۱۳۹۲/۰۳/۱۱
–
۲۵۵ بازدید
سلیمان، برادر محمّد بن عبد الوهّاب درباره او چه می گوید؟
زینى دحلان مفتى مکه مکرّمه مى نویسد: سلیمان، برادر محمّد بن عبد الوهّاب نیز بدعت ها، گمراهى ها و عقاید منحرف او را انکار مى کرد و کتابى در ردّ افکار او نوشت. (الدرر السنیّة فى الردّ على الوهّابیّه، ص 42))و در جاى دیگر مى نویسد: محمّد بن عبد الوهّاب در مسجد دِرعیّه خطبه مى خواند و در هر خطبه اى مى گفت: توسّل به پیامبر کفر است. برادرش شیخ سلیمان، سخنان او را سخت انکار مى کرد و در هیچ یک از بدعت هایش از وى پیروى نمى کرد. روزى سلیمان از برادرش محمّد پرسید: اسلام چند رکن دارد؟ محمّد، جواب داد: پنج رکن. سلیمان گفت: ولى تو مى گویى هر کس وهّابى نباشد و از تو پیروى نکند، کافر است و این را رکن ششم اسلام قرار داده اى. (الدرر السنیّة فى الردّ على الوهّابیّه، ص 39.)چون اختلاف میان سلیمان با برادرش محمّد به درازا کشید، سلیمان از بیم این که برادرش دستور کشتن او را بدهد، به مدینه منوّره کوچ کرد و رساله اى در ردّ او نوشت وبرایش فرستاد. (الدرر السنیّة فى الردّ على الوهّابیّه، ص 40)بسیارى از علماى حنبلى و غیر حنبلى نیز رساله هایى در ردّ سخنان او نوشتند و براى وى فرستادند، امّا هیچ یک فایده اى به حال او نبخشید.