در روایات در زمینه سینما ، به نکته خاصی اشاره نشده و به همین جهت نمی توانیم در این زمینه اظهار نظر کنیم. بطور کلی ، عصر ظهور ، دوران رشد و پیشرفت همه جانبه است و در این زمان ، فرهنگ – که سینما هم جزئی از آن است- جایگاه ویژه ای خواهد داشت.
به نظر می رسد مهم ترین بعد و مولفه حکومت جهانی همین بعد فرهنگ است؛یعنی در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) به مقوله فرهنگ و فرهنگ سازی اهمیت خاصی داده می شود و یک تحول فرهنگی عظیم صورت می گیرد و فرهنگ جدیدی جایگزین فرهنگ های ناسالم و منحط می گردد . اگر ما فرهنگ را شامل باورها، ارزش ها، هنجارها،رفتارها، دانش و محصولات و نمادها بدانیم ، خواهیم دید که همه ابعاد فرهنگ مورد توجه امام زمان بوده و اصلاح و دگرگونی اساسی در آن رخ خواهد داد. ظهور، دوران گسترش فرهنگ سالم و انسانی در همه سطوح جامعه و زدودن خرافات، پیرایهها و آداب و رسوم ناسالم و غیر مفید است. همچنین عصر فعالیتهای گستردة فرهنگی است؛ یعنی، بعضی از مشکلات و کاستیهای جامعه، از طریق فرهنگی (تبلیغی و آگاهی بخشی و ارشادی)، قابل حل است و اقدامات حکومت جهانی نیز، بیشتر ماهیت فرهنگی و ارزشی دارد. در این برهة نورانی، انسانها به عمق و زشتی مفاسد اخلاقی و کژتابیهای فکری و عملی پی میبرند و از آلودگیها بیزار میگردند و این تنها در سایه ترویج و تعمیق «فرهنگ برتر دینی» و یا «فرهنگ سازی جامع» است؛ یعنی، فرهنگ سالم دینی در همه سطوح گسترش مییابد و ماهیت امور فرهنگی میشود. در روایتی میفرماید: «یدعوا الناس الی کتاب الله و سنة نبیّه…؛ «مهدی علیه السلام مردم را به سوی کتاب خدا، سنت پیامبر و… دعوت میکند» و نیز: «یظهر علی الثقلین و لایترک فی الارض الادنین» «بر ثقلین (انس و جنس) پیروز میشود و ریشة پستی و انحراف را از روی زمین بر میدارد». این فرهنگ سازی جامع، همان اصلاح گری اخلاقی و الهی است که جامعه و انسانها را از فساد و انحطاط فرهنگی به دور میسازد: «ان یصلح امة بعد فسادها».
در حوزه باورها: حضرت به تکمیل عقول و فهم بشر مبادرت می ورزد و خرد ورزی و عقلانیت آنها را به حد اعلای خودش می رساند و زمینه های کمال و رشد فکری آنان را فراهم می سازد . در این راستا باورهای اعتقادی صحیح دینی را به مردم می آموزاند و مبانی فکری و اعتقادی آنها را بر اساس آموزه های اسلام و مکتب اهل بیت تقویت می کند.. به همین خاطر در روایات آمده که مهمترین کار حضرت دعوت مردم به توحید، حاکمیت اسلام و قرآن و ولایت مداری است. در عصر ظهور نیز تقویت بنیانهای فکری و اعتقادی مورد توجه خاصی خواهد بود: : یدعو الناس الی کتاب الله و سنة نبیه و الولایة لعلی بن ابیطالب و البراءة من عدوه؛ «مردم را به سوی کتاب خدا، سنت پیامبر، ولایت علیبنابیطالب و بیزاری از دشمنان او دعوت میکند» و «لا یبقی فی الارض الانودی فیها شهادة لا اله الاالله؛ «هنگامی که او قیام میکند، زمینی باقی نمیماند، مگر آنکه گلبانگ توحید در آن بلند گردد.
