خانه » همه » مذهبی » شهرت و اخلاص

شهرت و اخلاص


شهرت و اخلاص

۱۳۹۲/۰۳/۱۹


۶۲۰ بازدید

شخصى دوست داره مشهور بشه. اسلام بهش میکه اخلاص داشته باش و کارهاتو به اسم خودت ثبت نکن. خب این جطورى مشهور میشه؟ آیا خداى جبار در عوض اخلاص مشهورش میکنه معجزه آسا؟

در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید .
1. علاقه به شهرت و حب جاه به طور مطلق مذموم و نکوهیده نیست بلکه مانند مال از جهتی پسندیده و از جهتی دیگر نکوهیده است و همانطور که انسان برای ضرورت خوراک و پوشاک به مقداری مال محتاج است برای زندگی با مردم تا حدی به جاه نیاز دارد مثلا اگر دوست داشته باشد که در قلب دوستش جایی پیدا کند که او را وادار به حسن معاشرت و معاونت او کند مذموم نیست و همین طور اگر بخواهد در قلب استادش جائی داشته باشد که او را وادار به ارشاد و تعلیمش کند و باعث عنایت بیشتر استاد به او شود مذموم نیست .
2. کسانی که به دنبال کسب شهرت و محبوبیت در بین مردم هستند در واقع شناخت درستی از خود وخداوند ندارند .هر کس کمال حقیقی را بشناسد جاه و مقام در نظرش کوچک می شود وزمانی انسان می تواند به این درجه برسد که ایمانش به آخرت قوی باشد.وگویی قیامت را در همین دنیا می بیند .
کسی که به دنبال جا باز کردن در قلوب مردم است دائما به این فکر است که اعمالی را انجام دهد که برای دیگران خوشایند باشد بنابراین از انگیزه ی الهی در کارها دور می ماند وهمچنین دائما در این ترس واضطراب است که نکندجایگاه خود را در بین مردم از دست بدهد.چرا که مبنای کار او قلوب مردم است و آنچه مبنایش بر قلوب مردم است ، در بی ثباتی شبیه خانه ای است که بر موج دریا بناء شود . دوستدار جاه ومقام وشهرت، در واقع تمام اعمالش بر روی این اصل استوار است که رضایت خاطر دیگران را حاصل کند نه خدا را .به خاطر همین دچار خصوصیت نفاق ودورویی می شود. زیرا نفاق همان مخالف بودن ظاهر با باطن در گفتار و کردار است، وچنین شخصی ناچار می شود به صفات و اخلاق پسندیده که از آنها تهی است تظاهر کند .
ریشه ی اصلی این رذیله ی اخلاقی حب دنیاست در واقع حب جاه ومقام وشهرت از شاخه های فرعی حب دنیاست. خود حب دنیا از حب نفس ایجاد می شود .  حب نفس سبب می شود که آدمی خود را محور عالم بداند .
علاقه به خود، «خودخواهی» را به دنبال دارد و به «خودپرستی» می انجامد و ریشه همه مفاسد فردی و اجتماعی است. علاقه و محبت انسان به خودش باعث علاقه و دلبستگی او به دنیا و مظاهرآن می شود.واین خصوصیات زنجیر وار به هم وابسته اند .
علاقه به جاه و شهرت باعث می شود که انسان در شرایط مختلف به خاطر حفظ موقعیت ومحبوبیت خویش از گفتن حق پرهیز کند چرا که اگر بخواهد رفتارش منطبق بر حق وگفتارش نیز مطابق با حقیقت باشد به ناچار ممکن است خیلی از افراد از او دلگیر شده ونظرشان در مورد او عوض شود. به خاطر همین، چنین اشخاصی برای اینکه نظر دیگران درباره ی آنها تغییر نکند حاضرند از حق چشم پوشی کنند.و این چیزی جز فدا کردن دین در راه دنیا نیست .
افراد جاه طلب و طالب شهرت و معروفیت را مى توان از حرکات و کلمات و رفتارشان شناخت، روحیه جاه طلبی آنهارا وادار می کند که کارهای خاصی را بنحو خاص انجام دهند. آنها تمایل دارند تمام کارهاى نیکى را که انجام مى دهند تابلو کنند و همه از آن آگاه شوند تا در نزد مردم مقام و منزلتى پیدا کنند. آنها هرکار کوچکشان را بزرگ نمائی نموده ، آن را در هرفرصتی تبلیغ می کنند .
آن کس که حب جاه و شهرت دارد، قلب او همیشه مشغول است، گاهى خشنود است که فلان کار و فلان خصلت او مایه جلب قلوب گردیده و جاه و منزلت او را در نزد مردم بالا برده و بر شهرت او افزوده است، وگاهى محزون است که فلان عمل یا فلان صفت او موجب نفرت و ناخشنودى مردم گشته، و علاقه و ارادت آنان نسبت به وى از میان رفته و یا کم شده است، اگر چه به احتمال باشد. گاهى حال خوشى دارد، زیرا اقبال مردم را خوب احساس مى کند. گاهى حال بدى دارد، زیرا اقبال آنان را کم احساس مى نماید؛ و خلاصه اینکه، همیشه حال به حال است و لحظه اى فارغ نیست، و همیشه اسیر اقبال و ادبار خلق است. پیداست چنین کسى نمى تواند به ذکر و فکر بپردازد، و بسوى مقصد اعلى اقبال داشته باشد، زیرا فکر و قلب او همیشه مشغول و در افکار و خیالات و اوهام غوطه ور است. و این در حقیقت، فانى گشتن در خلق، و روى آوردن به هلاکت است . علاوه بر این، چه بسا همین رذیله حب جاه و شهرت، صاحب خود را براى به دست آوردن جاه و برترى، یا حفظ آن، و یا بالا بردن آن به یک سلسله کارهاى هلاکت بار دیگر بیندازد. واو را به سایر گناهان آلوده کند .
سستى در امر به معروف و نهى از منکر، و سازش با معصیت کاران ومنحرفین نیز از نشانه های بارز این گروه است .
3. معروف شدن ومشهور شدن انسان اگر ازجانب خدا باشد وانسان در کسب این شهرت تلاشی نکند مشکلی ایجاد نمی کند . از نظر قران و روایات اسلامی راه درست کسب محبوبیت و شهرت داشتن ایمان و عمل صالح است . خداوند در ایه 96 سوره مبارکه مریم می فرماید :
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا ؛ کسانى که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند خداوند رحمن محبت آنها را در دلها مى افکند.
دلیل ای امر این است که   ایمان و عمل صالح جاذبه و کشش فوق- العاده اى دارد، اعتقاد به یگانگى خدا و دعوت پیامبران که بازتابش در روح و فکر و گفتار و کردار انسان به صورت اخلاق عالیه انسانى، تقوا و پاکى و درستى                       
  و امانت و شجاعت و ایثار و گذشت، تجلى کند، همچون نیروهاى عظیم مغناطیس کشیده و رباینده است.
حتى افراد ناپاک و آلوده از پاکان لذت مى برند، و از ناپاکانى همچون خود متنفرند، به همین دلیل هنگامى که فى المثل مى خواهند همسر یا شریکى انتخاب کنند تاکید دارند که طرف آنها پاک و نجیب و امین و درستکار باشد.
این طبیعى است و در حقیقت نخستین پاداشى است که خدا به مؤمنان و صالحان مى دهد که دامنه اش از دنیا به سراى دیگر نیز کشیده مى شود.
با چشم خود بسیار دیده ایم اینگونه افراد پاک هنگامى که چشم از جهان مى بندند، دیده ها براى آنها گریان مى شود، هر چند ظاهرا پست و مقام اجتماعى نداشته باشند، همه مردم جاى آنها را خالى مى بینند، همه خود را در عزاى آنها شریک محسوب مى دارند.
تفسیر نمونه، ج 13، ص: 145
4. البته انسان مومن عا رف به خدا و خدامحور از نام و شهرت گریزان است و تنها سر در هوای دوست داردو دل در آرزوی نام آوری در ملکوت و آستان قدس ربوبی .
وبه خوبی دریافته است که علایق دنیوى مانند ثروت اندوزى ، مقام جویى ، شهرت طلبى و محبوبیت خواهى میان مردم ، از امور تباه کننده سیر و سلوک اند .
خداوند در قرآن درسوره قصص، آیه83 میفرمایند :
« تِلْکَ الدَّارُ الْأخِرَه نَجْعَلَها لِلْذینَ لا یُریدُونَ عُلُوّا فِى الْأرْضِ وَ لا فَسادا
یعنى: «آن خانه آخرت را که وصف آن را شنیده اى قرار دادیم از براى آنان که نمى خواهند در دنیا ،بزرگى و برترى را در زمین، و نه فساد و تباهکارى را »
آنچه سبب محرومیت انسان از مواهب سراى آخرت مى شود در حقیقت «برترى جویى» وحب جاه ومقام وشهرت است که همه گناهان در آن جمع است . اکثر عداوتها و مخالفتها با انبیا و اوصیا دلیلی جز حبّ جاه نداشته است .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد