خانه » همه » مذهبی » عقاید اسماعیلیه

عقاید اسماعیلیه


عقاید اسماعیلیه

۱۳۹۸/۰۹/۲۵


۷۸۷ بازدید

مذهب اسماعیلیه چه عقایدی دارد؟

اسماعیلیه یکی از فرقه های معروف شیعی است که بعد از رحلت امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ (148هـ) در موضوع امامت با امامیه دچار اختلاف شده و از شیعه جدا شدند.[1]و طی قرون مختلف، خود دوباره دچار انشعاب شده و به فرقه های مختلف با نامهای گوناگون پدید آمدند و لذا بحث دربارة عقاید همه فرقه ها در این مختصر ممکن نیست. بنابراین به ذکر عقاید اسماعیلیان اولیه اکتفا می نماییم.
1. اسماعیلیان در مورد امامت بعد از شهادت امام صادق ـ علیه السّلام ـ معتقد به امامت اسماعیل فرزند امام صادق(ع) شدند با آنکه اسماعیل در زمان حیات امام صادق از دنیا رفته بود ولی این گروه که اسماعیلیه خاصه یا خالصه نامیده شدند،[2] مرگ اسماعیل را منکر شده و او را همان مَهدی موعود قلمداد کردند. ولی برخی از اسماعیلیان که بعدها خطابیه نامیده شدند، چون رهبرشان ابوالخطاب بود، مرگ اسماعیل را قبول کردند و به امامت محمد بن اسماعیل بن جعفر ـ علیه السّلام ـ معتقد شدند.[3] و گفتند محمد بن اسماعیل هفتمین و آخرین امام است.
از آنجائیکه اسماعیلیان معتقد به هفت امام می باشند به سبعیّه یا هفت امامیه نیز معروفند و همچنین معتقدند که ادوار نبوّت از هفت دور تشکیل می شود و هر مرحله از دوره نبوّت، یعنی هر دوره غیبت، به وسیلة یک ناطق و یک وصی افتتاح می گردد و یک یا چند دستة هفت گانه از امامان جانشین آنان می گردد. و سپس آن دوره به وسیله آخرین امام (یعنی قائم) یا امام رستاخیز، که دوران پیشین را خاتمه می دهد، پایان می پذیرد و او امام «مقیم» است؛ و این امام پیامبر جدید را بر می انگیزد.
از نظر اسماعیلیان امام دارای مراتب چهار گانه است؛
1. امام مقیم: همان کسی که پیامبر ناطق را بر می انگیزد و این عالی ترین درجه امامت است و آن را «ربّ الوقت» نیز گویند.
2. امام اساس: که وصی و جانشین پیامبر و امین راز و یاور اوست و سلسله امامان مستقر در نسل او تداوم می یابد.
3. امام مستقر: کسی که امام بعد از خود را تعیین می کند.[4] راه تعیین امام از نظر اسماعیلیان دو طریق است: یکی وراثت و دیگری نص امام مستقر است.
4. امام مستودع: که همان نائب الامام نیز گفته می شود و به نیابت از امام مستقر به انجام امور امامت قیام می کند ولی حق تعیین جانشین بعد از خود را ندارد.[5]2. یکی از عقاید شاخص اسماعیلیه در معارف و احکام، باطن نگری و تأویل است و به عقیده آنان شرایع الهی دارای ظاهر و باطن است و باطن آن را جز امام و جانشین او کسی نمی داند و همة آنچه در شرایع آسمانی آمده، مثالها و رموزی است برای حقایق باطنی مثلاً طهارت را به تبرّی جستن از مذاهب مخالف باطنیه تأویل می کنند.[6]3. به اعتقاد اسماعیلیه پیامبران اولولعزم هفت نفرند و هر کدام یک وصی دارد، بدین ترتیب آدم که وصیّش شیث بود، نوح وصیّش سام، ابراهیم وصیّش اسماعیل، موسی وصیّش یوشع، عیسی وصیّش شمعون، محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ وصیّش علی ـ علیه السّلام ـ و اسماعیل (پسر امام جعفر صادق) که همان قائم است و به اعتقاد برخی محمد بن اسماعیل امام قائم است.[7]4. اعتقاد اسماعیلیه در توحید از این قرار است که آنها معتقدند خداوند نه مثل دارد و نه ضد و صفات را به طور مطلق از خداوند نفی می کنند.
5. اسماعیلیه معتقد به مخیّر بودن انسان هستند و همچنین به قضا و قدر معتقدند لکن قضا و قدر را سلب کننده اختیار از انسان نمی دانند.
6. اسماعیلیه در رابطه با معاد معتقدند که معاد جسمانی نیست بلکه روحانی است و به بهشت و جهنم و ملائکه و جن ایمان دارند.[8]و بالاخره اسماعیلیه معتقدند که امامت به دور عدد «هفت» گردش می کند و نبوّت را در حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ ختم شده نمی دانند و تغییر و تبدیل در احکام و شریعت بلکه برداشتن اصل تکلیف مخصوصاً در نظر باطنیه، که فرقه ای از اسماعیلیه به حساب می آیند، مانعی ندارد. [9]پی نوشت ها:
1. اسماعیلیه بین الحقایق و الاباطیل، هاشم عثمان.
2. بحوث فی الملل و النحل، جعفر سبحانی، جلد8 .
3. تاریخ و عقاید اسماعیلیه، فرهاد دفتری.
[1] . بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفِرَق، تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید، بیروت، مکتبة العصریه، چاپ اول، 1411هـ ، ص62.
[2] . سعد بن عبداله ابی خلف اشعری قمی، المقالات و الفرق، تصحیح دکتر مشکور، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ اول، 1361ش، ص80.
[3] . نو بختی، فرق الشیعه، ترجمه محمد جواد مشکور، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ اول، 1361، ص105.
[4] . مشکور، محمد جواد، موسوعه الفرق الاسلامیه، بیروت، مجمع بحوث الاسلامیه، چاپ اول، 1415هـ ، ص104.
[5] . همان.
[6] . ربانی گلپایگانی، علی، فِرق و مذاهب کلامی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ سوم، 1383، ص76.
[7] . نوبختی، پیشین، ص107.
[8] . ر.ک، سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، انتشارات امام صادق ـ علیه السّلام ـ چاپ اول، 1418هـ ، ج8، ص 191ـ231.
[9] . طباطبائی، محمد حسین، شیعه در اسلام، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1362، ص39.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد