۱۳۹۲/۰۱/۲۶
–
۹۶۷ بازدید
با سلام
ایا اعتماد به نفس در اسلام وجود دارد ؟
در صورتیکه انسان عارف اعتمادش فقط به الله است
باتشکر
اعتماد به نفس میتواند دو حالت داشته باشد یا از منیّت سرچشمه میگیرد که در این صورت مذموم است یا از اعتماد به خدای متعال و توکل بر او که ممدوح و پسنیده است.
یکبار فرد استعدادها و توانمندیهای خود را بدون آنکه از جانب خدا است و از جانب او اعطا شده است میبیند. یعنی خیال میکند این خودش به تنهایی است که میتواند کارها را انجام دهد و خودش است که آنها را کسب کرده و نیازی به غیر ندارد. در واقع این فرد دچار منیت شده و فراموش کرده هر چه دارد با عنایت و استعانت از خدا به وجود آمده است. چنین فردی هر لحظه احتمال سقوط دارد چرا که یاوری ندارد تا از او دستگیری کند و هلاکت و نابودی او بسیار نزدیک است مگر خدا او را متوجه ضعفش کند و او دست از سرفرازی و سرکشی بردارد.
در مقابل فردی است که چون همه عزت و قدرت و توانایی را از خدا میبیند با اتکال و توجه به او دست به کارهای بزرگ میزند و به اندازه همتش توان برخورداری از عنایات خدا و قدرت او را دارد. چون به منبع عظمت و قدرت متصل است نه از کسی و نه از چیزی نمیهراسد و با صلابت کاری که به دست گرفته را پیش میبرد و همیشه به عطای پروردگار و عنایتش امیدوار است.
در مقام عمل این دو فرد خیلی با هم متفاوت خواهند بود. کسی که با اعتماد و اتکال به خدا کارش را پیش میبرد هرگز بر خلاف دستور شرع و خدا عمل نمیکند و عملش الهی و انسانی است. اما فرد دیگر چون تنها رسیدن به هدف برایش مطرح است از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد تا به نتیجه برسد. همین نکته باعث تفاوتهای بسیاری در منش و رفتار آنها خواهد شد.
توکل به خدا آثاری دارد اولا باعث می شود انسان هرگز یاس و ناامیدی به خود راه ندهد ، زیرا تکیه ی او خداست و ثانیا توکل به خدا باعث افزایش مقاومت انسان در برابر مشکلات می شود .ثالثا توکل به خدا ادمی را از انواع وابستگی ها که سرچشمه ی ذلت و بردگی است ، نجات می دهد و به او آزادی و اعتماد به نفس می بخشد .
پس در واقع اعتماد به نفس در اسلام بر اثر شناخت خود به عنوان اشرف مخلوقات و دیگر کراماتی که خدا به انسان داده است حاصل میشود تا بداند در درون او چنین نیروی عظیمی نهفته است. البته این معنا کاملا با منیت و خود پرستی و خودخواهی مخالف است.
باید به دنبال خودشناسی باشیم تا گوهر وجود خودمان را بشناسیم و بدانیم خدا چه قدرتی در درون ما قرار داده است. این رمز اعتماد به نفس در معنای صحیح آن است که کاملا با آنچه در غرب به معنای اعتماد به نفس است متفاوت است.
وصف مؤمنین در قرآن برای درک این جایگاه و اعتماد به نفس بسیار مهم است. خداوند شخص مؤمن را مورد خطاب قرار داده و می فرماید: ( ولا تهنوا و لا تحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین) .آل عمران: ۱۳۹- « و سست و محزون نشوید که اگر مؤمن باشید ، غالب و برتر خواهید بود.»
این برتری نه به خاطر نژاد و رنگ و قوم شما است بلکه به خاطر راهی است که به درستی انتخاب کرده و برگزیده اید ، آن راهی که چه بسا اندیشمندان و متفکران بسیاری از یافتن آن عاجز مانده اند، راهی که از نظر تکیه گاه و خاستگاه برتر است و آن راه، راه هدایت پروردگار است که هیچ کجی و انحرافی در آن نیست و نهایتش به سوی خوشبختی است.
یکبار فرد استعدادها و توانمندیهای خود را بدون آنکه از جانب خدا است و از جانب او اعطا شده است میبیند. یعنی خیال میکند این خودش به تنهایی است که میتواند کارها را انجام دهد و خودش است که آنها را کسب کرده و نیازی به غیر ندارد. در واقع این فرد دچار منیت شده و فراموش کرده هر چه دارد با عنایت و استعانت از خدا به وجود آمده است. چنین فردی هر لحظه احتمال سقوط دارد چرا که یاوری ندارد تا از او دستگیری کند و هلاکت و نابودی او بسیار نزدیک است مگر خدا او را متوجه ضعفش کند و او دست از سرفرازی و سرکشی بردارد.
در مقابل فردی است که چون همه عزت و قدرت و توانایی را از خدا میبیند با اتکال و توجه به او دست به کارهای بزرگ میزند و به اندازه همتش توان برخورداری از عنایات خدا و قدرت او را دارد. چون به منبع عظمت و قدرت متصل است نه از کسی و نه از چیزی نمیهراسد و با صلابت کاری که به دست گرفته را پیش میبرد و همیشه به عطای پروردگار و عنایتش امیدوار است.
در مقام عمل این دو فرد خیلی با هم متفاوت خواهند بود. کسی که با اعتماد و اتکال به خدا کارش را پیش میبرد هرگز بر خلاف دستور شرع و خدا عمل نمیکند و عملش الهی و انسانی است. اما فرد دیگر چون تنها رسیدن به هدف برایش مطرح است از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد تا به نتیجه برسد. همین نکته باعث تفاوتهای بسیاری در منش و رفتار آنها خواهد شد.
توکل به خدا آثاری دارد اولا باعث می شود انسان هرگز یاس و ناامیدی به خود راه ندهد ، زیرا تکیه ی او خداست و ثانیا توکل به خدا باعث افزایش مقاومت انسان در برابر مشکلات می شود .ثالثا توکل به خدا ادمی را از انواع وابستگی ها که سرچشمه ی ذلت و بردگی است ، نجات می دهد و به او آزادی و اعتماد به نفس می بخشد .
پس در واقع اعتماد به نفس در اسلام بر اثر شناخت خود به عنوان اشرف مخلوقات و دیگر کراماتی که خدا به انسان داده است حاصل میشود تا بداند در درون او چنین نیروی عظیمی نهفته است. البته این معنا کاملا با منیت و خود پرستی و خودخواهی مخالف است.
باید به دنبال خودشناسی باشیم تا گوهر وجود خودمان را بشناسیم و بدانیم خدا چه قدرتی در درون ما قرار داده است. این رمز اعتماد به نفس در معنای صحیح آن است که کاملا با آنچه در غرب به معنای اعتماد به نفس است متفاوت است.
وصف مؤمنین در قرآن برای درک این جایگاه و اعتماد به نفس بسیار مهم است. خداوند شخص مؤمن را مورد خطاب قرار داده و می فرماید: ( ولا تهنوا و لا تحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین) .آل عمران: ۱۳۹- « و سست و محزون نشوید که اگر مؤمن باشید ، غالب و برتر خواهید بود.»
این برتری نه به خاطر نژاد و رنگ و قوم شما است بلکه به خاطر راهی است که به درستی انتخاب کرده و برگزیده اید ، آن راهی که چه بسا اندیشمندان و متفکران بسیاری از یافتن آن عاجز مانده اند، راهی که از نظر تکیه گاه و خاستگاه برتر است و آن راه، راه هدایت پروردگار است که هیچ کجی و انحرافی در آن نیست و نهایتش به سوی خوشبختی است.
این اعتماد به نفسی که خدا به مؤمنین میدهد میتواند منشا حرکت صحیح آنها باشد. دقت دارید که مخاطب این کلام مومن است نه انسان و این نکته ظریفی است که خدا و یاری او و برتری دادن او برای مومن است یعنی آن که در مسیر خدا حرکت میکند. باور و رفتارش با قطب نمای الهی تنظیم شده و هدفش فقط خدا است.
موفق باشید.