۱۳۹۸/۱۲/۲۸
–
۹۵۹ بازدید
سلام مقلد حضرت آقا.شخصی که توجیه میکند که خدا خیلی بخشنده وبزرگ است ونماز را میبخشد آیا درقیامت بقیه اعمال خوبش مورد قبول است؟
پاسخ: در پاسخ به توضیحات زیر توجه کنید : در آیات و روایات، شرایطی برای قبولی اعمال و عبادات بیان شده که نمونه هایی از آنها از این قرار است.
1. شرط اعتقادی.
2. شرط سیاسی.
3. شرط اخلاقی.
4. شرط اقتصادی.
5. شرط اجتماعی.
6. شرط بهداشتی و …
قبل از توضیح این موارد، تأکید می شود که انسان باید به مسئله قبولی عبادت عنایت خاصّی داشته باشد تا از تلاش معنوی اش بهره بیشتر ببرد.
علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «کُونُوا عَلی قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنایهً مِنکُم عَلَی الْعَمَل» ( . بحارالانوار، ج 71، ص 173 ) به قبولی عمل، بیش از اصل عمل توجّه داشته باشید.
انسان ممکن است برای پذیرش در جایی، هم کارت ورود بگیرد، هم طبق مقررات ظاهری عمل کند، ولی در مصاحبه به دلائلی مانند فساد اخلاق یا سوء سابقه یا … رد شود. عبادات هم ممکن است از نظر مقررات الهی، درست انجام گیرد، ولی به دلایلی مورد قبول خدا نشود. مگر نه این است که گاهی کارهای صحیحی از طرف افراد غیر مسئول انجام می گیرد ولی به جای تشکّر، از آنان انتقاد هم می شود؟! پس شرطِ قبولی کار، چیزی دیگر است. اینک به بیان آن شرایط می پردازیم:
1. شرط اعتقادی: ایمان به خدا
نداشتن ایمان، مایه تباهی اعمال است: « وَ مَنْ یکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ» ( سوره مائده، آیه 5 )
کسانی مساجد خدا را آباد می کنند که ایمان به خدا و معاد داشته باشند:
«إِنَّما یعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الاخِرِ» ( سوره توبه، آیه 18 )
و عمل صالح از زن و مرد «مؤمن» است که موجب زندگی پاک می شود:
«من عمل صلحاً من ذکر أو أنثی و هو مؤمن فَلنُحیینَّه حیوه طیبهً» ( سوره نحل، آیه 97 )
کسی که خدا را قبول ندارد، برای او کاری نمی کند تا انتظار پاداش داشته باشد. قرآن کریم، اعمال کافران را همچون خاکستری می داند که در یک روز طوفانی در برابر باد قرار گیرد. که چیزی از آن باقی نمی ماند.
2. شرط سیاسی: ولایت
ولایت و رهبری صحیح و آسمانی، همه بندگان خدا و بندگی ها و نماز و حجّ و جهاد و … را در مسیر الهی قرار می دهد و به آنها جهت شایسته می بخشد. مثل ایران امروز که با برخورداری از ولایت فقیه، راه رو به رشدی را می پیماید. در مقابل، کشورهای اسلامی دیگر، با آنکه نماز و روزه و … دارند ولی به خاطر انحراف در خط سیاسی و رهبری، در ذلّت اند.
رهبری جامعه، همانند راننده در یک ماشین است. اگر همه سرنشینان، شیک و مرتب و مؤدّب باشند ولی راننده مست باشد یا جاده منحرف باشد، سقوط در پیش است. ولی اگر راننده، سالم و باتجربه باشد، هر چند مسافران، کهنه پوش و نامترب باشند، این سفر به مقصد می رسد.
در حدیث از امام باقر ـ علیه السّلام ـ است: «من دان الله بعباده یجهد فیها نفسه و لا امام له من الله فسعیه غیر مقبول» ( وسائل الشیعه، ج 1، ص 90 )
کسی که به خدا ایمان دارد و عبادت های طاقت فرسا هم انجام می دهد ولی امام لایقی از طرف خدا ندارد، تلاشش بی فایده است.
اگر رهبر آسمانی بود، پرستش خدا به طاغوت پرستی کشیده نمی شد و قوانین آسمانی تبدیل به خرافات نمی گردید و نمازهای جمعه، با همه شکوهش، به نفع طاغوت ها نمی انجامید و حج، این مظهر قدرت و عزّت اسلام و مسلمین، چنین بی اثر یا به سود حکام دور از اسلام تبدیل نمی شد.
در حدیث می خوانیم: «فمن لم یتوّلنا لم یرفع الله له عملاً» ( کافی، ج 1، ص 430 ) هر کس ولایت و رهبری ما را نپذیرد، خدا هم اعمال او را قبول نمی کند.
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: ما «باب الله» هستیم و راه خدا از طریق ما معرّفی و شناخته می شود. ( کافی، ج 1، ص 193 و 145 )
پس شرط قبولی عبادات، ولایت است. ولی همراهش باید تقوا هم باشد. امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «و ما تنال و لایتنا الّا بالعمل و الورع» ( کافی، ج 2، ص 75، بحارالانوار، ج 71، ص 187 )
در خط رهبری ما نیست، مگر آنانکه اهل عمل و تقوا باشد.
3. شرط اخلاقی: الف) تقوا
داستان فرزندان آدم در قرآن آمده است. هر دو قربانی کردند. قربانی یکی پذیرفته شد و دیگری نه. خدا می فرماید:
«إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین» ( سوره مائده، آیه 27 ) خدا تنها از اهل تقوا می پذیرد.
نقل کرده اند شخصی هنگام عبور از بازار، دو قرص نان سرقت کرد و دو انار از مغازه ای دیگر.
سپس آن انار و نان را به فقیر داد. به او گفتند: این چه کاری است؟ گفت: خداوند هر گناه را یک کیفر ولی ثواب را ده برابر پاداش می دهد.
من با آن دو نان و دو انار، چهار گناه کردم ولی به فقیر که دادم، چهل ثواب بردم. چهار گناه از چهل ثواب که کم شود، سی و شش ثواب باقی می ماند. به او گفتند: پاداش ده برابر، برای کسی است که کارش بر اساس تقوا باشد. انفاق از مال غصبی پاداش ندارد. مگر نخوانده ای که: «انما یتقبل الله من المتقین …»!
عبادات، غیر از شرایط صحّت، شرایط «قبول» و «کمال» هم دارد. یعنی آنچه که مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوی می رساند و در فرد و جمع، تأثیر می گذارد. گاهی عبادت، صحیح است، ولی رشد آور نیست، مثل دارویی که شفابخش نیست. گاهی عبادت، از کیفر می رهاند ولی ما را محبوب خدا نمی سازد.
به خصوص انجام نمازهای واجب شرط قبولی اعمال و مصداق بارز تقوا است. به مقتضای حدیث امام محمد باقر -علیه السلام- که «اول ما یحاسب به العبد الصلاه، ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها» ؛ (میزان الحکمه، محمد مهدی ری شهری، ج5 ص374) شرط قبولی همه اعمال نیک قبول نماز قرار داده شده پس بدون نماز هیچ عمل مقبول نیست.
ب) حضور قلب
توجه و حضور قلب از دیگر شرایط صحت عبادت است:
برخی از راه های کسب توجه و حضور قلب در عبادات عبارتند از:
1. توجه به عظمت خدا و تفکر در عبادت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «الا لاخیر فی عباده لیس فیها تفکر؛ آگاه باشید که در عبادتی که تفکر نباشد سودی نیست» (اصول کافی، ج 1، ص 36)
2. توجه به لطف بی نهایت خدا نسبت به بندگانش.
3. پناه بردن به خدا از شر شیطان های جنّی و انسی.
4. توسل جستن به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ.
5. داشتن حالت خشوع و خضوع.
و ….
4. شرط اقتصادی: ادای حق مردم
رسیدگی به نیازمندان و ادای حقوق محرومان به درجه ای از اهمیت است که گاهی قبولی عبادت بستگی به آن دارد. پرداختن زکات، یا داشتن درآمد مشروع، از این نمونه هاست.
امام رضا ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «من صلّی و لم یزک لم تقبل صلوته»( بحارالانوار، ج 96، ص 12) هر کس نماز بخواند ولی زکات (و مالیات اسلامی) نپردازد، نمازش قبول نمی شود.
در حدیث دیگری علی ـ علیه السّلام ـ به کمیل می فرماید:
هر گاه غذای تو از راه حلال و درآمد صحیح نباشد، خداوند، تسبیح گفتن و شکر کردن تو را قبول نمی کند.( . سفینه البحار، ج 1، واژه «حلّ» )
5. شرط اجتماعی: خیرخواهی نسبت به دیگران
حفظ پیوندهای اجتماعی و اخوّت میان مسلمانان و روابط شایسته و نیکو میان پیروان اسلام، اهمیت بسیاری دارد. از این رو، هر سخن و عملی که به گسستن پیوندها و بهم زدن روابط خوب منجر شود نارواست، «غیبت»، «سوء ظن»، «بدخواهی»، «قطع رابطه»، «بدخلقی» و … از اوصاف و اعمالی هستند که موجب قبول نشدن عبادت می شوند.
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «من اغتاب مسلماً او مسلمهً لم یقبل الله صلاته و لاصیامه اربعین یوماً و لیلهً الّا ان یغفر له صاحبه» ) جامع السعادات، ج 2، ص 234)
کسی که غیبت زن و مرد مسلمانی را بکند، تا چهل روز نماز و روزه اش را خدا نمی پذیرد، مگر آنکه آن شخص، او را ببخشد.
و نیز، آن حضرت فرمود: «یا اباذر! ایاک و هجران اخیک، فانّ العمل لایتقبّل مع الهجران» ( مکارم الاخلاق، ص 554 (به نقل از الحیاه، ج 1، ص 236) ) ای ابوذر! از دوری و قطع رابطه با برادر دینی بپرهیز، چرا که عمل اینگونه اشخاص پذیرفته نیست.
و امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «لا یقبل الله من مؤمن عملاً و هو مضمر علی اخیه سوءً» ( اصول کافی، ج 2، ص 361 ) هر مؤمنی که نسبت به برادر دینی اش، نیت بدی داشته باشد، خداوند عمل او را قبول نمی کند.
و امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «انّ سوء الخلق یفسد العمل کما یفسد الخّل العسل» ( اصول کافی، ج 2، ص 321 ) بداخلاقی با مردم، چنان عمل را فاسد می کند، که سرکه، عسل را.
نتیجه آنکه بدگویی از دیگران، نیت سوء درباره مردم، ترک دوستی، غیبت و امثال آن که باعث سست شدن پیوندهای اجتماعی مسلمانان می شود، از موانع قبول شدن عبادات به حساب آمده است. و نمازگزار و اهل عبادت، باید روابط دینی مستحکمی با بندگان خدا داشته باشد، تا پرستش هایش شایستگی قبولی را دارا باشند.
6. شرط خانوادگی: خوشرفتاری
آئین مقدس و متعالی اسلام، میان عبادت و سیاست و اخلاق و اجتماع، پیوندی منسجم ایجاد کرده است. در امور خانوادگی هم رعایت احترام و حقوق متقابل زن و شوهر را چنان مهم دانسته که بی توجهی به آن گاهی باعث قبول نشدن عبادات می گردد. و قطع پیوندهای زمینی، به قطع پیوند آسمانی می انجامد.
در این زمینه پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده است: «من کان له امرئه توذیه لم یقبل الله صلاتها و لاحسنهً من عملها … و علی الرّجل مثل ذلک» ( . وسائل الشیعه، ج 14، ص 116 ) هر کس زن بد رفتار و اذیت کننده ای داشته باشد، خداوند نماز و کارهای نیک آن زن را نمی پذیرد. (مرد نیز همچنین است)
نه تنها بد رفتاری زن با شوهر یا برعکس، این اثر را دارد، حتی نگاه خشم آگین به پدر و مادر هم مانع قبول عبادت است.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «من نظر الی أبویه نظر ماقتٍ و هما ظالمان له لم یقبل الله له صلاهً» ( اصول کافی، ج 2، ص 349 )
نماز فرزندانی که با خشم به پدر و مادر خود نگاه می کنند قبول نمی شود. گر چه والدین، نسبت به آنان کوتاهی و ظلمی کرده باشند.
آری … وقتی ما از نردبان نماز، به معراج می رویم که پایه های آن، روی زمین محکمی باشد. ولی اگر روی یخ لغزنده یا زمین سست قرار داده شود، بالا رفتن را مشکل یا غیر ممکن می سازد. کمال معنوی در سایه عبادات، آن هم با حسن رفتار و روابط شایسته اجتماعی حاصل می شود. مسائل دیگری هم در روایات بیان شده که مانع قبولی اعمال است، مانند شراب خوردن و غیر آن. البته نباید تصوّر شود که حال که خدا قبول نمی کند، پس نماز نخواند و روزه نگیرد و … بلکه اینگونه روایات، نشان دهنده ضعف عمل و کم ارزشی آن به خاطر رفتار و خصلت های ناشایست عبادت کننده است. (محسن قرائتی ـ پرتوی ازاسرارنماز، چاپ هجدهم ، ص53)
البته باید توجه داشت که به غیر از رعایت شرایط قبولی نماز اموری نیز به عنوان عوامل عدم قبولی نماز در روایات بدان اشاره شده است که از آنجا که موضوع پرسش شما نمی باشد تنها به ذکر فهرستی از عواملی که موجب عدم پذیرش نماز می گردد اشاره می نمائیم :
1- بی باکی نسبت به انجام گناه در صورت فراهم بودن شرایط
2- چشم چرانی
3- داشتن روحیه استگباری و ظالمانه
4- ندادن خمس و زکات
5- ریا کاری در نماز
7- حرام خواری
8- بی تعهدی زنان در وظایف شوهر داری
9- غیبت کردن
10- به حال خشم و کینه به پدر و مادر نگاه کردن :
11- خیانت در معامله
12- کسی که بول و غائط خود را نگاه می دارد و بدینوسیله به خود فشار آورده و دچار ضررهای جسمی می شود این کار ، علاوه بر زیان برای سلامتی ، در نماز هم موجب عدم تمرکز فکر می شود و حضور قلب را از بین می برد . « امام صادق علیه السلام فرمود : نماز چنین کسانی قبول نمی شود » (محجه البیضاء ، فیض کاشانی ، ج 1 ، ص 354)
1. شرط اعتقادی.
2. شرط سیاسی.
3. شرط اخلاقی.
4. شرط اقتصادی.
5. شرط اجتماعی.
6. شرط بهداشتی و …
قبل از توضیح این موارد، تأکید می شود که انسان باید به مسئله قبولی عبادت عنایت خاصّی داشته باشد تا از تلاش معنوی اش بهره بیشتر ببرد.
علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «کُونُوا عَلی قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنایهً مِنکُم عَلَی الْعَمَل» ( . بحارالانوار، ج 71، ص 173 ) به قبولی عمل، بیش از اصل عمل توجّه داشته باشید.
انسان ممکن است برای پذیرش در جایی، هم کارت ورود بگیرد، هم طبق مقررات ظاهری عمل کند، ولی در مصاحبه به دلائلی مانند فساد اخلاق یا سوء سابقه یا … رد شود. عبادات هم ممکن است از نظر مقررات الهی، درست انجام گیرد، ولی به دلایلی مورد قبول خدا نشود. مگر نه این است که گاهی کارهای صحیحی از طرف افراد غیر مسئول انجام می گیرد ولی به جای تشکّر، از آنان انتقاد هم می شود؟! پس شرطِ قبولی کار، چیزی دیگر است. اینک به بیان آن شرایط می پردازیم:
1. شرط اعتقادی: ایمان به خدا
نداشتن ایمان، مایه تباهی اعمال است: « وَ مَنْ یکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ» ( سوره مائده، آیه 5 )
کسانی مساجد خدا را آباد می کنند که ایمان به خدا و معاد داشته باشند:
«إِنَّما یعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الاخِرِ» ( سوره توبه، آیه 18 )
و عمل صالح از زن و مرد «مؤمن» است که موجب زندگی پاک می شود:
«من عمل صلحاً من ذکر أو أنثی و هو مؤمن فَلنُحیینَّه حیوه طیبهً» ( سوره نحل، آیه 97 )
کسی که خدا را قبول ندارد، برای او کاری نمی کند تا انتظار پاداش داشته باشد. قرآن کریم، اعمال کافران را همچون خاکستری می داند که در یک روز طوفانی در برابر باد قرار گیرد. که چیزی از آن باقی نمی ماند.
2. شرط سیاسی: ولایت
ولایت و رهبری صحیح و آسمانی، همه بندگان خدا و بندگی ها و نماز و حجّ و جهاد و … را در مسیر الهی قرار می دهد و به آنها جهت شایسته می بخشد. مثل ایران امروز که با برخورداری از ولایت فقیه، راه رو به رشدی را می پیماید. در مقابل، کشورهای اسلامی دیگر، با آنکه نماز و روزه و … دارند ولی به خاطر انحراف در خط سیاسی و رهبری، در ذلّت اند.
رهبری جامعه، همانند راننده در یک ماشین است. اگر همه سرنشینان، شیک و مرتب و مؤدّب باشند ولی راننده مست باشد یا جاده منحرف باشد، سقوط در پیش است. ولی اگر راننده، سالم و باتجربه باشد، هر چند مسافران، کهنه پوش و نامترب باشند، این سفر به مقصد می رسد.
در حدیث از امام باقر ـ علیه السّلام ـ است: «من دان الله بعباده یجهد فیها نفسه و لا امام له من الله فسعیه غیر مقبول» ( وسائل الشیعه، ج 1، ص 90 )
کسی که به خدا ایمان دارد و عبادت های طاقت فرسا هم انجام می دهد ولی امام لایقی از طرف خدا ندارد، تلاشش بی فایده است.
اگر رهبر آسمانی بود، پرستش خدا به طاغوت پرستی کشیده نمی شد و قوانین آسمانی تبدیل به خرافات نمی گردید و نمازهای جمعه، با همه شکوهش، به نفع طاغوت ها نمی انجامید و حج، این مظهر قدرت و عزّت اسلام و مسلمین، چنین بی اثر یا به سود حکام دور از اسلام تبدیل نمی شد.
در حدیث می خوانیم: «فمن لم یتوّلنا لم یرفع الله له عملاً» ( کافی، ج 1، ص 430 ) هر کس ولایت و رهبری ما را نپذیرد، خدا هم اعمال او را قبول نمی کند.
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: ما «باب الله» هستیم و راه خدا از طریق ما معرّفی و شناخته می شود. ( کافی، ج 1، ص 193 و 145 )
پس شرط قبولی عبادات، ولایت است. ولی همراهش باید تقوا هم باشد. امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «و ما تنال و لایتنا الّا بالعمل و الورع» ( کافی، ج 2، ص 75، بحارالانوار، ج 71، ص 187 )
در خط رهبری ما نیست، مگر آنانکه اهل عمل و تقوا باشد.
3. شرط اخلاقی: الف) تقوا
داستان فرزندان آدم در قرآن آمده است. هر دو قربانی کردند. قربانی یکی پذیرفته شد و دیگری نه. خدا می فرماید:
«إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین» ( سوره مائده، آیه 27 ) خدا تنها از اهل تقوا می پذیرد.
نقل کرده اند شخصی هنگام عبور از بازار، دو قرص نان سرقت کرد و دو انار از مغازه ای دیگر.
سپس آن انار و نان را به فقیر داد. به او گفتند: این چه کاری است؟ گفت: خداوند هر گناه را یک کیفر ولی ثواب را ده برابر پاداش می دهد.
من با آن دو نان و دو انار، چهار گناه کردم ولی به فقیر که دادم، چهل ثواب بردم. چهار گناه از چهل ثواب که کم شود، سی و شش ثواب باقی می ماند. به او گفتند: پاداش ده برابر، برای کسی است که کارش بر اساس تقوا باشد. انفاق از مال غصبی پاداش ندارد. مگر نخوانده ای که: «انما یتقبل الله من المتقین …»!
عبادات، غیر از شرایط صحّت، شرایط «قبول» و «کمال» هم دارد. یعنی آنچه که مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوی می رساند و در فرد و جمع، تأثیر می گذارد. گاهی عبادت، صحیح است، ولی رشد آور نیست، مثل دارویی که شفابخش نیست. گاهی عبادت، از کیفر می رهاند ولی ما را محبوب خدا نمی سازد.
به خصوص انجام نمازهای واجب شرط قبولی اعمال و مصداق بارز تقوا است. به مقتضای حدیث امام محمد باقر -علیه السلام- که «اول ما یحاسب به العبد الصلاه، ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها» ؛ (میزان الحکمه، محمد مهدی ری شهری، ج5 ص374) شرط قبولی همه اعمال نیک قبول نماز قرار داده شده پس بدون نماز هیچ عمل مقبول نیست.
ب) حضور قلب
توجه و حضور قلب از دیگر شرایط صحت عبادت است:
برخی از راه های کسب توجه و حضور قلب در عبادات عبارتند از:
1. توجه به عظمت خدا و تفکر در عبادت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «الا لاخیر فی عباده لیس فیها تفکر؛ آگاه باشید که در عبادتی که تفکر نباشد سودی نیست» (اصول کافی، ج 1، ص 36)
2. توجه به لطف بی نهایت خدا نسبت به بندگانش.
3. پناه بردن به خدا از شر شیطان های جنّی و انسی.
4. توسل جستن به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ.
5. داشتن حالت خشوع و خضوع.
و ….
4. شرط اقتصادی: ادای حق مردم
رسیدگی به نیازمندان و ادای حقوق محرومان به درجه ای از اهمیت است که گاهی قبولی عبادت بستگی به آن دارد. پرداختن زکات، یا داشتن درآمد مشروع، از این نمونه هاست.
امام رضا ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «من صلّی و لم یزک لم تقبل صلوته»( بحارالانوار، ج 96، ص 12) هر کس نماز بخواند ولی زکات (و مالیات اسلامی) نپردازد، نمازش قبول نمی شود.
در حدیث دیگری علی ـ علیه السّلام ـ به کمیل می فرماید:
هر گاه غذای تو از راه حلال و درآمد صحیح نباشد، خداوند، تسبیح گفتن و شکر کردن تو را قبول نمی کند.( . سفینه البحار، ج 1، واژه «حلّ» )
5. شرط اجتماعی: خیرخواهی نسبت به دیگران
حفظ پیوندهای اجتماعی و اخوّت میان مسلمانان و روابط شایسته و نیکو میان پیروان اسلام، اهمیت بسیاری دارد. از این رو، هر سخن و عملی که به گسستن پیوندها و بهم زدن روابط خوب منجر شود نارواست، «غیبت»، «سوء ظن»، «بدخواهی»، «قطع رابطه»، «بدخلقی» و … از اوصاف و اعمالی هستند که موجب قبول نشدن عبادت می شوند.
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «من اغتاب مسلماً او مسلمهً لم یقبل الله صلاته و لاصیامه اربعین یوماً و لیلهً الّا ان یغفر له صاحبه» ) جامع السعادات، ج 2، ص 234)
کسی که غیبت زن و مرد مسلمانی را بکند، تا چهل روز نماز و روزه اش را خدا نمی پذیرد، مگر آنکه آن شخص، او را ببخشد.
و نیز، آن حضرت فرمود: «یا اباذر! ایاک و هجران اخیک، فانّ العمل لایتقبّل مع الهجران» ( مکارم الاخلاق، ص 554 (به نقل از الحیاه، ج 1، ص 236) ) ای ابوذر! از دوری و قطع رابطه با برادر دینی بپرهیز، چرا که عمل اینگونه اشخاص پذیرفته نیست.
و امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «لا یقبل الله من مؤمن عملاً و هو مضمر علی اخیه سوءً» ( اصول کافی، ج 2، ص 361 ) هر مؤمنی که نسبت به برادر دینی اش، نیت بدی داشته باشد، خداوند عمل او را قبول نمی کند.
و امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «انّ سوء الخلق یفسد العمل کما یفسد الخّل العسل» ( اصول کافی، ج 2، ص 321 ) بداخلاقی با مردم، چنان عمل را فاسد می کند، که سرکه، عسل را.
نتیجه آنکه بدگویی از دیگران، نیت سوء درباره مردم، ترک دوستی، غیبت و امثال آن که باعث سست شدن پیوندهای اجتماعی مسلمانان می شود، از موانع قبول شدن عبادات به حساب آمده است. و نمازگزار و اهل عبادت، باید روابط دینی مستحکمی با بندگان خدا داشته باشد، تا پرستش هایش شایستگی قبولی را دارا باشند.
6. شرط خانوادگی: خوشرفتاری
آئین مقدس و متعالی اسلام، میان عبادت و سیاست و اخلاق و اجتماع، پیوندی منسجم ایجاد کرده است. در امور خانوادگی هم رعایت احترام و حقوق متقابل زن و شوهر را چنان مهم دانسته که بی توجهی به آن گاهی باعث قبول نشدن عبادات می گردد. و قطع پیوندهای زمینی، به قطع پیوند آسمانی می انجامد.
در این زمینه پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده است: «من کان له امرئه توذیه لم یقبل الله صلاتها و لاحسنهً من عملها … و علی الرّجل مثل ذلک» ( . وسائل الشیعه، ج 14، ص 116 ) هر کس زن بد رفتار و اذیت کننده ای داشته باشد، خداوند نماز و کارهای نیک آن زن را نمی پذیرد. (مرد نیز همچنین است)
نه تنها بد رفتاری زن با شوهر یا برعکس، این اثر را دارد، حتی نگاه خشم آگین به پدر و مادر هم مانع قبول عبادت است.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «من نظر الی أبویه نظر ماقتٍ و هما ظالمان له لم یقبل الله له صلاهً» ( اصول کافی، ج 2، ص 349 )
نماز فرزندانی که با خشم به پدر و مادر خود نگاه می کنند قبول نمی شود. گر چه والدین، نسبت به آنان کوتاهی و ظلمی کرده باشند.
آری … وقتی ما از نردبان نماز، به معراج می رویم که پایه های آن، روی زمین محکمی باشد. ولی اگر روی یخ لغزنده یا زمین سست قرار داده شود، بالا رفتن را مشکل یا غیر ممکن می سازد. کمال معنوی در سایه عبادات، آن هم با حسن رفتار و روابط شایسته اجتماعی حاصل می شود. مسائل دیگری هم در روایات بیان شده که مانع قبولی اعمال است، مانند شراب خوردن و غیر آن. البته نباید تصوّر شود که حال که خدا قبول نمی کند، پس نماز نخواند و روزه نگیرد و … بلکه اینگونه روایات، نشان دهنده ضعف عمل و کم ارزشی آن به خاطر رفتار و خصلت های ناشایست عبادت کننده است. (محسن قرائتی ـ پرتوی ازاسرارنماز، چاپ هجدهم ، ص53)
البته باید توجه داشت که به غیر از رعایت شرایط قبولی نماز اموری نیز به عنوان عوامل عدم قبولی نماز در روایات بدان اشاره شده است که از آنجا که موضوع پرسش شما نمی باشد تنها به ذکر فهرستی از عواملی که موجب عدم پذیرش نماز می گردد اشاره می نمائیم :
1- بی باکی نسبت به انجام گناه در صورت فراهم بودن شرایط
2- چشم چرانی
3- داشتن روحیه استگباری و ظالمانه
4- ندادن خمس و زکات
5- ریا کاری در نماز
7- حرام خواری
8- بی تعهدی زنان در وظایف شوهر داری
9- غیبت کردن
10- به حال خشم و کینه به پدر و مادر نگاه کردن :
11- خیانت در معامله
12- کسی که بول و غائط خود را نگاه می دارد و بدینوسیله به خود فشار آورده و دچار ضررهای جسمی می شود این کار ، علاوه بر زیان برای سلامتی ، در نماز هم موجب عدم تمرکز فکر می شود و حضور قلب را از بین می برد . « امام صادق علیه السلام فرمود : نماز چنین کسانی قبول نمی شود » (محجه البیضاء ، فیض کاشانی ، ج 1 ، ص 354)