در بحث ارزشها: حضرت یک انقلاب فرهنگی بزرگی ایجاد می کند و مبتنی بر اخلاق اسلامی ، ارزش های بدیعی را برای جامعه جهانی به ارمغان می آورد. این ارزش ها در حوزه اقتصاد، انسان ها را شخصیت مستغنی و بی نیاز بارمی آورد و آنها را از مادی گرایی وتجمل پرستی دور می کند. در حوزه سیاست نیز فرهنگ شایسته سالاری و فرهنگ حق مداری حاکمیت می یابد و حکومت صالحان معیار و شاخص فعالیت ها قرار می گیرد. بر اساس این فرهنگ سالم ریشه ظلم و بی عدالتی و تبعیض و قدرت گرایی خشک می شود . مهمتر از همه در حوزه سیاست توجه وافری به معنویت و اخلاق الهی می شود و ارزش های جدیدی به فرهنگ بشری افزوده می شود و آنها را از فرهنگ ناسالم و ملحد سابق دور می کند. سستی در اجرای حدود الهی، عمل به قوانین بشری مخالف با دستورات دینی، تبعیض و برخورد چندگانه با تکالیف دینی، تفسیر و تحلیل شخصی و نادرست از آنها، غرق شدن در زندگی مادی و شهوانی و … موجب دوری بشر از خدا و معنویت شده و او را در گرداب ناملایمات و کاستیهای اخلاقی میاندازد. «عصر ظهور» دوران رهایی انسان از این کاستیها و ناراستیها در پرتو عمل به دستورات الهی ـ به خصوص ارزشهای اخلاقی ـ و برپاداشت قوانین دینی و آموزههای وحیانی است.«لایبقی موضع قَدَم الاّ وطئهُ و اقام فیه الدّین الواجب لله»؛ «جای پایی در روی زمین نمیماند جز اینکه به آنجا گام مینهد و آیینی را که از سوی خداوند واجب گشته، اقامه میکند».«… یُمهّد الارض و یُحیی السنّةو الفرض»؛ «زمین را مهد ]زندگی[ میسازد و سنّت و واجبات ]دینی[ را زنده میکند».طبق روایت امام باقر علیه السلام نیز آن حضرت دست خود را بر سر تمامی بندگان خدا میگذارد و عقول آنها را متمرکز و اخلاقشان را کامل میکند (اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم).
اما در حوزه هنجارها: ملاک ها و معیارهای هنجاری بودن رفتارها و گفتارها تغییر اساسی می یابد و هنجارهای جدید براساس قرآن و رهنمودهای اسلام تفسیر و تعیین می شود. پس هر آنچه که مخالف اسلام و قرآن باشد ناهنجار تلقی شده و به دور افکنده می شود. در اینجا آداب و رسوم و سنت ها و قواعد مبتنی بر مکتب دروغین و جاهلی بشر بازنگری می شود و سنت های نیکوی الهی جایگزین آنها می گردد. هنجار پذیری، فرآیندی است که منجر به انتقال آموزههای اخلاقی و مکارم انسانی و تثبیت آنها در افراد میشود. در این فرآیند ـ همچون جامعهپذیری ـ ارزشهای اخلاقی تبیین و تشریع میگردند و ضمن آگاه کردن انسانها از آنها، زمینههای علاقة قلبی آنان و کشش درونی به آنها را فراهم میسازند. مهمترین ویژگی هنجارپذیری انسان، فهم و پذیرش قوانین ثابت اخلاقی و تلاش برای گسترش و حاکمیت این اصول است؛ یعنی، مزین شدن به آرایههای ارزشی و پایبندی معرفت مدارانه به آنها. مهمترین برنامة امام مهدی علیه السلام ، حاکمیت ارزشهای اخلاقی و آگاهی بخشی به مردم در این زمینه است ؛ چنانکه در روایتی آمده است : تقوا و پرهیزگاری را مطرح میکند و بر اساس هدایت گری رفتار میکند» و یا او مردم را به حق (راه حق) فرا میخواند و به سیرة پیامبر صلی الله علیه و آله در میان مردم رفتار کرده و عمل او را مبنا قرار میدهد.
در حوزه رفتارها: شاهد این خواهیم بود که در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) همه رفتارهای شرک آلود و فساد آلود، شر تلقی شده و با آنها شدت برخورد خواهد شد. به همین خاطر براساس روایات رباخواری، زنا، شرب خواری و … برچیده خواهد شد و مردم به عبادات و رفتارهای صالح همت خواهند گمارد. ر عصر ظهور این برنامة تربیتی و اخلاقی به جدّ پیگیری شده و شرور و ناراستیها از سطح جامعه زدوده میشود. این مسأله هم در راستای تربیت دینی و امر به معروف و نهی از منکر است و هم برای حاکمیت قوانین اخلاقی در اجتماع از سوی حکومت جهانی مهدوی پیگیری میشود.«یعمل بکتاب الله لایری فیکم منکراً الّا انکره «او به کتاب خدا عمل میکند و زشتی (منکری) در شما نمیبیند، مگر اینکه از آن نهی میکند» «یذهبُ الشرّ و یبقی الخیر … یذهب الزّنا و شرب الخمر و یذهب الربا»؛ « شرّ از بین میرود و خیر باقی میماند…زنا و شرابخواری و ربا ریشهکن میشود».
در حوزه دانش: علم به حد اعلای خود شکوفا خواهد شد و تمامی شعبه های علوم برروی شیفتگان و تشنگان دانش گشوده شده و جهالت و نادانی و انحراف فکری زدوده می شود و مردم از سرچشمه اصلی علم سیراب می شوند. به همین خاطر از مجهولات و ناگفته های دانش رمز گشایی و حکمت ودانش واقعی به مردم آموخته خواهد شد. بدین جهت «تعلیم حکمت قدسی» بارزترین ویژگی عصر ظهور است تا مردم در پرتو آن، پاکگزین و خیرگرا شوند و از نیروی دانش و خرد، در جهت نورانیت و معنویت درون استفاده کنند.«تؤتون الحکمة فی زمانه…»؛ «در زمان ظهور، به مردم حکمت عطا میشود» و «یملأ الله عزوجل به الارض نوراً بعد ظلمتها و عدلاً بعد جورها و علماً بعد جهلها»؛ «خدای عزوجل به وسیلة او، زمین را پس از تاریکی آن از نور آکنده میسازد و پس از ستم آن، از داد پر مینماید و آن را پس از جهل و نادانی، از دانش مالامال میکند».
برای اینکه یک اندیشه واحد و جامع شکل بگیرد، آن حضرت حقایق قرآنی و آموزههای اصیل آنرا تعلیم میدهد و موجب دانایی پرهیزگارانه انسانها میشود؛ چون قرآن کریم هم بر نور دلها میافزاید و هم بر دانش و حکمت آنان: «….. یعلم الناس القرآن علی ما انزل الله جل جلاله»قرآن، همان گونه که خداوند نازل کرده به مردم یاد داده میشود» و «استأنف بکم تعلیم القرآن و شرایع الدین… کما انزل الله علی محمد؛ «وقتی قائم قیام میکند، قرآن و احکام دین را همان گونه که بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است، از نو به شما میآموزد».و البته تغییرات و تحولات اساسی در حوزه نمادها و محصولات فرهنگی و… اتفاق می افتد که مجالی برای بیان آنها نیست.
مهمترین نکته کلیدی در فرهنگ سازی حکومت جهانی و تحول فرهنگی بزرگ در آن دوران زیبا ، بحث رسیدن مردم به کمال است ؛ یعنی مردم تحت اقدامات و برنامه های فرهنگی و تربیتی امام مهدی به کمال واقعی خواهند رسید. پس کلید واژه فرهنگی در عصر ظهور ، کمال گرایی و رشد و تعالی معنوی و روحی مردم جهان است. کمال نهایی همان عبودیت و قرب به خداوند است که از طریق کمالات فرعی محقق می شود . و در این راستا مردم ابتدا به کمال عقلی می رسند یعنی خرد و عقول آنها متکامل شده و بی بصیرتی از جلوی دیدگان آنها زدوده خواهد شد. همچنین مردم به کمال اخلاقی نائل خواهند آمد که مهمترین ثمره آن معنویت، عمل صالح ، توجه به حسنات و نیکی ها و دوری از رذائل و زشتی های اخلاقی است و در نهایت کمال اجتماعی که در عدالت ظهور و بروز دارد. جایگاه ویژه ای در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) خواهد داشت. یعنی عدالت با تمام ابعاد و زوایای آن در جامعه بشری گسترش خواه یافت و مردم مظلوم و مستضعف جهان از زییایی ها و محاسن آن برخوردار خواهند شد.
و بر این اساس حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) خواهد توانست بر مشکلات و ناراستی های فرهنگ غلبه کند و یک فرهنگ سالم و انسانی را گسترش دهد.
به نظر می رسد مهم ترین بعد و مولفه حکومت جهانی همین بعد فرهنگ است؛یعنی در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) به مقوله فرهنگ و فرهنگ سازی اهمیت خاصی داده می شود و یک تحول فرهنگی عظیم صورت می گیرد و فرهنگ جدیدی جایگزین فرهنگ های ناسالم و منحط می گردد . اگر ما فرهنگ را شامل باورها، ارزش ها، هنجارها،رفتارها، دانش و محصولات و نمادها بدانیم ، خواهیم دید که همه ابعاد فرهنگ مورد توجه امام زمان بوده و اصلاح و دگرگونی اساسی در آن رخ خواهد داد. ظهور، دوران گسترش فرهنگ سالم و انسانی در همه سطوح جامعه و زدودن خرافات، پیرایهها و آداب و رسوم ناسالم و غیر مفید است. همچنین عصر فعالیتهای گستردة فرهنگی است؛ یعنی، بعضی از مشکلات و کاستیهای جامعه، از طریق فرهنگی (تبلیغی و آگاهی بخشی و ارشادی)، قابل حل است و اقدامات حکومت جهانی نیز، بیشتر ماهیت فرهنگی و ارزشی دارد. در این برهة نورانی، انسانها به عمق و زشتی مفاسد اخلاقی و کژتابیهای فکری و عملی پی میبرند و از آلودگیها بیزار میگردند و این تنها در سایه ترویج و تعمیق «فرهنگ برتر دینی» و یا «فرهنگ سازی جامع» است؛ یعنی، فرهنگ سالم دینی در همه سطوح گسترش مییابد و ماهیت امور فرهنگی میشود. در روایتی میفرماید: «یدعوا الناس الی کتاب الله و سنة نبیّه…؛ «مهدی علیه السلام مردم را به سوی کتاب خدا، سنت پیامبر و… دعوت میکند» و نیز: «یظهر علی الثقلین و لایترک فی الارض الادنین» «بر ثقلین (انس و جنس) پیروز میشود و ریشة پستی و انحراف را از روی زمین بر میدارد». این فرهنگ سازی جامع، همان اصلاح گری اخلاقی و الهی است که جامعه و انسانها را از فساد و انحطاط فرهنگی به دور میسازد: «ان یصلح امة بعد فسادها».
در حوزه باورها: حضرت به تکمیل عقول و فهم بشر مبادرت می ورزد و خرد ورزی و عقلانیت آنها را به حد اعلای خودش می رساند و زمینه های کمال و رشد فکری آنان را فراهم می سازد . در این راستا باورهای اعتقادی صحیح دینی را به مردم می آموزاند و مبانی فکری و اعتقادی آنها را بر اساس آموزه های اسلام و مکتب اهل بیت تقویت می کند.. به همین خاطر در روایات آمده که مهمترین کار حضرت دعوت مردم به توحید، حاکمیت اسلام و قرآن و ولایت مداری است. در عصر ظهور نیز تقویت بنیانهای فکری و اعتقادی مورد توجه خاصی خواهد بود: : یدعو الناس الی کتاب الله و سنة نبیه و الولایة لعلی بن ابیطالب و البراءة من عدوه؛ «مردم را به سوی کتاب خدا، سنت پیامبر، ولایت علیبنابیطالب و بیزاری از دشمنان او دعوت میکند» و «لا یبقی فی الارض الانودی فیها شهادة لا اله الاالله؛ «هنگامی که او قیام میکند، زمینی باقی نمیماند، مگر آنکه گلبانگ توحید در آن بلند گردد.
