خواهر گرامی؛ توجه شما به مسائل مذهبی و رعایت ارزش ها و هنجارهاى دینى و اخلاقى در قالب رعایت مسأله حجاب قابل تقدیر و تحسین است. از آن جا که تمایل به پوشش و حجاب از درون فطرت زن سرچشمه می گیرد، بنابراین تمایل شما به حجاب و پوشش امری فطری است که خداوند در درون انسان ها به ودیعه نهاده است.اما اینکه فرموده اید الان یخورده برام سخته میترسم و…! شما یک انسان دارای اراده و اختیارید ونگویید نمی توانم! و مجبور نیستید به کاری دست بزنید که خدا را ناخشنود می کند، شاید اگر مطالب زیر را با حوصله بخوانید بتواند به اراده شما قوت بیشتری ببخشد!شکی نیست که پوشش حجاب تنها زمانی که برخواسته از زیرساختهای فکری و عقیدتی سالم باشد، می توان امیدوار بود که فرد نسبت به رعایت کامل و همه جانبه آن از خود همّت بیشتری نشان داده و انگیزه ای عالی در پایبندی به آن داشته باشد؛ لذا نکته اصلی و مهم آن است که در این زمینه بکوشید.از سویی پی بردن به اهمیت هر موضوع یا مسأله ای اولین گام در گزینش راههای مناسب پرداخت به آن مسأله است؛ لذا با توجه به این اصل در جهت علاقه مند نمودن شما برای استفاده بیشتر از پوشش اسلامی، در ادامه به نکاتی در این زمینه اشاره کرده سپس راهکارهایی را به عنوان نمونه به محضرتان ارائه می نماییم.
تردیدى نیست که حجاب و پوشش زن یکى از احکام ضرورى اسلام به شمار مى رود. زن با عنصر حجاب اسلامی، به تهذیب و تزکیه نفس و ملکات نفسانی پرداخته و قرب الهی را فراهم ساخته و زمینه رشد معنوی مردان را در اثر حفظ نگاه تأمین میکند؛ هم چنان که خداوند سبحان خطاب به پیامبر میفرماید: «به مردان مؤمن بگو تا چشم های خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است» (سوره ی نور، آیه۳۰)؛
هم چنین میفرماید: «به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادرهای خود فرو پوشند که این کار برای این است که آنها به عفت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت آزار نکشند؛ خداوند در حق خلق، آمرزنده و مهربان است». (سوره ی احزاب، آیه۵۹ ) حجاب، بهترین ارزش براى یک زن مسلمان بوده و چیزى است که باعث خرسندى و خوشحالى خداى متعال، اولیاى الهى و به ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها مى باشد و پرواضح است که برای یک زن متدین کسب رضایت آنان از هر چیز دیگر بهتر و شایسته تر است.
در این زمینه دو راهکار وجود دارد:
۱- راهکار اساسی تغییر و اصلاح باورها است تا خود شما به صورت اختیاری راه صحیح را انتخاب کنید
۲- راهکار دیگر، دادن اطلاعات در خصوص ضرورت و فلسفه پوشش در اسلام است.
در راهکار اول شما سعی می کنید, نگاه تازه ای نسبت به زندگی و هدف آن ایجاد کنید و مسیر زندگیتان را به سوی خدایی شدن اصلاح نمایید و در راهکار دوم با فواید و چرایی های حجاب آشنا می شوید.
اجازه دهید در ابتدای بحث، توضیحی در باره هدفمندی انسان در زندگی داشته باشیم.
– داشتن هدف در زندگی :
انسان موجودی خداگونه است. خدای متعال انسان را به صورت خویش آفرید؛ «ان الله خلق آدم علی صورته» و خلیفه خود در زمین قرارش داد؛ «انی جاعل فی الارض خلیفه». به خاطر همین ملائکه بر او سجده کردند؛ «و سجد الملائکه کلهم اجمعون الا ابلیس»، و برای او پیامبران فراوان فرستاد با کتاب های آسمانی، تا این خداگونگی از مرحله استعداد به فعلیت درآید و انسان آینه تمام نمای خدا در روی زمین گردد. در این راستا زندگی نیز فرصتی است برای خدایی شدن و عمر انسان اگر در این مسیر هزینه نشود، خسارت است؛ «ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات»
هر انسانی در زندگی خود، اهدافی را دنبال می کند. حتی کسانی که اهل گناهند، هر دم هدفی را می جویند؛ ولی چون این اهداف گوناگون است و جهت خاصی ندارد، قانع کننده نیست و فرد همواره احساس می کند باید به دنبال هدفی راضی کننده بگردد. برای این که انسان هدف واحد و مناسبی برای زندگی خود انتخاب کند، باید ببیند «چرا آفریده شده است؟». آن کس که هدفش در زندگی، متناسب با هدف از آفرینش باشد، به آرامش و سعادت دست یافته است و همه جنبه های وجودی خود را در مسیر صحیح حیات قرار خواهد داد. برای این منظور نکته اساسی که وجود دارد شناسایی هدف نهایی و اصلی آفرینش است.
از دیدگاه قرآن کریم هدف نهایی انسان در زندگی، قرب الی الله یا همان خدایی شدن انسان از طریق عبادت توحیدی و انس با خداوند است؛ «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ و جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت». فایده و اثر عبادت نیز انس با معبود و نزدیک شدن به صفات و کمالات او است. برای هدف گذاری در زندگی باید به گونه ای برنامه ریزی نمود که تمامی اهداف جزئی زندگی در مسیر قرب الی الله توجیه و سازمان دهی شود، تا انسان بتواند در این مسیر به کمال و سعادت واقعی خودش دست یابد.
– فلسفه حجاب در اسلام:
براى روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
۱- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینى
بر اساس فرهنگ اسلامى، انسان موجودى است که براى رسیدن به کمال و معنویت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسى و توجه به هر یک از آن ها در حدّ نیاز طبیعى، سبب شکوفایى همه استعدادهاى انسان شده و او را به سوى کمال سوق داده است. پوشش مناسب براى زن و مرد عامل مهمى در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
۲- توجه به ساختار فیزیولوژى انسان
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه اى مستقیم با تفاوت هاى جسمى و روحى زن و مرد دارد. در تحقیقات علمى در مورد فیزیولوژى و نیز روان شناسى زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک هاى چشمىِ شهوت انگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایى زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعى قادر به دیدن است، و از سوى دیگر ترشّح هورمون ها در مرد صورتى یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتى گسترده تحت تأثیر محرّک هاى شهوانى قرار مى گیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّک هاى حسى پاسخ مى دهند. حس لامسه بروز زیادى ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است. از این گذشته چون هورمون هاى جنسى زن به صورت دوره اى ترشح مى شوند و به طور متفاوت عمل مى کنند، تأثیر محرّک هاى شهوانى بر زن صورتى بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
استاد مطهری در زمینه وجوب پوشش زنان می فرماید : «اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایى و خودآرایى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها مرد شکار است و زن شکارچى، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچى. میل زن به خود آرایى از حس شکارچى گرى او ناشى مى شود. در هیچ جاى دنیا سابقه ندارد که مردان لباس هاى بدن نما و آرایش هاى تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود مى خواهد دلبرى کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگى، از انحراف هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گردیده است».( مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص ۴۳۶)
با توجه به مطالب فوق مى توان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّى و اساسى ریشه گرفته است. اسلام مى خواهد انواع التذاذهاى جنسى (چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها براى کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربى که حضور در جامعه را با لذت جویى جنسى به هم مى آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسى را به هم مى ریزد.
اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و براى تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بى بند و بارى در پوشش به معناى عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسى است که آثار شوم آن بر کسى پوشیده نیست.تردیدى نیست که حجاب و پوشش زن یکى از احکام ضرورى اسلام به شمار مى رود. زن با عنصر حجاب اسلامی، به تهذیب و تزکیه نفس و ملکات نفسانی پرداخته و قرب الهی را فراهم ساخته و زمینه رشد معنوی مردان را در اثر حفظ نگاه تأمین میکند؛ هم چنان که خداوند سبحان خطاب به پیامبر میفرماید: «به مردان مؤمن بگو تا چشم های خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است»(سوره ی نور، آیه ۳۰)؛
هم چنین میفرماید: « به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادرهای خود فرو پوشند که این کار برای این است که آنها به عفت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت آزار نکشند؛ خداوند در حق خلق، آمرزنده و مهربان است».( سوره ی احزاب آیه ۵۹).
حجاب، بهترین ارزش براى یک زن مسلمان بوده و چیزى است که باعث خرسندى و خوشحالى خداى متعال، اولیاى الهى و به ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیها) مى باشد و پرواضح است که برای یک زن متدین کسب رضایت آنان از هر چیز دیگر بهتر و شایسته تر است.
اما چرا چادر (حجاب برتر)؟
در ابتدا نکاتی را یادآور میشویم:
۱- در حجاب مانند بسیاری از تکالیف دیگر، حد واجب و مستحب وجود دارد. حد واجب آن پوشاندن اعضای بدن غیر از وجه و کفین (دست ها تا مچ و گردی صورت) است. علاوه بر این پوشش باید به گونه ای باشد که پستی و بلندیهای بدن را نمایان نسازد و موجب جلب نظر و تحریک نگردد. به طور کلی فلسفه حجاب نوعی اعلام و هشدار دورباش در برابر نامحرم است، تا بدین وسیله حرمت زن و عفت و سلامت معنوی جامعه تضمین شود. ازاین رو هر چه پوشش زن متین تر و با وقار بیشتر باشد بهتر است. با توجه به این مسأله روشن میشود که حجاب برتر هم در حد پوشش و هم کیفیت آن و هم از نظر رنگ مهم است. افزون بر آن وقار رفتاری زن نیز در این رابطه بسیار مؤثر و مفید است. اکنون به خوبی روشن است که چادر زن با طریق پوشش متین و به ویژه با رنگ مشکی و سلوک موقرانه زن قویترین اعلام دورباش و تأمین کننده حقیقی فلسفه حجاب میباشد. حد مستحب آن هر شکلی است که این پوشش به سبک متین تر و سنگین تری رعایت گردد.
۲- فلسفه حجاب: اولا: چون ما درعقاید خویش برای وحی جایگاهی ویژه قائل هستیم آنچه را که از این طریق به ما برسد با منت می پذیریم؛ زیرا می دانیم که خداوند جز به مصلحت بندگان خویش فرمان نمی راند.
ثانیا: بسیاری از حکمت ها و فلسفه های حجاب امروزه روشن شده است:
الف) پوشش، امری غریزی و فطری برای بشر است؛ کاوش های باستان شناسی نشان میدهد که از دیر زمان بشر در حد امکان نسبت به مساله پوشش اهتمام ورزیده است و همه صاحبان ادیان نیز آن را سرلوحه عمل قرار داده اند.
ب ) مستور بودن زیباییها و جاذبه های جنسی زن و مرد آنها را از معرض دید و طمع ورزی شهوت پرستان هرزه محافظت میکند و امنیت و بهداشت روانی جسمی آنان را تامین مینماید.
ج ) برهنگی، راهبر به سوی بی بند و باری و لجام گسیختگی جنسی است که عواقب شوم و زیانباری دارد. مکتب گرانقدر اسلام در پرتو هدایت های نورانی اش همچون حجاب از اساس با این جریان ویرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژی استوار برای صیانت فرد وجامعه از آسیب های بیشمار قرار داده است. از همین روست که استعمارگران برای تخدیر جوانان، در بند کشیدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خویش از بی حجابی و برهنگی به عنوان ابزاری قوی سود میجویند.
۳- یکی از ویژگیهای انسان کمال طلبی و کمال خواهی اوست و هر چه بیشتر به مظاهر دنیوی مثل مال و ثروت، قدرت و ریاست، علم و… دست یابد، خواهان بیشتر آن است و به آن قناعت نمیکند و چه بسا رمز و راز ممنوعیت برخی امور در احکام شرعی همین نکته باشد که اگر انسان در مسیری قرار گرفت و لذت چیزی را احساس و درک کرد، میخواهد به لذت بالاتر و بیشتری دست پیدا کند و در هیچ حدی توقف ندارد مثلاً اگر اسلام قطره ی اندکی از شراب را حرام فرموده حتی اگر به مستی نینجامد شاید به همین علت است که انسان زیاده خواه نمیگوید یک قطره ضرر ندارد اندکی بیشتر بخورم و همین طور میل و اشتیاقش بیشتر میشود، بنابراین از همان ابتدا به طور جد حتی یک قطره آن را حرام کرده است.
نسبت به موضوع حجاب نیز وضعیت به همین شکل است و اگر اندکی بی توجهی شود، میل به بی توجهی و بی بند و باری گسترش پیدا میکند تا جایی که شاید اصل موضوع به زیر سؤال رود. پس باید از همان ابتدا اهمیت مسأله روشن شود تا خطرات ناشی از بی بند و باری دامن گیر فرد نشود و در لغزش گاه های حساس زندگی و روابط اجتماعی سقوط نکند.
با توجه به این ۳ نکته باید به عرضتان برسانیم که فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه کنونی و کثرت ارتباط های افراد و وجود وسایل ارتباط جمعی و… به گونه ای است که اگر افراد به خودشان اطمینان و اعتماد دارند نمیتوان از ناحیه خطرات، نگاه های شهوت آلود دیگران، دام های شیطانی افراد شیطان صفت، در امان بود چه بسا با افرادی روبرو می شویم که ظاهری آراسته دارند ولی باطنی خراب و مخرّب. از همه گذشته یکی از قوای نیرومند و سرکش انسان به خصوص در دوران جوانی و بلوغ جنسی همین غریزه جنسی انسان است که هرگز نمیتوان از آن در ایمنی کامل به سر برد و هر لحظه حتی قویترین افراد ممکن است فریب آن را بخورند.
به هر حال اگر هم اطمینان به خود داریم، اطمینان به اطراف و اطرافیان نمی توان پیدا کرد و باید به بهترین شکل (که امکان طمع ورزی دیگران نیز سرکوب شود) با این موضوع برخورد کرد.
اگر کسى بتواند به شکل صحیح از چادر استفاده کند، مسلماً چادر حجاب برتر است زیرا حکمت هاى حجاب در چادر بیشتر یافت مى شود، گرچه پوشیدن چادر واجب نیست. حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلکه هر لباسى که غیر از وجه و کفین (دست ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد کافى است ولى باید توجه داشت که همان طور که بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى باشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى گردد.
هر چیزی که باعث شود بیشتر، میل و رغبت هوسبازان را دفع نماید حجاب برتر به حساب می آید اما در مورد مشکی بودن آن بهتر است با دید روانشناسی به موضوع بنگریم و آن این است که در روان شناسی رنگ ها می خوانیم که رنگ سیاه نمایان گر مرز مطلق است. لذا کسی که رنگ سیاه می پوشد، می خواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است . اما این که این مرز برای چیست، در موقعیت های مختلف ممکن، است متفاوت باشد. گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا می پوشند، برای آن که نشان دهند بین آن ها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگی آن ها را از هم جداکرده است. اما گاهی هم سیاه می پوشند، نه برای عزا و ماتم بلکه برای مشخص کردن مرزها و حریم های اجتماعی که حجاب یک خانم مسلمان با چادر سیاه از این دسته است. وقتی که خانمی چادر مشکی به سر می کند و با وقار و متانت تمام قدم به عرصه ی اجتماع می گذارد، با این نحوه ی پوشش می خواهد نشان دهد که هر کسی حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصی وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است، نه جای هرزگی، آلودگی و هوس بازی، در واقع او با حجاب مشکی و چادر سیاه، بین خود و مردان نامحرم مرزی عاقلانه ایجاد می کند، او با این سیاهی ظاهری اما ریشه دار در درون خود می خواهد نگاه تیز و برنده ی هرزگی و ابتذال را بشکند و نگذارد در حریم عفاف، پاکی و نجابت او نامحرمی وارد شود و حرمت او را از بین ببرد. لذا چادر مشکی به منزله ی حرمت و احترام است. مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان می دهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم با دیده ی احترام و ادب نگریست.
روان شناسان امروز می گوید: «سیاه به معنای «نه » بوده و نقطه ی مقابل «بله » یعنی سفید است » از این رو کسی که چادر مشکی می پوشد، می خواهد با رنگ سیاه چادر دائما جلوه و نمای خود را نفی کند و خود را از نگاه های دیگران دور نگه دارد. آن کس که چادر مشکی می پوشد، رنگ مشکی چادر او نشان گر ترک علاقه یا انصراف نهایی است، یعنی چادر مشکی به نگاه های نامحرم می گوید هیچ جایگاهی برای نگاه شما در من وجود ندارد. بنابراین باید به روان شناسی و جامع نگری زن ایرانی آفرین گفت که برای حفظ حرمت، عفت و پاکی خود و همچنین پاسداری از مرزهای خویش و جامعه ی خویش و برای سالم سازی محیط اجتماعی خود، بهترین حجاب، یعنی چادر و مناسب ترین رنگ یعنی مشکی را انتخاب کرده است .
– بهره هاى چادرپوشى
چادر بهترین پوششى است که زن مى تواند همه اندام خود را با آن بپوشاند و جلو هر گونه تحریک جنسى را بگیرد در حالى که پوشش هایى مانند مانتو این ویژگى را به صورت کامل ندارند، زیرا وقار و معنویتى که در چادر مخصوصا چادر مشکى هست در مانتو نیست. مانتو حتى اگر بلند و گشاد باشد باز مقدارى سبب نمایان شدن اندام و برجستگى هاى بدن مى شود.
از آنجایى که حداقل حجاب شرعى بنا بر نظر مشهور فقها پوشاندن همه بدن به جز صورت و دست ها است، تردیدى نیست که چادر بهترین مصداق براى تحقق حدّ شرعى و اسلامى حجاب است؛ به همین دلیل برخى فقهاى برجسته معاصر مثل امام خمینى(ره) در پاسخ نزدیک به ده استفتا و پرسش، تصریح کرده اند پوشیدن چادر بهتر است.
علاوه بر این، چادر بیش از هر پوشش دیگرى بانوان را براى رو گرفتن در برابر نگاههاى آلوده نامحرم توانا مى سازد. روشن است در حجاب هایى مثل مانتو این ویژگى وجود ندارد. همچنین چادر زیبایى هاى جسمانى و مادى زن را مى پوشاند و به او زیبایى معنوى و ملکوتى مى دهد و باعث آرامش بخشى بانوان است و این واقعیتى است که حتى افراد بى حجاب به آن اعتراف کرده اند.
خواهر گرامی، یکی از نیازهای دوران جوانی، دستیابی به استقلال است. گاه جوان تصور میکند که استقلال او با اختیارات و امر و نهی والدین در تعارض است و او نمیتواند به طور مستقل برای خود تصمیم بگیرد. با این حال، به عقیده ما یک جوان مى تواند درعین استقلال و خودکفایى فکرى، هم رضایت والدین را تأمین کند و هم ازتجارب آنان بهره بگیرد و هیچ گونه تعارضى بین این دو نیست. البته در این جا نیز گاهى والدین دچار اشتباه مى شوند و استقلال طلبى فرزند خود را، نوعى طغیان، سرکشى و لجبازى تلقى مى کنند. فرزندان نیز گاهى پیروى کردن از والدین را منافى با استقلال طلبى مى دانند و این جا است که درگیرى بین دو نسل (والدین و فرزندان) به وجود مى آید و منشأ مشکلات جدى براى خانواده مى شود. بهترین راه براى حل این مشکل، این است که والدین باید از برخوردهاى آمرانه، اجتناب کنند و در مسائل زندگى با جوانان خود مشورت نمایند. و از نظرات آنان در مسائل خانوادگى کمک بگیرند. و به نظرات آنها اهمیت بدهند تا جوانان احساس عزت نفس و ارزشمندى کنند و درعین حال اعتماد به نفس آنان افزایش یابد. جوانان نیز باید حریم والدین را حفظ کنند و هیچ گونه بى ادبى و بى حرمتى نسبت به آنان روا مدارند و به فرموده ى قرآن حتى به آنها «اف» نگویند؛ چه این که رضایت خداوند، در جلب رضایت والدین است.
یکى از چیزهایى که باعث مى شود انسان در رعایت حجاب کوتاهی کند، این است که فلسفه حجاب برایش جا نیفتاده و شناخت صحیحی از کارکردهای حجاب (۱. مصونیت زن در برابر طمع ورزى هاى هوس بازان ۲. پیشگیرى از تحریکات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و۳. تأمین سلامت و بهداشت معنوى جامعه) ندارد, لذا شایسته است با مطالعه کتابهایى که در این زمینه به رشته تحریر درآمده ، آگاهى و شناخت خود را درباره فلسفه حجاب افزایش دهید؛ زیرا این مسأله عامل انگیزشی بسیار مناسبی در جهت حفظ حجاب برتر(چادر) خواهد بود.
برای این کار در دو حیطه تلاش نمایید:
الف: در حوزه مبانى نظرى: سعی کنید شناخت کافی از مبانى نظرى لزوم و ضرورت حجاب، فلسفه حجاب و آثار آن از جمله از بعد دینى و اخلاقى حاصل نمایید, بدین منظور می توانید از کتبی که در ادامه بدان اشاره می گردد، بهره مند شوید؛( به شرط آنکه به دور از پیش داوری و تعصب مطالعه کنید ) زیرا شناخت و باور قلبی گام نخست براى عمل و پاى بندى به هر چیز از جمله حجاب است.
ب: در حوزه عمل و رفتار: شایسته است پس از روشن شدن مبانى نظرى و فلسفه حجاب و یا به همراه بررسى این موضوع و کسب شناخت، به راهکارهای زیر عمل نمایید:
۱. به جهت افزایش انگیزه و تقویت اراده در جهت رعایت پوشش حجاب به مطالعه روایت هایى در باب خوبى هاى حجاب و عاقبت افراد با حجاب و بدحجاب بپردازید. برای این کار می توانید از کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب ، مکارم الاخلاق و اصول کافى، استفاده نمایید.
۲. با افرادى که نسبت به حجاب کم توجهى مى کنند کمتر رفت و آمد نموده و با افرادى که به موضوع حجاب به اندازه کافى توجه مى کنند و به آن اهمیت مى دهند رابطه دوستانه و صمیمانه داشته باشید، مگر به قصد اینکه بخواهید و بتوانید روى افرادی که چندان به حجاب ملتزم نیستند، تأثیر مثبت بگذارید.
۳. به آثار منفى و پیامدهاى ناگوار عدم رعایت حجاب کامل به خوبى بیاندیشد و آنها را براى خود برجسته کنید.
۴. درباره آثار مثبت حجاب، خوب تفکر کرده و حتى با دوستان خود در این زمینه گفتگو نموده و ارزش آن را هر روز به خود تذکر دهید.
۵. با حضور در جلسات مذهبى و اخلاقى به تقویت باورهاى دینى و اخلاقى خود اقدام نمایید.
۶. هر روز به خود تلقین کنید که «حجاب بهترین ارزش براى یک زن مسلمان بوده و چیزى است که باعث خرسندى و خوشحالى خداى متعال، اولیاى الهى و به ویژه حضرت زهرا( سلام الله علیها) مى شود».پ
پرسشگر گرامی؛
اگر واقعاً به پوشیدن چادر اعتقاد دارید به ایرادهای دیگران اعتنا نکنید و پوشش چادر را برای خود انتخاب کنید. به تدریج که در پوشیدن چادر استقامت ورزید، از تمسخرهای احتمالی دیگران کاسته می شود و آنان نه تنها دست از این کار برمی دارند بلکه کم کم جذب آن می شوند؛ به خصوص هنگامی که منافع و فواید آن را ببینند و زیبایی آن را در تن یک خانم مشاهده کنند، خود نیز به سوی پوشیدن آن کشیده می شوند.
توجه داشته باشید که کار با ارزش و مؤثر، هم سخت است و هم موجب ریشخند افراد سست ایمان می شود و این نشانهی استقلال فکری و رشد اجتماعی شماست که مستقل فکر و عمل می کنید.
برای آرامش خاطر از حرفهای اطرافیان و… دیدگاه های زیر را در خود تقویت کنید، تا به آسانی و با آرامش خاطر از چادر استفاده کنید:
– پوشیدن چادر، پیروی از فرهنگ قرآن (سوره احزاب، آیه ۵۹) و اقتدا به بهترین زن عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و به همین دلیل نشانه تمدن، آگاهی و رشد فرهنگی است.
– چادر شعار مسلمانی و نشانه ای برای اعلام به مردان هرزه است که صاحب آن فردی با عفت و حیاست و امکان سوء استفاده از وی منتفی است.
– شاید عده ای به جهت افکار اشتباهی که دارند از چادر خوششان نیاید؛ ولی چه کسی گفته، همه باید از من خوششان بیاید؟! علاوه بر این که اگر چادری هم نباشم عده ای خوششان نمی آید.
– به علاوه من باید کاری کنم از چشم خدا و پیغمبر و انسان های فهیم و با تقوا نیفتم نه از چشم افراد ضعیف الایمان و جاهل به احکام اسلام.
خواهر مسلمان:
ممکن است برخی از دوستان و اطرافیان شما نسبت به چادری شدن شما عکس العمل منفی از خود نشان دهند؛ در مورد برخورد این افراد، باید خاطر نشان شویم که توجه به این راهکارها می تواند مفید باشد:
الف. در مورد برخورد آنها می توانید از اصل خاموشی کمک بگیرید. به طور مثال اگر آنها گفتند؛ این خانم را ببین، شما واکنشی از خود نشان ندهید و با یک سلام از این مسئله عبور کنید. اگر این کار را انجام دهید، بعد از چند وقت اطرافیان ، با حجاب شما خو می گیرند و دیگر کاری ندارند. اما اگر واکنش از خود نشان دهید، با این که از این کار چه بسا قصد تمسخر شما را ندارند، اما برای شوخی با شما از این کارها انجام می دهند.
ب. از اصل تقویت رفتار مخالف نیز می توانید به خوبی استفاده کنید. مثلاً وقتی آنها با رفتار مناسبی برخورد کردند، با آنها گرم و صمیمی برخورد کنید و اگر رفتارشان مناسب نبود، کم محلی کنید. این کار شما باعث تقویت رفتار درست آنها شده و باعث حذف رفتار نادرست آنان می گردد.
ضمناً کتبی که در ادامه معرفی می گردد جهت اطلاعات افزایی شما در زمینه حجاب و مصمم شدنتان در انتخاب زیبایتان مفید خواهد بود.
۱-حجاب و آزادی، سید علی خامنه ای
۲- مساله حجاب، شهید مطهری (رحمةالله علیه)
۳- پوشش زن در اسلام، محمد اشتهاردی
۴- حجاب شناسی، حسین مهدیزاده
۵- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، دکتر حداد عادل
۶- اکبری ،محمود ،زندگی شیرین .انتشارات گلستان ادب ،بهار ۱۳۸۳
تردیدى نیست که حجاب و پوشش زن یکى از احکام ضرورى اسلام به شمار مى رود. زن با عنصر حجاب اسلامی، به تهذیب و تزکیه نفس و ملکات نفسانی پرداخته و قرب الهی را فراهم ساخته و زمینه رشد معنوی مردان را در اثر حفظ نگاه تأمین میکند؛ هم چنان که خداوند سبحان خطاب به پیامبر میفرماید: «به مردان مؤمن بگو تا چشم های خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است» (سوره ی نور، آیه۳۰)؛
هم چنین میفرماید: «به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادرهای خود فرو پوشند که این کار برای این است که آنها به عفت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت آزار نکشند؛ خداوند در حق خلق، آمرزنده و مهربان است». (سوره ی احزاب، آیه۵۹ ) حجاب، بهترین ارزش براى یک زن مسلمان بوده و چیزى است که باعث خرسندى و خوشحالى خداى متعال، اولیاى الهى و به ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها مى باشد و پرواضح است که برای یک زن متدین کسب رضایت آنان از هر چیز دیگر بهتر و شایسته تر است.
در این زمینه دو راهکار وجود دارد:
۱- راهکار اساسی تغییر و اصلاح باورها است تا خود شما به صورت اختیاری راه صحیح را انتخاب کنید
۲- راهکار دیگر، دادن اطلاعات در خصوص ضرورت و فلسفه پوشش در اسلام است.
در راهکار اول شما سعی می کنید, نگاه تازه ای نسبت به زندگی و هدف آن ایجاد کنید و مسیر زندگیتان را به سوی خدایی شدن اصلاح نمایید و در راهکار دوم با فواید و چرایی های حجاب آشنا می شوید.
اجازه دهید در ابتدای بحث، توضیحی در باره هدفمندی انسان در زندگی داشته باشیم.
– داشتن هدف در زندگی :
انسان موجودی خداگونه است. خدای متعال انسان را به صورت خویش آفرید؛ «ان الله خلق آدم علی صورته» و خلیفه خود در زمین قرارش داد؛ «انی جاعل فی الارض خلیفه». به خاطر همین ملائکه بر او سجده کردند؛ «و سجد الملائکه کلهم اجمعون الا ابلیس»، و برای او پیامبران فراوان فرستاد با کتاب های آسمانی، تا این خداگونگی از مرحله استعداد به فعلیت درآید و انسان آینه تمام نمای خدا در روی زمین گردد. در این راستا زندگی نیز فرصتی است برای خدایی شدن و عمر انسان اگر در این مسیر هزینه نشود، خسارت است؛ «ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات»
هر انسانی در زندگی خود، اهدافی را دنبال می کند. حتی کسانی که اهل گناهند، هر دم هدفی را می جویند؛ ولی چون این اهداف گوناگون است و جهت خاصی ندارد، قانع کننده نیست و فرد همواره احساس می کند باید به دنبال هدفی راضی کننده بگردد. برای این که انسان هدف واحد و مناسبی برای زندگی خود انتخاب کند، باید ببیند «چرا آفریده شده است؟». آن کس که هدفش در زندگی، متناسب با هدف از آفرینش باشد، به آرامش و سعادت دست یافته است و همه جنبه های وجودی خود را در مسیر صحیح حیات قرار خواهد داد. برای این منظور نکته اساسی که وجود دارد شناسایی هدف نهایی و اصلی آفرینش است.
از دیدگاه قرآن کریم هدف نهایی انسان در زندگی، قرب الی الله یا همان خدایی شدن انسان از طریق عبادت توحیدی و انس با خداوند است؛ «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ و جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت». فایده و اثر عبادت نیز انس با معبود و نزدیک شدن به صفات و کمالات او است. برای هدف گذاری در زندگی باید به گونه ای برنامه ریزی نمود که تمامی اهداف جزئی زندگی در مسیر قرب الی الله توجیه و سازمان دهی شود، تا انسان بتواند در این مسیر به کمال و سعادت واقعی خودش دست یابد.
– فلسفه حجاب در اسلام:
براى روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
۱- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینى
بر اساس فرهنگ اسلامى، انسان موجودى است که براى رسیدن به کمال و معنویت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسى و توجه به هر یک از آن ها در حدّ نیاز طبیعى، سبب شکوفایى همه استعدادهاى انسان شده و او را به سوى کمال سوق داده است. پوشش مناسب براى زن و مرد عامل مهمى در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
۲- توجه به ساختار فیزیولوژى انسان
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه اى مستقیم با تفاوت هاى جسمى و روحى زن و مرد دارد. در تحقیقات علمى در مورد فیزیولوژى و نیز روان شناسى زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک هاى چشمىِ شهوت انگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایى زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعى قادر به دیدن است، و از سوى دیگر ترشّح هورمون ها در مرد صورتى یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتى گسترده تحت تأثیر محرّک هاى شهوانى قرار مى گیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّک هاى حسى پاسخ مى دهند. حس لامسه بروز زیادى ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است. از این گذشته چون هورمون هاى جنسى زن به صورت دوره اى ترشح مى شوند و به طور متفاوت عمل مى کنند، تأثیر محرّک هاى شهوانى بر زن صورتى بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
استاد مطهری در زمینه وجوب پوشش زنان می فرماید : «اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایى و خودآرایى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها مرد شکار است و زن شکارچى، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچى. میل زن به خود آرایى از حس شکارچى گرى او ناشى مى شود. در هیچ جاى دنیا سابقه ندارد که مردان لباس هاى بدن نما و آرایش هاى تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود مى خواهد دلبرى کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگى، از انحراف هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گردیده است».( مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص ۴۳۶)
با توجه به مطالب فوق مى توان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّى و اساسى ریشه گرفته است. اسلام مى خواهد انواع التذاذهاى جنسى (چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها براى کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربى که حضور در جامعه را با لذت جویى جنسى به هم مى آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسى را به هم مى ریزد.
اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و براى تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بى بند و بارى در پوشش به معناى عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسى است که آثار شوم آن بر کسى پوشیده نیست.تردیدى نیست که حجاب و پوشش زن یکى از احکام ضرورى اسلام به شمار مى رود. زن با عنصر حجاب اسلامی، به تهذیب و تزکیه نفس و ملکات نفسانی پرداخته و قرب الهی را فراهم ساخته و زمینه رشد معنوی مردان را در اثر حفظ نگاه تأمین میکند؛ هم چنان که خداوند سبحان خطاب به پیامبر میفرماید: «به مردان مؤمن بگو تا چشم های خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است»(سوره ی نور، آیه ۳۰)؛
هم چنین میفرماید: « به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادرهای خود فرو پوشند که این کار برای این است که آنها به عفت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت آزار نکشند؛ خداوند در حق خلق، آمرزنده و مهربان است».( سوره ی احزاب آیه ۵۹).
حجاب، بهترین ارزش براى یک زن مسلمان بوده و چیزى است که باعث خرسندى و خوشحالى خداى متعال، اولیاى الهى و به ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیها) مى باشد و پرواضح است که برای یک زن متدین کسب رضایت آنان از هر چیز دیگر بهتر و شایسته تر است.
اما چرا چادر (حجاب برتر)؟
در ابتدا نکاتی را یادآور میشویم:
۱- در حجاب مانند بسیاری از تکالیف دیگر، حد واجب و مستحب وجود دارد. حد واجب آن پوشاندن اعضای بدن غیر از وجه و کفین (دست ها تا مچ و گردی صورت) است. علاوه بر این پوشش باید به گونه ای باشد که پستی و بلندیهای بدن را نمایان نسازد و موجب جلب نظر و تحریک نگردد. به طور کلی فلسفه حجاب نوعی اعلام و هشدار دورباش در برابر نامحرم است، تا بدین وسیله حرمت زن و عفت و سلامت معنوی جامعه تضمین شود. ازاین رو هر چه پوشش زن متین تر و با وقار بیشتر باشد بهتر است. با توجه به این مسأله روشن میشود که حجاب برتر هم در حد پوشش و هم کیفیت آن و هم از نظر رنگ مهم است. افزون بر آن وقار رفتاری زن نیز در این رابطه بسیار مؤثر و مفید است. اکنون به خوبی روشن است که چادر زن با طریق پوشش متین و به ویژه با رنگ مشکی و سلوک موقرانه زن قویترین اعلام دورباش و تأمین کننده حقیقی فلسفه حجاب میباشد. حد مستحب آن هر شکلی است که این پوشش به سبک متین تر و سنگین تری رعایت گردد.
۲- فلسفه حجاب: اولا: چون ما درعقاید خویش برای وحی جایگاهی ویژه قائل هستیم آنچه را که از این طریق به ما برسد با منت می پذیریم؛ زیرا می دانیم که خداوند جز به مصلحت بندگان خویش فرمان نمی راند.
ثانیا: بسیاری از حکمت ها و فلسفه های حجاب امروزه روشن شده است:
الف) پوشش، امری غریزی و فطری برای بشر است؛ کاوش های باستان شناسی نشان میدهد که از دیر زمان بشر در حد امکان نسبت به مساله پوشش اهتمام ورزیده است و همه صاحبان ادیان نیز آن را سرلوحه عمل قرار داده اند.
ب ) مستور بودن زیباییها و جاذبه های جنسی زن و مرد آنها را از معرض دید و طمع ورزی شهوت پرستان هرزه محافظت میکند و امنیت و بهداشت روانی جسمی آنان را تامین مینماید.
ج ) برهنگی، راهبر به سوی بی بند و باری و لجام گسیختگی جنسی است که عواقب شوم و زیانباری دارد. مکتب گرانقدر اسلام در پرتو هدایت های نورانی اش همچون حجاب از اساس با این جریان ویرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژی استوار برای صیانت فرد وجامعه از آسیب های بیشمار قرار داده است. از همین روست که استعمارگران برای تخدیر جوانان، در بند کشیدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خویش از بی حجابی و برهنگی به عنوان ابزاری قوی سود میجویند.
۳- یکی از ویژگیهای انسان کمال طلبی و کمال خواهی اوست و هر چه بیشتر به مظاهر دنیوی مثل مال و ثروت، قدرت و ریاست، علم و… دست یابد، خواهان بیشتر آن است و به آن قناعت نمیکند و چه بسا رمز و راز ممنوعیت برخی امور در احکام شرعی همین نکته باشد که اگر انسان در مسیری قرار گرفت و لذت چیزی را احساس و درک کرد، میخواهد به لذت بالاتر و بیشتری دست پیدا کند و در هیچ حدی توقف ندارد مثلاً اگر اسلام قطره ی اندکی از شراب را حرام فرموده حتی اگر به مستی نینجامد شاید به همین علت است که انسان زیاده خواه نمیگوید یک قطره ضرر ندارد اندکی بیشتر بخورم و همین طور میل و اشتیاقش بیشتر میشود، بنابراین از همان ابتدا به طور جد حتی یک قطره آن را حرام کرده است.
نسبت به موضوع حجاب نیز وضعیت به همین شکل است و اگر اندکی بی توجهی شود، میل به بی توجهی و بی بند و باری گسترش پیدا میکند تا جایی که شاید اصل موضوع به زیر سؤال رود. پس باید از همان ابتدا اهمیت مسأله روشن شود تا خطرات ناشی از بی بند و باری دامن گیر فرد نشود و در لغزش گاه های حساس زندگی و روابط اجتماعی سقوط نکند.
با توجه به این ۳ نکته باید به عرضتان برسانیم که فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه کنونی و کثرت ارتباط های افراد و وجود وسایل ارتباط جمعی و… به گونه ای است که اگر افراد به خودشان اطمینان و اعتماد دارند نمیتوان از ناحیه خطرات، نگاه های شهوت آلود دیگران، دام های شیطانی افراد شیطان صفت، در امان بود چه بسا با افرادی روبرو می شویم که ظاهری آراسته دارند ولی باطنی خراب و مخرّب. از همه گذشته یکی از قوای نیرومند و سرکش انسان به خصوص در دوران جوانی و بلوغ جنسی همین غریزه جنسی انسان است که هرگز نمیتوان از آن در ایمنی کامل به سر برد و هر لحظه حتی قویترین افراد ممکن است فریب آن را بخورند.
به هر حال اگر هم اطمینان به خود داریم، اطمینان به اطراف و اطرافیان نمی توان پیدا کرد و باید به بهترین شکل (که امکان طمع ورزی دیگران نیز سرکوب شود) با این موضوع برخورد کرد.
اگر کسى بتواند به شکل صحیح از چادر استفاده کند، مسلماً چادر حجاب برتر است زیرا حکمت هاى حجاب در چادر بیشتر یافت مى شود، گرچه پوشیدن چادر واجب نیست. حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلکه هر لباسى که غیر از وجه و کفین (دست ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد کافى است ولى باید توجه داشت که همان طور که بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى باشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى گردد.
هر چیزی که باعث شود بیشتر، میل و رغبت هوسبازان را دفع نماید حجاب برتر به حساب می آید اما در مورد مشکی بودن آن بهتر است با دید روانشناسی به موضوع بنگریم و آن این است که در روان شناسی رنگ ها می خوانیم که رنگ سیاه نمایان گر مرز مطلق است. لذا کسی که رنگ سیاه می پوشد، می خواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است . اما این که این مرز برای چیست، در موقعیت های مختلف ممکن، است متفاوت باشد. گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا می پوشند، برای آن که نشان دهند بین آن ها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگی آن ها را از هم جداکرده است. اما گاهی هم سیاه می پوشند، نه برای عزا و ماتم بلکه برای مشخص کردن مرزها و حریم های اجتماعی که حجاب یک خانم مسلمان با چادر سیاه از این دسته است. وقتی که خانمی چادر مشکی به سر می کند و با وقار و متانت تمام قدم به عرصه ی اجتماع می گذارد، با این نحوه ی پوشش می خواهد نشان دهد که هر کسی حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصی وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است، نه جای هرزگی، آلودگی و هوس بازی، در واقع او با حجاب مشکی و چادر سیاه، بین خود و مردان نامحرم مرزی عاقلانه ایجاد می کند، او با این سیاهی ظاهری اما ریشه دار در درون خود می خواهد نگاه تیز و برنده ی هرزگی و ابتذال را بشکند و نگذارد در حریم عفاف، پاکی و نجابت او نامحرمی وارد شود و حرمت او را از بین ببرد. لذا چادر مشکی به منزله ی حرمت و احترام است. مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان می دهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم با دیده ی احترام و ادب نگریست.
روان شناسان امروز می گوید: «سیاه به معنای «نه » بوده و نقطه ی مقابل «بله » یعنی سفید است » از این رو کسی که چادر مشکی می پوشد، می خواهد با رنگ سیاه چادر دائما جلوه و نمای خود را نفی کند و خود را از نگاه های دیگران دور نگه دارد. آن کس که چادر مشکی می پوشد، رنگ مشکی چادر او نشان گر ترک علاقه یا انصراف نهایی است، یعنی چادر مشکی به نگاه های نامحرم می گوید هیچ جایگاهی برای نگاه شما در من وجود ندارد. بنابراین باید به روان شناسی و جامع نگری زن ایرانی آفرین گفت که برای حفظ حرمت، عفت و پاکی خود و همچنین پاسداری از مرزهای خویش و جامعه ی خویش و برای سالم سازی محیط اجتماعی خود، بهترین حجاب، یعنی چادر و مناسب ترین رنگ یعنی مشکی را انتخاب کرده است .
– بهره هاى چادرپوشى
چادر بهترین پوششى است که زن مى تواند همه اندام خود را با آن بپوشاند و جلو هر گونه تحریک جنسى را بگیرد در حالى که پوشش هایى مانند مانتو این ویژگى را به صورت کامل ندارند، زیرا وقار و معنویتى که در چادر مخصوصا چادر مشکى هست در مانتو نیست. مانتو حتى اگر بلند و گشاد باشد باز مقدارى سبب نمایان شدن اندام و برجستگى هاى بدن مى شود.
از آنجایى که حداقل حجاب شرعى بنا بر نظر مشهور فقها پوشاندن همه بدن به جز صورت و دست ها است، تردیدى نیست که چادر بهترین مصداق براى تحقق حدّ شرعى و اسلامى حجاب است؛ به همین دلیل برخى فقهاى برجسته معاصر مثل امام خمینى(ره) در پاسخ نزدیک به ده استفتا و پرسش، تصریح کرده اند پوشیدن چادر بهتر است.
علاوه بر این، چادر بیش از هر پوشش دیگرى بانوان را براى رو گرفتن در برابر نگاههاى آلوده نامحرم توانا مى سازد. روشن است در حجاب هایى مثل مانتو این ویژگى وجود ندارد. همچنین چادر زیبایى هاى جسمانى و مادى زن را مى پوشاند و به او زیبایى معنوى و ملکوتى مى دهد و باعث آرامش بخشى بانوان است و این واقعیتى است که حتى افراد بى حجاب به آن اعتراف کرده اند.
خواهر گرامی، یکی از نیازهای دوران جوانی، دستیابی به استقلال است. گاه جوان تصور میکند که استقلال او با اختیارات و امر و نهی والدین در تعارض است و او نمیتواند به طور مستقل برای خود تصمیم بگیرد. با این حال، به عقیده ما یک جوان مى تواند درعین استقلال و خودکفایى فکرى، هم رضایت والدین را تأمین کند و هم ازتجارب آنان بهره بگیرد و هیچ گونه تعارضى بین این دو نیست. البته در این جا نیز گاهى والدین دچار اشتباه مى شوند و استقلال طلبى فرزند خود را، نوعى طغیان، سرکشى و لجبازى تلقى مى کنند. فرزندان نیز گاهى پیروى کردن از والدین را منافى با استقلال طلبى مى دانند و این جا است که درگیرى بین دو نسل (والدین و فرزندان) به وجود مى آید و منشأ مشکلات جدى براى خانواده مى شود. بهترین راه براى حل این مشکل، این است که والدین باید از برخوردهاى آمرانه، اجتناب کنند و در مسائل زندگى با جوانان خود مشورت نمایند. و از نظرات آنان در مسائل خانوادگى کمک بگیرند. و به نظرات آنها اهمیت بدهند تا جوانان احساس عزت نفس و ارزشمندى کنند و درعین حال اعتماد به نفس آنان افزایش یابد. جوانان نیز باید حریم والدین را حفظ کنند و هیچ گونه بى ادبى و بى حرمتى نسبت به آنان روا مدارند و به فرموده ى قرآن حتى به آنها «اف» نگویند؛ چه این که رضایت خداوند، در جلب رضایت والدین است.
یکى از چیزهایى که باعث مى شود انسان در رعایت حجاب کوتاهی کند، این است که فلسفه حجاب برایش جا نیفتاده و شناخت صحیحی از کارکردهای حجاب (۱. مصونیت زن در برابر طمع ورزى هاى هوس بازان ۲. پیشگیرى از تحریکات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و۳. تأمین سلامت و بهداشت معنوى جامعه) ندارد, لذا شایسته است با مطالعه کتابهایى که در این زمینه به رشته تحریر درآمده ، آگاهى و شناخت خود را درباره فلسفه حجاب افزایش دهید؛ زیرا این مسأله عامل انگیزشی بسیار مناسبی در جهت حفظ حجاب برتر(چادر) خواهد بود.
برای این کار در دو حیطه تلاش نمایید:
الف: در حوزه مبانى نظرى: سعی کنید شناخت کافی از مبانى نظرى لزوم و ضرورت حجاب، فلسفه حجاب و آثار آن از جمله از بعد دینى و اخلاقى حاصل نمایید, بدین منظور می توانید از کتبی که در ادامه بدان اشاره می گردد، بهره مند شوید؛( به شرط آنکه به دور از پیش داوری و تعصب مطالعه کنید ) زیرا شناخت و باور قلبی گام نخست براى عمل و پاى بندى به هر چیز از جمله حجاب است.
ب: در حوزه عمل و رفتار: شایسته است پس از روشن شدن مبانى نظرى و فلسفه حجاب و یا به همراه بررسى این موضوع و کسب شناخت، به راهکارهای زیر عمل نمایید:
۱. به جهت افزایش انگیزه و تقویت اراده در جهت رعایت پوشش حجاب به مطالعه روایت هایى در باب خوبى هاى حجاب و عاقبت افراد با حجاب و بدحجاب بپردازید. برای این کار می توانید از کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب ، مکارم الاخلاق و اصول کافى، استفاده نمایید.
۲. با افرادى که نسبت به حجاب کم توجهى مى کنند کمتر رفت و آمد نموده و با افرادى که به موضوع حجاب به اندازه کافى توجه مى کنند و به آن اهمیت مى دهند رابطه دوستانه و صمیمانه داشته باشید، مگر به قصد اینکه بخواهید و بتوانید روى افرادی که چندان به حجاب ملتزم نیستند، تأثیر مثبت بگذارید.
۳. به آثار منفى و پیامدهاى ناگوار عدم رعایت حجاب کامل به خوبى بیاندیشد و آنها را براى خود برجسته کنید.
۴. درباره آثار مثبت حجاب، خوب تفکر کرده و حتى با دوستان خود در این زمینه گفتگو نموده و ارزش آن را هر روز به خود تذکر دهید.
۵. با حضور در جلسات مذهبى و اخلاقى به تقویت باورهاى دینى و اخلاقى خود اقدام نمایید.
۶. هر روز به خود تلقین کنید که «حجاب بهترین ارزش براى یک زن مسلمان بوده و چیزى است که باعث خرسندى و خوشحالى خداى متعال، اولیاى الهى و به ویژه حضرت زهرا( سلام الله علیها) مى شود».پ
پرسشگر گرامی؛
اگر واقعاً به پوشیدن چادر اعتقاد دارید به ایرادهای دیگران اعتنا نکنید و پوشش چادر را برای خود انتخاب کنید. به تدریج که در پوشیدن چادر استقامت ورزید، از تمسخرهای احتمالی دیگران کاسته می شود و آنان نه تنها دست از این کار برمی دارند بلکه کم کم جذب آن می شوند؛ به خصوص هنگامی که منافع و فواید آن را ببینند و زیبایی آن را در تن یک خانم مشاهده کنند، خود نیز به سوی پوشیدن آن کشیده می شوند.
توجه داشته باشید که کار با ارزش و مؤثر، هم سخت است و هم موجب ریشخند افراد سست ایمان می شود و این نشانهی استقلال فکری و رشد اجتماعی شماست که مستقل فکر و عمل می کنید.
برای آرامش خاطر از حرفهای اطرافیان و… دیدگاه های زیر را در خود تقویت کنید، تا به آسانی و با آرامش خاطر از چادر استفاده کنید:
– پوشیدن چادر، پیروی از فرهنگ قرآن (سوره احزاب، آیه ۵۹) و اقتدا به بهترین زن عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و به همین دلیل نشانه تمدن، آگاهی و رشد فرهنگی است.
– چادر شعار مسلمانی و نشانه ای برای اعلام به مردان هرزه است که صاحب آن فردی با عفت و حیاست و امکان سوء استفاده از وی منتفی است.
– شاید عده ای به جهت افکار اشتباهی که دارند از چادر خوششان نیاید؛ ولی چه کسی گفته، همه باید از من خوششان بیاید؟! علاوه بر این که اگر چادری هم نباشم عده ای خوششان نمی آید.
– به علاوه من باید کاری کنم از چشم خدا و پیغمبر و انسان های فهیم و با تقوا نیفتم نه از چشم افراد ضعیف الایمان و جاهل به احکام اسلام.
خواهر مسلمان:
ممکن است برخی از دوستان و اطرافیان شما نسبت به چادری شدن شما عکس العمل منفی از خود نشان دهند؛ در مورد برخورد این افراد، باید خاطر نشان شویم که توجه به این راهکارها می تواند مفید باشد:
الف. در مورد برخورد آنها می توانید از اصل خاموشی کمک بگیرید. به طور مثال اگر آنها گفتند؛ این خانم را ببین، شما واکنشی از خود نشان ندهید و با یک سلام از این مسئله عبور کنید. اگر این کار را انجام دهید، بعد از چند وقت اطرافیان ، با حجاب شما خو می گیرند و دیگر کاری ندارند. اما اگر واکنش از خود نشان دهید، با این که از این کار چه بسا قصد تمسخر شما را ندارند، اما برای شوخی با شما از این کارها انجام می دهند.
ب. از اصل تقویت رفتار مخالف نیز می توانید به خوبی استفاده کنید. مثلاً وقتی آنها با رفتار مناسبی برخورد کردند، با آنها گرم و صمیمی برخورد کنید و اگر رفتارشان مناسب نبود، کم محلی کنید. این کار شما باعث تقویت رفتار درست آنها شده و باعث حذف رفتار نادرست آنان می گردد.
ضمناً کتبی که در ادامه معرفی می گردد جهت اطلاعات افزایی شما در زمینه حجاب و مصمم شدنتان در انتخاب زیبایتان مفید خواهد بود.
۱-حجاب و آزادی، سید علی خامنه ای
۲- مساله حجاب، شهید مطهری (رحمةالله علیه)
۳- پوشش زن در اسلام، محمد اشتهاردی
۴- حجاب شناسی، حسین مهدیزاده
۵- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، دکتر حداد عادل
۶- اکبری ،محمود ،زندگی شیرین .انتشارات گلستان ادب ،بهار ۱۳۸۳