پرسشگر گرامی ، اسلام دینی جامع و همه سونگر است که تمام ابعاد زندگی انسان (فردی، اجتماعی، دنیایی، اخروی، مادی و معنوی) را در نظر گرفته است و همان گونه که مردم را به عبادت و یکتا پرستی، دعوت نموده و دارای دستورات اخلاقی و خودسازی فردی است؛ احکام و دستوراتی در مورد مسائل حکومتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قضایی، امور مربوط به اداره صحیح جامعه، روابط بین الملل و… دارا می باشد.
بنابراین تصور اینکه ما بتوانیم به صورت فردی زندگی و دین داری کنیم و به خدا نزدیک شویم و کاری به اجتماع و دیگران نداشته باشیم از نظر اسلام باطل و نشدنی است. به گفته مرحوم مدرس سیاست ما عین دیانت ما است یعنی از نظر اسلام سیاست و دیانت یکی است و نمی شود کسی دیانت بدون سیاست و توجه به امور جامعه داشته باشد.
ادوارد گیبون در این باره می نویسد: « قرآن دستور عمومی و قانون اساسی مسلمین است که شامل مجموعه قوانین دینی، اجتماعی ، مدنی ، تجاری ، نظامی ، قضایی ، جنایی و جزایی است. همین مجموعه قوانین از تکالیف زندگی روزانه گرفته تا تشریفات دینی ، از تزکیه نفس تا حفظ بدن و بهداشت ، از حقوق عمومی تا حقوق فردی، از منابع فردی تا منافع عمومی ، از اخلاقیات تا جنایات و از عذاب مکافات این جهان تا عذاب و مکافات جهان آینده همه را در بر دارد . » . (ر.ک : دیون پورت جان ، عذر تقصیر به پیشگاه محمد (ص) و قرآن ، ترجمه غلامرضا سعیدی، قم:دارالتبلیغ اسلام، ، ب، تا ، صص ۹۸-۹۹)
یک فرد مسلمان علاوه بر وظایف فردی ، وظایف جمعی و اجتماعی نیز دارد که عبارتند از : ۱. وظایف او در ارتباط با خانواده ۲ . وظایف او در ارتباط با دوستان ۳ . وظایف او در قبال با محیط تحصیلی ، شغلی و … ۴ . وظایف او در ارتباط با جامعه خویش ۵ . وظایف او در مقابل جهان.
در کتاب «کافی» مرحوم کلینی، بخشی با عنوان «بابُ الاهْتِمامِ بِأُمورِ الْمُسْلمین» آمده است. اولین روایت این باب، نقلی است از امام صادق علیه السلام از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم که فرمودند: «هر کسی که، صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست».[1]همچنین روایت چهارم این باب از امام صادق(ع) و با تفاوت بسیار اندکی در تعبیر؛ همین معنا را میرساند. در روایت پنجم این باب از امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نیز همین معنا نقل شده است، جز آنکه در ادامه آن چنین آمده است: «هر مسلمانی که ندای مسلمانی را بشنود که از او کمک میخواهد و پاسخ او را ندهد مسلمان نیست».[2]بدیهی است ایفای بهینه هر یک از این وظایف در راستای تعیین و تبیین نقش یک مسلمان در دنیای معاصر با دو عامل و متغیر اساسی مرتبط می باشد که عبارتند از :
۱ . توانایی ها و استعدادهای علمی ، روحی ، و سایر امکانات مادی و معنوی هر فرد .
۲ . میزان شناخت وی از دنیای معاصر و نیازمندهای واقعی آن .
از طرف دیگر اسلام با گوشه گیری و رهبانیت و دوری از جامعه به دلیل ترس از خدا ، مخالف است ، خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید :« رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ . » (حدید،27 ) رهبانیّتى را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم ….” .
قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم « لا رهبانیه فی الاسلام » در اسلام رهبانیت وجود ندارد . (بحار الأنوار : ج 68 ص 319 . ]
یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (عثمان بن مظعون ) فرزندش از دنیا رفت و به کلی از زندگی مأیوس و جدا شد و تصمیم به رهبانیت گرفت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) با صراحت به او فرمود: «انَّ اللّهَ تَعَالَى لَمْ یَکْتُبْ عَلَیْنَا الرُّهْبَانِیَّهَ انَّمَا رُهْبَانِیَّهُ اُمَّتِی الجِهادُ فِى سَبِیلِ اللّهِ» ( الأمالی، ابن بابویه، محمد بن على ، کتابچى ، تهران، 1376 شمسی ، چاپ: ششم، ص 66.) « خداوند هیچ گاه رهبانیت را بر ما مقرر نداشته ، رهبانیت پیروان من تنها در جهاد است ».
پی نوشتها :
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 163، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
[2]. همان، ص 164.
بنابراین تصور اینکه ما بتوانیم به صورت فردی زندگی و دین داری کنیم و به خدا نزدیک شویم و کاری به اجتماع و دیگران نداشته باشیم از نظر اسلام باطل و نشدنی است. به گفته مرحوم مدرس سیاست ما عین دیانت ما است یعنی از نظر اسلام سیاست و دیانت یکی است و نمی شود کسی دیانت بدون سیاست و توجه به امور جامعه داشته باشد.
ادوارد گیبون در این باره می نویسد: « قرآن دستور عمومی و قانون اساسی مسلمین است که شامل مجموعه قوانین دینی، اجتماعی ، مدنی ، تجاری ، نظامی ، قضایی ، جنایی و جزایی است. همین مجموعه قوانین از تکالیف زندگی روزانه گرفته تا تشریفات دینی ، از تزکیه نفس تا حفظ بدن و بهداشت ، از حقوق عمومی تا حقوق فردی، از منابع فردی تا منافع عمومی ، از اخلاقیات تا جنایات و از عذاب مکافات این جهان تا عذاب و مکافات جهان آینده همه را در بر دارد . » . (ر.ک : دیون پورت جان ، عذر تقصیر به پیشگاه محمد (ص) و قرآن ، ترجمه غلامرضا سعیدی، قم:دارالتبلیغ اسلام، ، ب، تا ، صص ۹۸-۹۹)
یک فرد مسلمان علاوه بر وظایف فردی ، وظایف جمعی و اجتماعی نیز دارد که عبارتند از : ۱. وظایف او در ارتباط با خانواده ۲ . وظایف او در ارتباط با دوستان ۳ . وظایف او در قبال با محیط تحصیلی ، شغلی و … ۴ . وظایف او در ارتباط با جامعه خویش ۵ . وظایف او در مقابل جهان.
در کتاب «کافی» مرحوم کلینی، بخشی با عنوان «بابُ الاهْتِمامِ بِأُمورِ الْمُسْلمین» آمده است. اولین روایت این باب، نقلی است از امام صادق علیه السلام از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم که فرمودند: «هر کسی که، صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست».[1]همچنین روایت چهارم این باب از امام صادق(ع) و با تفاوت بسیار اندکی در تعبیر؛ همین معنا را میرساند. در روایت پنجم این باب از امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نیز همین معنا نقل شده است، جز آنکه در ادامه آن چنین آمده است: «هر مسلمانی که ندای مسلمانی را بشنود که از او کمک میخواهد و پاسخ او را ندهد مسلمان نیست».[2]بدیهی است ایفای بهینه هر یک از این وظایف در راستای تعیین و تبیین نقش یک مسلمان در دنیای معاصر با دو عامل و متغیر اساسی مرتبط می باشد که عبارتند از :
۱ . توانایی ها و استعدادهای علمی ، روحی ، و سایر امکانات مادی و معنوی هر فرد .
۲ . میزان شناخت وی از دنیای معاصر و نیازمندهای واقعی آن .
از طرف دیگر اسلام با گوشه گیری و رهبانیت و دوری از جامعه به دلیل ترس از خدا ، مخالف است ، خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید :« رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ . » (حدید،27 ) رهبانیّتى را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم ….” .
قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم « لا رهبانیه فی الاسلام » در اسلام رهبانیت وجود ندارد . (بحار الأنوار : ج 68 ص 319 . ]
یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (عثمان بن مظعون ) فرزندش از دنیا رفت و به کلی از زندگی مأیوس و جدا شد و تصمیم به رهبانیت گرفت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) با صراحت به او فرمود: «انَّ اللّهَ تَعَالَى لَمْ یَکْتُبْ عَلَیْنَا الرُّهْبَانِیَّهَ انَّمَا رُهْبَانِیَّهُ اُمَّتِی الجِهادُ فِى سَبِیلِ اللّهِ» ( الأمالی، ابن بابویه، محمد بن على ، کتابچى ، تهران، 1376 شمسی ، چاپ: ششم، ص 66.) « خداوند هیچ گاه رهبانیت را بر ما مقرر نداشته ، رهبانیت پیروان من تنها در جهاد است ».
پی نوشتها :
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 163، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
[2]. همان، ص 164.