خانه » همه » مذهبی » قرآن ناطق

قرآن ناطق


قرآن ناطق

۱۳۹۸/۱۱/۰۵


۴۰۶ بازدید

چرا به امام علی ع میگوییم قران ناطق مگر قران غیرناطق هم داریم؟ باید همان دیگری را بگوییم قران مجسم این صحیح نیست؟

قرآن ناطق یعنی قرآن سخن گو در برابر قرآن صامت که به معنای قران ساکت است از آنجا که قران کتابی است مکتوب و سخن نمی گوید و این پیامبر و اهل بیت هستند که مبین قرآن کریم اند به آنان قرآن ناطق گفته می شود یعنی نطق به قرآن می کنند و آیات آن را برای مردم تبیین می کنند .
بر اساس روایات فراوانى که ذکر شده است حضرت على علیه السلام و همچنین فرزندان او لسان و کتاب ناطق الهى و قرآن ناطق هستند.
ابوبصیر گوید: درباره آیه «هَذَا کِتابُنا ینطقُ عَلَیکُم بالحق»؛ بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 23، ص 198 – 197، ح 29، (مؤسسه الوفا، بیروت)؛ تأویل الایات الظاهرة، سیدشریف الدین استرآبادى، ص 560 – 559، (انتشارات جامعه مدرسین، قم).
از امام صادق علیه السلام در خصوص هذا کتابنا ینطق … در آیه شریفه پرسیدم، ایشان فرمودند: «قرآن سخن نمى گوید: لیکن محمد و اهل بیت او علیهم السلام ناطق به کتاب – یعنى قرآن – مى باشند. امام صادق علیه السلام در حدیثى دیگر فرمود: «امیر المؤمنین علیه السلام مى فرماید: من علم خداوند و… زبان گویاى خداوند… هستم. التوحید، شیخ صدوق، ص 164، (انتشارات جامعة المدرسین)؛ بحارالانوار، ج 24، ص 198، ح 25، (مؤسسة الوفا، بیروت). همچنین تعبیرهاى «لِسانُهُ النّاطِقُ»؛ الکافى، کلینى(ره)، ج 1، ص 144، ح 1، (دارالکتب الاسلامیه)؛ التوحید، شیخ صدوق(ره)، ص 152، ح 9، (انتشارات جامعه مدرسین، قم).
– ما زبان ناطق خداوند هستیم، «أنَا الکِتابُ النّاطِقُ»؛ بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 39، ح 5، ص 272، (مؤسسة الوفاء، بیروت). «أَنَا کَلامُ اللَّهِ النّاطِقِ»؛ همان، ج 79، ص 199. «النّاطِقُ بِالقُرآنِ»؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام ، شیخ صدوق(ره)، ج 1، ص 54، ح 20، (انتشارات جهان). «النّاطِقُ عَنِ القُرانِ»؛ همان، ج 2، ص 121، ح 1. و نظایر آن که درباره امام على علیه السلام و دیگر پیشوایان معصوم علیهم السلام در روایات آمده است، مى فهماند که آنان مفسر واقعى قرآن، مظهر علم الهى و عالم به کلیه علوم مربوط به قرآنند؛ چنان که به مناسبت هاى مختلف روایات گوناگونى درباره تفسیر، تأویل و غیر آن اظهار فرموده اند. از این روست که شیعیان به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرآن ناطق مى گویند و اطلاق این گونه تعبیر بر آن بزرگواران صحیح مى باشند.
در روایات اهل سنت نیز آمده است که: «مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ»؛ سوره رعد، آیه 43. کسى که علم کتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست. على بن ابى طالب است که به تفسیر، تأویل، ناسخ، منسوخ، حلال و حرام قرآن عالم بود. ینابیع المودّة، القندوزى، ج 1، ص 308، ح 11، (دارالاسوة)؛ شواهد التنزیل، الحاکم الحسکانى، ج 1، ص 405، ح 427، (نشر مجمع احیاء الثقافة الاسلامیه). از آن حضرت نیز نقل شده است که فرمود: «فَوَالذى نفسى بِیَدهِ ما نَزَلت آیة الاّ وَ أَنَا أَعلَمُ بِها أَینَ نَزَلَتَ وَ فیمَن نَزَلَت…»؛ شواهد التنزیل، همان، ج 1، ص 42 – 40، ح 35. قسم به کسى که جانم به دست اوست! هیچ آیه اى نازل نشده است، مگر این که من مى دانم کجا نازل شده و درباره چه کسى نازل شده است و… .
آن حضرت در حدیث دیگرى مى فرماید: «پیامبر به من هزار باب علم آموخت، که از هر بابى هزار باب دیگر گشوده مى شد، تا این که به علم گذشته و آینده تا روز قیامت آگاه شدم». ینابیع الموده، ج 1، ص 231، ح 70. همچنین در روایت آمده است: «حضرت على علیه السلام شب تا صبح براى ابن عباس تفسیر باء بسم اللَّه را مى گفت و فرمود: «لو شئت لا وقرت من تفسیر الفاتحه سبعین بعیرا»؛ ینابیع المودة، همان، ج 3، ص 209، باب 69. اگر بخواهى از تفسیر فاتحه هفتاد شتر بار مى کنم و در جاى دیگر فرمود: «أَنَا تَرجُمان وَحىِ اللَّهِ»؛ احقاق الحق، التسترى، ج 4، ص 332، (دارالکتاب الاسلامى، بیروت). به نقل از المناقب المرتضویه، محمدصالح الحنف الترمذى، ص 135، (طبع بمبئى). من ترجمان وحى الهى مى باشم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز درباره آن حضرت مى فرماید: «أَنتَ بابُ عِلمى وَ الإِیمانُ مِخالِط لَحمَکَ وَ دَمَکَ کَما خالَطَ لَحمى وَ دَمى»؛ ینابیع الموده، ج 1، ص 392، ح 4. تو * علم منى… و ایمان با گوشت و خون تو درآمیخته، همان سان که با گوشت و خون من در آمیخته است. بنابراین کسى که این گونه به کتاب خدا آگاه باشد و قرآن و ایمان با تمام وجود او آمیخته باشد، قولاً و عملاً چیزى جز قرآن از او صادر نخواهد شد و اطلاق قرآن ناطق بر او بدین لحاظ درست و صحیح مى باشد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد