طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ولایت مداری و شرک

ولایت مداری و شرک

معانی ، معارف انبوه و اطاعت از خدای متعال بر اساس آیات قرآنی در ولایت مداری نهفته است.به اصطلاح امروزی ذوب شدن در ولایت یعنی مقام عبودیت و فنای فی الله عرفانی است . برای تبیین اینکه ولایت مداری عین اطاعت از خدای متعال و دوری و برائت از نوع شرک است ، مستندات قرآنی و روایات زیر تقدیم میگردد :
آیه ولایت :
إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ
(مائده 55)
سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند همانها که نماز را برپا مى دارند، و در حال رکوع، زکات مى دهند. بر اساس این آیه شریفه ولی و سرپرست و صاحب اختیار مومنین، خدا و رسول و حضرت علی علیهماالسلام است ( که این آیه شریفه پس از خاتم بخشی حضرت علی علیه السلام در حالت رکوع نازل شد.) در واقع ولایت مداری مفهومی است که ریشه قرآنی دارد و خدای متعال همه مومنین را به آن دستور می‌دهد. ما تنها به یک دسته از این آیات اشاره می‌کنیم. در قرآن کریم سه بار دستور ولایت مداری در قالب تعبیر «یُسَلِّمُوا تَسْلیما» (نساء 65 و احزاب 22و 56) بیان شده است.اطاعت محض همراه با رضایت یا به تعبیر لطیف دیگر «رام» بودن در برابر ولایت، معنای «تسلیم» است که همه به آن امر شده اند.این تعبیر قرآنی بسیار دقیق است و تمامی ابعاد زندگی و رفتارها و حتی افکار انسان را شامل می‌شود. مصداق کامل این تسلیم محض و رام ولایت بودن، خودِ وجود نازنین امیرالمومنین علی علیه‌السلام است که با تمام وجود تسلیمِ مولای خود حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است و در همه حال در خدمت ایشان بودند و انگار از خود اراده‌ای به جز آنچه مدّ نظر و مورد رضای ایشان بود نداشتند.ما هم اگر می‌خواهیم ولایت مدار باشیم باید تمامی حرکات و سکنات خود را بر محور رضایت ولیّ الله الاعظم حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه قرار دهیم. خواست ایشان خواست ما و رضای ایشان رضای ما باشد. ولیّ فقیه نیز به عنوان نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه ، صاحب این ولایت در امر حکومت است و هرگونه تخطی از فرمان ایشان انسان را از مدار ولایت خارج می‌کند.
عمده مطالب مربوط به مباحث ولایت و ولایتمداری در خطبه های :
۱۶ ،
۳ ،
173،
نامه 53 ،
خطاب به مالک اشتر، نامه های متعدد حضرت به معاویه، وصیت نامه حضرت و جای جای نهج البلاغه با عبارات مختلف و متعدد بیان شده است.
اصل ولایت مهمترین استوانه اسلام و سنگ بنای نظام اسلامی است ؛ مـایـه عـزت امـت اسـلامـی و مـحـور وحـدت و گـردآورنده نیروهای پراکنده است . همچنین ظلم سـتـیزی نظام اسلامی از این اصل مهم و مترقی نشاءت می گیرد و دشمنان با آگاهی نسبت بـه ایـن آثـار مـهـم بـه مـنـظور انحراف مسلمین و وارد ساختن ضربات جبران ناپذیر بر پـیـکـر جـامـعـه اسـلامـی حـمـلات نـاجـوانـمـردانـه خـود را مـتـوجـه ایـن اصـل بـی بـدیـل نـمـوده و در هـر زمان ممکن و موقعیت مناسب به سم پاشی و شبهه افکنی اقـدام کـرده اند.
رابطه ولایت با جامعه رابطه جان با بدن است . به همان اندازه که ولی امر در جامعه با اجـرای ولایـتش به جامعه حیات می بخشد امت را از تاریکی های جهالت می رهاند و به اوج کـمـال و تـرقـی مـی رسـانـد. امـت نـیـز بـا فـراهـم سـاخـتـن زمـیـنـه بـرای اعمال ولایت امام ایفای نقش می کند.
پـیـامـبـر اعـظـم بـا اتـکـاء بـه حـضـور مـردم در صـحـنـه ، حـکـومـت اسـلامـی را تـشـکیل و پرچم پرافتخار اسلام را در جزیرة العرب به اهتزاز درمی آورد و امیرالمؤ منین عـلیـه السـلام بـا بیان : « لولا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود ناصر» برای چند صباحی زمام امور را به دست می گیرد و وقتی این حضور و نصرت به سستی می گراید و پـیـشوای مؤ منان را به کلام غم انگیز « لا راءی لمن لا یطاع » وا می دارد، عَلَم اسلام به دسـت نـا اهـلان مـی افـتـد و قـرن هـا ایـن واقـعـه جانسوز و تلخ تکرار می شود تا این که فـرزنـد امیر مؤ منان ، امام عصر روحی فداه با پشتوانه مردم موجبات حیات مجدد اسلام ناب را فراهم و آن را از غربت به عزت می رساند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد