به گمانم بیش از ۵۰ هزار کتاب درباره قرآن نوشته شده که حداکثر ۱۰ هزار کتاب خطی است. بیشتر درباره قرآن تفسیر نوشته میشود. یکی از کتابها الاتقان سیوطی است که الان از آن به عنوان دایرهاالمعارف قران نام میبریم چون تفسیر نیست، ۸۰ فصل دارد و هر فصل علمی از علوم قرآنی را آموزش میدهد. حیات فرهنگی ما برپایه قرآن است.
اگر فکر میکنید که من دین گرایانه صحبت میکنم، مقالهای دارم که اگر به آن رجوع کنید، درباره مرجع شناسیهایی است که درباره قرآن درآمده است. من فقط درباره جنبه دینی یا فرهنگی قرآن صحبت نمیکنم، جنبه ادبی قرآن هم خیلی بالا است .قرآن و هم اثرگذاری آن. تا جایی که اگر کسی میخواهد در ادبیات عرب یا فارسی در یکی از کشورهای اسلامی، به جایی برسد، اگر با قرآن آشنا نباشد و عمری برای آن نگذاشته باشد، به این صورت میشود که استادی این بیت از حافظ را خوانده بود: مگر وقت وفا پروردن آمد/ که فالم لا تذرنی فرداً آمد . پرسیده بودند که این بیت را معنی کنید، ایشان گفته بودند که باید دید که “فا” چه فایی است و “لم” چه لمی؟
بنده مقالهای نوشتم که قرآن پژوهی مقدمه واجب حافظ پژوهی است. دکترحمیدیان، گفتند که من در این گفته مبالغه کردم ولی چون مثال زیاد بیان کردم قبول است. حال فکر نوشتن کتاب دانشنامه حافظ و حافظ پژوهی را بیان میکنم. من از نوجوانی یک حافظ تصحیح خانلری را برگ برگ کرده بودم و در جیب میگذاشتم. انجمن بینالمللی دوستداران حافظ از من طرحی خواست و من یاد طرح جوانی، میانسالی و پیری خود افتادم. آنها توانایی مادی و معنوی انجام این کار را داشتند، ولی انجام ندادند.
در این کتاب باید اندازه قابل قبول پیدا میکردیم، اگر میگفتیم که هرچه مربوط است نوشته شود، حجم زیادی باید جمع میشد. ما در درجه دوم این سوالیم، هرچه ارتباط زیاد دارد را در کتاب بیان کردیم. برای مثال دکتر نوذری ۲۷۸ پایان نامه با موضوع حافظ از اول تآسیس کتابداری راهر یک یا دو سطر نوشتند. از «آب» شروع کردیم. که به دو گروه تقسیم میشود:یک گره مربوط به شعر و شخصیت حافظ و یک گروه مربوط به زندگی و زمانه و پژوهشهای حافظ شناسانه.