باسلام.پرسشگر محترم، برای پرداختن به این موضوع بررسی این مسائل ضروری است:الف) در اندیشه سیاسی تشیع آنچه که مورد تأکید است مبارزه علیه ظلم و ستم و عدم سکوت در برابر ظلم ظالمی به مظلوم است. اگر منظور شما از جنگ همان مبارزه است(در اَشکال مختلف آن) جواب شما مثبت است. مبارزه ما با جبهه استکبار قدمتی از ابتدای خلقت بشر داشته و این مبارزه تمام شدنی نیست. در واقع این جنگ ریشه در تقابل حق و باطل دارد.
باسلام.پرسشگر محترم، برای پرداختن به این موضوع بررسی این مسائل ضروری است:الف) در اندیشه سیاسی تشیع آنچه که مورد تأکید است مبارزه علیه ظلم و ستم و عدم سکوت در برابر ظلم ظالمی به مظلوم است. اگر منظور شما از جنگ همان مبارزه است(در اَشکال مختلف آن) جواب شما مثبت است. مبارزه ما با جبهه استکبار قدمتی از ابتدای خلقت بشر داشته و این مبارزه تمام شدنی نیست. در واقع این جنگ ریشه در تقابل حق و باطل دارد. یک طرف جبهه حق به ولایت الله تن داده و برای سعادت بشر تلاش میکند و در طرف دیگر جبهه باطل دل به ولایت غیرالله(طاغوت) سپرده و در جهت استثمار و بردگی انسانها تلاش میکند. مبارزه و درگیری میان ما و جبهه استکبار جهانی نیز جلوه ای زمانی همین تقابل تاریخی است. جنگ حق و باطل و جهاد فی سبیل الله از ویژگیهای تاریخ انسان است که در دین اسلام و خصوصاً مکتب تشیع نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته است.[1] ما اعتقاد داریم این جنگ همواره بوده و ادامه خواهد داشت و در این میان آنچه که تغییر میکند نه اصل این جنگ بلکه عرصه های رویارویی است. به همین دلیل نیز حضرت امام خمینی بعد از پذیرش قطعنامه، همواره بر این نکته تأکید مینمود.« امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بى درد شروع شده است. و من دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نموده اند مى بوسم؛ و سلام و درودهاى خالصانه خود را به همه غنچه هاى آزادى و کمال نثار مى کنم… جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمى شناسد.»[2] «البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجى و بین الملل اسلامى مان بارها اعلام نموده ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه طلبى و تفکر تشکیل امپراتورى بزرگ مى گذارند، از آن باکى نداریم و استقبال مى کنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشه هاى فاسد صهیونیزم، سرمایه دارى و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایى را که بر این سه پایه استوار گردیده اند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- را در جهان استکبار ترویج نماییم. و دیر یا زود ملتهاى دربند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باج خواهى و مصونیت کارگزاران امریکایى، حتى اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیرى مى کنیم. ان شاء اللَّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگى که بر بلنداى بام انسانیت باید صداى مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آواى توحید را طنین اندازد، صداى سازش با امریکا و شوروى و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا مى خواهیم که این قدرت را به ما ارزانى دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهاى جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروى را به صدا درآوریم.»[3] « ما مى گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم.آرى، دیروز روز امتحان الهى بود که گذشت. و فردا امتحان دیگرى است که پیش مى آید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگترى را در پیش رو داریم..»[4]
ب) با توجه به توضیحات قسمت قبل، منظور از شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم نیز مشخص میشود. یقیناً منظور از این جمله ادامه مبارزه است و این مبارزه میتواند در عرصه های مختلف علمی، فکری،اقتصادی، فرهنگی و … نیز وجود داشته باشد و وجود دارد. هرگز فراموش نباید کرد که ما با کسی سر جنگ نداشته و فقط میخواهیم راه سعادت و پیشرفت را خودمان و با تکیه بر آموز های اسلام ناب محمدی طی کنیم و در این راه در برابر هرکسی که برای ملت بزرگ و با فرهنگ ایران ایجاد مشکل نماید به همان اندازه جواب دندانشکنی را خواهیم داد. در مورد جنگ میان ایران و عراق نیز این کشور عراق بود که به نمایندگی از جبهه استکبار و با حمایت تمام و کمال آنها دست به حمله زد و ما آغازگر جنگ نبودیم. این امریکا بود که رابطه خود را با ایران قطع کرده و طی این سالها با اقسام طرفندها، در مقابل اراده مقدس ملت ایران سنگ اندازی کرده است. بنابراین اینگونه نیست که در صورت فرض شکست عراق از ایران ما کشورگشایی کرده و سپس به دیگر ممالک همجوار نیز تعرض میگردیم بلکه سیاست جمهوری اسلامی در صدور انقلاب، نشان دادن کارکردهای مثبت پیروی از اسلام و آرمانها انقلاب اسلامی ایران به ملتهای مستضعف دنیاست تا آنها بتوانند با اراده و خواست قلبی خود، از زیر یوغ ظلم و ستم عده ای قلیل نجات پیدا کنند.
————————————
[1] برای نمونه رک: خطبه 27 نهج البلاغه
[2] صحیفه امام ج 21 پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه(قبول قطعنامه 598)
[3] همان
[4] همان