از سلمان روایت شده هنگامی که پیامبر خدا از دنیا رفت و به خاک سپرده شد و مهاجران و انصار بر سر خلافت به کشمکش پرداختند و بالاخره در سقیفه بنی ساعده خلافت را تصاحب کردند، علی علیه السلام  برای احقاق حق و اتمام حجت بر مسلمانان به همراه فاطمه سلام الله علیها و حسن و حسین علیهما السلام به در خانه های مهاجرین و انصار رفت. 
سلمان می گوید: شب هنگام علی علیه السلام فاطمه را بر مرکبی سوار می کرد و دست دو فرزندش حسن و حسین را می گرفت و خانه های مهاجران وانصار می رفت و از آنان می خواست او را برای احقاق حق یاری کنند، لکن جز اندکی دعوت او را نپذیرفتند. 
امیر المؤمنین علیه السلام برای این که روشن کند چه کسانی صادقانه این دعوت را پذیرفته اند، فرمان داد تا صبح سرهای خود را بتراشند و سلاح بدوش برای بیعت بر مرگ حاضر شوند. 
صبح شد و جز چهار نفر از آنان کسی به عهد خود وفا نکرد. 
علی علیه السلام برای اتمام حجت سه شب متوالی به همراه فاطمه و حسن و حسین این کار را انجام داد ولی جز همان چهار نفر کسی نبود که به پیمان و بیعت خود وفادار باشد. 
این پیمان شکنی ها و وفا نکردن به عهد و پیمان، امیر المؤمنین علیه السلام را بر آن داشت که ملازم خانه خویش شود و به جمع آوری قرآن بپردازد و از خانه خارج نشد تا اینکه قرآن را جمع کردند. 
(بحار الانوار، ج 28، ص 264 و 267. 
در کتاب الإختصاص، شیخ مفید، ص 184 آمده است : … فَقَامَتْ مُغْضَبَةً وَ قَالَتْ اللَّهُمَّ إِنَّهُمَا ظَلَمَا ابْنَةَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ حَقَّهَا فَاشْدُدْ وَطْأَتَکَ عَلَیْهِمَا ثُمَّ خَرَجَتْ وَ حَمَلَهَا عَلِیٌّ عَلَى أَتَانٍ عَلَیْهِ کِسَاءٌ لَهُ خَمْلٌ فَدَارَ بِهَا أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فِی بُیُوتِ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ مَعَهَا وَ هِیَ تَقُولُ یَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا اللَّهَ فَإِنِّی ابْنَةُ نَبِیِّکُمْ وَ قَدْ بَایَعْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ ص یَوْمَ بَایَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَکُمْ وَ ذَرَارِیَّکُمْ فَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ ص بِبَیْعَتِکُمْ قَالَ فَمَا أَعَانَهَا أَحَدٌ وَ لَا أَجَابَهَا وَ لَا نَصَرَهَا
فاطمه زهرا پس از احتجاج با خلیفه اول در مورد فدک و پس از آنکه عمربن خطاب به آن بانو گفت: تو زن هستی و شهادت یک زن به تنهایی کافی نیست. علی هم که به نفع تو شهادت می دهد، آن حضرت خشمگین شد و برخاست و عرضه داشت : پروردگارا این دو بر حق دختر پیامبرت ستم نمودند تو هم سختی و خشمت را بر آنها فرو بریز. سپس آن حضرت از نزد آن دو بیرون آمد. پس از آن علی علیه السلام او را بر مرکبی سوار می کرد و چهل روز آن حضرت را بر در خانه مهاجران و انصار می برد و حسن و حسین نیز همراهش بودند. فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمود: ای مهاجران و ای انصار. خدا را یاری کنید. من دختر پیامبر شما هستم. شما در روزی که با رسول خدا بیعت کردید متهعد شدید که از آن چیزی که خود و فرزندانتان را حفظ میکنید او و فرزندانش را نیز محافظت کنید. پس حالا به بیعتتان با رسول خدا عمل نمایید. اما هیچ کدام از آنان یاری نکردند .
بنا بر این حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها نرفت بلکه در محافظت حضرت علی علیه السلام وبه همراه فرزندانش بود .