دوست گرامی. حساسیت و دل نگرانى شما در مورد اعمالى که قبلا داشته اید و به اعتقاد شما ناشایست و خطا بوده است ، بشارت دهنده وجود روح تقوا و خداترسى در شما است . این گونه نگرانى ها و اندوه ها نسبت به خطاها و سستى ها به ویژه در یک جوان بیانگر لطف خداوند و عنایت او به شما است و این مطلبى است که بسیار قابل توجه مى باشد و باید از این فرصت طلایى بهره بردارى کنید و انگیزه دیندارى و دانش دینى خود را افزایش دهید . حسرت بر اعمال بد و نادرست گذشته و اندوهگین بودن به خاطر آن ، امرى مطلوب و پسندیده است البته به شرط آن که از حد و اندازه معمول تجاوز نکند . معیار این مرز شکنى این است که این حالت شما را از زندگى عادى خود باز ندارد و به زندگى شما آسیب نرساند هدف از ندامت و پشیمانى از برنامه ها و کارهاى گذشته و غصه دار بودن این است که چنین اشتباهى در آینده تکرار نگردد و خطاها و کاستى هاى گذشته را با عزم و اراده اى مستحکم در آینده جبران نماییم و با عبرت آموزى از گذشته و دستیابى به عوامل خطاهاى گذشته ، راه آینده را با استوارى و صلابت بپیماییم و به سعادت حقیقى در دنیا و آخرت نائل گردیم . ولى اگر غصه و تأسف و اندوه برگذشته ، افق آینده را در نظر ما تیره و تار سازد و پاى رفتن و حرکت ما را سست نماید این دور شدن از هدف و تسلیم دام شیطان شدن و از چاله به چاه افتادن است . خداوندى که خالق و آفریننده ما است و از ضعف و ناتوانى و جهالت ما از همان ابتداى افرینش و قبل از آن آگاه بوده و مى دانسته ما انسان هاى خدا باور و معتقد به او دچار لغزش و خطا مى شویم و گاه گاهى در دام خدعه و فریب شیطان مى افتیم ، و لذا بابى به نام توبه رافرا روى ما گشوده است و ما را دعوت نموده که بعد از لغزش و افتادن با توبه و پشیمانى و عذرخواهى بلند شویم و قد راست نماییم و عجز و نیاز را به پیشگاه او ببریم و رشته اتصال بین خود و خدا را که با گناه و خطا پاره کرده ا یم دوباره گره بزنیم و با آب اشک و توبه ، چهره خویش را از گناهان بزداییم و او وعده پذیرش توبه و آمرزش داده است .
حال اگر انسانى دچار خطا و گناه گردید و متوجه خطاى خود شد و پشیمان و نادم گردید وعذر تقصیر به پیشگاه با عظمت خداوند آورد ولى به آمرزش و لطف حق اعتمادى نداشت و تصورش این بود که مورد مغفرت و رحمت حق قرار نگرفته ، معلوم است که وعده هاى الهى را باور نکرده و خداوند را به غفور بودن و رحمان و رحیم بودن نشناخته و یا گناه خود را که با همه بزرگى محدود است بزرگتر از صفات رحمت و مغفرت الهى که بى حد و بى کرانه است مى بیند .
توجه داشته باشید که دام هاى شیطان بسیار متنوع و رنگارنگ است . شیطان که استاد مکر و فریب است براى هر فردى دامى ویژه او دارد براى بندگان با تقواى الهى دامى و براى بندگان فاسق دامى دیگر دارد . هدف شیطان بازداشتن از یاد خداوند و فاصله انداختن بین بندگان و خداوند به هر طریق ممکن است . اندوه بر گذشته اگر باعث تباه شدن فرصت هاى آینده و حال ما گردد و حال و آینده مان را با تأسف و تحسر و اندوه بر اعمال گذشته سپرى سازیم ، در واقع شاد کردن شیطان و کمک به او در پیاده کردن اغراض شوم اوست .
آیا شما تصور مى کنید همه بندگان خوب و لایق خداوند که به مقام قرب او رسیده اند و سر بر آستانه با عظمت او ساییده اند همگى از ابتداى عمر ، پاک و بى خطا و بى جرم بوده اند ؟ خیر ، این ویژگى تنها مخصوص بندگان معصوم خداوند یعنى انبیا و اولیا ( ع ) است و دیگران کم و بیش از خطا و اشتباه در برهه اى از دوران عمر خویش و به ویژه دوران نوجوانى و جوانى که دوران اوج غریزه و غلبه سستى قدرت و نیرو در انسان است ، دچار خطا و اشتباه و گناه بوده اند .
بزرگانى مثل فضیل بن عیاض و بشر حافى و افراد فراوان دیگرى که عمرى را در فساد و آلودگى و گناه به سر بردند ولى بالاخره لطف حق و هدایت الهى شامل حالشان گردید و نه تنها خود راه هدایت را یافتند بلکه راهنماى دیگران در ظلمت ها و تیرگى ها شدند و با جبران گذشته و پا گذاشتن در جاده بندگى ، پله هاى قرب حق را پیمودند و در مقام صدق و راستى و در جوار خداوند آرمیدند ، الگوها و نمونه هاى روشنى براى ما مى باشد که مراقب باشیم از راهى که فکر مى کنیم درست و مطلوب است و ناخواسته در دام شیطان گرفتار نگردیم و آینده مان را به سرنوشت گذشته مان دچار نسازیم .
به لطف و عنایت و رحمت و پرده پوشى و مغفرت الهى ایمان بیشترى داشته باشیم و به وعده هاى حق و بشارت هاى او خوش گمان تر باشیم که خداوند همان گونه که درباره او گمان مى کنیم با ما رفتار مى کند و او را همان گونه که تصور مى کنیم مى یابیم .
دوست عزیز ریشه بسیارى از مشکلات شما احساس گناه است . در این باره خداوند مى فرماید : ( ( و لا تیائسوا من روح الله یعنى از رحمت خدا نا امید نشوید . . . ) ) به قول شاعر : این در گه ما درگه نومیدى نیست صد بار اگر توبه شکستى باز آى اینکه هرگاه انسان به خود نظر مى افکند معمولا صحیفه اعمال خود را آلوده و مشوب به رذایل اخلاقى مى بیند در این حال اگر راهى و روزنه اى براى پالایش وجدان از بدى ها نباشد انسان در سراشیبى سیه روزى و شقاوت کامل قرار مى گیرد و به سمت نومیدى و غرقه شدن در مرداب رذایل فرو مى رود افزون بر این از جنبه روحى و روانى گناه و خطا در انسان حالتى پدید مى آورد که اگر زایل نشود آمادگى بیشترى براى ارتکاب خلاف در فرصتهاى آینده خواهد داشت . ازاین رو :
اولا ) توجه به ریشه هاى ناخود آگاه اعمال از جهت انگیزشى و انتخابهاى بعدى ضرورت دارد .
ثانیا ) اگر این احساس گناه بر روح انسان غالب شود و تداوم یابد زمینه ساز افسردگى خواهد شد که انسان را از هر گونه باز سازى معنوى و حرکت به سوى کسب فضایل اخلاقى باز مى دارد به همین خاطر دین اسلام توبه را مطرح مى سازد توبه به معناى بازگشت دوباره براى نوسازى خویشتن است و شخصیتى نو , مصمم , متحول و امیدوار به رحمت خدا با صحیفه اى صاف و روشن براى تجدید اعمال بنا مى کند و این توجه در حقیقت همان لطف و رحمت الهى است .
نقش توبه:
نقش توبه در بازگشایی در سعادت و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهای غلط گذشته و گشودن دریچه امید به روی انسان بسیار اساسی است. بسیار می شود که از انسان در طول زندگی و به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس، لغزش هایی سر می زند، اگر درهای بازگشت به روی او بسته شود مأیوس می گردد و برای همیشه از راه می ماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با اهمیت زیاد مطرح است و اسلام از تمام گنهکاران دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از این در وارد شوند.حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد:خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در بعد از گشایش آن غافل شوند چیست؟
در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: «ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد» (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295).
و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: «التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند» (همان، ص 296).
حقیقت توبه همان پشیمانی و ندامت از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک گناه در آینده است و اگر گناه گذشته کاری بوده که قابل جبران است باید در صدد جبران برآید و به این ترتیب ارکان توبه را می توان در چهار چیز خلاصه کرد: 1. ندامت، 2. تصمیم بر ترک در آینده، 3. جبران گذشته، 4. استغفار و طلب بخشش و مغفرت از خداوند.
پس توبه تنها استغفار یا پشیمانی از گذشته و حتی تصمیم به ترک در آینده نیست، بلکه علاوه بر همه اینها باید شخص گنهکار در مقام جبران برآید و فسادی را که مرتکب شده جبران نماید. این صحیح نیست که مثلا در جلوی دیگران فردی را به دروغ و حیله متهم کنیم و بعد در خانه خلوت استغفار نماید. پس باید حقوقی از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تکالیفی را که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بطلبد.
علامات قبولی توبه:
از چند طریق انسان مى تواند تا حدودى دریابد که توبه او، مورد پذیرش واقع شده است یا نه: 1. احساس نشاط و آرامش خاصى که پس از دعا و توبه، به انسان دست مى دهد و به تعبیر دیگر احساس رهایى از گناهان و آلودگى ها. 2. هر قدر انسان از گناهان خود، به جد پشیمان شده و با تضرّع و التجاى بیشترى خدا را بخواند، توبه او پذیرفته تر است. بنابراین میزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نیز مى تواند به عنوان یک نشانه به کار آید. 3. میزان اعتماد به وعده هاى نیکوى الهى، قابلیت و عنایات الهى را افزون مى سازد. بنابراین هر اندازه خدا باورى و توکل و اعتماد به وعده هاى او را در خود افزون یافتیم، مى توانیم بیشتر امیدوار شویم که ما را پذیرفته است. 4. هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و کنش هاى ما بیشتر آشکار گردد (یعنى رغبت کمترى به گناه داشته باشیم و اراده و عزم راسخ ترى در اطاعت پروردگار بیابیم؛ این نشان مى دهد که توبه ما، واقعى ترى بوده و به همین نسبت، مقبول تر بوده گردیده است. امام خمینى رحمه الله مى فرمود: «اگر بعد از ماه مبارک رمضان، تغییرى در حالات خود یافتید، به همان نسبت وارد ضیافت الهى شده اید؛ ولى اگر دگرگونى در شما پدید نیامد، از آن بى بهره ماندید» براى مطالعه بیشتر ر.ک: ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقى؛ ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر؛ نقطه هاى آغاز در اخلاق، مهدوى کنى.
برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی:
– ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی
– ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر
– نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی
حال اگر انسانى دچار خطا و گناه گردید و متوجه خطاى خود شد و پشیمان و نادم گردید وعذر تقصیر به پیشگاه با عظمت خداوند آورد ولى به آمرزش و لطف حق اعتمادى نداشت و تصورش این بود که مورد مغفرت و رحمت حق قرار نگرفته ، معلوم است که وعده هاى الهى را باور نکرده و خداوند را به غفور بودن و رحمان و رحیم بودن نشناخته و یا گناه خود را که با همه بزرگى محدود است بزرگتر از صفات رحمت و مغفرت الهى که بى حد و بى کرانه است مى بیند .
توجه داشته باشید که دام هاى شیطان بسیار متنوع و رنگارنگ است . شیطان که استاد مکر و فریب است براى هر فردى دامى ویژه او دارد براى بندگان با تقواى الهى دامى و براى بندگان فاسق دامى دیگر دارد . هدف شیطان بازداشتن از یاد خداوند و فاصله انداختن بین بندگان و خداوند به هر طریق ممکن است . اندوه بر گذشته اگر باعث تباه شدن فرصت هاى آینده و حال ما گردد و حال و آینده مان را با تأسف و تحسر و اندوه بر اعمال گذشته سپرى سازیم ، در واقع شاد کردن شیطان و کمک به او در پیاده کردن اغراض شوم اوست .
آیا شما تصور مى کنید همه بندگان خوب و لایق خداوند که به مقام قرب او رسیده اند و سر بر آستانه با عظمت او ساییده اند همگى از ابتداى عمر ، پاک و بى خطا و بى جرم بوده اند ؟ خیر ، این ویژگى تنها مخصوص بندگان معصوم خداوند یعنى انبیا و اولیا ( ع ) است و دیگران کم و بیش از خطا و اشتباه در برهه اى از دوران عمر خویش و به ویژه دوران نوجوانى و جوانى که دوران اوج غریزه و غلبه سستى قدرت و نیرو در انسان است ، دچار خطا و اشتباه و گناه بوده اند .
بزرگانى مثل فضیل بن عیاض و بشر حافى و افراد فراوان دیگرى که عمرى را در فساد و آلودگى و گناه به سر بردند ولى بالاخره لطف حق و هدایت الهى شامل حالشان گردید و نه تنها خود راه هدایت را یافتند بلکه راهنماى دیگران در ظلمت ها و تیرگى ها شدند و با جبران گذشته و پا گذاشتن در جاده بندگى ، پله هاى قرب حق را پیمودند و در مقام صدق و راستى و در جوار خداوند آرمیدند ، الگوها و نمونه هاى روشنى براى ما مى باشد که مراقب باشیم از راهى که فکر مى کنیم درست و مطلوب است و ناخواسته در دام شیطان گرفتار نگردیم و آینده مان را به سرنوشت گذشته مان دچار نسازیم .
به لطف و عنایت و رحمت و پرده پوشى و مغفرت الهى ایمان بیشترى داشته باشیم و به وعده هاى حق و بشارت هاى او خوش گمان تر باشیم که خداوند همان گونه که درباره او گمان مى کنیم با ما رفتار مى کند و او را همان گونه که تصور مى کنیم مى یابیم .