در بحث ارزشها: حضرت یک انقلاب فرهنگی بزرگی ایجاد می کند و مبتنی بر اخلاق اسلامی ، ارزش های بدیعی را برای جامعه جهانی به ارمغان می آورد. این ارزش ها در حوزه اقتصاد، انسان ها را شخصیت مستغنی و بی نیاز بارمی آورد و آنها را از مادی گرایی وتجمل پرستی دور می کند. در حوزه سیاست نیز فرهنگ شایسته سالاری و فرهنگ حق مداری حاکمیت می یابد و حکومت صالحان معیار و شاخص فعالیت ها قرار می گیرد. بر اساس این فرهنگ سالم ریشه ظلم و بی عدالتی و تبعیض و قدرت گرایی خشک می شود . مهمتر از همه در حوزه سیاست توجه وافری به معنویت و اخلاق الهی می شود و ارزش های جدیدی به فرهنگ بشری افزوده می شود و آنها را از فرهنگ ناسالم و ملحد سابق دور می کند. سستی در اجرای حدود الهی، عمل به قوانین بشری مخالف با دستورات دینی، تبعیض و برخورد چندگانه با تکالیف دینی، تفسیر و تحلیل شخصی و نادرست از آنها، غرق شدن در زندگی مادی و شهوانی و … موجب دوری بشر از خدا و معنویت شده و او را در گرداب ناملایمات و کاستیهای اخلاقی میاندازد. «عصر ظهور» دوران رهایی انسان از این کاستیها و ناراستیها در پرتو عمل به دستورات الهی ـ به خصوص ارزشهای اخلاقی ـ و برپاداشت قوانین دینی و آموزههای وحیانی است.«لایبقی موضع قَدَم الاّ وطئهُ و اقام فیه الدّین الواجب لله»؛ «جای پایی در روی زمین نمیماند جز اینکه به آنجا گام مینهد و آیینی را که از سوی خداوند واجب گشته، اقامه میکند».«… یُمهّد الارض و یُحیی السنّةو الفرض»؛ «زمین را مهد ]زندگی[ میسازد و سنّت و واجبات ]دینی[ را زنده میکند».طبق روایت امام باقر علیه السلام نیز آن حضرت دست خود را بر سر تمامی بندگان خدا میگذارد و عقول آنها را متمرکز و اخلاقشان را کامل میکند (اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم).
اما در حوزه هنجارها: ملاک ها و معیارهای هنجاری بودن رفتارها و گفتارها تغییر اساسی می یابد و هنجارهای جدید براساس قرآن و رهنمودهای اسلام تفسیر و تعیین می شود. پس هر آنچه که مخالف اسلام و قرآن باشد ناهنجار تلقی شده و به دور افکنده می شود. در اینجا آداب و رسوم و سنت ها و قواعد مبتنی بر مکتب دروغین و جاهلی بشر بازنگری می شود و سنت های نیکوی الهی جایگزین آنها می گردد. هنجار پذیری، فرآیندی است که منجر به انتقال آموزههای اخلاقی و مکارم انسانی و تثبیت آنها در افراد میشود. در این فرآیند ـ همچون جامعهپذیری ـ ارزشهای اخلاقی تبیین و تشریع میگردند و ضمن آگاه کردن انسانها از آنها، زمینههای علاقة قلبی آنان و کشش درونی به آنها را فراهم میسازند. مهمترین ویژگی هنجارپذیری انسان، فهم و پذیرش قوانین ثابت اخلاقی و تلاش برای گسترش و حاکمیت این اصول است؛ یعنی، مزین شدن به آرایههای ارزشی و پایبندی معرفت مدارانه به آنها. مهمترین برنامة امام مهدی علیه السلام ، حاکمیت ارزشهای اخلاقی و آگاهی بخشی به مردم در این زمینه است ؛ چنانکه در روایتی آمده است : تقوا و پرهیزگاری را مطرح میکند و بر اساس هدایت گری رفتار میکند» و یا او مردم را به حق (راه حق) فرا میخواند و به سیرة پیامبر صلی الله علیه و آله در میان مردم رفتار کرده و عمل او را مبنا قرار میدهد.
در حوزه رفتارها: شاهد این خواهیم بود که در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) همه رفتارهای شرک آلود و فساد آلود، شر تلقی شده و با آنها شدت برخورد خواهد شد. به همین خاطر براساس روایات رباخواری، زنا، شرب خواری و … برچیده خواهد شد و مردم به عبادات و رفتارهای صالح همت خواهند گمارد. ر عصر ظهور این برنامة تربیتی و اخلاقی به جدّ پیگیری شده و شرور و ناراستیها از سطح جامعه زدوده میشود. این مسأله هم در راستای تربیت دینی و امر به معروف و نهی از منکر است و هم برای حاکمیت قوانین اخلاقی در اجتماع از سوی حکومت جهانی مهدوی پیگیری میشود.«یعمل بکتاب الله لایری فیکم منکراً الّا انکره «او به کتاب خدا عمل میکند و زشتی (منکری) در شما نمیبیند، مگر اینکه از آن نهی میکند» «یذهبُ الشرّ و یبقی الخیر … یذهب الزّنا و شرب الخمر و یذهب الربا»؛ « شرّ از بین میرود و خیر باقی میماند…زنا و شرابخواری و ربا ریشهکن میشود».
در حوزه دانش: علم به حد اعلای خود شکوفا خواهد شد و تمامی شعبه های علوم برروی شیفتگان و تشنگان دانش گشوده شده و جهالت و نادانی و انحراف فکری زدوده می شود و مردم از سرچشمه اصلی علم سیراب می شوند. به همین خاطر از مجهولات و ناگفته های دانش رمز گشایی و حکمت ودانش واقعی به مردم آموخته خواهد شد. بدین جهت «تعلیم حکمت قدسی» بارزترین ویژگی عصر ظهور است تا مردم در پرتو آن، پاکگزین و خیرگرا شوند و از نیروی دانش و خرد، در جهت نورانیت و معنویت درون استفاده کنند.«تؤتون الحکمة فی زمانه…»؛ «در زمان ظهور، به مردم حکمت عطا میشود» و «یملأ الله عزوجل به الارض نوراً بعد ظلمتها و عدلاً بعد جورها و علماً بعد جهلها»؛ «خدای عزوجل به وسیلة او، زمین را پس از تاریکی آن از نور آکنده میسازد و پس از ستم آن، از داد پر مینماید و آن را پس از جهل و نادانی، از دانش مالامال میکند».
برای اینکه یک اندیشه واحد و جامع شکل بگیرد، آن حضرت حقایق قرآنی و آموزههای اصیل آنرا تعلیم میدهد و موجب دانایی پرهیزگارانه انسانها میشود؛ چون قرآن کریم هم بر نور دلها میافزاید و هم بر دانش و حکمت آنان: «….. یعلم الناس القرآن علی ما انزل الله جل جلاله»قرآن، همان گونه که خداوند نازل کرده به مردم یاد داده میشود» و «استأنف بکم تعلیم القرآن و شرایع الدین… کما انزل الله علی محمد؛ «وقتی قائم قیام میکند، قرآن و احکام دین را همان گونه که بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است، از نو به شما میآموزد».و البته تغییرات و تحولات اساسی در حوزه نمادها و محصولات فرهنگی و… اتفاق می افتد که مجالی برای بیان آنها نیست.
مهمترین نکته کلیدی در فرهنگ سازی حکومت جهانی و تحول فرهنگی بزرگ در آن دوران زیبا ، بحث رسیدن مردم به کمال است ؛ یعنی مردم تحت اقدامات و برنامه های فرهنگی و تربیتی امام مهدی به کمال واقعی خواهند رسید. پس کلید واژه فرهنگی در عصر ظهور ، کمال گرایی و رشد و تعالی معنوی و روحی مردم جهان است. کمال نهایی همان عبودیت و قرب به خداوند است که از طریق کمالات فرعی محقق می شود . و در این راستا مردم ابتدا به کمال عقلی می رسند یعنی خرد و عقول آنها متکامل شده و بی بصیرتی از جلوی دیدگان آنها زدوده خواهد شد. همچنین مردم به کمال اخلاقی نائل خواهند آمد که مهمترین ثمره آن معنویت، عمل صالح ، توجه به حسنات و نیکی ها و دوری از رذائل و زشتی های اخلاقی است و در نهایت کمال اجتماعی که در عدالت ظهور و بروز دارد. جایگاه ویژه ای در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) خواهد داشت. یعنی عدالت با تمام ابعاد و زوایای آن در جامعه بشری گسترش خواه یافت و مردم مظلوم و مستضعف جهان از زییایی ها و محاسن آن برخوردار خواهند شد.
و بر این اساس حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) خواهد توانست بر مشکلات و ناراستی های فرهنگ غلبه کند و یک فرهنگ سالم و انسانی را گسترش دهد.