نهج البلاغه و عدم ذکر حدیث غدیر و کساء و غصب فدک
۱۳۹۲/۰۳/۳۱
–
۳۹۸ بازدید
اولا به نظر ما هر کس مقدمه شریف رضی، مؤلّف نهج البلاغه را بخواند پاسخ این پرسش را خواهد یافت. برای اینکه مقصود خود را روشن تر بیان کنیم لازم است بخش هایی از آن مقدمه را در این جا بیاوریم:
اولا به نظر ما هر کس مقدمه شریف رضی، مؤلّف نهج البلاغه را بخواند پاسخ این پرسش را خواهد یافت. برای اینکه مقصود خود را روشن تر بیان کنیم لازم است بخش هایی از آن مقدمه را در این جا بیاوریم:«تنی چند از دوستان و برادران [… ]خواستند تا کتابی بپردازم و گزیده سخنان مولی امیرالمؤمنین علیه السلام را در آن فراهم سازم. گفتارهایی از همه فنون و مجموعه ای از همه گون: از آداب و پند، یا نامه یا خطبه های کوتاه و بلند، که می دانستند چنین کتاب طراز فصاحت خواهد بود، و پیرایه بلاغت، […] چه امیر مؤمنان علیه السلام سرچشمه فصاحت است و آبشخور بلاغت. […] و من پذیرفتم که این کار آغاز کنم، و دیدم که سخنان امام بر محور سه مضمون است […]: خطبه و فرمان، نامه به این و آن، حکمت و اندرز [برای پند پذیران]. به توفیق خدا به کار پرداختم و نخست خطبه های اعجاب انگیز، پس نامه های دلاویز، سپس سخنان کوتاه و حکمت آمیز را فراهم ساختم. […] و توانَد بود که در این گردآوری، نخستین بار گفتاری گزیده آمده است. سپس زمانی بر آن گذشته و پاره هایی از آن دوباره نوشته شده، چنین کار از روی غفلت بوده است نه قصد، و از روی فراموشی است نه عمد. با این همه دعوی نمی کنم که همه سخنان امام علیه السلام را فراهم آورده ام، و آنچه در این سو و آن سو بود گرد کرده ام و چیزی را از دست نداده ام، بلکه دور نیست آنچه به دستم نیامده بیش از این باشد که به من رسیده، و آنچه در کمند جستجو افتاده کمتر از آن باشد که رمیده. امّا بر من بود که کوشش خود به کار برم، و تا آنجا که می توانم این سخنان را فراهم آورم که خدای بزرگ راه می گشاید و راهنمایی می نماید(نهج البلاغه، ترجمه استاد سیّد جعفر شهیدی، ص87)
بنابراین، نهج البلاغه به اعتراف مؤلّف و گردآورنده آن، همه سخنان امام را در بر ندارد. از همین رو تاکنون بر این کتاب تکمله ها و مستدرک هایی نوشته اند.( پیشین، ص 70.)
ثانیا ؛ نهج البلاغه به سبک و سیاق کتب حدیث تدوین نشده است تا انتظار داشته باشیم احادیث معتبر باب یا ابواب خاصّی را بی کم و کاست در خود فراهم آورده باشد، بلکه این کتاب، چنان که از نام آن نیز پیداست، با نگاه ادبی و بلاغی فراهم آمده است تا به گفته مؤلّفِ سخن شناسش طراز فصاحت و بلاغت باشد و عربیّت را بها افزاید.
ثالثا بعید نیست که چون بیشتر مدّعیان خلافت به قرابت و خویشاوندی با رسول خدا صلی الله علیه و آله تمسّک می جسته اند، امام نیز در خطابه هایش به قرابت نسبی بیشتر از نص تکیه و استدلال کرده باشد.
با این حساب روشن شد که عدم ذکر برخی روایات موثق و معتبر در نهج البلاغه به معنای عدم صحت آن روایات نیست چرا که نهج البلاغه گزیده برخی از سخنان امام علیه السلام است گو اینکه این احادیث آنچنان موثق و معتبر است که صدها کتاب معتبر دیگر آنها را ذکر و تایید کرده اند.
بنابراین، نهج البلاغه به اعتراف مؤلّف و گردآورنده آن، همه سخنان امام را در بر ندارد. از همین رو تاکنون بر این کتاب تکمله ها و مستدرک هایی نوشته اند.( پیشین، ص 70.)
ثانیا ؛ نهج البلاغه به سبک و سیاق کتب حدیث تدوین نشده است تا انتظار داشته باشیم احادیث معتبر باب یا ابواب خاصّی را بی کم و کاست در خود فراهم آورده باشد، بلکه این کتاب، چنان که از نام آن نیز پیداست، با نگاه ادبی و بلاغی فراهم آمده است تا به گفته مؤلّفِ سخن شناسش طراز فصاحت و بلاغت باشد و عربیّت را بها افزاید.
ثالثا بعید نیست که چون بیشتر مدّعیان خلافت به قرابت و خویشاوندی با رسول خدا صلی الله علیه و آله تمسّک می جسته اند، امام نیز در خطابه هایش به قرابت نسبی بیشتر از نص تکیه و استدلال کرده باشد.
با این حساب روشن شد که عدم ذکر برخی روایات موثق و معتبر در نهج البلاغه به معنای عدم صحت آن روایات نیست چرا که نهج البلاغه گزیده برخی از سخنان امام علیه السلام است گو اینکه این احادیث آنچنان موثق و معتبر است که صدها کتاب معتبر دیگر آنها را ذکر و تایید کرده اند.