طلسمات

خانه » همه » مذهبی » حکومت- دولت- رژیم

حکومت- دولت- رژیم


حکومت- دولت- رژیم

۱۳۹۲/۰۵/۲۶


۷۹۵۲ بازدید

فرق حکومت ودولت ورژیم چیست؟

هر چند در ادبیات سیاسی رایج و عرف متداول در جامعه معمولا بین این دو واژه تفاوتی قائل نشده و هر کدام را به جای دیگری به کار می برند اما از دیدگاه علمی و کارشناسان بین این دو تفاوت های اساسی وجود دارد. برای روشن تر شدن موضوع لازم است تعریفی از رژیم ارائه و در ضمن آن به مقایسه و بیان نکات تفاوت آن با حکومت بپردازیم: تعریف رژیم Regime: اصطلاحی فرانسوی است که از واژه لاتین Regimen به معنای عمل هدایت کردن گرفته شده است و بیانگر اندیشه هدایت، حکومت، شیوه رهبری خویشتن و یا رهبری شدن و نیز به معنی تحقق عملی و تاریخی یک نظام خاص است. (ر.ک: درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی، باقر ساروخانی، انتشارات کیهان، 1375، ج 2، ص 674) رژیم به انواع متفاوت سیاسی، اقتصادی و … تقسیم می شود از آنجا که به نظر می رسد منظور شما از رژیم ، رژیم سیاسی است لذا نکاتی را در تبیین ماهیت این نوع رژیم بیان می نماییم: رژیم سیاسی مجموعه ای از نهادهای سیاسی تلفیق یافته و همگن شده در محدوده دولت _کشور و در زمان معینی است. که همراه با دگرگونی های کمی و کیفی جامعه، راه تکامل می سپرند و گاهی نیز در مسیر عملکرد خود تغییر محتوا و مفهوم می دهند. چنین برداشتی از مفهوم رژیم سیاسی رنگ و بوی «حقوقی» صرف دارد و در این صورت است که مهفوم رژیم سیاسی با مفهوم «شکل حکومت» یکی پنداشته می شود. در حالی که رژیم سیاسی علاوه بر عنصر حقوقی از معیارهای «جامعه شناسی» ، «اقتصادی» و «ایدئولوژیک» نیز بهره می جوید؛ زیرا هر رژیم سیاسی مجموعه ای همگن و مرکب از دو دسته از عوامل است: الف. عامل ایستا: یعنی آنگونه نهادهایی که مورد مطالعه حقوق اساسی است که صرف وجود آنها در قوانین اساسی کشور به آنها خصلت ثابت و مداوم می بخشد. مانند نهادهای قانونگذاری ، اجرایی یا قضایی (عوامل حقوقی) ب. عوامل پویا: که عبارت است از ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و مردمی و سطح توسعه و نظایر آنها. که هم برون حقوقی اند و هم در تحول و دگرگونی مداوم و مستمر. (بایسته های حقوق اساسی، ابوالفضل قاضی، نشر دادگستر، 1375، صص 107_105) نتیجه آنکه مفهوم حکومت با نهادهای سیاسی و عنصر حقوقی ایستا در ارتباط است اما مفهوم رژیم سیاسی علاوه بر این عناصر حقوقی با عناصر غیرحقوقی که مدام در تغییر و تحولند نیز در ارتباط است.
بررسی مفهوم دولت؛ واژه State دارای دو کاربرد و مفهوم کلی است : 1 – تا قبل از سده شانزدهم واژه «دولت » Status در خصوص وضع کشور یا حاکمی خاص، خواه پاپ یا امپراطور، کاربرد داشته است . که به مفهوم مقام و جایگاه ، «وضعیت و موقعیت » و و همچنین به نفس «ثبات و تداوم » و هم به «لوازم استقرار و ثبات وضعیت » دلالت دارند . کاربرد همه این معانی در خصوص حکام صحیح بود ؛ یعنی، State در ریشه یونانی برابر با مقام و جایگاه حاکمی بود که وضعیت و موقعیت برتر و ثابت و بادوامی داشت که خود تامین کننده نظم و رفاه جامعه بود . 2 – از سده شانزدهم تاکنون مفهوم پیشین دولت دچار تحول گردید ؛ این واژه در معنای جدید خود ، با مفهوم «جامعه سیاسی » برابر دانسته می شود ، یعنی آن شان و مقام و جایگاه و آن دوام و ثبات و ایستادگی و آن نظم و رفاه که در مفاهیم دولت به معنای قدیمش به شخص حاکم و موقعیت برتر آن بستگی تام داشت، امروزه بر جامعه در شکل کلی آن اطلاق می شود و برای جامعه یک مفهوم انتزاعی به نام «دولت » ، که متشکل از چهار عنصر سرزمین ، جمعیت، حکومت و حاکمیت است، تصویر می شود . افراد حاکم می آیند و می روند و شخصیت دولت بستگی به آنان ندارد؛ از این رو دولت پایدار می ماند . هارولد لاسکی، دولت را این گونه تعریف می کند؛ اجتماعی از افراد که در سرزمین معین به حکومت و اتباع تقسیم شده ودر داخل حوزه معین شده خود ادعای برتری بر همه نهادهای دیگر را دارد. در تعریف حقوقی دولت را آن واحدی تلقی می کنند که دارای ویژگی های جمعیت، حکومت، سرزمین و حاکمیت (انحصار قدرت) می باشد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد