تعریف عالم خلسه و چگونگی وکیفیت آن
۱۳۹۲/۰۱/۲۶
–
۷۳۹ بازدید
تعریف عالم خلسه و چگونگی وکیفیت این عالم را توضیح دهید؟
1. حالت خلسه همان حالت مکاشفه و دیدن حقایقی است که در حالت معمولی برای انسان قابل درک و احساس نیست .
2. توضیح بیشتر این که یکی از حالت های روحی که برای انسان ها ممکن است اتفاق بیفتد حالت مکاشفه است. مکاشفه که از آن به خلسه هم تعبیر میشود حالتی است که انسان در حال هوشیاری و بیداری، یا در حالت بین خواب و بیداری، چیزهایی را ببیند یا درک کند که دیگران درک نمی کنند. حالتی که برای انسان در مکاشفه پیش می آید،گاهی شبیه خواب است. ولی خواب نیست; ممکن است حتی چشم انسان هم باز باشد و چیزهایی را ببیند یا صدایی را بشنود. و یا ممکن است به واسطه بعضی از مکاشفات و یا قبل از آن انسان بتواند تصرفاتی در عالم طبیعت یا در اشخاص، انجام دهد; مثلا، مریضی را شفا بخشد، یاطی الارض کند،یا بدون اسباب ظاهری، چیزی را از مکانی به مکان دیگر منتقل کند .
3. مرحوم علّامه محمد حسین طهرانی، در حاشیه بر کتاب سیر و سلوک منسوب به سید بحر العلوم مکاشفه را به پنج مرحله تقسیم و تصریح می¬کند که سه مرحلة نخست قبل از ورود به عالم الهی و توحید محقّق میشود و مشترک بین کافر و مومن است :
1. مشاهدات طبیعیّه و مادیّه: در این مرحله، انسان امور مخفی دربارة امور طبیعی، ریاضی و… را مشاهده می-کند .
2. مشاهدات قلبیّه: در این مرحله، سالک از عالم طبیعت عبور کرده، وارد عالم مثال میشود و تجسّم بعضی از معانی را می¬بیند و می¬تواند در بیداری همانند خواب، عالم مثال را مشاهده کند .
3. مشاهدات روحیّه: در این مرتبه، انسان از عالم مثال عبور کرده، به عالم روح و عقل وارد میشود و میتواند طیالارض کند و افکار دیگران را بخواند و … .
4. مشاهدات سرّیه: این مکاشفات به عالم خلوص مربوط است و دراین مرحله رؤیت اسماء و صفات محقّق میشود .
5. مشاهدات ذاتیه: این مکاشفات به عبور از مراتب خلوص و وصول به مراتب توحید مطلق مربوط است .
رساله سیر و سلوک ، ص 218
4. در حالت مکاشفه باطن امور دیده می شوند ؛ که گاه باطن مثالی (برزخی) است و گاه باطن عقلی. مکاشفه حالتی است شبیه خواب امّا در بیداری. دقیقاً مثل خواب، درست و نادرست و شیطانی و الهی نیز دارد. لذا کسی که مکاشفه نموده باید آن را میزان عقل سلیم و آیات و روایات صحیح عرضه نماید تا معلوم شود که مکاشفه اش الهی بوده یا شیطانی. درجات پایین مکاشفه برای هر صاحب ریاضتی ممکن است رخ دهد، لذا اینها دلیل بر حقّانیّت شخص نمی شوند. امّا درجات عالی آن اختصاص به اولیای الهی دارد.