دوست عزیز ریشه بسیارى از مشکلات شما احساس گناه است . در این باره خداوند مى فرماید : ( ( و لا تیائسوا من روح الله یعنى از رحمت خدا نا امید نشوید . . . ) ) به قول شاعر : این در گه ما درگه نومیدى نیست صد بار اگر توبه شکستى باز آى اینکه هرگاه انسان به خود نظر مى افکند معمولا صحیفه اعمال خود را آلوده و مشوب به رذایل اخلاقى مى بیند در این حال اگر راهى و روزنه اى براى پالایش وجدان از بدى ها نباشد انسان در سراشیبى سیه روزى و شقاوت کامل قرار مى گیرد و به سمت نومیدى و غرقه شدن در مرداب رذایل فرو مى رود افزون بر این از جنبه روحى و روانى گناه و خطا در انسان حالتى پدید مى آورد که اگر زایل نشود آمادگى بیشترى براى ارتکاب خلاف در فرصتهاى آینده خواهد داشت . ازاین رو :
اولا ) توجه به ریشه هاى ناخود آگاه اعمال از جهت انگیزشى و انتخابهاى بعدى ضرورت دارد .
ثانیا ) اگر این احساس گناه بر روح انسان غالب شود و تداوم یابد زمینه ساز افسردگى خواهد شد که انسان را از هر گونه باز سازى معنوى و حرکت به سوى کسب فضایل اخلاقى باز مى دارد به همین خاطر دین اسلام توبه را مطرح مى سازد توبه به معناى بازگشت دوباره براى نوسازى خویشتن است و شخصیتى نو , مصمم , متحول و امیدوار به رحمت خدا با صحیفه اى صاف و روشن براى تجدید اعمال بنا مى کند و این توجه در حقیقت همان لطف و رحمت الهى است .
نقش توبه:
نقش توبه در بازگشایی در سعادت و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهای غلط گذشته و گشودن دریچه امید به روی انسان بسیار اساسی است. بسیار می شود که از انسان در طول زندگی و به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس، لغزش هایی سر می زند، اگر درهای بازگشت به روی او بسته شود مأیوس می گردد و برای همیشه از راه می ماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با اهمیت زیاد مطرح است و اسلام از تمام گنهکاران دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از این در وارد شوند.حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد:خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در بعد از گشایش آن غافل شوند چیست؟
در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: «ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد» (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295).
و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: «التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند» (همان، ص 296).
حقیقت توبه همان پشیمانی و ندامت از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک گناه در آینده است و اگر گناه گذشته کاری بوده که قابل جبران است باید در صدد جبران برآید و به این ترتیب ارکان توبه را می توان در چهار چیز خلاصه کرد: 1. ندامت، 2. تصمیم بر ترک در آینده، 3. جبران گذشته، 4. استغفار و طلب بخشش و مغفرت از خداوند.
پس توبه تنها استغفار یا پشیمانی از گذشته و حتی تصمیم به ترک در آینده نیست، بلکه علاوه بر همه اینها باید شخص گنهکار در مقام جبران برآید و فسادی را که مرتکب شده جبران نماید. این صحیح نیست که مثلا در جلوی دیگران فردی را به دروغ و حیله متهم کنیم و بعد در خانه خلوت استغفار نماید. پس باید حقوقی از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تکالیفی را که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بطلبد.
علامات قبولی توبه:
از چند طریق انسان مى تواند تا حدودى دریابد که توبه او، مورد پذیرش واقع شده است یا نه: 1. احساس نشاط و آرامش خاصى که پس از دعا و توبه، به انسان دست مى دهد و به تعبیر دیگر احساس رهایى از گناهان و آلودگى ها. 2. هر قدر انسان از گناهان خود، به جد پشیمان شده و با تضرّع و التجاى بیشترى خدا را بخواند، توبه او پذیرفته تر است. بنابراین میزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نیز مى تواند به عنوان یک نشانه به کار آید. 3. میزان اعتماد به وعده هاى نیکوى الهى، قابلیت و عنایات الهى را افزون مى سازد. بنابراین هر اندازه خدا باورى و توکل و اعتماد به وعده هاى او را در خود افزون یافتیم، مى توانیم بیشتر امیدوار شویم که ما را پذیرفته است. 4. هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و کنش هاى ما بیشتر آشکار گردد (یعنى رغبت کمترى به گناه داشته باشیم و اراده و عزم راسخ ترى در اطاعت پروردگار بیابیم؛ این نشان مى دهد که توبه ما، واقعى ترى بوده و به همین نسبت، مقبول تر بوده گردیده است. امام خمینى رحمه الله مى فرمود: «اگر بعد از ماه مبارک رمضان، تغییرى در حالات خود یافتید، به همان نسبت وارد ضیافت الهى شده اید؛ ولى اگر دگرگونى در شما پدید نیامد، از آن بى بهره ماندید» براى مطالعه بیشتر ر.ک: ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقى؛ ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر؛ نقطه هاى آغاز در اخلاق، مهدوى کنى.
برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی:
– ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی
– ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر
– نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی