خانه » همه » مذهبی » جمهوری خواه-دموکرات-برجام-جنگ تجاری با روسیه و چین

جمهوری خواه-دموکرات-برجام-جنگ تجاری با روسیه و چین


جمهوری خواه-دموکرات-برجام-جنگ تجاری با روسیه و چین

۱۳۹۸/۰۷/۱۴


۱۳۱۰ بازدید

سلام. دمکرات ها بهتر اند یا جمهوری خواهان? نظر دمکرات ها و جمهوری خواهان در مورد برجام, جنگ تجاری با چین, تعامل با روسیه چیه?

دمکرات و جمهوری خواه دو جریان سیاسی عمده در آمریکا هستند که در سیاست های داخلی و خارجی دیدگاهها و خط مشی متفاوتی دارند در عین حال این دو حزب در چارچوب محوری سیاست آمریکا عمل می کنند از این جهت بهتر بودن این دو حزب معنا ندارد زیرا حمایت از اسرائیل و مقابله با جمهوری اسلامی و مقاومت در منطقه از سیاست های غیر قابل تغییر این کشور هستند هر چند خط مشی آنها متفاوت است.
تاریخچه تاسیس حزب دموکرات که از فرقه‌های ضد فدرالیست نشات گرفته است به سال 1792 باز می‌گردد.توماس جفرسون و جیمز مادیسون دو فردی بودند که اقدام به تاسیس حزب دموکرات کردند.
از روسای جمهور مهم دموکرات ایالات متحده می‌توان به اسامی زیر اشاره کرد:
فرانکلین روزولت، سی و دومین رئیس جمهور (1945-1933)
جان اف کندی، سی و دومین رئیس جمهور (1963-1961)
بیل کلینتون، چهل و دومین رئیس جمهور (2001-1993)
باراک اوباما چهل و چهارمین رئیس جمهور (از نوامبر 2008 تا 20016)
حزب جمهوری‌خواه در اوایل دهه 1850 شکل گرفت.آبراهام لینکولن اولین رئیس جمهور آمریکا بود که با شعار آزادی مردم و عدم مداخله دولت فلسفه این حزب را پی‌ریزی کرد و از سال 1861 تا 1865 به عنوان رئیس جمهور این کشور منصوب شد. پس از این بود که جمهوری‌خواهان خود را به عنوان یک حزب قدرتمند معرفی کردند و شصت سال از یکصد سال بعدی را در کاخ سفید به سر می‌بردند و تا امروز به عنوان یکی از دو حزب مهم سیاسی در ایالات متحده به حیات خود ادامه می‌دهد.
اگر بخواهیم پس از آبراهام لینکولن به چند رئیس جمهور مهم جمهوری خواه در تاریخ ایالات متحده اشاره کنیم می‌توانیم از این افراد نام ببریم:
تئودور روزولت، بیست و ششمین رئیس جمهور (1909-1901)
دوایت آیزنهاور، سی‌ و چهارمین رئیس جمهور (1961-1953)
رونالد ریگان، چهلمین رئیس جمهور (1989-1981)
جرج دبلیو بوش، چهل و سومین رئیس جمهور (2009-2001)
اصول
دموکراتها از فلسفه لیبرال پیروی می‌کنند و معتقدند که نقش صحیح دولت تنظیم و نظارت بر اقتصاد است. یکی دیگر از اصول دموکراتها توزیع رفاه اقتصادی در میان افراد نیازمند جامعه است. به اعتقاد دموکراتها دولت باید با تامین فرصتهای آموزشی، خدمات پزشکی و رفاه اقتصادی برای شهروندان خود اطمیینان پیدا کند که توجه لازم به آنها صورت می‌گیرد.
جمهوری خواهان از فلسفه‌ای محافظه کارانه تر پیروی می‌کنند. به اعتقاد آنها اگرچه دولت وظیفه نظارت بر اخلاقیات را برعهده دارد اما نباید به مسائل شخصی افراد ورود کند. اصول این حزب بر مسئولیت فردی استوار است و اینکه هر فرد مختار است هر طور می‌خواهد زندگی کند. برای مثال جمهوری خواهان معتقدند این به تصمیم خود فرد بستگی دارد که می‌خواهد به تحصیل بپردازد یا از خدمات بهداشتی بهره‌مند شود یا خیر. دولت دخالتی در این تصمیم‌گیری ها نباید داشته باشد. فلسفه این حزب در محور قرار دادن بازارهای اقتصادی و کمرنگ کردن نقش دولت موجب شده که همین مساله موجب شده از سوی دموکراتها به توجه بیش از حد به مسائل اقتصادی متهم شوند.مواضع این دو حزب در برابر مسائل کلیدی نشان دهنده بنیان های فلسفی آنهاست. جمهوری خواهان به کاهش نقش دولت و تقویت اقتصاد و کاهش توزیع درآمد معتقد هستند. در مقابل دموکراتها به افزایش حضور دولت و افزایش توزیع درآمدها به نفع قشر ضعیف اعتقاد دارند. در ادامه به مقایسه فلسفه این دو حزب در مسائل مختلف خواهیم پرداخت.
انرژی: دموکراتها به استفاده از منابع انرژی برگشت ‌پذیر اعتقاد دارند. در خصوص منابع سنتی انرژی نیز آنها معتقدند تولید نفت و گاز می‌بایست در مناطق موجود در خشکی انجام شود. در همین راستا بسیاری از سیاستمداران این حزب خواستار وضع مالیاتهای بیشتر برای حمایت از منابع انرژی برگشت پذیر و اقتصادی هستند.
اگرچه هر دو حزب معتقدند که وابستگی به واردات نفت تهدیدی برای اقتصاد و دفاع ملی این کشور محسوب می‌شود، اما حزب جمهوری خواه به توسعه منابع سنتی انرژی تمایل بیشتری دارد. به اعتقاد آنها انرژی هسته‌ای وافر و مقرون به صرفه بوده و جزء انرژی های پاک به شمار می‌رود. این حزب معتقد است که برای تولید نوع بیخطر این انرژی باید به توانایی بازار آزاد اعتماد کرد. به اعتقاد آنها ترکیبی از انرژی‌های مختلف، گزینه مناسبی برای اقتصاد آمریکا به شمار می‌رود.
میانه‌رو‌ها (centrists) گروهی از دموکراتها هستن که از استفاده از نیروی نظامی حمایت می‌کنند. اینها همان گروهی بودند که از ایده حمله به عراق حمایت کردند.
رای دهندگان: از سال 2000 به بعد حزب دموکرات در میان افراد تحصیل‌کرده و آکادمیک از افزایش اندکی در حمایت برخوردار بوده است. با این وجود که قبلا طبقه آکادمیک پایگاه مستحکمی در میان حزب جمهوری خواه داشت، طی سالیان گذشته این تناسب به سود حزب دموکرات تغییر یافته است. دلیل این امر هم می‌تواند تقویت ارزشهای اجتماعی لیبرال در میان این گروه باشد.
متفکرین و اساتید دانشگاه بخش عمده‌ای از آراء حزب دموکرات به شمار می‌روند. نتایج یک نظرسنجی در سال 2005 نشان داد که 72% از اساتید دانشگاه لیبرال بوده در حالیکه تنها 15% آنها محافظه کار به شمار می‌رفتند. بیشتر اساتیدی که در رشته علوم انسانی و علوم اجتماعی فعالیت می‌کنند دارای تمایلات لیبرال هستند و اساتید حوزه تجارت تمایلات محافظه‌کارانه دارند.
مطالعات نشان داده است که در سالهای اخیر جوانان تمایل بیشتری به نامزدهای دموکرات داشته‌اند. پس از ریاست جمهوری کلینتون این موضوع در تمام دوره های انتخابات ریاست جمهوری تکرار شده است. به اعتقاد برخی کارشناسان جوانان تمایل دارند برخلاف عموم مردم خود را لیبرال نشان دهند و در مسائلی مانند ازدواج همجنس بازان یا مراقبتهای پزشکی جهانی نظراتی لیبرال‌تر نسبت به عموم مردم داشتند.
اکثریت افرادی که دارای انحرافات جنسی هستند طرفدار حزب دموکرات به شمار می‌روند. بین 70 تا 77 درصد از این گروه حامی دموکراتها بوده و این روند پس از پیروزی کلینتون در انتخابات 1996 ادامه یافته است.
پس از جنگ داخلی و به دنبال صدور قانون آزادسازی برده‌ها، بخش اعظم سیاه پوستان آمریکایی طرفدار حزب جمهوری خواه شدند. جنوب آمریکا که حامی حزب دموکرات بود، همچنان طرفدار برده داری بود. به علاوه اعضای گروه کوکلوس کلان عمدتا از دموکراتهای سفید پوست تشکیل شده بودند و به دلیل نارضایتی نسبت به عملکرد ضعیف شمالی‌ها نسبت به این موضوع، تصمیم به لغو سیاستهای بازسازی (Reconstruction) گرفتند.
اقتصاد: دموکراتها خواهان افزایش مالیات هستند. به اعتقاد آنها با افزایش مالیات دولت قادر است خدمات بهتری را در اختیار شهروندانش قرار دهد و با توجه به پررنگ‌ تر بودن نقش دولت، مردم اقشار متوسط و ضعیف از رفاه بیشتری برخوردار خواهند شد. نگرشی که بنا به اعتقاد برخی مخالفان به دلیل فساد در بدنه دولت در بسیاری مواقع محقق نشده و بدین ترتیب این قشر متوسط و ضعیف آمریکا بوده‌اند که و علاوه بر پرداخت مالیاتهای سنگین از از خدمات مورد انتظارش خبری نبوده است.
از سوی دیگر جمهوری خواهان که معتقد به اقتصاد آزاد هستند بر این باورند که مالیات ها می‌بایست کاهش یابند و خود افراد برای استفاده از خدمات مورد نظر هزینه آن را بپردازند. بدین ترتیب افرادی که دارای وضعیت مالی بهتری هستند طبق معمول قادر خواهند بود که از بهترین‌ها بهره‌مند شوند و در عین حال مالیات کمی پرداخت می‌کنند. مخالفین این نگرش معتقدند این شیوه موجب افزایش فاصله میان طبقه ضعیف و مرفه خواهد شد. بنا به اعتقاد برخی، جمهوری خواهان در سایه دیدگاه اقتصاد آزاد باعث می‌شوند که فعالان اقتصادی آمریکایی به جای سرمایه‌ گذاری در درون این کشور و ایجاد شغل برای شهروندان ایالات متحده، تمایل بیشتری به فعالیت و سرمایه‌گذاری در خارج از کشور داشته باشند، جایی که هزینه‌های تولید پایین بوده و سود بیشتری را عاید آنها می‌سازد.
حمایت از همجنس بازان: به رسمیت شناختن ازدواج همجنس‌بازان بیش از هر چیز ناشی از حمایت دموکراتها است. این حزب با شعار برابری و عدم تبعیض از همجنس‌بازان حمایت کرده و این حق را برای آنها قائل شد که همانند افراد عادی قادر به ازدواج با هم باشند. این موضوع با مخالفت اکثر شخصیت های مذهبی مواجه شد.
یکی از موضوعات دیگری که دموکراتها را در تیررس انتقادات قرار داد، حق سقط جنین بود. با تصویب این قانون آنها قوانین قبلی را که اجازه دخالت دولت در تصمیم گیری‌های مربوط به سقط جنین را داده بود، لغو کردند و بدین ترتیب روز به روز بر آمار سقط جنین افزوده شد.
جمهوری خواهان از حق داشتن سلاح گرم حمایت می‌کنندو معتقدند بدین وسیله شهروندان آمریکایی قادر به حفاظت از خود در مواقع بحرانی خواهند بود. البته شواهد چیزی غیر از این را نشان می‌دهد و با افزایش جرم و خشونت در این کشور و در عین حال سهولت دسترسی به سلاح گرم توسط افراد، نگرانی‌های زیادی میان دولتمردان ایالات متحده بوجود آمده است. با این وجود که دموکراتها معمولا مخالف سیاست آزادسازی اسحله هستند اما برخی از نمایندگان این حزب که در مناطق جنوبی قرار داشتند اعلام کردند که برای به دست آوردن رای بیشتر در این مناطق در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 می‌بایست تاکید کمتری بر این موضوع صورت گیرد.
سیاست خارجی
دموکراتها (محافظه کاران) در سیاست خارجی طرفدار سیاست آرام سازی و تعامل بخصوص در ارتباطات خود با روسیه و چین هستند،اما جمهوری خواهان (نومحافظه کاران) که دوران جنگ سرد را خاتمه یافته می دیدند طرفدار سیاست های تهاجمی در روابط خارجی و تقابل با عناصرمزاحم بودند.
– محافظه کاران در عین اعتقاد به افزایش بودجه نظامی و تقویت ارتش، مداخله نظامی در کشورهای دیگر و تغییر دولت ها را در اولویت ندارند، اما نومحافظه کاران تهاجم نظامی برای تحقق اهداف خود نظیر مبارزه با تروریسم و حتی تغییر رژیم های مخالف خود (نظیر عراق و افغانستان) را لازمه یک سیاست خارجی فعال می دانستند.
به همین دلیل بود که پس از رای قریب به اتفاق نمایندگان سنا مبنی بر حمایت از اقدام نظامی علیه تروریستها در افغانستان در سال 2001 به مرور زمان دموکراتها نگرانی خود را از طولانی شدن عملیات نظامی در این کشور ابراز داشتند و پس از حمله ایالات متحده به عراق این نگرانی‌ها جنبه اعتراض به خود گرفت. در نظرسنجی سال 2008 موسسه گالوپ (Gallup) مشخص شد که 41% از دموکراتها معتقد بودند که اقدام نظامی ایالات متحده تصمیمی اشتباه بوده است. بر اساس همین نظرسنجی 56% از دموکراتها خواستار خروج نیروهای آمریکایی از عراق بودند. خبرگزاری سی‌ان‌ان در بررسی‌های آگوست 2009 خود به این نتیجه رسید که اکثر دموکراتها مخالف جنگ هستند و در مقابل حدود دو سوم جمهوری خواهان از عملیات نظامی در افغانستان حمایت می‌کنند. با این وجود حضور نیروهای نظامی آمریکا در یمن و حمایت از رژیم علی عبدالله صالح به بهانه مبارزه با القاعده نشان داد که هر زمان که منافع ایالات متحده تهدید شود، دولت این کشور (چه دموکرات، چه جمهوری خواه) از شرکت در جنگهای خونین و کشتار غیر نظامیان به بهانه دفاع از دموکراسی استقبال می‌کند.
دولت ایالات متحده علیه کشور ایران نیز اقدام به ترتیب دادن حمله نظامی مخفیانه کرده است. این اقدام که در دولت جیمی کارتر و در 24 آوریل 1980 در عملیاتی با اسم رمز چنگال عقاب (Eagle claw) و با هدف آزاد سازی گروگان‌های آمریکایی صورت گرفت، به شکل عجیبی با شکست مواجه شد. این عملیات که قرار بود به صورت ضربتی با شرکت 6 فروند هواپیمای c-130 و 8 فروند بالگرد بزرگ (RH-53D) و با 97 نیروی نظامی ویژه، انجام شود به دلیل شرایط نامساعد جوی و طوفان شن نه تنها با موفقیت به پایان نرسید بلکه در نهایت با انفجار یک هواپیمای c-130 و یک بالگرد، رها ساختن 5 بالگرد دیگر و بر جای گذاشتن 8 کشته و 4 مجروح به شکل مفتضحانه‌ای با شکست مواجه شد.
جمهوری خواهان که در زمان ریاست‌جمهوری جرج دبلیو بوش از سیاستهای جنگ طلبانه وی حمایت می‌کردند و با بهانه وجود سلاح‌های کشتار جمعی حمله به عراق را مورد تایید قرار داده بودند پس از گذشت چند سال و عدم دستیابی به اهداف مورد نظر، از سوی بسیاری از کشورها، از جمله دموکراتها به دروغگویی متهم شدند. به اعتقاد بسیاری شرکت های اسلحه سازی و موسسات بزرگ نفتی که از حامیان انتخاباتی بوش بودند با طرح این موضوع بهانه خوبی برای کسب سود هنگفت از طریق دامن زدن به جنگ در عراق به دست آوردند. اوباما در مبارزات انتخاباتی‌اش از این بهانه برای برتری نسبت به رقبای جمهوری‌خواهش استفاده کرد و با انتقاد از افزایش نیرو در عراق اعلام کرد که در صورت انتخاب شدن قصد دارد تا نیروهای رزمی این کشور را تا سال 2010 از عراق خارج کند. اقدامی که پس از انتخاب وی محقق نشد و چندین مرتبه به تعویق افتاد.
اسرائیل
زمانی که بحث به اسرائیل می‌رسد سیاستهای این دو حزب چندان تفاوتی با یکدیگر نخواهند داشت. به گفته نانسی پلوسی، سخنگوی مجلس نمایندگان ایالات متحده ” زمانی که صحبت از اسرائیل به میان می‌آید، هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه نظر واحدی خواهند داشت که همانا حمایت از این رژیم است”. البته بررسی‌ها نشان داده است که دموکراتها تمایل بیشتری به حمایت گسترده از این رژیم دارند، در حالیکه جمهوری‌خواهان تا اندازه‌ای به موضوع برقراری صلح میان رژیم صهیونیستی و اعراب نیز توجه دارند. از میان روسای جمهور ایالات متحده تنها می‌توان به نام جیمی کارتر اشاره کرد که در سیاست‌هایش تمایل چندانی به حمایت از اسرائیل دیده نمی‌شد. نظرسنجی موسسه گالوپ در سال 2008 نشان داد که 64% از نمایندگان ایالات متحده نگرش مثبتی به رژیم صهیونیستی دارند، در حالیکه تنها 16% از این افراد نظر مثبتی نسبت به دولت فلسطین دارند.
با نگاهی اجمالی به فلسفه و سیاستهای این دو حزب متوجه می‌شویم که هرگاه یکی از این دو حزب طی سالیان حضور بر مسند قدرت سیاستهایش را اعمال کرده و با سیل انتقادات روبرو شده، نوبت به حزب رقیب رسیده تا با اجرای سیاستهای به ظاهر متفاوت تا اندازه‌ای از انتقادات بکاهد. اما مساله اصلی این است که در سالیان اخیر تغییر عمده‌ای در سیاست گذاری‌های کلان این کشور ایجاد نشده و اینکه برخی انتظار دارند تا با روی کار آمدن حزب رقیب شاهد تغییرات قابل توجهی به ویژه در عرصه سیاست خارجی باشند، به نظر انتظار بیهوده‌ای است.
(www.mashreghnews.ir/amp/126384)
تقریبا همه نامزدهای دموکرات به این سؤال که «آیا ورود آن‌ها به کاخ سفید به معنی بازگشت آمریکا به برجام است؟»، پاسخ مثبت داده‌اند. اما زمانی که همین نامزدها پاسخ خود را تشریح می‌کنند، مشخص می‌شود که آن‌ها برجام سال ۲۰۲۰ را به شکلی هست، نمی‌پذیرند و به دنبال برجامی هستند که هم طول بلندتر و هم عرض وسیع‌تری دارد.
برخی از نامزدها با این بهانه که چون آمریکا مدتی در برجام نبوده، ادعا می‌کنند که باید محدودیت‌های این توافق را طولانی‌تر کرد – آن هم با اینکه جز دو ماه اخیر، ایران در تمام مدت خروج آمریکا، محدودیت‌های هسته‌ای برجام را رعایت کرده است.
برخی دیگر هم برجام را به چشم سکوی پرتابی برای بسط محدودیت‌های ایران از حوزه هسته‌ای، به حوزه‌های دیگر قدرت ایران از جمله برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای، می‌بینند.
«جو بایدن» معاون دولت سابق آمریکا و نامزد پیشتاز دموکرات‌ها، در پاسخ، ایران را «بازیگری ثبات‌زدا در خاورمیانه توصیف کرده که هرگز نباید به بمب اتم دست یابد. او با تعریف و تمجید از توافق هسته‌ای با ایران، خروج آمریکا از برجام را موجب «انزوای» واشنگتن توصیف کرده و گفته است که ایالات متحده نباید از این توافق خارج می‌شد. او سپس هرچند گفته که به برجام بازمی‌گردد، اما تأکید کرده که تلاش می‌کند هم محدودیت‌های هسته‌ای برجام را طولانی‌تر کند و هم از این توافق برای محدود کردن دیگر فعالیت‌های ایران استفاده کند.
بایدن نوشته است:
آنچه ایران دارد انجام می‌دهد، خطرناک، اما بازگشت‌پذیر است. اگر ایران به پایبندی به تعهدات هسته‌ای بازگردد، من هم به عنوان یک نقطه شروع، به برجام بازمی‌گردم تا همراه با متحدانمان در اروپا و دیگر قدرت‌های جهان، برای تطویل محدودیت‌های هسته‌ای این توافق تلاش کنیم. این اقدام، گام نخستی ضروری برای احیای اعتبار ایالات متحده و پیامی به جهان خواهد بود مبنی بر اینکه حرف و تعهدات بین‌الملل آمریکا، بار دیگر معنا یافته است. من همچنین از اجماع احیا شده بین‌المللی حول سیاست آمریکا در قبال ایران و تعهد مضاعف به دیپلماسی، برای به عقب راندن دیگر رفتارهای شرارت‌بار ایران در آن منطقه، بهره می‌گیرم.
مواضع دموکراتها نسبت به جنگ تجاری با چین متفاوت است.
جو بایدن معاون رئیس جمهور سابق آمریکا و کاندیدای پیشتار ریاست جمهوری حزب دموکرات اخیراً در اظهاراتی به نظر، این رقابت تجاری با چین را کم اهمیت دانسته است و به خاطرش مورد انتقاد قرار گرفت.
برنی سندرز یک کاندیدای ریاست جمهوری دیگر حزب دموکرات وعده داده که به چین برچسب “دستکاری کننده ارز” را بزند. این موضعی است که ترامپ پیشتر قولش را داده بود که انجام دهد اما مشاورانش او را منصرف کردند.
سندرز و الیزابت وارن یک کاندیدای ریاست جمهوری دیگر دموکراتها موضع مشترکی با ترامپ در مخالفت با بازار آزاد دارند.
اما دموکراتهای میانه‌رو عمدتاً ترامپ را مورد حمله قرار دادند. ست مولتون یک نماینده دموکرات کنگره و از کاندیداهای ریاست جمهوری برای ۲۰۲۰ به فاکس نیوز گفت: این که رئیس جمهور تعرفه‌ها را مثل چماق دستش بگیرد باعث می‌شود قوی به نظر برسد؟ این تنها به خانواده‌های آمریکایی آسیب می‌زند.
بسیاری احساس می‌کند که ترامپ با پرداختن به تهدید چین که سابقه طولانی در زیر پا گذاشتن قوانین دارد، به سراغ مساله مهمی رفته است.
چندین تن از جمهوری‌خواهان نسبت به طولانی شدن این مناقشه هشدار دادند. سناتور رند پال از کنتاکی به شبکه ای بی سی گفت، به رئیس جمهور توصیه کرده که سریعاً توافق با چین را نهایی کند.
او اظهار کرد: هر چه بیشتر ما در این جنگ بر سر تعرفه‌ها یا جنگ تجاری درگیر بشویم. احتمال گرفتار شدن ما به یک رکود در نتیجه آن افزایش می‌یابد.»
(www.isna.ir/amp/98022412883)
در مورد برخورد با روسیه نیز هر چند تفاوت هایی میان جمهوری خواه و دموکراتها وجود دارد اما در اصل تقابل و رقابت با این کشور اختلاف نظری وجود ندارد .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد