۱۳۹۸/۰۵/۲۹
–
۵۳۷ بازدید
ایا کسی که به گناه فکر میکند ولی مرتکب گناه نمی شود، آیا معصیت کرده است؟
در ابتدا گفتنى است؛ فکر گناه از جهت فقهى و حقوقى گناه نیست اما از جهت اخلاقى خطا و ناصواب است، زیرا یکى از کانون هاى تصمیم گیرى در وجود آدمى، فکر و اندیشه است. در حقیقت فکر سالم، ثمره و بازده سالم، و فکر آلوده، بازده ناسالم و آلوده به دنبال دارد.امام على علیه السلام مى فرماید: من کثر فکره فى المعاصى دعته الیها؛میزان الحکمه، ج 3، ص 2465.؛ «کسى که زیاد درباره گناه فکر کند، او را به گناه سوق مى دهد».تفاوتى که میان گناه در قانون هاى اجتماعى و مذهبى وجود دارد، این است که در جامعه تمام کیفرها به عمل مربوط مى شود و تا شخصى به گناهى دست نزند، تحت پیگیرد کیفرى و قانونى قرار نمى گیرد، اما در فرهنگ اسلامى، امامان معصوم علیهم السلام ما را از اندیشه و فکر گناه نیز برحذر داشته اند.
به دیگر سخن، اسلام در پى آن است تا گناه را از سرچشمه بخشکاند و آلودگى را در نطفه خفه کند و در حقیقت پایه اعمال را از نظر کیفر و پاداش روى اندیشه و نیت افراد بنا نهاده اند! در این راستا حضرت عیسى علیه السلام ضمن گفتارى به حواریون فرمود: «موسى بن عمران علیه السلام به شما دستور داد تا زنا نکنید، ولى من به شما امر مى کنم که روح خود را به زنا خبر ندهید (فکر زنا نکنید) تا چه رسد به انجام آن! زیرا کسى که روح و فکرش را به زنا خبر دهد، مانند کسى است که در اطاق رنگینى آتش روشن کند، دود آتش نقشه هاى رنگین آن اطاق را کثیف مى کند، گرچه خانه را نسوزاند!». مجلسى، بحارالانوار، ج 14، ص 331. یعنى، فکر گناه، کانون تصمیم گیرى وجود انسان را آلوده کرده و چنین کانونى به تاریکى گناه نزدیک تر است تا به سفیدى اطاعت الهى!
فرد مسلمانى در یکى از جنگ ها به دست کفّار به قتل رسید و بعد به قتیل الحمار؛ «کشته راه خر» معروف شد. علت این نامگذارى به این بود که هدف او از نبرد، غنیمت بردن الاغ شخص کافر بود اما متأسفانه خودش کشته شد. ملا محمدمهدى نراقى، جامع السعادت، ج 3، س 113.
شمارى از راه کارهاى مبارزه با این افکار عبارتند از:
1. شرکت نکردن در مجالسى که حریم مرد و زن نامحرم رعایت نمى شود، به خصوص پرهیز جدى از مکان هاى خلوت که مانع از ورود دیگران است.
2. در صورت حضور در چنین جمعى، از دقت و ریزبینى نسبت به افراد نامحرم دورى جستن.
3. یاد پروردگار متعال در همه احوال، چه در برخورد با حلال و چه هنگام نزدیکى به حرام.
4. برنامه ریزى بهینه در استفاده از سرمایه گرانمایه عمر، در بخش هاى گوناگون اجتماعى، مذهبى، فرهنگى، ورزشى، تفریح هاى سالم و… که بهترین فرصت براى وسوسه ها و راه یابى شیطان زمان هاى خالى از برنامه است.
5. گزینش دوستان و افراد شایسته، که هم در امور دنیوى و هم در جنبه آخرتى یار و مددکار انسان باشند.
در پایان باید گفت: اگر دل از اخلاق فاضله و یاد و ذکر الهى تهى شود، مأمن و محل استقرار شیطان مى شود: «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»؛زخرف (43)، آیه 36.؛ «هر که از یاد خداى رحمان روى گرداند، شیطانى را برانگیزیم تا قرین وى باشد».
آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست قلبى که به عشقت نطپد جز گِل نیست
آن کس که ندارد به سر کوى تو راه از زندگى بى ثمرش حاصل نیست ؛امام خمینى(ره)، دیوان اشعار، ص 199.
به دیگر سخن، اسلام در پى آن است تا گناه را از سرچشمه بخشکاند و آلودگى را در نطفه خفه کند و در حقیقت پایه اعمال را از نظر کیفر و پاداش روى اندیشه و نیت افراد بنا نهاده اند! در این راستا حضرت عیسى علیه السلام ضمن گفتارى به حواریون فرمود: «موسى بن عمران علیه السلام به شما دستور داد تا زنا نکنید، ولى من به شما امر مى کنم که روح خود را به زنا خبر ندهید (فکر زنا نکنید) تا چه رسد به انجام آن! زیرا کسى که روح و فکرش را به زنا خبر دهد، مانند کسى است که در اطاق رنگینى آتش روشن کند، دود آتش نقشه هاى رنگین آن اطاق را کثیف مى کند، گرچه خانه را نسوزاند!». مجلسى، بحارالانوار، ج 14، ص 331. یعنى، فکر گناه، کانون تصمیم گیرى وجود انسان را آلوده کرده و چنین کانونى به تاریکى گناه نزدیک تر است تا به سفیدى اطاعت الهى!
فرد مسلمانى در یکى از جنگ ها به دست کفّار به قتل رسید و بعد به قتیل الحمار؛ «کشته راه خر» معروف شد. علت این نامگذارى به این بود که هدف او از نبرد، غنیمت بردن الاغ شخص کافر بود اما متأسفانه خودش کشته شد. ملا محمدمهدى نراقى، جامع السعادت، ج 3، س 113.
شمارى از راه کارهاى مبارزه با این افکار عبارتند از:
1. شرکت نکردن در مجالسى که حریم مرد و زن نامحرم رعایت نمى شود، به خصوص پرهیز جدى از مکان هاى خلوت که مانع از ورود دیگران است.
2. در صورت حضور در چنین جمعى، از دقت و ریزبینى نسبت به افراد نامحرم دورى جستن.
3. یاد پروردگار متعال در همه احوال، چه در برخورد با حلال و چه هنگام نزدیکى به حرام.
4. برنامه ریزى بهینه در استفاده از سرمایه گرانمایه عمر، در بخش هاى گوناگون اجتماعى، مذهبى، فرهنگى، ورزشى، تفریح هاى سالم و… که بهترین فرصت براى وسوسه ها و راه یابى شیطان زمان هاى خالى از برنامه است.
5. گزینش دوستان و افراد شایسته، که هم در امور دنیوى و هم در جنبه آخرتى یار و مددکار انسان باشند.
در پایان باید گفت: اگر دل از اخلاق فاضله و یاد و ذکر الهى تهى شود، مأمن و محل استقرار شیطان مى شود: «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»؛زخرف (43)، آیه 36.؛ «هر که از یاد خداى رحمان روى گرداند، شیطانى را برانگیزیم تا قرین وى باشد».
آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست قلبى که به عشقت نطپد جز گِل نیست
آن کس که ندارد به سر کوى تو راه از زندگى بى ثمرش حاصل نیست ؛امام خمینى(ره)، دیوان اشعار، ص 199.