یک. قانون و برنامه کامل و جامع
مى دانیم که زندگى بشرى به خصوص در عصر حاضر با کاستى ها و دشوارى هاى فراوانى رو به رو بوده و مهم ترین خواسته ها و نیازهایش از جمله عدالت، معنویت و رفاه واقعى است هیچ مکتب و دولت و انقلابى نیز نتوانسته به طور اساسى مشکلات بشر را برطرف کند و اگر موفقیتى داشته در بعضى از ابعاد و محدود بوده است. در واقع براى رفع همه کاستى ها و تحقق اهداف عالى جامعه بشرى نیاز به یک برنامه کامل و جامع است که تاکنون هیچ یک از مکاتب و نحله هاى بشرى نتوانسته اند آن را ارائه دهند و این تنها در کتاب آسمانى (قرآن) وجود دارد که حضرت مهدى(عج) مبیّن آن و تحقق بخش تمامى آموزه هاى آن با یک انقلاب جهانى خواهد بود. یک انقلاب براى در هم شکستن وضع موجود و برقرارى وضع مطلوب به دو برنامه نیاز دارد: 1. برنامه اى جامع براى مبارزه با مشکلات و تغییر وضع موجود. 2. قانون متناسب براى حرکت جامعه به طرف وضعیت مطلوب و براساس نیازهاى واقعى جامعه. قیام حضرت مهدى(عج) نیز این شرط لازم را دارد. برنامه انقلاب جهانى آن حضرت مبارزه پیگر و جدى با حکام جور و سردمداران فکرى و نظامى جامعه بشرى و نابودى کامل فساد و ظلم و کفر است. آن حضرت هم داراى این برنامه و هدف است و هم براساس پیش بینى هاى قرآنى و روایى موفق و پیروز خواهد بود. برنامه حضرت در قسمت دوم، براساس عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر است که کامل ترین و بهترین برنامه زندگى انسانى است. این قانون جامع، متناسب با همه نیازهاى جامعه و ضامن تمام حقوق فردى و اجتماعى در یک نظام عادلانه حکومتى است. پیامبر«ص» مى فرماید: «سیره و سنت او، سنت من است مردم را بر دین و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت مى کند» کمال الدین، ج 2، ب 39، ح 6..
دو. رهبرى مقتدر و توانمند
شرط دیگر براى پیدایش یک انقلاب وجود رهبر و پیشوایى آگاه، توانمند و دلسوز است تا با آشنایى کامل از اهداف، برنامه ها، زمینه ها و موانع، با مدیریتى صحیح و قاطع، حرکت انقلابى را راهبرى کند و تا آخرین نفس ادامه دهد. هم چنین بتواند فرمان روایى جهان را در دست گرفته و عدالت را در آن گسترش دهد. انقلاب عظیم مهدوى، به یقین داراى این شرط است. حضرت مهدى(عج) با توجه به مقام امامت شان، مسلماً شایستگى چنین منصبى را دارد و مى تواند چنین مسئولیتى را بر عهده بگیرد.
سه. یاران ایثارگر و مجریان توانمند
شرط دیگر یک انقلاب وجود یارانى فداکار است که با آشنایى نسبت به برنامه ها و اهداف و اعتقاد به آنها تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست بر ندارند و آماده هر گونه فداکارى باشند. قیام جهانى امام مهدى نیز نیاز به یارانى دارد که ضمن آشنایى و اعتقاد به امام و دین تا آخرین لحظه فداکارى کنند. این جمعیت خالص و مخلص که اصحاب حضرت را تشکیل مى هند، نقش جدى و قابل توجهى در رهبرى سپاه و فتح کشورها و اداره مناطق و سرزمین ها ایفا خواهند کرد. امام جواد«ع» در این زمینه مى فرماید: «اصحاب مهدى به سوى او اجتماع مى کنند که سیصد و سیزده نفراند؛ به تعداد اهل بدر از نقاط مختلف زمین… وقتى این عده جمع شدند، خدا امر او را ظاهر مى کند و چون عده کامل شد که ده هزار نفراند، به اذن خدا خروج مى کند» کمال الدین، ج 2، باب 37، ح 2.. چه بسا این شرط هنوز تحقق نیافته و تعداد یاران آن حضرت – به خصوص اصحاب خاص – کامل نشده است تا قیام نیز صورت گیرد.
چهار. آمادگى عمومى و بالارفتن سطح رشد و فهم مردم
یکى دیگر از شرایط یک انقلاب و تحقق آن، پذیرش مردمى و قابلیت آنان است، اگر مردم آن را نخواهند، و شرایط فکرى و روانى فراهم نباشد، آن قیام به سرانجام نمى رسد؛ چنان که نهضت الهى امام حسین«ع» به جهت عدم همراهى مردم در ظاهر شکست خورد و آن حضرت به شهادت رسید. قیام حضرت مهدى(عج) نیز این شرط را لازم دارد. مردم باید به حدى از رشد و آگاهى رسیده باشند که پذیراى حرکت اصلاحى و قیام بزرگ منجى عالم بشریت باشند. وجود این آمادگى از شرایط بسیار مهم براى ظهور مصلح موعود است؛ چرا که با وجود آن، حرکت اصلاحى حضرت به نتیجه خواهد رسید. از میان چهار شرط یاد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه کامل براى اداره جهان و وجود رهبر شایسته و کارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نیز لازم است فراهم شود و مردم آمادگى پذیرش انقلاب او را داشته باشند. براین اساس بخشی از شرایط ظهور مربوط به علل غیبت است که با رفع آنها ظهور نزدیکتر می شود ؛ ولی این امر صد در صدی نیست و ظهور امام مهدی تابع مولفه های دیگری نیز هست که همگی در دست خداوند است و تا او اراده نکند امر ظهور محقق نخواهد شد . به همین جهت سفارش فراوانی به دعا جهت تعجیل فرج شده است . به نظر میرسد هنوز این مقدمات و شرایط، فراهم نشده تا ظهور صورت بگیرد؛ در این رابطه توجه به چند نکته شایسته است:1.پایان همه اندیشهها و حکومتها براساس روایات، باید در جهان آن قدر حکومتها، مرامها، احزاب و مکاتب گوناگون پدید آید و بیلیاقتی آنها ثابت شود تا بشر از اصلاحاتشان ناامید گردد و تشنه اصلاحات خدایی و آماده پذیرش حکومت توحیدی شود. هشام بن سالم از حضرت صادق(ع)، روایت کرده که فرمود: تا زمانی که همه اصناف مردم، به حکومت نرسند، صاحبالامر قیام نمیکند.بدین جهت که پس از تشکیل حکومتش کسی نگوید: اگر ما هم به حکومت میرسیدیم، با عدالت رفتار میکردیم.(الغیبه نعمانی،ص 274، بحارالانوار،ج 52، ص 244). امام باقر(ع) نیز فرمود: « دولت ما، آخرین دولتها است، هر خاندانی که می توانند حکومت کنند,پیش از ما به حکومت میرسند تا وقتی حکومت ما تاسیس شد و روش آن را دیدند نگویند: ما هم اگر به حکومت رسیده بودیم، مانند آل محمد عمل میکردیم و این است معنای آیه «و العاقبه للمتقین»(الغیبه طوس، ص 472، بحارالانوار، ج 52،ص 332، ح 58).2. حفظ مؤمنان در روایات اهل بیت(ع) علت دیگری نیز برای تأخیر ظهور ذکر شده است. حضرت صادق(ع) فرمود: «خدا در صلب کافران و منافقان نطفه افراد با ایمانی را ودیعه گذاشته است. به همین جهت، حضرت علی(ع) از کشتن پدران کافر، خودداری میکرد تا فرزندان مؤمن از آنان به وجود آید و پس از آن به هر یک از آنان دست مییافت، او را میکشت. همچنین قائم ما اهل بیت(ع)، ظاهر نمیشود تا اینکه امانتهای الهی از صلب کافران خارج شوند. پس از آن ظاهر میگردد و کافران را میکشد».(اثبات الهداه، ج 7، ص 105)3. پیدا شدن قابلیت در انسانها مردم باید به این سطح از معرفت برسند که قوانین بشری در اجرای عدالت کافی نیست و تنها در پرتو ظهور حضرت، عدالت و معنویت کامل محقق میشود. در این صورت آنان باید برای اجرای عدالت توسط حضرت، استعداد و آمادگی داشته باشند، نه مانند زمان حضرت علی(ع) که مردم قابلیت و تحمل اجرای عدالت او را نداشتند، آن حضرت به جهت شدت و گستردگی عدالتش شهید گردید، (قتل لشده عدله) و این زمانی است که ظلم و تعدی همه فراگیرشود و تلخی آن به کام همه برسد تا همگان تشنه عدالت و پذیرای عدالت گستر باشند. تا انسان تلخی ظلم را نچشیده باشد، نسیم عدالت را تشخیص نمیدهد. 4. همانگونه که اشاره شد رفع موانع علاوه بر اینها، موانعی چند ممکن است در برابر ظهور حضرت وجود داشته باشد که باید این موانع ریشه کن گردد تا امر ظهور تسهیل گردد.با توجه این مطالب روشن میشود که هنوز طبع انسان برای تحمل حکومت توحید آماده نشده؛ ولی چنان نیست که برای همیشه از این نعمت بزرگ محروم بماند؛ بلکه خدای حکیم که انواع موجودات را به کمال نهایی میرساند، نوع انسان را نیز از رسیدن به غایت مطلوب محروم نخواهد کرد. به یقین جهان روزی را در پیش دارد که افکار مردم کاملاً بیدار میشود. در نتیجه از احکام و قوانین و برنامه و مرامهای گوناگون و فرمانروایان بشری ناامید میشوند. از مشکلات و گرفتاریهایی که به دست خودشان ایجاد شده به ستوه میآیند و از هر طرف به خدا و قوانین الهی روی میآورند. چاره دردها و مشکلات اجتماعی را در پیروی از مکتب انبیا میبینند. خدای حکیم مهدی موعود را برای چنین زمان خاصی ذخیره کرده و قوانین و برنامههای مبین اسلام را نزد او به ودیعه گذاشته است. . برای مطالعه بیشتر ر.ک : 1. مهدویت (پیش از ظهور ) ، رحیم کارگر ، نشر معارف 2. مهدویت ( پس از ظهور ) ، رحیم کارگر ، نشر معارف