؛ مگر به قدر ضروریات او و خانوادهاش.
[421]
پرسش 257 . آیا پدر مىتواند زکات فطره را
به فرزند دانشجوى خود که محتاج است، بدهد؟
همه مراجع:
اگر فرزندان
فقیر باشند، پدر و مادر باید مخارج واجب آنان را بپردازند و نمىتوان چیزى از زکات
فطره به آنها داد.
[422]
فطره و خویشاوند
پرسش 258 . آیا جایز است زکات فطره را به
عنوان هدیه، به خویشاوندان آبرومند و مستحق داد؟
همه مراجع:
آرى،
مىتواند به عنوان هدیه بدهد و لازم نیست به او بگوید زکات فطره است ؛ ولى باید در
نیت قصد زکات کند. [423]
فطره و بدهکار
پرسش 259 . آیا زکات فطره را مىتوان به
فرد بدهکار داد؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، فاضل، خامنهاى و نورى:
اگر نمىتواند بدهى خود را بپردازد، دادن فطره به او اشکال ندارد. [424]
آیات
عظام سیستانى، صافى، مکارم و وحید: بنابر احتیاط واجب، باید فطره را به فقیر
داد. پس اگر فرد بدهکار فقیر است، دادن فطره به او جایز است.
[425]
فطره و امور فرهنگى
پرسش 260 . آیا جایز است زکات فطره را در
امور فرهنگى و مذهبى – که باعث نشر معارف دین مىشود – صرف کرد؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، خامنهاى، فاضل و نورى:
صرف زکات فطره در راه نشر معارف دین اشکال ندارد ؛ ولى بهتر است آن را به فقیر
بدهند. [426]
آیات عظام سیستانى، مکارم و وحید:
بنابر احتیاط واجب، باید فطره را به فقیر داد.
[427]
فطره و سادات
پرسش 261 . کسى که سید نیست، مىتواند فطره
را به سید بدهد؟
همه مراجع:
خیر، جایز
نیست. [428]
پرداخت فطره
پرسش 262 . چند فطره را مىتوان به یک فقیر
داد؟
آیات عظام امام، فاضل، خامنهاى، مکارم و نورى:
بنابر احتیاط واجب، نباید به یک فقیر بیشتر از مخارج سالش فطره بدهند. [429]
آیهاللّه
بهجت: نباید به یک فقیر، بیشتر از مخارج سالش فطره بدهند.
[430]
آیات عظام تبریزى، سیستانى، صافى و وحید:
آرى، اشکال ندارد.
[431]
کنار گذاشتن فطره
پرسش 263 . اگر شخص فطره را کنار بگذارد،
مىتواند از آن استفاده کند و بعد به جاى آن مال دیگرى بگذارد؟
همه مراجع:
خیر، باید
همان را که کنار گذاشته، براى فطره بدهد. [432]
پرسش 264 . اگر کسى فطره ندهد و کنار هم
نگذاشته باشد، تکلیفش چیست؟
همه مراجع (به جز بهجت، تبریزى و خامنهاى):
گناه کرده است و احتیاط واجب آن است که در آینده – بدون این که نیت ادا و قضا کند –
فطره را بدهد.
[433]
آیهاللّه بهجت:
گناه کرده است و
احتیاط مستحب آن است که در آینده آن را قضا کند.
[434]
آیات عظام تبریزى و خامنهاى:
گناه کرده است و باید در آینده – بدون این که نیت ادا و قضا کند – فطره را بدهد.
[435]
کم شدن فطره
پرسش 265 . اگر فرد در شب عید فطر زکات
فطره را جدا کند اما سهواً گم شود یا خرج گردد وظیفه چیست؟
همه مراجع:
باید دوباره
آن را بدهند و بنابر احتیاط واجب به نیت قربت مطلقه باشد. [436]
زمان پرداخت فطره
پرسش 266 . زمان کنار گذاشتن فطره و پرداخت
آن چه موقع است؟
همه مراجع:
اگر نماز
عید فطر مىخواند، بنابر احتیاط واجب باید پیش از نماز بدهد یا [کنار بگذارد] و اگر
نماز عید نمىخواند، تا ظهر روز عید فطر مهلت دارد. [437]
دستگردان فطره
پرسش 267 . آیا جایز است پیش از ماه رمضان،
فطره را به فقیر داد؟
همه مراجع:
خیر، کفایت
نمىکند ؛ ولى مىتواند آن را به عنوان قرض به او بدهد و در روز عید فطر، طلب خود
را بابت فطره حساب کند. [438]
جنس فطره
پرسش 268 . زکات فطره را باید از قوت
متعارف داد، یا قوت شرعى؟
همه
مراجع: اگر از گندم، جو، خرما، برنج و مانند اینها داده شود، کفایت مىکند و
قوت غالب لازم نیست. [439]
مقدار فطره
پرسش 269 . مقدار فطره چقدر است؟
همه مراجع:
شخص باید
براى خودش و کسانى که نان خور او محسوب مىشوند، براى هر نفر سه کیلو از خوراک مردم
(مانند گندم، جو، خرما، کشمش، برنج، ذرت و یا مانند اینها) و یا پول یکى از آنها را
به مستحق بدهد. [440]
انتقال فطره
پرسش 270 . جایز است فطره را در شهر دیگرى
بدهیم؟
همه مراجع (به جز بهجت):
اگر در محل و شهر خودش مستحق پیدا نشود، مىتواند آن را به شهر دیگرى ببرد. [441]
آیهاللّه بهجت:
مىتواند فطره را
به شهر دیگرى ببرد ؛ هر چند در شهر خودش مستحق پیدا شود.
[442]
فقیر شرعى
پرسش 278 . فقیر از نظر شرعى به چه کسى
گفته مىشود؟
همه مراجع:
کسى که
نمىتواند مخارج سال خود و خانواده را در حد متعارف تأمین کند، فقیر است. [450]
[2] . احادیث بسیارى در این زمینه آمده است، ر.ک : من
لایحضره الفقیه، ج 2، ح 1769-1766.
[3] . امام باقر
علیه السلام مى فرماید :
«الصّیامُ وَ الْحَجُّ
تَسْکینُ الْقُلُوبِ» ؛ بحارالانوار، ج 78، ص 183.
[4] . رسول خدا
صلى الله علیه و آله
«صُومُوا تَصِحُّوا» ؛
«روزه بگیرید تا سالم شوید».
[5] . به نقل از : تفسیر نمونه، ج 1، ص 632.
[6] . تفسیر نمونه، ج 1، ص 634 ؛ لسان العرب ؛ مجمع
البحرین ؛ فرهنگ اصطلاحات فارسى ؛ من لایحضره الفقیه، ج2، باب
النوادر، ص 169.
[7] . خوردن و آشامیدن، نزدیکى، استمنا، دروغ بستن بر خدا
و پیغمبر و جانشینان او، رساندن غبار غلیظ به حلق، فرو بردن تمام سر در آب،
باقى ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح، اماله کردن با چیز روان و قى
کردن.
[8] . ر.ک : تفسیر نمونه، ج 1، ص 633.
[9] . بقره2، آیه 183.
[10] . من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 107.
[11] . بحارالانوار، ج 96 ص 292.
[12] . ر.ک : غررالحکم و دررالکلم.
[13] . العروة الوثقى، ج 2، اقسام الصوم.
[14] . العروة الوثقى، ج 2، اقسام الصوم ؛ توضیح المسائل، م 1739 – 1745.
[15] . توضیح المسائل مراجع، م 1748.
[16] . العروة الوثقى، ج 2، اقسام الصوم ؛ توضیح المسائل، م 1739 – 1745.
[17] . توضیح المسائل مراجع، م 1729 و
1725 ؛ العروة الوثقى، ج 2 ؛ کتاب الصوم، فصل فى موارد الرخصة فى افطار شهر
رمضان.
[18] . توضیح المسائل امام، م 2252؛ بهجت، م 1790؛ تبریزى،
م 2260؛ فاضل، م 2357؛ نورى، م 2246؛ مکارم، م 1909؛ صافى، م 2260؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 732.
[19] . سیستانى، توضیح المسائل جدید، م 2218 و استفتاآت،
بخش روزه، س 28.
[20] . العروة الوثقى، ج 2، نیة الصوم.
[21] . وحید، توضیح المسائل، م 1560، 1561،
1572 و 1573 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 1552،
1553، 1555 و 1565.
[22] . العروه الوثقى، ج 2، نیه الصوم.
[23] . توضیح المسائل مراجع، م 1568،
1569 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1576 و 1577.
[24] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 16 و دفتر مراجع.
[25] . العروة الوثقى، ج 2، نیة الصوم، م 15.
[26] . توضیح المسائل مراجع، م 1561.
[27] . تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 1561 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1569.
[28] . توضیح المسائل مراجع، م 742 و
1574.
[29] . امام، نورى، فاضل و مکارم، تعلیقات على العروه، ج
3، فصل فیما تعلیق بالقضا، الرابع ؛ سیستانى، وحید و تبریزى، منهاج
الصالحین، م 1023 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 1، م 1336 و دفتر: خامنه اى.
[30] . بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1132.
[31] . فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 231 ؛ مکارم، استفتاآت،
ج 1، س 104 ؛ نورى، استفتاآت، ج 1، س 103 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 193
دفتر: بهجت، وحید، خامنه اى، سیستانى و تبریزى.
[32] . استفتاآت، ج 1، احکام نماز، س 19 و 20.
[33] . توضیح المسائل مراجع، م 735 و
دفتر: خامنه اى.
[34] . توضیح المسائل مراجع، م 735.
[35] . توضیح المسائل مراجع، م 735 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 741.
[36] . توضیح المسائل مراجع، م 735
و742 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 741 و 748 و
دفتر: خامنه اى.
[37] . توضیح المسائل مراجع، م 735 و
742.
[38] . توضیح المسائل مراجع، م 1750 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1758.
[39] . توضیح المسائل مراجع، م 1795؛
نورى، توضیح المسائل، م 1791؛ بهجت،
توضیح المسائل، م 1408؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 932 و
933.
[40] . توضیح المسائل مراجع، م 1795.
[41] . وحید، توضیح المسائل، م 1803.
[42] . توضیح المسائل مراجع، م 1795؛
نورى، توضیح المسائل، م 1791؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 930 و
928؛ وحید، توضیح المسائل، م 1803؛ بهجت،
توضیح المسائل، م 1407 و دفتر
مراجع.
[43] . توضیح المسائل مراجع، م 1763 و
1795.
[44] . استفتاآت، ج 2، س 575.
[45] . تبریزى، وحید، منهاج الصالحین، ج 1، م 1040؛ امام،
فاضل، نورى، تعلیقات على العروة، شرایط وجوب الصوم، م 4و 6؛ بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1153؛
صافى، هدایه العباد، ج 1، م 1362 و
دفتر: خامنه اى.
[46] . تعلیقات على العروة، شرایط وجوب الصوم، م 4 و 6.
[47] . توضیح المسائل مراجع، م 1721 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1729 ؛ دفتر:
خامنه اى.
[48] . تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 1721.
[49] . سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 1721.
[50] . توضیح المسائل، امام، م 1722؛ نورى، م 1719؛ صافى،
م 1730 و1731؛ مکارم، م 1447؛ سیستانى، م 1691 و استفتاآت، بخش روزه مسافر؛
خامنه اى، استفتاآت جدید، س
471.
[51] . توضیح المسائل، امام، م 1721؛ نورى، م 1718؛
سیستانى، م 1691؛ مکارم، م 1447؛ صافى، م 1730؛ خامنه اى، استفتاآت جدید، س
471.
[52] . توضیح المسائل، نورى، م 1718؛ سیستانى، م 1691؛
مکارم، م 1447؛ صافى، م 1730؛ امام، م 1721 و تحریرالوسیله، کتاب روزه
آثارى که مترتب بر افطار مى شود، م 5؛ بهجت،
استفتاآت، س 1474؛ صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 20 و 110 و 166 و 165؛
تبریزى، استفتاآت، س 660.
[53] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 170؛ فاضل،
استفتاآت، ج 1، س 572؛ تبریزى، استفتاآت س 648؛ بهجت، استفتاآت، بخش روزه،
س 1403.
[54] . امام، تحریرالوسیله، نماز مسافر، م 27 و کتاب روزه،
بخش شرایط صحت روزه، م 5؛ بهجت، استفتاآت، بخش روزه، س 1581 و بخش سفر و
وطن، س 1404؛ فاضل، استفتاآت، ج 1، س 574 و 577؛ سیستانى، توضیح المسائل، م 1305.
[55] . توضیح المسائل، مکارم، م 1448؛
نورى، م 1319؛ صافى، 300پرسش از احکام، دفتر 1، بخش روزه، س 15 و 240 سؤال
پیرامون روزه، س 168و 169 و 171.
[56] . امام، تحریرالوسیله، کتاب روزه گفتار در شرائط صحت
روزه و وجوب آن؛ توضیح المسائل، امام، م 1295؛
سیستانى، م 1281؛ تبریزى، م 1304؛ فاضل، م 1322؛ نورى، م 1294؛ صافى، م
1304 ؛ فاضل، استفتاآت، ج 1، س 575.
[57] . توضیح المسائل مراجع، م 1705 ؛
وحید، توضیح المسائل، م1713.
[58] . امام، نورى و فاضل، تعلقات على العروة، ج 2، شرایط
صحة الصوم، الخامس ؛ صافى، هدایه العباد، ج 1،1354 ؛
تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، شرایط صحة الصوم ؛ بهجت، وسیله النجاة،1،1143 و دفتر:
خامنه اى.
[59] . العروة الوثقى، ج 2، نیة الصوم، م 6.
[60] . نورى، استفتاآت، ج 1، س 231 ؛ فاضل، جامع المسائل،
ج 1، س 584 ؛ دفتر: وحید، تبریزى،امام و صافى.
[61] . دفتر: خامنه اى، سیستانى و بهجت.
[62] . مکارم، استفتاآت، ج 2، س 482 و 475.
[63] . امام، نورى و فاضل، تعلیقات على العروة، ج 2، شرایط
صحة الصوم، الخامس ؛ صافى، هدایة العباد،1،1354 ؛ تبریزى، سیستانى و وحید،
منهاج الصالحین، شرایط صحة الصوم ؛ بهجت، وسیلة النجاة،11431 و دفتر: خامنه اى.
[64] . توضیح المسائل، م 1443.
[65] . فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 581 ؛ خامنه اى، استفتاء، س 1122 ؛
دفتر: همه مراجع.
[66] . توضیح المسائل مراجع، م 1335.
[67] . توضیح المسائل مراجع، م 1338.
[68] . دفتر: نورى، سیستانى، مکارم، بهجت، صافى، فاضل و
وحید.
[69] . دفتر: تبریزى.
[70] . خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
659.
[71] . توضیح المسائل مراجع، م 1307 و
وحید، توضیح المسائل، م 1316 و خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
645.
[72] . توضیح المسائل مراجع، م 1307.
[73] . توضیح المسائل مراجع، م 1272؛
صافى، هدایه العباد، ج 1، م 1106.
[74] . تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، م 884.
[75] . امام، تحریرالوسیله، گفتار در احکام نماز مسافر، م
8 و 10؛ سیستانى، استفتاآت، بخش روزه، س 17 ؛ بهجت، استفتاآت، احکام نماز و
روزه مسافر، س 1517.
[76] . خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 694 و
705؛ سیستانى، استفتاآت، بخش نماز مسافر، س 20 و 40 و 50؛ نورى، استفتاآت،
ج 1، س 164 و 165 و 166 و 167؛ بهجت، استفتاآت، احکام وطن، س 1570 و 1575 و
1576؛ تبریزى، استفتاآت، س 492.
[77] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 183.
[78] . مکارم، استفتاآت، ج 1، س 217 و ج 2، س 294.
[79] . توضیح المسائل مراجع، م 1582 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1590.
[80] . توضیح المسائل، امام، م 1579؛ صافى، م 1588؛ نورى،
م 1576؛ تبریزى، م 1588؛ فاضل، م 1657 ؛ سیستانى، استفتاآت، بخش مبطلات
روزه.
[81] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 50 و دفتر مراجع.
[82] . توضیح المسائل، امام، م 1573؛ صافى، م 1582؛ بهجت،
م 1281؛ تبریزى، م 1582؛ نورى، م 1570؛ مکارم، م 1336؛ فاضل، م 1651؛
سیستانى، م 1553 ؛ بهجت، استفتاآت، مبطلات روزه، س 1352.
[83] . توضیح المسائل، امام، م 1575؛ بهجت، م 1283؛
تبریزى، م 1584؛ صافى، م 1584؛ مکارم، م 1338؛ فاضل، م 1652؛ سیستانى، م
1555؛ نورى، م 1572؛ سیستانى، استفتاآت، بخش روزه و روزه مستحبى ؛ مکارم،
استفتاآت، ج 2، بخش روزه، س 420.
[84] . امام، استفتاآت، ج 1، روزه، س 6 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 1573 ؛
وحید، توضیح المسائل، م1581 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
765.
[85] . امام، سیستانى، فاضل و مکارم، تعلیقات على العروة،
الفصل الرابع، م 1 ؛ خامنه اى، اجوبة
الاستفتاآت،763 و دفتر: وحید، بهجت.
[86] . تبریزى، استفتاآت، س 640 و دفتر: صافى.
[87] . نورى، تعلیقات على العروة، الفصل الرابع، م 1
[88] . توضیح المسائل مراجع، م 1578 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
764.
[89] . توضیح المسائل مراجع، م 1578 و
سیستانى، تعلیقات على العروة، ج2، المفطرات، م 1.
[90] . مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1578.
[91] . وحید، توضیح المسائل، م 1586.
[92] . دفتر: همه مراجع.
[93] . مکارم، توضیح المسائل، م 1342؛ صافى، 240 سؤال
پیرامون روزه، س 148 ؛ سیستانى، استفتاآت، بخش روزه، س 12 و 51 و مبطلات
روزه، س 32؛ خامنه اى، استفتاآت جدید، س
365.
[94] . تبریزى، استفتاآت، س 699 ؛ دفتر: همه مراجع.
[95] . توضیح المسائل مراجع، م 1580 ؛
وحید، توضیح المسائل، 1588 و دفتر:
خامنه اى.
[96] . توضیح المسائل مراجع، م 1580.
[97] . فاضل، استفتاآت، ج 2، س 388 ؛ بهجت، استفتاآت، س
1341 و دفتر مراجع.
[98] . سیستانى، توضیح المسائل، م 1560 و
استفتاآت، بخش روزه.
[99] . توضیح المسائل، امام، م 1580؛ بهجت، م 1287؛
تبریزى، م 1589؛ فاضل، م 1658؛ نورى، م 1577؛ صافى، م 1589؛ مکارم، م 1341؛
خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 799.
[100] . دفتر:
همه مراجع.
[101] . فاضل، استفتاآت، ج 2، س 391 ؛ مکارم، استفتاآت، ج
2، بخش روزه، س 425.
[102] . امام، استفتاآت، ج 1، روزه س 11 ؛ تبریزى،
استفتاآت، س 713 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 544 ؛ العروة الوثقى، ج 2،
المفطرات، الثانى.
[103] . توضیح المسائل، امام، م 1573؛ فاضل، م 1651؛
سیستانى، م 1553؛ مکارم، م 1336 و استفتاآت، ج 3، س 294.
[104] . توضیح المسائل، صافى، م 1582 و نورى، م 1570.
[105] . دفتر: همه مراجع.
[106] . توضیح المسائل مراجع، م 1580 ؛
العروة الوثقى، ج 2، المفطرات، الثانى، م 5 – 1.
[107] . مکارم، استفتاآت، ج 2، س 427؛ سیستانى، توضیح
المسائل، م 1556 ؛ صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 43 ؛ سیستانى، استفتاآت،
بخش مبطلات روزه.
[108] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 100؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 766؛
امام، تحریرالوسیله، کتاب روزه گفتار پیرامون آنچه روزه دار باید از آن امساک
کند، مورد 9 ؛ بهجت، جامع المسائل، کتاب صوم فصل دوم مبطلات روزه احقان.
[109] . توضیح المسائل مراجع، م 1576 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
767.
[110] . توضیح المسائل مراجع،، م 1576
؛ وحید، توضیح المسائل، م 1584.
[111] . اجوبه الاستفتاآت، س 767؛
استفتاآت جدید، س 361.
[112] . توضیح المسائل مراجع، م 1576.
[113] . توضیح المسائل، م 1339.
[114] . خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
767 ؛ تبریزى، استفتاآت، س 681 ؛ مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1576
ودفتر: امام و وحید.
[115] . دفتر: بهجت.
[116] . صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 473 و
دفتر: سیستانى و نورى.
[117] . فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 439.
[118] . توضیح المسائل، م 1339.
[119] . بهجت، استفتاآت، روزه بیماران و ناتوانان، س 1423.
[120] . فاضل، استفتا از دفتر استفتاآت، ج 1، س 553 ؛
سیستانى، استفتاآت، بخش مبطلات روزه، س 25.
[121] . توضیح المسائل مراجع، م 1657 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1665.
[122] . مکارم، توضیح المسائل، م 1339 و استفتاآت، ج 2، بخش
روزه، س 424؛ فاضل، استفتاآت، ج 2، س 393 ؛ بهجت، استفتاآت، روزه بیماران و
ناتوانان، س 1412.
[123] . استفتا از دفتر.
[124] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 105 ؛ سیستانى،
استفتاآت، بخش روزه، س 1 ؛ نورى، استفتاآت، ج 2، س 251.
[125] . سیستانى، نورى، تعلیقات على العروة، ج 2، المفطرات،
السادس ؛ امام، مکارم، فاضل و تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 1605 ؛
بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1104 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1613 ؛ دفتر:
خامنه اى و صافى.
[126] . توضیح المسائل، امام، م 1605؛ تبریزى، م 1614؛
فاضل، م 1678؛ نورى، م 1602؛ صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 74.
[127] . نورى، تعلیقات على العروة، ج 2، المفطرات، السادس ؛
امام، توضیح المسائل مراجع، م 1605 ؛
دفتر: خامنه اى.
[128] . بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1104.
[129] . سیستانى، تعلیقات على العروة، ج 2، المفطرات،
السادس ؛ مکارم، فاضل و تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 1605 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1613 ؛ دفتر:
صافى.
[130] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 71 و 72؛ امام،
استفتاآت، ج 1، احکام روزه، س 22و23؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 800 ؛
سیستانى، توضیح المسائل، م 1584.
[131] . توضیح المسائل، م 1360.
[132] . توضیح المسائل، امام، م 1603؛ بهجت، م 1297؛
تبریزى، م 1612؛ فاضل، م 1677؛ نورى، م 1600؛ صافى، م 1612؛ سیستانى، م
1583 ؛ صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 66.
[133] . مکارم، توضیح المسائل، م 1360.
[134] . خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س760؛ توضیح المسائل مراجع، م1605؛ وحید،
توضیح المسائل، م1613 و
دفتر:بهجت.
[135] . استفتاآت، ج 2، س 429.
[136] . توضیح المسائل، امام، م 1605؛ بهجت، م 1297؛
تبریزى، م 1614؛ فاضل، م 1678؛ نورى، م 1602؛ صافى، م 1614؛ سیستانى، م
1586 ؛ سیستانى، استفتاآت، بخش مبطلات روزه.
[137] . توضیح المسائل مراجع، م 1646 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1654.
[138] . العروة الوثقى، احکام المفطرات، فصل 4 و 5 و نورى،
استفتاآت، ج 1، س 216.
[139] . توضیح المسائل، امام م 1657؛ تبریزى، م 1666؛ صافى،
م 1666؛ فاضل، م 1729؛ صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 103 و 104 ؛ فاضل،
استفتاآت، ج 2، س 329 ؛ سیستانى، استفتاآت، بخش مبطلات روزه.
[140] . العروة الوثقى، ج 2، الفصل الخامس ؛ اللمعة
الدمشقیة، ج 2، ص 133 و تبریزى، استفتاآت، ج 1، س 689.
[141] . استفتاآت، احکام روزه، س 1482.
[142] . امام، استفتاآت، ج 1، احکام روزه، س 20 ؛ نورى،
استفتاآت، ج 1، س 219 و توضیح المسائل مراجع، م 1608، 1609، 1610.
[143] . توضیح المسائل مراجع، م 1608 و
دفتر: خامنه اى.
[144] . بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 1608 و
وحید، توضیح المسائل، م 1616.
[145] . توضیح المسائل مراجع، م 1608.
[146] . توضیح المسائل، امام ، م 1608 و 1618؛ تبریزى، م
1627؛ فاضل، م 1690؛ نورى، م 1615؛ صافى، م 1627؛ مکارم، م 1367؛ صافى، 240
سؤال پیرامون روزه، س 80.
[147] . وحید و تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، المفطرات
الخامس؛ بهجت، استفتاآت، ج 2، س 2858؛ امام، مکارم، فاضل و نورى، تعلیقات
على العروة، المفطرات، م 31 و دفتر: صافى و خامنه اى.
[148] . توضیح المسائل مراجع، م 1608.
[149] . 240 سؤال پیرامون روزه، س 78 و 79 ؛ ضیافت رحمت، س
21.
[150] . توضیح المسائل مراجع، م 1625 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1633.
[151] . مکارم : توضیح المسائل مراجع، م 1625.
[152] . توضیح المسائل مراجع، م 1633 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1641.
[153] . توضیح المسائل، امام ، م 1627؛ بهجت، م 1311؛
تبریزى، م 1636؛ فاضل، م 1698؛ صافى، م 1636؛ مکارم، م 1377؛ سیستانى، م
1599؛ سیستانى، استفتاآت، بخش مبطلات روزه.
[154] . توضیح المسائل مراجع، م 726؛
وحید، توضیح المسائل، م 733 و خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 202 و
204.
[155] . بهجت، استفتاآت، ج 2، س 2837؛ فاضل، جامع المسائل،
ج 1، س 546 ؛ تبریزى، استفتاآت، س 680 ؛ دفتر: همه مراجع.
[156] . نورى، توضیح المسائل، م 727 ؛ امام،
توضیح المسائل مراجع، م 726.
[157] . توضیح المسائل مراجع، م 726 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 733.
[158] . بهجت، استفتاآت، ج 2، س 2840 ؛ دفتر: همه مراجع.
[159] . توضیح المسائل مراجع، م 1590 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1598 ؛ دفتر:
خامنه اى.
[160] . توضیح المسائل مراجع، م 1632 و
وحید، توضیح المسائل، م 1640.
[161] . توضیح المسائل مراجع، م 1635.
[162] . بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1089.
[163] . توضیح المسائل مراجع، م 1635 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1641.
[164] . توضیح المسائل مراجع، م 1635.
[165] . توضیح المسائل مراجع، م 1635.
[166] . تبریزى، صراط النجاة، ج 1، س 107 و
منهاج الصالحین، ج 1، بعد از م 1004 ؛ وحید، منهاج الصالحین،2، بعد از م
1004 ؛ امام، استفتاآت، ج 1 روزه، س 31 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
194 و دفتر: بهجت.
[167] . سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، بعد از م 1004 ؛
فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 558 ؛
دفتر: صافى و وحید.
[168] . توضیح المسائل مراجع، م 1658.
[169] . نورى، استفتاآت، ج 2، س 69.
[170] . توضیح المسائل مراجع، م 1622.
[171] . امام، استفتاآت، ج 1، روزه، س 31 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
195 ؛ نورى، استفتاآت، ج2، س69؛ تبریزى، صراط النجاه، ج 1، س 107 ؛ فاضل،
جامع المسائل، ج 1، س 558 ؛ بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1089 ؛
سیستانى و تبریزى، منهاج الصالحین، م 985 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 1، م
1282؛ دفتر: وحید، مکارم.
[172] . توضیح المسائل مراجع، م 1688.
[173] . سیستانى، استفتاآت، بخش غسل و دفتر مراجع.
[174] . توضیح المسائل مراجع، م 1621،
مکارم، توضیح المسائل، م 1371؛ نورى،
توضیح المسائل، م 1618.
[175] . توضیح المسائل مراجع، م 1629 و 1621.
[176] . تبریزى، استفتاآت، س 687؛ سیستانى، توضیح المسائل،
م 1630.
[177] . نورى، استفتاآت، ج 1، س 208 و دفتر مراجع.
[178] . امام، استفتاآت، ج 1، س 101؛ فاضل، جامع المسائل، ج
1، س 560 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 108 ؛
نورى، استفتاآت، ج 2، س 69 ؛ تبریزى، استفتاآت، س 682 و دفتر: سیستانى،
بهجت، مکارم و وحید.
[179] . امام، استفتاآت، ج 1، روزه، س 101 ؛ تبریزى،
استفتاآت، س 682 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
198 ؛ دفتر: همه مراجع.
[180] . توضیح المسائل مراجع، م 1572 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1580 و دفتر:
خامنه اى.
[181] . توضیح المسائل مراجع، م 1665 ؛
نورى، توضیح المسائل، م 1662 ؛ وحید،
توضیح المسائل، م 1673.
[182] . توضیح المسائل مراجع، م 1665 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
785.
[183] . توضیح المسائل مراجع، م 1665.
[184] . تبریزى، وحید، منهاج الصالحین، کفّاره الصوم، تتمیم
؛ امام، فاضل، نورى، تعلیقات على العروة، الفصل الثالث، السادس ؛ دفتر:
خامنه اى، صافى و بهجت.
[185] . سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، کفاره الصوم، تتمیم.
[186] . اجوبه الاستفتاآت، س 773 و
دفتر استفتاآت.
[187] . مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1658،
1659 ؛ تعلیقات على العروة، الفصل الثالث و
السادس.
[188] . توضیح المسائل مراجع، م 1595 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1603 ؛
العروة الوثقى، ج 2، المفطرات، الرابع.
[189] . امام، تحریرالوسیلة، ج 1، فیما یجیب الامساک فیه، م
18، فیما یترتب على الافطار، م 1 ؛ صافى،
هدایه العباد، ج 1، م 1311،
1318 ؛ نورى، تعلیقات على العروة، الفصل الثالث، السادس.
[190] . بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1109،
1117 ؛ فاضل، تعلیقات على العروة، الفصل الثالث و السادس ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
817.
[191] . تبریزى، وحید : منهاج الصالحین، کفارة الصوم،
تتمیم.
[192] . سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، کفارة الصوم، تتمیم.
[193] . مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1658.
[194] . توضیح المسائل مراجع، م 1594 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
785.
[195] . توضیح المسائل مراجع، م 1594 ؛
دفتر: بهجت.
[196] . توضیح المسائل مراجع، م 1594.
[197] . سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 1594 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1602.
[198] . توضیح المسائل مراجع، م 1594 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1602 و دفتر:
بهجت.
[199] . توضیح المسائل مراجع، م 1594 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
785.
[200] . دفتر: همه مراجع.
[201] . توضیح المسائل، امام ، م 1589
و 1595؛ بهجت، م 1295؛ تبریزى، م 1598؛ فاضل، م 1664؛ نورى، م 1586؛ صافى،
م 1598؛ مکارم، م 1347؛ سیستانى، م 1569؛ سیستانى، استفتاآت، بخش مبطلات
روزه.
[202] . توضیح المسائل مراجع، م 1595 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1603 ؛
العروة الوثقى، ج 2، المفطرات، الرابع ؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س793 ؛
صافى، جامع الاحکام، ج2، س1717 و
1605 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س1729 و
1731 ؛ مکارم، استفتاآت، ج1، س778 و 782 ؛ سیستانى،
sistani.org ، فیلم، س4 ؛ تبریزى، استفتاآت، س1603 و 1605 و صراط النجاة، ج5، س1129.
دفتر: نورى، امام، بهجت و وحید.
[203] . العروة الوثقى، ج 1، مستحبات غسل الجنابه، م 6.
[204] . توضیح المسائل مراجع، م 1595 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1603 و دفتر:
خامنه اى و بهجت.
[205] . توضیح المسائل مراجع، م 1683 ؛
وحید، توضیح المسائل، 1691.
[206] . العروه الوثقى، ج 2، المفطرات،
الثالث.
[207] . مکارم، تعلیقات على العروه، المفطرات، الثالث.
[208] . امام، تحریر الوسیلة، ج 1، فیمایجیب الامساک فیه، م
18، فیما یترتب على الافطار، م 1 ؛ صافى، هدایه العباد، ج1، م 1311،
1318 ؛ نورى، تعلیقات على العروة، الفصل الثالث، السادس.
[209] . بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1109،
1117 ؛ فاضل، تعلیقات على العروة، الفصل الثالث، السادس ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
817.
[210] . تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، کفارة
الصوم، تتمیم.
[211] . مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1658.
[212] . العروة الوثقى، ج 2، فصل فى شرائط وجوب الصوم، م 6.
[213] . العروة الوثقى، ج 2، المفطرات، م 8.
[214] . العروه الوثقى، ج 2، المفطرات،
الخامس.
[215] . العروه الوثقى، ج 2، المفطرات،
الخامس.
[216] . سیستانى، استفتاآت، بخش نماز و دفتر مراجع.
[217] . توضیح المسائل، امام ، م 2786؛
فاضل، م 2119؛ بهجت، م 1608؛ مکارم، م 2414؛ نورى، م 2789؛ صافى، م 2860؛
خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 1057 و
1060 ؛ تبریزى، استفتاآت، س 702.
[218] . العروة الوثقى، ج 2، شرایط صحة الصوم، السادس.
[219] . همان.
[220] . توضیح المسائل مراجع، م 1743،
1744 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1751، 1752 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
746.
[221] . خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
756 ؛ تبریزى، استفتاآت، س 646 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1،485 ؛
دفتر: همه مراجع.
[222] . امام، استفتاآت، ج 1، روزه، س 6 ؛ فاضل، جامع
المسائل، ج 1، س 551 ؛ مکارم، استفتاآت، ج 1، س285 ؛ نورى، استفتاآت، ج 1،
س 212.
[223] . استفتاآت، ج 2، س 2880.
[224] . تبریزى، استفتاآت، س711 ؛ دفتر: وحید.
[225] . سیستانى، توضیح المسائل جدید، م 1556 و سایت
استفتاآت.
[226] . دفتر.
[227] . توضیح المسائل، امام ، م 1743؛ تبریزى، م 1752؛
فاضل، م 1813؛ نورى، م 1739؛ صافى، م 1752؛ سیستانى، م 1712؛ تبریزى،
استفتاآت، س 653.
[228] . سیستانى، استفتاآت، بخش مبطلات روزه؛ بهجت،
استفتاآت، روزه بیماران و ناتوانان، س 1418؛ خامنه اى، استفتاآت جدید، س
352.
[229] . توضیح المسائل مراجع، م 1703 و
1744.
[230] . توضیح المسائل مراجع، م 1583 ؛ وحید، توضیح
المسائل، م 1591 ؛ خامنه اى، اجوبة، س 732.
[231] . دفتر: همه مراجع.
[232] . توضیح المسائل مراجع، م 1743،
1744.
[233] . تبریزى، سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، شرایط صحة
الصوم، م 1029.
[234] . امام، استفتاآت، بخش روزه، س 41؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 754؛
نورى، استفتاآت، ج 1، س 207؛ مکارم، استفتاآت، ج 3، س 300؛ صافى، 240 سؤال
پیرامون روزه، س 216؛ توضیح المسائل، امام ، م 1743؛
تبریزى، م 1752؛ فاضل، م 1813؛ نورى، م 1739؛ صافى، م 1752؛ سیستانى، م
1712.
[235] . توضیح المسائل مراجع، م 1743 و
1744 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
753 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1751 و 1752.
[236] . توضیح المسائل مراجع، م 1743،
1744 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
755.
[237] . سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1032 ؛ بهجت،
توضیح المسائل مراجع، م 1743.
[238] . تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 1743 ؛
وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 1032.
[239] . مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1743.
[240] . توضیح المسائل مراجع، م 1744؛
خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 735؛
صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 222.
[241] . امام، استفتاآت، بخش روزه، س 64؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 756 و
استفتاآت جدید، س 360 و374؛ تبریزى، استفتاآت، س 653؛ صافى، 240 سؤال
پیرامون روزه، س 214؛ مکارم، استفتاآت، ج 3، س 302.
[242] . توضیح المسائل مراجع، م 1728 ؛
دفتر: خامنه اى.
[243] . توضیح المسائل مراجع، م 1728.
[244] . توضیح المسائل مراجع، م 1728 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1736.
[245] . صافى، توضیح المسائل، م 1728.
[246] . توضیح المسائل مراجع، م 1728 ؛
العروة الوثقى، ج 2، فصل 11.
[247] . بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1157 ؛
مکارم، استفتاآت، ج 2، س 443 ؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، 747 و دفتر:
همه مراجع.
[248] . توضیح المسائل مراجع، م 1729 ؛
دفتر: خامنه اى.
[249] . توضیح المسائل مراجع، م 1729.
[250] . توضیح المسائل مراجع، م 1729 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1737.
[251] . امام، استفتاآت، ج 1، س 39 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج
1، س 563 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 512 ؛
دفتر: همه مراجع.
[252] . سیستانى، استفتاآت، بخش روزه ؛ بهجت، استفتاآت، بخش
روزه، س 1422 ؛ صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 94 و 95.
[253] . توضیح المسائل مراجع، م 1637 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1645 ؛
العروة الوثقى، ج 2، المفطرات 55، الفصل السادس.
[254] . توضیح المسائل مراجع، م 1743 و 1744 ؛ فاضل
استفتاآت، ج 1، س 567؛ صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 221.
[255] . توضیح المسائل مراجع، م 1641 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1649.
[256] . استفتاآت، ج 2، س 2835.
[257] . مکارم، تعلیفات على العروة، المفطرات، م 50.
[258] . توضیح المسائل مراجع، م 1640 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1648.
[259] . توضیح المسائل مراجع، م 2657 ؛
خامنه اى، استفتاء، س 1097.
[260] . توضیح المسائل مراجع، م 2657 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2721.
[261] . امام، استفتاآت، ج1، روزه، س76 و 88؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س731، 732 ؛
فاضل، جامع المسائل، ج1، س568 ؛
صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 491،
498 ؛ نورى، استفتاآت، ج 2، س 2893 ؛ دفتر:
بهجت و وحید.
[262] . تبریزى، صراط النجاة، ج 2، س 458 و
1519.
[263] . مکارم، استفتاآت، ج 2، س 439.
[264] . امام، استفتاآت، ج 1، روزه، س 38 ؛ دفتر: همه
مراجع.
[265] . فاضل، استفتاآت، ج 2، س 396 ؛ توضیح المسائل مراجع،
م 1653.
[266] . امام، استفتاآت، ج 1، بخش روزه، س 79 و80؛ خامنه اى، استفتاآت جدید، س
385؛ مکارم، استفتاآت، ج 1، س 297 و 298؛ صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س
28؛ بهجت، استفتاآت، س 1366.
[267] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 27؛ سیستانى، توضیح المسائل، م 1630؛
تبریزى، استفتاآت، س 659 ؛ سیستانى، استفتاآت، بخش مبطلات روزه.
[268] . توضیح المسائل مراجع، م 1661 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1669 ؛
العروة الوثقى، ج 2، صوم الکفاره،1 ؛ احکام القضاء، م 7.
[269] . دفتر مراجع.
[270] . دفتر.
[271] . توضیح المسائل مراجع، 1705،
1709 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1713، 1717.
[272] . امام ، توضیح المسائل، م 1698، باید
رمضان آخر را بگیرد ؛ توضیح المسائل، صافى، م 1707؛ سیستانى، م 1668؛ نورى،
م 1695 احتیاط مستحب اول قضاى رمضان آخر را بگیرد؛ فاضل، استفتاآت، ج 2،
بخش روزه، س 403؛ سیستانى، توضیح المسائل، م 1669؛ امام،
تحریرالوسیله، بخش قضاء روزه رمضان، م 5.
[273] . العروة الوثقى، ج 2، احکام القضا، م 6.
[274] . توضیح المسائل، م 1763.
[275] . توضیح المسائل مراجع، م 1706 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1714 ؛ بهجت،
وسیله النجاه، ج 1، م 1173 ؛
دفتر: خامنه اى.
[276] . سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 1706.
[277] . توضیح المسائل مراجع، م 1687.
[278] . مکارم، استفتاآت، ج 2، بخش روزه، س 434 ؛ صافى، 240
سؤال پیرامون روزه، س 157 و دفتر مراجع.
[279] . توضیح المسائل جدید، م 1607.
[280] . دفتر: همه مراجع.
[281] . العروة الوثقى، ج 2، نیة الصوم.
[282] . توضیح المسائل مراجع، م 1390،
1712.
[283] . صافى، فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 1390،
1712 ؛ بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 916،
1177.
[284] . تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 1390،
1712.
[285] . سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 1390 و
1712 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
547 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 1390،
1712 ؛ مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1390،
1712.
[286] . وحید، توضیح المسائل، م 1398، 1720.
[287] . توضیح المسائل مراجع، م 1392 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1400 ؛ دفتر:
بهجت و خامنه اى.
[288] . سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 1392 ؛
فاضل، تعلیقات على العروة، ج 2، احکام القضا، م 25.
[289] . مکارم، تعلیقات على العروة، احکام القضا، م 25 و
استفتاآت، ج 3، س 261.
[290] . العروة الوثقى، ج 2، احکام القضا، م 23.
[291] . العروة الوثقى، ج 2، احکام القضا، م 10.
[292] . امام، نورى، مکارم، تعلیقات على العروة، ج 2،
قضاءالولى، م 3 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
546 ؛ تبریزى، سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، م 743 ؛ فاضل، تعلیقات على
العروة، ج 1، قضاءالولى، م 3 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 1398 ؛
بهجت، وسیله النجاه، ج1، م 917 ؛
صافى، هدایة العباد، ج 1، م 992.
[293] . العروة الوثقى، ج 1، قضاءالولى، م 10 ؛ دفتر: همه
مراجع.
[294] . امام، نورى، مکارم، تعلیقات على العروة، ج 2،
قضاءالولى، م 3 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
546 ؛ تبریزى، سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، م 743 ؛ فاضل، تعلیقات على
العروة، ج 1، قضاءالولى، م 3 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 1398 ؛
بهجت، وسیله النجاه، ج1، م 917 ؛
صافى، هدایة العباد، ج 1، م 992.
[295] . امام، نورى، مکارم و فاضل، تعلیقات على العروة، ج
2، قضاء الولى ؛ سیستانى، وحید و تبریزى، منهاج الصالحین، م 737 ؛ بهجت،
وسیله النجاة، ج 1، م 917 ؛
دفتر: نورى و خامنه اى.
[296] . صافى، هدایة العباد، ج 1، م 991.
[297] . توضیح المسائل مراجع، م 1390،
1712 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1398، 1720.
[298] . توضیح المسائل مراجع، م 1390
1712 ؛ بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 916،
1177.
[299] . خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
542.
[300] . توضیح المسائل مراجع، م 1390،
1712.
[301] . دفتر مراجع.
[302] . صافى، 300 سوال از احکام، ج 2، س 115؛ سیستانى،
استفتاآت، بخش روزه قضا، س 8 و دفتر مراجع.
[303] . العروة الوثقى، ج 1، صلاة الاستیجار.
[304] . امام، فاضل، مکارم و نورى، تعلیقات على العروة، ج
2، احکام القضا، م 10 ؛ تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، 1035 ؛ دفتر:
بهجت، خامنه اى و صافى.
[305] . استفتاآت، ج 1، احکام روزه، س 222.
[306] . توضیح المسائل مراجع، م 1660،
1703 و 1686 و 1708.
[307] . العروة الوثقى، ج 2، الصوم، الفصل السادس، م 21.
[308] . العروة الوثقى، ج 2، فى ما تعلیق بالکفاره، م 22.
[309] . فاضل، استفتاآت، ج 2، بخش روزه، س 401 و دفتر
مراجع.
[310] . دفتر.
[311] . دفتر.
[312] . فاضل، استفتاآت، ج 1، س 601 و دفتر مراجع.
[313] . امام، تحریر الوسیله، ج 2، الکفارات، م 18 ؛ صافى،
هدایة العباد، ج 2، الکفارات، م 18 ؛ مکارم، استفتاآت، ج 1، س 296 ؛ تبریزى
و وحید، منهاج الصالحین، الکفارات 1580 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 3، م
773 ؛ دفتر: خامنه اى، نورى، بهجت و فاضل.
[314] . دفتر مراجع.
[315] . دفتر.
[316] . سیستانى، منهاج الصالحین، ج 3، م 776 ؛ صافى، هدایة
العباد، ج 2، الکفارات، م 20 ؛ امام، تحریرالوسیله، ج 2،الکفارات، م 20 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
801 ؛ مکارم، استفتاآت، ج 1، س 291 و دفتر :فاضل، وحید، نورى، تبریزى و
بهجت.
[317] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 136؛ خامنه اى، استفتاآت جدید، س
403 و 414 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1683؛
تبریزى، توضیح المسائل، م 1695؛ توضیح
المسائل مراجع، م 1686 و 1708 ؛ مکارم، توضیح المسائل، 1421 و 1437؛
سیستانى، توضیح المسائل، 1656 و 1678.
[318] . خامنه اى، استفتاآت جدید، س
418 و دفتر مراجع.
[319] . صافى، 240 سؤال پیرامون روزه، س 131 ؛ مکارم،
استفتاآت، ج 2، س 435 و دفتر مراجع.
[320] . سیستانى، منهاج الصالحین، ج 3، م 776 ؛ صافى، هدایة
العباد، ج 2، الکفارات، م 20 ؛ امام، تحریرالوسیله، ج 2، الکفارات، م 20 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
801 ؛ مکارم، استفتاآت، ج 1، س 291 ؛ دفتر : فاضل، وحید، نورى، تبریزى و
بهجت.
[321] . امام، تحریر الوسیله، ج 2، الصدقه، م 3 ؛ تبریزى،
وحید، منهاج الصالحین، الصدقه، م 1223 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 2، م
1604 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 602.
[322] . صافى، هدایة العباد، ج 2، الصدقه، م 3.
[323] . العروة الوثقى، ج 2، فیما تعلیق بالکفاره، م 24.
[324] . توضیح المسائل مراجع، م 1660.
[325] . تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 1660 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1668.
[326] . خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
811.
[327] . صافى، توضیح المسائل مراجع، م 1660.
[328] . توضیح المسائل مراجع، م 1660 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1668.
[329] . مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1660 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
812.
[330] . فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 1313 ؛ سیستانى، منهاج
الصالحین، ج 3، م 428 و دفتر: همه مراجع.
[331] . توضیح المسائل مراجع، م 1660 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1668.
[332] . مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1660 و
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
812.
[333] . توضیح المسائل مراجع، م 1660 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1668.
[334] . العروة الوثقى، ج 2، نیة الصوم ؛ تبریزى، استفتاآت،
س 659.
[335] . توضیح المسائل مراجع، م 1660 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1668.
[336] . توضیح المسائل مراجع، م 1659 ؛
فاضل، استفتاآت، ج 2، بخش روزه، س 395.
[337] . امام، استفتاآت، ج 1، بخش روزه، س 30؛ بهجت،
استفتاآت، مبطلات روزه، س 1345؛ فاضل، استفتاآت، ج 1، س 595؛ صافى، 240
سوال پیرامون روزه، س 112.
[338] . بهجت، استفتاآت، بخش روزه، س 1476؛ فاضل، استفتاآت،
ج 1، بخش روزه، س 592 ؛ سیستانى، استفتاآت، بخش روزه قضا، س 6؛ صافى، 240
سوال پیرامون روزه، س 18؛ خامنه اى، استفتاآت جدید، س
424.
[339] . خامنه اى، اجوبه الاستفتاآت، س 815 و
استفتاآت جدید، س 393 ؛ بهجت، استفتاآت، س 1321 ؛ تبریزى، استفتاآت، س 677
؛ مکارم، استفتاآت، ج 1 روزه، س 289.
[340] . بهجت، استفتاآت، بخش روزه، س 1475؛ نورى، استفتاآت
ج 2، س 260.
[341] . امام، نورى، تقلیقات على العروة، ج 2، شرایط صحة
الصوم، الخامس ؛ دفتر: خامنه اى.
[342] . فاضل، تعلیقات على العروة، ج 2، شرایط صحة الصوم،
الخامس ؛ بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1141 ؛
صافى، توضیح المسائل مراجع، م 1718.
[343] . تبریزى، سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، الصوم، م
1026 ؛ مکارم، تعلیقات على العروة، شرایط صحه الصوم، الخامس.
[344] . امام، نورى، مکارم، تعلیقات على العروة، ج2، شرایط صحه الصوم، م3 ؛ تبریزى،
سیستانى، وحید، منهاج الصالحین،1035 ؛ صافى، هدایة العباد، ج1، م1355؛
بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1149 و
دفتر: خامنه اى.
[345] . امام و نورى، تعلیقات على العروة، ج 2، شرایط صحة
الصوم، م 3 ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، 1035 ؛ دفتر: خامنه اى.
[346] . بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1149 ؛
سیستانى، منهاج الصالحین، 1035.
[347] . مکارم و فاضل، تعلیقات على العروة، ج 2 شرایط صحة
الصوم، م 3 ؛ وحید، منهاج الصالحین، 1035 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 1، م
1355.
[348] . العروة الوثقى، ج 2، اقسام الصوم، م 1.
[349] . العروة الوثقى، ج 2، اقسام الصوم، م 2.
[350] . امام، سیستانى و نورى، تعلیقات على العروة، اقسام
الصوم، السابع ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1067 ؛ وحید، منهاج
الصالحین، ج 2، م 1067 ؛ دفتر: خامنه اى.
[351] . مکارم، تعلیقات على العروة، اقسام الصوم، السابع ؛
بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1186.
[352] . صافى، هدایة العباد، ج 1، م 1399.
[353] . امام، استفتاآت، ج 1، روزه، س 97 ؛ مکارم،
استفتاآت، ج 2، س 436 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1048.
[354] . فاضل و نورى، تعلیقات على العروة، ج 2، شرایط صحة
الصوم، م 3 صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 495 ؛
وحید و تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1048 و دفتر: بهجت.
[355] . فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 585.
[356] . امام، استفتاآت، ج 1، بخش روزه، س 64؛ نورى،
استفتاآت، ج 2، س 247.
[357] . توضیح المسائل مراجع، م 2644 و
نورى، توضیح المسائل، م 2642 و خامنه اى، استفتاء، س 1093.
[358] . توضیح المسائل مراجع، م 2644.
[359] . توضیح المسائل مراجع، م 2644 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2708 ؛
تبریزى، منهاج الصالحین، ج 2،1551.
[360] . امام، نورى، فاضل، مکارم، تعلیقات على العروة، ج 2،
المفطرات، الثامن ؛ تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین؛ صافى، هدایة
العباد، ج 1، م 1282 ؛ بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1089.
[361] . توضیح المسائل مراجع، م 1730.
[362] . العروة الوثقى، ج 2، الصوم، طرق ثبوت الهلال، م 1.
[363] . من لایحضره الفقیه، ج 2، باب الغسل فى اللیالى
المخصوصه، ص 159.
[364] . العروة الوثقى، ج 2، الصوم، طرق ثبوت الهلال، م 1.
[365] . توضیح المسائل مراجع، م 1732 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1740.
[366] . توضیح المسائل مراجع، م 1561.
[367] . تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 1561 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1569.
[368] . العروه الوثقى، ج 2، فصل فى طرق
ثبوت الهلال.
[369] . توضیح المسائل مراجع، م 1735 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
837، 839.
[370] . توضیح المسائل مراجع، م 1735 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1743 و دفتر:
فاضل.
[371] . توضیح المسائل مراجع، م 1735 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
837، 839.
[372] . 240 سؤال پیرامون روزه، س 205 و 206.
[373] . توضیح المسائل مراجع، م 1735 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1743.
[374] . توضیح المسائل مراجع، م، 1739
؛ 1735 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
837 و 839.
[375] . توضیح المسائل مراجع، م 1735 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1743.
[376] . توضیح المسائل مراجع، م 1731 ؛
خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
842 و 843 ؛ بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1162.
[377] . سیستانى، توضیح المسائل، م 1731.
[378] . وحید، توضیح المسائل، م 1739.
[379] . العروة الوثقى، ج 2، الصوم، طرق ثبوت الهلال، م 1.
[380] . دفتر: همه مراجع.
[381] . دفتر: بهجت، فاضل و خامنه اى.
[382] . توضیح المسائل مراجع، م 1730 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1738.
[383] . من لایحضره الفقیه، ج2، باب الفطرة، ص 183.
[384] . من لایحضره الفقیه، ج2، باب الفطرة، ص 183.
[385] . کافى، ج 4، باب الفطره، ص 174.
[386] . در روایتى در تفسیر آیه شریفه
« قد افلح من زکیها » آمده است : منظور از
تزکیه زکات فطره است. مستدرک وسائل الشیعه، ج 7، ابواب زکاة
الفطره، ص 137.
[387] . وسائل الشیعه، ج 9، ابواب زکاة الفطره، ص 318.
[388] . العروة الوثقى، ج 2، زکات الفطره، فصل 2، م 2.
[389] . امام، استفتاآت، ج 1، زکات، س 17 ؛ خامنه اى، استفتاء، س 859 و
860 و 863 فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 876 ؛ تبریزى، استفتاآت، س 780 و 781
و 792 ؛ دفتر: وحید، بهجت و سیستانى.
[390] . جامع الاحکام، ج 1، س 563.
[391] . مکارم، استفتاآت، ج 1، س 369.
[392] . نورى، استفتاآت، ج 2، س 302.
[393] . توضیح المسائل مراجع، م 2008.
[394] . العروة الوثقى، ج 2، زکاة الفطره، الفصل الثانى، م
3.
[395] . العروة الوثقى، ج 2، زکاه الفطره، الفصل الثانى، م
3.
[396] . توضیح المسائل مراجع، م 2006 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2023.
[397] . توضیح المسائل مراجع، م 2006.
[398] . دفتر.
[399] . العروة الوثقى، ج 2، زکاه الفطره، الفصل الثانى، م
12.
[400] . توضیح المسائل مراجع، م 1997 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2014 ؛ دفتر:
خامنه اى.
[401] . سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 1997.
[402] . تبریزى، استفتاآت، س 782 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج
1، س 637 ؛ مکارم و بهجت، توضیح المسائل مراجع،م 2006 ؛
دفتر: همه مراجع.
[403] . توضیح المسائل مراجع، م 2015.
[404] . ر.ک : منابع پرسش 245 با عنوان فطره زن و فرزند.
[405] . نورى، تعلیقات على العروة، زکاه الفطره، الفصل
الثانى ؛ تبریزى، استفتاآت، س 783 ؛ خامنه اى، استفتاء، س 888 ؛
سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، زکاه الفطره، م 1172 ؛ بهجت، توضیح المسائل، م 1997 و وسیله النجاه، ج 1، م 1348 ؛
فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 472.
[406] . بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1348.
[407] . صافى، هدایة العباد، ج 1، م، 1580.
[408] . امام، توضیح المسائل مراجع، م 1995.
[409] . بهجت، وسیله النجاه، ج 1، م 1348.
[410] . تبریزى، استفتاء، س 783 ؛ سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، زکاة الفطره،
م 1172.
[411] . خامنه اى، استفتاء، س 888 و
فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 472.
[412] . صافى، هدایة العباد، ج 1، م، 1580.
[413] . مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1995 و
تعلیقات على العروة، زکاة الفطره، الفصل الثانى.
[414] . دفتر: همه مراجع ؛ تبریزى، استفتاآت، س 783؛ خامنه اى، استفتاء، س 888 ؛
سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، زکاه الفطره، م1172 ؛ بهجت،
وسیله النجاه، ج1، م1348 ؛
فاضل، جامع المسائل، ج2، س472.
[415] . صافى، هدایة العباد، ج 1، م، 1580 ؛ نورى، تعلیقات
على العروة، زکاه الفطره، الفصل الثانى.
[416] . توضیح المسائل مراجع، م 2002 ؛
العروة الوثقى، ج 2، زکاه الفطره، الفصل الاول.
[417] . توضیح المسائل مراجع، م 1948 و
وحید، توضیح المسائل، م 1965.
[418] . توضیح المسائل مراجع، م 1948 و
تعلیقات على العروه، ج 3 ؛ اوصاف المستحقین الزکاة، م 11.
[419] . توضیح المسائل مراجع، م 1948 ؛
نورى، توضیح المسائل، م 944.
[420] . توضیح المسائل مراجع، م 2016،
1946 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2033.
[421] . بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 1946،
2014،2016.
[422] . توضیح المسائل مراجع، م 1948 و
خامنه اى، استفتاء، س 880.
[423] . توضیح المسائل مراجع، م 1935 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1952 و دفتر:
خامنه اى.
[424] . توضیح المسائل مراجع، م 1925،
2014 ؛ خامنه اى، استفتاء، س 893.
[425] . توضیح المسائل مراجع، م 1925،
2014 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2031، 1942.
[426] . خامنه اى، استفتاء، س 893 ؛
توضیح المسائل مراجع، م 1925،
2014.
[427] . توضیح المسائل مراجع، م 1925،
2014 ؛وحید، توضیح المسائل، م 2031، 1942.
[428] . توضیح المسائل مراجع، م 2009 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2026.
[429] . توضیح المسائل مراجع، م 2018.
[430] . توضیح المسائل مراجع، م 2018.
[431] . توضیح المسائل مراجع، م 2018 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2035.
[432] . توضیح المسائل مراجع، م 2032 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2049 ؛ خامنه اى، استفتاء، س 885.
[433] . توضیح المسائل مراجع، م 2031 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2048.
[434] . بهجت، توضیح المسائل مراجع، 2031.
[435] . تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 2031 ؛
خامنه اى، استفتاء، س 143.
[436] . سیستانى استفتاآت بخش فطریه، س 5 و دفتر مراجع.
[437] . توضیح المسائل مراجع، م 2029 ؛ وحید،
توضیح المسائل، م 2046 ؛ دفتر:
خامنه اى.
[438] . توضیح المسائل مراجع، م 2025 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2042 ؛ دفتر:
خامنه اى.
[439] . خامنه اى، استفتاء، س 885 ؛
العروة الوثقى، ج 2، زکاة الفطره، الفصل السادس.
[440] . توضیح المسائل مراجع، م 1991 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2008.
[441] . توضیح المسائل مراجع، م 2035 ؛
خامنه اى، استفتاء، س 857 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 2052.
[442] . بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 2035.
[443] . توضیح المسائل مراجع، م 1703،
1707 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1711، 1715.
[444] . توضیح المسائل مراجع، م 1660 ؛
وحید، توضیح المسائل، م 1668 ؛
العروة الوثقى، ج 2، الصوم، الفصل السادس، م 26.
[445] . لسان العرب، ماده کفر ؛ مجمع البحرین، ماده کفر ؛
فرهنگ اصطلاحات فارسى ؛اللمعة الدمشقیه.
[446] . همه مراجع، توضیح المسائل مراجع، م 1665 ؛
امام، تحریر الوسیله، ج 2، الکفارات ؛ صافى، هدایة العباد، ج 2، الکفارات ؛
سیستانى، منهاج الصالحین، ج 3، الکفارات ؛ تبریزى و وحید، منهاج الصالحین،
الکفارات،1565.
[447] . برخى تبریزى و وحید، کفّاره آن را کفّاره قسم مى دانند و آن آزاد کردن
بنده یا اطعام ده فقیر و یا پوشاندن ده فقیر است و در صورت عدم تمکن، گرفتن
سه روز، روزه است.
[448] . اللمعة الدمشقیه ؛ العروه الوثقى، ج 2، نیة الصوم ؛
توضیح المسائل مراجع، م 1568.
[449] . العروة الوثقى، ج 2، کتاب الصوم ؛ تفسیر نمونه، ج
13، ص 45.
[450] .توضیح المسائل مراجع،م1992 ؛
وحید، توضیح المسائل، م2009 ؛ خامنه اى،استفتاء، س865.
[451] . خامنه اى، اجوبة الاستفتاآت، س
838 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 1735.
[452] . مبانى تکملة المنهاج، کتاب القضاء، ص 3 ؛ التنقیح
فى شرح العروة الوثقى، کتاب الاجتهاد و التقلید، م 57 و 68 ؛ العروة
الوثقى، م 57 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 7.
کتابنامه
قرآن کریم.
1. ابن
منظور الافریقى مصرى، ابى فضل جمال الدین،
لسان العرب ، بیروت: دار الاحیاء التراث العربى.
2. ابن
بابویه الصدوق، ابى جعفر محمدبن على، من
لایحضره الفقیه، تحقیق على اکبر غفارى، قم: مؤسسه النشر الاسلامى.
3. موسوى
خمینى، سید روحاللّه، استفتاآت ، قم:
دفتر انتشارات اسلامى، اول، 1372.
4.
ــــــــــــــــــــــ، تحریرالوسیله ،
تهران: پیام، پنجم، 1365.
5.
ــــــــــــــــــــــ، توضیحالمسائل ،
قم: دفتر انتشارات اسلامى، نهم، 1379.
6.
بنىهاشمى خمینى، سید محمدحسن،
توضیحالمسائل مراجع ، قم: دفتر انتشارات اسلامى، اول، 1377.
7. بهجت،
محمدتقى، توضیحالمسائل ، قم: شفق، بیست
و چهارم، 1379.
8. تبریزى،
میرزا جواد، استفتاآت جدید ، قم: سرور،
اول، 1378.
9.
ـــــــــــــــــــ، توضیحالمسائل ،
قم: سرور، هفتم، 1379.
10.
ـــــــــــــــــــ، جامعالمسائل ،
قم: مهر، دوم، 1379.
11.
ـــــــــــــــــــ، منهاج الصالحین ،
قم: دارالصدیقة الشهیده، دوم، 1382.
12.
حرعاملى، محمدبن حسن، وسائلالشیعه ،
تهران: مکتبهالاسلامیه، پنجم، 1401ق.
13. حسینى خامنهاى، سید على،
اجوبة الاستفتاآت ، تهران: الهدى، اول،
1381.
14. حسینى
سیستانى، سید على، توضیحالمسائل ،
مشهد: دفتر آیهاللّه سیستانى، 1419 ق.
15.
ــــــــــــــــــــــــــــ، منهاج
الصالحین.
16.
خراسانى، وحید، توضیحالمسائل، قم:
مدرسة الامام باقرالعلوم، چهارم، 1423ق.
17.
ــــــــــــ، منهاج الصالحین.
18. خویى،
سید ابوالقاسم، التنقیح فى شرح العروة
الوثقى.
19.
ــــــــــــــــــــــ، صراط النجاة
معتعلیقات التبریزى ، قم: دارالاعتصام، 1417 ق.
20. صافى
گلپایگانى، لطفاللّه، توضیحالمسائل ،
قم: انتشارات حضرت معصومه، دوازدهم، 1418ق.
21.
ـــــــــــــــــــــــــــ، جامعالاحکام ،
قم: انتشارات حضرت معصومه، دوم، 1378.
22.
ـــــــــــــــــــــــــــ، 240 سؤال
پیرامون روزه، قم: انتشارات حضرت معصومه.
23. طریحى،
فخرالدین، مجمع البحرین ، تحقیق سید
احمد حسینى، الثقافة الاسلامیه، 1408.
24.
طباطبایى یزدى، سیدمحمدکاظم، العروهالوثقى ،
قم: اسماعیلیان، چاپپنجم، 1377.
25. فاضل
لنکرانى، محمد، العروة الوثقى مع
تعلیقات… ، قم: اعتماد، اول، 1422 ق.
26. مجلسى،
محمدباقر، بحارالانوار، تهران: دار
الکتب الاسلامیه.
27. مکارم
شیرازى، ناصر، استفتاآت جدید ، قم:
مدرسه على بن ابیطالب، اول، 1379.
28.
ـــــــــــــــــــــ، توضیحالمسائل ،
مشهد: هاتف، هفدهم، 1376.
29.
ـــــــــــــــــــــ، تفسیر نمونه ،
تهران: دارالکتب الاسلامیه، دوازدهم، 1374.
30.
ـــــــــــــــــــــ، تعلیقات على العروة
الوثقى ، قم: مدرسه علىبن ابیطالب، 1413 ق.
31. مکى
عاملى، محمدجمال الدین، اللمعة الدمشقیه،
قم: مکتبة الداورى، اول.
32. نورى
همدانى، حسین، التعلیقات على کتاب العروة
الوثقى.
33.
ــــــــــــــــــــــ، توضیحالمسائل ،
قم: مؤسسه مهدى موعود، پانزدهم، 1378.
34. نورى
طبرسى، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط
المسائل، قم: آلالبیت، 1408 ه.ق.
«همه حقوق براى ناشر محفوظ است»
نقل و
انتشار مطلب با ذکر منبع بلامانع است.
از
همکاریتان در گسترش فرهنگ پرسش و پاسخ متشکریم.
[1] .
« یا أَیُّهَا الَّذِینَ
آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ
قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ » ؛ بقره2، آیه 183.
حکم
و حاکم
پرسش 280 . منظور از حاکم و حکم او در
مسئله رؤیت ماه چیست؟
«حکم»، عبارت است
از انشاى مجتهد جامعشرایط، از روى موازین شرعى در موضوعات جزئى ؛ از قبیل: ثبوت
اول ماه، تعیین سرپرست، تعیین متولى، رفع خصومت بین مردم و… این حکم، بر تمامى
مکلّفان – حتى مجتهدان – حجت است و همه باید از این حکم پیروى و اطاعت کنند و هیچ
مجتهدى نمىتواند حکم او را نقض کند ؛ مگر آنکه به اشتباه و خطاى او پى ببرد.
منظور از حکم، صرف
خبر و اعلام نیست ؛ بلکه باید لفظ «حَکَمْتُ» و مانند آن به کار رود. منظور از حاکم
در رسالههاى عملیه، همان مجتهد جامع شرایط فتوا است. [452]
اتحاد افق
پرسش 279 . منظور از اتحاد افق چیست؟
شهرهایى که از نظر
علم هیئت در یک طول جغرافیایى (نصف النهار) قرار گرفته باشند، هم افق مىنامند.
بنابراین اگر در یکى از این شهرها ماه دیده شود و مانعى مانند ابر در کار نباشد، در
شهرهایى که در طول آن قرار دارد، نیز دیده مىشود. [451]
روزه
سکوت
پرسش 277 . روزه سکوت چیست؟
روزه «صَمْت» یا
سکوت، عبارت است از: «پرهیز از مفطرات هشتگانه و دورى از سخن گفتن». این روزه در
شریعت حضرت موسى (علیهالسلام)، میان بنىاسرائیل شناخته شده بود. حضرت مریم
علیهاالسلام بنا به مصالحى از جانب خداوند، مأمور شد تا در مدت معینى، از سخن گفتن
اجتناب کند ؛ ولى این امر در اسلام یکى از محرمات شمرده شده است. [449]
روزه یوم الشک
پرسش 276 . روزه یوم الشک چیست؟
روزى که انسان شک
دارد آخر ماه شعبان است یا اول ماه رمضان، «یومالشک» مىنامند. با توجه به این که
در بین مردم، گفت و گو مىشود که در شب آن روز، ماه دیده شده یا نه و یا کسانى که
شهادت به دیدن ماه مىدهند شرایط لازم را ندارند، باعث شک و تردید مىشود ؛ آن روز
به این عنوان، نام گرفته است. گرفتن روزه آن روز نه تنها واجب نیست ؛ بلکه اگر کسى
به نیت ماه رمضان روزه بگیرد، کار حرامى انجام داده است و چنانچه کسى بخواهد آن روز
را روزه بگیرد، باید به نیت ماه شعبان یا روزه قضا (اگر به ذمه داشته باشد)، بگیرد. [448]
انواع کفّاره روزه
پرسش 275 . چند نوع کفّاره روزه وجود دارد؟
کفّاره روزه چهار
نوع است:
1. کفاره روزهخوارى عمدى در ماه رمضان ؛ و
آن آزاد کردن بنده یا گرفتن دو ماه روزه و یا اطعام شصت فقیر است.
2. کفاره خوردن
عمدى روزه قضاى ماه رمضان در بعد از ظهر ؛ و آن اطعام ده فقیر است و در صورت عدم
تمکن، گرفتن سه روز، روزه است.
3. کفاره روزه نذر
معین ؛ و آن همان کفاره روزهخوارى عمدى در ماه رمضان است. [447]
4. کفاره روزه
اعتکاف ؛ و آن همان کفاره روزهخوارى عمدى در ماه رمضان است.
کفّاره جمع
پرسش 274 . کّفاره جمع چیست؟
«کفّاره جمع» عبارت
است از: «جمع بین آزاد کردن یک بنده و گرفتن دو ماه روزه و اطعام شصت فقیر». این
کفّاره در دو مورد تحقق مىیابد: یکى این که انسان روزه خود را با چیز حرام باطل
کند و دیگر این که شخص مسلمانى را بىگناه و از روى عمد به قتل برساند. [446]
تبصره .
با توجه به این که در عصر حاضر آزاد کردن بنده مورد ندارد، باید بین دو مورد دیگر
جمع کند.
کفّاره
پرسش 273 . کفّاره چیست؟
«کفّاره» از ماده
«کفر» به معناى پوشاندن است و در اصطلاح دینى، عبارت است از: «پرداخت صدقه، قربانى
و انجام دادن عمل شرعى و مانند آن به جهت گناهى که انجام گرفته است». از آنجایى که
آثار گناه را محو مىسازد و آن را از انسان مىپوشاند، «کفّاره» مىنامند.
انسان کافر، نیز از
آن جهت که حقایقى از قبیل خدا، قیامت، نبوت و… را انکار کرده و آن را از خود
مىپوشاند، کافر نامیده مىشود. کفّاره در همه شریعتها و ادیان، براى اجتناب از
پیامدهاى سوء اعمال شرعى، غیراخلاقى و مخالف اصول اجتماعى انجام مىگیرد.
مهمترین آثار آن،
جلب رضایت و فرو نشاندن خشم الهى است. کفّاره چند نوع است: معین، مخیر، مرتب، مرتب
و مخیر و کفّاره جمع. تعریف و موارد هریک از اینها در جاى خود بیان شده است. [445]
مد و طعام
پرسش 272 . منظور از مد و طعام در کفّاره
روزه چیست؟
منظور از«طعام»،
گندم، آرد، نان، جو، خرما و مانند آن است و «مد» حدود 750گرم یا ده سیر مىباشد. [444]
دانستنى ها
قضاى روزه بیمار
پرسش 271 . کسى که چند سال مریض بوده و
نتوانسته روزه ماه رمضان و قضاى آن را بهجا آورد، تکلیفش چیست؟
همه مراجع:
در سالى که بهبود یابد، اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد، باید قضاى
سال آخر را به جا آورد ؛ ولى قضاى سالهاى گذشته لازم نیست و تنها باید براى هر
روز، یک مد طعام به فقیر بدهد.[443]
فطره زن
پرسش 243 . اگر زن به جهت نیاز شوهر، در
تأمین مخارج زندگى کمک کند ؛ چه کسى باید زکات فطره آنها را بدهد؟
همه مراجع:
اگر زن نانخور شوهر محسوب شود، باید شوهر در صورت توانایى زکات فطره خود و همسرش
را بدهد و اگر زن نانخور شوهر و شخص دیگرى نباشد، باید خودش زکات فطرهاش را بدهد.[394]
معناى
فطره
پرسش 239 . واژه «فطره» در زکات فطره به چه
مناسبت است؟
«فطره» در لغت چند
معنا دارد که مهمترین آنها، خلقت و اسلام است. در اصطلاح عبارت است از: «زکاتى که
هر مسلمان براى خود و هر کس که نان خور او محسوب مىشود، به مستحق مىپردازد». زمان
اداى آن مغرب روز آخر ماه رمضان تا ظهر روز عید فطر است.
با توجه به این که
پرداخت این نوع حق مالى، باعث سلامت جسم (خلقت) و روح مىشود، آن را زکات بدن یا
فطره مىنامند. شاید وجه تناسب آن با معناى اسلام، این باشد که زکات فطره مقتضاى
اسلام است ؛ از این رو کسى که پیش از غروب شب عید فطر مسلمان شود، تکلیف از او ساقط
نمىشود.
زکات فطره بر تمام
کسانى که قبل از غروب شب عید فطر «بالغ»، «عاقل» و غنى باشند واجب است؛ یعنى، باید
براى خودش و کسانى که نانخور او هستند، براى هر نفر سه کیلو از خوراک مردم (مانند
گندم، جو، خرما، کشمش، برنج، ذرت و یا مانند اینها) و یا پول یکى از آنها را به
مستحق بدهد.
فلسفه فطره
پرسش 238 . فلسفه و فواید پرداخت فطره
چیست؟
«زکات فطره» به
اتفاق شیعه و سنى، واجب است و در متون دینى براى آن، فلسفه و فواید متعددى برشمرده
است که مهمترین آنها عبارت است از:
1. زکات فطره مکمل
و تمام کننده روزه است ؛ همانگونه که درود و صلوات بر پیامبر اسلام
صلىاللهعلیهوآله مکمل و تمام کننده نماز است. [383]
2. باعث قبولى روزه
ماه مبارک رمضان مىگردد. [384]
3. موجب حفظ انسان
از مرگ در آن سال مىشود. [385]
4. باعث سلامتى جسم
و پاکسازى روح از رزایل اخلاقى است. [386]
5. مکمل و تمام
کننده زکات مال است. [387]
زکات فطره
رؤیت هلال
پرسش 223 . راههاى ثبوت اول ماه را به طور
مختصر بیان کنید؟
اول ماه از چند راه
ثابت مىشود:
1. خود انسان ماه
را ببیند ؛
2. دو مرد عادل
شهادت بدهند که ماه را دیدهاند ؛
3. عدهاى که از
گفته آنان یقین پیدا مىشود، بگویند ماه را دیدهاند ؛
4. سى روز از اول
ماه شعبان بگذرد ؛
5. حاکم شرع (مجتهد
جامعشرایط) حکم کند که اول ماه است. [361]
تبصره .
آیات عظام سیستانى و وحید معتقدند با حکم حاکم اول ماه ثابت نمىشود [مگر آنکه از
حکم حاکم براى او اطمینان حاصل شود].
ثبوت اول ماه
[357]
آیهاللّه بهجت:
بنابر احتیاط واجب، بدون اجازه شوهر [از نظر وضعى] منعقد مىشود. [358]
آیات عظام تبریزى، سیستانى، صافى، مکارم و
وحید:
اگر با حق زناشویى شوهر منافات داشته باشد، بدون اجازه او باطل است. [359]
روزه خوارى سهوى
پرسش 210 . اگر انسان، در روزه واجب، سهواً
چیزى بخورد و به خیال این که روزهاش باطل شده است، افطار کند، آیا غیر از قضا
کفّاره هم بر او واجب است؟
همه مراجع:
اگر جاهل مقصّر بوده یعنى در یاد گرفتن مسئله کوتاهى کرده قضا و کفّاره بر او واجب
است و اگر جاهل قاصر بوده باید روزه را قضا کند ولى کفاره ندارد.[337]
کفّاره روزه
پرسش 188 . آیا کفّاره افطار عمدى روزه، با
کفّاره مریض تفاوت دارد؟
همه مراجع:
آرى، در دو
مورد با هم تفاوت دارد:
1. در مقدار،
2. در مصرف.
در کفّاره افطار
عمدى روزه، باید براى هر روز شصت فقیر را سیر کند (یا به هر کدام یک مد طعام بدهد)
و یا دو ماه روزه بگیرد. اما در کفّاره مریض، اگر بیمارى تا رمضان آینده ادامه
داشته باشد، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
در کفّاره افطار
عمدى، اگر به شصت فقیر دسترسى دارد، نمىتواند به هر کدام از آنها بیشتر از یک مد
طعام بدهد ؛ ولى در کفّاره مریض این امر لازم نیست. [306]
دختر بزرگتر
پرسش 181 . اگر پدر، تنها فرزند دختر داشته
باشد، آیا بعد از مرگش قضاى روزههاى او، بر دختر بزرگتر واجب است؟
همه مراجع (به جز
صافى):
خیر، واجب نیست. [295]
آیهاللّه صافى:
اگر پدر فرزند پسر نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید از بین اولیاى میت، مردى که
از همه بزرگتر است، روزهها را قضا کند و اگر کسى نبود، بر زنى که از همه بزرگتر
است، واجب مىشود.[296]
پرسش 182 . آیا پسر ارشدى که پدرش فوت
نموده و روزه قضا داشته، مىتواند روزه مستحبى بگیرد؟
آیات عظام امام، فاضل و صافى:
ابتدا روزه قضاى پدر و بعد مستحبى.
آیات عظام خامنهاى، سیستانى، مکارم، نورى:
مىتواند روزه مستحبى بگیرد و مانعى ندارد.
قضا و کفاره
نهى والدین از روزه گرفتن بچهها
پرسش 161 . در سالهاى اوّل تکلیف به توصیه
مادر و پدرم مبنى بر این که تو ضعیف هستى و نمىتوانى روزه بگیرى و روزه برایت واجب
نیست مدتى را روزه نگرفتهام، اکنون نسبت به آن روزهها وظیفهام چیست؟
همه مراجع:
آن مقدارى
که یقین دارید که بعد از بلوغ روزه نگرفتهاید باید قضاى آن را بهجا آورید.
[235]
ضعف
چشم
پرسش 138 . چشم من ضعیف است و مىترسم روزه
برایم ضرر داشته باشد، تکلیف من چیست؟
همه مراجع:
اگر خوف ضرر عقلایى باشد، روزه بر شما واجب نیست و اگر تا ماه رمضان سال بعد بیمارى
ادامه یافت، قضا هم واجب نیست. تنها براى هر روز 750گرم گندم، یا جو، یا آرد و…
به عنوان کفّاره به فقیر بدهید.[229]
روزه خوارى مجاز
دروغ روزهدار
پرسش 126 . چه نوع دروغى روزه را باطل
مىکند؟
همه مراجع (به جز بهجت، سیستانى و مکارم):
دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله، امامان و بنابر احتیاط واجب
پیامبران، جانشینان آنان و حضرت زهرا علیهاالسلام.
آیهاللّه بهجت:
دروغ بستن به خدا،
پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله، امامان، پیامبران، جانشینان آنان و حضرت زهرا
علیهاالسلام.
آیهاللّه سیستانى:
بنابر
احتیاط واجب، دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام و امامان علیهمالسلام.
آیهاللّه مکارم:
بنابر
احتیاط واجب، دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله، امامان،
پیامبران، جانشینان آنان و حضرت زهرا علیهاالسلام.
اشک چشم
پرسش 68 . اگر روزهدار هنگام گریه کردن
اشک چشمش وارد فضاى دهان شود، روزهاش باطل مىشود؟
همه مراجع (به جز نورى):
با فرض تحقق آنچه در سؤال ذکر شده، اگر به فضاى دهان برسد و در آب دهان مستهلک شود
فروبردن آن در حال روزه مانعى ندارد و الا فرو بردن آن جایز نیست.
آیهاللّه نورى:
بنا بر احتیاط
لازم، نباید آن را فرو برد.
مبطلات روزه
[71]
آیات عظام سیستانى
و فاضل:
نماز تمام و روزه صحیح است. [72]